

09.05.202513:06
▫️می توان از خلال مکاتبات #لکان با بلوندَن نظر او را درباره روانپزشکیِ نظامی که حین خدمت در بیمارستان وال دوگرس تجربه کرده بود، دریافت.
تجربه ای بود سراپا منفی و لکان
نمی توانست کلماتی به قدر کفایت تند برای محکوم کردنِ "نخبگان خودگماشته"
تشکیلات روانپزشکی فرانسوی بیابد....
▫️اما لکان که با تمام بصیرت خود این سهل انگاری را می دید و شدیدا هم محکومش
می کرد هرگز دست به هیچ اعتراضی نزد....
حتی از این که همان ماموران عالی رتبه ای که آن قدر شدید به نقدشان می کشید، قدرش را می دانستند بسیار خوشنود بود.
▫️لکان غالبا افرادی را خوار
می شمرد که خود به دنبال کسب اعتبار از ایشان بود و ارزش هایی را به سخره می گرفت که در دل تحسین می کرد.
📗ژک لکان
📗الیزابت رودینسکو
📗محرم زاده- خوش نژاد
#نشر_نی
#روان_پژوهی
#علی_نیکجو
#معرفی_کتاب
#بینا_رشتهای
#نقد_لکان
@alipsychiatrist
تجربه ای بود سراپا منفی و لکان
نمی توانست کلماتی به قدر کفایت تند برای محکوم کردنِ "نخبگان خودگماشته"
تشکیلات روانپزشکی فرانسوی بیابد....
▫️اما لکان که با تمام بصیرت خود این سهل انگاری را می دید و شدیدا هم محکومش
می کرد هرگز دست به هیچ اعتراضی نزد....
حتی از این که همان ماموران عالی رتبه ای که آن قدر شدید به نقدشان می کشید، قدرش را می دانستند بسیار خوشنود بود.
▫️لکان غالبا افرادی را خوار
می شمرد که خود به دنبال کسب اعتبار از ایشان بود و ارزش هایی را به سخره می گرفت که در دل تحسین می کرد.
📗ژک لکان
📗الیزابت رودینسکو
📗محرم زاده- خوش نژاد
#نشر_نی
#روان_پژوهی
#علی_نیکجو
#معرفی_کتاب
#بینا_رشتهای
#نقد_لکان
@alipsychiatrist
09.05.202505:47
هر که دلارام دید از دلش آرام رفت
آهنگ محمد سریر
اجرا 1368
@alipsychiatrist
آهنگ محمد سریر
اجرا 1368
@alipsychiatrist


24.04.202515:00
...چگونه ممکن بود درباره اظهارات نماینده مجلس و دولت انگلستان( پیرامون ترور رزم آرا) سخن گفت، اما سخنی درباره نقش #کاشانی و فدائیان اسلام در کشتن #رزمآرا و محکومیت آن به میان نیاورد؟سکوت #مصدق در این زمینه، سکوت درباره نقش ویرانگر ترور در نبرد قدرت بود.
کاشانی از مسجد و منبر،
و مصدق از کرسی خطابه مجلس، سیاست را به خشونتی مهار نشدنی که خلیل طهماسبی تجلی آشکار آن بود، فروکاستند.کاشانی از میان برداشتن رزم آرا را به احکام دین آراست و مصدق او را به کشتن تهدید کرد و مصونیت پارلمانی کاشانی را به میان کشید و به تبرئه اش برخاست.آن هم در مجلسی که می بایست با احترام به قانون، مصونیت پارلمانی کاشانی و مصدق، هر دو را ملغی می ساخت تا برای آنچه در حق رزم آرا روا داشتند و قتلش را سزاوار شمردند، تحت تعقیب قانونی قرار می گرفتند
📗اندیشه پویا-۹۵
#حمید_شوکت
#معرفی_نشریه
#تاریخ_معاصر
#علی_نیکجو
@alipsychiatrist
کاشانی از مسجد و منبر،
و مصدق از کرسی خطابه مجلس، سیاست را به خشونتی مهار نشدنی که خلیل طهماسبی تجلی آشکار آن بود، فروکاستند.کاشانی از میان برداشتن رزم آرا را به احکام دین آراست و مصدق او را به کشتن تهدید کرد و مصونیت پارلمانی کاشانی را به میان کشید و به تبرئه اش برخاست.آن هم در مجلسی که می بایست با احترام به قانون، مصونیت پارلمانی کاشانی و مصدق، هر دو را ملغی می ساخت تا برای آنچه در حق رزم آرا روا داشتند و قتلش را سزاوار شمردند، تحت تعقیب قانونی قرار می گرفتند
📗اندیشه پویا-۹۵
#حمید_شوکت
#معرفی_نشریه
#تاریخ_معاصر
#علی_نیکجو
@alipsychiatrist


05.04.202507:34
◽ادامه حبس #ضیا_نبوی هیچ وجهی ندارد. همه ما معترضیم به مسمومیت سریالی دانشآموزان. همه ما معترضیم به اسقاط اسفناک هواپیما توسط سپاه.
عمر ضیا را در سلولهای پر از ساس ستاندید.
آقای #پزشکیان "علی" برای یک تعدی کوچک توسط فردی دونپایه بر سر و صورت خود میکوفت؛
در برابر این همه ظلم کاری بکن!
✍🏻 #علی_نیکجو
https://x.com/Alinikjooo/status/1908213788337164786?t=uYvzZOip1B1l2bZ4p5R05Q&s=35
@alipsychiatrist
عمر ضیا را در سلولهای پر از ساس ستاندید.
آقای #پزشکیان "علی" برای یک تعدی کوچک توسط فردی دونپایه بر سر و صورت خود میکوفت؛
در برابر این همه ظلم کاری بکن!
✍🏻 #علی_نیکجو
https://x.com/Alinikjooo/status/1908213788337164786?t=uYvzZOip1B1l2bZ4p5R05Q&s=35
@alipsychiatrist
04.04.202517:26
بعنوان کسیکه بیش از ۲۷ ساله که با این شرایط (حتی بدتر) مواجه هستم، نکاتی عرض میکنم:
۱- اولین و مهمترین علت همان است که همکار گرامی در کانت قبلی فرمودند؛ ارزانی خدمات پزشکی. که درواقع به قیمت نپرداختن حق واقعی پزشک و کادر درمان تمام میشود. به عبارت سادهتر؛ یارانه خدمات پزشکی از جیب پزشک و پرسنل پرداخت میشود.
۲- ناآگاهی و نادانی و فقر شدید اطلاعات مردم از بدن خودشان و بیماریها. شاید اگر مردم بجای برنامههای رقاصی و خوشگذرانی تلویزیون و شبکههای ماهوارهای ، روزانه کمی در مورد مهمترین مسئله زندگیشان یعنی سلامتی مطالعه یا برنامههای مفید تلویزیونی را مشاهده میکردند به این وضع دچار نمیشدیم. یا ایکاش دولت در برنامههای درسی پیش دانشگاهی و دانشگاهی بجای کلی واحدهای بدردنخور، دروسی مربوط به بدن انسان و سلامتیش و راهکارهای پیشگیری و درمانهای ساده قرار میداد.
آموزش /و یادگیری اینکه برای پیشگیری و درمان دردهای قاعدگی یا سردردهای ساده یا اسهال و سرماخوردگی چکار باید کرد، سخت نیست.
