

23.04.202518:49
از تغییر شرایط حصر خبری نیست
▫️پیرو سوالات دوستان، به اطلاع میرساند که تا کنون تغییری در وضعیت حصر میرحسین موسوی و زهرا رهنورد ایجاد نشده و حتی گفتگویی هم صورت نگرفته است.
✍️ اردشیر امیرارجمند
@kaleme
▫️پیرو سوالات دوستان، به اطلاع میرساند که تا کنون تغییری در وضعیت حصر میرحسین موسوی و زهرا رهنورد ایجاد نشده و حتی گفتگویی هم صورت نگرفته است.
✍️ اردشیر امیرارجمند
@kaleme
Reposted from:
پارَند - Paarand

23.04.202518:49
ایران ملک مشاع است
ایران ملک مشاع است، یعنی هر نقطه از خاک ایران خانه همه ایرانیان است. هیچ قدرتی حق ندارد امکان اقامت یک ایرانی را در تهران پایتخت ایران منع کند و همزمان هیچ قدرتی حق ندارد سکونت تهرانی یا اصفهانی را در سایر مناطق کشور نفی کند. ایران سرای همه ایرانیان است و تنوع قومی را باید در زیبایی تکثرگونه اش دید و قومیت ایرانی نباید در دام نژادپرستی گرفتار شود برای همین، همیشه میان اقوام ایرانی مراوده و امتزاج فرهنگی بوده. خالص سازی نژادی در مناطق، هموار کردن مسیر رفتارهای فاشیستی است و از اینروست که گفتمان "ایران شهروند مدار" هم با برتری جویی و خاص گرایی قومی مخالف است و هم با بنای ملیت ایرانی بر شالوده نژاد، به خصوص اینکه " ما آریایی هستیم ، عرب نمی پرستیم" شعار انحرافی است و علیه گفتمان ملی گرایی مدنی است که بر قدرت شعرو ادبیات تکیه کرده و سعدی از دیرباز، مای ایرانی را با کلماتش به نوع دوستی دعوت کرده:" بنی آدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش ز یک گوهرند، چو عضوی به درد آورد روزگار، دگر عضوها را نماند قرار".
ما با شعرهای فردوسی ملت شده ایم:
فریدونِ فرّخ، فرشته نبود
ز مُشک و ز عنبر سرشته نبود
ز «داد» و «دَهِش» یافت او نیکویی
تو داد و دهش کن، فریدون تویی
و با عالی ترین مفاهیم انسان دوستانه همدیگر را در قالب یک ملت یافته ایم و در برابر مهاجمان خارجی با قدرت کلمه ایستاده ایم و در دوران معاصر خالق جنبش مشروطیت بوده ایم که بر فرهنگ شهروندی ایستاد نه نژاد ایرانی.
همین فرهنگ شهروندی است که تنوع ایرانی را از آذربایجان تا کردستان، از بختیاری تا شیراز، از زاهدان تا مازندران، از کرمان تا گیلان ارزشمند میکند. قدرت ما در تکثر ماست و قدرت ما در همبستگی ماست و از اینرو ملت "متحد متکثر" نه بر دیوار نژاد تکیه میکند و نه بر دیوار قوم خاص.
ایران شهروندمدار، ایران همه شهروندان است و هیج قوم خاصی هیچ طبقه خاصی هیچ صنف خاصی و هیچ خاندان خاصی بر شهروندان برتری ندارد و هر آنچه که به نام ملی گرایی، نژادپرستی را ترویج کند و به نام قوم گرایی خاص گرایی و دیگرستیزی را، یکسره بر باطل بنا نهاده شده. ملی گرایی مدنی، دموکراتیک و شهروندمدار بر ارزش های عام و سراسری میایستد، تکثر زیبایی ایرانی را مایه وحدت ایران و برای کم کردن فاصله حاشیه و متن و تمرکززدایی از قدرت از طریق فرهنگ تحزب، تشکل یابی و ترویج مدنیت تلاش می کند. ایران شهروندمدار،ایران فردیت های بلوغ یافته با ذهنیت انتقادی، همبسته برای اعتلای خانه ای به نام ایران است و این اعتلا با شوکت بخشیدن به شهروند ایرانی تحقق می یابد و محافظت از زیست بوم این سرزمین.
@paarandiran
https://www.instagram.com/paarandiran
https://t.me/paarandiran/177
ایران ملک مشاع است، یعنی هر نقطه از خاک ایران خانه همه ایرانیان است. هیچ قدرتی حق ندارد امکان اقامت یک ایرانی را در تهران پایتخت ایران منع کند و همزمان هیچ قدرتی حق ندارد سکونت تهرانی یا اصفهانی را در سایر مناطق کشور نفی کند. ایران سرای همه ایرانیان است و تنوع قومی را باید در زیبایی تکثرگونه اش دید و قومیت ایرانی نباید در دام نژادپرستی گرفتار شود برای همین، همیشه میان اقوام ایرانی مراوده و امتزاج فرهنگی بوده. خالص سازی نژادی در مناطق، هموار کردن مسیر رفتارهای فاشیستی است و از اینروست که گفتمان "ایران شهروند مدار" هم با برتری جویی و خاص گرایی قومی مخالف است و هم با بنای ملیت ایرانی بر شالوده نژاد، به خصوص اینکه " ما آریایی هستیم ، عرب نمی پرستیم" شعار انحرافی است و علیه گفتمان ملی گرایی مدنی است که بر قدرت شعرو ادبیات تکیه کرده و سعدی از دیرباز، مای ایرانی را با کلماتش به نوع دوستی دعوت کرده:" بنی آدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش ز یک گوهرند، چو عضوی به درد آورد روزگار، دگر عضوها را نماند قرار".
ما با شعرهای فردوسی ملت شده ایم:
فریدونِ فرّخ، فرشته نبود
ز مُشک و ز عنبر سرشته نبود
ز «داد» و «دَهِش» یافت او نیکویی
تو داد و دهش کن، فریدون تویی
و با عالی ترین مفاهیم انسان دوستانه همدیگر را در قالب یک ملت یافته ایم و در برابر مهاجمان خارجی با قدرت کلمه ایستاده ایم و در دوران معاصر خالق جنبش مشروطیت بوده ایم که بر فرهنگ شهروندی ایستاد نه نژاد ایرانی.
همین فرهنگ شهروندی است که تنوع ایرانی را از آذربایجان تا کردستان، از بختیاری تا شیراز، از زاهدان تا مازندران، از کرمان تا گیلان ارزشمند میکند. قدرت ما در تکثر ماست و قدرت ما در همبستگی ماست و از اینرو ملت "متحد متکثر" نه بر دیوار نژاد تکیه میکند و نه بر دیوار قوم خاص.
ایران شهروندمدار، ایران همه شهروندان است و هیج قوم خاصی هیچ طبقه خاصی هیچ صنف خاصی و هیچ خاندان خاصی بر شهروندان برتری ندارد و هر آنچه که به نام ملی گرایی، نژادپرستی را ترویج کند و به نام قوم گرایی خاص گرایی و دیگرستیزی را، یکسره بر باطل بنا نهاده شده. ملی گرایی مدنی، دموکراتیک و شهروندمدار بر ارزش های عام و سراسری میایستد، تکثر زیبایی ایرانی را مایه وحدت ایران و برای کم کردن فاصله حاشیه و متن و تمرکززدایی از قدرت از طریق فرهنگ تحزب، تشکل یابی و ترویج مدنیت تلاش می کند. ایران شهروندمدار،ایران فردیت های بلوغ یافته با ذهنیت انتقادی، همبسته برای اعتلای خانه ای به نام ایران است و این اعتلا با شوکت بخشیدن به شهروند ایرانی تحقق می یابد و محافظت از زیست بوم این سرزمین.
@paarandiran
https://www.instagram.com/paarandiran
https://t.me/paarandiran/177
21.04.202507:12
🔴 مصالح مرسله
✍️ محمدرضا تاجیک
🔖تلاش میکنم پیشنهاد خود را در قالب یک پاسخ در میان پاسخها ارائه نمایم. در نخستین گام، ضرورت تاریخ اکنون ما ایجاب میکند که اهالی قدرت و سیاست، اگر خود نمیتوانند- که نمیتوانند- حداقل همچون ملکشاه از نظامالملکهای زمان خویش بخواهند تا به تقریر و تدوین سیاستنامهای برای ایرانِ امروز، همت کنند: سیاستنامهای که در آن، آنچه مردمان نیکو شمارند، همان نزد اصحاب قدرت و سیاست نیکو باشد، سیاستنامهای که سیاست در آن فاقد انتولوژی متصلب، و از امکان و استعداد خلق ممکن از ناممکن، خلق امکانات جدید برای زیستنِ متفاوت، و نیز، از توان فینفسه درونی برای تخطی، تفاوتگذاری و شُدن و صیرورت مداوم و بیوقفه، تولید تولید، آفرینشگری برخوردار باشد، سیاستنامهای که در آن، سیاست همان تجربهگری فعال، خط گریز، و امر نامتعیّن و گشوده و منعطف باشد، سیاستنامهای که بهجای گرانبارکردنِ سیاست با ارزشهای سنگین و صلب، آن را سبک و فعال کند و به آدمیان امکان ساختن ارزشهای جدید، و عدول از مواضع و از صِرف اجرای برخی احکام برای اقامۀ حدود را بدهد، سیاستنامهای که در آن سیاست نه بر حسب اصول و قواعد و منطق ثابت، که بر حسب آزمون و آزمایش و تجربه قابل فهم باشد، و از گوهری همواره در-حال-شدن و همواره در-میانه و فرآیندی، و همواره در صیرورت و گشوده بهروی بیگانگیها، برخوردار باشد. سیاستنامهای که چراغ مصلحتاش، نخست، به رضایت اهل خانه (جامعۀ مردمان) رواست نه اربابان قدرتِ داخلی و خارجی. تنها در ساحتِ چنین سیاستنامهای است که سیاست، حائز تأثیرات اگزیستانسیل هنر میشود، و یا به بیان دیگر، هنر همان سیاست میشود که به طریقی دیگر ادامه یافته است.
📎منبع و متن کامل
@kaleme
✍️ محمدرضا تاجیک
🔖تلاش میکنم پیشنهاد خود را در قالب یک پاسخ در میان پاسخها ارائه نمایم. در نخستین گام، ضرورت تاریخ اکنون ما ایجاب میکند که اهالی قدرت و سیاست، اگر خود نمیتوانند- که نمیتوانند- حداقل همچون ملکشاه از نظامالملکهای زمان خویش بخواهند تا به تقریر و تدوین سیاستنامهای برای ایرانِ امروز، همت کنند: سیاستنامهای که در آن، آنچه مردمان نیکو شمارند، همان نزد اصحاب قدرت و سیاست نیکو باشد، سیاستنامهای که سیاست در آن فاقد انتولوژی متصلب، و از امکان و استعداد خلق ممکن از ناممکن، خلق امکانات جدید برای زیستنِ متفاوت، و نیز، از توان فینفسه درونی برای تخطی، تفاوتگذاری و شُدن و صیرورت مداوم و بیوقفه، تولید تولید، آفرینشگری برخوردار باشد، سیاستنامهای که در آن، سیاست همان تجربهگری فعال، خط گریز، و امر نامتعیّن و گشوده و منعطف باشد، سیاستنامهای که بهجای گرانبارکردنِ سیاست با ارزشهای سنگین و صلب، آن را سبک و فعال کند و به آدمیان امکان ساختن ارزشهای جدید، و عدول از مواضع و از صِرف اجرای برخی احکام برای اقامۀ حدود را بدهد، سیاستنامهای که در آن سیاست نه بر حسب اصول و قواعد و منطق ثابت، که بر حسب آزمون و آزمایش و تجربه قابل فهم باشد، و از گوهری همواره در-حال-شدن و همواره در-میانه و فرآیندی، و همواره در صیرورت و گشوده بهروی بیگانگیها، برخوردار باشد. سیاستنامهای که چراغ مصلحتاش، نخست، به رضایت اهل خانه (جامعۀ مردمان) رواست نه اربابان قدرتِ داخلی و خارجی. تنها در ساحتِ چنین سیاستنامهای است که سیاست، حائز تأثیرات اگزیستانسیل هنر میشود، و یا به بیان دیگر، هنر همان سیاست میشود که به طریقی دیگر ادامه یافته است.
