25.03.202514:07
Fuck it .
24.03.202521:19
تایپ من کسیه که شجریان گوش بده، دلش بخواد براش کتاب بخونم، به جای ناخنهام برای گلدوزیهام ذوق کنه، حاضر باشه تمام خیابونهای شهر رو باهام پیادهروی کنه، کسی که دلش هوس غذاهام رو کنه و بزاره موهاش رو شونه کنم، کسی که به جای گل واسم یه گلدون گل بخره تا هر وقت دلم واسش تنگ شد به گلدونش آب بدم، کسی که سرش رو روی پام بزاره و از خستگیهاش بگه، وقتی از راه رسید یه فنجون چای هوس کنه و بزاره واسش چای بریزم با شیرینیهایی که خودم پختم، عمیقا نیاز دارم به چنین آدمی توی زندگیم، کسی که اجازه بده فارغ بشیم از تموم دنیا .
15.03.202521:23
چون نه اون مثل قبله نه تو
25.03.202511:18
الهی دورش بگردم که حتی تو خوابم قشنگه..
24.03.202520:14
الغوث الغوث خلصنا من الکنکور یارب
15.03.202521:23
بنظرم وقتی یکیو گم کردی بعد چند سال گذشت نتونستی پیداش کنی باید بیخیالش شی
25.03.202511:17
باورتون میشه اگه بگم خوابشو دیدم؟
22.03.202512:05
03.03.202517:52
24.03.202522:55
به لبخندهایمان سوگند، جدایی برای ما زود بود، بسیار زود، فرصت نشد شکوفهی بهاری را ببینیم و طعم میوههای تابستانی را بچشیم، فرصت نشد برگهای پاییزی را تماشا کنیم و باریدن اولین برف زمستان را جشن بگیریم .
به خدا سوگند که زود بود، من هنوز هم فرصت نکردم برای تو آخرین داستان کتاب قصهی هزار و یک شب را بخوانم، فرصت نکردم تو را یک دل سیر تماشا کنم، زود بود که به جای خوشحالی از سالگرد شیرین و زیبای آشناییمان، روز تلخ خداحافظی را به یاد آورم، حداقل به اندازهی سرد شدن یک فنجان قهوه مرا مجال میدادی، شاید پشیمان میشدی اگر این روزها را به تو نشان میدادم، پشیمان از اینکه زود دیر شد، برای همه چیز .
به خدا سوگند که زود بود، من هنوز هم فرصت نکردم برای تو آخرین داستان کتاب قصهی هزار و یک شب را بخوانم، فرصت نکردم تو را یک دل سیر تماشا کنم، زود بود که به جای خوشحالی از سالگرد شیرین و زیبای آشناییمان، روز تلخ خداحافظی را به یاد آورم، حداقل به اندازهی سرد شدن یک فنجان قهوه مرا مجال میدادی، شاید پشیمان میشدی اگر این روزها را به تو نشان میدادم، پشیمان از اینکه زود دیر شد، برای همه چیز .


17.03.202521:57
Shown 1 - 11 of 11
Log in to unlock more functionality.