09.05.202517:37
.
🔸 در نمایشگاه حضوری، میتوانید کتابها را با ۱۵ درصد و فصلنامهها را با ۲۵ درصد تخفیف تهیه کنید. همچنین در صورت خرید بیش از یکمیلیون تومان، ۱۰ درصد تخفیف مازاد هم محاسبه خواهد شد.
🔹 مشتاقانه منتظر حضور شما در نمایشگاه کتاب هستیم.
@tarjomaanweb
🔸 در نمایشگاه حضوری، میتوانید کتابها را با ۱۵ درصد و فصلنامهها را با ۲۵ درصد تخفیف تهیه کنید. همچنین در صورت خرید بیش از یکمیلیون تومان، ۱۰ درصد تخفیف مازاد هم محاسبه خواهد شد.
🔹 مشتاقانه منتظر حضور شما در نمایشگاه کتاب هستیم.
@tarjomaanweb
08.05.202505:37
.
🔸 امسال یازدهمین سالی است که به نمایشگاه بینالمللی کتاب خواهیم آمد. در ده سالی که گذشت، سعی کردیم کیفیت کتابها را هر سال ارتقا دهیم، سختگیریمان را در ترجمه، ویرایش و مقابلۀ کتابها بیشتر کنیم، انتخابهایی متنوعتر از قبل داشته باشیم، و کتابها را با ظاهری آراستهتر به دست شما برسانیم. امسال برای کتابهای جدیدمان الگوی گرافیکی یکپارچه و کاملاً جدیدی طراحی کردهایم که بهمرور شاخوبرگ پیدا میکند و به نمای همیشگی و ثابت کتابها تبدیل میشود.
🔹 با دوازده کتاب جدید در نمایشگاه حضور خواهیم داشت که بیشترشان از مجموعۀ «زندگی سنجیده»اند؛ بهزودی در فرستهای جداگانه از این مجموعه بیشتر خواهیم گفت. اما در میان این کتابها، مجموعه جستاری از ریچل اَویو هم داریم، نویسندهای که پیشازاین کتاب «گمشدن در انفرادی» را از او خوانده بودید، و همچنین کتابی پُرنکته و البته کنایهآمیز دربارۀ کنشگریِ اجتماعی و فرهنگی اثر نائومی کلاین.
🔸 مشتاقانه منتظریم تا در غرفۀ ترجمان و در کنار شما کتابها را ورق بزنیم و مثل سالهای قبل گفتوگوهایی احتمالاً انتقادی و پُرچالش داشته باشیم. تصاویری که میبینید مربوط به شش کتاب دوم است.
🔹 سالن شبستان، نبش راهروی ۲۵، انتشارات ترجمان علوم انسانی. ۱۷ تا ۲۷ اردیبهشت، ساعت ۱۰ تا ۲۰.
@tarjomaanweb
🔸 امسال یازدهمین سالی است که به نمایشگاه بینالمللی کتاب خواهیم آمد. در ده سالی که گذشت، سعی کردیم کیفیت کتابها را هر سال ارتقا دهیم، سختگیریمان را در ترجمه، ویرایش و مقابلۀ کتابها بیشتر کنیم، انتخابهایی متنوعتر از قبل داشته باشیم، و کتابها را با ظاهری آراستهتر به دست شما برسانیم. امسال برای کتابهای جدیدمان الگوی گرافیکی یکپارچه و کاملاً جدیدی طراحی کردهایم که بهمرور شاخوبرگ پیدا میکند و به نمای همیشگی و ثابت کتابها تبدیل میشود.
🔹 با دوازده کتاب جدید در نمایشگاه حضور خواهیم داشت که بیشترشان از مجموعۀ «زندگی سنجیده»اند؛ بهزودی در فرستهای جداگانه از این مجموعه بیشتر خواهیم گفت. اما در میان این کتابها، مجموعه جستاری از ریچل اَویو هم داریم، نویسندهای که پیشازاین کتاب «گمشدن در انفرادی» را از او خوانده بودید، و همچنین کتابی پُرنکته و البته کنایهآمیز دربارۀ کنشگریِ اجتماعی و فرهنگی اثر نائومی کلاین.
🔸 مشتاقانه منتظریم تا در غرفۀ ترجمان و در کنار شما کتابها را ورق بزنیم و مثل سالهای قبل گفتوگوهایی احتمالاً انتقادی و پُرچالش داشته باشیم. تصاویری که میبینید مربوط به شش کتاب دوم است.
🔹 سالن شبستان، نبش راهروی ۲۵، انتشارات ترجمان علوم انسانی. ۱۷ تا ۲۷ اردیبهشت، ساعت ۱۰ تا ۲۰.
@tarjomaanweb
06.05.202509:34
.
🔸 امسال یازدهمین سالی است که به نمایشگاه بینالمللی کتاب خواهیم آمد. در ده سالی که گذشت، سعی کردیم کیفیت کتابها را هر سال ارتقا دهیم، سختگیریمان را در ترجمه، ویرایش و مقابلۀ کتابها بیشتر کنیم، انتخابهایی متنوعتر از قبل داشته باشیم، و کتابها را با ظاهری آراستهتر به دست شما برسانیم. امسال برای کتابهای جدیدمان الگوی گرافیکی یکپارچه و کاملاً جدیدی طراحی کردهایم که بهمرور شاخوبرگ پیدا میکند و به نمای همیشگی و ثابت کتابها تبدیل میشود.
🔹 با دوازده کتاب جدید در نمایشگاه حضور خواهیم داشت که بیشترشان از مجموعۀ «زندگی سنجیده»اند؛ بهزودی در فرستهای جداگانه از این مجموعه بیشتر خواهیم گفت. اما در میان این کتابها، مجموعه جستاری از ریچل اَویو هم داریم، نویسندهای که پیشازاین کتاب «گمشدن در انفرادی» را از او خوانده بودید، و همچنین کتابی پُرنکته و البته کنایهآمیز دربارۀ کنشگریِ اجتماعی و فرهنگی اثر نائومی کلاین.
🔸 مشتاقانه منتظریم تا در غرفۀ ترجمان و در کنار شما کتابها را ورق بزنیم و مثل سالهای قبل گفتوگوهایی احتمالاً انتقادی و پُرچالش داشته باشیم. تصاویری که میبینید مربوط به شش کتاب اول است.
🔹 سالن شبستان، نبش راهروی ۲۵، انتشارات ترجمان علوم انسانی. ۱۷ تا ۲۷ اردیبهشت، ساعت ۱۰ تا ۲۰.
@tarjomaanweb
🔸 امسال یازدهمین سالی است که به نمایشگاه بینالمللی کتاب خواهیم آمد. در ده سالی که گذشت، سعی کردیم کیفیت کتابها را هر سال ارتقا دهیم، سختگیریمان را در ترجمه، ویرایش و مقابلۀ کتابها بیشتر کنیم، انتخابهایی متنوعتر از قبل داشته باشیم، و کتابها را با ظاهری آراستهتر به دست شما برسانیم. امسال برای کتابهای جدیدمان الگوی گرافیکی یکپارچه و کاملاً جدیدی طراحی کردهایم که بهمرور شاخوبرگ پیدا میکند و به نمای همیشگی و ثابت کتابها تبدیل میشود.
🔹 با دوازده کتاب جدید در نمایشگاه حضور خواهیم داشت که بیشترشان از مجموعۀ «زندگی سنجیده»اند؛ بهزودی در فرستهای جداگانه از این مجموعه بیشتر خواهیم گفت. اما در میان این کتابها، مجموعه جستاری از ریچل اَویو هم داریم، نویسندهای که پیشازاین کتاب «گمشدن در انفرادی» را از او خوانده بودید، و همچنین کتابی پُرنکته و البته کنایهآمیز دربارۀ کنشگریِ اجتماعی و فرهنگی اثر نائومی کلاین.
🔸 مشتاقانه منتظریم تا در غرفۀ ترجمان و در کنار شما کتابها را ورق بزنیم و مثل سالهای قبل گفتوگوهایی احتمالاً انتقادی و پُرچالش داشته باشیم. تصاویری که میبینید مربوط به شش کتاب اول است.
🔹 سالن شبستان، نبش راهروی ۲۵، انتشارات ترجمان علوم انسانی. ۱۷ تا ۲۷ اردیبهشت، ساعت ۱۰ تا ۲۰.
@tarjomaanweb
03.05.202505:33
🎯 توصیهای از یک عکاس پرتجربه: «از زندگیتان عکس نگیرید!»
🔴 تابستان گذشته، نمایشگاهی از گزیدۀ آثار جان روزنتال، عکاس مشهور آمریکایی، در کارولینای شمالی برگزار شد. یک روز، عکاسی جوان به روزنتال نزدیک شد و پرسید: «چرا در میان بیش از صد عکس حاضر در نمایشگاه فقط یک عکس با عنوان ”چپلهیل“ به نمایش درآمده است؟» چپلهیل زادگاه و محل زندگی روزنتال بود و مرد کنجکاو بود بداند که چرا عکسی از آنجا نیست. روزنتال پاسخ داد که بهندرت در چپل هیل با خودش دوربین حمل میکند، «آنجا زندگی میکنم و نمیتوانم همزمان دو کار انجام دهم».
🔴 روزنتال که به تازگی کتاب خاطرات تحسینشدهای دربارۀ تجارب خودش از عکاسی منتشر کرده است، توضیح میدهد اگرچه اینروزها به لطف دوربینهای قدرتمند گوشیهای هوشمند، عکاسیکردن از لحظات عادی زندگی روزمره، بسیار رایج شده، اما به نظر او این کار اشتباه است.
