21.04.202512:45
18.04.202509:26
گر باد نوروز از سرش بویی به صحرا میبرد
من پاس دارم تا به روز امشب به جای پاسبان
اومدم بنویسم: سر، هم مجاز از اندیشه میشه، هم مجاز از زلف
و بو، ایهام داره: امید و آرزو، رایحه و بو
بعد دربارهی عنصر تشخیص یا جانبخشی در اشعار آقامون صحبت کنم و دربارهی پیشینهی پاس و پاسبانی حرف بزنم لکن دیدم زیادهگوییه و باید خود بیت رو بارها و بارها بخونیم و لذت ببریم.
گر باد نوروز از سرش بویی به صحرا میبرد
من پاس دارم تا به روز امشب به جای پاسبان
@aaghaamoonsadii
من پاس دارم تا به روز امشب به جای پاسبان
اومدم بنویسم: سر، هم مجاز از اندیشه میشه، هم مجاز از زلف
و بو، ایهام داره: امید و آرزو، رایحه و بو
بعد دربارهی عنصر تشخیص یا جانبخشی در اشعار آقامون صحبت کنم و دربارهی پیشینهی پاس و پاسبانی حرف بزنم لکن دیدم زیادهگوییه و باید خود بیت رو بارها و بارها بخونیم و لذت ببریم.
گر باد نوروز از سرش بویی به صحرا میبرد
من پاس دارم تا به روز امشب به جای پاسبان
@aaghaamoonsadii
10.04.202515:47
مرا تو غایت مقصودی از جهان ای دوست
هزار جان عزیزت فدای جان ای دوست...
«سعدیخوانی آقای رشید کاکاوند»
@aaghaamoonsadii
هزار جان عزیزت فدای جان ای دوست...
«سعدیخوانی آقای رشید کاکاوند»
@aaghaamoonsadii


06.04.202519:47
چند دقیقه قبلش این شکلی بود.
03.04.202512:50
میروم وز سر حسرت به قفا مینگرم
خبر از پای ندارم که زمین میسپرم
میروم بیدل و بی یار و یقین میدانم
که منِ بیدلِ بی یار نه مرد سفرم
«آقامون سعدی وقتی دارن از تعطیلات برمیگردن.» :))
باز خوبه مرد سفر نبودن و ۳۵ سال در سفر بودن. :))))
@aaghaamoonsadii
خبر از پای ندارم که زمین میسپرم
میروم بیدل و بی یار و یقین میدانم
که منِ بیدلِ بی یار نه مرد سفرم
«آقامون سعدی وقتی دارن از تعطیلات برمیگردن.» :))
باز خوبه مرد سفر نبودن و ۳۵ سال در سفر بودن. :))))
@aaghaamoonsadii
30.03.202511:30
دیگران را عید اگر فرداست ما را این دم است
روزهداران ماه نو بینند و ما ابروی دوست
@aaghaamoonsadii
روزهداران ماه نو بینند و ما ابروی دوست
@aaghaamoonsadii
21.04.202512:45
Reposted from:
دفتر مشق

15.04.202510:28
اگر ز دست بلا بر فلک رود بدخوی
ز دست خوی بد خویش در بلا باشد
#سعدی
@Qavaami_54
ز دست خوی بد خویش در بلا باشد
#سعدی
@Qavaami_54
09.04.202509:53
عمر نبود آنچه غافل از تو نشستم
باقیِ عمر ایستادهام به غرامت
در اصطلاح صوفیان، وقتی درویشی خطایی میکرده، برای تنبیه باید پایین مجلس روی يک پا میایستاده و گوشهاش رو با دستهاش میگرفته میکشیده تا پیر یا مرشد از تقصیرش بگذره. به این کار میگفتن غرامت.
حالا ببینید آقامون سعدی از این عمل دلآزار رقّتبار، چه تصویر عاشقانهی زیبایی ساخته.