امروزه در دنیا برای بسیاری از مشکلات سادهٔ روزمره به پزشک مراجعه نمیکنند. و داروهای OTC به همین منظور دراختیار است.
۳- هنوز در بسیاری از مراکز درمانی پزشک اورژانس ملزم به ویزیت بیماران سرپایی هم هست. درحالیکه باید در چنین مراکزی نه تنها پزشک اورژانس جدا باشد، بلکه با تریاژ دقیق بیماران سرپایی و غیر اورژانس پذیرش نشده و به مراکز یا پزشک مربوطه راهنمایی شوند.
۴- بدلیل عدم حمایت دولت یا سازمانهای مربوطه، پزشکان بناچار تسلیم خواستههای غیرعلنی و غیرعقلانی بیماران میشوند. این موضوع منجر به افزایش مصرف داروهای استراتژیک مثل سرم و آنتیبیوتیکها میشود. ازسوی دیگر بار مالی قابل توجهی به سیستم بیمه تحمیل میشود. شاید اگر همچون کشورهای موفق در سیستم پزشک-خانواده دولت از پزشکان حمایت میکرد و پزشک از نگرانی و ترس درگیری با بیمار داروهای غیرضروری و اقدامات پاراکلینیک غیرضروری نمینوشت، وضع داروئی و صندوق بیمه چنین فاجعه بار نمیبود.
و ....
درنهایت، تنها راه نجات نظام درمان بیمار کشور را اجرای صحیح (نه شاطر عباسی) پزشک خانواده میدانم. که مسلما تنها در سایه اصلاح تعرفهها چنین امری محقق خواهد شد.
البته اگر مافیای دارو و کارتل اندک پزشکان تجاریکار بگذارند !
#از_شما
@alipsychiatrist
۱- اولین و مهمترین علت همان است که همکار گرامی در کانت قبلی فرمودند؛ ارزانی خدمات پزشکی. که درواقع به قیمت نپرداختن حق واقعی پزشک و کادر درمان تمام میشود. به عبارت سادهتر؛ یارانه خدمات پزشکی از جیب پزشک و پرسنل پرداخت میشود.
۲- ناآگاهی و نادانی و فقر شدید اطلاعات مردم از بدن خودشان و بیماریها. شاید اگر مردم بجای برنامههای رقاصی و خوشگذرانی تلویزیون و شبکههای ماهوارهای ، روزانه کمی در مورد مهمترین مسئله زندگیشان یعنی سلامتی مطالعه یا برنامههای مفید تلویزیونی را مشاهده میکردند به این وضع دچار نمیشدیم. یا ایکاش دولت در برنامههای درسی پیش دانشگاهی و دانشگاهی بجای کلی واحدهای بدردنخور، دروسی مربوط به بدن انسان و سلامتیش و راهکارهای پیشگیری و درمانهای ساده قرار میداد.
آموزش /و یادگیری اینکه برای پیشگیری و درمان دردهای قاعدگی یا سردردهای ساده یا اسهال و سرماخوردگی چکار باید کرد، سخت نیست.
امروزه در دنیا برای بسیاری از مشکلات سادهٔ روزمره به پزشک مراجعه نمیکنند. و داروهای OTC به همین منظور دراختیار است.
۳- هنوز در بسیاری از مراکز درمانی پزشک اورژانس ملزم به ویزیت بیماران سرپایی هم هست. درحالیکه باید در چنین مراکزی نه تنها پزشک اورژانس جدا باشد، بلکه با تریاژ دقیق بیماران سرپایی و غیر اورژانس پذیرش نشده و به مراکز یا پزشک مربوطه راهنمایی شوند.
۴- بدلیل عدم حمایت دولت یا سازمانهای مربوطه، پزشکان بناچار تسلیم خواستههای غیرعلنی و غیرعقلانی بیماران میشوند. این موضوع منجر به افزایش مصرف داروهای استراتژیک مثل سرم و آنتیبیوتیکها میشود. ازسوی دیگر بار مالی قابل توجهی به سیستم بیمه تحمیل میشود. شاید اگر همچون کشورهای موفق در سیستم پزشک-خانواده دولت از پزشکان حمایت میکرد و پزشک از نگرانی و ترس درگیری با بیمار داروهای غیرضروری و اقدامات پاراکلینیک غیرضروری نمینوشت، وضع داروئی و صندوق بیمه چنین فاجعه بار نمیبود.
و ....
درنهایت، تنها راه نجات نظام درمان بیمار کشور را اجرای صحیح (نه شاطر عباسی) پزشک خانواده میدانم. که مسلما تنها در سایه اصلاح تعرفهها چنین امری محقق خواهد شد.
البته اگر مافیای دارو و کارتل اندک پزشکان تجاریکار بگذارند !
#از_شما
@alipsychiatrist
30.03.202520:14
🎼 روزی که از تو جدا شم
🎙 افسر شهیدی
#موزیک #موسیقی
@alipsychiatrist
🎙 افسر شهیدی
#موزیک #موسیقی
@alipsychiatrist


09.05.202508:44
◽...تنها چیزی که اون ور
سیم ها جا موند، سرزمین مون بود...و قبرها...و سلامتی...و باورهامون، یا دست کم باور من.
📗صداهایی از چرنوبیل
✍🏻 سوتلا آلکسیویچ
◽سمانه پرهیزکاری
#نشر_میلکان
#علی_نیکجو
#معرفی_کتاب
@alipsychiatrist
سیم ها جا موند، سرزمین مون بود...و قبرها...و سلامتی...و باورهامون، یا دست کم باور من.
📗صداهایی از چرنوبیل
✍🏻 سوتلا آلکسیویچ
◽سمانه پرهیزکاری
#نشر_میلکان
#علی_نیکجو
#معرفی_کتاب
@alipsychiatrist
09.05.202505:43
وای به سرزمین خورشید
خواننده و ترانهسرا: محمد نوری
آهنگساز: محمد سریر
تنظیم: فریبرز لاچینی
@alipsychiatrist
خواننده و ترانهسرا: محمد نوری
آهنگساز: محمد سریر
تنظیم: فریبرز لاچینی
@alipsychiatrist


24.04.202512:05
◽آدمی هرگز به اندازه زمانی که
با خویشتن به سر می برد
از بی کسی فاصله نگرفته است
#کاتو
#صدسالپیشازمیلاد
https://x.com/Alinikjooo/status/1914701053414564047?t=DNKTlbzameVnHU2AoMyRsg&s=35
@alipsychiatrist
با خویشتن به سر می برد
از بی کسی فاصله نگرفته است
#کاتو
#صدسالپیشازمیلاد
https://x.com/Alinikjooo/status/1914701053414564047?t=DNKTlbzameVnHU2AoMyRsg&s=35
@alipsychiatrist
Reposted from:
چند ثانیه



05.04.202507:13
🔹ساحل گناوه، بعد از رفتن مسافران نوروزی
#چند_ثانیه
@chandsanieh_news
#چند_ثانیه
@chandsanieh_news
01.04.202504:53
📌 ترس از پشیمانی؛ چالشهای وسواس در رابطه
✍🏻 Ran Littman
ترجمه توسط کانال تلگرام علی نیکجو
@alipsychiatrist
◽تا کنون خود را در حال فکر کردن به درستی یا غلط بودن انتخابتان برای رابطه عاطفی، یافتهاید؟ مثلا فکر کردن به اینکه: "چه خواهد شد اگر در این رابطه بمانم و امکان یک رابطه بهتر را از دست بدهم؟ یا "ممکن است این رابطه را رها کنم و بعد پی ببرم که عشق زندگیام را از دست دادهام؟"؛ میزانی از اشتغال ذهنی با این افکار، طبیعی است؛ سوال کردن از خودمان درباره اینکه آیا انتخاب درستی داشتهایم یا نه. با این حال، در وضعیتی که برخی متخصصان، اصطلاح اختلال وسواسی رابطه(Relationship OCD)، را برای آن به کار میبرند، فکر کردن در مورد احتمال پشیمانی از یک انتخاب اشتباه، کیفیت بیوقفه و مختلکننده دارد.