📎منبع و متن کامل
@kaleme
Reposted from:
کافه نون



19.04.202515:02
هر مصیبتی تا به سر خودشان نیاید مصیبت نیست! برای فامیل یک نماینده تندروی مجلس پیامک حجاب و جریمه رفته و صدایش درآمده.
احمد آریایینژاد از طرفداران لایحه حجاب گفته: «پیامکهای حجاب هر چند وقت یکبار باید حقیقتسنجی شود! گاهی برای نزدیکان من رفته و میگویند: من اصلا اینجوری نگشتهام».
@CafeNoun
احمد آریایینژاد از طرفداران لایحه حجاب گفته: «پیامکهای حجاب هر چند وقت یکبار باید حقیقتسنجی شود! گاهی برای نزدیکان من رفته و میگویند: من اصلا اینجوری نگشتهام».
@CafeNoun


17.04.202508:45
▫️پس از پذیرش اعاده دادرسی در دیوان عالی کشور، شعبه همعرض حبس آقای سعید مدنی بابت تشکیل گروه را از هشت سال به چهار سال کاهش داد. ایشان هماکنون بر خلاف قانون در زندان دماوند تحمل حبس میکنند.
✍️ مصطفی نیلی
وکیل سعید مدنی
شبکه ایکس
@kaleme
✍️ مصطفی نیلی
وکیل سعید مدنی
شبکه ایکس
@kaleme
Reposted from:
استودیو پات

17.04.202507:07
🔴 مذاکره یا قلههای تباهی!؟
🎙️ محمدتقی اکبرنژاد در گفتگو با حسین رزاق/پارت دوم
❎در برنامه #امکان
✅ #استودیو_پات
🔗فیلم کامل را در کانال یوتیوب ما ببینید
📌 #استودیو_پات را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید:
🔗کانال اینستاگرام
🔗کانال یوتیوب
🔗کانال ایکس (توئیتر)
@studio_patt
🎙️ محمدتقی اکبرنژاد در گفتگو با حسین رزاق/پارت دوم
❎در برنامه #امکان
✅ #استودیو_پات
🔗فیلم کامل را در کانال یوتیوب ما ببینید
📌 #استودیو_پات را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید:
🔗کانال اینستاگرام
🔗کانال یوتیوب
🔗کانال ایکس (توئیتر)
@studio_patt
23.04.202518:49
🔴 وزیر آموزش و پرورش چه میکند؟
✍️ محمدتقی فاضل میبدی
• خدا رحمت کند ناصر خسرو را. هزار سال پیش به امثال وزیر آموزش و پرورش کنونی ایران چنین خطاب کرد: جهان را به آهن نشایدش بستن/ به زنجیر حکمت ببند این جهان را.
▫️در خبرها صحبت از توافق میان نیروی انتظامی و آموزش و پرورش برای حفظ حجاب در مدارس است. تا مردم” روی زن بی نقاب” نبینند. با این توافق میمون و مبارک!، اگر صحت داشته باشد، پلیس حق ورود در مدارس دخترانه پیدا می کند تا ارزشهای دینی! را میان دانش آموزان پیاده نماید. آیا چنین توافقی با اطلاع رییس جمهور محترم بوده ویا تعصب دینی، جناب وزیر را وا داشته تا برای حفظ کیان اسلام!به نیروی انتظامی متوسل شود و خود را سرباز آقای رادان بداند؟ در نظامهای نوین آموزشی هر گونه عامل جبر و ترس و اضطراب، حتی نمره درس، را از مدارس برداشته تا روح و فکر دانش آموز شاد و آزاد باشد.ودر فضای آزاد رشد نماید؛ ولی جناب وزیر ما به جای دانش وپژوهش گستری دنبال حجاب گستری در مدارس با نیروی پلیس است.
▫️آقای وزیر! نیک میدانید روزی که حجاب با نیروی پلیس و قوانین حکومتی پیوند خورد، نتیجه معکوس داشت و عصیان دختران در برابر حجاب اجباری بیشتر شد. شما برای چندمین بار می خواهید، این ندامت را تجربه و نصیب خودکنی؟ آقای وزیر! به جای دغدغه حجاب با شیوه پلیسی، دغدغه معیشت معلمان و گسترش معلم ومدارس در مناطق محروم را داشته باشید. آقای کاظمی! میدانی هر سال چه تعداد دانش آموز، یا به خاطر فقر و یا به خاطر بی انگیزگی ترک تحصیل می کنند؟
▫️آقای وزیر! میدانی سن سیگار کشیدن در مدارس میان دختران و پسران چقدر پایین آمده؟ آقای وزیر! میدانی روش آموزش و پرورش در کشور ایران از روشهای عقب مانده دنیاست. ممکن است با این روشها و نگاهها چوب و فلک در مدارس برگردد و دوران پیش از حسن رشدیه احیا شود.
▫️آقای وزیر محترم! آیا میدانید تفاوت طبقاتی که در نظام آموزش و پرورش و مدارس ما پیش آمده در دنیا کم سابقه و یا بی سابقه است؟ مدارس مفید وبا کیفیت جای آقازادهها و بچه پولدارهاست و مدارس دولتی و بی کیفیت جای بچه های فقیر و نادار است. مجانی بودن آموزش و پرورش فقط در قانون اساسی جا خوش کرده ولی در نظام آموزش و پرورش شما پول و ثروت حرف اول را می زند؟ و در نتیجه، چه استعدادهای درخشانی خفته می ماند.
▫️آقای وزیر! مسئولیت چند میلیون جوان و نوجوان را به شما سپردند. دغدغه اصلی شما اصلاح نظام آموزشی، معیشت معلمان و مبارزه با آسیبهای اخلاقی جوانان باشد و اینها با عهد و پیمان میان شما و نیروی محترم انتظامی درست نمی شود. نظام آموزشی جوانان کارشناس لازم دارد. مشکلات را با روش علمی و کارشناسی از ریشه چاره نمایید.
*کانال انجمن اسلامی معلمان ایران
@kaleme
✍️ محمدتقی فاضل میبدی
• خدا رحمت کند ناصر خسرو را. هزار سال پیش به امثال وزیر آموزش و پرورش کنونی ایران چنین خطاب کرد: جهان را به آهن نشایدش بستن/ به زنجیر حکمت ببند این جهان را.
▫️در خبرها صحبت از توافق میان نیروی انتظامی و آموزش و پرورش برای حفظ حجاب در مدارس است. تا مردم” روی زن بی نقاب” نبینند. با این توافق میمون و مبارک!، اگر صحت داشته باشد، پلیس حق ورود در مدارس دخترانه پیدا می کند تا ارزشهای دینی! را میان دانش آموزان پیاده نماید. آیا چنین توافقی با اطلاع رییس جمهور محترم بوده ویا تعصب دینی، جناب وزیر را وا داشته تا برای حفظ کیان اسلام!به نیروی انتظامی متوسل شود و خود را سرباز آقای رادان بداند؟ در نظامهای نوین آموزشی هر گونه عامل جبر و ترس و اضطراب، حتی نمره درس، را از مدارس برداشته تا روح و فکر دانش آموز شاد و آزاد باشد.ودر فضای آزاد رشد نماید؛ ولی جناب وزیر ما به جای دانش وپژوهش گستری دنبال حجاب گستری در مدارس با نیروی پلیس است.
▫️آقای وزیر! نیک میدانید روزی که حجاب با نیروی پلیس و قوانین حکومتی پیوند خورد، نتیجه معکوس داشت و عصیان دختران در برابر حجاب اجباری بیشتر شد. شما برای چندمین بار می خواهید، این ندامت را تجربه و نصیب خودکنی؟ آقای وزیر! به جای دغدغه حجاب با شیوه پلیسی، دغدغه معیشت معلمان و گسترش معلم ومدارس در مناطق محروم را داشته باشید. آقای کاظمی! میدانی هر سال چه تعداد دانش آموز، یا به خاطر فقر و یا به خاطر بی انگیزگی ترک تحصیل می کنند؟
▫️آقای وزیر! میدانی سن سیگار کشیدن در مدارس میان دختران و پسران چقدر پایین آمده؟ آقای وزیر! میدانی روش آموزش و پرورش در کشور ایران از روشهای عقب مانده دنیاست. ممکن است با این روشها و نگاهها چوب و فلک در مدارس برگردد و دوران پیش از حسن رشدیه احیا شود.
▫️آقای وزیر محترم! آیا میدانید تفاوت طبقاتی که در نظام آموزش و پرورش و مدارس ما پیش آمده در دنیا کم سابقه و یا بی سابقه است؟ مدارس مفید وبا کیفیت جای آقازادهها و بچه پولدارهاست و مدارس دولتی و بی کیفیت جای بچه های فقیر و نادار است. مجانی بودن آموزش و پرورش فقط در قانون اساسی جا خوش کرده ولی در نظام آموزش و پرورش شما پول و ثروت حرف اول را می زند؟ و در نتیجه، چه استعدادهای درخشانی خفته می ماند.
▫️آقای وزیر! مسئولیت چند میلیون جوان و نوجوان را به شما سپردند. دغدغه اصلی شما اصلاح نظام آموزشی، معیشت معلمان و مبارزه با آسیبهای اخلاقی جوانان باشد و اینها با عهد و پیمان میان شما و نیروی محترم انتظامی درست نمی شود. نظام آموزشی جوانان کارشناس لازم دارد. مشکلات را با روش علمی و کارشناسی از ریشه چاره نمایید.
*کانال انجمن اسلامی معلمان ایران
@kaleme


23.04.202518:49
فاطمه ملکی، همسر محمد نوریزاد، نویسنده و کارگردان زندانی، که سالهاست در حبس به سر میبرد در یک فایل صوتی از وخامت حال او خبر داده و گفته است که او پس از اعتصاب غذا و دارو، به بهانه بهداری به انفرادی منتقل شده است. او افزود که همسرش در اعتراض به این اقدام سرش را به دیوار کوبیده و نهایتا پس از شکستگی سر و خونریزی به بهداری منتقل شده است. در ماههای اخیر محمد نوریزاد درباره وضعیت زندانیان و بیگاری کشیدن از آنها خبر داده و این افشاگریها باعث فشار بیشتر بر این زندانی سیاسی شده است.
@kaleme
@kaleme
21.04.202507:12
🔴 تبعات ذهنیت «سرنگونی آسان»
✍️ حسین باستانی
▫️مدتی پس از جنبش ۱۴۰۱، مقاله «ذهنیت سرنگونی آسان» به بررسی تبعات «ساده گرفتن» شدید سازوکار تغییر حکومت در میان فعالان ایرانی پرداخت: از جمله اینکه قدرتهای جهانی، تدریجا دورنمای تغییر رژیم در ایران را جدی نمیگیرند و «معامله با قدرت مستقر» در «پروندههای راهبردی» را ترجیح میدهند. بدون آنکه قصد هیچگونه تحلیل وقایع جاری را داشته باشیم، اجازه میخواهم صرفا بخشهایی از آن مقاله قدیمی را یادآوری کنم. متنی که هرچند در زمان انتشار، از سوی بسیاری از عزیزان -که کار حکومت را تمام شده میدانستند- بدبینانه تلقی شد، ولی شاید بازخوانی آن، بیفایده نباشد:
🔺اگر اپوزیسیون هر از گاه، به دنبال اعتراضات خیابانی شعار سرنگونی سریع بدهد و سپس برای تکرار همان شعار انتظار دور بعدی اعتراضات را بکشد، سرانجام در معرض حسابرسی سخت افکار عمومی قرار خواهد گرفت... تکرار مکرر و بدون پشتوانه این شعارها باعث خواهد شد تا اپوزیسیون در داخل و خارج کشور جدی گرفته نشود. تا آنجا که هم لایههایی محتاط –ولو ناراضی- از اجتماع و هم جامعه بینالمللی، تا اطلاع ثانوی منفعت خود را در «معامله» با قدرت مستقر ببینند.