🔴 تجربهای از دهها سال پیش، در این زمینه نقشی اساسی داشت: روزی در سال ۱۹۷۲ که قرار بود اولین فرزندش متولد شود و او، با دوربینی مجهز، در بیمارستان کنار همسرش بود تا از آن لحظۀ حساس عکس بگیرد. او به یاد میآورد که «نور اتاق را سنجیدم، زاویههای مناسب را جستوجو کردم، اما پزشکان و پرستاران، که با عجله برای زایمان آماده میشدند، مدام مانع دیدم میشدند و عصبانیام کرده بودند.» او از پشت دوربین، چهرۀ همسرش را میدید که از درد به هم آمد، و صدای اولین گریۀ فرزندش را شنید که تازه به دنیا آمده بود.
🔴 اما بعد که به خانه آمد، فکری دست از سرش برنمیداشت: آیا واقعاً آن لحظه را زیسته بود؟ وقتی همسرش در میان درد، او را میدید که صورتش پشت جعبهای سیاه مخفی شده، چه احساسی داشت؟ از آن روز چندین عکس گرفته بود، اما فقط یکی را میپسندید: عکس لحظهای را نشان میداد که دکتر نوزاد را به روبهروی مادرش گرفته بود.
🔴 بعد به لحظاتی فکر کرد که وسط گفتگو با دوستانش، ناگهان خم شده تا قابی را از دست ندهد. یا نگاهش را از آدمهای دور و برش برداشته تا صحنهای از زندگی را به خیال خودش به «لحظهای ماندگار» تبدیل کند. روزنتال هر چه بیشتر به این نتیجه رسید که عکاسی از زندگی روزمرۀ خودش را متوقف کند. زیرا این کار، شگفتی، صمیمیت و غنای لحظاتش را از بین میبرد. او در تمام این سالها به تصمیمش پایبند مانده است و هنوز هم از دوربین گوشیاش جز برای عکسهای ضروری استفاده نمیکند.
🔴 روزنتال مینویسد: هزاران عکس در حافظۀ گوشیهای هوشمندمان ردیف شدهاند. اما زندگی در فاصلۀ خالی میان آن عکسها، بدون قاببندی و ثبت، اتفاق افتاده است. عکسها زمین حاصلخیزی برای خاطراتاند، اما میتوانند ما را از خاطرهساختن دور کنند.
🔴 عکسهایی که روزنتال از روز تولد پسرش گرفته بود، آنقدر خصوصی بودند که جز همسرش هیچکس دیگری از اعضای خانواده آنها را ندید، چه برسد به اینکه بخواهد به نمایش عمومی دربیاید. بعدها که ازدواج او به طلاق انجامید، تنها بینندۀ آنها هم از زندگی او رفت. آن عکسها به جایی منتقل شدند که محل نگهداری عکسهایی است که خانوادههایی به جا میماند که دیگر خانواده نیستند: «جعبهای خاکگرفته در انباریِ زیر شیروانی».
📌 آنچه خواندید مروری است بر مطلب «On Not Carrying a Camera» نوشتۀ جان روزنتال که در شمارۀ بهار ۲۰۲۵ مجلۀ هجهاگ ریویو منتشر شده است.
@tarjomaanweb
🔴 تابستان گذشته، نمایشگاهی از گزیدۀ آثار جان روزنتال، عکاس مشهور آمریکایی، در کارولینای شمالی برگزار شد. یک روز، عکاسی جوان به روزنتال نزدیک شد و پرسید: «چرا در میان بیش از صد عکس حاضر در نمایشگاه فقط یک عکس با عنوان ”چپلهیل“ به نمایش درآمده است؟» چپلهیل زادگاه و محل زندگی روزنتال بود و مرد کنجکاو بود بداند که چرا عکسی از آنجا نیست. روزنتال پاسخ داد که بهندرت در چپل هیل با خودش دوربین حمل میکند، «آنجا زندگی میکنم و نمیتوانم همزمان دو کار انجام دهم».
🔴 روزنتال که به تازگی کتاب خاطرات تحسینشدهای دربارۀ تجارب خودش از عکاسی منتشر کرده است، توضیح میدهد اگرچه اینروزها به لطف دوربینهای قدرتمند گوشیهای هوشمند، عکاسیکردن از لحظات عادی زندگی روزمره، بسیار رایج شده، اما به نظر او این کار اشتباه است.
🔴 تجربهای از دهها سال پیش، در این زمینه نقشی اساسی داشت: روزی در سال ۱۹۷۲ که قرار بود اولین فرزندش متولد شود و او، با دوربینی مجهز، در بیمارستان کنار همسرش بود تا از آن لحظۀ حساس عکس بگیرد. او به یاد میآورد که «نور اتاق را سنجیدم، زاویههای مناسب را جستوجو کردم، اما پزشکان و پرستاران، که با عجله برای زایمان آماده میشدند، مدام مانع دیدم میشدند و عصبانیام کرده بودند.» او از پشت دوربین، چهرۀ همسرش را میدید که از درد به هم آمد، و صدای اولین گریۀ فرزندش را شنید که تازه به دنیا آمده بود.
🔴 اما بعد که به خانه آمد، فکری دست از سرش برنمیداشت: آیا واقعاً آن لحظه را زیسته بود؟ وقتی همسرش در میان درد، او را میدید که صورتش پشت جعبهای سیاه مخفی شده، چه احساسی داشت؟ از آن روز چندین عکس گرفته بود، اما فقط یکی را میپسندید: عکس لحظهای را نشان میداد که دکتر نوزاد را به روبهروی مادرش گرفته بود.
🔴 بعد به لحظاتی فکر کرد که وسط گفتگو با دوستانش، ناگهان خم شده تا قابی را از دست ندهد. یا نگاهش را از آدمهای دور و برش برداشته تا صحنهای از زندگی را به خیال خودش به «لحظهای ماندگار» تبدیل کند. روزنتال هر چه بیشتر به این نتیجه رسید که عکاسی از زندگی روزمرۀ خودش را متوقف کند. زیرا این کار، شگفتی، صمیمیت و غنای لحظاتش را از بین میبرد. او در تمام این سالها به تصمیمش پایبند مانده است و هنوز هم از دوربین گوشیاش جز برای عکسهای ضروری استفاده نمیکند.
🔴 روزنتال مینویسد: هزاران عکس در حافظۀ گوشیهای هوشمندمان ردیف شدهاند. اما زندگی در فاصلۀ خالی میان آن عکسها، بدون قاببندی و ثبت، اتفاق افتاده است. عکسها زمین حاصلخیزی برای خاطراتاند، اما میتوانند ما را از خاطرهساختن دور کنند.
🔴 عکسهایی که روزنتال از روز تولد پسرش گرفته بود، آنقدر خصوصی بودند که جز همسرش هیچکس دیگری از اعضای خانواده آنها را ندید، چه برسد به اینکه بخواهد به نمایش عمومی دربیاید. بعدها که ازدواج او به طلاق انجامید، تنها بینندۀ آنها هم از زندگی او رفت. آن عکسها به جایی منتقل شدند که محل نگهداری عکسهایی است که خانوادههایی به جا میماند که دیگر خانواده نیستند: «جعبهای خاکگرفته در انباریِ زیر شیروانی».
📌 آنچه خواندید مروری است بر مطلب «On Not Carrying a Camera» نوشتۀ جان روزنتال که در شمارۀ بهار ۲۰۲۵ مجلۀ هجهاگ ریویو منتشر شده است.
@tarjomaanweb


01.05.202514:37
⚡️مدرسۀ مدیریت تصمیم
مجلهای برای توسعۀ مهارتهای مدیریتی اهالی فرهنگ
🗒 هدف ما در مدرسۀ تصمیم انتشار مطالب مفید و به روزی است که افق و ایدههای شما را در رابطه با کار و سازمان اثربخش توسعه میدهد.
✔️اگر شما هم به مباحث مدیریت سازمانی به خصوص سازمانهای غیرانتفاعی و فرهنگی علاقهمندید، با کلیک بر روی لینک زیر در کانال تصمیم عضو شوید.
⬇️⬇️⬇️
https://t.me/+qvI4v3x2LwIzMzI0
https://t.me/+qvI4v3x2LwIzMzI0
🚨 همچنین میتوانید با کلیک بر روی لینک زیر دستنامۀ جامع «#هوش_مصنوعی» مدرسۀ تصمیم را به صورت رایگان دانلود کنید:
https://tasmimschool.com/ai-handbook/
مجلهای برای توسعۀ مهارتهای مدیریتی اهالی فرهنگ
🗒 هدف ما در مدرسۀ تصمیم انتشار مطالب مفید و به روزی است که افق و ایدههای شما را در رابطه با کار و سازمان اثربخش توسعه میدهد.
✔️اگر شما هم به مباحث مدیریت سازمانی به خصوص سازمانهای غیرانتفاعی و فرهنگی علاقهمندید، با کلیک بر روی لینک زیر در کانال تصمیم عضو شوید.
⬇️⬇️⬇️
https://t.me/+qvI4v3x2LwIzMzI0
https://t.me/+qvI4v3x2LwIzMzI0
🚨 همچنین میتوانید با کلیک بر روی لینک زیر دستنامۀ جامع «#هوش_مصنوعی» مدرسۀ تصمیم را به صورت رایگان دانلود کنید:
https://tasmimschool.com/ai-handbook/
Reposted from:
نطقیات



29.04.202514:36
▫️ ثبتنام دورهٔ تعاملی آنلاین ریدینگ و درک مطلب متون آکادمیک
📖 کتاب Inside Reading کتاب اول.