وسواس در رابطه(ROCD) شکلی از اختلال وسواسی-جبری است که با تردید و مشغولیت ذهنی مداوم درباره رابطه یا شریک عاطفی مشخص میشود. افراد مبتلا به ROCD به طور تکرارشونده افکار مزاحمی(obsessions) را پیرامون درست یا اشتباه بودن رابطهشان تجربه میکنند که منجر به درگیر شدن آنها با رفتارهایی(compulsions) برای رسیدن به قطعیت یا آرامش ذهنی میشود. این رفتارهای اجبارگونه شامل مشورت کردن و بررسی مفرط، جستجوی اطمینانبخشی، یا چک کردن ذهنی است، که به طور متناقضی باعث تشدید تشویش و تلاشهای بیشتر برای تسکین آن میشود. به عبارتی، ترس از پشیمانی از یک انتخاب اشتباه، فرد مبتلا به وسواس ارتباطی را در چرخهی فرسایندهای از تأمل و تردید به دام میاندازد به طوریکه از تصمیمگیری در مورد رابطه، چه متعهد شدن عمیق به آن، چه رها کردن، به دلیل پیشبینی پشیمانی، ناتوان میشود و در نتیجه، تجربه خود فرد یا طرف مقابل او در رابطه این است که هیچ گاه به تمامی در رابطه حضور ندارد و ترس و تردید ممکن است آنقدر شدید شود که فرد مبتلا را در اضطرابی محسوس و بلاتکلیفی، منجمد کند. این چرخه در افراد مبتلا به وسواس، غالبا از دو فاکتور اساسی نشأت میگیرد: ناتوانی از تحمل عدم قطعیت، و ترسهای بنیادین ریشهدار در گذشته.
ناتوانی از تحمل تردید و عدم قطعیت
ابهام و غیرقطعی بودن، جزء جدایی ناپذیری از زندگی ما ست و در عین حال اغلب، کارها و تصمیماتمان را علیرغم عدم اطمینان از آینده و نتیجهی آنها، پیش میبریم. مثلا هر بار که رانندگی میکنیم این احتمال وجود دارد که تصادفی اتفاق بیفتد که زندگی خودمان و دیگران را تحت تاثیر قرار دهد، و با این وجود، و علیرغم اعتمادی که ممکن است به رانندگی خود داشته باشیم، عدم اطمینان از اینکه رانندههای اطرافمان چقدر احتیاط خواهند داشت را میپذیریم.
افراد مبتلا به اختلال وسواسی جبری، با دشواری دائمی در تحمل ابهام دست و پنجه نرم میکنند، و واکنششان به این ناتوانی، شک کردن و باقی ماندن در وضعیت بلاتکلیفی، به عنوان یکی از وجوه مشخصکنندهی اختلال وسواسی جبری است؛ اختلالی که گاها از آن به عنوان "بیماری تردید" نام برده میشود. هر فرد مبتلا به اختلال OCD در تمام حیطههای زندگی دچار تردید ناتوانکننده نیست، بلکه عدم تحمل ابهام و ترس از رخ دادن خطا، در هر بیمار مبتلا به وسواس، معطوف به جنبههایی از زندگی و موضوعاتی است که با ترسهای بنیادین فرد و وحشتهای ریشهدار در گذشتهاش، ارتباط پیدا میکنند.
ترسهای بنیادین در اختلال وسواس رابطه
در سطحی عمیقتر از نگرانی فرد از پشیمان شدن و تردیدهای او پیرامون تعهد یا ترک ارتباط، ترسهای ریشهداری مانند وحشت از گیر افتادگی یا از آن سو تنها ماندن در یک رنج بیپایان، قرار دارند. زمانی که عدم قطعیت طبیعی در هنگام شروع رابطه و پس از آن، باعث برانگیخته شدن ترسهای بنیادین و ریشهدار در گذشته میشود، فرد مبتلا به وسواس وارد رفتارهای اجبارگونه برای جلوگیری از اتفاق افتادن پیشبینیهای تهدید آمیز ذهنیاش میشود؛ رفتارهایی که فرد را بیش از متمرکز شدن بر رابطه و تقویت آن، به تمرکز بر اضطراب و تشدید آن سوق میدهد.
از آنجا که هیچ تصمیمگیری، از جمله انتخاب ادامه یا ختم یک رابطه، با حتمی بودنِ درستی یا قطعیتِ اشتباه همراه نیست، لازم است که به افراد مبتلا به اختلال وسواسی رابطه کمک کرد که بیش از تلاش برای از میان بردن ابهام، به ظرفیت تحمل آن دست پیدا کنند.
📌 ادامه در INSTANT VIEW
(مشاهده فوری)
#روان_پزشکی #روان_درمانی
#وسواس #اختلال_وسواسی_جبری
#رابطه #OCD
@alipsychiatrist
✍🏻 Ran Littman
ترجمه توسط کانال تلگرام علی نیکجو
@alipsychiatrist
◽تا کنون خود را در حال فکر کردن به درستی یا غلط بودن انتخابتان برای رابطه عاطفی، یافتهاید؟ مثلا فکر کردن به اینکه: "چه خواهد شد اگر در این رابطه بمانم و امکان یک رابطه بهتر را از دست بدهم؟ یا "ممکن است این رابطه را رها کنم و بعد پی ببرم که عشق زندگیام را از دست دادهام؟"؛ میزانی از اشتغال ذهنی با این افکار، طبیعی است؛ سوال کردن از خودمان درباره اینکه آیا انتخاب درستی داشتهایم یا نه. با این حال، در وضعیتی که برخی متخصصان، اصطلاح اختلال وسواسی رابطه(Relationship OCD)، را برای آن به کار میبرند، فکر کردن در مورد احتمال پشیمانی از یک انتخاب اشتباه، کیفیت بیوقفه و مختلکننده دارد.
