
جناب گاو
افاضات شخص شخیص جناب گاو در باب اقتصاد و فرهنگ (و شاید کمی سیاست)
(تا اطلاع ثانوی جنابشان در مرخصی است و کانال توسط اشخاص دیگر اداره میشود)
(تا اطلاع ثانوی جنابشان در مرخصی است و کانال توسط اشخاص دیگر اداره میشود)
TGlist rating
0
0
TypePublic
Verification
Not verifiedTrust
Not trustedLocationІран
LanguageOther
Channel creation dateMay 22, 2017
Added to TGlist
Oct 11, 2024Latest posts in group "جناب گاو"
Reposted from:
سنت، مالکیت و بازار

16.05.202520:48
نفرین دموکراسی: وقتی حاکمیت قانون با حاکمیت توده سالاری دفن می شود.
صادق زیباکلام و همفکرانش سالهاست از دموکراسی چنان سخن میگویند که گویی ماشین جادویی حاکمیت قانون، پاسخگویی و عقلانیت سیاسی است. به زعم ایشان، اگر کشوری دموکراتیک باشد، خود به خود مسئولانش صادق، قانونگذارانش پاسخگو، ساختارهایش شفاف و کارامد می شوند ، قانون به حاکمیت می رسد و ازادی محقق می گردد .
اما تاریخ و نظریه خلاف این را نشان میدهد. آنچه زیباکلام نمیبیند یا نمیخواهد ببیند، این است که دموکراسیهای مدرن به جای حاکمیت قانون، فرمولی برای قانونیکردن فساد و پنهانکردن ناکارآمدی در دل ساختارهای رسمی شده است.
توماس سوول در آثار خود، از جمله در تحلیلش درباره هند، بهخوبی نشان داده که دموکراسی در هند نهتنها به حاکمیت قانون نینجامیده، بلکه باعث تقویت ستیزهای قومی، ظهور سیاست هویتی و نهادمند شدن بیثباتی سیاسی شده است. در هند، صندوق رأی به جای حاکمیت قانون و ازادی و وحدت، رقابت قبیلهای و مذهبی مرگبار را تشویق کرده است.
سوول لبّ کلامش این است که دموکراسی به جای پاسخگویی و حاکمیت قانون، سازوکاری برای فرار از پاسخگویی و شفافیت و حاکمیت قانون است.زیرا، تصمیمگیرندگان، همیشه دارند با پول دیگران بازی میکنند، و هیچگاه هزینه انتخابهای اشتباه خود را نمیپردازند.
هایِک نیز، برخلاف تصور عوامپسند از لیبرالیسم، هیچگاه دلخوشی از دموکراسی های امروزی غربی نداشت. او در آثار متأخر خود (بهویژه قانون، قانونگذاری و آزادی) تلاش کرد تا سازوکاری برای مهار دموکراسی های امروزین غربی طراحی کند تا حقوق افراد به واسطه مقررات گذاری در فرایند دموکراسی کمتر اسیب ببیند و به واقع هایک می خواست تا دموکراسی را مهار کند تا قانون نه مقررات حاکم باشد. فرقی که هنوز امثال زیباکلام ها متوجه ان نشده اند.
جیمز بوکانان، در نظریه «انتخاب عمومی»، دموکراسی را از رخت رمانتیکاش بیرون کشید و نشان داد که سیاستمداران در یک نظام رایمحور، بیش از آنکه دغدغه خیر عمومی و حاکمیت قانون را داشته باشند، نگران بازانتخاب خود هستند. وعده یارانه، چاپ پول، بدهی عمومی و سیاستهای ضدبازار را می دهند ، وعده هایی که همه در خدمت رأی گرفتن برای تضعیف حاکمیت قانون می باشند، نه پیشرفت جامعه.
