Already Broken.
سابقاً Always!
طاهره، کلمه‌هاش، عکس‌هاش، وویس‌هاش و چیزهایی از این قبیل.
کامنت‌دونی:
@TaHarf_bot
طاهره، کلمه‌هاش، عکس‌هاش، وویس‌هاش و چیزهایی از این قبیل.
کامنت‌دونی:
@TaHarf_bot
TGlist rating
0
0
TypePublic
Verification
Not verifiedTrust
Not trustedLocation
LanguageOther
Channel creation dateAug 30, 2021
Added to TGlist
Mar 21, 2025Records
17.04.202523:59
503Subscribers14.02.202523:59
0Citation index25.03.202523:59
114Average views per post21.02.202501:00
67Average views per ad post22.03.202523:59
9.52%ER25.03.202523:59
23.17%ERRReposted from:
نباید می‌خواندیم
25.03.202509:27
می‌گردی. بین فلسفه می‌گردی. لا‌به‌لای ادبیات می‌گردی. درون سينما می‌گردی، ميان موسيقى می‌گردی، بلكه فيلسوفى تو را يافته باشد، اديبی تو را نوشته باشد، فيلمسازى تو را ساخته باشد و موسیقی‌دانی تو را نواخته باشد.
آدمی تشنه جرعه‌ای درک شدن است؛
می‌خواهد خودش را بخواند و ببیند و بشنود.
وحید عیسوی
@nabayad_mikhandim
آدمی تشنه جرعه‌ای درک شدن است؛
می‌خواهد خودش را بخواند و ببیند و بشنود.
وحید عیسوی
@nabayad_mikhandim
Reposted from:
بغل خرسی🧸
14.04.202504:41
آها یه چیز دیگه؛
من فکر می‌کنم این اشتباهه که اگه کسی به نظرمون آدم خوبیه، بخاطر کار بدی که در حق بقیه انجام می‌ده، تذکر نگیره.
منظورم اینه که درسته تو نیت خوبی داری. تو دوستم داری. و تو نمی‌خوای بهم آسیب بزنی. ولی وقتی داری انجامش میدی، کمترین حق من اینه که بتونم بهت اعتراض کنم.
من فکر می‌کنم این اشتباهه که اگه کسی به نظرمون آدم خوبیه، بخاطر کار بدی که در حق بقیه انجام می‌ده، تذکر نگیره.
منظورم اینه که درسته تو نیت خوبی داری. تو دوستم داری. و تو نمی‌خوای بهم آسیب بزنی. ولی وقتی داری انجامش میدی، کمترین حق من اینه که بتونم بهت اعتراض کنم.
Reposted from:بغل خرسی🧸
14.04.202504:41
اگه قراره دلخور بشی، از خودت بشو که اون کار اشتباه رو انجام دادی. نه از من که به روت میارمش.
Reposted from:
شیشه‌ی عمر
11.04.202519:19
سپر دفاعی دیگری که احتمالا والدینتون بهتون می‌دن، اینه که طرف بهتون علاقه داره که انگولکتون می‌کنه. و خلاصه‌ی امر اینکه «اگر با دیگرانش بود میلی، چرا جام مرا بشکست لیلی».
خدمت این دسته والدین عارضم که، بزرگواران! یه دلیلی داره که اون کسی که این دیالوگو گفته، اسمش «مجنون»ه. آدم از کسی که به دیوانگی شهره‌ست پیام خردمندانه نقل‌قول نمی‌کنه. عه. عجبا.
خدمت این دسته والدین عارضم که، بزرگواران! یه دلیلی داره که اون کسی که این دیالوگو گفته، اسمش «مجنون»ه. آدم از کسی که به دیوانگی شهره‌ست پیام خردمندانه نقل‌قول نمی‌کنه. عه. عجبا.
24.03.202510:28
Reposted from:
نباید می‌ماندیم
11.04.202510:38
یک پرت‌و‌پلا: "مردمی که مطالعه نمی‌کنند، لایق آزادی نیستند"
یک:
از آن جمله‌های گنده است که از بس تکرار شد، گاهی هم گولمان زد و فکر کرده بودیم حقیقتی در آن هست. اگرچه همه‌ی ما فواید مطالعه را می‌دانیم، این را هم می‌دانیم که ملت ناآگاه ممکن است علیه آزادی‌ِ خودش اقدام کند. و این را هم می‌دانیم که این "اقدام علیه آزادی خود" می‌تواند متأثر از "مطالعه‌ی کتاب‌های بد" باشد!