@aaghaamoonsadii
باقیِ عمر ایستادهام به غرامت
در اصطلاح صوفیان، وقتی درویشی خطایی میکرده، برای تنبیه باید پایین مجلس روی يک پا میایستاده و گوشهاش رو با دستهاش میگرفته میکشیده تا پیر یا مرشد از تقصیرش بگذره. به این کار میگفتن غرامت.
حالا ببینید آقامون سعدی از این عمل دلآزار رقّتبار، چه تصویر عاشقانهی زیبایی ساخته.
@aaghaamoonsadii


06.04.202518:00
اشتباه نکنید. اینجا جلسهی احضار روح نیست. محفل سعدیخوانی هفتگی ما در بیبرقی مطلق است.
گرچه شب مشتاقان تاریک بوَد اما
نومید نباید بود از روشنیِ بامی
@aaghaamoonsadii
گرچه شب مشتاقان تاریک بوَد اما
نومید نباید بود از روشنیِ بامی
@aaghaamoonsadii
02.04.202510:09
وقت آن است که مردم ره صحرا گیرند
خاصه اکنون که بهار آمد و فروردین است
@aaghaamoonsadii
خاصه اکنون که بهار آمد و فروردین است
@aaghaamoonsadii
29.03.202516:57
نگفتم روزه بسیاری نپاید
ریاضت بگذرد سختی سر آید
پس از دشواری آسانیست ناچار
ولیکن آدمی را صبر باید
رخ از ما تا به کِی پنهان کند عید؟
هلال آنَک به ابرو مینماید
@aaghaamoonsadii
ریاضت بگذرد سختی سر آید
پس از دشواری آسانیست ناچار
ولیکن آدمی را صبر باید
رخ از ما تا به کِی پنهان کند عید؟
هلال آنَک به ابرو مینماید
@aaghaamoonsadii
21.04.202512:45
اجازه بدید به مناسبت این روز فرخنده از استیکر اختصاصی آقامون سعدی رونمایی کنم. باتشکر از سازندهی محترمش. اجرشون با آقامون سعدی :)
14.04.202510:01
باد بهاری وزید از طرف مرغزار
باز به گردون رسید نالهی هر مرغ زار...
خواننده: مهرداد بهزاد اول
@aaghaamoonsadii
باز به گردون رسید نالهی هر مرغ زار...
خواننده: مهرداد بهزاد اول
@aaghaamoonsadii
Reposted from:
محبوب من! منصوره رضایی

08.04.202509:05
با آمدن سعدی، دید فارسیزبان نسبت به عشقورزی تغییر کرد؛ یعنی ایرانی آموخت که چگونه دربارهی عشق بیندیشد و بر گِرد وجود زیبایی طواف کند. تاریخ اندیشهی این کشور هیچ معلم عشقی بهتر از سعدی نداشته است، و شاید بشود جرأت کرد و گفت که در تاریخ مهر در سراسر جهان، گویندهی دیگری نیست که به ظرافت سعدی رابطهی عاشقانهی انسان با انسان را سروده باشد؛ هیچ کس نیامده که به استادی او گرمای تن را با لطافت روح اینگونه پیوند داده باشد. سعدی هر چه را میدید و میشنید و میخواند، فشرده میکرد، جوهرش را میگرفت، مانند بادام که روغنش را بگیرند و در چند قطره میافشاند. این است حاصل کار سعدی.
(دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن)
#سعدی
#سعدی_خوانی
@mahboubeman
(دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن)
#سعدی
#سعدی_خوانی
@mahboubeman
05.04.202519:10
ای صورت دیبای خطایی به نکویی
وی قطرهی باران بهاری به نظافت
موازنه رو دارید؟ یعنی تکتک کلمات دو مصراع با کلمهی مقابلش هموزن هستن.
@aaghaamoonsadii
وی قطرهی باران بهاری به نظافت
موازنه رو دارید؟ یعنی تکتک کلمات دو مصراع با کلمهی مقابلش هموزن هستن.