پرسش اصلی این است: آیا دموکراسی تضمین حاکمیت قانون است یا صرفاً پوششی برای پنهانکردن فساد در لباس قانون مداری؟
هانس-هرمان هاپه در کتاب دموکراسی: خدایی که شکست خورد، صریحتر از همه استدلال می کند که در دموکراسی، اموال عمومی می شود و سیاستمداران موقت؛ پس چرا انان باید به فکر آینده باشند. برای هاپه، دموکراسی دقیقاً برعکس آن چیزی است که زیباکلام میپندارد: میدانی برای غارت قانونی، نه پاسخگویی واقعی و حاکمیت قانون.
امروز وقت آن است که با صراحت بپرسیم: آیا هنوز هم میتوان با چشمان بسته، دموکراسی را معادل حاکمیت قانون و آزادی دانست؟ یا وقت آن رسیده که از رؤیا بیدار شویم و بفهمیم که نه در رأی صندوق، بلکه در نهادهای بازارمحور، نظم حقوقی مالکیت محور و محدودیت بر قدرت به ویژه قدرت دموکراسی است که میتوان از آیندهای با حاکمیت قانون و ازاد سخن گفت.
ک.د
صادق زیباکلام و همفکرانش سالهاست از دموکراسی چنان سخن میگویند که گویی ماشین جادویی حاکمیت قانون، پاسخگویی و عقلانیت سیاسی است. به زعم ایشان، اگر کشوری دموکراتیک باشد، خود به خود مسئولانش صادق، قانونگذارانش پاسخگو، ساختارهایش شفاف و کارامد می شوند ، قانون به حاکمیت می رسد و ازادی محقق می گردد .
اما تاریخ و نظریه خلاف این را نشان میدهد. آنچه زیباکلام نمیبیند یا نمیخواهد ببیند، این است که دموکراسیهای مدرن به جای حاکمیت قانون، فرمولی برای قانونیکردن فساد و پنهانکردن ناکارآمدی در دل ساختارهای رسمی شده است.
توماس سوول در آثار خود، از جمله در تحلیلش درباره هند، بهخوبی نشان داده که دموکراسی در هند نهتنها به حاکمیت قانون نینجامیده، بلکه باعث تقویت ستیزهای قومی، ظهور سیاست هویتی و نهادمند شدن بیثباتی سیاسی شده است. در هند، صندوق رأی به جای حاکمیت قانون و ازادی و وحدت، رقابت قبیلهای و مذهبی مرگبار را تشویق کرده است.
سوول لبّ کلامش این است که دموکراسی به جای پاسخگویی و حاکمیت قانون، سازوکاری برای فرار از پاسخگویی و شفافیت و حاکمیت قانون است.زیرا، تصمیمگیرندگان، همیشه دارند با پول دیگران بازی میکنند، و هیچگاه هزینه انتخابهای اشتباه خود را نمیپردازند.
هایِک نیز، برخلاف تصور عوامپسند از لیبرالیسم، هیچگاه دلخوشی از دموکراسی های امروزی غربی نداشت. او در آثار متأخر خود (بهویژه قانون، قانونگذاری و آزادی) تلاش کرد تا سازوکاری برای مهار دموکراسی های امروزین غربی طراحی کند تا حقوق افراد به واسطه مقررات گذاری در فرایند دموکراسی کمتر اسیب ببیند و به واقع هایک می خواست تا دموکراسی را مهار کند تا قانون نه مقررات حاکم باشد. فرقی که هنوز امثال زیباکلام ها متوجه ان نشده اند.
جیمز بوکانان، در نظریه «انتخاب عمومی»، دموکراسی را از رخت رمانتیکاش بیرون کشید و نشان داد که سیاستمداران در یک نظام رایمحور، بیش از آنکه دغدغه خیر عمومی و حاکمیت قانون را داشته باشند، نگران بازانتخاب خود هستند. وعده یارانه، چاپ پول، بدهی عمومی و سیاستهای ضدبازار را می دهند ، وعده هایی که همه در خدمت رأی گرفتن برای تضعیف حاکمیت قانون می باشند، نه پیشرفت جامعه.
