Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
Реальна Війна | Україна | Новини
Реальна Війна | Україна | Новини
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
Реальна Війна | Україна | Новини
Реальна Війна | Україна | Новини

رمانکده | 𝗥𝗢𝗠𝗔𝗡𝗞𝗔𝗗𝗘𝗛

Quotes
رمان های ممنوعه 🔥🔥🔥🔥🔥
Tb : @lromanzarzariltb
TGlist rating
0
0
TypePublic
Verification
Not verified
Trust
Not trusted
LocationІран
LanguageOther
Channel creation dateMay 08, 2025
Added to TGlist
Feb 03, 2025
Linked chat

Latest posts in group "رمانکده | 𝗥𝗢𝗠𝗔𝗡𝗞𝗔𝗗𝗘𝗛"

⭕️ فوری فایل رمزدار سوالات امتحان عربی یازدهم رسید!!! اگه رمزش باز بشه فردا صبح یه چند دقیقه قبل جلسه اینجا میذارم حواستون باشه 👇
https://t.me/+Nw0NMpqXGwRiNWM8
سوالات نهایی بلاخره رسید گذاشتیم👇!
https://t.me/+Nw0NMpqXGwRiNWM8
Deleted20.05.202515:59
Reposted from:
🐾 avatar
🐾
‌رمان BDSM خشن ارباب برده
Deleted20.05.202515:59
Reposted from:
🐾 avatar
🐾
فال ماه تولدت بخون :
فروردین اردیبهشت خرداد
تیر مرداد شهریور
مهر آبان آذر
دی بهمن اسفند
تو دو هفته شکمتو تخت کن
Deleted20.05.202515:59
بیاین گپمون چت کنیم🩷
https://t.me/+jJIQqbKMj8sxOTNk
Deleted20.05.202515:59
چشمام سبز شد
Deleted20.05.202512:50
تو دو هفته چشماتو سبز کن
Deleted20.05.202515:59
Reposted from:
.
😮😧امـتـحانـات نـهایی کشوری لـو رفـت
Deleted20.05.202515:59
مجموعه ای از رمان های +18 و بزرگسالان رو به صورت پی دی اف از اینجا دانلود کن:
@Roman+18

Records

05.03.202507:18
41.3KSubscribers
15.02.202523:59
1500Citation index
09.05.202507:59
2.8KAverage views per post
09.05.202513:27
2.8KAverage views per ad post
18.05.202500:21
20.00%ER
09.05.202507:59
6.89%ERR
Subscribers
Citation index
Avg views per post
Avg views per ad post
ER
ERR
MAR '25APR '25MAY '25

Popular posts رمانکده | 𝗥𝗢𝗠𝗔𝗡𝗞𝗔𝗗𝗘𝗛

13.05.202520:00
🌸رمان : #گاهوک
گاهوک

🌸نویسنده : #سایه

🌸ژانر : #عاشقانه  #اروتیک #صحنه_دار

🌸خلاصه :
گاهوک به معنی تابوت⚰🚬
عکس شخصیت‌ها پایین‌تر😁❤️

فاتح آژند🔥🌪
مردی وحشی و زن‌باره که...
هر24ساعت چندتا دختر هم نمیتونن راضیش کنن.
بدنش شش‌تکه و مغزش پر از نفرته.
پولش از پارو بالا میره و هزارتا خدم و حشم داره که جلوش دولا میشن تا اوامرشو اجرا کنن اما یهو دلشو به دختری میبازه که مثل برف سفید و مثل بلوط سخته.

برفین...❄️🌨
این دختر همونیه که فاتح آژند میخواد تا آتیش شعله‌ورشو باهاش خاموش کنه...
ظریفه؟! نمی‌تونه؟!
ولی فاتح اومده که فاتح میدون باشه، اون دخترِ سفیدبرفی رو میخواد فقط واسه خودش...