◽️ سطح کتاب: مقدماتی
🟢هدف دوره: کتاب اینساید ریدینگ (چاپ انتشارات آکسفورد) یک کتاب استاندارد برای تقویت مهارت ریدینگ متون آکادمیک است. این مجموعه پنج جلدی از سطح مقدماتی تا پیشرفته را شامل میشود و زبانآموز بعد از یادگیری این کتابها به تسلط بالایی در خواندن متون آکادمیک میرسد.
علاوه بر متون آکادمیک که در این دوره تدریس میشود واژگان آکادمیک گزینش شده توسط آکسفورد (تقریبا ۵۰۰۰ واژه) هم در داخل متون تدریس میشد.
این کتاب به تقویت مهارت ریدینگ و درک مطلب در آزمونهای زبان و برای آزمونهای ارشد و دکتری داخلی مفید است.
نکات گرامری، تصحیح تلفظ واژگان در این مجموعه دنبال خواهد شد.
مخاطب با تسلط بر مجموعهٔ تخصصی Inside Reading ابزارهای لازم برای خواندن انواع متون انگلیسی را میآموزد.
👤 مدرس: محمد توپچی
مجموعا ۱۵ جلسه: در هر جلسه دو ریدینگ از کتاب تدریس و تحلیل میشود.
🕦 زمان: هفتهای دو جلسه ( دوشنبهها و سهشنبهها) از ساعت ۱۶:۳۰ تا ۱۸
🗓 شروع دوره: دوشنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴
⭕ نحوهٔ برگزاری کلاس:
هر جلسه دو بخش خواهد بود: بخش اول کلاس تدریس ریدینگها و بخش دوم کلاس تصحیح متنخوانی و درک مطلب شرکتکنندگان خواهد بود.
🌐 کلاسها آنلاین و در محیط اسکایروم خواهد بود.
📱 برای ثبتنام و مشاوره در خصوص دوره لطفا با آیدی زیر تماس بگیرید:
t.me/nutqiyyat_admin
❇️
🔮 t.me/nutqiyyat
🔮 instagram.com/nutqiyyat
🔮 https://youtube.com/@nutqiyyat
📖 کتاب Inside Reading کتاب اول.
◽️ سطح کتاب: مقدماتی
🟢هدف دوره: کتاب اینساید ریدینگ (چاپ انتشارات آکسفورد) یک کتاب استاندارد برای تقویت مهارت ریدینگ متون آکادمیک است. این مجموعه پنج جلدی از سطح مقدماتی تا پیشرفته را شامل میشود و زبانآموز بعد از یادگیری این کتابها به تسلط بالایی در خواندن متون آکادمیک میرسد.
علاوه بر متون آکادمیک که در این دوره تدریس میشود واژگان آکادمیک گزینش شده توسط آکسفورد (تقریبا ۵۰۰۰ واژه) هم در داخل متون تدریس میشد.
این کتاب به تقویت مهارت ریدینگ و درک مطلب در آزمونهای زبان و برای آزمونهای ارشد و دکتری داخلی مفید است.
نکات گرامری، تصحیح تلفظ واژگان در این مجموعه دنبال خواهد شد.
مخاطب با تسلط بر مجموعهٔ تخصصی Inside Reading ابزارهای لازم برای خواندن انواع متون انگلیسی را میآموزد.
👤 مدرس: محمد توپچی
مجموعا ۱۵ جلسه: در هر جلسه دو ریدینگ از کتاب تدریس و تحلیل میشود.
🕦 زمان: هفتهای دو جلسه ( دوشنبهها و سهشنبهها) از ساعت ۱۶:۳۰ تا ۱۸
🗓 شروع دوره: دوشنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴
⭕ نحوهٔ برگزاری کلاس:
هر جلسه دو بخش خواهد بود: بخش اول کلاس تدریس ریدینگها و بخش دوم کلاس تصحیح متنخوانی و درک مطلب شرکتکنندگان خواهد بود.
🌐 کلاسها آنلاین و در محیط اسکایروم خواهد بود.
📱 برای ثبتنام و مشاوره در خصوص دوره لطفا با آیدی زیر تماس بگیرید:
t.me/nutqiyyat_admin
❇️
🔮 t.me/nutqiyyat
🔮 instagram.com/nutqiyyat
🔮 https://youtube.com/@nutqiyyat
09.05.202517:37
@tarjomaanweb👇
08.05.202505:37
@tarjomaanweb👇


06.05.202509:34
@tarjomaanweb👇


03.05.202505:33
@tarjomaanweb👇
01.05.202514:36
#تبلیغات
29.04.202514:36
#تبلیغات
09.05.202505:42
🎯 وقتی به آنچه فکر میکنیم تبدیل میشویم
— تأثیر «اثر حلقهای» بر شخصیت
🔴 چند سال پیش رفتم سوئد تا از عارضهای مشهور به «سندرمِ کنارهگیری» گزارش تهیه کنم. صدها کودکِ اهلِ شورویِ سابق و یوگسلاوی، بعد از آنکه دولت سوئد درخواست پناهندگیشان را رد کرده بود، به رختخوابهایشان رفته بودند و بیرون نمیآمدند؛ غذا نمیخوردند و حرف نمیزدند. سرانجام، ظاهراً توانِ حرکتکردن را هم از دست دادند.
🔴 بسیاری از آنها محتاج لولۀ تغذیه شدند. بعضیهایشان تدریجاً به حالی شبیه اِغما فرورفتند. یکی از بچهها میگفت طی ماههایی که در رختخواب بوده خیال میکرده در اعماقِ اقیانوس درون جعبهای شیشهای با دیوارههای نازک بوده و، اگر حرف میزده یا تکان میخورده، لرزشی به وجود میآمده که باعث میشده شیشه بشکند و «آب بیاید داخل و من را بکشد».
🔴 روانشناسها میگفتند وضعیت این کودکان واکنشی است به اضطراب ناشی از حوادث غیرمترقبۀ مهاجرت و لطمات روحیای که در کشورهایشان بر آنها وارد شده است. ولی نمیتوانستند بفهمند چرا این بیماری فقط در سوئد دیده شده -نه در کشورهای اسکاندیناویِ همسایه که محل اسکانِ مهاجرانِ همان کشورها بوده است.
🔴 با خانوادهها که مصاحبه کردم، فهمیدم بسیاری از کودکانِ مبتلا به سندرمِ کنارهگیری کسی را میشناختهاند که همین اختلال را داشته است. رسانههای سوئد مدعی بودند این بچهها تمارض میکنند، بهخصوص وقتی دولت قبول کرد به خانوادههای مبتلایانِ سندرم کنارهگیری اقامت بدهد. ولی وقتی خودم بچهها را دیدم، مطمئن شدم تظاهر نمیکنند.
🔴 گفتوگوهایم با خانوادهها و پزشکها در سوئد باعث شد در تجربۀ خودم از بیاشتهایی عصبی تجدیدنظر کنم. احساس میکردم چیزی در این کودکانِ ساکت و روزهدار برایم آشناست. کودکی که فطرتاً خودتنهاانگار است راحت نمیتواند ناامیدیاش را بیان کند. فرهنگْ نوع بیانِ رنج را مشخص میکند.
🔴 کودکانِ مبتلا به بیاشتهایی عصبی و سندرمِ کنارهگیری خشم و احساسِ عجزشان را با غذانخوردن ابراز میکنند، یکی از معدود روشهای اعتراض که برایشان فراهم است. متخصصان به این کودکان میگویند چنین رفتارهایی برایشان آشناست و نام خاصی دارد. بعد این بچهها، دانسته یا ندانسته، رفتارشان را منطبق با گروهی میکنند که پزشکها میگویند به آن تعلق دارند و تدریجاً رفتاری عمدی به عادتی غیرارادی و تثبیتشده تبدیل میشود.
🔴 ایان هکینگِ فیلسوف، برای آنکه توضیح دهد افراد چگونه در قصهای معطوفبهمقصود دربارۀ بیماری گرفتار میشوند، از اصطلاحِ «اثر حلقهای» استفاده میکند. او میگوید بیماریِ جدید ممکن است «گسترۀ امکانهای بالقوۀ شخصوارگی» را تغییر دهد. «ما خود را بر مبنای درک علمیِ خودمان از افراد مختلفی که میتوانیم باشیم میسازیم».
🔴 هکینگ در مقالهای دربارۀ کودکان مبتلا به سندروم کنارهگیری در سوئد به برهان شرطبندیِ پاسکال اشاره میکند: برای پرهیز از احتمالِ دوزخ ابدی باید طوری رفتار کنیم که انگار خدا هست، هرچند دلیلی برای اثبات وجود او نداشته باشیم. چهبسا، بهمرور زمان، ایمان ظاهریمان درونی و اعتقادمان خالصانه شود.
🔴 هکینگ معتقد است این قضیه درمورد بعضی از بیماریها نیز صادق است. راهی مییابیم تا رنج خود را ازطریق تقلید بیان کنیم، تا اینکه سرانجام «وضعیت روانی تازهای را ’میآموزیم‘ یا -بهتر بگویم- ’کسب میکنیم‘».
🔹 آنچه خواندید برگرفته از کتاب «بیگانه با خود»، نوشتۀ ریچل اَویو، با ترجمۀ عرفان قادری است. برای مطالعۀ بخشهایی از کتاب و تهیۀ آن به فروشگاه اینترنتی ترجمان بروید.
🔺 این کتاب برای اولین بار در نمایشگاه بینالمللی کتاب ۱۴۰۴ رونمایی میشود. منتظر حضورتان در غرفۀ ترجمان هستیم (سالن شبستان، نبش راهرو ۲۵). میتوانید در نمایشگاه کتاب را تورق کنید و آن را با ۱۵ درصد تخفیف تهیه کنید.