پرسش اصلی این است: آیا دموکراسی تضمین حاکمیت قانون است یا صرفاً پوششی برای پنهانکردن فساد در لباس قانون مداری؟
هانس-هرمان هاپه در کتاب دموکراسی: خدایی که شکست خورد، صریحتر از همه استدلال می کند که در دموکراسی، اموال عمومی می شود و سیاستمداران موقت؛ پس چرا انان باید به فکر آینده باشند. برای هاپه، دموکراسی دقیقاً برعکس آن چیزی است که زیباکلام میپندارد: میدانی برای غارت قانونی، نه پاسخگویی واقعی و حاکمیت قانون.
امروز وقت آن است که با صراحت بپرسیم: آیا هنوز هم میتوان با چشمان بسته، دموکراسی را معادل حاکمیت قانون و آزادی دانست؟ یا وقت آن رسیده که از رؤیا بیدار شویم و بفهمیم که نه در رأی صندوق، بلکه در نهادهای بازارمحور، نظم حقوقی مالکیت محور و محدودیت بر قدرت به ویژه قدرت دموکراسی است که میتوان از آیندهای با حاکمیت قانون و ازاد سخن گفت.
ک.د
16.05.202518:59
در همین ارتباط:
https://t.me/anti_hypocrisy/609
https://t.me/anti_hypocrisy/609
Reposted from:
آزاد | Azad

16.05.202518:47
🎥 ایران چیست؟ ایرانی کیست؟
🔶 گفتگوی حسام سلامت و شروین وکیلی درباره قومیت و نظریه ایرانشهری
🔻حسام سلامت: ما هنوز گرفتار ایده پادشاهی هستیم که بعد از ۵۷ هم ادامه پیدا کرد. در ایده ایرانشهری، برابری دیده نمیشود. سنت جمهوریخواهی در مشروطه برای حق شهروندی بود و بر اساس نفی سلطه و مهار قدرت شاه شکل گرفت، ولی نظریه ایرانشهری اساسا تلاش میکند تا از آن، مسئلهزدایی کند و مثلا بگوید در ایران قدیم نیز مردم حق تعیین سرنوشت داشتند و رعیت نبودند. در حالی که «فره ایزدی» به این معنا بوده که شاه قدرت مطلقش را از خدا گرفته، نه از مردم و یکی از نقاط اصلی نزاع مشروطهخواهان با پادشاهی، همین امر بوده است.
🔺شروین وکیلی: پادشاهی در ایران با دیگر کشورها متفاوت بوده است. این تصور که ایران یک خودکامگی و پدرسالاری شرقی دارد، یک ایده شرقشناسانه است. ایران خودکامگی را برنمیتابد. به همین دلیل است که ناصرالدینشاه با ملکه الیزابت یا رضاشاه با همعصرانش مثل موسولینی و هیتلر متفاوت بودهاند. ایران تنها کشوری است که در آن، پادشاهان مقتدری مثل خسرو پرویز یا قباد از سلطنت خلع شدهاند. ایده حق الهی سلطنت، برای مصر بوده که در اروپا رواج پیدا میکند، در ایران چنین چیزی نداشتیم. یک سنت پیچیده، مدون و قابل دفاع داریم که باید آن را روزآمد و بازسازی کرد.
🎞 فیلم کامل این گفتگو در یوتوب آزاد:
https://youtu.be/_Dlf7Y7xaY8
🆔@AzadSocial
🔶 گفتگوی حسام سلامت و شروین وکیلی درباره قومیت و نظریه ایرانشهری
🔻حسام سلامت: ما هنوز گرفتار ایده پادشاهی هستیم که بعد از ۵۷ هم ادامه پیدا کرد. در ایده ایرانشهری، برابری دیده نمیشود. سنت جمهوریخواهی در مشروطه برای حق شهروندی بود و بر اساس نفی سلطه و مهار قدرت شاه شکل گرفت، ولی نظریه ایرانشهری اساسا تلاش میکند تا از آن، مسئلهزدایی کند و مثلا بگوید در ایران قدیم نیز مردم حق تعیین سرنوشت داشتند و رعیت نبودند. در حالی که «فره ایزدی» به این معنا بوده که شاه قدرت مطلقش را از خدا گرفته، نه از مردم و یکی از نقاط اصلی نزاع مشروطهخواهان با پادشاهی، همین امر بوده است.
