04.05.202507:27
«گویندهای که از زبان خدا حرف میزند مثل آن حرف ربط است؛ آن وسط، افتاده است، خودش وجود ندارد. ... حاکم در جامعه اسلامی، همزه وصل است، خودش هیچکاره است.»
|رهبر انقلاب. تفسیر سوره جمعه . آیه ۱ و ۲|
کناش|حمیدرضا میررکنی
|رهبر انقلاب. تفسیر سوره جمعه . آیه ۱ و ۲|
کناش|حمیدرضا میررکنی
29.04.202519:41
23.04.202519:08
🔺|گزارشی از عصر امام جعفر صادق(ع)|
حسن بن علی الوشّاء در ضمن تعریف ماجرایی درباره مسجد کوفه میگوید:
«فاني أدركت في هذا المسجد تسعمائة شيخ كل يقول حدثني جعفر بن محمد.»(رجال النجاشی: ۴۰) یعنی «در مسجد کوفه ۹۰۰ شیخ دیدم که همگی میگفتند «جعفر بن محمد ما را حدیث فرمود».»
این گزارش گویای گستره عجیب تعلیم و تعلمهای حضرت در خود عصر حیات مادیشان است؛ روحیفداه.
کناش|حمیدرضا میررکنی
حسن بن علی الوشّاء در ضمن تعریف ماجرایی درباره مسجد کوفه میگوید:
«فاني أدركت في هذا المسجد تسعمائة شيخ كل يقول حدثني جعفر بن محمد.»(رجال النجاشی: ۴۰) یعنی «در مسجد کوفه ۹۰۰ شیخ دیدم که همگی میگفتند «جعفر بن محمد ما را حدیث فرمود».»
این گزارش گویای گستره عجیب تعلیم و تعلمهای حضرت در خود عصر حیات مادیشان است؛ روحیفداه.
کناش|حمیدرضا میررکنی
18.04.202518:00
🔺|امنیت فرع بر بسط توحید است؛ نه بالعکس|
آن مسلمینی که در دامِ دوگانِ کاذبِ «جنگ/زندگی» گرفتارند، این دو گان کاذب را بر قرآن و معارف هم حاکم میکنند و بعد از آن اسلام را میخوانند و تقریر میکنند. از آرمان «زندگی نرمال» دفاع میکنند با این فهم میگویند: «آقاجان نمیشود در جنگ و نزاع ملت را مسلمان کرد و ... ببینید رسول خدا صلح کرد و بعد مبلغ فرستاد! زیر سایه جنگ نمیشود اسلام را بسط داد. باید در امن و صلح ملت و جهانیان را به اسلام و توحید فراخواند.» گویی که این اسلام عزیز است که زاده امنیت(=زندگی نرمال) است.
البته که امنیت یکی از مولفههای مهم در رشد جوامع و صد البته عاملی کارساز در بسط توحید است. یعنی در شرایط صلح امکان تعمیق معارف و تبلیغ معارف فراهم است و این را نباید انکار کرد. اما نباید فراموش کرد که چنین امنیتی( و چنین فرصت تبلیغی) همواره موقتی و سطحی است. ریشه هر ناامنی در هرجای از مملکتِ بیرون و درون، شرک و کفر است و ریشه هر امنیت پایدار و اصیلی ایمان و توحید. حال میشود در صلح و سازش با مشرکان و ارزشهایشان، توحید را بسط داد؟! مهمترین دلیل ما بر این مطلب بیان قرآن عزیز است؛
«وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ هَٰذَا الْبَلَدَ آمِنًا وَاجْنُبْنِي وَبَنِيَّ أَنْ نَعْبُدَ الْأَصْنَامَ»(ابراهیم/۳۵)
در این آیه شریفه گویی بالاترین ناامنی، شرک و «عبادت اصنام» ذکر شده است؛ جالب است که حضرت ابراهیم نگرانیشان رخنه فرهنگ شرک در فرزندانشان است و نه خود مشرکان. در آیه بعدی این مطلب صریحتر است که میفرماید: «رَبِّ إِنَّهُنَّ أَضْلَلْنَ كَثِيرًا مِنَ النَّاسِ.» این اصنام مردمان زیادی را گمراه کردهاند. پس مسئله مشرکان نیستند، بلکه بیراهه(ضلالت) شرک خطرناک و خطرساز است. بر ما است که در این مطلب تامل کنیم.
بعض از مفسرین نظیر علامه طباطبایی(ره) به سیاق این آیه استشهاد فرمودهاند بر این که بالاترین ریشه ناامنی شرک است و بالاترین و عمیقترین نوع امنیت، امنیتی است که از توحید سر بر میآورد.
