Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
Инсайдер UA
Инсайдер UA
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
Инсайдер UA
Инсайдер UA
Elfin ! avatar

Elfin !

من همیشه یه صندلی واسم کم بوده، کتم واسم تنگ بوده، کفشام برام کوچیک بوده، ساعتم خواب می‌مونده و من ازش جلوتر حرکت می‌کردم. دنیا برای من جای کوچیکیه، احساس می‌کنم همه جا بسته است و نمی‌تونم نفس بکشم. انگار همه این لحظه‌ها رو قبلاً دیدم، درختا، صدای آبشار..
TGlist rating
0
0
TypePublic
Verification
Not verified
Trust
Not trusted
Location
LanguageOther
Channel creation dateMay 05, 2025
Added to TGlist
May 05, 2025

Records

05.05.202523:59
81Subscribers
04.05.202523:59
0Citation index
05.05.202523:59
10Average views per post
20.05.202510:54
0Average views per ad post
04.05.202520:39
20.00%ER
05.04.202520:38
12.35%ERR
Subscribers
Citation index
Avg views per post
Avg views per ad post
ER
ERR
11 MAY '2518 MAY '25

Popular posts Elfin !

05.05.202509:37
رازش
اینه
اصلا
وقت
نداشته
باشی
فکر
کنی!
04.05.202518:24
تنها کسی که براتون تو هر شرایطی میجنگه گلبول سفید‌تونه.
05.05.202509:25
دلم میخواهد با دردهایم کاری کنم. بنویسم، نقاشی کنم، آواز بخوانم. دلم میخواهد رهایشان کنم توی فضا، بگذارم پرواز کنند، بگذارم نفس بکشند. دلم میخواهد از تنم بیرونشان بکشم، از روحم، از سرم، از دستهایم. دلم میخواهد دردهایم را رنگ کنم، برایشان اسم بگذارم، بگذارمشان روبرویم و با تک تکشان حرف بزنم. دلم میخواهد دردهایم را به همه نشان بدهم. دارم فکر میکنم. دارم برای رها کردنشان دنبال چاره می گردم.
04.05.202518:20
من درکل آدم عجول و کم طاقتی‌ام ولی در کنارش ی سایده به‌شدت صبور دارم که عجول بودنم و به شکل وحشتناکی نقض میکنه.
05.05.202519:35
خستم… نه از اون خستگیایی که با یه خواب خوب درست بشه، نه.
یه جور خستگیه که انگار استخونامم دیگه نمی‌کشن، روحمم دیگه پا نمیده.
کلافم… از فکرای بی‌سروته، از آدمای دور و بر، از خودم حتی.
حوصله هیچ‌چی رو ندارم، نه حرف، نه لبخند، نه توضیح دادن که چرا اینجام و چرا حالم اینه.
فقط میخوام ساکت باشم، دور باشم، نباشم شاید.
این خستگی دیگه از جنس جسم نیست، از اون خستگیاش که ته ته دله، جایی که دستم بهش نمی‌رسه، اما زهرشو می‌پاشه به همه‌ی وجودم.
همه چی برام سنگین شده؛ حتی نفس کشیدن

ش . مهری
05.05.202519:08
«ادامه، در ذاتِ زندگى نهفته است. اصلاً روندِ زندگى همين است، كه ادامه دهى. زمين مى خورى، بلند شوى و ادامه دهى. عزيزت مى ميرد، بعدِ كمى مكث، ادامه مى دهى. خسته مى شوى، اندكى بعد ادامه مى دهى. مى ترسى، باز اما ادامه مى دهى. فارغ از انتخاب و توان، تا وقتى زنده اى، آنچه با تو همراه است، ادامه است.»

م . مرکبیان
04.05.202518:25
04.05.202518:25
سرماخوردگی دست از سرم برنمیدارد. فکر میکنم خوب شدم ولی دوباره ته گلویم می سوزد و تب میکنم. ژاکت بافتنی نارنجی را تنم میکنم، میخزم زیر پتو، گرمم میشود ژاکت را در می آورم، پتو را تا میکنم. بساط نقاشی را پهن میکنم. باز سردم می شود، باز ژاکت نارنجی و پتو. دیشب دکتر گفت این داروها را سه روز مصرف کن، اگر خوب شدی یعنی هنوز جوانی اگر نه دوباره برگرد. امروز از صبح با سرماخوردگی و حس پیری دست و پنجه نرم میکنم. امروز روز اول است.
04.05.202518:13
04.05.202518:13
04.05.202518:13
Log in to unlock more functionality.