20.04.202503:44
صبح و مدرسه
توی مسیر تا تونستم fleet foxes گوش دادم و به خودم گفتم حالا که غم اومده بمونه تو انکارش نکن.
توی مسیر تا تونستم fleet foxes گوش دادم و به خودم گفتم حالا که غم اومده بمونه تو انکارش نکن.


15.04.202521:57


15.04.202512:51
دارم به این فکر میکنم مگه زندگی چهقدر سخت میتونه باشه که من حتی خستم برم سمت قلممو و رنگ؟


20.04.202503:42


15.04.202521:42


23.03.202521:20
"شوم"
16.04.202515:39
با هرچیزی که دم دستم بود کشیدم و کشیدم، باز بهم ثابت شد که رنگ هم از پس من برنمیاد
15.04.202513:04
گفتی مرا در یکی از بومهایت نقاشی میکنی اما قلمموهایت رنگ نداشتند.
23.03.202521:10
داشتم زندگیم رو میگذروندم و تو تصمیم گرفتی این رو بندازی توی سرم، تو تصمیمت رو خرج زدن حرفهایی به من میکنی که هیچ پشتشون نیست، و من هاج و واج میمونم و به تاثیر کلمات فکر میکنم درحالی که خبری از قلب من توی فکر تو نیست


15.04.202522:08
15.04.202512:55
«نمیخوام از چایی برسم به قهوه!»
Shown 1 - 11 of 11
Log in to unlock more functionality.