
Анатолий Шарий

Реальний Київ | Украина

Лёха в Short’ах Long’ует

Мир сегодня с "Юрий Подоляка"

Труха⚡️Україна

Николаевский Ванёк

Инсайдер UA

Реальна Війна | Україна | Новини

Лачен пише

Анатолий Шарий

Реальний Київ | Украина

Лёха в Short’ах Long’ует

Мир сегодня с "Юрий Подоляка"

Труха⚡️Україна

Николаевский Ванёк

Инсайдер UA

Реальна Війна | Україна | Новини

Лачен пише

Анатолий Шарий

Реальний Київ | Украина

Лёха в Short’ах Long’ует

ادبیات در وضعیت پستمدرن
ارتباط با ادمین: @adm_poem
TGlist rating
0
0
TypePublic
Verification
Not verifiedTrust
Not trustedLocation
LanguageOther
Channel creation dateJun 20, 2016
Added to TGlist
Mar 05, 2025Records
05.03.202508:50
370Subscribers06.03.202523:59
100Citation index16.04.202506:31
173Average views per post16.05.202521:04
121Average views per ad post08.03.202523:59
6.02%ER16.04.202506:31
47.40%ERRGrowth
Subscribers
Citation index
Avg views per post
Avg views per ad post
ER
ERR
the media content
15.05.202504:43
📕🖊️
مومیایی طبیعی، یافته شده از باتلاقهای دانمارک، متعلق به ۲۴۰۰ سال پیش
#باستانشناسی
#ادبیات_در_وضعیت_پستمدرن
@postmodernliterature
مومیایی طبیعی، یافته شده از باتلاقهای دانمارک، متعلق به ۲۴۰۰ سال پیش
#باستانشناسی
#ادبیات_در_وضعیت_پستمدرن
@postmodernliterature
15.05.202515:07
📗☘️
فردوسی و ستایش علی (ع)
(نباشد جز از بیپدر دشمنش)
که من شهر علمم علیام در است
درست این سخن قول پیغمبر است
گواهی دهم کاین سخنها ز اوست
تو گویی دو گوشم پر آواز اوست
نبی آفتاب و صحابان چو ماه
به هم بستهٔ یکدگر راست راه
منم بندهٔ اهل بیت نبی
ستایندهٔ خاک پای وصی
حکیم این جهان را چو دریا نهاد
بر انگیخته موج از او تندباد
چو هفتاد کشتی بر او ساخته
همه بادبانها بر افراخته
یکی پهن کشتی به سان عروس
بیاراسته همچو چشم خروس
محمّد بدو اندرون با علی
همان اهل بیت نبی و ولی
خردمند کز دور دریا بدید
کرانه نه پیدا و بن ناپدید
بدانست کو موج خواهد زدن
کس از غرق بیرون نخواهد شدن
به دل گفت اگر با نبی و وصی
شوم غرقه دارم دو یار وفی
همانا که باشد مرا دستگیر
خداوند تاج و لوا و سریر
خداوند جوی می و انگبین
همان چشمهٔ شیر و ماء معین
اگر چشم داری به دیگر سرای
به نزد نبی و علی گیر جای
گرت زین بد آید گناه من است
چنین است و این دین و راه من است
بر این زادم و هم بر این بگذرم
چنان دان که خاک پی حیدرم
دلت گر به راه خطا مایل است
تو را دشمن اندر جهان خود دل است
نباشد جز از بیپدر دشمنش
که یزدان به آتش بسوزد تنش
هر آنکس که در جانش بغض علیست
از او زارتر در جهان زار کیست
نگر تا نداری به بازی جهان
نه برگردی از نیک پی همرهان
از این در سخن چند رانم همی
همانا کرانش ندانم همی
#شاهنامه
#فردوسی_طوسی
#پاسداشت_زبان_فارسی
#ادبیات_در_وضعیت_پستمدرن
@postmodernliterature
فردوسی و ستایش علی (ع)
(نباشد جز از بیپدر دشمنش)
که من شهر علمم علیام در است
درست این سخن قول پیغمبر است
گواهی دهم کاین سخنها ز اوست
تو گویی دو گوشم پر آواز اوست
نبی آفتاب و صحابان چو ماه
به هم بستهٔ یکدگر راست راه
منم بندهٔ اهل بیت نبی
ستایندهٔ خاک پای وصی
حکیم این جهان را چو دریا نهاد
بر انگیخته موج از او تندباد
چو هفتاد کشتی بر او ساخته
همه بادبانها بر افراخته
یکی پهن کشتی به سان عروس
بیاراسته همچو چشم خروس
محمّد بدو اندرون با علی
همان اهل بیت نبی و ولی
خردمند کز دور دریا بدید
کرانه نه پیدا و بن ناپدید
بدانست کو موج خواهد زدن
کس از غرق بیرون نخواهد شدن
به دل گفت اگر با نبی و وصی
شوم غرقه دارم دو یار وفی
همانا که باشد مرا دستگیر
خداوند تاج و لوا و سریر
خداوند جوی می و انگبین
همان چشمهٔ شیر و ماء معین
اگر چشم داری به دیگر سرای
به نزد نبی و علی گیر جای
گرت زین بد آید گناه من است
چنین است و این دین و راه من است
بر این زادم و هم بر این بگذرم
چنان دان که خاک پی حیدرم
دلت گر به راه خطا مایل است
تو را دشمن اندر جهان خود دل است
نباشد جز از بیپدر دشمنش
که یزدان به آتش بسوزد تنش
هر آنکس که در جانش بغض علیست
از او زارتر در جهان زار کیست
نگر تا نداری به بازی جهان
نه برگردی از نیک پی همرهان
از این در سخن چند رانم همی
همانا کرانش ندانم همی
#شاهنامه
#فردوسی_طوسی
#پاسداشت_زبان_فارسی
#ادبیات_در_وضعیت_پستمدرن