دو:
ربط دادن «مطالعه» به «استحقاق آزادی» درواقع شرط‌گذاریِ غلط‌انداز، برای یک حق بنیادین بشر است. روحیه‌ای استبدادی است و ذاتا، علیه آزادی است. آزادی برای همه است. جایزه‌ای نیست که فقط به باسوادها یا کتاب‌خوان‌ها و درس‌خوانده‌ها تقدیم کنیم.
سه:
مطالعه‌نکردن مردم، می‌تواند دلایل متعددی داشته باشد: فقر، ضعف آموزش، سانسور، گرانی کتاب، کار روزانه فرساینده، خستگی روانی و غیره. چطور می‌توانیم بدون توجه به این‌ها، مردم را بخاطر کتاب نخواندن تحقیر کنیم؟ این نخبه‌گرایی تقلبی، اساسا ضدانسانی است.
چهار:
در همین قرن گذشته، اگر دنیا را مرور کنیم، می‌بینیم که بزرگترین دشمنان آزادی، اتفاقا کتاب هم می‌خواندند، و حتی می‌نوشتند. خوب هم می‌نوشتند. پس همیشه رابطه‌ای مثبت و سازنده بین "مطالعه" و "آزادی" برقرار نیست. مهم‌تر از خودِ مطالعه، این نکته‌ی مناقشه‌برانگیز است که "چه بخوانیم؟" از همین‌جاست که توصیه‌ها و تحمیل‌ها و سرکوب‌های جدید شروع می‌شوند: "تو باید کتاب بخوانی. کتابی که من می‌خوانم بخوانی!"
پنج:
مردم باید این آزادی را داشته باشند که کتاب نخوانند، و همچنان انسانیت و کرامتشان حفظ شود. مردم چه کتاب بخوانند، چه نخوانند، لایق آزادی‌اند. چه برای آزادی هزینه بپردازند، چه نخواهند یا نتوانند بپردازند، لایق آزادی‌اند.
#معین_دهاز
@nabayad_m
یک:
از آن جمله‌های گنده است که از بس تکرار شد، گاهی هم گولمان زد و فکر کرده بودیم حقیقتی در آن هست. اگرچه همه‌ی ما فواید مطالعه را می‌دانیم، این را هم می‌دانیم که ملت ناآگاه ممکن است علیه آزادی‌ِ خودش اقدام کند. و این را هم می‌دانیم که این "اقدام علیه آزادی خود" می‌تواند متأثر از "مطالعه‌ی کتاب‌های بد" باشد!
دو:
ربط دادن «مطالعه» به «استحقاق آزادی» درواقع شرط‌گذاریِ غلط‌انداز، برای یک حق بنیادین بشر است. روحیه‌ای استبدادی است و ذاتا، علیه آزادی است. آزادی برای همه است. جایزه‌ای نیست که فقط به باسوادها یا کتاب‌خوان‌ها و درس‌خوانده‌ها تقدیم کنیم.
سه:
مطالعه‌نکردن مردم، می‌تواند دلایل متعددی داشته باشد: فقر، ضعف آموزش، سانسور، گرانی کتاب، کار روزانه فرساینده، خستگی روانی و غیره. چطور می‌توانیم بدون توجه به این‌ها، مردم را بخاطر کتاب نخواندن تحقیر کنیم؟ این نخبه‌گرایی تقلبی، اساسا ضدانسانی است.
چهار:
در همین قرن گذشته، اگر دنیا را مرور کنیم، می‌بینیم که بزرگترین دشمنان آزادی، اتفاقا کتاب هم می‌خواندند، و حتی می‌نوشتند. خوب هم می‌نوشتند. پس همیشه رابطه‌ای مثبت و سازنده بین "مطالعه" و "آزادی" برقرار نیست. مهم‌تر از خودِ مطالعه، این نکته‌ی مناقشه‌برانگیز است که "چه بخوانیم؟" از همین‌جاست که توصیه‌ها و تحمیل‌ها و سرکوب‌های جدید شروع می‌شوند: "تو باید کتاب بخوانی. کتابی که من می‌خوانم بخوانی!"
پنج:
مردم باید این آزادی را داشته باشند که کتاب نخوانند، و همچنان انسانیت و کرامتشان حفظ شود. مردم چه کتاب بخوانند، چه نخوانند، لایق آزادی‌اند. چه برای آزادی هزینه بپردازند، چه نخواهند یا نتوانند بپردازند، لایق آزادی‌اند.
#معین_دهاز
@nabayad_m
Log in to unlock more functionality.
