بغل خرسی🧸
30.04.202517:40
امروز استاد روحانی که همیشه به‌زحمت بیشتر از یک ساعت توی کلاس می‌موند، یک ساعت و چهل دقیقه تدریس کرد. هر یک دقیقه‌ای که از کلاس می‌گذشت و استاد درس رو تموم نمی‌کرد، می‌خواستم از خوشحالی روی صندلیم برقصم😭
جدی چطوری ممکنه انقدر دوست‌داشتنی باشه؟
جدی چطوری ممکنه انقدر دوست‌داشتنی باشه؟
13.04.202520:19
فکر کنم انقدر دردم گرفت چون خودم اونی هستم که اضافه‌کاری می‌کنه و بعد بخاطرش منت می‌ذاره. به زور محبت می‌کنه و بعد منتظر می‌مونه آدما بپرستنش!
وقتی هم احساس می‌کنه به اندازه‌ی کافی ازش قدردانی نشده، طلبکار و شاکی و دراماکویین می‌شه که ای مردم، من فلان کردم و بهمان کردم و کسی ندید :/
وقتی هم احساس می‌کنه به اندازه‌ی کافی ازش قدردانی نشده، طلبکار و شاکی و دراماکویین می‌شه که ای مردم، من فلان کردم و بهمان کردم و کسی ندید :/
13.04.202519:55
آخه نمی‌فهمم واقعا!
یعنی چی که تو می‌تونی توی هر جمعی بهم بگی بوزینه، میمون، حیوون، دراز، نردبون، بی‌خاصیت و...، غرور و شخصیتم رو خرد کنی، هر جور دوست‌داشتی و هر مقداری که صلاح دونستی توی زندگیم دخالت کنی، بخاطرش منت هم سرم بذاری، ولی وقتی من بهت بگم: «منم مثل تو هیچی نشدم»، وقتی بگم: «بخاطر محبتی که بهم کردی منت نذار»، از حد گذشتم و بی‌احترامی کردم و باید لال می‌موندم؟؟؟ وا!
یعنی چی که تو می‌تونی توی هر جمعی بهم بگی بوزینه، میمون، حیوون، دراز، نردبون، بی‌خاصیت و...، غرور و شخصیتم رو خرد کنی، هر جور دوست‌داشتی و هر مقداری که صلاح دونستی توی زندگیم دخالت کنی، بخاطرش منت هم سرم بذاری، ولی وقتی من بهت بگم: «منم مثل تو هیچی نشدم»، وقتی بگم: «بخاطر محبتی که بهم کردی منت نذار»، از حد گذشتم و بی‌احترامی کردم و باید لال می‌موندم؟؟؟ وا!
12.04.202518:11
من اگه بفهمم این اُدبا چرا باید کتاب آموزشی رو با نثری بنویسند که خودشون مجبور بشند تهش واژه‌نامه بیارند، نصف مشکلات زندگیم حل می‌شه.
24.03.202521:48
15.04.202521:10
ترجیحا با دیوان🙂↕️
13.04.202520:10
اگه قراره دلخور بشی، از خودت بشو که اون کار اشتباه رو انجام دادی. نه از من که به روت میارمش.
13.04.202519:45
آخرین بار بعد از اینکه لیلا اون سیلی رو توی گوش پدرش زد، به مامان گفته بودم: «بزرگتر و کوچیکتر نداره. آدم باید خودش احترام خودش رو نگه داره.»
یک هفته با هر بهونه‌ی مربوط و نامربوطی بحثمون کشیده شد به اون جمله و انقدر دعوا کردیم که جفتمون خسته شدیم.
امشب دوباره همون جمله رو تکرار کردم و توی همین چند دقیقه به اندازه‌ی کل اون یک‌هفته دعوا کردیم و الان داریم مراحل جدید رو باز می‌کنیم. عالی!
یک هفته با هر بهونه‌ی مربوط و نامربوطی بحثمون کشیده شد به اون جمله و انقدر دعوا کردیم که جفتمون خسته شدیم.
امشب دوباره همون جمله رو تکرار کردم و توی همین چند دقیقه به اندازه‌ی کل اون یک‌هفته دعوا کردیم و الان داریم مراحل جدید رو باز می‌کنیم. عالی!