🌸#جدید
✯┄┅┄ ❥✾❥ ┄┅┄✯
🌸 @lromanzarzaril 🌸
✯┄┅┄ ❥✾❥ ┄┅┄✯
12.05.202519:38
🌸رمان : #مربای_پرتقال
مربای پرتقال

🌸نویسنده : #بهار_محمدی

🌸ژانر : #عاشقانه #اجتماعی #طنز

🌸خلاصه :
سرگذشت سیاوش صرافیان، مردی که قید اصالت خاندان صرافیان رو زده و توی جنوب شهر تهران الواتی میکنه !
کسی که می تونست وارث باشه اما به اختیار خودش یه لات عربده کش تو کوچه پس کوچه های تهران شد.
و چه به موقع منجی سر رسید !
سوگند آریانفر، وکیل پایه یک دادگستری، دختری که اومده تا سیاوش رو از این گنداب محض نجات بده...

🌸#جدید
✯┄┅┄ ❥✾❥ ┄┅┄✯
🌸 @lromanzarzaril 🌸
✯┄┅┄ ❥✾❥ ┄┅┄✯
17.05.202521:00
🌸رمان : #شاهدخت
شاهدخت

🌸نویسنده : #م_کمالزاده #منصوره_کمالزاده

🌸ژانر : #عاشقانه

🌸خلاصه :
داستان به تخت رسیدن شاهدخت زمانی آغاز می شود که وصیتی بزرگ به او می رسد. وصیت از جانب مردی که هرگز او را ندیده ولی خون او در رگ هایش جاری است.
دخترک هفده ساله ی یک شهرستان دور افتاده و کوچک، مالک یک کارخانه ی بزرگ ترمه بافی از بهترین شعب کارخانجات نساجی نقشبند می شود.
اما هنگام نشستن بر تخت سلطنت تازه بنا شده، اطرافیانش کم کم رنگ جدیدی به خود میگیرند و مردی غریبه همچون گرگی خشمگین، برای تملک دارایی خود مانند طعمه ای به او می نگرد.
در این میان تنها ناجی ای که به چشمش می آید، رادین معتمدی، مشاور مالی و امینِ خاندان نقشبند است. مردی سی و هفت ساله و جذاب که با اولین نگاه دل شاهدخت جوان و خام را به لرزه درمی آورد.

🌸#جدید
✯┄┅┄ ❥✾❥ ┄┅┄✯
🌸 @lromanzarzaril 🌸
✯┄┅┄ ❥✾❥ ┄┅┄✯
13.05.202514:12
🌸رمان : #اقیانوس
اقیانوس

🌸نویسنده : #Rose (#رزالین)

🌸ژانر : #اروتیک #استریت #درام #خشن #روانشناسی #اجتماعی

🌸خلاصه :
باید زن کاپیتان می شدم و این تنها راهی بود که می تونستم برم رو کشتی پس یه قرار باهاش گذاشتم.
من وارث تاج و تختشو به دنیا میارم و اون در عوض اجازه میده رو کشتی زندگی کنم.
ولی اون کابوس دوران کودکیم بود اون کابوس کودکیم در برابر رویای زندگیم بود و مردی بود که از بچگی ازش فراری بودم البته نه فقط من بلکه همه فراری بودن.
اون دقیقا 15 سال ازم بزرگتره و من دقیقا تو روز تولدش به دنیا اومدم پس شاید واسه همین ازم متنفره مگه اینکه دلیلش چیز دیگه ای باشه مثلا...

🌸#جدید
✯┄┅┄ ❥✾❥ ┄┅┄✯
🌸 @lromanzarzaril 🌸
✯┄┅┄ ❥✾❥ ┄┅┄✯
08.05.202509:18
🌸رمان : #شیفته
شیفته [جلد ¹]
[مجموعه دیوانه و وسواسی]