🔺شروین وکیلی: پادشاهی در ایران با دیگر کشورها متفاوت بوده است. این تصور که ایران یک خودکامگی و پدرسالاری شرقی دارد، یک ایده شرقشناسانه است. ایران خودکامگی را برنمیتابد. به همین دلیل است که ناصرالدینشاه با ملکه الیزابت یا رضاشاه با همعصرانش مثل موسولینی و هیتلر متفاوت بودهاند. ایران تنها کشوری است که در آن، پادشاهان مقتدری مثل خسرو پرویز یا قباد از سلطنت خلع شدهاند. ایده حق الهی سلطنت، برای مصر بوده که در اروپا رواج پیدا میکند، در ایران چنین چیزی نداشتیم. یک سنت پیچیده، مدون و قابل دفاع داریم که باید آن را روزآمد و بازسازی کرد.
🎞 فیلم کامل این گفتگو در یوتوب آزاد:
https://youtu.be/_Dlf7Y7xaY8
🆔@AzadSocial
Reposted from:
پژوهشگاه مالکیّت و بازار

16.05.202507:32
به نام خداوند خورشید و ماه
که دل را به نامش خرد داد راه
خداوند هستی و هم راستی
نخواهد ز تو کژی و کاستی
خداوند بهرام و کیوان و شید
از اویم نوید و بدویم امید
ستودن مر او را ندانم همی
از اندیشه جان برفشانم همی
از او گشت پیدا مکان و زمان
پی مور بر هستی او نشان
ز گردنده خورشید تا تیره خاک
دگر باد و آتش همان آب پاک
به هستی یزدان گواهی دهند
روان ترا آشنایی دهند
ز هرچ آفریدست او بینیاز
تو در پادشاهیش گردن فراز
ز دستور و گنجور و از تاج و تخت
ز کمی و بیشی و از ناز و بخت
همه بینیازست و ما بندهایم
به فرمان و رایش سرافگندهایم
شب و روز و گردان سپهر آفرید
خور و خواب و تندی و مهر آفرید
جز او را مدان کردگار بلند
کز او شادمانی و ز او مستمند
⚜️بیست وپنجم اردیبشهت روز بزرگداشت حکیم بزرگ طوس، ابوالقاسم فردوسی طوسی گرامیباد.⚜️
🟡➣ @IIFOM_CO
⚫️➣ instagram.com/iifom.co
🌐➣ iifom.com
که دل را به نامش خرد داد راه
خداوند هستی و هم راستی
نخواهد ز تو کژی و کاستی
خداوند بهرام و کیوان و شید
از اویم نوید و بدویم امید
ستودن مر او را ندانم همی
از اندیشه جان برفشانم همی
از او گشت پیدا مکان و زمان
پی مور بر هستی او نشان
ز گردنده خورشید تا تیره خاک
دگر باد و آتش همان آب پاک
به هستی یزدان گواهی دهند
روان ترا آشنایی دهند
ز هرچ آفریدست او بینیاز
تو در پادشاهیش گردن فراز
ز دستور و گنجور و از تاج و تخت
ز کمی و بیشی و از ناز و بخت
همه بینیازست و ما بندهایم
به فرمان و رایش سرافگندهایم
شب و روز و گردان سپهر آفرید
خور و خواب و تندی و مهر آفرید
جز او را مدان کردگار بلند
کز او شادمانی و ز او مستمند
⚜️بیست وپنجم اردیبشهت روز بزرگداشت حکیم بزرگ طوس، ابوالقاسم فردوسی طوسی گرامیباد.⚜️
▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬
🟡➣ @IIFOM_CO
⚫️➣ instagram.com/iifom.co
🌐➣ iifom.com


Reposted from:
جناب گاو

16.05.202505:47
چسترتون (ژورنالیست محافظهکار و کاتولیک سنتگرای انگلیسی اوایل قرن ۲۰):
#دولتپرستی
#شیطانپرستی
#آتئیسم
#آمریکاپرستی
#چینپرستی
«هرجا مردم به چیزی ورای این دنیا [واقعاً و قلباً] باور نداشته باشند، این دنیا را خواهند پرستید. ولی بیش از هر چیز، آن چیزی را خواهند پرستید که در این دنیا قویترین است!»