@postmodernliterature
14.05.202518:11
📕☘️
#فیه_مافیه
قومی را خدای چشمهاشان را به غفلت بست تا عمارت این عالم کنند؛ اگر بعضی را از آن عالم غافل نکنند هیچ (این) عالم آبادان نگردد. غفلت، عمارت و آبادانیها انگیزاند؛ آخر این از غفلت بزرگ میشود و دراز میگردد و چون عقل او به کمال میرسد دیگر دراز نمیشود؛ پس موجب و سبب عمارت غفلت است و سبب ویرانی هشیاریست.
اینک میگوییم از دو بیرون نیست یا بنابر حسد میگویم یا بنابر شفقت. حاشا که حسد باشد، برای آنکه حسد را ارزد حسدبردن دریغ است، تا به آنکه نیرزد چه باشد؟! الا از غایت شفقت و رحمت است که میخواهم که یار عزیز را به معنی کشم.
آوردهاند که شخصی در راه حج در بریه افتاد و تشنگی عظیم بر وی غالب شد تا از دور خیمه خُرد و کهن دید آنجا رفت کنیزکی دید؛ آواز داد آن شخص که «من مهمانم، المراد» و آنجا فرود آمد و نشست و آب خواست؛ آبش دادند که خوردن آن آب از آتش گرمتر بود و از نمک شورتر، از لب تا کام آنجا که فرو میرفت همه را میسوخت؛ این مرد از غایت شفقت در نصیحت آن زن مشغول گشت و گفت «شما را بر من حقست جهت این قدر آسایش که از شما یافتم شفقتم جوشیده است آنچ به شما گویم پاس دارید اینک بغداد نزدیک است و کوفه و واسط و غیرها اگر مبتلا باشید نشستهنشسته و غلتانغلتان میتوانید خود را آنجا رسانیدن که آنجا آبهای شیرین خنک بسیار است» و طعامهای گوناگون و حماّمها و تنعّمها و خوشیها و لذّتهای آن شهرها را برشمرد. لحظهای دیگر آن عرب بیامد که شوهرش بود تایی چند از موشانِ دشتی صید کرده بود؛ زن را فرمود که آن را پخت و چیزی از آن به مهمان دادن. مهمان چنانکه بود کور و کبود از آن تناول کرد بعد از آن در نیمشب، مهمان بیرون خیمه خفت. زن به شوهر میگوید هیچ شنیدی که این مهمان چه وصفها و حکایتها کرد؟ قصهٔ مهمان تمام بر شوهر بخواند. عرب گفت «همانا زن مشنو ازین چیزها که حسودان در عالم بسیارند چون ببینند بعضی را که به آسایش و دولتی رسیدهاند حسدها کنند و خواهند که ایشان را از آنجا آواره کنند و ازان دولت محروم کنند.».
اکنون این خلق چنینند؛ چون کسی از روی شفقت پندی دهد حمل کنند بر حسد، الا چون در وی اصلی باشد عاقبت روی به معنی آرد چون بر وی از روز الست قطرهای چکانیده باشند عاقبت آن قطره او را از تشویشها و محنتها برهاند. بیا آخر چند از ما دوری و بیگانه؟ و در میان تشویشها و سوداها! الا با قومی کسی چه سخن گوید؟ چون جنس آن نشنیدهاند از کسی و نه از شیخ خود.
#فیه_مافیه
#مولانا
#ادبیات_در_وضعیت_پستمدرن
@postmodernliterature
#فیه_مافیه
قومی را خدای چشمهاشان را به غفلت بست تا عمارت این عالم کنند؛ اگر بعضی را از آن عالم غافل نکنند هیچ (این) عالم آبادان نگردد. غفلت، عمارت و آبادانیها انگیزاند؛ آخر این از غفلت بزرگ میشود و دراز میگردد و چون عقل او به کمال میرسد دیگر دراز نمیشود؛ پس موجب و سبب عمارت غفلت است و سبب ویرانی هشیاریست.
اینک میگوییم از دو بیرون نیست یا بنابر حسد میگویم یا بنابر شفقت. حاشا که حسد باشد، برای آنکه حسد را ارزد حسدبردن دریغ است، تا به آنکه نیرزد چه باشد؟! الا از غایت شفقت و رحمت است که میخواهم که یار عزیز را به معنی کشم.
آوردهاند که شخصی در راه حج در بریه افتاد و تشنگی عظیم بر وی غالب شد تا از دور خیمه خُرد و کهن دید آنجا رفت کنیزکی دید؛ آواز داد آن شخص که «من مهمانم، المراد» و آنجا فرود آمد و نشست و آب خواست؛ آبش دادند که خوردن آن آب از آتش گرمتر بود و از نمک شورتر، از لب تا کام آنجا که فرو میرفت همه را میسوخت؛ این مرد از غایت شفقت در نصیحت آن زن مشغول گشت و گفت «شما را بر من حقست جهت این قدر آسایش که از شما یافتم شفقتم جوشیده است آنچ به شما گویم پاس دارید اینک بغداد نزدیک است و کوفه و واسط و غیرها اگر مبتلا باشید نشستهنشسته و غلتانغلتان میتوانید خود را آنجا رسانیدن که آنجا آبهای شیرین خنک بسیار است» و طعامهای گوناگون و حماّمها و تنعّمها و خوشیها و لذّتهای آن شهرها را برشمرد. لحظهای دیگر آن عرب بیامد که شوهرش بود تایی چند از موشانِ دشتی صید کرده بود؛ زن را فرمود که آن را پخت و چیزی از آن به مهمان دادن. مهمان چنانکه بود کور و کبود از آن تناول کرد بعد از آن در نیمشب، مهمان بیرون خیمه خفت. زن به شوهر میگوید هیچ شنیدی که این مهمان چه وصفها و حکایتها کرد؟ قصهٔ مهمان تمام بر شوهر بخواند. عرب گفت «همانا زن مشنو ازین چیزها که حسودان در عالم بسیارند چون ببینند بعضی را که به آسایش و دولتی رسیدهاند حسدها کنند و خواهند که ایشان را از آنجا آواره کنند و ازان دولت محروم کنند.».
