
Odyssey
@CrypticKryptonBot
instagram.com/bamdad.kr
instagram.com/bamdad.kr
TGlist rating
0
0
TypePublic
Verification
Not verifiedTrust
Not trustedLocation
LanguageOther
Channel creation dateDec 25, 2021
Added to TGlist
Apr 10, 2025Latest posts in group "Odyssey"
09.04.202518:32
یکی از اهالی خرابات خواسته بود که Generative AIهای کاربردی رو معرفی کنیم. داشتم تجربهی خودم رو مینوشتم که متن نسبتاً مسنجمی شد و گفتم اینجا هم به اشتراک بگذارمش.
یحتمل هیچ ابزاری بیعلت ساخته نمیشه و هدفی برای عرضهش وجود داره؛ حتی بیهدفی هم میتونه شکلی از هدف تلقی شه.
با این وجود، متن پیش رو، چکیدهای از تجربهی شخصی من از کار با AIهای مولد مختلفه که امیدوارم مفید باشه.
نقل اینروزهای مجلس اهالی توییتر یا Grok جدیدترین مدلیه که باهاش کار کردم. به نظرم درک واژگان بالاتری نسبت به ChatGPT داره و قابلیتهایی مثل DeepSearch و Thinking باعث میشن خروجیهاش تمیزتر و تحلیلیتر باشن. یک ویژگی جالبش هم اینه که میتونه از توییتر برای پیدا کردن موقعیتهای شغلی یا اطلاعات خاص کمک بگیره. (ظاهراً هنگام جستوجو، از محتوای توییتها هم استفاده میکنه، که برای پیدا کردن فرصتهای شغلی یا ارتباط با اساتید میتونه مفید باشه.)
از NotebookLM معمولاً برای خلاصهسازی مقالهها و کتابها استفاده میکنم. از طریق فرمتهایی مثل PDF و... میتونه با متنها ارتباط بگیره و اطلاعاتی که ازش خواسته میشه رو استخراج کنه.
دیپسیک DeepSeek مدلی که پیش از Grok سر و صدای قابل توجهی بهپا کرد؛ مسیرهای استدلالی و استنتاجیاش رو بهصورت شفاف نشون میده. اینکه میشه روند تحلیلش رو دید، برای من شخصاً جذابه. توانایی سرچ و DeepThink رضایتبخشی داره و چون فیلتر نیست، برای استفادههای روزمره هم به کار میاد.
از Perplexity قبلاً برای گرفتن منابع و ارجاعات خارجی استفاده میکردم؛ مخصوصاً وقتی دنبال سایتهای مختلف در مورد یک موضوع خاص بودم. در حل مسائل عددی هم کارآمد بهنظر میرسید.
از بین مدلهای شاید عمومیتر، ChatGPT بیشتر نقش دستیار روزمره رو برام داره. برای گرفتن رودمپ، گاهی برنامهریزی، و مسائل روزمره ازش کمک میگیرم. از اونجایی که تاریخچه داره و متأسفانه یا خوشبختانه من رو میشناسه، پاسخهاش شخصیسازی شدهست و این مزیت مهمیه. چون باعث میشه که متناسب با نیازهای من پاسخی رو طراحی کنه.
(برای رودمپهای فنی و تکنولوژیک roadmap.sh هم گزینهی خوبیه.)
محصول شرکت آنتروپیک Claude تجربهی کاربری جالبی داره، و خروجیهاش هم بسته به موضوع، کیفیت خوبی دارن. تنها ایرادی که بهش وارد میشد از دید من، محدودیت تعداد پیامها در طول روز بود. (از آپدیتهای جدیدش مطلع نیستم.)
مدتی Pi رو بیشتر برای گفتوگوهای روزمره، یا شرایطی که نیاز به تخلیهی ذهنی داشتم، استفاده میکردم. لحن دوستانه و طراحی رابط کاربریش باعث میشد راحتتر باهاش ارتباط بگیرم؛ ازش بعنوان پارتنر اسپیکینگ هم میشه کمک گرفت.
جمینای/ Gemini رو هم مدتی برای چک کردن گرامر استفاده میکردم. در مقایسه با ChatGPT، در اون مقطع بهطور شهودی (و نه مستند!) خروجیهای زبانی بهتری داشت. البته مدتیه دیگه ازش استفاده نکردهم و از قابلیتهای جدیدش بیخبرم.
در حیطهی ابزارهای کدنویسی و فنی هم، BlackBox ابزار مفیدی برای اصلاح کده. مزیتش اینه که (تا جایی که میدونم) فیلتر نیست و میشه از بین مدلهای مختلف یکی رو برای بهبود کدنویسی انتخاب کرد.
در کنار اون، مدلهایی مثل GitHub Copilot و Cursor هم هستن که هنوز فرصت نکردهم ازشون استفاده کنم ولی بازخوردهاشون اغلب مثبت بوده.
@absurdchaos
یحتمل هیچ ابزاری بیعلت ساخته نمیشه و هدفی برای عرضهش وجود داره؛ حتی بیهدفی هم میتونه شکلی از هدف تلقی شه.
با این وجود، متن پیش رو، چکیدهای از تجربهی شخصی من از کار با AIهای مولد مختلفه که امیدوارم مفید باشه.
نقل اینروزهای مجلس اهالی توییتر یا Grok جدیدترین مدلیه که باهاش کار کردم. به نظرم درک واژگان بالاتری نسبت به ChatGPT داره و قابلیتهایی مثل DeepSearch و Thinking باعث میشن خروجیهاش تمیزتر و تحلیلیتر باشن. یک ویژگی جالبش هم اینه که میتونه از توییتر برای پیدا کردن موقعیتهای شغلی یا اطلاعات خاص کمک بگیره. (ظاهراً هنگام جستوجو، از محتوای توییتها هم استفاده میکنه، که برای پیدا کردن فرصتهای شغلی یا ارتباط با اساتید میتونه مفید باشه.)