@aaghaamoonsadii
01.04.202514:37
خاطر به باغ میرودم روز نوبهار
تا با درخت گل بنشینم به بوی دوست
بو یکی از کلماتیست که جناب سعدی، زیاد از ایهام و دومعناییش استفاده میکنه: عطر و رایحه، امید و آرزو
@aaghaamoonsadii
تا با درخت گل بنشینم به بوی دوست
بو یکی از کلماتیست که جناب سعدی، زیاد از ایهام و دومعناییش استفاده میکنه: عطر و رایحه، امید و آرزو
@aaghaamoonsadii
29.03.202511:27
دلم در بند تنهایی بفرسود
چو بلبل در قفس روز بهاران
تشبیه مقیّد یعنی یک صفت و حالتی رو به مشبهبه اضافه کنیم و درواقع، مشخص و محدودش کنیم. مثل بیت بالا که عاشقِ تنها به بلبل تشبیه شده اما نه هر بلبلی؛ بلبلی که در قفسه اما نه هر بلبل اسیری؛ بلبلی که هنگام بهار اسیر قفسه.
فکر کن! اون همه زیبایی در طبیعت وجود داره اما این بلبل بیچاره هیچ بهرهای ازش نمیبره. عاشق تنها هم همینقدر طفلکیه.
@aaghaamoonsadii
چو بلبل در قفس روز بهاران
تشبیه مقیّد یعنی یک صفت و حالتی رو به مشبهبه اضافه کنیم و درواقع، مشخص و محدودش کنیم. مثل بیت بالا که عاشقِ تنها به بلبل تشبیه شده اما نه هر بلبلی؛ بلبلی که در قفسه اما نه هر بلبل اسیری؛ بلبلی که هنگام بهار اسیر قفسه.
فکر کن! اون همه زیبایی در طبیعت وجود داره اما این بلبل بیچاره هیچ بهرهای ازش نمیبره. عاشق تنها هم همینقدر طفلکیه.
@aaghaamoonsadii
21.04.202503:25
اول اردیبهشتماه جلالی، روز بزرگداشت آقامون سعدی، مبارکِ ما و خودشون و اون رفیق شفیق گرمابه و گلستانشون که اول اردیبهشت رفت دیدن دوستش و وقتی دید آقامون افسردگی بهاری گرفته و قصد داره شعر و شاعری و نثر و نویسندگی رو ببوسه بذاره کنار، دستش رو گرفت و بهزور بردش باغ و بوستان و صفاسیتی و... بقیهش رو از زبان آقامون سعدی بشنوید:
بامدادان که خاطر باز آمدن بر رای نشستن غالب آمد، دیدمش دامنی گل و ریحان و سنبل و ضَیْمران فراهم آورده و رغبت شهر کرده. گفتم: گل بستان را چنان که دانی بقایی و عهد گلستان را وفایی نباشد و حکما گفتهاند: هر چه نپاید دلبستگی را نشاید. گفتا: طریق چیست؟ گفتم: برای نُزهت ناظران و فُسحت حاضران، کتاب گلستان توانم تصنیف کردن که باد خزان را بر ورق او دست تطاول نباشد و گردش زمان عَیش ربیعش را به طَیش خریف مبدل نکند.
به چه کار آیدت ز گل طبقی؟
از گلستان من ببر ورقی
گل همین پنج روز و شَش باشد
وین گلستان همیشه خوش باشد
حالی که من این بگفتم، دامن گل بریخت و در دامنم آویخت که اَلْکریمُ إِذا وَعَدَ وَفا. فصلی در همان روز اتفاق بَیاض افتاد، در حسن معاشرت و آداب محاورت در لباسی که متکلمان را به کار آید و مترسّلان را بلاغت بیفزاید. فی الجمله هنوز از گل بستان بقیّتی موجود بود که کتاب گلستان تمام شد.
@aaghaamoonsadii
بامدادان که خاطر باز آمدن بر رای نشستن غالب آمد، دیدمش دامنی گل و ریحان و سنبل و ضَیْمران فراهم آورده و رغبت شهر کرده. گفتم: گل بستان را چنان که دانی بقایی و عهد گلستان را وفایی نباشد و حکما گفتهاند: هر چه نپاید دلبستگی را نشاید. گفتا: طریق چیست؟ گفتم: برای نُزهت ناظران و فُسحت حاضران، کتاب گلستان توانم تصنیف کردن که باد خزان را بر ورق او دست تطاول نباشد و گردش زمان عَیش ربیعش را به طَیش خریف مبدل نکند.