برای آنکه تمام زمین نظیر مکه مکرمه بیتالله باشد و حریم امن الهی باشد، باید توحید را بسط داد. باید ولو با شمشیر به نفی و انهدام شرک و اصنام مشرکان و ارزشهای تبعی آن پرداخت. دوگانه «امنیت و صلح» یا «بسط توحید» اینجا نسبتشان آشکارتر میشود. جمهوری اسلامی میجنگد تا توحید را بسط دهد، و بدین طریق بالاترین و اصیلترین امن و امانها را فراخوان و محقق میکند. در این راه به امانها و صلحهای موقتی نباید تکیه کرد. طریق اصیل بلدالامین شدن، حاکمکردن توحید در عالم است و نه بالعکس. در یک کلام؛ امنیت ثمره و فرع بر توحید است و نه بالعکس!
کناش|حمیدرضا میررکنی
آن مسلمینی که در دامِ دوگانِ کاذبِ «جنگ/زندگی» گرفتارند، این دو گان کاذب را بر قرآن و معارف هم حاکم میکنند و بعد از آن اسلام را میخوانند و تقریر میکنند. از آرمان «زندگی نرمال» دفاع میکنند با این فهم میگویند: «آقاجان نمیشود در جنگ و نزاع ملت را مسلمان کرد و ... ببینید رسول خدا صلح کرد و بعد مبلغ فرستاد! زیر سایه جنگ نمیشود اسلام را بسط داد. باید در امن و صلح ملت و جهانیان را به اسلام و توحید فراخواند.» گویی که این اسلام عزیز است که زاده امنیت(=زندگی نرمال) است.
البته که امنیت یکی از مولفههای مهم در رشد جوامع و صد البته عاملی کارساز در بسط توحید است. یعنی در شرایط صلح امکان تعمیق معارف و تبلیغ معارف فراهم است و این را نباید انکار کرد. اما نباید فراموش کرد که چنین امنیتی( و چنین فرصت تبلیغی) همواره موقتی و سطحی است. ریشه هر ناامنی در هرجای از مملکتِ بیرون و درون، شرک و کفر است و ریشه هر امنیت پایدار و اصیلی ایمان و توحید. حال میشود در صلح و سازش با مشرکان و ارزشهایشان، توحید را بسط داد؟! مهمترین دلیل ما بر این مطلب بیان قرآن عزیز است؛
«وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ هَٰذَا الْبَلَدَ آمِنًا وَاجْنُبْنِي وَبَنِيَّ أَنْ نَعْبُدَ الْأَصْنَامَ»(ابراهیم/۳۵)
در این آیه شریفه گویی بالاترین ناامنی، شرک و «عبادت اصنام» ذکر شده است؛ جالب است که حضرت ابراهیم نگرانیشان رخنه فرهنگ شرک در فرزندانشان است و نه خود مشرکان. در آیه بعدی این مطلب صریحتر است که میفرماید: «رَبِّ إِنَّهُنَّ أَضْلَلْنَ كَثِيرًا مِنَ النَّاسِ.» این اصنام مردمان زیادی را گمراه کردهاند. پس مسئله مشرکان نیستند، بلکه بیراهه(ضلالت) شرک خطرناک و خطرساز است. بر ما است که در این مطلب تامل کنیم.
بعض از مفسرین نظیر علامه طباطبایی(ره) به سیاق این آیه استشهاد فرمودهاند بر این که بالاترین ریشه ناامنی شرک است و بالاترین و عمیقترین نوع امنیت، امنیتی است که از توحید سر بر میآورد.
برای آنکه تمام زمین نظیر مکه مکرمه بیتالله باشد و حریم امن الهی باشد، باید توحید را بسط داد. باید ولو با شمشیر به نفی و انهدام شرک و اصنام مشرکان و ارزشهای تبعی آن پرداخت. دوگانه «امنیت و صلح» یا «بسط توحید» اینجا نسبتشان آشکارتر میشود. جمهوری اسلامی میجنگد تا توحید را بسط دهد، و بدین طریق بالاترین و اصیلترین امن و امانها را فراخوان و محقق میکند. در این راه به امانها و صلحهای موقتی نباید تکیه کرد. طریق اصیل بلدالامین شدن، حاکمکردن توحید در عالم است و نه بالعکس. در یک کلام؛ امنیت ثمره و فرع بر توحید است و نه بالعکس!
کناش|حمیدرضا میررکنی
17.04.202520:12
🔺|شراره بیآبی سوزونده لباتو||حاج محمود کریمی
▪️در عرض ادب و توسل و افتقار به محضر مولانا الشهید الرضیع سلام الله علیه.