🔸 بیگانه با خود: ذهنهای پریشان و داستانهایی که زندگیمان را تغییر میدهند
✍🏻 نوشتۀ ریچل اَویو
✍🏻 ترجمۀ عرفان قادری
📚 ۲۸۰ صفحه؛ رقعی؛ جلد نرم؛ قیمت، همراه با تخفیف نمایشگاه: ۲۶۰۹۵۰ تومان
@tarjomaanweb
— تأثیر «اثر حلقهای» بر شخصیت
🔴 چند سال پیش رفتم سوئد تا از عارضهای مشهور به «سندرمِ کنارهگیری» گزارش تهیه کنم. صدها کودکِ اهلِ شورویِ سابق و یوگسلاوی، بعد از آنکه دولت سوئد درخواست پناهندگیشان را رد کرده بود، به رختخوابهایشان رفته بودند و بیرون نمیآمدند؛ غذا نمیخوردند و حرف نمیزدند. سرانجام، ظاهراً توانِ حرکتکردن را هم از دست دادند.
🔴 بسیاری از آنها محتاج لولۀ تغذیه شدند. بعضیهایشان تدریجاً به حالی شبیه اِغما فرورفتند. یکی از بچهها میگفت طی ماههایی که در رختخواب بوده خیال میکرده در اعماقِ اقیانوس درون جعبهای شیشهای با دیوارههای نازک بوده و، اگر حرف میزده یا تکان میخورده، لرزشی به وجود میآمده که باعث میشده شیشه بشکند و «آب بیاید داخل و من را بکشد».
🔴 روانشناسها میگفتند وضعیت این کودکان واکنشی است به اضطراب ناشی از حوادث غیرمترقبۀ مهاجرت و لطمات روحیای که در کشورهایشان بر آنها وارد شده است. ولی نمیتوانستند بفهمند چرا این بیماری فقط در سوئد دیده شده -نه در کشورهای اسکاندیناویِ همسایه که محل اسکانِ مهاجرانِ همان کشورها بوده است.
🔴 با خانوادهها که مصاحبه کردم، فهمیدم بسیاری از کودکانِ مبتلا به سندرمِ کنارهگیری کسی را میشناختهاند که همین اختلال را داشته است. رسانههای سوئد مدعی بودند این بچهها تمارض میکنند، بهخصوص وقتی دولت قبول کرد به خانوادههای مبتلایانِ سندرم کنارهگیری اقامت بدهد. ولی وقتی خودم بچهها را دیدم، مطمئن شدم تظاهر نمیکنند.
🔴 گفتوگوهایم با خانوادهها و پزشکها در سوئد باعث شد در تجربۀ خودم از بیاشتهایی عصبی تجدیدنظر کنم. احساس میکردم چیزی در این کودکانِ ساکت و روزهدار برایم آشناست. کودکی که فطرتاً خودتنهاانگار است راحت نمیتواند ناامیدیاش را بیان کند. فرهنگْ نوع بیانِ رنج را مشخص میکند.
🔴 کودکانِ مبتلا به بیاشتهایی عصبی و سندرمِ کنارهگیری خشم و احساسِ عجزشان را با غذانخوردن ابراز میکنند، یکی از معدود روشهای اعتراض که برایشان فراهم است. متخصصان به این کودکان میگویند چنین رفتارهایی برایشان آشناست و نام خاصی دارد. بعد این بچهها، دانسته یا ندانسته، رفتارشان را منطبق با گروهی میکنند که پزشکها میگویند به آن تعلق دارند و تدریجاً رفتاری عمدی به عادتی غیرارادی و تثبیتشده تبدیل میشود.
🔴 ایان هکینگِ فیلسوف، برای آنکه توضیح دهد افراد چگونه در قصهای معطوفبهمقصود دربارۀ بیماری گرفتار میشوند، از اصطلاحِ «اثر حلقهای» استفاده میکند. او میگوید بیماریِ جدید ممکن است «گسترۀ امکانهای بالقوۀ شخصوارگی» را تغییر دهد. «ما خود را بر مبنای درک علمیِ خودمان از افراد مختلفی که میتوانیم باشیم میسازیم».
🔴 هکینگ در مقالهای دربارۀ کودکان مبتلا به سندروم کنارهگیری در سوئد به برهان شرطبندیِ پاسکال اشاره میکند: برای پرهیز از احتمالِ دوزخ ابدی باید طوری رفتار کنیم که انگار خدا هست، هرچند دلیلی برای اثبات وجود او نداشته باشیم. چهبسا، بهمرور زمان، ایمان ظاهریمان درونی و اعتقادمان خالصانه شود.
🔴 هکینگ معتقد است این قضیه درمورد بعضی از بیماریها نیز صادق است. راهی مییابیم تا رنج خود را ازطریق تقلید بیان کنیم، تا اینکه سرانجام «وضعیت روانی تازهای را ’میآموزیم‘ یا -بهتر بگویم- ’کسب میکنیم‘».
🔹 آنچه خواندید برگرفته از کتاب «بیگانه با خود»، نوشتۀ ریچل اَویو، با ترجمۀ عرفان قادری است. برای مطالعۀ بخشهایی از کتاب و تهیۀ آن به فروشگاه اینترنتی ترجمان بروید.
🔺 این کتاب برای اولین بار در نمایشگاه بینالمللی کتاب ۱۴۰۴ رونمایی میشود. منتظر حضورتان در غرفۀ ترجمان هستیم (سالن شبستان، نبش راهرو ۲۵). میتوانید در نمایشگاه کتاب را تورق کنید و آن را با ۱۵ درصد تخفیف تهیه کنید.
🔸 بیگانه با خود: ذهنهای پریشان و داستانهایی که زندگیمان را تغییر میدهند
✍🏻 نوشتۀ ریچل اَویو
✍🏻 ترجمۀ عرفان قادری
📚 ۲۸۰ صفحه؛ رقعی؛ جلد نرم؛ قیمت، همراه با تخفیف نمایشگاه: ۲۶۰۹۵۰ تومان
@tarjomaanweb
07.05.202505:32
🎯 شاید فایدۀ کتابی که امروز میخوانید، سی سال دیگر معلوم شود
🔴 جاشوا راتمن، نویسندۀ آمریکایی، به یاد میآورد که سال دوم دانشگاه بود که رمان میدلمارچ را خواند و او هم مثل بسیاری از همکلاسیهایش از آن خوشش نیامد. میدلمارچ رمانی پیچیده درباره عشق، ازدواج، و آرمانگرایی است، اما از نظر راتمن رمان اعصابخوردکنی بود با شخصیتهای احمق. بالاخره یکجا استادشان کفری شد و گفت: «معلومه که درک و فهمتون بهش نمیرسه، بذارید چهل سالتون بشه، یک ازدواج و طلاق را از سر بگذرانید، بعید میگید آهان! حالا فهمیدم!».
🔴 خیلی وقتها، آموزش مفاهیم علوم انسانی، به دانشجویان هجده تا بیستودو ساله چالشبرانگیز است. همانطور که کودک درکی از رانندگی ندارد، جوانان بیتجربه هم درکی از مشکلات، حسرتها و پشیمانیهای بزرگ زندگی ندارند.
🔴 بااینحال، خواندن آثار بزرگ ادبی و فلسفی در عنفوان جوانی دلیلی دارد: این کتابها الگوهای فکریای را شکل میدهد که بعدها شاکله ذهنمان را میسازند و ما را برای زندگی آماده میکنند. این روند دقیقاً شبیه سالها کارآموزی در یک شاخۀ علمی مثل پزشکی یا حقوق است. شما در دوران تحصیل آموزشهایی را میبینید که در همان لحظه بهدردتان نمیخورد، ولی همانها تعیین میکند که در آینده، پزشکی حاذق یا وکیلی موفق میشوید یا نه. ذهن انسان سالها قطعاتی را کنار هم میچیند که معلوم نیست به چه کار میآید، اما بعدها به شکلی اعجابانگیز آن را با هم ترکیب میکند.
🔴 این قابلیت ترکیبکردن قطعاتی از گذشتۀ دور و نزدیک و بهکاربستن آنها در مواجهه با موقعیتهای پیچیده، قابلیتی است که انسان را از پیشرفتهترین هوشهای مصنوعی متمایز میکند. لزلی والینت این تمایز را با مفهوم «آموزشپذیری» توضیح میدهد.
🔴 والینت که دانشمند علوم کامپیوتر و برندۀ جایزۀ معتبر تورینگ است میگوید: ذهن انسان دارای انعطافپذیری خارقالعادهای است که هوش مصنوعی فاقد آن است. افزایش دادهها هوش مصنوعی را دقیقتر میکند، اما نمیتواند باعث شود «بصیرتی» ناگهانی به او دست دهد. فقط انسانها میتوانند با ترکیب هزاران چیز، بیاموزند که انتخابهای عاطفی ممکن است به شکست بیانجامد، و شکست اگرچه دردناک، مرحلهای از رشد است. آموزشپذیری فراتر از هوش یا آیکیو است. ذهن آموزشپذیر از هر چیزی یاد میگیرد و دانش قدیمی را برای اهداف جدید به کار میبرد.
🔴 همین «آموزشپذیری» است که باعث میشود در هنگام بیماری، به جای گفتگو با هوش مصنوعی، پیش پزشک بروید. چون پزشک علاوه بر دادههای پزشکی، از طیف وسیعی از ایدهها و ارتباطهایی استفاده میکند که نتیجۀ سالها یادگیریاش باشد.
