Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
🄿ʜᴏᴛɪᴄ⚫️🅉ᴏɴᴇ avatar
🄿ʜᴏᴛɪᴄ⚫️🅉ᴏɴᴇ
🄿ʜᴏᴛɪᴄ⚫️🅉ᴏɴᴇ avatar
🄿ʜᴏᴛɪᴄ⚫️🅉ᴏɴᴇ
10.05.202509:46
💿
#Jazz #Fusion
2025
✎﹏﹏﹏

The moment that we met
لحظه‌ای که همدیگر رو ملاقات کردیم
feels like centuries ago
انگار قرن‌ها پیش بود
But the moment that you left me
اما لحظه‌ای که منو ترک کردی
feels like yesterday, oh no
انگار همین دیروز بود، اوه نه
The moment that you smiled at me
لحظه‌ای که بهم لبخند زدی
as you were walking by
وقتی داشتی از کنارم رد می‌شدی
Is ingrained inside my memory
درون حافظه‌ام حک شده
I'm not ready for goodbye
من برای خداحافظی آماده نیستم

🛡
It's my fault for letting my guard down
تقصیر منه که گارد خودم رو پایین آوردم
Believing that your words were true
باور کردم که حرفات راست بود
It's my fault for letting you get close to me
تقصیر منه که گذاشتم بهم نزدیک بشی
It's my fault for holding on to the thought of being with you
تقصیر منه که به فکر با تو بودن چسبیدم
From the moment that we met I knew something was wrong
از لحظه‌ای که همدیگه رو دیدیم می‌دونستم یه چیزی غلطه
And I don't trust my gut so I thought you would be the one
و من به حس درونی‌ام اعتماد ندارم پس فکر کردم تو همون کسی هستی
Crazy looking back at all the times and all the fun
دیوونه‌کننده‌ست نگاه کردن به تمام اون وقت‌ها و تمام اون خوشی‌ها
I'm not the man you wanna see, you always thought I'm wrong
من اون مردی نیستم که تو می‌خوای ببینی، تو همیشه فکر می‌کردی من اشتباه می‌کنم

Hey!
هی!

💔
It's funny how the heart ignores
خنده‌داره چطور قلب نادیده می‌گیره
what the mind will always see
چیزی رو که ذهن همیشه خواهد دید
The music that your eyes performed
موسیقی‌ای که چشمات اجرا می‌کرد
was a beauty I could hear
زیبایی‌ای بود که می‌تونستم بشنوم
But silence grew between the notes
اما سکوت بین نت‌ها رشد کرد
the music had to fade
موسیقی مجبور بود محو بشه
And I was left to dance alone
و من تنها موندم تا برقصم
as you stabbed me with your blade
وقتی تو با تیغت بهم خنجر زدی

◼️
It's my fault for letting my guard down
تقصیر منه که گارد خودم رو پایین آوردم
Believing that your words were true
باور کردم که حرفات راست بود
It's my fault for letting you get close to me
تقصیر منه که گذاشتم بهم نزدیک بشی
It's my fault for holding on to the thought of being with you
تقصیر منه که به فکر با تو بودن چسبیدم
From the moment that we met I knew something was wrong
از لحظه‌ای که همدیگه رو دیدیم می‌دونستم یه چیزی غلطه
And I don't trust my gut so I thought you would be the one
و من به حس درونی‌ام اعتماد ندارم پس فکر کردم تو همون کسی هستی
It's crazy looking back at all the times and all the fun
دیوونه‌کننده‌ست نگاه کردن به تمام اون وقت‌ها و تمام اون خوشی‌ها
I'm not the man you wanna see, I was just your pawn
من اون مردی نیستم که تو می‌خوای ببینی، من فقط بازیچه‌ی تو بودم

Hey!
هی!

