21.04.202518:13
یهو به خودت میای می بینی دیگه اصلا برای دل خودت زندگی نمی کنی و فقط به این در و اون در می زنی که اطرافیانت با حرف هاشون بهت برچسب ضعیف بودن و توانایی نداشتن رو نزنن
از یه جایی به بعد دیگه دنبال این نیستی که سَرِت جلوی خودت بالا باشه، فقط می خوای جلوی بقیه سرافکنده نشده باشی...
✍الف.حا.عین
از یه جایی به بعد دیگه دنبال این نیستی که سَرِت جلوی خودت بالا باشه، فقط می خوای جلوی بقیه سرافکنده نشده باشی...
✍الف.حا.عین
03.04.202520:31
شب را سَر بِکِش که بدانی به راستی مستی چیست، هر آنچه که از گفتنش واهمه داشته باشی از قلبَت سرازیر می شود...
✍الف.حا.عین
✍الف.حا.عین
31.03.202518:05
زندگی کردن به جز پول به دل خوش هم نیاز داره...
✍الف.حا.عین
✍الف.حا.عین
27.03.202514:57
خاصیتی که " اشتباه کردن " داره اینه که بار اول که می خوای انجامش بدی، از هر وقت دیگه ای برات سخت تره
بعد از اون هر بار که تکرارش کنی، برات راحت تر و راحت تر و راحت تر میشه
بعدش دیگه برات عادی میشه
و در نهایت حتی اون اشتباه رو لازمه ی زندگیت می دونی
این همون چیزیه که " بخشیدن " رو برای آدم ها خیلی سخت می کنه...
✍الف.حا.عین
بعد از اون هر بار که تکرارش کنی، برات راحت تر و راحت تر و راحت تر میشه
بعدش دیگه برات عادی میشه
و در نهایت حتی اون اشتباه رو لازمه ی زندگیت می دونی
این همون چیزیه که " بخشیدن " رو برای آدم ها خیلی سخت می کنه...
✍الف.حا.عین
12.04.202519:40
ترجیحِ رابطه های منفعت گونه به عشق
خانه های سوت و کور
قلب های سرد، یخ زده و مضطرب
روان های پریشان
به راستی نام این روزها جوانی بود؟...
✍الف.حا.عین
خانه های سوت و کور
قلب های سرد، یخ زده و مضطرب
روان های پریشان
به راستی نام این روزها جوانی بود؟...
✍الف.حا.عین
02.04.202522:29
آره همه چیز گذشت، اما چجوری گذشت؟
همه ی اون لحظه ها مهم بودن
همه ی اون لحظه هایی که ترسیدیم، گریه کردیم، مضطرب شدیم، کابوس دیدیم، از خواب پریدیم، تپش قلب گرفتیم و بهمون بی احترامی شد
همه ی اون لحظه هایی که نباید یه چیزهایی رو می دیدیم ولی به وضوح دیدیم، نباید یه چیزهایی رو می شنیدیم ولی با صدای رسا شنیدیم
همه ی اون لحظه ها آرامش و زندگی ای بودن که حقمون بود ولی به ناحق لگدمال شدن...
✍الف.حا.عین
همه ی اون لحظه ها مهم بودن
همه ی اون لحظه هایی که ترسیدیم، گریه کردیم، مضطرب شدیم، کابوس دیدیم، از خواب پریدیم، تپش قلب گرفتیم و بهمون بی احترامی شد
همه ی اون لحظه هایی که نباید یه چیزهایی رو می دیدیم ولی به وضوح دیدیم، نباید یه چیزهایی رو می شنیدیم ولی با صدای رسا شنیدیم
همه ی اون لحظه ها آرامش و زندگی ای بودن که حقمون بود ولی به ناحق لگدمال شدن...
✍الف.حا.عین
30.03.202513:29
کنارم بشین و هیچ مگو
قلبم تماشای سکوتَت را تمنا می کند...
✍الف.حا.عین
قلبم تماشای سکوتَت را تمنا می کند...
✍الف.حا.عین
27.03.202514:52
بعضی وقت ها ادامه ندادن نشونه ی ضعیف بودن نیست
آدم ها یه جوری خسته ات کردن که دیگه توانی برای ادامه دادن نداری...
✍الف.حا.عین
آدم ها یه جوری خسته ات کردن که دیگه توانی برای ادامه دادن نداری...