🌸نویسنده : #جنیکا_اسنو

🌸مترجم : #Miyu

🌸ژانر : #عاشقانه #اروتیک #خشن #دارک

🌸خلاصه :
من یه روانی‌کامل‌بودم.
یه‌قاتل…آدم‌کش.
سرد،حسابگر،بی‌رحم.
سال‌هادنبال‌یه‌شکارخاص می‌گشتم.کسی که ایده‌آل باشه.من مریض بودم…وهیچ درمانی هم براش نبود.ولی وقتی آیلارودیدم،یه چیزی تووجودم عوض شد.فقط یه چیزتوذهنم بود:می‌خوامش.یه جوری مجذوبش شدم ک حتی حسِ گرفتن جون آدما هم جلوش کم می‌آورد.پس دنبالش کردم، زیر نظر گرفتم…و وقتی وقتش رسید… کشیدمش سمت خودم.ولی آیلا با همه فرق داشت.ترسش…اون سرکشی‌ش… یه چیزجدیدروتوتاریکیِ وجودم بیدارکرد.یه هیولا.یه کاری کردک دیگ این من نبودم ک اون رو شکار کرده بودم…
اون شده بودشکارچی…من،شکارش.
بایدمی‌ترسیدم،ولی نه…بیشترشیفته‌ش شدم.اون شده بودغنیمت طلاییِ من.فکر می‌کردم اگ جونشوبگیرم،اون هیجانِ نهایی رو تجربه می‌کنم.ولی… اشتباه می‌کردم.
من بین دو حس گیر کرده بودم:
یه طرف،دلم می‌خواست نابودش کنم…
یه طرف دیگه،یه حس قوی‌ترمی‌گفت بایدمال من باشه…

🌸#جدید
✯┄┅┄ ❥✾❥ ┄┅┄✯
🌸 @lromanzarzaril 🌸
✯┄┅┄ ❥✾❥ ┄┅┄✯
04.05.202514:49
🌸رمان : #وارث_یاغی
وارث یاغی [جلد ²]
مجموعه : پادشاهان دنیای زیر زمینی
جلد ¹

🌸نویسنده : #جنیکااسنو

🌸مترجم : #Miyu

🌸ژانر : #مافیایی #اروتیک

🌸خلاصه : 
بابام منو فروخت به یه آدم‌کش بی‌رحم تو مافیای روسیه؛ یه معامله واسه اتحاد بین  و کوزا نوسترا.
یه ازدواج اجباری که توش قراره بشم اسیر مردی که بدون شک منو مثل مِلک شخصیش می‌بینه. مطمئن بودم مثل بقیه مردای مافیایی‌ای که تو زندگیم دیدم، خشن و بی‌رحمه.
نیکولای پتروف... معروفه به روان‌پریشی که واسه یه اشتباه کوچیک، آدم می‌کشه. و من قراره تا ابد بهش وصل باشم؛ مثل یه وسیله که هر وقت خواست ازش استفاده کنه یا بندازه دور.
تا اینکه یه روز دیدم خودم توی یه لباس عروس خونی ایستادم؛ لباس سفیدم قرمز شده بود از خون... فقط چون یه مرد موهامو لمس کرده بود و شوهرم اون‌و کشت.
از کارایی که نیکولای ممکن بود برای به‌دست آوردن چیزی که می‌خواست بکنه، وحشت داشتم... از اینکه تا کجا ممکنه بره تا منو فقط واسه خودش نگه داره.

🌸#جدید
✯┄┅┄ ❥✾❥ ┄┅┄✯
🌸 @lromanzarzaril 🌸
✯┄┅┄ ❥✾❥ ┄┅┄✯
17.05.202506:58
🌸رمان: #محیار
محیار

🌸نویسنده: #آیلین_آریانمهر

🌸ژانر: #عاشقانه

🌸خلاصه :
محیار، پسر مغرور و پر جذبه ایی که، در خونه مجردی خودش، به همراه رفیقش پیام، در بالاشهر زندگی می‌کنه. محیار شیطنت های زیادی می‌کنه. عاشق می‌کنه، اما عاشق نمیشه! و القصه اینکه، بر حسب روزگار…

✯┄┅┄ ❥✾❥ ┄┅┄✯
🌸 @lromanzarzaril 🌸
✯┄┅┄ ❥✾❥ ┄┅┄✯
05.05.202518:02
🌸رمان : #تباهی
تباهی [جلد ³]
مجموعه : پادشاهان دنیای زیر زمینی