اکنون این خلق چنینند؛ چون کسی از روی شفقت پندی دهد حمل کنند بر حسد، الا چون در وی اصلی باشد عاقبت روی به معنی آرد چون بر وی از روز الست قطرهای چکانیده باشند عاقبت آن قطره او را از تشویشها و محنتها برهاند. بیا آخر چند از ما دوری و بیگانه؟ و در میان تشویشها و سوداها! الا با قومی کسی چه سخن گوید؟ چون جنس آن نشنیدهاند از کسی و نه از شیخ خود.
#فیه_مافیه
#مولانا
#ادبیات_در_وضعیت_پستمدرن
@postmodernliterature
09.05.202508:04
📕🍂
هویت تاریخی در گردباد عقل کودکانه
پیش از این روسیه و انگلیس با تکه پاره کردن کشورمان که یادگار تاریخ بلند و رؤیاییمان بود، بخل و حسادتشان را به ریشههای تاریخی بینظیرمان نشان دادند و اکنون ترامپ ضلع سوم یا چهارم این جمع بخیلان تنگنظر شده است با احتساب سرزمینهای عربنشین اطراف شاخاب پارس که در صد سال اخیر صاحب هویت شدهاند. از ترامپ لمپن و فاقد ابتدائیترین سطوح فرهنگی که ابزار و مصالح کلمات و حرفهایش عقدههای جنسی و جنسیتیست و در تازهترین درافشانیهای کلامیش میفرماید: رهبران کشورها برای مذاکره با من ماتحتم را میبوسند، انتظاری غیر از بخل و حسادت و ویرانی طبقات فرهنگی نمیرود. شخصی که اسیر لمپنیسم و فرهنگ صفر درجه است، وقتی که میخواهد چیزی به اسم تفکر و اندیشه از خود بروز دهد، هیجاناتی بدوی و بکر از قبیل بخل و حسادت و ضعف درک و خودشیفتگی و در نهایت عدم درک سطوح فرهنگی برتر و انکار و ویرانکردن نمودهای فرهنگی را از خویش بروز میدهد. ترامپ الان بالای یک دهه است که لمپنیسم و ضدفرهنگبودن خود را با الفاظ بدوی و فرهنگستیزانه و زنستیزانه نمود داده است.
در این میان آنها که هر اقدام ضد ایرانی
کشورهای دیگر را به گردن داخل کشور میاندازند، باید توجه کنند که با این رفتار کودکانه، نه تنها کمکی به کشور و ملیت و تاریخ خویش نمیکنند، بلکه تشویق و دستلافی نیز به امثال ترامپ نثار میکنند و او را امیدوار میسازند که هرچه علیه مملکت ما و نمادهای تاریخی ما بنمایند، ملامت و اتهامی متوجهشان نمیشود و مردم ایران انگشت اتهام را تماما متوجه مسئولین داخل ایران خواهند نمود. و بدین ترتیب دست خارجیها را بازخواهید گذاشت تا هرچقدر میلشان کشید تاریخ ما را بکوبند و کارنامهی تاریخی ما را از صفحهی روزگار محو کنند. همانطور که ترامپ پیش از رئیسجمهور شدن به هر بهانهای این آرزویش را بیان میکرد.
وقتی مسائل مختلف را در هم مخلوط کرده و صبر و حوصلهی کافی برای سوا کردن مسائل مختلف و موقعیتهای متفاوت نداریم و همیشه میخواهیم همه چیز را یک کاسه کنیم و به عواقب و نتیجهی این یککاسه کردنها نیز نمیاندیشیم باید به سلامت مغز خود شک کنیم و همیشه انها که از توان هوشی بالاتر برخوردارند، در جزء جزء کردن مسائل و تفاوت قائل شدن بین موقعیتها و اجزاء مختلف مداقهی بیشتری میکنند.
کاربرد یکسان موقعیتهای گوناگون و دستیابی به یک نتیجهی متداول کار عوام است. برای مسأئلی جدی همچون نامهای تاریخی سرزمینمان که اینگونه دستمایهی شوخی یک کودکمغز لمپن قرار میگیرد شایسته نیست که ما نیز ولنگاری و کودکمغزی پیشه کنیم و به جای محکوم کردن رئیسجمهور ضدفرهنگ آمریکا با روشی دمدستی انگشت اتهام را به سمت داخل گرفته و با این انفعال نابخردانه مشوقی برای دیگر کشورها فراهم کنیم تا هرگونه دخل و تصرفی در تاریخ و هویت ایران ما انجام دهند. الان و در این موقعیت کنونی که مسئلهی هویتی ما بر لبهی پرتگاه قرار گرفته محکوم کردن حکومت داخل ایران نه تنها فائدهیی ندارد بلکه دست خارجیها را بازتر میکند تا هرگونه میخواهند با ما رفتار کنند. حال تنها کار نتیجهبخش این است که دست از یقهکشی از همدیگر برداریم و آنکه را اسلحه به سوی هویت ما گرفته، محکوم کنیم.
✍️طاهره صالحپور
#تاریخ_ایران
#ادبیات_در_وضعیت_پستمدرن
#طاهره_صالحپور
@postmodernliterarure
هویت تاریخی در گردباد عقل کودکانه