#شب_جمعه
کناش|حمیدرضا میررکنی
▪️در عرض ادب و توسل و افتقار به محضر مولانا الشهید الرضیع سلام الله علیه.
#شب_جمعه
کناش|حمیدرضا میررکنی
12.04.202516:47
اراده به ماندن چهبسا ارادهای فاسد و وهمآلود باشد. هر چیز رو به تباهی و نیستی دارد، مگر که رنگی از بقای حق گرفته باشد. «کلّ شَيْءٍ هَالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ» سرّ ماندگاری چیزها در وجاهت حق است. هر چه رنگ ما است و ما را وجاهت میکند -بهقول آن متفکر غربی- دود میشود و بههوا میرود و هر آنچه رنگِ بیرنگیِ حق است و حق را وجاهت میکند، ماندگار است «مَا عِندَكُمۡ يَنفَدُ وَمَا عِندَ ٱللَّهِ بَاقࣲۗ».
برای ماندن باید بهنزد او بود و بهنزد خود نبود. آنچه اهل معرفت از فناء و اِفناء مراد کردهاند، همین است. بهعبارت دیگر سرّ ماندن در اراده به نماندن است نه اراده به ماندن.
کناش|حمیدرضا میررکنی
برای ماندن باید بهنزد او بود و بهنزد خود نبود. آنچه اهل معرفت از فناء و اِفناء مراد کردهاند، همین است. بهعبارت دیگر سرّ ماندن در اراده به نماندن است نه اراده به ماندن.
کناش|حمیدرضا میررکنی
01.05.202520:32
🔺|ای شش ماهه گل من...|| کربلایی نریمان پناهی
▪️در عرض ادب و توسل و افتقار به محضر مولانا الشهید الرضیع سلام الله علیه.
#شب_جمعه
کناش|حمیدرضا میررکنی
▪️در عرض ادب و توسل و افتقار به محضر مولانا الشهید الرضیع سلام الله علیه.
#شب_جمعه
کناش|حمیدرضا میررکنی
25.04.202521:40
▪️برای بنده، این حجم عجیب حمله به صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، از اصل خطایی که روی آنتن رخ داد مشکوکتر است. خوی و رفتار انتقامجویانه عدهای خوب عیان شد. برخی با وقوع این خطا بیشتر از اینکه دلشان ناراحت و نگران شده باشد، خوشحال و شاد شدهاند؛ گویی که فرصتی نصیبشان شده باشد... .
کناش|حمیدرضا میررکنی
کناش|حمیدرضا میررکنی
Reposted from:
مدرسهٔ شعر نکته



23.04.202503:20
💠 «مدرسهٔ شعر نکته» برگزار میکند:
💚 «بهارانهها»
📝دورههای آموزشی مدرسهٔ شعر نکته در فصل بهار:
🔹چیستی و چگونگی ادبیات عرفانی | استاد قربان ولیئی
🔸در قلمرو قیصر | مبین اردستانی
🔹زبان شعر مقدماتی | دکتر امیر مرادی
🔸مردی که خاکستری بود | دکتر امیر مرادی
🔹ابیات سجدهدار | حجتالاسلام علی مقدم
🔸مقدمات و مبانی شعر هیئت | سعید حمیدیانفر
🔹مبانی و مقدمات شعر | محمدرضا معلمی
🔸رصد صبح (فصل دوم) | محمدرضا معلمی
🔹در حوالی یوش | امین اکبری
🟩 امکان پرداخت قسطی هزینهٔ دورهها
🟩 تخفیف پلکانی برای ثبت نام در بیش از یک دوره
📮 برای اطلاع از شرایط ثبت نام پیام بدهید:
🆔 @Nokte_admin
📎 https://t.me/+rOI6bL0cF5pmNjg0
💚 «بهارانهها»
📝دورههای آموزشی مدرسهٔ شعر نکته در فصل بهار:
🔹چیستی و چگونگی ادبیات عرفانی | استاد قربان ولیئی
🔸در قلمرو قیصر | مبین اردستانی
🔹زبان شعر مقدماتی | دکتر امیر مرادی
🔸مردی که خاکستری بود | دکتر امیر مرادی
🔹ابیات سجدهدار | حجتالاسلام علی مقدم
🔸مقدمات و مبانی شعر هیئت | سعید حمیدیانفر
🔹مبانی و مقدمات شعر | محمدرضا معلمی
🔸رصد صبح (فصل دوم) | محمدرضا معلمی
🔹در حوالی یوش | امین اکبری
🟩 امکان پرداخت قسطی هزینهٔ دورهها
🟩 تخفیف پلکانی برای ثبت نام در بیش از یک دوره
📮 برای اطلاع از شرایط ثبت نام پیام بدهید:
🆔 @Nokte_admin
📎 https://t.me/+rOI6bL0cF5pmNjg0
Deleted23.04.202519:01
18.04.202506:12
هر که را در خاک غربت پای در گل مانْد مانْد
گو دگر در خواب خوش بینی دیار خویش را
عافیت خواهی نظر در منظر خوبان مکن
ور کنی بدرود کن خواب و قرار خویش را
آشناییِ آشنا ولو که به قیمت درک هجران و غربتِ غربیه وبینوا شدن باشد، اولی است نسبت به سرخوشیِ کودکانهای که پیش از دیدار آشنا بر آدمی حاکم است.