درک بیشتر:
این ترانه، مرثیه‌ای از دل‌شکستگی و سرزنش خویشتن پس از جدایی دردناک است. تضاد بین حس بی‌زمانیِ آغاز رابطه ("انگار قرن‌ها پیش بود") و درد حاد و تازه‌ی پایان آن ("انگار همین دیروز بود") مشهود است. خواننده به خاطرات مثبت چنگ می‌زند و عدم آمادگی خود را برای رها کردن نشان می‌دهد. مضمون اصلی، پشیمانی و خودملامت‌گری است؛ تکرار "تقصیر منه" بر حس عمیق مسئولیت‌پذیری در قبال شکست رابطه، به ویژه برای نادیده گرفتن تردیدهای اولیه ("می‌دونستم یه چیزی غلطه") و اعتماد زودهنگام تأکید می‌کند. معنای عمیق‌تر به تضاد بین احساسات و شهود ("خنده‌داره چطور قلب نادیده می‌گیره چیزی رو که ذهن همیشه خواهد دید") می‌پردازد. در نهایت، خواننده به این نتیجه می‌رسد که فقط یک "بازیچه" بوده، که حس فریب‌خوردگی و بازیچه شدن را تقویت می‌کند.

✎﹏﹏﹏
⚫️ 🄿ʜᴏᴛɪᴄ 🅉ᴏɴᴇ ⚫️
09.05.202522:56
09.05.202522:53
10.05.202509:38
09.05.202522:56
09.05.202522:53
09.05.202520:18
10.05.202510:21
🙂
OLD MAN: Let me tell you something. Happiness is bullshit. It's a great myth of the late 20th century. You think Picasso was happy? Think Hemingway was? Hendrix? They were miserable shits. No art worth a damn was ever created out of happiness, I can tell you that much. Ambition, narcissism, sex, rage, those are the engines that drive every great artist. Every great man. A hole that can't be filled. That's why we're all such miserable assholes.

YOUNGER MAN: So you know you're a miserable asshole?

OLD MAN: What do you think, I'm an idiot? Of course, I know.

پیرمرد: بذار یه چیزی بهت بگم. خوشبختی چرنده. این یه افسانه بزرگ اواخر قرن بیستمه. فکر می‌کنی پیکاسو خوشحال بود؟ فکر می‌کنی همینگوی بود؟ هندریکس؟ اونا عوضی‌های بدبختی بودن. هیچ هنر لعنتی‌ای از روی خوشبختی خلق نشده، اینو می‌تونم بهت بگم. جاه‌طلبی، خودشیفتگی، سکس، خشم، اینا موتورهای محرک هر هنرمند بزرگین. هر مرد بزرگی. یه حفره که نمی‌شه پرش کرد. برای همینه که همه‌مون یه مشت عوضی بدبختیم.

مرد جوانتر: پس می‌دونی که یه عوضی بدبختی؟

پیرمرد: فکر کردی احمقم؟ البته که می‌دونم.

چه چیزی می‌توان از این صحنه آموخت؟

این صحنه دیدگاه بسیار کلبی‌مسلکانه و شاید واقع‌گرایانه‌ای (از نظر شخصیت پیرمرد) را در مورد ماهیت خوشبختی و نیروی محرکه خلاقیت و بزرگی ارائه می‌دهد. نکات کلیدی که می‌توان از آن آموخت عبارتند از:

نقد مفهوم رایج خوشبختی: شخصیت پیرمرد، خوشبختی را به عنوان یک ایده‌آل سطحی و «افسانه» مدرن رد می‌کند. او معتقد است که جستجو برای خوشبختی، آنگونه که معمولاً تصور می‌شود، ممکن است بیهوده یا حتی گمراه‌کننده باشد، به‌ویژه برای افرادی که به دنبال دستاوردهای بزرگ هستند.

رنج به عنوان منبع خلاقیت: ایده اصلی او این است که آثار بزرگ هنری و دستاوردهای انسانی نه از سر خوشی و رضایت، بلکه از دل رنج، کمبود، و آشفتگی‌های درونی بیرون می‌آیند. او هنرمندان بزرگ را «عوضی‌های بدبخت» توصیف می‌کند، که نشان می‌دهد درد و نارضایتی عمیق آن‌ها سوخت خلاقیتشان بوده است.

نیروهای تاریک‌تر به عنوان محرک: به جای خوشبختی، او «جاه‌طلبی، خودشیفتگی، سکس (به معنای امیال شدید) و خشم» را به عنوان موتورهای واقعی پیش‌برنده معرفی می‌کند. اینها نیروهایی هستند که اغلب منفی تلقی می‌شوند، اما از دید او، برای رسیدن به عظمت ضروری هستند.