وسواس در رابطه(ROCD) شکلی از اختلال وسواسی-جبری است که با تردید و مشغولیت ذهنی مداوم درباره رابطه یا شریک عاطفی مشخص میشود. افراد مبتلا به ROCD به طور تکرارشونده افکار مزاحمی(obsessions) را پیرامون درست یا اشتباه بودن رابطهشان تجربه میکنند که منجر به درگیر شدن آنها با رفتارهایی(compulsions) برای رسیدن به قطعیت یا آرامش ذهنی میشود. این رفتارهای اجبارگونه شامل مشورت کردن و بررسی مفرط، جستجوی اطمینانبخشی، یا چک کردن ذهنی است، که به طور متناقضی باعث تشدید تشویش و تلاشهای بیشتر برای تسکین آن میشود. به عبارتی، ترس از پشیمانی از یک انتخاب اشتباه، فرد مبتلا به وسواس ارتباطی را در چرخهی فرسایندهای از تأمل و تردید به دام میاندازد به طوریکه از تصمیمگیری در مورد رابطه، چه متعهد شدن عمیق به آن، چه رها کردن، به دلیل پیشبینی پشیمانی، ناتوان میشود و در نتیجه، تجربه خود فرد یا طرف مقابل او در رابطه این است که هیچ گاه به تمامی در رابطه حضور ندارد و ترس و تردید ممکن است آنقدر شدید شود که فرد مبتلا را در اضطرابی محسوس و بلاتکلیفی، منجمد کند. این چرخه در افراد مبتلا به وسواس، غالبا از دو فاکتور اساسی نشأت میگیرد: ناتوانی از تحمل عدم قطعیت، و ترسهای بنیادین ریشهدار در گذشته.
ناتوانی از تحمل تردید و عدم قطعیت
ابهام و غیرقطعی بودن، جزء جدایی ناپذیری از زندگی ما ست و در عین حال اغلب، کارها و تصمیماتمان را علیرغم عدم اطمینان از آینده و نتیجهی آنها، پیش میبریم. مثلا هر بار که رانندگی میکنیم این احتمال وجود دارد که تصادفی اتفاق بیفتد که زندگی خودمان و دیگران را تحت تاثیر قرار دهد، و با این وجود، و علیرغم اعتمادی که ممکن است به رانندگی خود داشته باشیم، عدم اطمینان از اینکه رانندههای اطرافمان چقدر احتیاط خواهند داشت را میپذیریم.
افراد مبتلا به اختلال وسواسی جبری، با دشواری دائمی در تحمل ابهام دست و پنجه نرم میکنند، و واکنششان به این ناتوانی، شک کردن و باقی ماندن در وضعیت بلاتکلیفی، به عنوان یکی از وجوه مشخصکنندهی اختلال وسواسی جبری است؛ اختلالی که گاها از آن به عنوان "بیماری تردید" نام برده میشود. هر فرد مبتلا به اختلال OCD در تمام حیطههای زندگی دچار تردید ناتوانکننده نیست، بلکه عدم تحمل ابهام و ترس از رخ دادن خطا، در هر بیمار مبتلا به وسواس، معطوف به جنبههایی از زندگی و موضوعاتی است که با ترسهای بنیادین فرد و وحشتهای ریشهدار در گذشتهاش، ارتباط پیدا میکنند.
ترسهای بنیادین در اختلال وسواس رابطه
در سطحی عمیقتر از نگرانی فرد از پشیمان شدن و تردیدهای او پیرامون تعهد یا ترک ارتباط، ترسهای ریشهداری مانند وحشت از گیر افتادگی یا از آن سو تنها ماندن در یک رنج بیپایان، قرار دارند. زمانی که عدم قطعیت طبیعی در هنگام شروع رابطه و پس از آن، باعث برانگیخته شدن ترسهای بنیادین و ریشهدار در گذشته میشود، فرد مبتلا به وسواس وارد رفتارهای اجبارگونه برای جلوگیری از اتفاق افتادن پیشبینیهای تهدید آمیز ذهنیاش میشود؛ رفتارهایی که فرد را بیش از متمرکز شدن بر رابطه و تقویت آن، به تمرکز بر اضطراب و تشدید آن سوق میدهد.
از آنجا که هیچ تصمیمگیری، از جمله انتخاب ادامه یا ختم یک رابطه، با حتمی بودنِ درستی یا قطعیتِ اشتباه همراه نیست، لازم است که به افراد مبتلا به اختلال وسواسی رابطه کمک کرد که بیش از تلاش برای از میان بردن ابهام، به ظرفیت تحمل آن دست پیدا کنند.
📌 ادامه در INSTANT VIEW
(مشاهده فوری)
#روان_پزشکی #روان_درمانی
#وسواس #اختلال_وسواسی_جبری
#رابطه #OCD
@alipsychiatrist
30.03.202515:34
رنجهای معلمان ،رنجهای مدرسه های مان
سخنرانی دکتر فراستخواه
بهمن 1403 در سازمان معلمان اصفهان
.
🆔 @sokhanranihaa
🆔 @alipsychiatrist
سخنرانی دکتر فراستخواه
بهمن 1403 در سازمان معلمان اصفهان
.
🆔 @sokhanranihaa
🆔 @alipsychiatrist
09.05.202506:55
◽زیبایی ببینید
گذر ایستگاه فضایی بین المللی بر فراز #خلیج_فارس
#PersianGulf
#ناسا_فارسی
https://x.com/NasaFarsiParody/status/1920348969672073269?t=AY3xivW_Oe8BUTonuD8c7g&s=35
@alipsychiatrist
گذر ایستگاه فضایی بین المللی بر فراز #خلیج_فارس
#PersianGulf
#ناسا_فارسی
https://x.com/NasaFarsiParody/status/1920348969672073269?t=AY3xivW_Oe8BUTonuD8c7g&s=35
@alipsychiatrist
08.05.202519:47
◽«خوشبینی نه تنها آموزهای غلط، که از اساس آموزهای زیانآور است، زیرا زندگی را بهسانِ حالتی مطلوب، و خوشبختیِ آدمی را همچون غایت و هدفِ آن نشان میدهد. وقتی که نقطهی آغاز کار این باشد، هر کسی اعتقاد پیدا میکند که مشروعترین حق را برای به دست آوردنِ خوشبختی و لذت دارد. و اگر، چنان که معمولاً رخ میدهد، آنها را به دست نیاورد، خود را در معرض بیعدالتی میبیند، و در واقع راهِ هستیِ خود را گم میکند؛ درحالیکه، درستتر این است که ما سختی و فلاکت و بدبختی و رنج و تاجِ مرگ را هدف و غایتِ نهایی زندگیِمان بدانیم.
عبارتی در آپولوژیِ (απολογία: دفاعیه) سقراط هست که بس مشهور و البته بسیار هم طولانی است، و در آن، افلاطون، این خردمندترینِ همهی انسانها را در حالی به تصویر میکشد که میگوید: اگر مرگ برای همیشه ما را از آگاهی محروم کند، چیزِ بینظیری است، زیرا یک خوابِ عمیق و بیرویا بر هر روزِ حتا شادترین زندگیها نیز برتری دارد.
هراکلیتوس جملهای دارد که میگوید: «زندگی، نام زندگی دارد، حال آنکه در حقیقت مرگ است». —و تیوگنیس در خطوط مشهور خود مینویسد: «بهترین چیز برای آدمی این است که هرگز زاده نشود، و هرگز پرتوهای خورشید را نبیند؛ اما اگر زاده شد، بهترین است که هر چه زودتر به سوی دروازههای هادس (ᾍδης: جهانِ مردگان در اساطیر یونان) بشتابد، و آنجا در زیرِ زمین بیارامد». —اوریپید میگوید: «سراسرِ زندگیِ آدمی آکنده از درد است، و هیچ پایانی بر اندوه و نومیدی نیست». —و هومر گفته است: «از میانِ همهی آنان که نفس میکشند و بر روی زمین میخزند موجودی شوربختتر از انسان نیست».