پیش از این روسیه و انگلیس با تکه پاره کردن کشورمان که یادگار تاریخ بلند و رؤیاییمان بود، بخل و حسادتشان را به ریشههای تاریخی بینظیرمان نشان دادند و اکنون ترامپ ضلع سوم یا چهارم این جمع بخیلان تنگنظر شده است با احتساب سرزمینهای عربنشین اطراف شاخاب پارس که در صد سال اخیر صاحب هویت شدهاند. از ترامپ لمپن و فاقد ابتدائیترین سطوح فرهنگی که ابزار و مصالح کلمات و حرفهایش عقدههای جنسی و جنسیتیست و در تازهترین درافشانیهای کلامیش میفرماید: رهبران کشورها برای مذاکره با من ماتحتم را میبوسند، انتظاری غیر از بخل و حسادت و ویرانی طبقات فرهنگی نمیرود. شخصی که اسیر لمپنیسم و فرهنگ صفر درجه است، وقتی که میخواهد چیزی به اسم تفکر و اندیشه از خود بروز دهد، هیجاناتی بدوی و بکر از قبیل بخل و حسادت و ضعف درک و خودشیفتگی و در نهایت عدم درک سطوح فرهنگی برتر و انکار و ویرانکردن نمودهای فرهنگی را از خویش بروز میدهد. ترامپ الان بالای یک دهه است که لمپنیسم و ضدفرهنگبودن خود را با الفاظ بدوی و فرهنگستیزانه و زنستیزانه نمود داده است.
در این میان آنها که هر اقدام ضد ایرانی
کشورهای دیگر را به گردن داخل کشور میاندازند، باید توجه کنند که با این رفتار کودکانه، نه تنها کمکی به کشور و ملیت و تاریخ خویش نمیکنند، بلکه تشویق و دستلافی نیز به امثال ترامپ نثار میکنند و او را امیدوار میسازند که هرچه علیه مملکت ما و نمادهای تاریخی ما بنمایند، ملامت و اتهامی متوجهشان نمیشود و مردم ایران انگشت اتهام را تماما متوجه مسئولین داخل ایران خواهند نمود. و بدین ترتیب دست خارجیها را بازخواهید گذاشت تا هرچقدر میلشان کشید تاریخ ما را بکوبند و کارنامهی تاریخی ما را از صفحهی روزگار محو کنند. همانطور که ترامپ پیش از رئیسجمهور شدن به هر بهانهای این آرزویش را بیان میکرد.
وقتی مسائل مختلف را در هم مخلوط کرده و صبر و حوصلهی کافی برای سوا کردن مسائل مختلف و موقعیتهای متفاوت نداریم و همیشه میخواهیم همه چیز را یک کاسه کنیم و به عواقب و نتیجهی این یککاسه کردنها نیز نمیاندیشیم باید به سلامت مغز خود شک کنیم و همیشه انها که از توان هوشی بالاتر برخوردارند، در جزء جزء کردن مسائل و تفاوت قائل شدن بین موقعیتها و اجزاء مختلف مداقهی بیشتری میکنند.
کاربرد یکسان موقعیتهای گوناگون و دستیابی به یک نتیجهی متداول کار عوام است. برای مسأئلی جدی همچون نامهای تاریخی سرزمینمان که اینگونه دستمایهی شوخی یک کودکمغز لمپن قرار میگیرد شایسته نیست که ما نیز ولنگاری و کودکمغزی پیشه کنیم و به جای محکوم کردن رئیسجمهور ضدفرهنگ آمریکا با روشی دمدستی انگشت اتهام را به سمت داخل گرفته و با این انفعال نابخردانه مشوقی برای دیگر کشورها فراهم کنیم تا هرگونه دخل و تصرفی در تاریخ و هویت ایران ما انجام دهند. الان و در این موقعیت کنونی که مسئلهی هویتی ما بر لبهی پرتگاه قرار گرفته محکوم کردن حکومت داخل ایران نه تنها فائدهیی ندارد بلکه دست خارجیها را بازتر میکند تا هرگونه میخواهند با ما رفتار کنند. حال تنها کار نتیجهبخش این است که دست از یقهکشی از همدیگر برداریم و آنکه را اسلحه به سوی هویت ما گرفته، محکوم کنیم.
✍️طاهره صالحپور
#تاریخ_ایران
#ادبیات_در_وضعیت_پستمدرن
#طاهره_صالحپور
@postmodernliterarure
13.05.202520:14
📕🍁
عاشقانت بر تو تحفه اگر جان آرند
به سر تو همی تحفه به کرمان آرند
منسوب به سنائی غزنوی
@postmodernliterature
عاشقانت بر تو تحفه اگر جان آرند
به سر تو همی تحفه به کرمان آرند
منسوب به سنائی غزنوی
@postmodernliterature
14.05.202518:39
📕🍂
#سخن_عاشق
نخستین چیزی که عاشقاش میشویم یک تابلو است. زیرا «عشق با نگاه اول» مستلزم همین جلوهی ناگهان خواهد بود(آنچه مرا بیاختیار، اسیر تقدیر، مجذوب و دلباخته میکند): و از بین همهی آرایشهای اوضاع این همان تابلو است که بیش و پیش از همه به چشم من میآید:
پردهیی کنار میرود، آنچه تاکنون هرگز هویدا نشده، سراسر مکشوف میشود، چشم را خیره میکند: آنچه بیدرنگ جلوه میکند، همچون رؤیایی به واقعیت پیوسته مینماید: من عازم شدهام: تابلو آن ابژهیی را که دارم عاشقاش میشوم، تقدیس میکند.
#سخن_عاشق
#رولان_بارت
ترجمهی #پیام_یزدانجو
@postmodernliterature
#سخن_عاشق
نخستین چیزی که عاشقاش میشویم یک تابلو است. زیرا «عشق با نگاه اول» مستلزم همین جلوهی ناگهان خواهد بود(آنچه مرا بیاختیار، اسیر تقدیر، مجذوب و دلباخته میکند): و از بین همهی آرایشهای اوضاع این همان تابلو است که بیش و پیش از همه به چشم من میآید:
پردهیی کنار میرود، آنچه تاکنون هرگز هویدا نشده، سراسر مکشوف میشود، چشم را خیره میکند: آنچه بیدرنگ جلوه میکند، همچون رؤیایی به واقعیت پیوسته مینماید: من عازم شدهام: تابلو آن ابژهیی را که دارم عاشقاش میشوم، تقدیس میکند.
#سخن_عاشق
#رولان_بارت
ترجمهی #پیام_یزدانجو
@postmodernliterature