🔴 آموزشپذیری است که انسانها را توانمند میکند تا «سوالات هوشمندانه» بپرسند. مثل پزشکی که شاید از روی رنگ چهره یا لحن حرفزدتان، سوال زندگینامهای دقیقی بپرسد که اثری کلیدی در تشخصیش داشته باشد. از نظر والینت، ارتباطها، ترکیبها و کاربردهای جدیدی که لازمۀ آموزشپذیربودناند تا حدی به این دلیل مفیدند که اتفاقاً واضح و سرراست نیستند. برخیاوقات، درسی را در جایی از زندگیامان یاد میگیریم که جایی به کارمان میآید که اصلاً انتظارش را نداریم. خواندن کتابهایی که معلوم نیست به چه دردی میخورند نیز چنیناند.
📌 آنچه خواندید مروری کوتاه است بر مطلب «ممکن است فایدۀ کتابی که امروز میخوانید، سی سال دیگر معلوم شود» که در سیوسومین شمارۀ مجلۀ ترجمان علوم انسانی منتشر شده است. این مطلب در تاریخ ۴ آذر ۱۴۰۳ در وبسایت ترجمان نیز بارگذاری شده است. این مطلب نوشتۀ جاشوا راتمن است و محمد مهدیپور آن را ترجمه کرده است. برای خواندن نسخه کامل این مطلب و دیگر مطالب ترجمان، به وبسایت ترجمان سر بزنید.
📌 ادامۀ مطلب را در لینک زیر بخوانید:
B2n.ir/m60211
@tarjomaanweb
🔴 جاشوا راتمن، نویسندۀ آمریکایی، به یاد میآورد که سال دوم دانشگاه بود که رمان میدلمارچ را خواند و او هم مثل بسیاری از همکلاسیهایش از آن خوشش نیامد. میدلمارچ رمانی پیچیده درباره عشق، ازدواج، و آرمانگرایی است، اما از نظر راتمن رمان اعصابخوردکنی بود با شخصیتهای احمق. بالاخره یکجا استادشان کفری شد و گفت: «معلومه که درک و فهمتون بهش نمیرسه، بذارید چهل سالتون بشه، یک ازدواج و طلاق را از سر بگذرانید، بعید میگید آهان! حالا فهمیدم!».
🔴 خیلی وقتها، آموزش مفاهیم علوم انسانی، به دانشجویان هجده تا بیستودو ساله چالشبرانگیز است. همانطور که کودک درکی از رانندگی ندارد، جوانان بیتجربه هم درکی از مشکلات، حسرتها و پشیمانیهای بزرگ زندگی ندارند.
🔴 بااینحال، خواندن آثار بزرگ ادبی و فلسفی در عنفوان جوانی دلیلی دارد: این کتابها الگوهای فکریای را شکل میدهد که بعدها شاکله ذهنمان را میسازند و ما را برای زندگی آماده میکنند. این روند دقیقاً شبیه سالها کارآموزی در یک شاخۀ علمی مثل پزشکی یا حقوق است. شما در دوران تحصیل آموزشهایی را میبینید که در همان لحظه بهدردتان نمیخورد، ولی همانها تعیین میکند که در آینده، پزشکی حاذق یا وکیلی موفق میشوید یا نه. ذهن انسان سالها قطعاتی را کنار هم میچیند که معلوم نیست به چه کار میآید، اما بعدها به شکلی اعجابانگیز آن را با هم ترکیب میکند.
🔴 این قابلیت ترکیبکردن قطعاتی از گذشتۀ دور و نزدیک و بهکاربستن آنها در مواجهه با موقعیتهای پیچیده، قابلیتی است که انسان را از پیشرفتهترین هوشهای مصنوعی متمایز میکند. لزلی والینت این تمایز را با مفهوم «آموزشپذیری» توضیح میدهد.
🔴 والینت که دانشمند علوم کامپیوتر و برندۀ جایزۀ معتبر تورینگ است میگوید: ذهن انسان دارای انعطافپذیری خارقالعادهای است که هوش مصنوعی فاقد آن است. افزایش دادهها هوش مصنوعی را دقیقتر میکند، اما نمیتواند باعث شود «بصیرتی» ناگهانی به او دست دهد. فقط انسانها میتوانند با ترکیب هزاران چیز، بیاموزند که انتخابهای عاطفی ممکن است به شکست بیانجامد، و شکست اگرچه دردناک، مرحلهای از رشد است. آموزشپذیری فراتر از هوش یا آیکیو است. ذهن آموزشپذیر از هر چیزی یاد میگیرد و دانش قدیمی را برای اهداف جدید به کار میبرد.
🔴 همین «آموزشپذیری» است که باعث میشود در هنگام بیماری، به جای گفتگو با هوش مصنوعی، پیش پزشک بروید. چون پزشک علاوه بر دادههای پزشکی، از طیف وسیعی از ایدهها و ارتباطهایی استفاده میکند که نتیجۀ سالها یادگیریاش باشد.
🔴 آموزشپذیری است که انسانها را توانمند میکند تا «سوالات هوشمندانه» بپرسند. مثل پزشکی که شاید از روی رنگ چهره یا لحن حرفزدتان، سوال زندگینامهای دقیقی بپرسد که اثری کلیدی در تشخصیش داشته باشد. از نظر والینت، ارتباطها، ترکیبها و کاربردهای جدیدی که لازمۀ آموزشپذیربودناند تا حدی به این دلیل مفیدند که اتفاقاً واضح و سرراست نیستند. برخیاوقات، درسی را در جایی از زندگیامان یاد میگیریم که جایی به کارمان میآید که اصلاً انتظارش را نداریم. خواندن کتابهایی که معلوم نیست به چه دردی میخورند نیز چنیناند.
📌 آنچه خواندید مروری کوتاه است بر مطلب «ممکن است فایدۀ کتابی که امروز میخوانید، سی سال دیگر معلوم شود» که در سیوسومین شمارۀ مجلۀ ترجمان علوم انسانی منتشر شده است. این مطلب در تاریخ ۴ آذر ۱۴۰۳ در وبسایت ترجمان نیز بارگذاری شده است. این مطلب نوشتۀ جاشوا راتمن است و محمد مهدیپور آن را ترجمه کرده است. برای خواندن نسخه کامل این مطلب و دیگر مطالب ترجمان، به وبسایت ترجمان سر بزنید.
📌 ادامۀ مطلب را در لینک زیر بخوانید:
B2n.ir/m60211
@tarjomaanweb
05.05.202505:37
🎯 خیلی زحمت نکشید، عکس پروفایلتان برای دیگران اهمیتی ندارد
— حداقل نه به آن شیوهای که خودتان میخواهید
🔴 انتخاب عکس پروفایل برای پیامرسانها و شبکههای اجتماعی یکی از دغدغههای همهگیر دوران ماست. مدتهاست که تأثیر انکارنشدنی «اولین برخورد» در قضاوت دربارۀ آدمهای جدیدی که میبینیم اثبات شده است. این روزها، با دیجیتالیشدن هر چه بیشتر تعاملات انسانی، عکس پروفایل نقش همان «اولین برخورد» را بازی میکند، چون اولین چیزی است که آدمها از ما میبینند.
🔴 تأثیری که عکس پروفایل بر دیگران دارد، اغلب تفاوتهای آشکاری با تأثیرِ اولین دیدار رودررو دارد. اگر در عکس پروفایلتان کتوشلوار گرانقیمتی پوشیدهاید، لزوماً آدمی شیکپوش در نظر گرفته نمیشوید.
🔴 روانشناسی به نام مارک ترنر در تحقیقی تلاش کرد دریابد که مردم بر چه اساس عکس پروفایلشان را انتخاب میکنند. رایجترین دلایل آدمها چنین بود:
۱. بهخاطر آدمهای دیگری که در عکس کنارشان بودند، مثل اعضای خانواده یا دوستان (۴۴درصد) ۲. آن عکس آنها را به یاد خاطرۀ خوشی میانداخت (۲۹درصد) ۳. بهخاطر اینکه در آن عکس خوب افتاده بودند (۲۱ درصد) ۴. چون دلشان میخواسته عکسشان را عوض کنند (۱۵درصد).
🔴 بر اساس این تحقیق آدمها فکر میکردند هر چه تصویرشان احساسات مثبت بیشتری منتقل کند، بهتر است. بنابراین عکسهایی که در محیط بیرون گرفته شده بودند یا در آنها لبخند به لب داشتند را بیشتر انتخاب میکردند.
🔴 در ادامه از کسانی که صاحبان این عکسها را نمیشناختند، خواسته شد تا احساسشان از «اولین برخورد» با این عکسها را شرح دهند. نتایج غافلگیرکننده بود: قضاوت دیگران از عکس پروفایل افراد، همخوانی ناچیزی با تصور خود آنها از عکس پروفایلشان داشت. عکسی که خود فرد فکر میکرد «جسورانه» است، از نظر دیگران «نخوتآمیز» بود و عکسی که جذاب پنداشته میشد، از نظر بقیه احمقانه و مصنوعی میآمد.
🔴 البته این قضاوتها با توجه به فضای خاص هر شبکۀ اجتماعی ممکن است متفاوت باشد. عکسی با لباس رسمی که در آن بهتنهایی و بدون لبخند به دوربین زل زدهاید، شاید برای لینکدین بد نباشد، ولی برای اینستاگرام واقعا بد است.
🔴 نوع استفادۀ افراد از شبکههای اجتماعی نیز در قضاوتشان دربارۀ عکس پروفایل کاربران تأثیر دارد. نینا هفرکمپ، متخصص روانشناسی سایبری، در تحقیقی نشان داد مردان در شبکههای اجتماعی عمدتاً بهدنبال پیداکردن دوستان جدیدند، ولی زنان تمایل بیشتری به مقایسۀ خودشان با دیگران و جمعآوری اطلاعات دارند. این اهداف متفاوت باعث قضاوتهای متفاوت نیز میشود. مثلاً مردها عکسهای دارای جذابیت فیزیکی را بیشتر میپسندند و زنان عکسهای چندنفره را.