از NotebookLM معمولاً برای خلاصهسازی مقالهها و کتابها استفاده میکنم. از طریق فرمتهایی مثل PDF و... میتونه با متنها ارتباط بگیره و اطلاعاتی که ازش خواسته میشه رو استخراج کنه.
دیپسیک DeepSeek مدلی که پیش از Grok سر و صدای قابل توجهی بهپا کرد؛ مسیرهای استدلالی و استنتاجیاش رو بهصورت شفاف نشون میده. اینکه میشه روند تحلیلش رو دید، برای من شخصاً جذابه. توانایی سرچ و DeepThink رضایتبخشی داره و چون فیلتر نیست، برای استفادههای روزمره هم به کار میاد.
از Perplexity قبلاً برای گرفتن منابع و ارجاعات خارجی استفاده میکردم؛ مخصوصاً وقتی دنبال سایتهای مختلف در مورد یک موضوع خاص بودم. در حل مسائل عددی هم کارآمد بهنظر میرسید.
از بین مدلهای شاید عمومیتر، ChatGPT بیشتر نقش دستیار روزمره رو برام داره. برای گرفتن رودمپ، گاهی برنامهریزی، و مسائل روزمره ازش کمک میگیرم. از اونجایی که تاریخچه داره و متأسفانه یا خوشبختانه من رو میشناسه، پاسخهاش شخصیسازی شدهست و این مزیت مهمیه. چون باعث میشه که متناسب با نیازهای من پاسخی رو طراحی کنه.
(برای رودمپهای فنی و تکنولوژیک roadmap.sh هم گزینهی خوبیه.)
محصول شرکت آنتروپیک Claude تجربهی کاربری جالبی داره، و خروجیهاش هم بسته به موضوع، کیفیت خوبی دارن. تنها ایرادی که بهش وارد میشد از دید من، محدودیت تعداد پیامها در طول روز بود. (از آپدیتهای جدیدش مطلع نیستم.)
مدتی Pi رو بیشتر برای گفتوگوهای روزمره، یا شرایطی که نیاز به تخلیهی ذهنی داشتم، استفاده میکردم. لحن دوستانه و طراحی رابط کاربریش باعث میشد راحتتر باهاش ارتباط بگیرم؛ ازش بعنوان پارتنر اسپیکینگ هم میشه کمک گرفت.
جمینای/ Gemini رو هم مدتی برای چک کردن گرامر استفاده میکردم. در مقایسه با ChatGPT، در اون مقطع بهطور شهودی (و نه مستند!) خروجیهای زبانی بهتری داشت. البته مدتیه دیگه ازش استفاده نکردهم و از قابلیتهای جدیدش بیخبرم.
در حیطهی ابزارهای کدنویسی و فنی هم، BlackBox ابزار مفیدی برای اصلاح کده. مزیتش اینه که (تا جایی که میدونم) فیلتر نیست و میشه از بین مدلهای مختلف یکی رو برای بهبود کدنویسی انتخاب کرد.
در کنار اون، مدلهایی مثل GitHub Copilot و Cursor هم هستن که هنوز فرصت نکردهم ازشون استفاده کنم ولی بازخوردهاشون اغلب مثبت بوده.
@absurdchaos
Reposted from:
The Catcher in the Rye

09.04.202515:33
جمجمه و گُلِ «فراموشم مکن»
© Still Life with a Skull and a Forget-Me-Not, 1860. by František Klimkovič
© Still Life with a Skull and a Forget-Me-Not, 1860. by František Klimkovič
08.04.202521:31
«سرخی پیش از سحرگه.»
08.04.202517:16
08.04.202510:36
سه روز است نتوانستهام بیشتر از یک پاراگراف منسجم، جملاتم را کنار هم بچینم؛ همهاش پراکندهگوییست. فروغ در سرم میخواند همیشه پیش از آنکه فکر کنی اتفاق میافتد. از خماری خواب و فاصلهاش با بیداری برمیگردم، حس میکنم سرشار از توانایی تغزل شدهام؛ برای روزهای پیش رو، در حالیکه دارم به کار نمیبندمش. در واقع هیچ اتفاق قابل بیانی در حال رخ دادن نیست. معمولی میگذرد. میآیم از دو روز پیش و مکالمات مترو بنویسم. از خودم میپرسم چه فایده؟ بعدش چطور؟ و جوابی ندارم. همین مانع از راحت نوشتنم میشود. حتا نمیدانم چطور باید آنقدری که میخواهم، تمیز جملهبندی کنم.
08.04.202510:05
07.04.202502:07
«سرخی بعد از سحرگه.»
04.04.202521:37
رشتههای اتصال به زندگی و ادامهی حیات را اگر به خطوط سیم پیام تشبیه کنیم، بعید نیست که گاهی مختل شوند. و این در لحافی از استعاره همان فضاحت موجود در مبادلات نوروشیمیایی میتواند باشد.
Records
10.04.202523:59
224Subscribers04.04.202523:59
0Citation index30.04.202523:59
273Average views per post10.04.202511:44
273Average views per ad post10.04.202523:59
12.82%ER10.04.202523:59
121.88%ERRGrowth
Subscribers
Citation index
Avg views per post
Avg views per ad post
ER
ERR
Log in to unlock more functionality.