12.05.202517:02
📕🍂
زمین به دور خودش مادی میچرخد
به دور عرفانیاش ماه حلیم
پشت ابر است
زمان برای تخدیر زمین میریزد
وتلمیح ابروان جهان فرا رفته
دندههایش چپ و پهلو گرفت
مرا جدا کرد
دانهای در شورهزار افکند
خاکستر ذهن مصور همراهی نمیکند
چه کسی میتواند
انعکاس دستهای نوظهورت را
با آینه مطرح کند
نیز کسی نمیتواند برای گندمزار
آواز فراموشی بخواند
پرده به روی روز بعد
کشیدگی عضلات کشید
و خمیدگی نور بیشتر خاموش شد.
طاهره صالحپور
#شعر_آزاد
#ادبیات_در_وضعیت_پستمدرن
@postmodernliterature
زمین به دور خودش مادی میچرخد
به دور عرفانیاش ماه حلیم
پشت ابر است
زمان برای تخدیر زمین میریزد
وتلمیح ابروان جهان فرا رفته
دندههایش چپ و پهلو گرفت
مرا جدا کرد
دانهای در شورهزار افکند
خاکستر ذهن مصور همراهی نمیکند
چه کسی میتواند
انعکاس دستهای نوظهورت را
با آینه مطرح کند
نیز کسی نمیتواند برای گندمزار
آواز فراموشی بخواند
پرده به روی روز بعد
کشیدگی عضلات کشید
و خمیدگی نور بیشتر خاموش شد.
طاهره صالحپور
#شعر_آزاد
#ادبیات_در_وضعیت_پستمدرن
@postmodernliterature