🔺اگر جریاناتی سیاسی مکررا هر تحول سیاسی کشور، و از جمله ناکامیهای خود را، را یک گام نزدیک تر شدن به سرنگونی بدانند -آن هم با استدلالهایی در این حد که رژیم هر کار بکند به ضررش است- یعنی از اساس ضعیف بودن یا نبودن اپوزیسیون را مهم نمیدانند؛ چون لابد معتقدند در هر حال، به طور خودکار نتیجه یکی خواهد بود.
🔺در چارچوب ذهنیت سرنگونی سریع، غیرمنتظره نیست که بخش بزرگی از بحث های نظری در مورد تحولات ایران صرف توجیه بضاعت یا وضع موجود اپوزیسیون شده: مثلا با تجلیل بیش از حد از جنبشهای «بی سر» یا محتوم فرض کردن سقوط دیکتاتورها. یا با امیدآفرینی اغراقآمیز به عواملی از قبیل فروپاشی از درون، نافرمانی نظامیان، تحولات غیرمنتظره یا فشار خارجی.
🔺مطابق تجربیات تاریخی، حتی اگر انقلاب بدون «رهبر» ممکن باشد، تصور پیروزی یک انقلاب بدون «تشکیلات رهبری کننده» دشوار است. حتی اگر نظام های خودکامه در مقیاس تاریخی ناپایدار باشند، میتوانند در مقیاس زندگی انسانی زیاد عمر کنند. حتی اگر فروپاشی از درون غیرممکن نباشد، امید بستن به آن ممکن است به انفعال نامحدود بینجامد. حتی اگر شکافهایی در نیروهای مسلح وجود داشته باشد، تاکنون این ذهنیت که فرضا سپاه ممکن است جمهوری اسلامی را سرنگون کند مبنایی جز اخبار جعلی نداشته. حتی اگر امکان متضرر شدن حاکمان از تحولات غیرمنتظره وجود داشته باشد، تضمینی نیست که این تحولات لزوما به ضرر آنها اتفاق بیفتند.
🔺حتی با وجود اینکه تاثیر فشار خارجی در تضعیف حکومتها قابل انکار نیست، نمونههای بیشماری از معاملات پشتپرده دولتمردان غربی با تهران وجود دارند؛ دولتمردانی که همواره محتمل است به امید توافق در یک پرونده راهبردی، یا برای آزادی ولو یکی از اتباعشان در ایران، امتیازات غیرمنتظره بدهند.
🔺ساده گرفتن سرنگونی، لاجرم درگیری بین مخالفان حکومت را نیز وارد فضایی متفاوت میکند. چون طبیعتا نیروهایی که براندازی را فرایندی درازمدت و نیازمند سازماندهی و مشارکت گسترده بدانند، با فعالانی که براندازی را در کوتاه مدت در دسترس تصور کنند، رفتار متفاوتی دارند. در حالت اول، قاعدتا خود را بیشتر نیازمند برنامهریزی تشکیلاتی و تعامل درازمدت با دیگر جریانها میبینند. در حالت دوم اما، از آنجایی که سقوط نظام را قریبالوقوع میدانند، بیشتر نگران «سهمخواهی» جریانهای رقیب در فردای براندازی خواهند بود.
🔺فرض اخیر، میتواند تفسیری خاص از عملگرایی را در اپوزیسیون جا بیندازد که خروجی آن، مثلا نه همکاری گسترده تر برای مقابله -بسیار دشوار- با حکومت، که استفاده از «هر» روش ممکن برای مقابله -بهمراتب آسانتر- با یکدیگر باشد... درواقع به طور اجتنابناپذیر، حجمی غیرطبیعی از مجادلات سیاسی اپوزیسیون متوجه کلیات و جزئیات حکومت جایگزین میشود که انگار چیزی به استقرار آن نمانده است.
📎متن کامل مقاله
ذهنیت سرنگونی آسان
*کانال نویسنده
@kaleme
✍️ حسین باستانی
▫️مدتی پس از جنبش ۱۴۰۱، مقاله «ذهنیت سرنگونی آسان» به بررسی تبعات «ساده گرفتن» شدید سازوکار تغییر حکومت در میان فعالان ایرانی پرداخت: از جمله اینکه قدرتهای جهانی، تدریجا دورنمای تغییر رژیم در ایران را جدی نمیگیرند و «معامله با قدرت مستقر» در «پروندههای راهبردی» را ترجیح میدهند. بدون آنکه قصد هیچگونه تحلیل وقایع جاری را داشته باشیم، اجازه میخواهم صرفا بخشهایی از آن مقاله قدیمی را یادآوری کنم. متنی که هرچند در زمان انتشار، از سوی بسیاری از عزیزان -که کار حکومت را تمام شده میدانستند- بدبینانه تلقی شد، ولی شاید بازخوانی آن، بیفایده نباشد:
🔺اگر اپوزیسیون هر از گاه، به دنبال اعتراضات خیابانی شعار سرنگونی سریع بدهد و سپس برای تکرار همان شعار انتظار دور بعدی اعتراضات را بکشد، سرانجام در معرض حسابرسی سخت افکار عمومی قرار خواهد گرفت... تکرار مکرر و بدون پشتوانه این شعارها باعث خواهد شد تا اپوزیسیون در داخل و خارج کشور جدی گرفته نشود. تا آنجا که هم لایههایی محتاط –ولو ناراضی- از اجتماع و هم جامعه بینالمللی، تا اطلاع ثانوی منفعت خود را در «معامله» با قدرت مستقر ببینند.
🔺اگر جریاناتی سیاسی مکررا هر تحول سیاسی کشور، و از جمله ناکامیهای خود را، را یک گام نزدیک تر شدن به سرنگونی بدانند -آن هم با استدلالهایی در این حد که رژیم هر کار بکند به ضررش است- یعنی از اساس ضعیف بودن یا نبودن اپوزیسیون را مهم نمیدانند؛ چون لابد معتقدند در هر حال، به طور خودکار نتیجه یکی خواهد بود.
🔺در چارچوب ذهنیت سرنگونی سریع، غیرمنتظره نیست که بخش بزرگی از بحث های نظری در مورد تحولات ایران صرف توجیه بضاعت یا وضع موجود اپوزیسیون شده: مثلا با تجلیل بیش از حد از جنبشهای «بی سر» یا محتوم فرض کردن سقوط دیکتاتورها. یا با امیدآفرینی اغراقآمیز به عواملی از قبیل فروپاشی از درون، نافرمانی نظامیان، تحولات غیرمنتظره یا فشار خارجی.
🔺مطابق تجربیات تاریخی، حتی اگر انقلاب بدون «رهبر» ممکن باشد، تصور پیروزی یک انقلاب بدون «تشکیلات رهبری کننده» دشوار است. حتی اگر نظام های خودکامه در مقیاس تاریخی ناپایدار باشند، میتوانند در مقیاس زندگی انسانی زیاد عمر کنند. حتی اگر فروپاشی از درون غیرممکن نباشد، امید بستن به آن ممکن است به انفعال نامحدود بینجامد. حتی اگر شکافهایی در نیروهای مسلح وجود داشته باشد، تاکنون این ذهنیت که فرضا سپاه ممکن است جمهوری اسلامی را سرنگون کند مبنایی جز اخبار جعلی نداشته. حتی اگر امکان متضرر شدن حاکمان از تحولات غیرمنتظره وجود داشته باشد، تضمینی نیست که این تحولات لزوما به ضرر آنها اتفاق بیفتند.
🔺حتی با وجود اینکه تاثیر فشار خارجی در تضعیف حکومتها قابل انکار نیست، نمونههای بیشماری از معاملات پشتپرده دولتمردان غربی با تهران وجود دارند؛ دولتمردانی که همواره محتمل است به امید توافق در یک پرونده راهبردی، یا برای آزادی ولو یکی از اتباعشان در ایران، امتیازات غیرمنتظره بدهند.
🔺ساده گرفتن سرنگونی، لاجرم درگیری بین مخالفان حکومت را نیز وارد فضایی متفاوت میکند. چون طبیعتا نیروهایی که براندازی را فرایندی درازمدت و نیازمند سازماندهی و مشارکت گسترده بدانند، با فعالانی که براندازی را در کوتاه مدت در دسترس تصور کنند، رفتار متفاوتی دارند. در حالت اول، قاعدتا خود را بیشتر نیازمند برنامهریزی تشکیلاتی و تعامل درازمدت با دیگر جریانها میبینند. در حالت دوم اما، از آنجایی که سقوط نظام را قریبالوقوع میدانند، بیشتر نگران «سهمخواهی» جریانهای رقیب در فردای براندازی خواهند بود.
🔺فرض اخیر، میتواند تفسیری خاص از عملگرایی را در اپوزیسیون جا بیندازد که خروجی آن، مثلا نه همکاری گسترده تر برای مقابله -بسیار دشوار- با حکومت، که استفاده از «هر» روش ممکن برای مقابله -بهمراتب آسانتر- با یکدیگر باشد... درواقع به طور اجتنابناپذیر، حجمی غیرطبیعی از مجادلات سیاسی اپوزیسیون متوجه کلیات و جزئیات حکومت جایگزین میشود که انگار چیزی به استقرار آن نمانده است.
📎متن کامل مقاله
ذهنیت سرنگونی آسان
*کانال نویسنده
@kaleme
19.04.202515:02
🔴 به جای تهدید، پاسخ نامه را بدهید
✍ مرضیه حاجیهاشمی
▫️سال ۱۴۰۴ است. سال افق سند چشم انداز، سندی که برای ترسیم افقی برای توسعهٔ ایران در زمینههای مختلف فرهنگی، علمی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی توسط مجمع تشخیص مصلحت نظام، تدوین شده است. اکنون دانشگاه و متخصصان در تمام حوزه های مورد تأکید در سند چشمانداز، در جایگاه یک داور مستقل و علمی که هنوز بالاترین اعتماد اجتماعی نیز نسبت به آنها وجود دارد، باید سوال کنند، افقی که در سال ۱۳۸۴ برای ۲۰ سال آینده، نشان دادید، کجاست؟
▫️«دستیابی جمهوری اسلامی ایران به جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در سطح منطقه با هویت اسلامی و انقلابی، الهامبخشی در جهان اسلام و تعامل سازنده و مؤثر در روابط بینالملل»
با معیارهای علمی نه با شعار و حرف و ادعا، سوال شود:
جمهوری اسلامی! در سال ۱۴۰۴ چرا در این جایگاه نیستی؟
کجاست آن تعامل سازنده و مؤثر در روابط بینالملل؟
چرا هنوز در زیر بار فشارهای طاقت فرسای تحریمها و سایه تهدید جنگ، در ابتدای دالان مذاکرات در حال چانهزنی برای اتاق مذاکرهای!؟ و...