ما صلاح خویشتن در بینوایی دیدهایم
هر کسی گو مصلحت بینند کار خویش
کناش|حمیدرضا میررکنی
گو دگر در خواب خوش بینی دیار خویش را
عافیت خواهی نظر در منظر خوبان مکن
ور کنی بدرود کن خواب و قرار خویش را
آشناییِ آشنا ولو که به قیمت درک هجران و غربتِ غربیه وبینوا شدن باشد، اولی است نسبت به سرخوشیِ کودکانهای که پیش از دیدار آشنا بر آدمی حاکم است.
ما صلاح خویشتن در بینوایی دیدهایم
هر کسی گو مصلحت بینند کار خویش
کناش|حمیدرضا میررکنی
15.04.202519:53
«فالأشياء كما تستفيض منه تعالى الوجود في أول كونها و حدوثها كذلك تستفيض منه ذلك في حال بقائها و امتداد كونها و حياتها فلايزال الشيء موجودا ما يفيض عليه الوجود و إذا انقطع عنه الفيض انمحى رسمه عن لوح الوجود قال تعالى: «كُلاًّ نُمِدُّ هٰؤُلاٰءِ وَ هَؤُلاٰءِ مِنْ عَطٰاءِ رَبِّكَ وَ مٰا كٰانَ عَطٰاءُ رَبِّكَ مَحْظُوراً» : (الإسراء: ۲۰) إلى غير ذلك من الآيات الكثيرة.»
|المیزان فی تفسیر القرآن ||ذیل شریفه و هو یدرک الأبصار|
|المیزان فی تفسیر القرآن ||ذیل شریفه و هو یدرک الأبصار|
Reposted from:
برنامه سوره | درنگ دینپژوهی

11.04.202506:04
📍نحوه جنگیدن، حامل معنای جنگیدن است!
حمیدرضا میررکنیبنادکی
❌ این یادداشت ناظر به قسمت سوم سوره پیرامون حرمت و ضرورت سلاحهای هستهای در اختیار سوره قرار گرفته است.
متفکرین و حقوقدانان در برخی نظامات حقوقی وضعیتی را به عنوان "وضعیت استثنائی" در نظر گرفتهاند. وضعیت استثنائی لحظهای است که گویی در آن آداب و رویههای معمول کارایی خود را از دست میدهند و لازم است تصمیماتی بیرون از آن آداب و رویه گرفته شود."وضعیت جنگی" همواره به عنوان یک وضعیت استثنائی فهمیده شده و میشود. دولتها در وضعیت استثنایی اساس خود را آشکار میکنند. در وضعیت استثنایی پرسشی اساسی در میان است؛ آیا در این وضع هرکاری مجاز است؟ اگر نیست، مناط و ملاک مجاز نبودن و مجاز بودن کارها و تصمیمات در این وضعیت چیست؟!
ادامه متن را اینجا بخوانید: 👇👇
@Sooreh_tv4
حمیدرضا میررکنیبنادکی
❌ این یادداشت ناظر به قسمت سوم سوره پیرامون حرمت و ضرورت سلاحهای هستهای در اختیار سوره قرار گرفته است.
متفکرین و حقوقدانان در برخی نظامات حقوقی وضعیتی را به عنوان "وضعیت استثنائی" در نظر گرفتهاند. وضعیت استثنائی لحظهای است که گویی در آن آداب و رویههای معمول کارایی خود را از دست میدهند و لازم است تصمیماتی بیرون از آن آداب و رویه گرفته شود."وضعیت جنگی" همواره به عنوان یک وضعیت استثنائی فهمیده شده و میشود. دولتها در وضعیت استثنایی اساس خود را آشکار میکنند. در وضعیت استثنایی پرسشی اساسی در میان است؛ آیا در این وضع هرکاری مجاز است؟ اگر نیست، مناط و ملاک مجاز نبودن و مجاز بودن کارها و تصمیمات در این وضعیت چیست؟!