14.05.202514:42
📕🍃
#رابرت_دنیرو
@postmodernliterature
#رابرت_دنیرو
@postmodernliterature
16.05.202518:13
تبریک به استاد جهاندیده گرامی بابت افتتاح کتابفروشیشان
امید که از کتابفروشیشان و سلیقهی موسعشان در ارایهی کتاب بهره ببریم و همانطور که در تلگرام معرف خوبی در جهت ارایه و فهرستبندی ادبیات هستند، مطمئنا در کتابفروشیشان نیز با گستردگی عناوین و موضوع در ادبیات مواجه خواهیم شد.
با آرزوی موفقیت برایشان
#ادبیات_در_وضعیت_پستمدرن
@postmodernliterature
امید که از کتابفروشیشان و سلیقهی موسعشان در ارایهی کتاب بهره ببریم و همانطور که در تلگرام معرف خوبی در جهت ارایه و فهرستبندی ادبیات هستند، مطمئنا در کتابفروشیشان نیز با گستردگی عناوین و موضوع در ادبیات مواجه خواهیم شد.
با آرزوی موفقیت برایشان
#ادبیات_در_وضعیت_پستمدرن
@postmodernliterature
09.05.202506:53
📘☘️🍃
درایه پارسا
دو هزار و پانصد سال پیش کتیبهای از داریوش هخامنشی در توصیف خلیج فارس یا دریای پارس با عبارت «درایه تیه هچا پارسا آئیتی» یعنی دریایی که از سرزمین پارس میآید، منقوش شد و نمونهای از آن در تنگهی سوئز در مصر برجای مانده.
#خلیج_فارس
#دریای_پارس
#درایه_پارسا
#شاخاب_پارس
#ادبیات_در_وضعیت_پستمدرن
@postmodernliterarure
درایه پارسا
دو هزار و پانصد سال پیش کتیبهای از داریوش هخامنشی در توصیف خلیج فارس یا دریای پارس با عبارت «درایه تیه هچا پارسا آئیتی» یعنی دریایی که از سرزمین پارس میآید، منقوش شد و نمونهای از آن در تنگهی سوئز در مصر برجای مانده.
#خلیج_فارس
#دریای_پارس
#درایه_پارسا
#شاخاب_پارس
#ادبیات_در_وضعیت_پستمدرن
@postmodernliterarure
10.05.202520:26
📕🍂
قانون پایستگی نور
رها کردهام هرچه را که دستاویز بودن است
صبح در ابر خویش ملهوف است
همچون پوشیدن نور بر مفهوم رقیق باران
در سمتی که قانون پایستگیات متهوّر میشود
نگاه زهرآلود گاهشمار
احاطهام میکند
ماه سنگین شده بر طاقچهٔ آسمان
شب را پارو میکند
شبی که گوهری درخشان را در تاریکی چال کرده است
نور در چشمهایت ریشه کرده
و فراموشی دستپرودهٔ اوست
معیار بودنت جهان تهمانده را دور انداخته است
تاریکی بخیلتر از آن است که درخشندگیات را به یاد آورد.
طاهره صالحپور
#شعر_آزاد
#ادبیات_در_وضعیت_پستمدرن
#طاهره_صالحپور
@postmodernliterature
قانون پایستگی نور
رها کردهام هرچه را که دستاویز بودن است
صبح در ابر خویش ملهوف است
همچون پوشیدن نور بر مفهوم رقیق باران
در سمتی که قانون پایستگیات متهوّر میشود
نگاه زهرآلود گاهشمار
احاطهام میکند
ماه سنگین شده بر طاقچهٔ آسمان
شب را پارو میکند
شبی که گوهری درخشان را در تاریکی چال کرده است
نور در چشمهایت ریشه کرده
و فراموشی دستپرودهٔ اوست
معیار بودنت جهان تهمانده را دور انداخته است
تاریکی بخیلتر از آن است که درخشندگیات را به یاد آورد.
طاهره صالحپور
#شعر_آزاد
#ادبیات_در_وضعیت_پستمدرن
#طاهره_صالحپور
@postmodernliterature