✍🏻 آرتور شوپنهاور ــ جهان همچون اراده و تصور
📎 ویدیو ضمیمه: اسلاوی ژیژک: فلسفه، بدبینی و طبیعت آدمی
برداشت از صفحه اینستاگرام مجله برخط فلسفه
https://www.instagram.com/reel/DJZo0WRgR2v/?igsh=MnJvcnJjdTMzbzRy
@alipsychiatrist
عبارتی در آپولوژیِ (απολογία: دفاعیه) سقراط هست که بس مشهور و البته بسیار هم طولانی است، و در آن، افلاطون، این خردمندترینِ همهی انسانها را در حالی به تصویر میکشد که میگوید: اگر مرگ برای همیشه ما را از آگاهی محروم کند، چیزِ بینظیری است، زیرا یک خوابِ عمیق و بیرویا بر هر روزِ حتا شادترین زندگیها نیز برتری دارد.
هراکلیتوس جملهای دارد که میگوید: «زندگی، نام زندگی دارد، حال آنکه در حقیقت مرگ است». —و تیوگنیس در خطوط مشهور خود مینویسد: «بهترین چیز برای آدمی این است که هرگز زاده نشود، و هرگز پرتوهای خورشید را نبیند؛ اما اگر زاده شد، بهترین است که هر چه زودتر به سوی دروازههای هادس (ᾍδης: جهانِ مردگان در اساطیر یونان) بشتابد، و آنجا در زیرِ زمین بیارامد». —اوریپید میگوید: «سراسرِ زندگیِ آدمی آکنده از درد است، و هیچ پایانی بر اندوه و نومیدی نیست». —و هومر گفته است: «از میانِ همهی آنان که نفس میکشند و بر روی زمین میخزند موجودی شوربختتر از انسان نیست».
✍🏻 آرتور شوپنهاور ــ جهان همچون اراده و تصور
📎 ویدیو ضمیمه: اسلاوی ژیژک: فلسفه، بدبینی و طبیعت آدمی
برداشت از صفحه اینستاگرام مجله برخط فلسفه
https://www.instagram.com/reel/DJZo0WRgR2v/?igsh=MnJvcnJjdTMzbzRy
@alipsychiatrist
Reposted from:
ادبیات، فلسفه و سینما



20.04.202506:49
ما تقریبا همه چیزمان را از دست دادهایم؛ فرهنگ، جامعه، اقتصاد و بدتر از همه ارزشهایی که ما را به هم پیوند میزد و متحد میساخت.
با این همه، این وطن همه چیزش را از کف نداده است؛ هنوز ما مردم عادی هستیم. چیزی نداریم، اما هنوز هستیم.
#کارل_یاسپرس
@NazariyehAdabi
با این همه، این وطن همه چیزش را از کف نداده است؛ هنوز ما مردم عادی هستیم. چیزی نداریم، اما هنوز هستیم.
#کارل_یاسپرس
@NazariyehAdabi
Reposted from:
هبوط ناتمام (حسین نورانینژاد)

05.04.202506:52
🚩صداقت پزشکیان بر رفاقتش چربید
🔹برکناری و نه حتا اجبار به استعفای آقای شهرام دبیری از معاونت پارلمانی رئیسجمهور توسط آقای پزشکیان کار سخت و ارزشمندی بود که صورت گرفت.
دوستی دیرینه آنها و همیاری که دبیری در انتخابات و مقاطع مختلف داشته، اتخاذ چنین تصمیمی را ساده نمیساخت.
🔹آزمون سختی را پزشکیان با موفقیت طی کرد که انشالله موجب حواسجمعی دیگر مدیرانی خواهد شد که بیش از حد احساس راحتی میکنند.
✅ @hosseinnoorani
🔹برکناری و نه حتا اجبار به استعفای آقای شهرام دبیری از معاونت پارلمانی رئیسجمهور توسط آقای پزشکیان کار سخت و ارزشمندی بود که صورت گرفت.
دوستی دیرینه آنها و همیاری که دبیری در انتخابات و مقاطع مختلف داشته، اتخاذ چنین تصمیمی را ساده نمیساخت.
🔹آزمون سختی را پزشکیان با موفقیت طی کرد که انشالله موجب حواسجمعی دیگر مدیرانی خواهد شد که بیش از حد احساس راحتی میکنند.
✅ @hosseinnoorani
31.03.202520:44
بهار صورتی
با صدای مشکات مقدم
#موزیک
@moosighi_popular
@alipsychiatrist
با صدای مشکات مقدم
#موزیک
@moosighi_popular
@alipsychiatrist
29.03.202516:14
🎼 آیریلیق
🎙 رشید بهبودف
#موزیک #موسیقی
@alipsychiatrist
🎙 رشید بهبودف
#موزیک #موسیقی
@alipsychiatrist
09.05.202506:21
📌 از شکاف تا شفافیت در اختلافات خانوادگی
✍🏻 Ilene Strauss Cohen
ترجمه توسط کانال تلگرام علی نیکجو
@alipsychiatrist
◽"نمیتوانم دنیا را آنطور که تو میبینی ببینم و به این خاطر از من متنفری"
این جملهی انباشته از حس پسر نوجوانی بود که در خلال یک جلسه خطاب به پدرش بیان کرد. در پشت این کلمات چیزی فراتر از یک اختلاف نظر پیرامون جهانبینی افراد وجود داشت. مشکل صرفا چیزی مرتبط با عقاید متفاوت نبود. بلکه تقلای یک پسر نوجوان بود برای آنکه بتواند خودش باشد در حالیکه میخواست اتصالش با اعضای خانواده را نیز حفظ کند. این وضعیتی است که بسیاری از مراجعین تجربه میکنند و در حین حرف زدن درباره آن خود را درگیر با این سوال یا امید بیان میکنند که آیا ممکن است خانوادهشان آنها را به همان صورتی که هستند بپذیرند؟
این سوال یا تعارض برخاسته از دو میل همزمان، میل به ارتباط در عین گرایش به استقلال است. در مورد نوجوانی که مثال زده شد، ذهنیت پدر او این بود که خرد و تجربهای را که در طول سالها زندگی به دست آورده، در اختیار فرزندش میگذارد. او باور داشت که در حال هدایت پسرش به سوی امنیت، موفقیت و رضایت از زندگی است. اما از دیدگاه پسر، این کلمات بیشتر شبیه قضاوت، کنترلگری و نادیده گرفتن فردیتش است.
چنین تنشهایی صرفا حول اختلاف نظر پیرامون سبک زندگی، مسیر شغلی یا مسائل سیاسی اتفاق نمیافتند. تعارض میان میل انسانها برای تعلق به یک گروه در عین حفظ فردیتشان، یک مسئله انسانی فراگیر است. بحثهای آن پدر و فرزند، در واقع جستجوی آنها برای پاسخ به این سوالات ناگفته است که:
'آیا به من، با وجود همهی چیزی که هستم، احترام میگذاری؟'
'آیا دیدگاه من درباره زندگی و دنیا را معتبر میدانی؟'
'آیا من کافی هستم؟'
زمانی که این سوالات بیپاسخ میمانند، امواج هیجان بالا میروند. کلمات باعث برانگیخته شدن واکنشهای شدید میشوند و واکنشها باعث گفته شدن کلمات بیشتری میشوند که از جایی به بعد دیگر شنیده نمیشوند. پدر هرچه بیشتر بر عقایدش پافشاری میکند و پسر کناره میگیرد یا تهدید به تمرد از هر خواستهی پدر میکند. وضعیتی که در آن هر دو نفر متقاعد میشوند که گوش شنوایی وجود ندارد و شکافها عمیقتر میشوند.