🌸نویسنده : #جنیکااسنو

🌸مترجم : #Miyu

🌸ژانر : #مافیایی #اروتیک

🌸خلاصه :
آناستازیا یه پرنسس واقعی بود، دختر یه رئیس مافیای روس.
من؟ در حدی نبودم که حتی نگاش کنم.
ولی بازم یه جور رابطه بین‌مون شکل گرفت. یه دوستی عجیب.
اون تنها چیز خوب و درستی بود که تو زندگی دردناک و خشنم داشتم.
تنها کسی بود که وقتی به زخم و کبودیهام نگاه می‌کرد، ته دلمو می‌دید و فکر نمی‌کرد من یه آشغال بی‌ارزشم.
ولی ازش جدا شدم. پرتم کردن تو دنیای زیرزمینی پر از خشونت و مبارزه، نم «رَزورِنیه» شدم. یعنی «ویرونی».
بعد از ده سال، دیگه چیزی از انسانیت تو وجودم نمونده بود. نه احساس، نه همدلی. فقط یه هیولا بودم، تشنه‌ی خون، با کلی جسد پشت سرم.
واسه همین دنبالش می‌رفتم، از پشت پنجره‌ی اتاقش نگاش می‌کردم، یواشکی می‌رفتم تو خونه‌ش، بغلش می‌کردم وقتی خواب بود.
وقتی مجبورش کردن با یکی دیگه ازدواج کنه، کاری رو کردم که تنها راه بود....

🔞محدودیت سنی داره🔞

🌸#جدید
✯┄┅┄ ❥✾❥ ┄┅┄✯
🌸 @lromanzarzaril 🌸
✯┄┅┄ ❥✾❥ ┄┅┄✯
08.05.202509:20
🌸رمان : #بعضیا_خشونت_دوست_دارن
بعضیا خشونت دوست دارن [جلد ²]
[مجموعه دیوانه و وسواسی]

🌸نویسنده : #جنیکا_اسنو

🌸مترجم : #Miyu

🌸ژانر : اروتیک #عاشقانه‌بیمارگونه #خشن #دارک

🌸خلاصه :
من یه سایکوپَتِ تشخیص‌داده‌شده بودم، با یه عطش سیری‌ناپذیر برای خشونت. راهی که برای تخلیه اون تاریکی پیدا کرده بودم، گرفتنِ جون آدما بود.وقتی یه انتقالی زندان باعث شد فرصتی برای فرار دستم بیاد، تا تونستم زدم بیرون—و این شروع یه تعقیب‌و‌گریز دیوونه‌وار بود. خودم شدم شکارچی. اون‌قدر گشتم و تعقیب کردم تا بالاخره یه خونه‌ی دنج، وسط ناکجا، گوشه‌ی یه شهر متروک پیدا کردم.
اون خونه رو کردم مال خودم—با صاحبش. اِوِلینا.
نقشه‌م ساده بود:  برم یه‌جایی که دیگه هیچ‌وقت نتونن پیدام کنن.
اما روزا شدن هفته، و یه چیزی تو وجودم شروع کرد به تغییر. اون میل خالص برای زنده‌موندن، تبدیل شد به یه وسواس… نسبت به اِوِلینا.

❌❌هشدار
به دلیل وجودِ صحنه های خشونت آمیز لطفا در خواندن این رمان دقت کنید❗️

🌸#جدید
✯┄┅┄ ❥✾❥ ┄┅┄✯
🌸 @lromanzarzaril 🌸
✯┄┅┄ ❥✾❥ ┄┅┄✯
10.05.202514:59
🌸رمان : #باغ_خون_آشام
باغ خون آشام

🌸نویسنده : #تارا_ح

🌸ژانر : #تخیلی #هیجانی #طنز

🌸خلاصه :
باغ متروکه‌ی نزدیک کلبه….
مدت هاست کسی به اونجا سر نمی زنه. هرچی زمان بیشتری می گذره سارینا
درباره اون باغ و افرادش کنجکاو تر می شه. تا اینکه بالاخره از بین حصار های اونجا