ادامه متن را اینجا بخوانید: 👇👇
@Sooreh_tv4
29.04.202519:42
🔺|نکاتی درباره خط روایت نرمال از مبارزه ریشهای شیخ موسس|
اسفندماه ۱۴۰۱ و کمی بعد از برپایی مجالسی در قم به مناسبت یکصدسالگی حوزه علمیه متن مفصلی نوشتم درباره ماجرای تاسیس حوزه علمیه قم بدست شیخ موسس؛ مرحوم آشیخ عبدالکریم حائری یزدی. در آن نوشته توضیح دادم که بهخلاف تقریر برخی سندپژوهان نظیر اقای رسول جعفریان و یا برخی مدرسین علوم اسلامی نظیر اقای محقق داماد، طرح تأسیس حوزه علمیه، چیزی صرفا از برای درس و بحث نبود؛ بلکه یک طرح عمیقا سیاسی بود.
در آن نوشته استناد کردم به نامهای که فرزند شیخ موسس و نوه او آن را از اسناد خانوادگیشان میدانند. در این سند آمده است که شیخ موسس گفت: «ایران رو به تباهی و فساد میرود و باید در ایران برای مبارزه با فساد، حوزهای بهوجود آید.» این جمله مختصر گویای آن است که اتفاقا مرحوم شیخ عبدالکریم به خلاف قول محقق داماد به دنبال این نبود که طلبه صرفا دنبال درس و بحثش باشد؛ بلکه مسئله او «مبارزه با فساد» بود. همینطور پیدا است که طرح کلی آقای جعفریان در سهجلد منتشر شده از مجموعه صدسالکی حوزه علمیه قم، طرحی نادقیق و سطحی از برنامه عمیق و ریشهای و یکمبارزه سیاسی بود.
ما به میزانی که طرح سیاسی شیخ موسس را بدانیم و باور کنیم، تصدیق خواهیم کرد که او مدبّری رادیکال و ریشهای و مبارزی بزرگ در تاریخ ما بوده است. طرحهایی که میخواهند تندی و لبهدار بودن شخصیت شیخ عبدالکریم را با برچسبهای سبکی نظیر «تدبیر و مدارا» بپوشانند، دنباله طرحهای سیاسی هستند که در صدد استحاله ماهیت سیاسی و مبارزاتی حوزه علمیه قماند. کتابی که اخیرا درباره شیخ بهچاپ رسیده هم در تبویب و طرح کلی -چنانکه از نامش هویدا است- دنباله همین طرح است.
دیگر وقت آن رسیده است که دلسوزان حوزه عظیمالقدر قم در برابر اینگونه طرحهای سیاسی که در صورت شبه علمِ «تاریخ شفاهی حوزه» در حال نیروگرفتن است، جدا بایستد و از نوامیس و آبروداران تاریخ حوزه قم دفاع کند. اینها میخواهند حوزه قم را نرمال کنند!
کناش|حمیدرضا میررکنی
اسفندماه ۱۴۰۱ و کمی بعد از برپایی مجالسی در قم به مناسبت یکصدسالگی حوزه علمیه متن مفصلی نوشتم درباره ماجرای تاسیس حوزه علمیه قم بدست شیخ موسس؛ مرحوم آشیخ عبدالکریم حائری یزدی. در آن نوشته توضیح دادم که بهخلاف تقریر برخی سندپژوهان نظیر اقای رسول جعفریان و یا برخی مدرسین علوم اسلامی نظیر اقای محقق داماد، طرح تأسیس حوزه علمیه، چیزی صرفا از برای درس و بحث نبود؛ بلکه یک طرح عمیقا سیاسی بود.
در آن نوشته استناد کردم به نامهای که فرزند شیخ موسس و نوه او آن را از اسناد خانوادگیشان میدانند. در این سند آمده است که شیخ موسس گفت: «ایران رو به تباهی و فساد میرود و باید در ایران برای مبارزه با فساد، حوزهای بهوجود آید.» این جمله مختصر گویای آن است که اتفاقا مرحوم شیخ عبدالکریم به خلاف قول محقق داماد به دنبال این نبود که طلبه صرفا دنبال درس و بحثش باشد؛ بلکه مسئله او «مبارزه با فساد» بود. همینطور پیدا است که طرح کلی آقای جعفریان در سهجلد منتشر شده از مجموعه صدسالکی حوزه علمیه قم، طرحی نادقیق و سطحی از برنامه عمیق و ریشهای و یکمبارزه سیاسی بود.