📌 آنچه خواندید مروری است بر مقاله «عکس پروفایل شما چه چیزهایی دربارهتان میگوید: دقت قضاوتهای شخصیتی سریع در وضعیت بدون آشنایی در سایتهای شبکه اجتماعی» که توسط مارک ترنر و ناتالی هانت در کنفرانس بینالمللی رایانش و رسانههای اجتماعی ارائه شده است.
@tarjomaanweb
— حداقل نه به آن شیوهای که خودتان میخواهید
🔴 انتخاب عکس پروفایل برای پیامرسانها و شبکههای اجتماعی یکی از دغدغههای همهگیر دوران ماست. مدتهاست که تأثیر انکارنشدنی «اولین برخورد» در قضاوت دربارۀ آدمهای جدیدی که میبینیم اثبات شده است. این روزها، با دیجیتالیشدن هر چه بیشتر تعاملات انسانی، عکس پروفایل نقش همان «اولین برخورد» را بازی میکند، چون اولین چیزی است که آدمها از ما میبینند.
🔴 تأثیری که عکس پروفایل بر دیگران دارد، اغلب تفاوتهای آشکاری با تأثیرِ اولین دیدار رودررو دارد. اگر در عکس پروفایلتان کتوشلوار گرانقیمتی پوشیدهاید، لزوماً آدمی شیکپوش در نظر گرفته نمیشوید.
🔴 روانشناسی به نام مارک ترنر در تحقیقی تلاش کرد دریابد که مردم بر چه اساس عکس پروفایلشان را انتخاب میکنند. رایجترین دلایل آدمها چنین بود:
۱. بهخاطر آدمهای دیگری که در عکس کنارشان بودند، مثل اعضای خانواده یا دوستان (۴۴درصد) ۲. آن عکس آنها را به یاد خاطرۀ خوشی میانداخت (۲۹درصد) ۳. بهخاطر اینکه در آن عکس خوب افتاده بودند (۲۱ درصد) ۴. چون دلشان میخواسته عکسشان را عوض کنند (۱۵درصد).
🔴 بر اساس این تحقیق آدمها فکر میکردند هر چه تصویرشان احساسات مثبت بیشتری منتقل کند، بهتر است. بنابراین عکسهایی که در محیط بیرون گرفته شده بودند یا در آنها لبخند به لب داشتند را بیشتر انتخاب میکردند.
🔴 در ادامه از کسانی که صاحبان این عکسها را نمیشناختند، خواسته شد تا احساسشان از «اولین برخورد» با این عکسها را شرح دهند. نتایج غافلگیرکننده بود: قضاوت دیگران از عکس پروفایل افراد، همخوانی ناچیزی با تصور خود آنها از عکس پروفایلشان داشت. عکسی که خود فرد فکر میکرد «جسورانه» است، از نظر دیگران «نخوتآمیز» بود و عکسی که جذاب پنداشته میشد، از نظر بقیه احمقانه و مصنوعی میآمد.
🔴 البته این قضاوتها با توجه به فضای خاص هر شبکۀ اجتماعی ممکن است متفاوت باشد. عکسی با لباس رسمی که در آن بهتنهایی و بدون لبخند به دوربین زل زدهاید، شاید برای لینکدین بد نباشد، ولی برای اینستاگرام واقعا بد است.
🔴 نوع استفادۀ افراد از شبکههای اجتماعی نیز در قضاوتشان دربارۀ عکس پروفایل کاربران تأثیر دارد. نینا هفرکمپ، متخصص روانشناسی سایبری، در تحقیقی نشان داد مردان در شبکههای اجتماعی عمدتاً بهدنبال پیداکردن دوستان جدیدند، ولی زنان تمایل بیشتری به مقایسۀ خودشان با دیگران و جمعآوری اطلاعات دارند. این اهداف متفاوت باعث قضاوتهای متفاوت نیز میشود. مثلاً مردها عکسهای دارای جذابیت فیزیکی را بیشتر میپسندند و زنان عکسهای چندنفره را.
📌 آنچه خواندید مروری است بر مقاله «عکس پروفایل شما چه چیزهایی دربارهتان میگوید: دقت قضاوتهای شخصیتی سریع در وضعیت بدون آشنایی در سایتهای شبکه اجتماعی» که توسط مارک ترنر و ناتالی هانت در کنفرانس بینالمللی رایانش و رسانههای اجتماعی ارائه شده است.
@tarjomaanweb
Reposted from:
نطقیات



02.05.202515:07
▫️ ثبتنام دوره آنلاین واژگان بر اساس کتاب «۴۰۰۰ واژه ضروری زبان انگلیسی - جلد سوم »
◽️ سطح کتاب: متوسط ( B1 )
🟢 معرفی دوره:
نویسنده این کتاب Paul Nation متخصص زبانشناسی و تدریس زبان است، این کتاب با تمرکز بر کلمات کاربردی ذخیره لغات زبانآموزان رو از سطح مبتدی تا پیشرفته افزایش میدهد.
هر یک از مجلدات این مجموع شامل ۳۰ درس است که در هر درس ۲۰ واژه تدریس میشود. ابتدا معنی آن واژه ارائه میشود و سپس کلمه در یک جمله استفاده میشود و از این طریق زبانآموز با جایگاه کلمه در جمله آشنا میشود.
بعد از معرفی واژگان، در پایان هر درس یک متنی ارائه میشود که در آن متن کلمات معرفی شده در درس به کار رفتهاند. بدین ترتیب زبانآموز با انجام تمرینهای متنوع و جذاب، به خوبی کلمات هر درس را یاد میگیرد.
👤 مدرس: محمد توپچی
🕦 زمان: هفتهای دو جلسه ( یکشنبهها، سهشنبهها) از ساعت ۲۰ تا ۲۱:۳۰
🔴این دوره به تقویت واژگان در آزمونهای زیر کمک میکند:
🟪 آزموهای زبان
🟪 آزمونهای ارشد و دکتری
🌐 کلاسها آنلاین و در محیط اسکایروم خواهد بود.
🗓 شروع دوره: یکشنبه ۱۴ اردیبهشت
📱 برای ثبتنام و مشاوره در خصوص دوره لطفا با آیدی زیر تماس بگیرید:
t.me/nutqiyyat_admin
♦️♦️♦️
🔮 t.me/nutqiyyat
🔮 instagram.com/nutqiyyat
🔮 https://youtube.com/@nutqiyyat
◽️ سطح کتاب: متوسط ( B1 )
🟢 معرفی دوره:
نویسنده این کتاب Paul Nation متخصص زبانشناسی و تدریس زبان است، این کتاب با تمرکز بر کلمات کاربردی ذخیره لغات زبانآموزان رو از سطح مبتدی تا پیشرفته افزایش میدهد.
هر یک از مجلدات این مجموع شامل ۳۰ درس است که در هر درس ۲۰ واژه تدریس میشود. ابتدا معنی آن واژه ارائه میشود و سپس کلمه در یک جمله استفاده میشود و از این طریق زبانآموز با جایگاه کلمه در جمله آشنا میشود.
بعد از معرفی واژگان، در پایان هر درس یک متنی ارائه میشود که در آن متن کلمات معرفی شده در درس به کار رفتهاند. بدین ترتیب زبانآموز با انجام تمرینهای متنوع و جذاب، به خوبی کلمات هر درس را یاد میگیرد.
👤 مدرس: محمد توپچی
🕦 زمان: هفتهای دو جلسه ( یکشنبهها، سهشنبهها) از ساعت ۲۰ تا ۲۱:۳۰
🔴این دوره به تقویت واژگان در آزمونهای زیر کمک میکند:
🟪 آزموهای زبان
🟪 آزمونهای ارشد و دکتری
🌐 کلاسها آنلاین و در محیط اسکایروم خواهد بود.
🗓 شروع دوره: یکشنبه ۱۴ اردیبهشت
📱 برای ثبتنام و مشاوره در خصوص دوره لطفا با آیدی زیر تماس بگیرید:
t.me/nutqiyyat_admin
♦️♦️♦️
🔮 t.me/nutqiyyat
🔮 instagram.com/nutqiyyat
🔮 https://youtube.com/@nutqiyyat
30.04.202505:56
🎯 مشکل فقط اختلاف نظر نیست؛ ما واقعاً همدیگر را نمیفهمیم
🔴 مطالعات مختلف نشان دادهاند که انسانها در درک افرادی که آنها را «غیرخودی» تلقی میکنند، با دشواریهای جدی مواجهاند. پیشداوریها و خطاهای شناختی رایج باعث میشود مخالفان را اغلب افرادی سادهانگار یا بدخواه ببینیم که انگیزهشان چیزی جز آسیبزدن نیست. پژوهشی جدید چشماندازی حتی تیرهتر را ارائه میکند.
🔴 پژوهشی تازه توسط محققان دانشگاه آکسفورد و کینگز کالج لندن نشان میدهد که حتی وقتی افراد با دقت و حسننیت تلاش میکنند دیدگاههای سیاسی مخالفانشان را درک کنند، باز هم دچار خطاهای چشمگیر میشوند. این مطالعه با هدف سنجش میزان توانایی افراد در پیشبینی دیدگاههای کسانی انجام شد که گرایشهای سیاسی متفاوتی با آنها دارند.
🔴 نتایج پژوهش نشان میدهد شرکتکنندگان در پیشبینی دیدگاههای افراد همفکر خود نسبتاً موفق بودهاند و در بیش از نیمی از موارد درست حدس زدهاند. اما زمانی که پای افراد با دیدگاههای سیاسی متفاوت در میان بوده، میزان دقت آنها بهطور محسوسی کاهش یافته است. با این حال، میزان اطمینان شرکتکنندگان به درستی حدسهایشان در هر دو حالت تقریباً یکسان بود؛ مسئلهای که بهگفته برایونی پین، نویسندۀ مسئول مقاله، هشداردهنده است: «آدمها واقعاً نمیدانند که در این کار بدند».