11.04.202512:32
چند روزه وضعیت روانیم فقط بهم اجازه‌ی وقت تلف کردن می‌ده.
نه اینجوری که مثلا فقط نتونم کارهای سخت و انرژی‌بر مثل درس خوندن رو انجام بدم. اینجوری که هرکاری که بهم حس خوبی بده و بعد از انجام دادنش نتونم بگم «طهورا خاک تو سرت»، خارج از دایره‌ی توانم قرار گرفته.
نمی‌تونم آشپزی کنم، نمی‌تونم آهنگ گوش کنم، نمی‌تونم یه بیت شعر یا به خط کتاب بخونم، نمی‌تونم چیزی ببافم، نمی‌تونم فیلم خوب ببینم، نمی‌تونم بنویسم یا حتی نمی‌تونم با کسی صحبت کنم.
فکر می‌کنم شاید زیادی خسته شدم و باید به خودم استراحت بدم. اما این ناتوانی هزاربار خسته‌ترم کرده.
نه اینجوری که مثلا فقط نتونم کارهای سخت و انرژی‌بر مثل درس خوندن رو انجام بدم. اینجوری که هرکاری که بهم حس خوبی بده و بعد از انجام دادنش نتونم بگم «طهورا خاک تو سرت»، خارج از دایره‌ی توانم قرار گرفته.
نمی‌تونم آشپزی کنم، نمی‌تونم آهنگ گوش کنم، نمی‌تونم یه بیت شعر یا به خط کتاب بخونم، نمی‌تونم چیزی ببافم، نمی‌تونم فیلم خوب ببینم، نمی‌تونم بنویسم یا حتی نمی‌تونم با کسی صحبت کنم.
فکر می‌کنم شاید زیادی خسته شدم و باید به خودم استراحت بدم. اما این ناتوانی هزاربار خسته‌ترم کرده.
24.03.202520:41
اینا از وداع با ۰۳ مونده🫠
14.04.202506:27
13.04.202520:09
آها یه چیز دیگه؛
من فکر می‌کنم این اشتباهه که اگه کسی به نظرمون آدم خوبیه، بخاطر کار بدی که در حق بقیه انجام می‌ده، تذکر نگیره.
منظورم اینه که درسته تو نیت خوبی داری. تو دوستم داری. و تو نمی‌خوای بهم آسیب بزنی. ولی وقتی داری انجامش میدی، کمترین حق من اینه که بتونم بهت اعتراض کنم.
من فکر می‌کنم این اشتباهه که اگه کسی به نظرمون آدم خوبیه، بخاطر کار بدی که در حق بقیه انجام می‌ده، تذکر نگیره.
منظورم اینه که درسته تو نیت خوبی داری. تو دوستم داری. و تو نمی‌خوای بهم آسیب بزنی. ولی وقتی داری انجامش میدی، کمترین حق من اینه که بتونم بهت اعتراض کنم.
Reposted from:
༊·˚ققنوس ˳✧༚
13.04.202519:40
اگه بعد از این بحث خانوادگی تو هم تپش قلب گرفتی و صداشون تو سرته، سلام.
27.03.202519:49
پایتخت از محدود سریال‌هاییه که همیشه تا آخرین ثانیه تیتراژش رو تماشا کردم.
24.03.202520:41
13.04.202520:21
نکن طهورا خانم! زشته! عیبه!
13.04.202519:55
نه دوستان من مسئله‌ی شخصی دارم😭😂
13.04.202514:41
تو معاونت فرهنگی همه صدام می‌کنن «دتر» 😭
12.04.202518:13
فخر زبان‌دانی‌ات را بسیار گران فروختی برادر!
حال دیگر رها کن🙏🏻
حال دیگر رها کن🙏🏻
24.03.202523:27
حالا شما به کسی نگید. ولی بعضی وقت‌ها یه جمله‌هایی می‌گم که خودم تا چند روز بهشون فکر می‌کنم و بخاطرشون برای خودم دست می‌زنم.
24.03.202520:35
اِ الان یادم افتاد
Shown 1 - 24 of 33
Log in to unlock more functionality.