#دولتپرستی
#شیطانپرستی
#آتئیسم
#آمریکاپرستی
#چینپرستی


15.05.202515:40
بچه که بودم، در میان بستگانم، پدربزرگم به سعدی و نظامی ارادت داشت. در میان دیگر بستگان، ندیده بودم کسی که به طور خاص به شاعری دلبستگی داشته باشد، مگر یکی از اقوام سببی (شوهر یکی از بستگان خیلی نزدیک)، که آخوند نسبتاً پیری بود (یک سید معمم)، و از آخرینهای ملاهای سنتی. او در میان شاعران ارادت تام و تمام به فردوسی داشت تا آنجا که میگفت «شاعر فقط فردوسی!».
همچنین، پیرمرد دیگری را هم در بازار میشناختم که دکه کوچک سبزیفروشی داشت و خیلی از اشعار فردوسی را از بر بود. شخصی بسیار مذهبی و سنتی.
هر دو اینها با ج.ا. و اذنابش زاویه و مشکل داشتند و هر دو اصلاً نمیدانستند نژاد آریایی یعنی چه!
همچنین، پیرمرد دیگری را هم در بازار میشناختم که دکه کوچک سبزیفروشی داشت و خیلی از اشعار فردوسی را از بر بود. شخصی بسیار مذهبی و سنتی.
هر دو اینها با ج.ا. و اذنابش زاویه و مشکل داشتند و هر دو اصلاً نمیدانستند نژاد آریایی یعنی چه!
15.05.202513:54
در ضمن، حالا که حرف فردوسی و شاهنامه شد، امیر خادم چند سال پیش یکپادکست خوب شاهنامهخوانی داشت که میتوانید تمام قسمتهای آن را در کانال زیر بیابید:
https://t.me/ferdosikhani
https://t.me/ferdosikhani
15.05.202512:55
سالروز بزرگداشت حکیم فردوسی بزرگ است. کسی که در نگاهداشت زبان شیرین فارسی نقشی سترگ داشت (البته نه در برابر عربها!). تا روزگاری نه چندان پیش، شاهنامه و پهلوانانش همه جا در فلات ایران (حتی تا استانبول) محبوب دربارها و مردمان جنگجو و مردم عادی بود.
خداوند میراث او را و عقل ما را حفظ کناد از شر ملیگرایانی که میخواهند از او و شاهنامه ملیگرایی و «زبان ملی» و «شاعر آریایی» استخراج کنند!
خداوند میراث او را و عقل ما را حفظ کناد از شر ملیگرایانی که میخواهند از او و شاهنامه ملیگرایی و «زبان ملی» و «شاعر آریایی» استخراج کنند!
Reposted from:
دغلکاری نخبگان، کانال اصغر حکمتیار

15.05.202510:52
امیر قطر بک هواپیمای چهارصد میلیون دلاری به رییس جمهور آمریکا هدیه می دهد و علاوه بر آن میلیاردها دلار از بویینگخریداری می کند.
تصورش را بکن شاه ایران چنین کاری می کرد. دسته جات سینه زنی روشنفکران و ملیون و طلاب آگاه تا صد سال دست از سرش بر نمی داشتند! بعضی ها هنوز به خاطر بک قالی که مثلا مظفرالدبن شاه هدیه داده بود حاضرند چند روز دشتام دهند.
تنگ نظری قوم. حقارت دولت. باد و بود. هارت و پورت.
تصورش را بکن شاه ایران چنین کاری می کرد. دسته جات سینه زنی روشنفکران و ملیون و طلاب آگاه تا صد سال دست از سرش بر نمی داشتند! بعضی ها هنوز به خاطر بک قالی که مثلا مظفرالدبن شاه هدیه داده بود حاضرند چند روز دشتام دهند.
تنگ نظری قوم. حقارت دولت. باد و بود. هارت و پورت.