عبور می کنه، ولی چی در پشت حصار های خار دار انتظارش و می کشه…؟

🌸#جدید
✯┄┅┄ ❥✾❥ ┄┅┄✯
🌸 @lromanzarzaril 🌸
✯┄┅┄ ❥✾❥ ┄┅┄✯
07.05.202506:30
🌸رمان : #منی_که_سخت_میگیرم
منی که سخت میگیرم

🌸نویسنده : #ارغوان_آ

🌸ژانر : #عاشقانه #بزرگسال #هیجانی

🌸خلاصه :
در مورد یه دختریه که میرن  با پدر و مادرش خارج  از کشور خونه داداشاش بعد این داداشا بهشون کلک میزنن که زندگیشون خیلی خوبهبدنه پدر و مادرشون هم میگن که بذارن خواهرشون پیششون بمونه
بعد دختره متوجه میشه که داداشاش کلک زدن خونه واسه دوست داداشاشه  و دختره برای اینکه بخواد اقامت بگیره با دوست این داداشا ازدواج میکنه
درباره دختری هست که با کلک برادراش که همخونه پسره بودن تو خارج میمونه بازم با کلک پسره رو مجبور به عقد دختره میکنن تا به دختره اقامت بدن...

✯┄┅┄ ❥✾❥ ┄┅┄✯
🌸 @lromanzarzaril 🌸
✯┄┅┄ ❥✾❥ ┄┅┄✯
Deleted17.05.202519:40
15.05.202512:25
🌸رمان : #تمام_چیزای_خطرناک
تمام‌ چیزای خطرناک [جلد ⁵]
[مجموعه پادشاهان دنیای زیرزمینی]

🌸نویسنده : #جنیکا_اسنو

🌸مترجم : #Miyu

🌸ژانر : #مافیایی #اروتیک #عاشقانه

🌸خلاصه :
اون یه هیولا بود، یه قاتل، از اون مردایی که برادرام نمی‌ذاشتن حتی نزدیکشون بشم.جیو، برادر زن‌داداشم و رئیس کوزا نوسترا تو ساحل غربی، یه جورایی فامیل بود و خط قرمز. 
شاید واسه همین بود که این‌قدر بهش کشش داشتم. خشونت و مرگ انگار بهش چسبیده بودن، انگار از ته جهنم به دنیا اومده بود و از این حال و هوا کیف می‌کرد.  با همه اینا، من با خود شیطان رابطه شروع کردم و عاشقش شدم.  مجبور بودم همه‌چیز رو مخفی نگه دارم، چون می‌دونستم اگه برادرام بفهمن، جیو رو می‌کشن.ولی وقتی فهمیدم باردارم، دیگه پنهون کردنش غیرممکن شد.بدتر از اون، جیو و برادرام گیر یه گروه خطرناک جدید افتادن.یه موقعیت گند که می‌تونست همه‌چیز رو به هم بریزه و همه کسایی که برام مهم بودن رو بکشه تو خودش. 
از جمله عشق ممنوعه ام و بچه‌ای که قراره تو این جهنم به دنیا بیاریم...

🌸#جدید
✯┄┅┄ ❥✾❥ ┄┅┄✯
🌸 @lromanzarzaril 🌸
✯┄┅┄ ❥✾❥ ┄┅┄✯
Deleted15.05.202512:12
Deleted12.05.202520:09
11.05.202521:44
🌸رمان : #دردم_از_یار_است_و_درمان_نیز_هم
دردم از یار است و درمان نیز هم

🌸نویسنده : #مهسا_پناهی

🌸ژانر : #عاشقانه

🌸خلاصه :
هر روز دوست نداشتنت را به فردا انداختم
به شنبه‌ی دیگر
به ماه دیگر
به سی‌ام اسفند
به سی‌ویکم اسفند
به روزهای بعید
به روزهای خیلی بعید...

🌸#جدید
✯┄┅┄ ❥✾❥ ┄┅┄✯
🌸 @lromanzarzaril 🌸
✯┄┅┄ ❥✾❥ ┄┅┄✯
Log in to unlock more functionality.