▫️چه کسی، چه نهادی، چه مسئولی باید، پاسخگوی این قبیل پرسش های دانشگاه و متخصصان باشد؟ آیا پرسش جرم است؟ آیا درک علمی و تخصصی وضعیت موجود، تشریح و تبیین آن، نقد و پیشنهاد، جرم است؟ ولو نقدی بیرحمانه و پیشنهادی جسورانه؟ چرا به جای اینکه نامه یک متخصص پاسخ داده شود، تهدید می شود؟ اگر اشتباه تشخیص داده، پاسخ دارد. یک بار هم شده به نامه های انتقادی، حرمت بنهید و پاسخ دهید، اگر حرفی برای گفتن هست، برای این ملت و جامعه علمی بیان کنید، مگر از جهاد تبیین سخن نمیگویید؟
*کانال نویسنده
@kaleme
✍ مرضیه حاجیهاشمی
▫️سال ۱۴۰۴ است. سال افق سند چشم انداز، سندی که برای ترسیم افقی برای توسعهٔ ایران در زمینههای مختلف فرهنگی، علمی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی توسط مجمع تشخیص مصلحت نظام، تدوین شده است. اکنون دانشگاه و متخصصان در تمام حوزه های مورد تأکید در سند چشمانداز، در جایگاه یک داور مستقل و علمی که هنوز بالاترین اعتماد اجتماعی نیز نسبت به آنها وجود دارد، باید سوال کنند، افقی که در سال ۱۳۸۴ برای ۲۰ سال آینده، نشان دادید، کجاست؟
▫️«دستیابی جمهوری اسلامی ایران به جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در سطح منطقه با هویت اسلامی و انقلابی، الهامبخشی در جهان اسلام و تعامل سازنده و مؤثر در روابط بینالملل»
با معیارهای علمی نه با شعار و حرف و ادعا، سوال شود:
جمهوری اسلامی! در سال ۱۴۰۴ چرا در این جایگاه نیستی؟
کجاست آن تعامل سازنده و مؤثر در روابط بینالملل؟
چرا هنوز در زیر بار فشارهای طاقت فرسای تحریمها و سایه تهدید جنگ، در ابتدای دالان مذاکرات در حال چانهزنی برای اتاق مذاکرهای!؟ و...
▫️چه کسی، چه نهادی، چه مسئولی باید، پاسخگوی این قبیل پرسش های دانشگاه و متخصصان باشد؟ آیا پرسش جرم است؟ آیا درک علمی و تخصصی وضعیت موجود، تشریح و تبیین آن، نقد و پیشنهاد، جرم است؟ ولو نقدی بیرحمانه و پیشنهادی جسورانه؟ چرا به جای اینکه نامه یک متخصص پاسخ داده شود، تهدید می شود؟ اگر اشتباه تشخیص داده، پاسخ دارد. یک بار هم شده به نامه های انتقادی، حرمت بنهید و پاسخ دهید، اگر حرفی برای گفتن هست، برای این ملت و جامعه علمی بیان کنید، مگر از جهاد تبیین سخن نمیگویید؟
*کانال نویسنده
@kaleme
17.04.202508:45
🔴 شیر پیر خستگیناپذیر
• درباره ابوالفضل قدیانی
✍🏻 مصطفی تاجزاده
زندان اوین
▫️معرفی یکی از همبندیان این بار اختصاص دارد به استبدادستیزی نستوه که اسم او در تاریخ جنبشهای آزادیخواهانه ملت ایران به یاد خواهد ماند؛ ابوالفضل قدیانی.
▫️شیر پیر خستگیناپذیری که دو بار در رژیم گذشته در سالهای ۱۳۵۱ و ۱۳۵۵ به بند کشیده شد. بار دوم ابتدا به حبس ابد و سپس در دادگاه تجدیدنظر به ۱۰ سال زندان محکوم گردید. در دوران آقای خامنهای نیز به جرم مخالفت صریح با رویکرد فقرگستر، فسادپرور و سرکوبگر رهبر دو بار دیگر در سالهای ۱۳۸۸ و ۱۴۰۳ به زندان اقتاد. او تاکنون نزدیک به ۱۰ سال از عمر شریف خود را در زندان سپری کرده است. عبرتآموز اینکه پزشکی قانونی چندبار حکم به عدم تحمل کیفر آقای قدیانی داده است، اما دمودستگاه ولایت فقیهی، از رهبر تا مقامات قضایی و بازجوها، بی توجه به ضوابط قانونی، او را همچنان در حبس نگه داشتهاند. آنان نه به عواقب قانونشکنی خود درباره مبارزی ۸۰ ساله میاندیشند و نه میفهمند که غلوزنجیر قادر به ساکت و منفعلکردن قدیانی نیست و او با جسم رنجور، اما عزم استوارش لحظهای از روشنگری و افشای ظلم غافل نمیشود و در زندان و بیرون آن چونان شمع بر پیرامونش نور میافکند.
▫️قدیانی چنان خوشروحیه است که هر وقت عزیزی با اشاره به سن و بیماریهای او بر تصمیم نابخردانه حاکمیت تاسف میخورد، به شوخی میگوید من هنوز عضو شاخه جوانان سازمان مجاهدین انقلاب هستم! و به راستی که هنوز شور شباب را دارد و همچون یک جوان آرمانخواه، پای استقلال و آزادی، دموکراسی و حق حاکمیت ملت، یکپارچگی ملی و سرزمینی ایران ایستاده است.
▫️در زندان رژیم سابق آقایان بهزاد نبوی و قدیانی به اتفاق تعداد دیگری از زندانیان سیاسی مانند آقایان محمد سلاقی و صادق نوروزی «امت واحده» را تشکیل دادند که یکی از گروههای تشکیلدهنده سازمان مجاهدین اسلامی شد. من در روند تاسیس سازمان مزبور در همان سال اول انقلاب توفیق آشنایی و همکاری با قدیانی عزیز را پیدا کردم و به رغم برخی اختلاف نظرها به دوستی با وی افتخار میکنم و قدرشناس وجود نازنینش هستم.
▫️آقای قدیانی تا سال ۱۳۸۸ در چارچوب همین نظام سیاستورزی میکرد، اگرچه انتقادهای جدی به قانون اساسی آن داشت. اما پس از انتخابات سال ۱۳۸۸ که من آن را «کودتای انتخاباتی» میخوانم و او به تقلب گسترده در آن بارو دارد، جمهوری اسلامی را اصلاحناپذیر خواند و لبه تیز انتقادهای خود را متوجه آقای خامنهای کرد به باور او رهبر مسبب مشکلات اصلی کشور و مانع بزرگ بهبود اوضاع است. بر همین اساس استعفا یا برکناری او را اولین گام در جهت بهسامانآوردن امور میخواند.
▫️به اعتقاد آقای قدیانی که من هم با او همعقیدهام، حکومت دینی پروژهای محکوم به شکست است که هم اسلام را بدنام میکند و هم سیاست را از معنای خود تهی میسازد و به دین و دنیای مردم لطمه میزند. مدل مطلوب او یک جمهوری دموکراتیک سکولار است و با هر نوع استبداد چه دینی و چه سکولار و سلطنتی مرزبندی دارد و دموکراسی را علاج دردهای ایران میداند.
▫️ابوالفضل قدیانی نماد یک مخالف شریف است. شخصیتی پایبند به اصول اخلاقی، با یک زندگی ساده، پاک و بی هیچ حرفوحدیثی و با همسری همراه، فداکار و صبور. سرکار خانم زهرا رحیمی، که مثل خود او در رژیم پیشین زندان کشید، و با سه پسر یکی بهتر از دیگری. قدیانی نه با بیگانگان سر و سری دارد و نه اساسا به دخالتهای دولتهای بزرگ دل بسته است. خشونت را نمیپسندد و برای خود هیچ نمیخواهد. برای استقامت جانانه مهندس موسوی ارزش ویژه قائل است و از دیگر محصوران عزیز، آقای کروبی و خانم رهنورد به نیکی یاد میکند.
▫️قدیانی گرامی جز آبادی و سربلندی ایران و آزادی و رفاه ایرانیان خواستی ندارد. به راستی چرا باید چنین شخص خدوم، وارسته، فهیم، شجاع، صادق و خوشنامی که عمری به راستی و پرهیزگاری سپری کرده است، در کهنسالی و با بیماریهای متعدد در زندان به سر برد؟ حاکمیت از حبس غیرقانونی او تاکنون چه نتیجهای گرفته است، جز آنکه ترس و بیمنطقی خود را بیشتر به نمایش بگذارد، در افکار عمومی منزویتر شود، بر نفوذ کلام قدیانی بیافزاید و نامش را بلندآوازهتر کند؟
۲۸ فروردین ۱۴۰۴
*کانال فردای بهتر [تیتر از کلمه]
@kaleme
• درباره ابوالفضل قدیانی
✍🏻 مصطفی تاجزاده
زندان اوین
▫️معرفی یکی از همبندیان این بار اختصاص دارد به استبدادستیزی نستوه که اسم او در تاریخ جنبشهای آزادیخواهانه ملت ایران به یاد خواهد ماند؛ ابوالفضل قدیانی.
▫️شیر پیر خستگیناپذیری که دو بار در رژیم گذشته در سالهای ۱۳۵۱ و ۱۳۵۵ به بند کشیده شد. بار دوم ابتدا به حبس ابد و سپس در دادگاه تجدیدنظر به ۱۰ سال زندان محکوم گردید. در دوران آقای خامنهای نیز به جرم مخالفت صریح با رویکرد فقرگستر، فسادپرور و سرکوبگر رهبر دو بار دیگر در سالهای ۱۳۸۸ و ۱۴۰۳ به زندان اقتاد. او تاکنون نزدیک به ۱۰ سال از عمر شریف خود را در زندان سپری کرده است. عبرتآموز اینکه پزشکی قانونی چندبار حکم به عدم تحمل کیفر آقای قدیانی داده است، اما دمودستگاه ولایت فقیهی، از رهبر تا مقامات قضایی و بازجوها، بی توجه به ضوابط قانونی، او را همچنان در حبس نگه داشتهاند. آنان نه به عواقب قانونشکنی خود درباره مبارزی ۸۰ ساله میاندیشند و نه میفهمند که غلوزنجیر قادر به ساکت و منفعلکردن قدیانی نیست و او با جسم رنجور، اما عزم استوارش لحظهای از روشنگری و افشای ظلم غافل نمیشود و در زندان و بیرون آن چونان شمع بر پیرامونش نور میافکند.
▫️قدیانی چنان خوشروحیه است که هر وقت عزیزی با اشاره به سن و بیماریهای او بر تصمیم نابخردانه حاکمیت تاسف میخورد، به شوخی میگوید من هنوز عضو شاخه جوانان سازمان مجاهدین انقلاب هستم! و به راستی که هنوز شور شباب را دارد و همچون یک جوان آرمانخواه، پای استقلال و آزادی، دموکراسی و حق حاکمیت ملت، یکپارچگی ملی و سرزمینی ایران ایستاده است.
▫️در زندان رژیم سابق آقایان بهزاد نبوی و قدیانی به اتفاق تعداد دیگری از زندانیان سیاسی مانند آقایان محمد سلاقی و صادق نوروزی «امت واحده» را تشکیل دادند که یکی از گروههای تشکیلدهنده سازمان مجاهدین اسلامی شد. من در روند تاسیس سازمان مزبور در همان سال اول انقلاب توفیق آشنایی و همکاری با قدیانی عزیز را پیدا کردم و به رغم برخی اختلاف نظرها به دوستی با وی افتخار میکنم و قدرشناس وجود نازنینش هستم.
▫️آقای قدیانی تا سال ۱۳۸۸ در چارچوب همین نظام سیاستورزی میکرد، اگرچه انتقادهای جدی به قانون اساسی آن داشت. اما پس از انتخابات سال ۱۳۸۸ که من آن را «کودتای انتخاباتی» میخوانم و او به تقلب گسترده در آن بارو دارد، جمهوری اسلامی را اصلاحناپذیر خواند و لبه تیز انتقادهای خود را متوجه آقای خامنهای کرد به باور او رهبر مسبب مشکلات اصلی کشور و مانع بزرگ بهبود اوضاع است. بر همین اساس استعفا یا برکناری او را اولین گام در جهت بهسامانآوردن امور میخواند.
▫️به اعتقاد آقای قدیانی که من هم با او همعقیدهام، حکومت دینی پروژهای محکوم به شکست است که هم اسلام را بدنام میکند و هم سیاست را از معنای خود تهی میسازد و به دین و دنیای مردم لطمه میزند. مدل مطلوب او یک جمهوری دموکراتیک سکولار است و با هر نوع استبداد چه دینی و چه سکولار و سلطنتی مرزبندی دارد و دموکراسی را علاج دردهای ایران میداند.