15.05.202508:23
جماعت روشنفکر متوهمی که صد سال است پندار و رویا میفروشد و پنج دهه در ویرانی یک مملکت سهیم و شریک بوده، نامه نصیحت به ترامپ مینویسد:
https://t.me/EsfandiarKhodaee/8705
آی ایرانی روشنفکر! چقدر باد داری تو!
https://t.me/EsfandiarKhodaee/8705
آی ایرانی روشنفکر! چقدر باد داری تو!
14.05.202520:49
فضای سمی و توهمی که مصدق از آن تغذیه می کرد:
«با روی کارآمدن مصدق، مطبوعات به نحو حیرت انگیزی آزاد بودند. با آزاد شدن مطبوعات، خشم دیرین و مهار شده ایرانیان متوجه انگلستان شد. حالتی از نفرت آمیخته به احترام در این واکنشها به چشم میخورد. در هیچ کجای دنیا مثل ایران، انگلیسی ها به شیوه ای اغراق آمیز زیرک و باهوش تلقی نمی شدند و نفرت ایرانیان از انگلیسی ها هم کمنظیر بود. تصویر بریتانیا در مطبوعات و بیانات آن دوره تصویری است که به نحو خارق العاده ای خیال پردازانه مینماید. حمله به انگلیسی ها به مطبوعات ناسیونالیستها و کمونیستها محدود نمیشد، بسیاری از اتهاماتی که علیه بریتانیا اقامه میگردید از سوی عناصر بسیار راستگرا بود. فقط گناه خصومت و دعاوی عراق با ایران و مساله جزیره نفتخیز بحرین - به حق - به گردن انگلستان دانسته نمیشد. روزنامه های ایران می نوشتند که موجب تیرگی روابط ایران و ترکیه هم بریتانیا بوده. از سفیر پاکستان در تهران هم خواسته تا در رفع اختلافات، سرسختی نماید.
مطبوعات ایران به درستی می نوشتند برکناری نحاس پاشا از نخست وزیری مصر توسط ملک فاروق، به دستور انگلیسی ها بوده. اما اینکه اضافه می کردند بانک جهانی، عامل امپریالیسم انگلستان است، بخشی از اسطوره «انگلیسی هراسی» شان بود.
آن اعتقاد قدیمی که طبقه حاکم زمیندار و روحانیت را جیره خوار انگلستان میدانست، نه تنها در مطبوعات کمونیستی و ناسیونالیستی، بلکه حتی در مطبوعاتی که ارگان زمینداران تلقی میشدند هم بازتاب پیدا میکرد. همین طور هم اعتقاد به دسیسه چینی انگلیسی ها از طریق سران عشایر.
باختر امروز برجسته ترین روزنامه جبهه ملی طی رشته مقاله هایی از تلاشهای انگلستان در زمینه یافتن رهبری پوشالی، اما بظاهر مقتدر سخن میگفت و معتقد بود رزم آرا چنان رهبری بود و با ترور او، نقشه بریتانیا عقیم مانده است.
طلوع روزنامه دست راستی نیز با این برداشت که رزم آرا آدم انگلیسی ها بوده، کاملاً موافق بود. اما در عین حال می گفت رزم آرا طالب آن چنان شرایط مساعدی برای ایران در مذاکره با شرکت نفت ایران و انگلیس بود، که انگلیسی ها خودشان او را ترور کردند.
اگر یک خارجی بخواهد ایران را از چشم مطبوعات سال های ۳۱ - ۱۳۲۹ بشناسد (بدون شناخت قبلی) با حیرت متوجه میشود که همه دولتمردان ایرانی بدون استثناء عوامل بريتانيا بوده اند. اگر روزنامه های راستگرایان یا کمونیست های آن دوره را بخواند، به این جمع بندی میرسد که همۀ ناسیونالیستها به دستور مخفی بریتانیا برای آمریکا کار میکرده اند؛ اگر روزنامه های ناسیونالیستی و کمونیستی را بخواند متوجه می شود که راستگرایان از دیر باز عامل بریتانیا بوده اند، و چنانچه مطبوعات راستگراها و ناسیونالیستها را مطالعه کند در می یابد که توده ای ها در آن واحد عوامل بریتانیا و روسیه بوده اند. شاهد نوشته بود: «حزب توده به دو گروه انگلیسی و روسی تقسیم شده است. شاخه انگلیسی، مطبوعات حزب توده را و شاخه روسی امور مالی آن را در کنترل دارند.» این نوشته در واقع ادامه همان اعتقاد دیرین ایرانیان به وجود تفاهم سری روس و انگلستان است.