🔴 در این پژوهش، از شرکتکنندگان خواسته شد تا نظر خود را نسبت به جملاتی دربارۀ ارزشهای اجتماعی، اقتصادی و مذهبی اعلام کنند. سپس، پاسخهای افراد ناشناس به همین پرسشها در اختیارشان قرار گرفت تا بر اساس آنها حدس بزنند آن فرد در سایر موارد چه دیدگاهی خواهد داشت. در بخشی از مطالعه، برخی شرکتکنندگان امکان دسترسی به اطلاعات بیشتر درباره پاسخهای همان فرد را داشتند تا پیشبینی دقیقتری ارائه دهند؛ با این حال، حتی با وجود دادههای تکمیلی، دقت آنها در پیشبینی دیدگاه مخالفان تغییر چندانی نکرد.
🔴 بهگفتۀ برایونی پین، مسئله فقط کمبود انگیزه یا ضعف شناختی نیست، بلکه مشکل اصلی آن است که ما واقعاً در فهم طرز فکر کسانی که باورها یا ارزشهای متفاوتی با ما دارند ناتوانیم؛ حتی وقتی تلاش میکنیم آنها را درک کنیم. او و همکارانش ریشه این ناتوانی را در پیشفرضها و کلیشههایی میدانند که افراد ناخودآگاه برای تفسیر رفتار دیگران به آنها متوسل میشوند؛ کلیشههایی که نهفقط در حوزه سیاست، بلکه در مواجهه با تفاوتهای نژادی، فرهنگی، جنسیتی یا اجتماعی نیز خود را نشان میدهند.
🔴 بهگفتۀ نویسندگان مقاله، یکی از مهمترین دلایل این ناتوانی، افزایش شکاف و دوقطبیشدن در جوامع امروز است. روندی که فرصت تعامل واقعی با گروههای مختلف را کاهش میدهد و در نتیجه، توانایی ذهنی ما برای تصور و فهم دیدگاههای متفاوت را تضعیف میکند. این یافتهها پرسشهای مهمی را پیش روی پژوهشگران میگذارد: آیا رسانهها، با بازنمایی کلیشهای از مخالفان، در شکلگیری این ضعف شناختی نقش دارند؟ یا باید ریشههای عمیقتری را در سازوکارهای روانی فردی جستوجو کرد؟
🔴 در پایان، پژوهشگران بر این نکته تأکید میکنند که پذیرش این واقعیت – اینکه کمتر از آنچه گمان میکنیم، دیگران را درک میکنیم – میتواند نقطۀ شروعی برای تغییر باشد؛ تغییری که ما را وامیدارد پیش از قضاوتکردن، به شنیدن و فهم دقیقتر دیدگاه طرف مقابل توجه کنیم و برای درک متقابل، آگاهانهتر تلاش کنیم.
📌 آنچه خواندید مروری کوتاه است بر مطلب «شاید هیچوقت نتوانیم مخالفان سیاسی خودمان را بهخوبی بشناسیم» که در سیوسومین شمارۀ مجلۀ ترجمان علوم انسانی منتشر شده است. این مطلب در تاریخ ۲۹ مهر ۱۴۰۳ در وبسایت ترجمان نیز بارگذاری شده است. این مطلب نوشتۀ اِلِینا کازامیا است و محمد مهدیپور آن را ترجمه کرده است. برای خواندن نسخه کامل این مطلب و دیگر مطالب ترجمان، به وبسایت ترجمان سر بزنید.
📌 ادامۀ مطلب را در لینک زیر بخوانید:
https://B2n.ir/w27899
@tarjomaanweb
🔴 مطالعات مختلف نشان دادهاند که انسانها در درک افرادی که آنها را «غیرخودی» تلقی میکنند، با دشواریهای جدی مواجهاند. پیشداوریها و خطاهای شناختی رایج باعث میشود مخالفان را اغلب افرادی سادهانگار یا بدخواه ببینیم که انگیزهشان چیزی جز آسیبزدن نیست. پژوهشی جدید چشماندازی حتی تیرهتر را ارائه میکند.
🔴 پژوهشی تازه توسط محققان دانشگاه آکسفورد و کینگز کالج لندن نشان میدهد که حتی وقتی افراد با دقت و حسننیت تلاش میکنند دیدگاههای سیاسی مخالفانشان را درک کنند، باز هم دچار خطاهای چشمگیر میشوند. این مطالعه با هدف سنجش میزان توانایی افراد در پیشبینی دیدگاههای کسانی انجام شد که گرایشهای سیاسی متفاوتی با آنها دارند.
🔴 نتایج پژوهش نشان میدهد شرکتکنندگان در پیشبینی دیدگاههای افراد همفکر خود نسبتاً موفق بودهاند و در بیش از نیمی از موارد درست حدس زدهاند. اما زمانی که پای افراد با دیدگاههای سیاسی متفاوت در میان بوده، میزان دقت آنها بهطور محسوسی کاهش یافته است. با این حال، میزان اطمینان شرکتکنندگان به درستی حدسهایشان در هر دو حالت تقریباً یکسان بود؛ مسئلهای که بهگفته برایونی پین، نویسندۀ مسئول مقاله، هشداردهنده است: «آدمها واقعاً نمیدانند که در این کار بدند».
🔴 در این پژوهش، از شرکتکنندگان خواسته شد تا نظر خود را نسبت به جملاتی دربارۀ ارزشهای اجتماعی، اقتصادی و مذهبی اعلام کنند. سپس، پاسخهای افراد ناشناس به همین پرسشها در اختیارشان قرار گرفت تا بر اساس آنها حدس بزنند آن فرد در سایر موارد چه دیدگاهی خواهد داشت. در بخشی از مطالعه، برخی شرکتکنندگان امکان دسترسی به اطلاعات بیشتر درباره پاسخهای همان فرد را داشتند تا پیشبینی دقیقتری ارائه دهند؛ با این حال، حتی با وجود دادههای تکمیلی، دقت آنها در پیشبینی دیدگاه مخالفان تغییر چندانی نکرد.
🔴 بهگفتۀ برایونی پین، مسئله فقط کمبود انگیزه یا ضعف شناختی نیست، بلکه مشکل اصلی آن است که ما واقعاً در فهم طرز فکر کسانی که باورها یا ارزشهای متفاوتی با ما دارند ناتوانیم؛ حتی وقتی تلاش میکنیم آنها را درک کنیم. او و همکارانش ریشه این ناتوانی را در پیشفرضها و کلیشههایی میدانند که افراد ناخودآگاه برای تفسیر رفتار دیگران به آنها متوسل میشوند؛ کلیشههایی که نهفقط در حوزه سیاست، بلکه در مواجهه با تفاوتهای نژادی، فرهنگی، جنسیتی یا اجتماعی نیز خود را نشان میدهند.
🔴 بهگفتۀ نویسندگان مقاله، یکی از مهمترین دلایل این ناتوانی، افزایش شکاف و دوقطبیشدن در جوامع امروز است. روندی که فرصت تعامل واقعی با گروههای مختلف را کاهش میدهد و در نتیجه، توانایی ذهنی ما برای تصور و فهم دیدگاههای متفاوت را تضعیف میکند. این یافتهها پرسشهای مهمی را پیش روی پژوهشگران میگذارد: آیا رسانهها، با بازنمایی کلیشهای از مخالفان، در شکلگیری این ضعف شناختی نقش دارند؟ یا باید ریشههای عمیقتری را در سازوکارهای روانی فردی جستوجو کرد؟
🔴 در پایان، پژوهشگران بر این نکته تأکید میکنند که پذیرش این واقعیت – اینکه کمتر از آنچه گمان میکنیم، دیگران را درک میکنیم – میتواند نقطۀ شروعی برای تغییر باشد؛ تغییری که ما را وامیدارد پیش از قضاوتکردن، به شنیدن و فهم دقیقتر دیدگاه طرف مقابل توجه کنیم و برای درک متقابل، آگاهانهتر تلاش کنیم.
📌 آنچه خواندید مروری کوتاه است بر مطلب «شاید هیچوقت نتوانیم مخالفان سیاسی خودمان را بهخوبی بشناسیم» که در سیوسومین شمارۀ مجلۀ ترجمان علوم انسانی منتشر شده است. این مطلب در تاریخ ۲۹ مهر ۱۴۰۳ در وبسایت ترجمان نیز بارگذاری شده است. این مطلب نوشتۀ اِلِینا کازامیا است و محمد مهدیپور آن را ترجمه کرده است. برای خواندن نسخه کامل این مطلب و دیگر مطالب ترجمان، به وبسایت ترجمان سر بزنید.
📌 ادامۀ مطلب را در لینک زیر بخوانید:
https://B2n.ir/w27899
@tarjomaanweb
29.04.202505:34
🎯 «معلم ادبیات» چه فایدهای دارد؟
🔴 فرض کنید استاد ادبیات در دانشگاه هستید و بخش قابلتوجهی از سرمایهگذاران ریسکپذیر دنیا متقاعد شدهاند که یک ماشین میتواند همان چیزهایی که شما درس میدهید را بیاموزد – اگر هم همین حالا نتواند، بهزودی زود خواهد توانست. بهعلاوه، این ماشین میتواند از دانشجویان آزمون بگیرد، تکالیف و امتحانات آنها را تصحیح کند و عادلانه نمره بدهد. حالا شما و همکارانتان باید در اقتصاد همیشه در حال تغییر امروز، به دنبال فرصتهای شغلی هیجانانگیز و جدید بگردید، چون دیگر نیازی به شما نیست.