◽واکنش هیجانی و چرخهی تعارض
زمانیکه هیجانات در اوج هستند، منطق و تفکر جایی در جلوی صحنه ندارند. به جای دریافتن ترسها و تجربههای یکدیگر، کلمات به صورت حملات به شخصیت یکدیگر تعبیر میشوند. مثلا زمانی که پسر میگوید: " تو به این خاطر از من متنفری" او احتمالا به طور کاملا دقیق به مفهوم نفرت اشاره نمیکند بلکه از گزندگی احساس مقبول نبودن برای والدینش میگوید.
به طور مشابه، پدر احتمالا قصدی برای طرد کردن فرزندش به خاطر دیدگاههای متفاوت او ندارد. چیزی که پدر از آن میترسد از دست دادن ارتباطی است که تفاوتها را تهدیدکنندهی آن تجربه میکند. این هیجاناتِ اوج گرفته، موضوع واقعی مورد بحث را محو میکنند. به جای در میان گذاشتن مستقیم دغدغهها و امیدها، هر کدام در حال دفاع از مواضع خویش است. این واکنشهای هیجانزده، چرخهای را ایجاد میکنند که در آن گفتگوی موثر غیرممکن میشود.
📌 ادامه در INSTANT VIEW
(مشاهده فوری)
#روان_پزشکی #روان_درمانی
#کودک #نوجوان
#رابطه #فرزند_پروری
@alipsychiatrist
✍🏻 Ilene Strauss Cohen
ترجمه توسط کانال تلگرام علی نیکجو
@alipsychiatrist
◽"نمیتوانم دنیا را آنطور که تو میبینی ببینم و به این خاطر از من متنفری"
این جملهی انباشته از حس پسر نوجوانی بود که در خلال یک جلسه خطاب به پدرش بیان کرد. در پشت این کلمات چیزی فراتر از یک اختلاف نظر پیرامون جهانبینی افراد وجود داشت. مشکل صرفا چیزی مرتبط با عقاید متفاوت نبود. بلکه تقلای یک پسر نوجوان بود برای آنکه بتواند خودش باشد در حالیکه میخواست اتصالش با اعضای خانواده را نیز حفظ کند. این وضعیتی است که بسیاری از مراجعین تجربه میکنند و در حین حرف زدن درباره آن خود را درگیر با این سوال یا امید بیان میکنند که آیا ممکن است خانوادهشان آنها را به همان صورتی که هستند بپذیرند؟
این سوال یا تعارض برخاسته از دو میل همزمان، میل به ارتباط در عین گرایش به استقلال است. در مورد نوجوانی که مثال زده شد، ذهنیت پدر او این بود که خرد و تجربهای را که در طول سالها زندگی به دست آورده، در اختیار فرزندش میگذارد. او باور داشت که در حال هدایت پسرش به سوی امنیت، موفقیت و رضایت از زندگی است. اما از دیدگاه پسر، این کلمات بیشتر شبیه قضاوت، کنترلگری و نادیده گرفتن فردیتش است.
چنین تنشهایی صرفا حول اختلاف نظر پیرامون سبک زندگی، مسیر شغلی یا مسائل سیاسی اتفاق نمیافتند. تعارض میان میل انسانها برای تعلق به یک گروه در عین حفظ فردیتشان، یک مسئله انسانی فراگیر است. بحثهای آن پدر و فرزند، در واقع جستجوی آنها برای پاسخ به این سوالات ناگفته است که:
'آیا به من، با وجود همهی چیزی که هستم، احترام میگذاری؟'
'آیا دیدگاه من درباره زندگی و دنیا را معتبر میدانی؟'
'آیا من کافی هستم؟'
زمانی که این سوالات بیپاسخ میمانند، امواج هیجان بالا میروند. کلمات باعث برانگیخته شدن واکنشهای شدید میشوند و واکنشها باعث گفته شدن کلمات بیشتری میشوند که از جایی به بعد دیگر شنیده نمیشوند. پدر هرچه بیشتر بر عقایدش پافشاری میکند و پسر کناره میگیرد یا تهدید به تمرد از هر خواستهی پدر میکند. وضعیتی که در آن هر دو نفر متقاعد میشوند که گوش شنوایی وجود ندارد و شکافها عمیقتر میشوند.
◽واکنش هیجانی و چرخهی تعارض
زمانیکه هیجانات در اوج هستند، منطق و تفکر جایی در جلوی صحنه ندارند. به جای دریافتن ترسها و تجربههای یکدیگر، کلمات به صورت حملات به شخصیت یکدیگر تعبیر میشوند. مثلا زمانی که پسر میگوید: " تو به این خاطر از من متنفری" او احتمالا به طور کاملا دقیق به مفهوم نفرت اشاره نمیکند بلکه از گزندگی احساس مقبول نبودن برای والدینش میگوید.
به طور مشابه، پدر احتمالا قصدی برای طرد کردن فرزندش به خاطر دیدگاههای متفاوت او ندارد. چیزی که پدر از آن میترسد از دست دادن ارتباطی است که تفاوتها را تهدیدکنندهی آن تجربه میکند. این هیجاناتِ اوج گرفته، موضوع واقعی مورد بحث را محو میکنند. به جای در میان گذاشتن مستقیم دغدغهها و امیدها، هر کدام در حال دفاع از مواضع خویش است. این واکنشهای هیجانزده، چرخهای را ایجاد میکنند که در آن گفتگوی موثر غیرممکن میشود.
📌 ادامه در INSTANT VIEW
(مشاهده فوری)
#روان_پزشکی #روان_درمانی
#کودک #نوجوان
#رابطه #فرزند_پروری
@alipsychiatrist


29.04.202510:12
◽بیماران محترم؛
"نقشه مغزی" هیچ کمکی به تشخیص و درمان هیچ نوع بیماری در حوزه مغز و اعصاب و روان نمیکند.
والسلام.
✍🏻 #علی_نیکجو
#روان_پزشکی
#qEEG
https://x.com/Alinikjooo/status/1678046255304376322?t=nPz_9832WV2RJuLoZ23-dw&s=35
@alipsychiatrist
"نقشه مغزی" هیچ کمکی به تشخیص و درمان هیچ نوع بیماری در حوزه مغز و اعصاب و روان نمیکند.
والسلام.
✍🏻 #علی_نیکجو
#روان_پزشکی
#qEEG
https://x.com/Alinikjooo/status/1678046255304376322?t=nPz_9832WV2RJuLoZ23-dw&s=35
@alipsychiatrist


19.04.202507:04
◽آنها که به تحلیل منطقی معنا میپردازند، نیک میدانند که #حقیقت آنگاه آشکار میشود که سدها و موانع خود را آشکار میسازند.
✍🏻 ژولیا کریستوا
فیلسوف، منتقد ادبی و روانکاو
پ.ن:
#نمی_گوید حقیقت آنگاه آشکار می شود که سدها و موانع از بین برود...
#روان_کاوی
#علی_نیکجو
https://x.com/Alinikjooo/status/1150402457081659394?t=GCb9vuG4HC6I9jCXMTgD7w&s=35
@alipsychiatrist
✍🏻 ژولیا کریستوا
فیلسوف، منتقد ادبی و روانکاو
پ.ن:
#نمی_گوید حقیقت آنگاه آشکار می شود که سدها و موانع از بین برود...