در تصویری که ارائه کردیم، اغراقی صورت نگرفته است. ادعاهای براستی جنون آمیزی در مطبوعات بود، که آنها را نادیده گرفتیم. و البته قشرهایی از مردم که روزنامه نویس نبودند آفت و ملخ، خشکسالی و بدی محصول زراعی را نیز به طرح های شیطانی انگلستان نسبت می دادند. کسی که میخواهد ایران را بشناسد، اگر اهمیت این نحوه تفکر را نادیده بگیرد یا آنرا امری جزئی قلمداد کند، خطای بزرگی مرتکب شده است.»
«با روی کارآمدن مصدق، مطبوعات به نحو حیرت انگیزی آزاد بودند. با آزاد شدن مطبوعات، خشم دیرین و مهار شده ایرانیان متوجه انگلستان شد. حالتی از نفرت آمیخته به احترام در این واکنشها به چشم میخورد. در هیچ کجای دنیا مثل ایران، انگلیسی ها به شیوه ای اغراق آمیز زیرک و باهوش تلقی نمی شدند و نفرت ایرانیان از انگلیسی ها هم کمنظیر بود. تصویر بریتانیا در مطبوعات و بیانات آن دوره تصویری است که به نحو خارق العاده ای خیال پردازانه مینماید. حمله به انگلیسی ها به مطبوعات ناسیونالیستها و کمونیستها محدود نمیشد، بسیاری از اتهاماتی که علیه بریتانیا اقامه میگردید از سوی عناصر بسیار راستگرا بود. فقط گناه خصومت و دعاوی عراق با ایران و مساله جزیره نفتخیز بحرین - به حق - به گردن انگلستان دانسته نمیشد. روزنامه های ایران می نوشتند که موجب تیرگی روابط ایران و ترکیه هم بریتانیا بوده. از سفیر پاکستان در تهران هم خواسته تا در رفع اختلافات، سرسختی نماید.
مطبوعات ایران به درستی می نوشتند برکناری نحاس پاشا از نخست وزیری مصر توسط ملک فاروق، به دستور انگلیسی ها بوده. اما اینکه اضافه می کردند بانک جهانی، عامل امپریالیسم انگلستان است، بخشی از اسطوره «انگلیسی هراسی» شان بود.
آن اعتقاد قدیمی که طبقه حاکم زمیندار و روحانیت را جیره خوار انگلستان میدانست، نه تنها در مطبوعات کمونیستی و ناسیونالیستی، بلکه حتی در مطبوعاتی که ارگان زمینداران تلقی میشدند هم بازتاب پیدا میکرد. همین طور هم اعتقاد به دسیسه چینی انگلیسی ها از طریق سران عشایر.
باختر امروز برجسته ترین روزنامه جبهه ملی طی رشته مقاله هایی از تلاشهای انگلستان در زمینه یافتن رهبری پوشالی، اما بظاهر مقتدر سخن میگفت و معتقد بود رزم آرا چنان رهبری بود و با ترور او، نقشه بریتانیا عقیم مانده است.
طلوع روزنامه دست راستی نیز با این برداشت که رزم آرا آدم انگلیسی ها بوده، کاملاً موافق بود. اما در عین حال می گفت رزم آرا طالب آن چنان شرایط مساعدی برای ایران در مذاکره با شرکت نفت ایران و انگلیس بود، که انگلیسی ها خودشان او را ترور کردند.
