Реальна Війна
Реальна Війна
NOTMEME Agent News
NOTMEME Agent News
І.ШО? | Новини
І.ШО? | Новини
Реальна Війна
Реальна Війна
NOTMEME Agent News
NOTMEME Agent News
І.ШО? | Новини
І.ШО? | Новини
dinosaur diary avatar

dinosaur diary

‌‌نهفته در غم میان جذر و مد ، در انتهای کتابخانه خاک گرفته، در کلماتِ نامه های پست نشده، درون عطر قهوه ای که هیچگاه خورده نشد. ‌ ‌ ‌ ‌ ‌‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌‌‌ ‌ ‌ ‌
@French19thbot
‌ ‌ ‌: ‌‌دایناسور شنوای سخنانِ شما
TGlist rating
0
0
TypePublic
Verification
Not verified
Trust
Not trusted
Location
LanguageOther
Channel creation dateNov 26, 2024
Added to TGlist
Mar 24, 2025

Records

29.03.202523:59
117Subscribers
26.03.202516:27
100Citation index
31.03.202523:59
59Average views per post
08.04.202507:21
0Average views per ad post
24.03.202516:44
7.55%ER
28.02.202516:44
105.36%ERR
Subscribers
Citation index
Avg views per post
Avg views per ad post
ER
ERR
23 MAR '2530 MAR '2506 APR '25

Popular posts dinosaur diary

22.03.202521:25
عزیزکم سلام؛
حالت چطور است؟ آیا آرامش شب با روحت در آمیخته و یا وجودت نصیب هیاهو آدمیزاد شده است؟
تو را نمی دانم اما آرامش برای قلم خسته ام، کلمه ای بسیار ناآشناست،فکر و خیال آشنا شدن را هم ندارد، کلمه ای است در کرانه های آسمان و من، نویسنده ای کوچک در عمق زمین.
عزیزکم، امیدوارم هیچگاه فرصت درک این حال غریبِ منِ غریبه را نداشته باشی.
از شب بگذریم؛ روزهایت چگونه هستند؟
خورشید در خفا خبر از رقص پرتوهایش بر روی سینه و بدنت داده است و من چه بسیار به حال آن فرزندان خورشید غبطه خورده ام.
آه که حسرت امانم را بریده است، در حسرت پیچش زلف پریشانت، در بیتابی نزدیکی ات، جهان برایم خرد و تبدیل به قفسی ابدی می شود.
عزیزکم، تا کی مرا در انتظار دیدار چشمانت می گذاری؟

- پستچی
23.03.202519:32
ای مشوق قلمم سلام؛
روزها مانند باد می گذرند و از تو خبری به گوشم نمی رسد.
روزها می گذرند و زندگانیم در همان لحظه ای که مرا ترک کردی، متوقف شده است.
تویی که مشوق قلمم بوده ای، تویی که حضورت سبب گرمی جوهرم بود، چگونه توانستی مرا منع از وجود مبارکت کنی!.
دلم تنگ است، تنگ سرمای دستانت، تارهای سفید میان زلفت و آری، تنگ وجودت هستم.
اکنون که در میان صفحات دفترم به دنبال نوشته ای جدید سیر نمی کنی، کجا هستی؟ در کدامین جهان؟
حسادت بند بند وجودم را می خورد زمانی که نام همایونت را از دهانی دیگر می شنوم، بارها و بارها به دیدار مرگ می روم، هنگامی که جسمت با جسمی دیگر عجین می شود.
آیا نامه هایم را میخوانی؟و یا آنهارا مانند قلبم مچاله کرده و رهسپار آتش می کنی؟
اگر میخوانی، بازگرد.
اگر میخوانی، باری دیگر مشوق قلمم شو.
22.03.202521:45
دردانه ام سلام؛
باری در شروع نامه کوچکم نمی دانم با چه نامی مورد خطابت قرار دهم، به کلمات زیادی اندیشیدم، اما می دانی، هیچکدام از آنها ظرفیت آن همه عشق را نداشتند.
شب هنگام با آسمان همدم می شوم و از زیبایی هایت می گویم، از آن چشمانی که تمام کهکشان هارا درون خود جای داده اند، از وجود همایونت، از تو و تو میگویم برای آسمان و زمین!
شاید برایت عجیب باشد، ولی قلب من، برای تمام جهان همانند کویری خشک است، اما هنگامی که تو می آیی، از ذوق به اقیانوسی پهناور تبدیل می شود، برای تو ذوقی لطیف دارم، لطیف تر از پنبه هایی که میان گل هایت می گذاری.
بی گمان تو تنها دلبرِ منِ بخت برگشته ای، بیا و در آغوشم بگیر دردانه ام، بختی نو برایم به ارمغان بیاور.
بیا تا دست در دستانم به تمام جهان خبر از وجودمان دهیم، وجود ما!، یقین دارم هیچ کلمه ای به زیبایی "ما" نیست.
23.03.202508:47
ماهزادم سلام؛
ای زادهٔ ماه، جز آنکه حالت را از ماه جویا شوم، راهی دیگر ندارم.
پس ای ماه درخشان، احوال عزیزترینم چگونه است؟ او را که مانند خود زخمی نکرده ای؟
برایت دست به دعا می شم که ای ماه عزیزم، از خود زخمی بر تن زادهٔ خویش نگذار، از نور هایت برایش به ارث بگذار، بگذار تا درخشان ترین زادهٔ ماه شود.
سپس با او هم کلام می شوم, ولی در من شور و شوقی نسبت به آن گوهر شب چراغ نمی زیستد، شب ها به آن چهره پر نور خیره نمی شوم، در من تنها یک علاقه وجود دارد، علاقه به تو!
عزیزکم ، هوش را از سر میبری و در قلب آتشی روشن می نمایی، آتشی که نشان کورسو امیدی برای دستیابی به دلت است، تا صاحب آن پاک ترین دل شوم.
آیا مرا لایق خود میدانی؟


- پستچی
29.03.202509:51
آشپزی اگه تنهایی باشه لذت بخشه
25.03.202520:52
کاش فردا کامل خوب بشم
22.03.202521:01
ولی هیچکس ذوق نامه گرفتن نداره
23.03.202514:52
23.03.202514:55
24.03.202508:44
حقیقتا این چند وقت همه داشتن تقویم های خوشگل درست میکردن خیلی ناراحت بودم تقویم ندارم
الان رو ابرام وقتی اینو دیدم
26.03.202520:39
این تقریبا نصفش آمادست
فردا صبح همرو میزارم
26.03.202519:45
کافیه😭
24.03.202509:13
داستان چیه از کجا میاید؟ 😭
24.03.202508:45
وقت چاپ کردنشه😭
Log in to unlock more functionality.