23.03.202510:28
فهرست داستان های کوتاه موجود در کانال صوتی”چکاد ادب” _ فهرست(۱۰)
۳۳۱)قبل بر وزن دهل
محمدعلی جمالزاده
۳۳۲)در کشور دیگر
ارنست همینگوی
نجف دریابندری
۳۳۳)خجه چاهی( از قصه های عامیانه ی ایرانی)
بازنویسی: منوچهر کریم زاده
۳۳۴)سنگ
شهریار مندنی پور
۳۳۵)نوآموز
لئونورا کارینگتون
احمد شاملو
۳۳۶)لجباز( از افسانه های کهن ایرانی)
گردآورنده: صبحی مهتدی
۳۳۷)تعمیرکار
پرسیوال اورت
امیرمهدی حقیقت
۳۳۸)بانویی با سگ کوچولویش
آنتون چخوف
سروژ استپانیان
۳۳۹)قصه خنده ی دسته گل، گل مروارید
جاخشت طلا خشت مروارید
از فرهنگ عامیانه مردم ایران
پژوهش: صادق هدایت
۳۴۰)تشویق
هوشنگ مرادی کرمانی
۳۴۱)سفرنامه ی قبله ی عالم
مهدی اخوان ثالث
۳۴۲)تیرخورده ها
جعفر مدرس صادقی
۳۴۳)مرد مردستان
میگل د اونامونو
بهاالدین خرمشاهی
۳۴۴)قصه ی بلیت های لعنتی
ئیون لوکا کاراجیال
احمد شاملو
۳۴۵)کریستف کلمب
نجف دریابندری
۳۳۱)قبل بر وزن دهل
محمدعلی جمالزاده
۳۳۲)در کشور دیگر
ارنست همینگوی
نجف دریابندری
۳۳۳)خجه چاهی( از قصه های عامیانه ی ایرانی)
بازنویسی: منوچهر کریم زاده
۳۳۴)سنگ
شهریار مندنی پور
۳۳۵)نوآموز
لئونورا کارینگتون
احمد شاملو
۳۳۶)لجباز( از افسانه های کهن ایرانی)
گردآورنده: صبحی مهتدی
۳۳۷)تعمیرکار
پرسیوال اورت
امیرمهدی حقیقت
۳۳۸)بانویی با سگ کوچولویش
آنتون چخوف
سروژ استپانیان
۳۳۹)قصه خنده ی دسته گل، گل مروارید
جاخشت طلا خشت مروارید
از فرهنگ عامیانه مردم ایران
پژوهش: صادق هدایت
۳۴۰)تشویق
هوشنگ مرادی کرمانی
۳۴۱)سفرنامه ی قبله ی عالم
مهدی اخوان ثالث
۳۴۲)تیرخورده ها
جعفر مدرس صادقی
۳۴۳)مرد مردستان
میگل د اونامونو
بهاالدین خرمشاهی
۳۴۴)قصه ی بلیت های لعنتی
ئیون لوکا کاراجیال
احمد شاملو
۳۴۵)کریستف کلمب
نجف دریابندری
21.03.202513:27
بوی باران، بوی سبزه، بوی خاک،
شاخههای شسته، بارانخورده، پاک
آسمان آبی و ابر سپید،
برگهای سبز بید،
عطر نرگس، رقص باد،
نغمۀ شوق پرستوهای شاد،
خلوت گرم کبوترهای مست
نرمنرمک میرسد اینک بهار،
خوش بهحال روزگار!
خوش بهحال چشمهها و دشتها،
خوش بهحال دانهها و سبزهها،
خوش بهحال غنچههای نیمهباز،
خوش بهحال دختر میخک که میخندد به ناز،
خوش بهحال جام لبریز از شراب
خوش بهحال آفتاب،
ای دل من، گرچه در این روزگار
جامۀ رنگین نمیپوشی به کام،
بادۀ رنگین نمیبینی به جام
نُقل و سبزه در میان سفره نیست،
جامت از آن می که میباید تهیست!
ای دریغ از تو اگر چون گل نرقصی با نسیم!
ای دریغ از من اگر مستم نسازد آفتاب!
ای دریغ از ما اگر کامی نگیریم از بهار.
گر نکوبی شیشۀ غم را به سنگ،
هفت رنگش میشود هفتاد رنگ!