به چه کار آیدت ز گل طبقی؟
از گلستان من ببر ورقی
گل همین پنج روز و شَش باشد
وین گلستان همیشه خوش باشد
حالی که من این بگفتم، دامن گل بریخت و در دامنم آویخت که اَلْکریمُ إِذا وَعَدَ وَفا. فصلی در همان روز اتفاق بَیاض افتاد، در حسن معاشرت و آداب محاورت در لباسی که متکلمان را به کار آید و مترسّلان را بلاغت بیفزاید. فی الجمله هنوز از گل بستان بقیّتی موجود بود که کتاب گلستان تمام شد.
@aaghaamoonsadii
12.04.202516:52
تشبیه مرکب یعنی یه مجموعه رو به یه مجموعهی دیگه تشبیه کنیم، مثل این بیت:
امید وصل تو جانم به رقص میآرد
چو باد صبح که در گردِش آورَد ریحان
قبلاً به هر گل و گیاه خوشبویی میگفتن رَیحان.
@aaghaamoonsadii
امید وصل تو جانم به رقص میآرد
چو باد صبح که در گردِش آورَد ریحان
قبلاً به هر گل و گیاه خوشبویی میگفتن رَیحان.
@aaghaamoonsadii
07.04.202520:17
در همه گیتی نگاه کردم و باز آمدم
صورت کس خوب نیست پیش تصاویر او
@aaghaamoonsadii
صورت کس خوب نیست پیش تصاویر او
@aaghaamoonsadii


04.04.202509:02
شبی یاد دارم که چشمم نخفت
شنیدم که پروانه با شمع گفت...
حکایت آقامون سعدی از زبان مرحوم ابوالحسن نجفی، مترجم برجستهی معاصر.
@aaghaamoonsadii
شنیدم که پروانه با شمع گفت...
حکایت آقامون سعدی از زبان مرحوم ابوالحسن نجفی، مترجم برجستهی معاصر.
@aaghaamoonsadii
30.03.202515:59
اگر به بام برآید ستاره پیشانی
چو ماه عید به انگشتهاش بنمایند
ستارهپیشانی کنایه از خوشبخت و سعادتمنده.
انگشتنما بودن هم کنایه از مشهور بودنه.
@aaghaamoonsadii
چو ماه عید به انگشتهاش بنمایند
ستارهپیشانی کنایه از خوشبخت و سعادتمنده.
انگشتنما بودن هم کنایه از مشهور بودنه.
@aaghaamoonsadii
28.03.202511:20
فکر میکنم یکبار بهار با ماه ربیعالاول مصادف شدهبوده که جناب سعدی میفرماید:
آنان که در بهار به صحرا نمیروند
بوی خوش ربیع بر ایشان محرّم است
میدانم میدانید که ربیع با کلمهی بهار ایهام ترجمه و با کلمهی محرّم ایهام تناسب دارد.
میدانم میدانید میدانم که سعدی اهل سنّت بوده و محرّم لزوماً بهمعنای ماه عزاداری نیست و بهمعنی حرامبودن هم است لکن کنار هم قرارگرفتن ربیع و محرّم به این شکل، اصلاً و ابداً تصادفی نیست.
@aaghaamoonsadii
آنان که در بهار به صحرا نمیروند
بوی خوش ربیع بر ایشان محرّم است
میدانم میدانید که ربیع با کلمهی بهار ایهام ترجمه و با کلمهی محرّم ایهام تناسب دارد.
میدانم میدانید میدانم که سعدی اهل سنّت بوده و محرّم لزوماً بهمعنای ماه عزاداری نیست و بهمعنی حرامبودن هم است لکن کنار هم قرارگرفتن ربیع و محرّم به این شکل، اصلاً و ابداً تصادفی نیست.
@aaghaamoonsadii
Shown 1 - 24 of 41
Log in to unlock more functionality.