▫️ابوالفضل قدیانی نماد یک مخالف شریف است. شخصیتی پایبند به اصول اخلاقی، با یک زندگی ساده، پاک و بی هیچ حرفوحدیثی و با همسری همراه، فداکار و صبور. سرکار خانم زهرا رحیمی، که مثل خود او در رژیم پیشین زندان کشید، و با سه پسر یکی بهتر از دیگری. قدیانی نه با بیگانگان سر و سری دارد و نه اساسا به دخالتهای دولتهای بزرگ دل بسته است. خشونت را نمیپسندد و برای خود هیچ نمیخواهد. برای استقامت جانانه مهندس موسوی ارزش ویژه قائل است و از دیگر محصوران عزیز، آقای کروبی و خانم رهنورد به نیکی یاد میکند.
▫️قدیانی گرامی جز آبادی و سربلندی ایران و آزادی و رفاه ایرانیان خواستی ندارد. به راستی چرا باید چنین شخص خدوم، وارسته، فهیم، شجاع، صادق و خوشنامی که عمری به راستی و پرهیزگاری سپری کرده است، در کهنسالی و با بیماریهای متعدد در زندان به سر برد؟ حاکمیت از حبس غیرقانونی او تاکنون چه نتیجهای گرفته است، جز آنکه ترس و بیمنطقی خود را بیشتر به نمایش بگذارد، در افکار عمومی منزویتر شود، بر نفوذ کلام قدیانی بیافزاید و نامش را بلندآوازهتر کند؟
۲۸ فروردین ۱۴۰۴
*کانال فردای بهتر [تیتر از کلمه]
@kaleme


17.04.202507:07
مصطفی نیلی، وکیل دادگستری از ابلاغ دادنامه ابطال پروانه وکالت محمد نجفی در زندان اوینخبر داده است
▫️ابطال پروانه وکالت وکیل توسط نهادهای حکومتی نقض آشکار اصول مربوط به استقلال و آزادیهای حرفهای است. سرکوب وکلای منتقد هم کانونهای وکلا را بیحیثیت میکند، هم اعتبار نهادهای حکومتی را مخدوش میکند. اعدام حرفهای وکیل، آنهم توسط نهادهای قدرت یعنی بیپناهی و ناامیدی بیشتر مردم.
✍️ علی اکبر گرجی حقوقدان
شبکه ایکس
@kaleme
23.04.202518:49
🔴 در رثای یک روحانی راستین!
✍️ علی میرموسوی
▫️پاپ فرانسیس برای بسیاری نماد یک روحانی به معنای واقعی کلمه در جهان کنونی بود؛ از آن دست روحانیانی که قرآن با نیکی از آنان یاد کرده و فروتنی را مهم ترین ویژگی شان دانسته است.«و بی گمان در میان آنان، کشیشان و راهبانانی هستند که تکبّر نمیورزند.» (مائده، ۸۲). در انجیل دلیل این اهمیت چنین بیان شده است: «اما بزرگترین شما باید خدمت گزار شما باشد، زیرا هر که خود را بزرگ سازد، خوار خواهد شد و هر که خود را فروتن سازد، سرافراز خواهد گردید.»(متی۱۱: ۲۳_۱۲)
▫️خورخه ماریو برگولیو؛ اسقف آرژانتینی، هنگامی که در سال ۲۰۱۳، به مقام پاپی رسید، برای نخستین بار در تاریخ کلیسا عنوان فرانسیس را برگزید. او در توضیح این انتخاب گفت: «وقتی روشن شد من انتخاب شده ام، دوست عزیزم کاردینال کلادیو مرا در آغوش گرفت و گفت: فراموش مکن فقرا را! و همان جا بود که نام فرانسیس در ذهنم جرقه زد.»
▫️فرانسیس آسیزی (۱۲۲۶_۱۱۸۱) قدیسی ایتالیایی بود که زندگی اش نقطه عطفی در تاریخ مسیحیت شد، چرا که شیوه ای نو از پیروی مسیح را بنیان نهاد: فروتنی، فقر داوطلبانه، عشق به طبیعت و صلح جویی مطلق. او نه تنها دوست فقرا بود، بلکه به طبیعت، حیوانات و حتی دشمنان نیز عشق میورزید. انتخاب این نام، در واقع بیانیهای بود از جانب پاپ فرانسیس درباره اصول بنیادین خود و معنای روحانیت راستین از نگاه او.
▫️از همان آغاز، او بهجای اقامت در کاخ رسمی واتیکان، زندگی در یک مهمانسرای ساده را برگزید. سوار خودروهای معمولی میشد و تجمل را کنار گذاشت. همواره بر عدالت اجتماعی، حمایت از مهاجران، فقرا و بیخانمانها تأکید میکرد و بارها سرمایهداری افراطی و نابرابری اجتماعی را به نقد کشید.
▫️در مراسم پنجشنبه مقدس، که در آن پاپ پای دوازده نفر را میشوید، او این سنت را با رویکردی انقلابی اجرا کرد: پای مهاجران، مسلمانان، زندانیان، زنان و حتی بیدینان را شست و گاهی بوسید. پاپ فرانسیس رسم دستبوسی را نیز وارونه کرد؛ برخلاف سنت قدرتگرایانهای که انتظار دست بوسی دیگران را دارد، او پیشقدم میشد و دست کشیشان سالمند و راهبان وفادار را میبوسید. در سال ۲۰۱۹، برای ایجاد صلح، پای رهبران متخاصم سودان جنوبی را بوسید تا آنها را به صلح و آشتی تشویق کند. او بهجای داوری و طرد گناهکاران، همواره بر «رحمت الهی» و امکان بازگشت تأکید داشت. به باور او، «کلیسا باید همچون بیمارستانی صحرایی باشد؛ پناهگاهی برای مجروحان جسمی و روحی.»
▫️پاپ فرانسیس دین را نه صرفاً مجموعهای از مناسک، بلکه راهی برای زندگی انسانی، اخلاقی و همراه با عشق میدانست. او مردم را دعوت میکرد که بهجای داوری، همراه و همدل باشند. در حوزه گفتوگوی بینادیان، تلاشهای بیسابقهای انجام داد؛ از دیدار تاریخی با شیخ الازهر گرفته تا گفتوگو با آیتالله سیستانی در نجف. این اقدامات، روحیه همگرایی و صلحطلبی او را نشان میداد. در نگاه او، صلح فقط مسئلهای سیاسی یا دیپلماتیک نبود، بلکه ریشه در ایمان، کرامت انسانی و محبت الهی داشت. او بارها گفته بود که بدون گفتوگو میان ادیان، صلح پایدار ممکن نیست.
▫️در سالهای پایانی عمرش، دغدغه صلح و نگرانی از جنگ، به اصلیترین محور سخنانش تبدیل شد. بارها از جنگهای مدرن و صنعت سودآور اسلحه انتقاد کرد و گفت: «نمیتوان صلح را بر پایهی ترس و زرادخانههای مرگ ساخت. تجارت اسلحه، تجارت خون است.» او حمله روسیه به اوکراین و کشتار مردم بیگناه در غزه را بهشدت محکوم کرد و حملات اسرائیل به غزه را «بیرحمی»، «فراتر از جنگ» و نوعی «تروریسم» نامید.
▫️با درگذشت او، جهان یکی از الهامبخشترین رهبران روحانی خود را از دست داد. رهبری که تجسم زنده آموزههای دینی و اخلاقی بود و نام و یادش برای همیشه در دل اهل ایمان خواهد ماند. او با نیکنامی از دنیا رفت و الگویی ماندگار برای رهبران مذهبی و مؤمنان سراسر جهان بهجا گذاشت. روحش شاد و یادش جاودان باد.
@kaleme
✍️ علی میرموسوی
▫️پاپ فرانسیس برای بسیاری نماد یک روحانی به معنای واقعی کلمه در جهان کنونی بود؛ از آن دست روحانیانی که قرآن با نیکی از آنان یاد کرده و فروتنی را مهم ترین ویژگی شان دانسته است.«و بی گمان در میان آنان، کشیشان و راهبانانی هستند که تکبّر نمیورزند.» (مائده، ۸۲). در انجیل دلیل این اهمیت چنین بیان شده است: «اما بزرگترین شما باید خدمت گزار شما باشد، زیرا هر که خود را بزرگ سازد، خوار خواهد شد و هر که خود را فروتن سازد، سرافراز خواهد گردید.»(متی۱۱: ۲۳_۱۲)
▫️خورخه ماریو برگولیو؛ اسقف آرژانتینی، هنگامی که در سال ۲۰۱۳، به مقام پاپی رسید، برای نخستین بار در تاریخ کلیسا عنوان فرانسیس را برگزید. او در توضیح این انتخاب گفت: «وقتی روشن شد من انتخاب شده ام، دوست عزیزم کاردینال کلادیو مرا در آغوش گرفت و گفت: فراموش مکن فقرا را! و همان جا بود که نام فرانسیس در ذهنم جرقه زد.»
▫️فرانسیس آسیزی (۱۲۲۶_۱۱۸۱) قدیسی ایتالیایی بود که زندگی اش نقطه عطفی در تاریخ مسیحیت شد، چرا که شیوه ای نو از پیروی مسیح را بنیان نهاد: فروتنی، فقر داوطلبانه، عشق به طبیعت و صلح جویی مطلق. او نه تنها دوست فقرا بود، بلکه به طبیعت، حیوانات و حتی دشمنان نیز عشق میورزید. انتخاب این نام، در واقع بیانیهای بود از جانب پاپ فرانسیس درباره اصول بنیادین خود و معنای روحانیت راستین از نگاه او.
▫️از همان آغاز، او بهجای اقامت در کاخ رسمی واتیکان، زندگی در یک مهمانسرای ساده را برگزید. سوار خودروهای معمولی میشد و تجمل را کنار گذاشت. همواره بر عدالت اجتماعی، حمایت از مهاجران، فقرا و بیخانمانها تأکید میکرد و بارها سرمایهداری افراطی و نابرابری اجتماعی را به نقد کشید.
▫️در مراسم پنجشنبه مقدس، که در آن پاپ پای دوازده نفر را میشوید، او این سنت را با رویکردی انقلابی اجرا کرد: پای مهاجران، مسلمانان، زندانیان، زنان و حتی بیدینان را شست و گاهی بوسید. پاپ فرانسیس رسم دستبوسی را نیز وارونه کرد؛ برخلاف سنت قدرتگرایانهای که انتظار دست بوسی دیگران را دارد، او پیشقدم میشد و دست کشیشان سالمند و راهبان وفادار را میبوسید. در سال ۲۰۱۹، برای ایجاد صلح، پای رهبران متخاصم سودان جنوبی را بوسید تا آنها را به صلح و آشتی تشویق کند. او بهجای داوری و طرد گناهکاران، همواره بر «رحمت الهی» و امکان بازگشت تأکید داشت. به باور او، «کلیسا باید همچون بیمارستانی صحرایی باشد؛ پناهگاهی برای مجروحان جسمی و روحی.»
▫️پاپ فرانسیس دین را نه صرفاً مجموعهای از مناسک، بلکه راهی برای زندگی انسانی، اخلاقی و همراه با عشق میدانست. او مردم را دعوت میکرد که بهجای داوری، همراه و همدل باشند. در حوزه گفتوگوی بینادیان، تلاشهای بیسابقهای انجام داد؛ از دیدار تاریخی با شیخ الازهر گرفته تا گفتوگو با آیتالله سیستانی در نجف. این اقدامات، روحیه همگرایی و صلحطلبی او را نشان میداد. در نگاه او، صلح فقط مسئلهای سیاسی یا دیپلماتیک نبود، بلکه ریشه در ایمان، کرامت انسانی و محبت الهی داشت. او بارها گفته بود که بدون گفتوگو میان ادیان، صلح پایدار ممکن نیست.