“فریدون مشیری”
شاخههای شسته، بارانخورده، پاک
آسمان آبی و ابر سپید،
برگهای سبز بید،
عطر نرگس، رقص باد،
نغمۀ شوق پرستوهای شاد،
خلوت گرم کبوترهای مست
نرمنرمک میرسد اینک بهار،
خوش بهحال روزگار!
خوش بهحال چشمهها و دشتها،
خوش بهحال دانهها و سبزهها،
خوش بهحال غنچههای نیمهباز،
خوش بهحال دختر میخک که میخندد به ناز،
خوش بهحال جام لبریز از شراب
خوش بهحال آفتاب،
ای دل من، گرچه در این روزگار
جامۀ رنگین نمیپوشی به کام،
بادۀ رنگین نمیبینی به جام
نُقل و سبزه در میان سفره نیست،
جامت از آن می که میباید تهیست!
ای دریغ از تو اگر چون گل نرقصی با نسیم!
ای دریغ از من اگر مستم نسازد آفتاب!
ای دریغ از ما اگر کامی نگیریم از بهار.
گر نکوبی شیشۀ غم را به سنگ،
هفت رنگش میشود هفتاد رنگ!
“فریدون مشیری”
20.03.202509:22
نوروز گوارای دل هایتان
بیاییم در این زیباترین رویداد طبیعت دل ها و دستهایمان را به تعهدی گره بزنیم برای ساختن روزهایی عاری از درد و دلتنگی.
سال ۱۴۰۴ را به این امید آغاز کنیم که در این سال صدای صلح، بلندتر از هیاهوی جنگها باشد و هیچ کودکی، با گرسنگی به خواب نرود.
بیایید دست در دست هم، زمین را از نفسهای آلوده آزاد کنیم و هوای پاک را هدیهای همیشگی برای نسلهای آینده سازیم.
این سال، میتواند سال همبستگی باشد؛ همبستگی برای مبارزه با فقر، برای از میان برداشتن دیوارهایی که انسانها را از یکدیگر جدا کردهاند، و برای پایان دادن به حکومت دیکتاتورها که سایهای تاریک بر آزادی و عدالت انداختهاند.
به این امید که در این سال رویاهای مشترکمان به واقعیت نزدیکتر شوند و زمین، خانهای امنتر و مهربانتر برای همگان گردد.
بیاییم در این زیباترین رویداد طبیعت دل ها و دستهایمان را به تعهدی گره بزنیم برای ساختن روزهایی عاری از درد و دلتنگی.
سال ۱۴۰۴ را به این امید آغاز کنیم که در این سال صدای صلح، بلندتر از هیاهوی جنگها باشد و هیچ کودکی، با گرسنگی به خواب نرود.
بیایید دست در دست هم، زمین را از نفسهای آلوده آزاد کنیم و هوای پاک را هدیهای همیشگی برای نسلهای آینده سازیم.
این سال، میتواند سال همبستگی باشد؛ همبستگی برای مبارزه با فقر، برای از میان برداشتن دیوارهایی که انسانها را از یکدیگر جدا کردهاند، و برای پایان دادن به حکومت دیکتاتورها که سایهای تاریک بر آزادی و عدالت انداختهاند.
به این امید که در این سال رویاهای مشترکمان به واقعیت نزدیکتر شوند و زمین، خانهای امنتر و مهربانتر برای همگان گردد.