ما به میزانی که طرح سیاسی شیخ موسس را بدانیم و باور کنیم، تصدیق خواهیم کرد که او مدبّری رادیکال و ریشهای و مبارزی بزرگ در تاریخ ما بوده است. طرحهایی که میخواهند تندی و لبهدار بودن شخصیت شیخ عبدالکریم را با برچسبهای سبکی نظیر «تدبیر و مدارا» بپوشانند، دنباله طرحهای سیاسی هستند که در صدد استحاله ماهیت سیاسی و مبارزاتی حوزه علمیه قماند. کتابی که اخیرا درباره شیخ بهچاپ رسیده هم در تبویب و طرح کلی -چنانکه از نامش هویدا است- دنباله همین طرح است.
دیگر وقت آن رسیده است که دلسوزان حوزه عظیمالقدر قم در برابر اینگونه طرحهای سیاسی که در صورت شبه علمِ «تاریخ شفاهی حوزه» در حال نیروگرفتن است، جدا بایستد و از نوامیس و آبروداران تاریخ حوزه قم دفاع کند. اینها میخواهند حوزه قم را نرمال کنند!
کناش|حمیدرضا میررکنی
25.04.202516:13
در شماره سوم نشریه پیشینه برادر و معلم گرامیام جناب آقای دکتر سیدعلی متولی -البته از سر لطف- در مصاحبهشان ارجاعی به یکی از پژوهشهای قدیمی بنده داشتهاند. نتیجه این پژوهش را هیچگاه بهطور کامل و با گزارش جزئیات تاریخی آن منتشر نکردهام. اما اشاراتی به آن پژوهش در آخرین مقالهای که از بنده در فصلنامه علم و سیاست بابِل منتشر شد آمده است. شاید روزی فرصت کنم و جزییات آن را گزارش کنم.


22.04.202520:12
▪در اوج بلوای ۱۴۰۱ و حملاتی که حتی از سوی برخی مقدسین و برخی حزباللهیها به حجاب قانونی میشد، طی متن نسبتا مفصلی توضیح دادم که اتفاقا حجاب هم سیاسی است و هم درست است که سیاسی است و هم باید از سیاسی بودنش محافظت کرد. همینطور نشاندادم که دقیقا «قانون» حجاب مراد شارع است، و نه صرف حجاب. منتقدین مقدس قانون حجاب ، مذاقشان ساخته و پرداخته اسلام اصیل نیست و در نهایت درکی مندرسی و متحجری از سنت اسلام دارند و از قضا در این مقوله فرق چندانی میان مهدی نصیری و برخی منبریون حزباللهی نیست.
در خصوص مسئله حجاب فکر میکنم هنوز این نوشته قابل گفتوگو باشد. این نوشته حالا از طریق طاقچه در دسترس قرارگرفته است.
برای مطالعه متن کامل مقاله
در خصوص مسئله حجاب فکر میکنم هنوز این نوشته قابل گفتوگو باشد. این نوشته حالا از طریق طاقچه در دسترس قرارگرفته است.
برای مطالعه متن کامل مقاله
17.04.202522:31
▪️دیدن و شنیدن این بیانات مصداق «تفقّه در دین» است.
15.04.202519:35
دل مستمندم اي جان به لبت نياز دارد
به هواي ديدن تو هوس حجاز دارد
به هواي ديدن تو هوس حجاز دارد
11.04.202506:03
▪️بهکارگیری سلاح هستهای در ادب جنگ ما جای ندارد. بنده مدتها قبل طی متن مفصلی سعی کردهام توضیح بدهم که ادب جنگیدن ما در تعارض با بهکارگیری تسلیحات هستهای است و بحث از احکام اولیه و ثانویه در اینجا بیمورد است.
شریفه «فَمَنِ اعْتَدَى عَلَیْکُمْ فَاعْتَدُوا عَلَیْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَى عَلَیْکُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِینَ» هم دلالتی بر این مطلب ندارد. اولا اعتدا بمثل اعتدای دشمن، فقط و فقط «علیه» باید باشد، یعنی دقیقا علیه کسانی که اعتدا کردهاند؛ نه علیه مردم و طبیعت. ثانیا آیه شریفه بلافاصله بعد از این دستور دستور به تقوا فرموده است. یعنی فکر نکنید که جواز اعتدایی مثل اعتدای دشمن، جواز این است که مثل دشمن شویم. نهخیر. اتفاقا باید مراقبت کرد که در مقام فهم و محاسبه و تدبیر جنگ، مثل دشمن نشد؛ «من یتشبّه بقوم فهم منهم»؛ اگر مانند آنان شوید دیگر خدا با شما نخواهد بود؛ «و اعلموا ان الله مع المتّقین».