#روان_کاوی
#علی_نیکجو
https://x.com/Alinikjooo/status/1150402457081659394?t=GCb9vuG4HC6I9jCXMTgD7w&s=35
@alipsychiatrist
05.04.202506:48
✅برکناری شهرام دبیری از سمت معاونت پارلمانی رئیسجمهور
رئیسجمهور طی حکمی با اشاره به قطعی شدن اخبار مربوط به سفر #شهرام_دبیری با اشاره به اینکه دوستی دیرین و خدمات ارزشمند شما در معاونت پارلمانی مانع آن نیست که پایبندی به صداقت، عدالت و وعدههایی که به مردم دادیم، مقدم داشته شود، آورده است: "بنابر این توصیفات از ادامه همکاری با شما در دولت چهاردهم معذوریم".
#یک_اتفاق_خوب
@Sahamnewsorg
@alipsychiatrist
رئیسجمهور طی حکمی با اشاره به قطعی شدن اخبار مربوط به سفر #شهرام_دبیری با اشاره به اینکه دوستی دیرین و خدمات ارزشمند شما در معاونت پارلمانی مانع آن نیست که پایبندی به صداقت، عدالت و وعدههایی که به مردم دادیم، مقدم داشته شود، آورده است: "بنابر این توصیفات از ادامه همکاری با شما در دولت چهاردهم معذوریم".
#یک_اتفاق_خوب
@Sahamnewsorg
@alipsychiatrist
30.03.202520:46
#موزیک #موسیقی
@alipsychiatrist
@alipsychiatrist
Reposted from:
مخ نویس

29.03.202513:00
بهار آمده اما
میگویند سالی که پرحادثه باشد سریعتر میگذرد و امسال چه زود گذشت.
سالی که انگار در همین چند ساعتی که به پایانش و شروع بهار مانده هنوز باید نگران به خیر گذشتنش باشیم.
بهار آمده اما هوا انگار به جای بوی سبزی بوی جنگ میدهد جنگی که بدترین بدیهاست.
من از سیاست چیزی سردرنمی آورم ولی سالهاست مشتری تاریخم و اگر ازین تاریخ خوانی یک چیزفهمیده باشم اینست که گرچه هیچ طرفی در جنگ کاملا برنده نمیشود ولی بازنده ی جنگ بدبخت عالم است.
سالهاست درباره جنایت های آلمان هیتلری فیلم میسازند ولی کمتر کسی درباره بلاهایی که روسهای فاتح بعد از شکست آلمان بر سر زنان و دختران برلین اشغال شده آوردند حرفی میزند.
نادرشاه هند را به قیمت بدبخت کردن هندی ها فتح کرد ولی چیزی که در تاریخ از او به خاطر داریم تنها افتخارات و فتوحات اوست چون تاریخ همیشه طرف برنده هاست و همه کاسه کوزه ها را بر سر بازندگان جنگ خرد و خمیر میکند.
یادم می آید از همان جوانی یکی از بازیهای ذهنی من بعد از خواندن کتابهای تاریخ این بود که خودم را جای بازنده ی ماجرا بگذارم و به این فکر کنم که اگر جای او بودم چه کار میتوانستم بکنم تا تاریخ جور دیگری رقم بخورد.
مثلا اگر جای سلطان محمد خوارزمشاه بودم بعد از آن حماقت و کشتن فرستاده های مغول برای اینکه چنگیز را راضی کنم به ایران حمله نکند چه کارهایی میکردم ؟
البته ما آیندگان همه میدانیم که چنگیز و دار و دسته اش چه بلایی سر ایران آوردند و زن و بچه که هیچ حتی به گربه های نیشابور هم رحم نکردند و در تجاوز و وحشی گری تا آنجا پیش رفتند که امروزه یک درصد ژنهای همه مردم عالم مال دار و دسته چنگیز است و اینها را سلطان محمد نمیدانست ولی آیا نمیتوانست تاریخ را تغییر دهد؟
من اگر جای سلطان خوارزمشاه بودم به جای قهرمان بازی به دست و پای چنگیز می افتادم و به جای بازنده ای اسطوره ای که حاصل قهرمان بازی اش نابودی ایران بود ترجیح میدادم تبدیل به سلطان ضدقهرمانی شوم که ایران را از شر مغول نجات داد یا مثلا اگر جای فتحعلی شاه بودم به جای جنگ با تزار روسیه با صدای بلند داد میزدم که آهای مردم ما زورمان به آنها نمیرسد با دم شیر بازی نمیکنیم تا شاید ترکمنچایی رخ ندهد؟
احمد قوام یک عمر فحش خورد و همه از اخلاق گندش گفتند و نوکر خارجی اش خواندند و بی آبرویش کردند و آخر عمری هم در کنج عزلت درحالی که منفور عوام و خواص بود درگذشت ولی امروز با همان یک کلکی که به استالین زد و آذربایجان را بدون جنگ نجات داد بعنوان عاقل ترین سیاستمدار ایران از او یاد میشود و کدام عاقلیست که به استقبال جنگ برود؟
من از کودکی از جنگ و دعوا میترسیدم و مدرسه ای که در جنوب شهر میرفتم همیشه پر بود از بچه های کم عقل و لات و هیکلی که سالها در کلاس درجا زده بودند و در افتادن با آنها همانقدر خطرناک بود که درافتادن سلطان خوارزمشاه با چنگیز مغول!
و البته ناگفته پیداست که بهترین انتخاب من در مواجه با آنها صلح کردن بود نه جنگیدن و این را وقتی مطمئن شدم که یکبار رگ غیرتم بالا زد و جنگیدم و باختم هنوز جای زخمش روی آرنجم باقی ست.
اهل روشنفکربازی نیستم و نمیخواهم شعار ضد جنگ بدهم ولی وقتی هیکل دشمنت ده برابر توست و شانسی برای بردن نداری جنگیدن نمیتواند کار عاقلانه ای باشد.
تسلیم شدن البته قشنگ نیست افتخاری هم ندارد تاریخ هم برای آنهایی که تسلیم شوند هلهله نمیکشد بلکه فقط از قهرمانانی مینویسد که جنگیده اند ولی به قول نسیم طالب شاید بزرگترین قهرمانان تاریخ آنهایی بوده اند که با هیچ کاری نکردن یا حتی تسلیم شدن باعث شدند جنگی اتفاق نیفتد و البته فراموش شدند.
به اوکراین و زلنسکی نگاه کنید! پنجاه سال بعد تاریخ درباره او چه خواهد گفت آیا او قهرمانی خواهدبود که تا آخرین نفس دربرابر متجاوز ایستاد و باخت یا کمدین سیاست ندیده ای که فریب بازی بزرگان را خورد و کشورش را باخت؟
جنگجویان فقط در یک صورت از نیش تاریخ درامان خواهند ماند آنهم وقتی که برنده ی جنگ باشند.
بازنده ها همیشه خاک بر سران تاریخند
هنر سیاستمدار،بیش از بردن،نباختن ست بخصوص اگر کشورش آنقدرها هم قوی نباشد.