23.03.202510:27
کریستف کلمب
نویسنده: نجف دریابندری
گوینده:عطیه کرامت
کانال صوتی” چکاد ادب”
@chakadeadab
نویسنده: نجف دریابندری
گوینده:عطیه کرامت
کانال صوتی” چکاد ادب”
@chakadeadab
20.03.202514:14
قصه ی بلیت های لعنتی _بخش سوم و آخر
نویسنده:ئیون لوکا کاراجیال
مترجم:احمد شاملو
گوینده:عطیه کرامت
کانال صوتی”چکاد ادب”
@chakadeadab
نویسنده:ئیون لوکا کاراجیال
مترجم:احمد شاملو
گوینده:عطیه کرامت
کانال صوتی”چکاد ادب”
@chakadeadab
20.03.202506:36
قصه ی بلیت های لعنتی _بخش سوم و آخر
نویسنده:ئیون لوکا کاراجیال
مترجم:احمد شاملو
گوینده:عطیه کرامت
کانال صوتی”چکاد ادب”
@chakadeadab
نویسنده:ئیون لوکا کاراجیال
مترجم:احمد شاملو
گوینده:عطیه کرامت
کانال صوتی”چکاد ادب”
@chakadeadab
22.03.202507:47
معشوق جان به بهار آغشته ی منی
که موهای خیس ات را
خدایان بر سینه ام می ریزند
و مرا خواب می کنند
یک روزَمی که
بوی شانه تو خواب می بَرَدَم
معشوق جان به بهار آغشته ی منی تو
شانه بزن
هنگامه ی منی
من دستهای تو را
با بوسه هایم تُک می زدم
من دستهای تو را
در چینه دانم مخفی نگاه داشته ام
تو در گلوی من مخفی شدی
صبحانه پنهانی منی وقتی که نیستی
من چشمهای تو را هم
در چینه دانم مخفی نگاه داشته ام
“ رضا براهنی”
که موهای خیس ات را
خدایان بر سینه ام می ریزند
و مرا خواب می کنند
یک روزَمی که
بوی شانه تو خواب می بَرَدَم
معشوق جان به بهار آغشته ی منی تو
شانه بزن
هنگامه ی منی
من دستهای تو را
با بوسه هایم تُک می زدم
من دستهای تو را
در چینه دانم مخفی نگاه داشته ام
تو در گلوی من مخفی شدی
صبحانه پنهانی منی وقتی که نیستی
من چشمهای تو را هم
در چینه دانم مخفی نگاه داشته ام
“ رضا براهنی”
20.03.202514:14
قصه ی بلیت های لعنتی _ بخش اول
نویسنده: ئیون لوکا کاراجیال
مترجم:احمد شاملو
گوینده:عطیه کرامت
کانال صوتی”چکاد ادب”
@chakadeadab
نویسنده: ئیون لوکا کاراجیال
مترجم:احمد شاملو
گوینده:عطیه کرامت
کانال صوتی”چکاد ادب”
@chakadeadab
19.03.202509:32
رسم هفتسین تا بدست ما برسد خطرها از سر گذرانده، مصیبتها دیده، غصهها خورده. پیشینیان ما جنگها دیدند، قحطی و بیماری دیدند. آمدن و رفتن عرب و مغول دیدند. به زمین افتادن قهرمانانشان را دیدند، طاعون دیدند. گذشتگان ما زمستانهای طاقتفرسا از سر گذراندند، اشک فراوان ریختند، رخت سیاه بسیار پوشیدند. با این همه هر نوروز نشستند سر هفتسین. نشستند تا این پیام را به من و شما و آیندگانشان و آیندگان ما برسانند که زندگی در نهایت پیروز خواهد شد، که روشنایی بر تیرگی چیره خواهد شد، که شیشه اندوه شکستنی است، که یکروز حال ما هم دوباره خوش خواهد شد، که روز و روزگار نو خواهد شد.
“امیرعلی بنی اسدی”
“امیرعلی بنی اسدی”
21.03.202517:24
که میگویی دشمنی نداری؟
افسوس دوست من، چرا که این افتخاری ندارد
آنکه همچو دلیران
پا در مسلک خدمت و وظیفه گذاشته باشد
به قطع دشمنانی تراشیده است!
اگر دشمنی نداری
کار چندانی از تو سر نزده
هیچ خائنی را مجازات نکردهای
جلوی هیچ فاسدی را نگرفتهای
ظلمی را به عدالت تبدیل نکردهای
و در زمان نبرد، چیزی جز یک بزدل نبودی!
“چارلز مکای”
افسوس دوست من، چرا که این افتخاری ندارد
آنکه همچو دلیران
پا در مسلک خدمت و وظیفه گذاشته باشد
به قطع دشمنانی تراشیده است!
اگر دشمنی نداری
کار چندانی از تو سر نزده
هیچ خائنی را مجازات نکردهای
جلوی هیچ فاسدی را نگرفتهای
ظلمی را به عدالت تبدیل نکردهای
و در زمان نبرد، چیزی جز یک بزدل نبودی!
“چارلز مکای”
20.03.202514:14
قصه ی بلیت های لعنتی _ بخش دوم
نویسنده: ئیون لوکا کاراجیال
مترجم:احمد شاملو
گوینده:عطیه کرامت
کانال صوتی”چکاد ادب”
@chakadeadab
نویسنده: ئیون لوکا کاراجیال
مترجم:احمد شاملو
گوینده:عطیه کرامت
کانال صوتی”چکاد ادب”
@chakadeadab
Shown 1 - 11 of 11
Log in to unlock more functionality.