تنها مورد ممکن در تغییر این فتوا، احتمال تولید و کاربست سلاح هستهای «کنترل شده» است و فیه بحثٌ. طرح چنین گزینهای از سوی ایران به معنا تغییر فتوا نیست. بلکه احتمالا به معنای تثبیت تغییراتی در عرصه فناوریهای مربوط به تولید تسلیحات هستهای در ایران است.
کناش|حمیدرضا میررکنی
شریفه «فَمَنِ اعْتَدَى عَلَیْکُمْ فَاعْتَدُوا عَلَیْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَى عَلَیْکُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِینَ» هم دلالتی بر این مطلب ندارد. اولا اعتدا بمثل اعتدای دشمن، فقط و فقط «علیه» باید باشد، یعنی دقیقا علیه کسانی که اعتدا کردهاند؛ نه علیه مردم و طبیعت. ثانیا آیه شریفه بلافاصله بعد از این دستور دستور به تقوا فرموده است. یعنی فکر نکنید که جواز اعتدایی مثل اعتدای دشمن، جواز این است که مثل دشمن شویم. نهخیر. اتفاقا باید مراقبت کرد که در مقام فهم و محاسبه و تدبیر جنگ، مثل دشمن نشد؛ «من یتشبّه بقوم فهم منهم»؛ اگر مانند آنان شوید دیگر خدا با شما نخواهد بود؛ «و اعلموا ان الله مع المتّقین».
تنها مورد ممکن در تغییر این فتوا، احتمال تولید و کاربست سلاح هستهای «کنترل شده» است و فیه بحثٌ. طرح چنین گزینهای از سوی ایران به معنا تغییر فتوا نیست. بلکه احتمالا به معنای تثبیت تغییراتی در عرصه فناوریهای مربوط به تولید تسلیحات هستهای در ایران است.
کناش|حمیدرضا میررکنی


24.04.202506:53
🔺تعابیر و تفکیکهایی از این دست که تشیع را به دو شقه «تشیع عاطفی/تشیع عقلانی-اعتدالی» تقسیم میکنم؛ بیشتر جریانشناسانه است و ربطی به معارف ما ندارد. مسئله این نیست که مثلا در شیخ مفید عنصر «عاطفه» کمرنگتر بود و در فرقهگرایان متشیّع «عقلانیت» کمرنگتر است. این ادبیات گویای حقیقت مناقشه کنونی نیست.
چنانکه بارها عرض کردهام، مسئله فهم حقیقت ولایت است. کسی فهمش از ولایت بهگونهای است که برائتی بار میآید و کس دیگر فهمش از ولایت طور دیگری است. اگر شیخ مفید رضوان الله علیه موضع سلیمی داشت، بخاطر تحقیق سلیم او در حقیقت ولایت بود و اگر دیگران موضع سلیمی ندارند هم بخاطر آن است که تحقیقشان در حقیقت ولایت سلیم نیست؛ بلکه فاسد است. این قبیل تحلیلهایی که آقای انصاری عزیز هم در تبیین مناقشه از آن پیروی کردهاند بیشتر بهسان یک روانشناسی اجتماعی میماند تا یک بحث تاریخی یا معرفتی.
اگر عمری بود طی هفته آتی سعی میکنم توضیح دهم که چرا توجه به حقیقت ولایت «وحدت» و «اجتماع مسلمین» را اقتضا میکند. برائتیها خائناند نسبت به خود ولایت؛ نه لوازم ولایت.
احتمالا صوت مفصلی شود.
کناش|حمیدرضا میررکنی
چنانکه بارها عرض کردهام، مسئله فهم حقیقت ولایت است. کسی فهمش از ولایت بهگونهای است که برائتی بار میآید و کس دیگر فهمش از ولایت طور دیگری است. اگر شیخ مفید رضوان الله علیه موضع سلیمی داشت، بخاطر تحقیق سلیم او در حقیقت ولایت بود و اگر دیگران موضع سلیمی ندارند هم بخاطر آن است که تحقیقشان در حقیقت ولایت سلیم نیست؛ بلکه فاسد است. این قبیل تحلیلهایی که آقای انصاری عزیز هم در تبیین مناقشه از آن پیروی کردهاند بیشتر بهسان یک روانشناسی اجتماعی میماند تا یک بحث تاریخی یا معرفتی.
اگر عمری بود طی هفته آتی سعی میکنم توضیح دهم که چرا توجه به حقیقت ولایت «وحدت» و «اجتماع مسلمین» را اقتضا میکند. برائتیها خائناند نسبت به خود ولایت؛ نه لوازم ولایت.