«حفره‌ای که نمی‌توان پر کرد»: این استعاره قدرتمند به یک نیاز سیری‌ناپذیر درونی، یک احساس دائمی کمبود یا پوچی اشاره دارد که فرد را وادار به تلاش، خلق کردن و جستجوی چیزی فراتر می‌کند. این حفره هرگز پر نمی‌شود و همین امر باعث تداوم حرکت می‌شود.

خودآگاهی و پذیرش: پیرمرد از وضعیت خودش و دیگران (به عنوان «عوضی‌های بدبخت») کاملاً آگاه است و آن را می‌پذیرد. او این وضعیت را نه به عنوان یک نقص، بلکه شاید به عنوان بهای لازم برای داشتن عمق یا انگیزه برای کارهای بزرگ می‌بیند. این خودآگاهی تلخ، بخشی از شخصیت اوست.

پیچیدگی انسان: این دیالوگ به ما یادآوری می‌کند که انگیزه‌های انسانی پیچیده‌اند و همیشه از جنبه‌های مثبت و روشن شخصیت نشأت نمی‌گیرند. گاهی اوقات، جنبه‌های تاریک‌تر، زخم‌ها و کمبودها می‌توانند قوی‌ترین محرک‌ها باشند.

در مجموع، این صحنه یک دیدگاه چالش‌برانگیز و غیرمتعارف را مطرح می‌کند که طبق آن، جستجوی مداوم برای «خوشبختی» ممکن است مانع از دستیابی به پتانسیل کامل شود و رنج و نیروهای درونی پیچیده، نقش اساسی در شکل‌گیری دستاوردهای بزرگ بشری دارند.

Movie: Kodachrome (2017)
👤 cinematricss
✎﹏﹏﹏
⚫️ 🄿ʜᴏᴛɪᴄ 🅉ᴏɴᴇ ⚫️
10.05.202509:38
09.05.202522:54
09.05.202522:53
10.05.202509:51
💿
#Metalcore
2025
✎﹏﹏﹏
💖
Unbroken heart
قلب نشکسته
Unbroken
نشکسته
I'll make a promise but this is the last one
یه قول میدم اما این آخریشه
It's on my honour, so call it a swan song
به شرافتم قسم، پس اسمشو بذار آواز قو
I am a splinter of the person that you think you know
من یه خرده‌شیشه‌ی اون آدمی‌ام که فکر می‌کنی می‌شناسی
But if you listen close
اما اگه خوب گوش کنی
I know a place where my dreams are real enough
من جایی رو می‌شناسم که رویاهام به اندازه‌ی کافی واقعی‌ان
I see a time when the sun shines bright enough
زمانی رو می‌بینم که خورشید به اندازه‌ی کافی روشن می‌تابه
I feel a path beneath my feet
مسیری رو زیر پاهام حس می‌کنم
I feel it all within my reach
همه‌اش رو در دسترسم حس می‌کنم
I'm gonna get it
به دستش میارم

🚀
This time I feel it
این بار حسش می‌کنم
I won't be defeated
شکست نخواهم خورد
I won't feel the fear to stand apart
ترسِ جدا ایستادن رو حس نخواهم کرد
This time I'll take it
این بار به دستش میارم
This time is sacred
این بار مقدسه
Reset the wounds they tore apart
زخم‌هایی که پاره کردن رو از نو تنظیم می‌کنم
Unbroken heart
قلب نشکسته

🌟
They'll make you want it
اونا کاری می‌کنن که بخوایش
Like this is your big shot
انگار این شانس بزرگ توئه
Take my hand 'cause the truth is a mic drop
دستم رو بگیر چون حقیقت مثل انداختن میکروفون (بعد از یه اجرای عالی) کوبنده‌ست
In every fraction of the fiction that they put on show
تو هر ذره از اون داستانی که به نمایش می‌ذارن
Is a cycle in overload
یه چرخه‌ی بیش از حد بارگذاری شده هست
I know a place where your dreams are real enough
من جایی رو می‌شناسم که رویاهات به اندازه‌ی کافی واقعی‌ان
I know a place where the sky is close enough
من جایی رو می‌شناسم که آسمون به اندازه‌ی کافی نزدیکه
Feel the grass beneath your feet
چمن رو زیر پاهات حس کن
You know it's all within your reach
می‌دونی که همه‌اش در دسترس توئه
So let's go
پس بیا بریم