گاهی بزرگترین وظیفه تاریخی یک سیاستمدار نه قهرمان بازی و جنگیدن بلکه تلاش برای جنگ نکردن و نباختنست حتی اگر قیمتش گذشتن از آبرو و زانو زدن در برابر شیر نر خونخواره ای باشد
سیاستمدارها سالها حقوق میگیرند و شکم گنده میکنند، لم میدهند و دستور میدهند نه برای اینکه قهرمان شوند بلکه برای اینکه روز مبادا آبرویشان را کف دستشان بگذارند و فحش بخورند سیاست ورزی کنند و کشور را ازجنگ و چنگ دشمنان نجات دهند.
و کجاست آن سیاستمدار ایرانی که آبرویش را کف دستش بگذارد و تسلیم شدن عاقلانه را به جای جنگیدن و قهرمان شدن انتخاب کند و برای ایران آبرو و اعتبارش را فدا کند!
گفتند یافت می نشود جسته ایم ما
گفت آنچه یافت می نشود آنم آرزوست
https://t.me/draboutorab
میگویند سالی که پرحادثه باشد سریعتر میگذرد و امسال چه زود گذشت.
سالی که انگار در همین چند ساعتی که به پایانش و شروع بهار مانده هنوز باید نگران به خیر گذشتنش باشیم.
بهار آمده اما هوا انگار به جای بوی سبزی بوی جنگ میدهد جنگی که بدترین بدیهاست.
من از سیاست چیزی سردرنمی آورم ولی سالهاست مشتری تاریخم و اگر ازین تاریخ خوانی یک چیزفهمیده باشم اینست که گرچه هیچ طرفی در جنگ کاملا برنده نمیشود ولی بازنده ی جنگ بدبخت عالم است.
سالهاست درباره جنایت های آلمان هیتلری فیلم میسازند ولی کمتر کسی درباره بلاهایی که روسهای فاتح بعد از شکست آلمان بر سر زنان و دختران برلین اشغال شده آوردند حرفی میزند.
نادرشاه هند را به قیمت بدبخت کردن هندی ها فتح کرد ولی چیزی که در تاریخ از او به خاطر داریم تنها افتخارات و فتوحات اوست چون تاریخ همیشه طرف برنده هاست و همه کاسه کوزه ها را بر سر بازندگان جنگ خرد و خمیر میکند.
یادم می آید از همان جوانی یکی از بازیهای ذهنی من بعد از خواندن کتابهای تاریخ این بود که خودم را جای بازنده ی ماجرا بگذارم و به این فکر کنم که اگر جای او بودم چه کار میتوانستم بکنم تا تاریخ جور دیگری رقم بخورد.
مثلا اگر جای سلطان محمد خوارزمشاه بودم بعد از آن حماقت و کشتن فرستاده های مغول برای اینکه چنگیز را راضی کنم به ایران حمله نکند چه کارهایی میکردم ؟
البته ما آیندگان همه میدانیم که چنگیز و دار و دسته اش چه بلایی سر ایران آوردند و زن و بچه که هیچ حتی به گربه های نیشابور هم رحم نکردند و در تجاوز و وحشی گری تا آنجا پیش رفتند که امروزه یک درصد ژنهای همه مردم عالم مال دار و دسته چنگیز است و اینها را سلطان محمد نمیدانست ولی آیا نمیتوانست تاریخ را تغییر دهد؟
من اگر جای سلطان خوارزمشاه بودم به جای قهرمان بازی به دست و پای چنگیز می افتادم و به جای بازنده ای اسطوره ای که حاصل قهرمان بازی اش نابودی ایران بود ترجیح میدادم تبدیل به سلطان ضدقهرمانی شوم که ایران را از شر مغول نجات داد یا مثلا اگر جای فتحعلی شاه بودم به جای جنگ با تزار روسیه با صدای بلند داد میزدم که آهای مردم ما زورمان به آنها نمیرسد با دم شیر بازی نمیکنیم تا شاید ترکمنچایی رخ ندهد؟
احمد قوام یک عمر فحش خورد و همه از اخلاق گندش گفتند و نوکر خارجی اش خواندند و بی آبرویش کردند و آخر عمری هم در کنج عزلت درحالی که منفور عوام و خواص بود درگذشت ولی امروز با همان یک کلکی که به استالین زد و آذربایجان را بدون جنگ نجات داد بعنوان عاقل ترین سیاستمدار ایران از او یاد میشود و کدام عاقلیست که به استقبال جنگ برود؟
من از کودکی از جنگ و دعوا میترسیدم و مدرسه ای که در جنوب شهر میرفتم همیشه پر بود از بچه های کم عقل و لات و هیکلی که سالها در کلاس درجا زده بودند و در افتادن با آنها همانقدر خطرناک بود که درافتادن سلطان خوارزمشاه با چنگیز مغول!
و البته ناگفته پیداست که بهترین انتخاب من در مواجه با آنها صلح کردن بود نه جنگیدن و این را وقتی مطمئن شدم که یکبار رگ غیرتم بالا زد و جنگیدم و باختم هنوز جای زخمش روی آرنجم باقی ست.
اهل روشنفکربازی نیستم و نمیخواهم شعار ضد جنگ بدهم ولی وقتی هیکل دشمنت ده برابر توست و شانسی برای بردن نداری جنگیدن نمیتواند کار عاقلانه ای باشد.
تسلیم شدن البته قشنگ نیست افتخاری هم ندارد تاریخ هم برای آنهایی که تسلیم شوند هلهله نمیکشد بلکه فقط از قهرمانانی مینویسد که جنگیده اند ولی به قول نسیم طالب شاید بزرگترین قهرمانان تاریخ آنهایی بوده اند که با هیچ کاری نکردن یا حتی تسلیم شدن باعث شدند جنگی اتفاق نیفتد و البته فراموش شدند.
به اوکراین و زلنسکی نگاه کنید! پنجاه سال بعد تاریخ درباره او چه خواهد گفت آیا او قهرمانی خواهدبود که تا آخرین نفس دربرابر متجاوز ایستاد و باخت یا کمدین سیاست ندیده ای که فریب بازی بزرگان را خورد و کشورش را باخت؟
جنگجویان فقط در یک صورت از نیش تاریخ درامان خواهند ماند آنهم وقتی که برنده ی جنگ باشند.
بازنده ها همیشه خاک بر سران تاریخند
هنر سیاستمدار،بیش از بردن،نباختن ست بخصوص اگر کشورش آنقدرها هم قوی نباشد.
گاهی بزرگترین وظیفه تاریخی یک سیاستمدار نه قهرمان بازی و جنگیدن بلکه تلاش برای جنگ نکردن و نباختنست حتی اگر قیمتش گذشتن از آبرو و زانو زدن در برابر شیر نر خونخواره ای باشد
سیاستمدارها سالها حقوق میگیرند و شکم گنده میکنند، لم میدهند و دستور میدهند نه برای اینکه قهرمان شوند بلکه برای اینکه روز مبادا آبرویشان را کف دستشان بگذارند و فحش بخورند سیاست ورزی کنند و کشور را ازجنگ و چنگ دشمنان نجات دهند.
و کجاست آن سیاستمدار ایرانی که آبرویش را کف دستش بگذارد و تسلیم شدن عاقلانه را به جای جنگیدن و قهرمان شدن انتخاب کند و برای ایران آبرو و اعتبارش را فدا کند!
گفتند یافت می نشود جسته ایم ما
گفت آنچه یافت می نشود آنم آرزوست
https://t.me/draboutorab
Shown 1 - 24 of 51
Log in to unlock more functionality.