احتمالا صوت مفصلی شود.
کناش|حمیدرضا میررکنی


21.04.202518:52
▪️| #تعریض |
وقتی عنوان و ریز موضوعات و ترکیب این جلسات را دیدم بهیاد عباراتی از پیتر برک افتادم که در وصف جریان اومانیسم عصر رنسانس در همان فصل اول کتابش نوشته است:
«این بدنه به آرمان جدیدی متعهد بود؛ آرمان فاصله گرفتن یا آنچنان که گفته میشد؛ «آرمان بیطرفی». به این معنا که دانشوران باید فاصله نقادانه خود را هم از کلیسا و هم از دولت حفظ کنند(تنها در پایان قرن هجدهم بود که افراد شروع به صحبت از معرفت به عنوان امری «عینی» کردند.).» [تاریخ اجتماعی معرفت . پیتر برک (ترجمه یاسر خوشنویس) : ۴۵]
مهمترین خصلت این اومانیستها این بود که میخواستند ارزشهای سنتی و حتی مسیحی را بخوانند، بیآنکه بهراستی بارِ نام مسیحیت را بکشند. مسیحیت را هم طوری میخواندند تا باری نباشد؛ بلکه در بهترین حالت یا یک دوره تاریخی باشد و یا در سلسلهای از اصول اخلاقی خنثی و فردی خلاصه شود.
کناش|حمیدرضا میررکنی
وقتی عنوان و ریز موضوعات و ترکیب این جلسات را دیدم بهیاد عباراتی از پیتر برک افتادم که در وصف جریان اومانیسم عصر رنسانس در همان فصل اول کتابش نوشته است:
«این بدنه به آرمان جدیدی متعهد بود؛ آرمان فاصله گرفتن یا آنچنان که گفته میشد؛ «آرمان بیطرفی». به این معنا که دانشوران باید فاصله نقادانه خود را هم از کلیسا و هم از دولت حفظ کنند(تنها در پایان قرن هجدهم بود که افراد شروع به صحبت از معرفت به عنوان امری «عینی» کردند.).» [تاریخ اجتماعی معرفت . پیتر برک (ترجمه یاسر خوشنویس) : ۴۵]
مهمترین خصلت این اومانیستها این بود که میخواستند ارزشهای سنتی و حتی مسیحی را بخوانند، بیآنکه بهراستی بارِ نام مسیحیت را بکشند. مسیحیت را هم طوری میخواندند تا باری نباشد؛ بلکه در بهترین حالت یا یک دوره تاریخی باشد و یا در سلسلهای از اصول اخلاقی خنثی و فردی خلاصه شود.
کناش|حمیدرضا میررکنی
Reposted from:
سیمافکر | Simafekr

17.04.202522:30
راز قدرت یمن
سیداحمد عبدالملک - پادکست المسارات - فروردین ۱۴۰۴
فیلم کاملتر
💡سیمافکر؛ ویدئورسانه فرهنگ و سیاست ایران
@simafekr_com
سیداحمد عبدالملک - پادکست المسارات - فروردین ۱۴۰۴
فیلم کاملتر
💡سیمافکر؛ ویدئورسانه فرهنگ و سیاست ایران
@simafekr_com
13.04.202518:45
▪️در مسئله حجاب بهقدری از خود بچه حزباللهیها سوالات و صحبتهای شبههآمیز و شکبرانگیز میشنوم که به این فکر افتادم ادلّه قرآنی و روایی و تاریخی حجاب را فرداً و بهسهم خودم در همین کانال به سمع و نظر برسانم. ولی فکر میکنم این مطالب بهقدر کفایت و با دقت در فضای مجازی و کتابها موجود است و بیشتر حوصله خواندن نیست. حالا حوصله باشد یا نباشد مختصر عرض کنم که بهقدری که ما در آیات و روایات و کتب فقهای متقدم دیدیم، به اسلام عزیز قسم که حجاب با همین حدود امروزیاش، جزو شعائر قطعی و مسلم الهی است.
کناش|حمیدرضا میررکنی
کناش|حمیدرضا میررکنی
10.04.202518:49
🔺|خورشیدم تویی، آوارت منم||حاج محمود کریمی
▪️در عرض ادب و توسل و افتقار به محضر مولانا الشهید الرضیع سلام الله علیه.
#شب_جمعه
▪️در عرض ادب و توسل و افتقار به محضر مولانا الشهید الرضیع سلام الله علیه.
#شب_جمعه
Shown 1 - 24 of 48
Log in to unlock more functionality.