▫️در سالهای پایانی عمرش، دغدغه صلح و نگرانی از جنگ، به اصلیترین محور سخنانش تبدیل شد. بارها از جنگهای مدرن و صنعت سودآور اسلحه انتقاد کرد و گفت: «نمیتوان صلح را بر پایهی ترس و زرادخانههای مرگ ساخت. تجارت اسلحه، تجارت خون است.» او حمله روسیه به اوکراین و کشتار مردم بیگناه در غزه را بهشدت محکوم کرد و حملات اسرائیل به غزه را «بیرحمی»، «فراتر از جنگ» و نوعی «تروریسم» نامید.
▫️با درگذشت او، جهان یکی از الهامبخشترین رهبران روحانی خود را از دست داد. رهبری که تجسم زنده آموزههای دینی و اخلاقی بود و نام و یادش برای همیشه در دل اهل ایمان خواهد ماند. او با نیکنامی از دنیا رفت و الگویی ماندگار برای رهبران مذهبی و مؤمنان سراسر جهان بهجا گذاشت. روحش شاد و یادش جاودان باد.
@kaleme
23.04.202518:49
🔴اپوزیسیونِ شرطی، اپوزیسیونِ شکست
✍️ حمید آصفی
▫️در میان گوناگونی طیفهای مخالف جمهوری اسلامی، گروهی وجود دارد که نه بر قدرت جامعه، نه بر سازماندهی، نه بر کار فرهنگی و نه بر پیوند با درد مردم، بلکه بر یک چیز تکیه دارد: اراده خارجی. اپوزیسیونی که به جای ساختن امید، بر فروپاشی شرط میبندد؛ نه تنها جمهوری اسلامی را گروگان گرفته، بلکه خیال رهایی را هم در زنجیر تحلیلهای تنبل خود نگه داشته است. این اپوزیسیون، اپوزیسیونِ "اگر آمریکا بجنبد، ما هم آزاد میشویم" است. اما اکنون که آمریکا نجنبید، ایران هم آزاد نشد. این واقعیت، برایشان چیزی جز فروپاشی درونی نیست.
▫️تحلیل با نسخه ترامپ: آنچه اپوزیسیون را عقب نگه داشت
از روزی که دونالد ترامپ از برجام خارج شد، گروهی از مخالفان نظام ولایی گمان کردند انقلاب از واشنگتن صادر میشود. آنها بهجای تقویت بدنه اجتماعی، به کامنتگذاری در توییتر نتانیاهو و پامپئو پرداختند. ابزار تحلیلشان چیزی نبود جز صحنه آرایی رسانههای فارسیزبان خارجنشین و بریدههایی از جلسات کنگره آمریکا.
در ذهن این جریان، مردم ایران تنها زمانی شایسته آزادیاند که در اثر قحطی ناشی از تحریم به خیابان بریزند، با مشتهای گرسنه، پروژه آنها را به سرانجام برسانند. نوعی «گذار نیابتی» که در آن مردم ابزارند و قدرت واقعی، در دست دکتریننویسان کاخ سفید.
▫️تحریم؛ گرسنگی برای آزادی یا نابودی برای نمایش؟
حامیان تحریم بهندرت از خود پرسیدند تحریم، جز نابودی طبقه متوسط، جز فرار مغزها، جز تضعیف جنبشهای مستقل، چه ارمغانی برای گذار دارد؟ پاسخ روشن است: هیچ. تحریم، مخالفان واقعی را له کرد و «مقاومتسازان ولایی» را غنیتر ساخت. نفت با دور زدن تحریم فروخته شد، نخبگان از کشور گریختند، و در این میان، فقط دو صدا بلندتر شدند: یکی از بیت رهبری، یکی از لابیگرانِ تحریمدوست در لسآنجلس.
▫️تله ذهنی جنگ: سلفی با بمبافکنهای خیالی
تصور جنگ، برای برخی از این طیف، نه فاجعه انسانی، که فانتزی نجات بود. آنها نه جنگ را زیسته بودند، نه تبعات آن را میشناختند. در ذهنشان، بمبها تنها بر سر حکومت میریزد، نه بر خانههای شهروندان. آنها تصور میکردند جنگ، همان خط مستقیم است از حمله هوایی تا سقوط رژیم؛ اما تاریخ گفته و باز خواهد گفت: هیچکس با موشک به دموکراسی نرسیده است.
▫️مردم: نه قهرمان دراماتیک، نه پیادهنظام تاکتیکی
اپوزیسیون تحریمخواه، مردم را نه بهعنوان فاعلان سیاسی، که بهمثابه صحنهآرایان پروژه خود میبیند. هر اعتصاب، هر اعتراض، در چشم این جریان نه خواستی مستقل، که مهر تأییدی است بر «درست بودن تحریم». آنها مردم را تنها تا جایی باور دارند که ابزار تضعیف نظاماند. اما از سازماندهی، آموزش، آگاهیبخشی، و ساختن نهادهای موازی بیزارند؛ چون اینها پروژه زمانبر و دردناک است، و آنها تنها برای پیروزی فوری ساخته شدهاند، نه برای ساختن آینده. و اکنون که توافق محتمل است... سکوت، سردرگمی و شکست ذهنی. با بازگشت مذاکرات، با چرخش آشکار در سیاست منطقهای و جهانی، و با سقوط رویای حمله نظامی، این طیف نه تنها استراتژی ندارد، بلکه دچار خلأ معنای سیاسی شده است. تحلیلهایشان بیمصرف شده، زبانشان به لکنت افتاده، و جامعه دیگر به وعدههای فانتزیشان دل نمیبندد. آنها همانقدر از روند تحولات جدید غافلگیر شدند که جمهوری اسلامی از قیام زنزندگیآزادی.
▫️گذار از جمهوری اسلامی بدون گذار از اپوزیسیون شرطی ممکن نیست
نقد جمهوری اسلامی لازم است، اما کافی نیست. آنچه باید نقد شود، ذهنیتی است که انتظار آزادی را به درگاه وزارت خزانهداری آمریکا گره زده. باید از اپوزیسیون شرطی عبور کرد؛ از تحلیلهای توهمی، از فانتزیهای جنگمحور، از زبانِ دستور دادن به جامعهای که در حال خیزش است اما فرمان نمیگیرد.
گذار از جمهوری اسلامی، تنها در صورتی واقعی خواهد بود که از وابستگی به منجی خارجی هم عبور کرده باشیم. اگر نظام در حال چرخش تاکتیکی است، ما نیازمند یک چرخش استراتژیک در اپوزیسیونیم؛ چرخشی بهسوی ساختن، بهسوی مردم، بهسوی آنچه واقعی است.
*کانال نویسنده
@kaleme
نقدی بر بازوان ذهنی تحریم و توهم جنگ
✍️ حمید آصفی
▫️در میان گوناگونی طیفهای مخالف جمهوری اسلامی، گروهی وجود دارد که نه بر قدرت جامعه، نه بر سازماندهی، نه بر کار فرهنگی و نه بر پیوند با درد مردم، بلکه بر یک چیز تکیه دارد: اراده خارجی. اپوزیسیونی که به جای ساختن امید، بر فروپاشی شرط میبندد؛ نه تنها جمهوری اسلامی را گروگان گرفته، بلکه خیال رهایی را هم در زنجیر تحلیلهای تنبل خود نگه داشته است. این اپوزیسیون، اپوزیسیونِ "اگر آمریکا بجنبد، ما هم آزاد میشویم" است. اما اکنون که آمریکا نجنبید، ایران هم آزاد نشد. این واقعیت، برایشان چیزی جز فروپاشی درونی نیست.
▫️تحلیل با نسخه ترامپ: آنچه اپوزیسیون را عقب نگه داشت
از روزی که دونالد ترامپ از برجام خارج شد، گروهی از مخالفان نظام ولایی گمان کردند انقلاب از واشنگتن صادر میشود. آنها بهجای تقویت بدنه اجتماعی، به کامنتگذاری در توییتر نتانیاهو و پامپئو پرداختند. ابزار تحلیلشان چیزی نبود جز صحنه آرایی رسانههای فارسیزبان خارجنشین و بریدههایی از جلسات کنگره آمریکا.
در ذهن این جریان، مردم ایران تنها زمانی شایسته آزادیاند که در اثر قحطی ناشی از تحریم به خیابان بریزند، با مشتهای گرسنه، پروژه آنها را به سرانجام برسانند. نوعی «گذار نیابتی» که در آن مردم ابزارند و قدرت واقعی، در دست دکتریننویسان کاخ سفید.
▫️تحریم؛ گرسنگی برای آزادی یا نابودی برای نمایش؟
حامیان تحریم بهندرت از خود پرسیدند تحریم، جز نابودی طبقه متوسط، جز فرار مغزها، جز تضعیف جنبشهای مستقل، چه ارمغانی برای گذار دارد؟ پاسخ روشن است: هیچ. تحریم، مخالفان واقعی را له کرد و «مقاومتسازان ولایی» را غنیتر ساخت. نفت با دور زدن تحریم فروخته شد، نخبگان از کشور گریختند، و در این میان، فقط دو صدا بلندتر شدند: یکی از بیت رهبری، یکی از لابیگرانِ تحریمدوست در لسآنجلس.
▫️تله ذهنی جنگ: سلفی با بمبافکنهای خیالی
تصور جنگ، برای برخی از این طیف، نه فاجعه انسانی، که فانتزی نجات بود. آنها نه جنگ را زیسته بودند، نه تبعات آن را میشناختند. در ذهنشان، بمبها تنها بر سر حکومت میریزد، نه بر خانههای شهروندان. آنها تصور میکردند جنگ، همان خط مستقیم است از حمله هوایی تا سقوط رژیم؛ اما تاریخ گفته و باز خواهد گفت: هیچکس با موشک به دموکراسی نرسیده است.
▫️مردم: نه قهرمان دراماتیک، نه پیادهنظام تاکتیکی
اپوزیسیون تحریمخواه، مردم را نه بهعنوان فاعلان سیاسی، که بهمثابه صحنهآرایان پروژه خود میبیند. هر اعتصاب، هر اعتراض، در چشم این جریان نه خواستی مستقل، که مهر تأییدی است بر «درست بودن تحریم». آنها مردم را تنها تا جایی باور دارند که ابزار تضعیف نظاماند. اما از سازماندهی، آموزش، آگاهیبخشی، و ساختن نهادهای موازی بیزارند؛ چون اینها پروژه زمانبر و دردناک است، و آنها تنها برای پیروزی فوری ساخته شدهاند، نه برای ساختن آینده. و اکنون که توافق محتمل است... سکوت، سردرگمی و شکست ذهنی. با بازگشت مذاکرات، با چرخش آشکار در سیاست منطقهای و جهانی، و با سقوط رویای حمله نظامی، این طیف نه تنها استراتژی ندارد، بلکه دچار خلأ معنای سیاسی شده است. تحلیلهایشان بیمصرف شده، زبانشان به لکنت افتاده، و جامعه دیگر به وعدههای فانتزیشان دل نمیبندد. آنها همانقدر از روند تحولات جدید غافلگیر شدند که جمهوری اسلامی از قیام زنزندگیآزادی.
▫️گذار از جمهوری اسلامی بدون گذار از اپوزیسیون شرطی ممکن نیست
نقد جمهوری اسلامی لازم است، اما کافی نیست. آنچه باید نقد شود، ذهنیتی است که انتظار آزادی را به درگاه وزارت خزانهداری آمریکا گره زده. باید از اپوزیسیون شرطی عبور کرد؛ از تحلیلهای توهمی، از فانتزیهای جنگمحور، از زبانِ دستور دادن به جامعهای که در حال خیزش است اما فرمان نمیگیرد.
گذار از جمهوری اسلامی، تنها در صورتی واقعی خواهد بود که از وابستگی به منجی خارجی هم عبور کرده باشیم. اگر نظام در حال چرخش تاکتیکی است، ما نیازمند یک چرخش استراتژیک در اپوزیسیونیم؛ چرخشی بهسوی ساختن، بهسوی مردم، بهسوی آنچه واقعی است.