🔴 سرمایهداران خطرپذیر میگویند این مجازاتی درخور برای شمایی است که به خواندن و نوشتن علاقه داشتید. چون بهجای ادبیات، باید از همان ابتدا میرفتید برنامهنویسی یاد میگرفتید. سپس اضافه میکنند که البته امروز به برنامهنویسان هم دیگر چندان نیازی نیست.
🔴 طی چند سال گذشته، به دلیل پیشرفتهای صورتگرفته در آنچه که با تسامح «هوش مصنوعی» نامیده میشود، خیلیها به آیندۀ کارشان شک کردهاند. فیل کریسمن، استاد نویسندگی دانشگاه میشیگان که بیستسال است در دانشگاه ادبیات درس میدهد نیز از همین دسته است. کریمسن مینویسد: همیشه هستند افرادی که هر فناوری و مد جدیدی که از راه میرسد را دستمایه قرار میدهند و دست به پیشبینیهای عجیبوغریب میزنند، این روزها هم ظاهراً کارشان شده پیشبینی پایان آموزش عالی «بهشیوۀ فعلی».
🔴 او به یاد میآورد که طی این بیستسال هم همیشه حرف از این بوده است که تدریس ادبیات دیگر آیندهای ندارد. بااینحال، به نظر میرسد کارکردن در حوزهای که بهوضوح در حال کوچکشدن است، اما هنوز از بین نرفته مزایایی دارد. چون این موقعیت آدم را به فکر فرو میبرد.
🔴 کریسمن میگوید هر معلم ادبیاتی حالا باید پاسخی جدی برای این سوال پیدا کند که «ارزش کار من در چیست؟» خود او پاسخ واضحی دارد: «من عاشق ادبیات و درسدادن آنم. و فکر میکنم همۀ بچهها باید فرصت این را داشته باشند که ادبیات بخوانند». اگر این پاسخ از نظرتان کافی نیست، باید بحث بزرگتری را باز کنیم: چه شد که به اینجا رسیدیم که «درس و کار» را صرفاً چیزهایی بدانیم که باید هر چه زودتر از دستشان خلاص شد تا به «اهدافی دیگر» برسیم؟ و آنوقت آن اهداف چیستند؟ سفر به مریخ یا دانلودکردن سریعتر.
🔴 واقعیت دیگری هم وجود دارد: دستهای از مخالفان علوم انسانی را هیچوقت نمیتوانید راضی کنید. منظور آنهایی است که زیبایی، غنا یا نیکی برایشان اموری غریبه و مبهم است، و فقط سرعت و بهرهوری را میفهمند. کریسمن اسم آنها را «نهلیستها» میگذارد و میگوید حتی افلاطون هم در نهایت نتوانست نهلیستها را قانع کند.
🔴 بنابراین در دنیایی که هر روز زمام امور بیشتر به دست نهیلیستها میافتد، طرفداران علوم انسانی هم باید غیر از تلاش برای توضیحدادن خودشان و اثبات ارزشمندی کارهایشان، به راههای دیگری متوسل شوند. شاید بد نباشد معلمان ادبیات سری به دانشکدههای کسبوکار بزنند و از تاریخ غنی نهفته در آثار ادبی، «راههای مذاکره و فروش» بیرون بکشند. یا شاید بتوانند دورههایی برای ثروتمندانی برگزار کنند که میخواهند تمایز اجتماعیشان را با سواد ادبی نشان دهند. یا شاید هم باید با تمام توان جلوی این مسیر سودمحورشدن همهچیز، از جمله دانشگاه، بایستند.
📌 آنچه خواندید مروری کوتاه است بر مطلب «آیا تدریس ادبیات و نوشتن آیندهای دارد؟» که در سیوچهارمین شمارۀ مجلۀ ترجمان علوم انسانی منتشر شده است. این مطلب در تاریخ ۶ اسفند ۱۴۰۳ در وبسایت ترجمان نیز بارگذاری شده است. این مطلب نوشتۀ فیل کریسمن است و فرشته هدایتی آن را ترجمه کرده است. برای خواندن نسخه کامل این مطلب و دیگر مطالب ترجمان، به وبسایت ترجمان سر بزنید.
📌 ادامۀ مطلب را در لینک زیر بخوانید:
B2n.ir/r22680
@tarjomaanweb
🔴 فرض کنید استاد ادبیات در دانشگاه هستید و بخش قابلتوجهی از سرمایهگذاران ریسکپذیر دنیا متقاعد شدهاند که یک ماشین میتواند همان چیزهایی که شما درس میدهید را بیاموزد – اگر هم همین حالا نتواند، بهزودی زود خواهد توانست. بهعلاوه، این ماشین میتواند از دانشجویان آزمون بگیرد، تکالیف و امتحانات آنها را تصحیح کند و عادلانه نمره بدهد. حالا شما و همکارانتان باید در اقتصاد همیشه در حال تغییر امروز، به دنبال فرصتهای شغلی هیجانانگیز و جدید بگردید، چون دیگر نیازی به شما نیست.
🔴 سرمایهداران خطرپذیر میگویند این مجازاتی درخور برای شمایی است که به خواندن و نوشتن علاقه داشتید. چون بهجای ادبیات، باید از همان ابتدا میرفتید برنامهنویسی یاد میگرفتید. سپس اضافه میکنند که البته امروز به برنامهنویسان هم دیگر چندان نیازی نیست.
🔴 طی چند سال گذشته، به دلیل پیشرفتهای صورتگرفته در آنچه که با تسامح «هوش مصنوعی» نامیده میشود، خیلیها به آیندۀ کارشان شک کردهاند. فیل کریسمن، استاد نویسندگی دانشگاه میشیگان که بیستسال است در دانشگاه ادبیات درس میدهد نیز از همین دسته است. کریمسن مینویسد: همیشه هستند افرادی که هر فناوری و مد جدیدی که از راه میرسد را دستمایه قرار میدهند و دست به پیشبینیهای عجیبوغریب میزنند، این روزها هم ظاهراً کارشان شده پیشبینی پایان آموزش عالی «بهشیوۀ فعلی».
🔴 او به یاد میآورد که طی این بیستسال هم همیشه حرف از این بوده است که تدریس ادبیات دیگر آیندهای ندارد. بااینحال، به نظر میرسد کارکردن در حوزهای که بهوضوح در حال کوچکشدن است، اما هنوز از بین نرفته مزایایی دارد. چون این موقعیت آدم را به فکر فرو میبرد.
🔴 کریسمن میگوید هر معلم ادبیاتی حالا باید پاسخی جدی برای این سوال پیدا کند که «ارزش کار من در چیست؟» خود او پاسخ واضحی دارد: «من عاشق ادبیات و درسدادن آنم. و فکر میکنم همۀ بچهها باید فرصت این را داشته باشند که ادبیات بخوانند». اگر این پاسخ از نظرتان کافی نیست، باید بحث بزرگتری را باز کنیم: چه شد که به اینجا رسیدیم که «درس و کار» را صرفاً چیزهایی بدانیم که باید هر چه زودتر از دستشان خلاص شد تا به «اهدافی دیگر» برسیم؟ و آنوقت آن اهداف چیستند؟ سفر به مریخ یا دانلودکردن سریعتر.
🔴 واقعیت دیگری هم وجود دارد: دستهای از مخالفان علوم انسانی را هیچوقت نمیتوانید راضی کنید. منظور آنهایی است که زیبایی، غنا یا نیکی برایشان اموری غریبه و مبهم است، و فقط سرعت و بهرهوری را میفهمند. کریسمن اسم آنها را «نهلیستها» میگذارد و میگوید حتی افلاطون هم در نهایت نتوانست نهلیستها را قانع کند.
🔴 بنابراین در دنیایی که هر روز زمام امور بیشتر به دست نهیلیستها میافتد، طرفداران علوم انسانی هم باید غیر از تلاش برای توضیحدادن خودشان و اثبات ارزشمندی کارهایشان، به راههای دیگری متوسل شوند. شاید بد نباشد معلمان ادبیات سری به دانشکدههای کسبوکار بزنند و از تاریخ غنی نهفته در آثار ادبی، «راههای مذاکره و فروش» بیرون بکشند. یا شاید بتوانند دورههایی برای ثروتمندانی برگزار کنند که میخواهند تمایز اجتماعیشان را با سواد ادبی نشان دهند. یا شاید هم باید با تمام توان جلوی این مسیر سودمحورشدن همهچیز، از جمله دانشگاه، بایستند.
📌 آنچه خواندید مروری کوتاه است بر مطلب «آیا تدریس ادبیات و نوشتن آیندهای دارد؟» که در سیوچهارمین شمارۀ مجلۀ ترجمان علوم انسانی منتشر شده است. این مطلب در تاریخ ۶ اسفند ۱۴۰۳ در وبسایت ترجمان نیز بارگذاری شده است. این مطلب نوشتۀ فیل کریسمن است و فرشته هدایتی آن را ترجمه کرده است. برای خواندن نسخه کامل این مطلب و دیگر مطالب ترجمان، به وبسایت ترجمان سر بزنید.
📌 ادامۀ مطلب را در لینک زیر بخوانید:
B2n.ir/r22680
@tarjomaanweb


09.05.202505:41
@tarjomaanweb👇


07.05.202505:32
@tarjomaanweb👇


05.05.202505:36
@tarjomaanweb👇
02.05.202515:07
#تبلیغات


30.04.202505:56
@tarjomaanweb👇


29.04.202505:33
@tarjomaanweb👇
Shown 1 - 24 of 171
Log in to unlock more functionality.