اگر یک خارجی بخواهد ایران را از چشم مطبوعات سال های ۳۱ - ۱۳۲۹ بشناسد (بدون شناخت قبلی) با حیرت متوجه میشود که همه دولتمردان ایرانی بدون استثناء عوامل بريتانيا بوده اند. اگر روزنامه های راستگرایان یا کمونیست های آن دوره را بخواند، به این جمع بندی میرسد که همۀ ناسیونالیستها به دستور مخفی بریتانیا برای آمریکا کار میکرده اند؛ اگر روزنامه های ناسیونالیستی و کمونیستی را بخواند متوجه می شود که راستگرایان از دیر باز عامل بریتانیا بوده اند، و چنانچه مطبوعات راستگراها و ناسیونالیستها را مطالعه کند در می یابد که توده ای ها در آن واحد عوامل بریتانیا و روسیه بوده اند. شاهد نوشته بود: «حزب توده به دو گروه انگلیسی و روسی تقسیم شده است. شاخه انگلیسی، مطبوعات حزب توده را و شاخه روسی امور مالی آن را در کنترل دارند.» این نوشته در واقع ادامه همان اعتقاد دیرین ایرانیان به وجود تفاهم سری روس و انگلستان است.
در تصویری که ارائه کردیم، اغراقی صورت نگرفته است. ادعاهای براستی جنون آمیزی در مطبوعات بود، که آنها را نادیده گرفتیم. و البته قشرهایی از مردم که روزنامه نویس نبودند آفت و ملخ، خشکسالی و بدی محصول زراعی را نیز به طرح های شیطانی انگلستان نسبت می دادند. کسی که میخواهد ایران را بشناسد، اگر اهمیت این نحوه تفکر را نادیده بگیرد یا آنرا امری جزئی قلمداد کند، خطای بزرگی مرتکب شده است.»
14.05.202509:07
میپرسید چرا با زبان منطقی صحبت نکنیم! علتش واضح است: این حضرات عادت کردهاند به هزینهٔ ما (به هزینهٔ عمر و سرمایهٔ ما) خودارضایی ذهنی کنند. همین اسکرینشاتها را که در پاییز و بعد از حمله اسرائیل به ایران گرفتم و تا الان نگاه داشتم ببینید. این مشتی است از خروار، و الا فضای مجازی و غیرمجازی پر بود از این خودارضاییها!
حضرات عادت کردهاند پول یامفت بیتالمال را بگیرند، از رانتها استفاده کنند، و به هزینه ما هر روز با همین حرفها خودارضایی ملی (یا مذهبی) انجام دهند.
گور پدر اول و آخرشان که بخواهیم بنشینیم «با منطق» با این جماعت روانی و بیمار و متوهم صحبت کنیم.
حضرات عادت کردهاند پول یامفت بیتالمال را بگیرند، از رانتها استفاده کنند، و به هزینه ما هر روز با همین حرفها خودارضایی ملی (یا مذهبی) انجام دهند.
گور پدر اول و آخرشان که بخواهیم بنشینیم «با منطق» با این جماعت روانی و بیمار و متوهم صحبت کنیم.






14.05.202509:07
Reposted from:
کانال روزِ خوش

13.05.202522:15
دکتر موسی غنینژاد، اقتصاددان:
مسئله اکثریت اصلاح طلبان دموکراسی و آزادی نیست، شعارهای زیبا میدهند تا به قدرت برسند
مسئله اکثریت اصلاح طلبان دموکراسی و آزادی نیست، شعارهای زیبا میدهند تا به قدرت برسند


13.05.202512:29
دوستمان در کانال خاطرات و خطرات، بعد از مرور تعداد زیادی از خاطرات اسدالله علم (وزیر دربار و نیز دوست نزدیک شاه فقید)، دو قطعه آتشین و جالب نوشته که مارک #موقت دارد، پس تا حذف نکرده بخوانید:
https://t.me/khateraaat/1925
https://t.me/khateraaat/1926
https://t.me/khateraaat/1925
https://t.me/khateraaat/1926
Growth
Subscribers
Citation index
Avg views per post
Avg views per ad post
ER
ERR
Log in to unlock more functionality.