*کانال نویسنده
@kaleme
21.04.202507:12
🔴 نه سلاح برداشت، نه نفرت پراکند!
✍️ عبدالله مؤمنی
▫️چرا باید سعید مدنی، جامعهشناسی شریف و اندیشمندی دغدغهمند، پس از سالها حبس و رنج، همچنان در بند بماند؟ دکتر مدنی نه سلاح برداشت، نه نفرت پراکند؛ تنها با قلم و گفتار علمیاش از دردهای جامعه نوشت و از رؤیای ایرانی آزاد، عادل و انسانی سخن گفت. مردی که زندگیاش را وقف فهم ریشههای فقر، اعتیاد و تبعیض کرد، امروز به جای آنکه کرسی دانشگاهی داشته باشد، در دل زندان است. با آنکه دیوان عالی کشور حکم او را شکست، اما همچنان از رهاییاش دریغ میشود. چرا؟ مگر آزاداندیشی، جرم است؟ مگر نوشتن و اندیشیدن، تهدید است؟
▫️بهراستی، با نگهداشتن او در بند، به دنبال چه هستید؟ ایرانِ امروز بیش از هر زمان، به فرزانگانی چون سعید مدنی نیاز دارد؛ با آزادی سعید مدنی، مصطفی تاجزاده، ابوالفضل قدیانی، مهدی محمودیان، ضیا نبوی و علیرضا بهشتی شیرازی و همه زندانیان سیاسی اجازه دهید صداهای همه طیفهای دغدغهمند به ایرانی آزاد و دموکراتیک در جامعه شنیده شود. زندان، جای دغدغهمندان به ایران آزاد و دموکراتیک و جای اندیشمندان نیست. تاریخ نشان داده که دیوارهای بلند زندانها نه مانع اندیشهاند و نه سد راه رسیدن به آرمان آزادی، اما چه ظلمی بالاتر از آنکه فرزندان این سرزمین، به جرم دوست داشتن وطن و آزادیخواهی، در بند بمانند؟ چه رنجی سنگینتر از آنکه آزاداندیشی، با زندان و زنجیر پاسخ گیرد؟
▫️سعید مدنی، یکی از بسیارانیست که درد مردم را فهمید و زبان گفتوگو و تحقیق را برگزید، نه هیاهو و خشونت را. امید آن است که در این روزهای دشوار، صدای انسانیت، عقل و انصاف بلندتر از همیشه شنیده شود، قفسها گشوده شود، و دلهایی که تنها برای بهروزی و آزادی ایران میتپند، از بند رهایی یابند. آزادی، حق کسانیست که برایش ایستادهاند، نه پاداشی برای سکوت.
*شبکه ایکس
@kaleme
✍️ عبدالله مؤمنی
▫️چرا باید سعید مدنی، جامعهشناسی شریف و اندیشمندی دغدغهمند، پس از سالها حبس و رنج، همچنان در بند بماند؟ دکتر مدنی نه سلاح برداشت، نه نفرت پراکند؛ تنها با قلم و گفتار علمیاش از دردهای جامعه نوشت و از رؤیای ایرانی آزاد، عادل و انسانی سخن گفت. مردی که زندگیاش را وقف فهم ریشههای فقر، اعتیاد و تبعیض کرد، امروز به جای آنکه کرسی دانشگاهی داشته باشد، در دل زندان است. با آنکه دیوان عالی کشور حکم او را شکست، اما همچنان از رهاییاش دریغ میشود. چرا؟ مگر آزاداندیشی، جرم است؟ مگر نوشتن و اندیشیدن، تهدید است؟
▫️بهراستی، با نگهداشتن او در بند، به دنبال چه هستید؟ ایرانِ امروز بیش از هر زمان، به فرزانگانی چون سعید مدنی نیاز دارد؛ با آزادی سعید مدنی، مصطفی تاجزاده، ابوالفضل قدیانی، مهدی محمودیان، ضیا نبوی و علیرضا بهشتی شیرازی و همه زندانیان سیاسی اجازه دهید صداهای همه طیفهای دغدغهمند به ایرانی آزاد و دموکراتیک در جامعه شنیده شود. زندان، جای دغدغهمندان به ایران آزاد و دموکراتیک و جای اندیشمندان نیست. تاریخ نشان داده که دیوارهای بلند زندانها نه مانع اندیشهاند و نه سد راه رسیدن به آرمان آزادی، اما چه ظلمی بالاتر از آنکه فرزندان این سرزمین، به جرم دوست داشتن وطن و آزادیخواهی، در بند بمانند؟ چه رنجی سنگینتر از آنکه آزاداندیشی، با زندان و زنجیر پاسخ گیرد؟
▫️سعید مدنی، یکی از بسیارانیست که درد مردم را فهمید و زبان گفتوگو و تحقیق را برگزید، نه هیاهو و خشونت را. امید آن است که در این روزهای دشوار، صدای انسانیت، عقل و انصاف بلندتر از همیشه شنیده شود، قفسها گشوده شود، و دلهایی که تنها برای بهروزی و آزادی ایران میتپند، از بند رهایی یابند. آزادی، حق کسانیست که برایش ایستادهاند، نه پاداشی برای سکوت.
*شبکه ایکس
@kaleme
18.04.202507:30
🔴 ادعای شاخدار؛ دخالت نکردن رهبری در امور و برنامهریزیهای اقتصادی
▫️این ادعا به وضوح خلاف واقعیت است. فکتها، دلایل و شواهد مستندی وجود دارند که ثابت میکنند دایره دخالتهای رهبر جمهوری اسلامی در امور اقتصادی، از جمله برنامهریزی بسیار گسترده است. رهبر جمهوری اسلامی با استفاده از ظرفیتهای قانون اساسی، از طریق تعیین و ابلاغ سیاستهای کلی چارچوب سیاستهای کلی اقتصادی و برنامهریزی توسعه، روابط اقتصادی با سایر کشورها را تعیین میکند.
▫️او به واسطه نهادهای مانند شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت در فرایند تدوین و تصویب و اجرای برنامههای اقتصادی مداخله فعال دارد. به عنوان نمونه میتوان به پرونده FATF اشاره کرد. رهبر جمهوری اسلامی از طریق نهادهای قدرتمند و ثروتمند مانند ستاد اجرایی فرمان امام، بنیاد مستضعفان، آستان قدس و بنگاههای اقتصادی نیروهای مسلح در اقتصاد ایران حضور پررنگی دارد. به دلیل عدم شفافیت اطلاعات دقیقی از ابعاد فعالیت اقتصادی این نهادها در دست نیست، اما برآوردها از سهم بالای آنها در اقتصاد ایران حکایت دارند.
▫️رهبر جمهوری اسلامی در روال تدوین و تصویب بودجه دخالتهای مستقیم دارد. با اینکه در اساسنامه صندوق توسعه ملی اشارهای به نقش او نشده، اما عملا اختیار منابع صندوق با او است. او بارها در مسائل جزئی اجرایی هم دخالت مستقیم کرده است. از موارد مشهور میتوان به دستور او برای ممنوعیت و محدودیت واردات بعضی برندهای لوازم خانگی، یا گوشیها تلفن همراه اشاره کرد
در سوابق آقای خامنهای حتی میتوان به دخالت در امور جزئیتر مانند تعیین نژاد مرغ (احیای مرغلاین ایرانی) اشاره کرد.
📎منبع و متن کامل
@kaleme
خامنهای: رهبری در برنامهریزیهای اقتصادی دخالتی نمیکند؛ یعنی حقّ دخالت هم ندارد، این جزو وظایف دولت است، دولت باید این کار را بکند | اول فروردین ۱۴۰۴
▫️این ادعا به وضوح خلاف واقعیت است. فکتها، دلایل و شواهد مستندی وجود دارند که ثابت میکنند دایره دخالتهای رهبر جمهوری اسلامی در امور اقتصادی، از جمله برنامهریزی بسیار گسترده است. رهبر جمهوری اسلامی با استفاده از ظرفیتهای قانون اساسی، از طریق تعیین و ابلاغ سیاستهای کلی چارچوب سیاستهای کلی اقتصادی و برنامهریزی توسعه، روابط اقتصادی با سایر کشورها را تعیین میکند.
▫️او به واسطه نهادهای مانند شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت در فرایند تدوین و تصویب و اجرای برنامههای اقتصادی مداخله فعال دارد. به عنوان نمونه میتوان به پرونده FATF اشاره کرد. رهبر جمهوری اسلامی از طریق نهادهای قدرتمند و ثروتمند مانند ستاد اجرایی فرمان امام، بنیاد مستضعفان، آستان قدس و بنگاههای اقتصادی نیروهای مسلح در اقتصاد ایران حضور پررنگی دارد. به دلیل عدم شفافیت اطلاعات دقیقی از ابعاد فعالیت اقتصادی این نهادها در دست نیست، اما برآوردها از سهم بالای آنها در اقتصاد ایران حکایت دارند.
▫️رهبر جمهوری اسلامی در روال تدوین و تصویب بودجه دخالتهای مستقیم دارد. با اینکه در اساسنامه صندوق توسعه ملی اشارهای به نقش او نشده، اما عملا اختیار منابع صندوق با او است. او بارها در مسائل جزئی اجرایی هم دخالت مستقیم کرده است. از موارد مشهور میتوان به دستور او برای ممنوعیت و محدودیت واردات بعضی برندهای لوازم خانگی، یا گوشیها تلفن همراه اشاره کرد
در سوابق آقای خامنهای حتی میتوان به دخالت در امور جزئیتر مانند تعیین نژاد مرغ (احیای مرغلاین ایرانی) اشاره کرد.
📎منبع و متن کامل
@kaleme
17.04.202507:07
🔴 این «وفاق» بیشتر شبیه یک شوخی است!
🎙مرتضی الویری
🔺اکنون که به گذشته مینگرم، از خودم میپرسم که با آگاهی از اینکه تا ساختارها تغییر نکنند، تغییر مدیران تأثیری نخواهد داشت، چرا مردم را به مشارکت تشویق کردم؟ این پرسش همچنان برای من مطرح است، زیرا گمان میکنم اگر مردم ببینند که تغییرات خاصی رخ نمیدهد، امیدشان به یأس تبدیل خواهد شد. اکنون نیز، درحالیکه احساس میکنم ناترازیها بیشتر شده و نارضایتی مردم افزایشیافته است، اما نمیتوان آقای پزشکیان را مقصر اصلی دانست. البته، ممکن است ایشان در برخی موارد عملکرد بهتری میداشت. بهعنوانمثال، بحث «وفاق» که ایشان مطرح کردند، به نظر من ناقص، نارسا و ناکافی بوده است. وفاق زمانی معنا پیدا میکند که بتوانیم با مردم، بهویژه آن ۶۰ درصدی که در انتخابات شرکت نکردند، آشتی کنیم و آنان احساس کنند که بخشی از این وفاق هستند. اینکه چند نفر با گرایش اصولگرایی را در کابینه و استانداری منصوب کنیم و آن را وفاق بنامیم، بیشتر شبیه یک شوخی است.
