Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
beyond the clouds avatar
beyond the clouds
beyond the clouds avatar
beyond the clouds
09.04.202516:18
خیلی خیلی بهم لطف داری انون عزیز💓 خوشحالم اینجایی
" میدونم که توی یکی از زندگی‌های پیشینم جسدم رو روی یک تپه سرسبز خاک کردند؛ شاید بقیه جایی مثل دریا یا کوهستان رو بی‌انتها بدونن اما برای من تپه‌های سرسبز از همه جا رهاتر بنظر میرسن.
جایی که پرنده‌ها قبل از کوچ میتونن کنار شونه‌هات به پرواز دربیان، از سر شوخی بهت نزدیک بشن اما قبل از اینکه باهات برخورد کنن اوج میگیرن.
اونطرف پنجره بوی علفزار همه جا رو پر کرده، اینجا بین کاغذهای بهم ریخته روی یک صفحه سیاه سعی میکنم درباره جایی صحبت کنم که خاطرات کمرنگی ازش بیاد دارم، این تلاشیه برای فراموش نکردن اون درختهای بادام و سبزهای نرم اطرافش تا زمانی که باز هم بتونم لمسشون کنم. "
Deleted09.04.202516:38
06.04.202512:44
منو یاد یه خواننده و نوازنده‌ی خیابونی توی شانزلیزه میندازی. آزادیت رو میشد از اون لبخندی که از لبهات پاک نمیشد فهمید.
درسته شرایط مالی نچندان خوبت باعث شده بود سازت رو برداری و از خیابون شروع کنی ولی خب چه اهمیتی داره؟ پیاده‌رو برات یه صحنه‌ی بزرگ و بدون محدودیت بود و بیشتر از اون صحنه‌های پر زرق و برق دلنشین بود.
ولی چی باعث شد اون آزادی رنگ ببازه؟
کسی که با همه داشته‌هات براش خوندی تا احساس صادقانه‌ت رو بهش بگی و اون به یه حماقت کودکانه معناش کرد؟
شاید میترسی که اون رهایی رو دوباره تجربه کنی و حتی دیگه دوست نداری از اون ابعاد پنهان شده‌ی خودت رونمایی کنی ..اما ممکنه اینبار یه مترجم برای اون دایره المعارف مخفیت پیدا شه؟
@ariasmemory
09.04.202516:17
بخاطر خودته
نآزی،هنرمندی،همه چی تمومی و درکل وایب خوبی و به ادم منتقل میکنی🍓😔☁️⭐🎀💋🫐🍇
Deleted09.04.202516:38
08.04.202519:05
06.04.202508:05
09.04.202515:52
شماها هیچوقت نمیاین با هم حرف بزنیم >:
حداقل بگید چی باعث شده توی این دیلی بمونید؟
@Alettertopoembot
08.04.202511:03
06.04.202508:04
عمیقا
از ته قلبم
و با خلوص نیت تمام و کمال
دلم نمیخواد درس بخونم
09.04.202514:04
07.04.202515:38
یک روز میرم به اون سرزمین سرسبز و روشن، توی ایستگاه اتوبوس جادوییش میشینم و در حالی که قلبم پر از شادی و آرامشه منتظر میمونم که اتوبوس بیاد و منو به خونه ببره.
Reposted from:
purģatōry. ‌ avatar
purģatōry. ‌
Forward this massage and I'll tell you a sentence from your previous life.
Be join.

Private here
Shown 1 - 12 of 12
Log in to unlock more functionality.