🛡
This time I feel it
این بار حسش می‌کنم
I won't be defeated
شکست نخواهم خورد
I won't feel the fear to stand apart
ترسِ جدا ایستادن رو حس نخواهم کرد
This time I'll take it
این بار به دستش میارم
This time is sacred
این بار مقدسه
Reset the wounds they tore apart
زخم‌هایی که پاره کردن رو از نو تنظیم می‌کنم
Unbroken
نشکسته

🦅
I'm gonna live my life where eagles dare
من زندگیم رو جایی که عقاب‌ها جرأت می‌کنن زندگی خواهم کرد
Cut loose
رها شو
Fearless, face to the summit, I feel this
بی‌باک، رو به قله، این رو حس می‌کنم
Free from the pain of panic and anxiety
رها از درد وحشت و اضطراب
I scream, my will remains
فریاد می‌زنم، اراده‌ام باقی می‌مونه
Unbroken
نشکسته

You've gotta live your life
تو باید زندگیت رو زندگی کنی
Where eagles dare
جایی که عقاب‌ها جرأت می‌کنن
Where eagles dare
جایی که عقاب‌ها جرأت می‌کنن


This time I feel it
این بار حسش می‌کنم
I won't be defeated
شکست نخواهم خورد
I won't feel the fear to stand apart
ترسِ جدا ایستادن رو حس نخواهم کرد
This time I'll take it
این بار به دستش میارم
This time is sacred
این بار مقدسه
Reset the wounds they tore apart
زخم‌هایی که پاره کردن رو از نو تنظیم می‌کنم
Unbroken heart
قلب نشکسته
Unbroken heart
قلب نشکسته

درک بیشتر:
این ترانه، سرودی از استقامت، عزم راسخ، و بازپس‌گیری خویشتن است. "قلب نشکسته" نماد قدرتی درونی است که علی‌رغم زخم‌های گذشته ("زخم‌هایی که پاره کردند") پابرجا می‌ماند. اشاره به "آواز قو" بیانگر اعلامی نهایی و قطعی برای تغییر یا غلبه بر مشکلات است. گوینده به آینده‌ای چشم دوخته که در آن رویاها دست‌یافتنی هستند. این آهنگ درباره غلبه بر فشارهای بیرونی و ترس‌های درونی است و روایت‌های فریبنده‌ی اجتماعی را که افراد را ناکافی یا بازیچه حس می‌کنند، نقد می‌کند. فراخوان به "زندگی در جایی که عقاب‌ها جرأت می‌کنند" استعاره‌ای قدرتمند برای رسیدن به اوج، شجاعت، و رهایی از محدودیت‌ها ("بی‌باک، رو به قله"، "رها از درد وحشت و اضطراب") است و بر ایجاد مسیر خود، التیام زخم‌های گذشته و حفظ اراده‌ای شکست‌ناپذیر تأکید دارد.

✎﹏﹏﹏
⚫️ 🄿ʜᴏᴛɪᴄ 🅉ᴏɴᴇ ⚫️
09.05.202522:53
09.05.202522:53
28.04.202508:24
💿
Jerry Reed - The Bird
#Country
1982
✎﹏﹏﹏
درک بیشتر:
این ترانه داستان طنزآمیز مردی است که در یک کافه سرش کلاه می‌رود. راوی با مردی روبرو می‌شود که پرنده‌ای سخنگو و خواننده‌ی خارق‌العاده دارد که می‌تواند صدای خوانندگان مشهور کانتری را تقلید کند. راوی با دیدن فرصتی برای پولدار شدنِ آسان، با تمام پولی که دارد پرنده را می‌خرد. به محض رفتن فروشنده، پرنده نیز با خواندن آهنگی کنایه‌آمیز درباره‌ی دوباره به جاده زدن، پرواز می‌کند و راوی می‌فهمد که فریب خورده است. معنای عمیق‌تر، ورایِ داستان خنده‌دار، تفسیری سرخوشانه درباره‌ی زودباوری، تفکر آرزومندانه و جذابیتِ نقشه‌های «یک شبه پولدار شو» است؛ داستانی کلاسیک درباره‌ی چیزی که «خوب‌تر از آن است که واقعی باشد».

✎﹏﹏﹏
⚫️ 🄿ʜᴏᴛɪᴄ 🅉ᴏɴᴇ ⚫️
Shown 1 - 24 of 134
Log in to unlock more functionality.