✍الف.حا.عین
08.04.202517:02
باور کن من در طول روز خیلی بیشتر از حد معمول توی افکار خودم به خودم حس ناکافی بودن میدم، خودم رو سرزنش می کنم و اعتماد به نفس خودم رو تخریب می کنم
پس دیگه نیازی ندارم که تو بیای من رو نصیحت کنی و با این آدم و اون آدم مقایسه ام کنی
اگه می تونی بیا حالم رو بپرس، اگر هم نمی تونی رهام کن...
✍الف.حا.عین
پس دیگه نیازی ندارم که تو بیای من رو نصیحت کنی و با این آدم و اون آدم مقایسه ام کنی
اگه می تونی بیا حالم رو بپرس، اگر هم نمی تونی رهام کن...
✍الف.حا.عین
02.04.202516:39
اول تکلیفتون رو با زندگی خودتون مشخص کنید بعد وارد زندگی یه آدم دیگه بشید
باور کنید آدم ها اسباب بازی نیستن که بی تفاوت باهاشون بازی کنید و هر وقت خسته شدید یا حوصله تون سر رفت دوباره بذارینشون گوشه ی کمد خاک بخورن
آدم ها روح، روان و احساس دارن
غیرانسانی ترین کاری که می تونید انجام بدید اینه که با روح یه آدم بازی کنید و روانش رو له کنید...
✍الف.حا.عین
باور کنید آدم ها اسباب بازی نیستن که بی تفاوت باهاشون بازی کنید و هر وقت خسته شدید یا حوصله تون سر رفت دوباره بذارینشون گوشه ی کمد خاک بخورن
آدم ها روح، روان و احساس دارن
غیرانسانی ترین کاری که می تونید انجام بدید اینه که با روح یه آدم بازی کنید و روانش رو له کنید...
✍الف.حا.عین
28.03.202514:55
زندگی را به قدرِ کافی تکاندم، زیر و رویَش کردم
بعضی از غم ها آنچنان کهنه، ماندگار و همیشگی اند که به انتهای جانَش چَنبره زنده بودند
نمی توانم آنگونه که قلبم بالا و پایین می پَرد زندگی کنم
فقط شاید نهایتا بِتَوان اندکی آن را قابل تحمل تر کرد...
✍الف.حا.عین
بعضی از غم ها آنچنان کهنه، ماندگار و همیشگی اند که به انتهای جانَش چَنبره زنده بودند
نمی توانم آنگونه که قلبم بالا و پایین می پَرد زندگی کنم
فقط شاید نهایتا بِتَوان اندکی آن را قابل تحمل تر کرد...
✍الف.حا.عین
26.03.202521:43
حقیقت تنها چیزیه که مجبورت می کنه به خاطرش اشک بریزی...
✍الف.حا.عین
✍الف.حا.عین
05.04.202517:34
به هنگامِ بودنت نمی دانستی که بمانی یا بروی، که باشی یا نباشی
و به وقتِ نبودنت من نمی دانم که رفته ای یا مانده ای
رفته ای از کنارم و مانده ای در خیالم
کاش یا می رفتی و یا می ماندی، کاش میانِ این دو نمی ایستادی...
✍الف.حا.عین
و به وقتِ نبودنت من نمی دانم که رفته ای یا مانده ای
رفته ای از کنارم و مانده ای در خیالم
کاش یا می رفتی و یا می ماندی، کاش میانِ این دو نمی ایستادی...
✍الف.حا.عین
01.04.202510:51
شجاعت جرئت نمی خواد، ناچاری می خواد...
✍الف.حا.عین
✍الف.حا.عین
27.03.202515:07
به کلمه ی " مرداب " فکر می کردم
کلمه ی عجیبیه
کلمه ی " آب " خودش آدم رو یاد نشاط، شادابی و سرزندگی میندازه
ولی کلمه ی مرداب به معنی آب راکد، آب ساکن و یا در اصطلاح عامیانه به معنی آبِ مرده ست
این نشون میده که هر ویژگی خوبی هر چقدر هم که عمیق توی وجودت باشه، آدم ها می تونن باهات کاری کنن که اون ویژگی توی وجودت از بین بره و بمیره...
✍الف.حا.عین
کلمه ی عجیبیه
کلمه ی " آب " خودش آدم رو یاد نشاط، شادابی و سرزندگی میندازه
ولی کلمه ی مرداب به معنی آب راکد، آب ساکن و یا در اصطلاح عامیانه به معنی آبِ مرده ست
این نشون میده که هر ویژگی خوبی هر چقدر هم که عمیق توی وجودت باشه، آدم ها می تونن باهات کاری کنن که اون ویژگی توی وجودت از بین بره و بمیره...
✍الف.حا.عین
Shown 1 - 15 of 15
Log in to unlock more functionality.