16.05.202518:15
به سوی خوانش دست اول📚
#حسین_رسول_زاده
۰۰۰ رابطه خوانش های دست دوم با کتاب های دست اول، رابطه ای معکوس است. در هر خوانشی، کتاب کهنه تر و مندرس تر می شود اما دریافت های ما از آن، جدیدتر و عمیق تر. در هر خوانشی، کتاب، دست دوم و دریافت های ما دست اول می شوند.
بنابر این اولین خوانش های ما از کتاب های نویی که خریداری می کنیم همواره خوانش هایی دست دوم است که در خوانش های بعدی به سوی خوانش های دست اول فرا می رویند. با این همه، خوانش های دست اول، در خوانش های بعدی فرو می پاشد و بنابراین خوانش دست اول، شوق آفرین ولی دست نیافتنی ست؛
ما هیچگاه نمی توانیم به خوانش دست اول دست یابیم...
🔺برای دیدن متن کامل مقاله به مجله تجربه شماره ۶۴ سال ۱۳۹۸ با عنوان" از کتاب رهایی نداریم" مراجعه کنید🔻
تصویر : عصر روز گذشته، در کتابفروشی کتاب های دست دوم چوبک، ساعتی در جوار دکتر سینا جهاندیده.
از راست : علی پیرنهاد، دکتر سینا جهاندیده، حسین رسول زاده
@neveshtankhanemanast
#حسین_رسول_زاده
۰۰۰ رابطه خوانش های دست دوم با کتاب های دست اول، رابطه ای معکوس است. در هر خوانشی، کتاب کهنه تر و مندرس تر می شود اما دریافت های ما از آن، جدیدتر و عمیق تر. در هر خوانشی، کتاب، دست دوم و دریافت های ما دست اول می شوند.
بنابر این اولین خوانش های ما از کتاب های نویی که خریداری می کنیم همواره خوانش هایی دست دوم است که در خوانش های بعدی به سوی خوانش های دست اول فرا می رویند. با این همه، خوانش های دست اول، در خوانش های بعدی فرو می پاشد و بنابراین خوانش دست اول، شوق آفرین ولی دست نیافتنی ست؛
ما هیچگاه نمی توانیم به خوانش دست اول دست یابیم...
🔺برای دیدن متن کامل مقاله به مجله تجربه شماره ۶۴ سال ۱۳۹۸ با عنوان" از کتاب رهایی نداریم" مراجعه کنید🔻
تصویر : عصر روز گذشته، در کتابفروشی کتاب های دست دوم چوبک، ساعتی در جوار دکتر سینا جهاندیده.
از راست : علی پیرنهاد، دکتر سینا جهاندیده، حسین رسول زاده
@neveshtankhanemanast
Reposted from:
تبارشناسی کتاب

