Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
امروز آره، فردا شاید avatar

امروز آره، فردا شاید

(کارهای امروز و فردا)
نازک اما مقاوم در برابر پارگی
TGlist rating
0
0
TypePublic
Verification
Not verified
Trust
Not trusted
Location
LanguageOther
Channel creation dateJan 20, 2024
Added to TGlist
Mar 07, 2025

Records

13.05.202523:59
2.1KSubscribers
06.03.202523:59
0Citation index
09.05.202509:11
3.5KAverage views per post
10.04.202501:53
616Average views per ad post
23.04.202523:59
9.88%ER
09.05.202509:11
163.65%ERR
Subscribers
Citation index
Avg views per post
Avg views per ad post
ER
ERR
APR '25MAY '25

Popular posts امروز آره، فردا شاید

22.04.202517:08
می‌ترسم. اما به هیشکی چیزی نمی‌گم.
12.05.202521:41
نمد یه کانال دیگه بزنم درباره کارهایی که می‌خوام بکنم. یا همینجا بگم. یا کلا اصلا شروع نکنم درباره‌ش حرف زدن؟
11.05.202520:51
بعد از سال‌ها بالاخره برای اولین بار قراره کاری رو به عنوان شغل داشته باشم که ازش خیلی خوشم میاد.
22.04.202506:50
از وقتی یادم هست، این توانایی را داشتم که خودم بشوم پناهگاه خودم.
12.05.202521:56
خواهان جهنم و ضرر شعبه جدید هستیم. همراه با ری‌اکت بنازم
12.05.202521:44
می‌بینم که هنوز هیچی نشده کوله‌بار بستید برای کانال جدید:)))
Reposted from:
ماری‌‌ avatar
ماری‌‌
رد نور💫💙
12.05.202521:51
خب دیگه چه خبر؟😁
12.05.202521:57
جهنم و ضرر یه پدیده بود واقعا. چقدر عشق می‌کردم. چقدر می خندیدیم.
خوشحالم که اون کارو کردیم و اون روزها رو باهم داشتیم.
ولی دیگه تکرار نمی‌شه.
02.05.202520:35
من همراه با تو کارهای ساده‌ای انجام می‌دم که بهم حس خوشبختی می‌دن.
سلاااااام روزتون بخیرررررر
عالیههههه عالیهههه بی نظیرهههههه خدایاااا ⁦〜⁠(⁠꒪⁠꒳⁠꒪⁠)⁠〜⁩⁦〜⁠(⁠꒪⁠꒳⁠꒪⁠)⁠〜⁩⁦〜⁠(⁠꒪⁠꒳⁠꒪⁠)⁠〜⁩شکرتتتتتت
28.04.202509:01
اینترنت به من بهترین دوست‌ها رو داد.
روی تنها صندلی در بالکن می‌نشستم، پاهایم را می‌گذاشتم روی میز و سیگارهای ساخت کارخانه را می‌کشیدم. خاکستر را از بالای نرده‌ی بالکن می‌تکاندم و ته سیگار را می‌انداختم توی یک قوطی کوکاکولا. آن دوران زیاد سیگار می‌کشیدم.
تابستان خیلی گرمی بود. من هم زیرپوش به تن آن‌قدر می‌نشستم تا دیروقت می‌شد و هوا تاریک. توی خانه‌ها کم‌کم چراغ‌ها روشن می‌شدند. نور چراغ اتومبیل‌‌ها روی آسفالت خیابان منعکس می‌شد، خورشید می‌رفت، هوای عالی می‌شد.


خانه- یودیت هرمان
03.05.202515:02
وای واقعا برای من هیچ افتخاری تو این نیست که بگم اره من خودم تنهایی بدون هیچ کمکی از پسش براومدم. من انقد آدمم که به کمک نیاز داشته باشم. به مشورت نیاز داشته باشم. به همراهی و همدلی نیاز داشته باشم. به اینکه اگه نشد، به یکی تکیه کنم و اگه شد یکی باشه از خوشحالی من خوشحال بشه نیاز دارم. چی از این طبیعی‌تر؟ چی از این انسانی‌تر؟
Reposted from:
چارگا avatar
چارگا
21.04.202504:51
از مرحله‌ی "دارم غرق می‌شم" به گوگل کردن "چطور زیر آب نفس بکشیم" رسیدم.
Log in to unlock more functionality.