#زنوزی چگونه میلیاردر شد ؟!
زنوزی، مالک تراکتورسازی و هواپیمایی آتا است. او را سردار علیرضا بیگی استاندار وقت تبریز به احمدی نژاد معرفی کرد. مصادف با اعتراضات ۱۳۸۸ پروژه تیم فوتبال #تراکتورسازی کلید خورد. بیگی به دستور احمدینژاد، قومگرایی و تجزیهطلبی را در سکوی هواداران تراکتورسازی سازماندهی کرد. قرار بود توجه افکار عمومی از اعتراضات به فوتبال منحرف شود.
بعدها معلوم شد بیگی و زنوزی در هلدینگ دریک شریک بودند. بعدها باشگاه تراکتور از صندوق تعاون سپاه به این هلدینگ منتقل شد. بعد از مدّتی زنوزی مقیم ترکیه شد و میلیونها دلار پولی را که بهواسطه احمدینژاد و لابی بیگی از بانکها گرفته بود، از کشور خارج کرد و به ترکیه برد. اکنون نیز احمدینژاد و بیگی هرسال به ترکیه مسافرت میکنند و میهمان زنوزی میشوند. احتمالا سری هم به پولهایی میزنند که به واسطه رضا ضراب از ایران خارج کرده بودند.
روش کار زنوزی این است که برای تراکتورسازی هزینه نمیکند، بلکه بدهیهایش را نمیدهد تا متورم شود و سپس از طریق امام جمعه و نمایندههایی مثل بیگی از وزارت صمت پول میگیرد. زنوزی در اطراف خودش مجموعهای از بازنشستگان ادارات اطلاعات تبریز و قاضیهای بیکار را به عنوان مدیران شرکتهای خود جمع کرده و توسط آنها شرکتهای سودآور و بزرگ منطقه را با توطئه غصب میکند. چهطور؟
او اغلب توسط آدمهایی که در دادگستری دارد، محکومیّتهای سنگینی برای صاحبان شرکتهایی که گفتیم تدارک میبیند. آنها را تحت فشار لخت میکند و مالک صدها میلیارد پول بادآورده میشود. آنگاه بخشی را در فوتبال هزینه میکند، اما عمده پول را به چند پایگاه در کازان روسیه، استانبول و دوبی منتقل میکند. اغلب ثروتش بیرون از ایران است. مثلا از بانک صنعت و معدن وامی هزار میلیارد تومانی بهصورت گشایش اعتبار ریالی گرفته، که به ازای آن شمش خام از ذوب آهن اصفهان برای یک واحد نورد خود در شرکت اطراف دریاچه ارومیه میگیرد، آنجا به میلگرد تبدیل و صادرات می کند اما ارزی برنمیگردد و پول در ترکیه ذخیره میشود!
کارشناسانی که از زنوزی پول گرفته و ارزیابی زمین و ملک جعلی کرده و پول بانکها را به زنوزی داده بودند، در تبریز به زندان رفته و اخراج شدند. امّا دوستان زنوزی در دادگستری هوایش را دارند. اگرچه در چندین پرونده حکم زندان قطعی دارد، همینها مانع از اجرای حکم شدهاند. در یک پرونده حتّی حکم مفسد اقتصادی و اعدام دارد، که آن را معلّق کردهاند. شبکه فساد بزرگی در جمعی از فرماندهان سابق سپاه و اطلاعات و قضات و سابق و فعلی دارد و دلیل حمایتها هم همین پول کلان است.
بهعنوان مثال، برای تصرّف کارخانهای که پنجاه هکتار زمین در شهرک صنعتی سرمایهگذاری خارجی واقع در صوفیان داشت، آن را با سیصد کارگر و چهار خط در حال کار به نام اینکه کارخانه بدهکار به بانک و مردم است، پلمپ کردند و مالک کارخانه را شش ماه بازداشت موقت کردند تا کارخانه را به زانو در آوردند و حتی به قیمت یک صدم، آن هم نسیه، توسط دادگاهی که حق آن کار را نداشت، بدون رضایت مالک و درحالی که زندانی بود به زنوزی واگذار کردند.
حالا سه سال بیشتر هست حتی یک قطعه در آن جا تولید نشده و کارگران و مهندسان اخراج شدند و چهل نفر را به صورت نمایشی نگه داشتهاند تا زمینها و خطوط آن را به چند برابر قیمت بفروشند و پول آن را از کشور خارج کنند. جالب اینکه در حالی این کارخانه را فروختهاند که نه ورشکست بود و نه مصادره بود و نه مالک رضایت داشت و نه پول آن را دریافت کرده است. یک دزدی کامل. اصلا زندانی قانونا حق امضای هیچ سند فروش ندارد، چون ناچار بودن او مشخص است. گروگان بعدی او هم کارگران حاضر در چند واحد او هستند که هر وقت سیستم بانک یا دولت سراغ مالیات گرفتن یا مطالبات خود میرود، با تهدید دولت به اخراج کارگران از پرداخت بدهیهای خود امتناع میکند.
بزرگترین حامی او در دادگستری تبریز، معاون قضایی و رئیس شرکت ورشکسته، عزیزاله امانالهی است که برای هر شرکتی که دچار مشکل میشود، سریعا حکم ورشکستگی صادر میکند و بانک هایی را که وام داده، وادار میکند که از وامها منصرف شوند و یک صدم آنچه را داده، پسبگیرند و صدایشان در نیاید.
امانالهی روزی که شرکت غیرورشکسته واقع در صوفیان را به زنوزی هدیه کرد، صبح حکم ورشکستگی شرکت فولاد شمس تبریزی متعلق به زنوزی را اعلام و او را مفلس اعلام کرد! اگر کسی ورشکسته اعلام شود که دیگر قادر به هیچ معامله نیست. اگر ورشکست نیست که باید بدهی دولت را بدهد. شریک اصلی اش در بین نمایندگان مجلس، بیگی است، منتها الان تقریبا تمام نمایندگان تبریز غیر از یک نفر در ردیف حقوق بگیران او درآمده اند.