16.05.202518:06
اواخر دههی هفتاد مجوز انتشارات چوبک رشت را گرفتم تا میانهی دههی هشتاد هم کتابفروشی داشتم هم انتشارات؛ اما به دلیل اتفاقی اقتصادی دچار فروپاشی شدم. اکنون بعد بیست سال و پس از فراغت از سی و اندی سال تدریس ادبیات در مدارس و دانشگاه میخواهم باز به گوشهی دنج کتابفروشی باز گردم. این کتابفروشی، کتابفروشی کتابهای دست دوم است. بخش عظیمی از این کتابها همان کتابهایی خواهد بود که بیش از سه دهه آرام آرام و تک به تک، با لمس تمام ورقها و سطرها جمع شدهاند. دیگر نمیتوانم حجم عظیم انباشت این کتابها را تاب آورم زیرا زمانه، زمانه دیگر است و عمری از من گذشته است؛ بگذار به خانهی دوستان دیگر بروند و دست و دل مردمی دیگر را لمس کنند. کتابفروشی چوبک از میانهی اردیبهشت ۱۴۰۴ کار خود را آغاز کرده و به زودی کتابهای دست دوم را در فضاهای مجازی هم (تلگرام و اینستاگرام) به نمایش خواهد گذاشت تا همه امکان خرید داشته باشند.
سینا جهاندیده
@tabarshenasi_ketab
سینا جهاندیده
@tabarshenasi_ketab
Log in to unlock more functionality.