🔺از مسائل کلیدی در اصلاحات ساختاری کشور نیز همین مسأله نمایندگی مجلس است. در حال حاضر، مجلس شورای اسلامی به طور میانگین تنها نماینده ۲۰ تا ۲۵ درصد از مردم کشور است، درحالیکه حدود ۷۵ درصد از جامعه احساس نمیکنند که این نهاد، نماینده واقعی آنهاست. در یک نظام مردمسالار، حضور نمایندگان واقعی مردم ضروری است تا دموکراسی معنا و اثرگذاری واقعی داشته باشد. به همین دلیل، یکی از اصلاحات ساختاری مهم، تعیین تکلیف مجلس است. از نظر من، حتی در چارچوب قانون اساسی فعلی نیز میتوان این مسئله را حل کرد. طبق بند ۷ اصل ۱۱۰ قانون اساسی، یکی از وظایف رهبری، حل معضلات نظام با مشورت مجمع تشخیص مصلحت نظام است؛ بنابراین، مجمع تشخیص مصلحت میتواند مجلس کنونی را که نماینده واقعی مردم نیست، بهعنوان یک معضل اساسی نظام تلقی کند و درخواست انحلال آن را ارائه دهد. در ادامه، با برگزاری یک انتخابات آزاد و بدون نظارت استصوابی، نمایندگان واقعی مردم میتوانند در مجلس حضور پیدا کنند. میدانم که چنین پیشنهادهایی ممکن است برای برخی افراد غیرمنتظره یا رادیکال به نظر برسد، اما اگر واقعاً قصد داریم مشکلات و بحرانهای بزرگی را که با آنها روبهرو هستیم حل کنیم، این کار با ساختار فعلی مجلس امکانپذیر نخواهد بود.
🔺در عین اینکه رفع حصر کروبی را اقدامی مفید میدانم… اما سطح انتظارات فراتر از این اقدامات است. تعجبآور است که پس از سالها، افرادی مانند میرحسین موسوی و مهدی کروبی همچنان در حصر باقیماندهاند و تصمیمگیری درباره آنها بهکندی و بهصورت قطرهچکانی انجام میشود. این روند، منطقی و قابلقبول نیست. همچنین، چهرههایی همچون مصطفی تاجزاده و سعید مدنی که سرمایههای انسانی کشور محسوب میشوند، در زندان به سر میبرند، درحالیکه بسیاری از نیروهای توانمند دیگر یا کشور را ترک کردهاند یا در اندیشه مهاجرت هستند.
📎منبع و متن کامل
@kaleme
🎙مرتضی الویری
🔺اکنون که به گذشته مینگرم، از خودم میپرسم که با آگاهی از اینکه تا ساختارها تغییر نکنند، تغییر مدیران تأثیری نخواهد داشت، چرا مردم را به مشارکت تشویق کردم؟ این پرسش همچنان برای من مطرح است، زیرا گمان میکنم اگر مردم ببینند که تغییرات خاصی رخ نمیدهد، امیدشان به یأس تبدیل خواهد شد. اکنون نیز، درحالیکه احساس میکنم ناترازیها بیشتر شده و نارضایتی مردم افزایشیافته است، اما نمیتوان آقای پزشکیان را مقصر اصلی دانست. البته، ممکن است ایشان در برخی موارد عملکرد بهتری میداشت. بهعنوانمثال، بحث «وفاق» که ایشان مطرح کردند، به نظر من ناقص، نارسا و ناکافی بوده است. وفاق زمانی معنا پیدا میکند که بتوانیم با مردم، بهویژه آن ۶۰ درصدی که در انتخابات شرکت نکردند، آشتی کنیم و آنان احساس کنند که بخشی از این وفاق هستند. اینکه چند نفر با گرایش اصولگرایی را در کابینه و استانداری منصوب کنیم و آن را وفاق بنامیم، بیشتر شبیه یک شوخی است.
🔺از مسائل کلیدی در اصلاحات ساختاری کشور نیز همین مسأله نمایندگی مجلس است. در حال حاضر، مجلس شورای اسلامی به طور میانگین تنها نماینده ۲۰ تا ۲۵ درصد از مردم کشور است، درحالیکه حدود ۷۵ درصد از جامعه احساس نمیکنند که این نهاد، نماینده واقعی آنهاست. در یک نظام مردمسالار، حضور نمایندگان واقعی مردم ضروری است تا دموکراسی معنا و اثرگذاری واقعی داشته باشد. به همین دلیل، یکی از اصلاحات ساختاری مهم، تعیین تکلیف مجلس است. از نظر من، حتی در چارچوب قانون اساسی فعلی نیز میتوان این مسئله را حل کرد. طبق بند ۷ اصل ۱۱۰ قانون اساسی، یکی از وظایف رهبری، حل معضلات نظام با مشورت مجمع تشخیص مصلحت نظام است؛ بنابراین، مجمع تشخیص مصلحت میتواند مجلس کنونی را که نماینده واقعی مردم نیست، بهعنوان یک معضل اساسی نظام تلقی کند و درخواست انحلال آن را ارائه دهد. در ادامه، با برگزاری یک انتخابات آزاد و بدون نظارت استصوابی، نمایندگان واقعی مردم میتوانند در مجلس حضور پیدا کنند. میدانم که چنین پیشنهادهایی ممکن است برای برخی افراد غیرمنتظره یا رادیکال به نظر برسد، اما اگر واقعاً قصد داریم مشکلات و بحرانهای بزرگی را که با آنها روبهرو هستیم حل کنیم، این کار با ساختار فعلی مجلس امکانپذیر نخواهد بود.
🔺در عین اینکه رفع حصر کروبی را اقدامی مفید میدانم… اما سطح انتظارات فراتر از این اقدامات است. تعجبآور است که پس از سالها، افرادی مانند میرحسین موسوی و مهدی کروبی همچنان در حصر باقیماندهاند و تصمیمگیری درباره آنها بهکندی و بهصورت قطرهچکانی انجام میشود. این روند، منطقی و قابلقبول نیست. همچنین، چهرههایی همچون مصطفی تاجزاده و سعید مدنی که سرمایههای انسانی کشور محسوب میشوند، در زندان به سر میبرند، درحالیکه بسیاری از نیروهای توانمند دیگر یا کشور را ترک کردهاند یا در اندیشه مهاجرت هستند.
📎منبع و متن کامل
@kaleme


14.04.202511:37
🔖اقدامات شرارتبار حکومت ستمپیشه، مهدی محمودیانِ شجاع را در مبارزه با استبداد و مستبد امروز ایران علی خامنهای محکمتر و مصممتر خواهد کرد و این راه پر سنگلاخ را راسختر خواهد پیمود. خودکامهی قدرت پرست و اعوان و انصارش از مهدی کینهی دیرینهای به دل دارند. آنها میدانند که وی چه نقش مهمی در افشای جنایات هولناک آنان در زندان کهریزک ایفا کرد که موجب افشای بیش از پیش ماهیت آنان و نظام فاسد جمهوری اسلامی در نزد افکار عمومی ایران و افکار عمومی جهان شد. این موضوع و مبارزهی مستمرش با استبداد سبب شده هر فرصتی را برای آزار و اذیت او غنیمت شمارند اما دستاوردی جز حقارت و رسوایی نداشتهاند.
✍️ ابوالفضل قدیانی
زندان اوین
📎متن کامل
@kaleme
✍️ ابوالفضل قدیانی
زندان اوین
📎متن کامل
@kaleme


23.04.202518:49
🔴 پایان رسمی حصر مهدی کروبی بعد از ۵۱۸۰ روز
حسین کروبی میگوید نیروهای امنیتی به حضور فیزیکی خود در منزل پدرش پایان دادهاند. او به خبرگزاری ایلنا گفته است: «همانطور که قبلا اطلاعرسانی کرده بودم قرار بود روز ۲۰ فروردین نیروهای امنیتی از منزل پدرم خارج شوند ولی بدلیل برخی مسائل امنیتی و حفاظتی با حدود ۱۰ روز تاخیر، سرانجام روز گذشته این کار انجام شد. انشاالله از هفته آینده با توجه به شرایط محل سکونت ایشان، با حفظ عدم مزاحمت برای همسایهها پذیرای دوستان در محل اقامت پدر هستیم».
حصر مهدی کروبی در پی اعتراض به نتایج انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ در تاریخ ۲۵ بهمن ۱۳۸۹ آغاز و بعد از گذشت ۱۴ سال و ۲ ماه و ۶ روز (معادل ۵۱۸۰ روز) رسما به پایان رسید.
@kaleme
حسین کروبی میگوید نیروهای امنیتی به حضور فیزیکی خود در منزل پدرش پایان دادهاند. او به خبرگزاری ایلنا گفته است: «همانطور که قبلا اطلاعرسانی کرده بودم قرار بود روز ۲۰ فروردین نیروهای امنیتی از منزل پدرم خارج شوند ولی بدلیل برخی مسائل امنیتی و حفاظتی با حدود ۱۰ روز تاخیر، سرانجام روز گذشته این کار انجام شد. انشاالله از هفته آینده با توجه به شرایط محل سکونت ایشان، با حفظ عدم مزاحمت برای همسایهها پذیرای دوستان در محل اقامت پدر هستیم».
حصر مهدی کروبی در پی اعتراض به نتایج انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ در تاریخ ۲۵ بهمن ۱۳۸۹ آغاز و بعد از گذشت ۱۴ سال و ۲ ماه و ۶ روز (معادل ۵۱۸۰ روز) رسما به پایان رسید.
@kaleme


21.04.202507:12
🔴 برای زوج مظلوم شریف
✍🏻 عبدالله ناصری
در انقلاب “زن، زندگی، آزادی” صحنهها و افراد مختلفالعمل را شاهد بودیم، از جمله آدمهایی که بعضا برای مشاهده صحنهها و یا نجات جان مصدومان انقلاب ژینا فعال شده و به جای تقدیر حکومت از آنها، زندانی ستم حاکم شدهاند. زوج قرهحسنلو از این شمارند.
حمید و فرزانه از شاهدان مرگ یک بسیجی -روح الله عجمیان- در مراسم اربعین “حدیث نجفی” از مقتولان حکومتی در انقلاب مهسا. زوجی که برای نجات بسیجی مذکور فعال بودهاند. زوج شریفی که از دراویش ستمدیده گنابادی هستند. در فضای رسانه از این دو، کمتر نامی هست.
امروز خواندم که دکتر حمید قرهحسنلو خطاب به رهبر جبار جمهوری اسلامی همه فقر و نکبت و فساد ۳۵ ساله را از او می داند. دو نکته را باید بگویم. یکی خطاب به پزشک مجاهد، حسنلو و همسرش که هر چه بیشتر از علی خامنهای و ستم و فساد او بگویید، بیشتر و زودتر در امان خواهید بود، و نکته دوم به اصحاب رسانه خوب و چهرههای پرمخاطب زندانی در تمام جغرافیای ایران، که از این دو یادی کنند.
@kaleme
✍🏻 عبدالله ناصری
در انقلاب “زن، زندگی، آزادی” صحنهها و افراد مختلفالعمل را شاهد بودیم، از جمله آدمهایی که بعضا برای مشاهده صحنهها و یا نجات جان مصدومان انقلاب ژینا فعال شده و به جای تقدیر حکومت از آنها، زندانی ستم حاکم شدهاند. زوج قرهحسنلو از این شمارند.
حمید و فرزانه از شاهدان مرگ یک بسیجی -روح الله عجمیان- در مراسم اربعین “حدیث نجفی” از مقتولان حکومتی در انقلاب مهسا. زوجی که برای نجات بسیجی مذکور فعال بودهاند. زوج شریفی که از دراویش ستمدیده گنابادی هستند. در فضای رسانه از این دو، کمتر نامی هست.
امروز خواندم که دکتر حمید قرهحسنلو خطاب به رهبر جبار جمهوری اسلامی همه فقر و نکبت و فساد ۳۵ ساله را از او می داند. دو نکته را باید بگویم. یکی خطاب به پزشک مجاهد، حسنلو و همسرش که هر چه بیشتر از علی خامنهای و ستم و فساد او بگویید، بیشتر و زودتر در امان خواهید بود، و نکته دوم به اصحاب رسانه خوب و چهرههای پرمخاطب زندانی در تمام جغرافیای ایران، که از این دو یادی کنند.
@kaleme
19.04.202515:02
🔴 بازی حاکمیت دو سر باخت شد
🎙️سعید حجاریان
▫️خودکفایی اساساً نسخهای عقلانی و عقلایی نیست. جهان امروز، جهان ائتلاف و همکاری است. هر کشوری مزیتی نسبی دارد، و میبایست از آن به بهترین شکل استفاده کند. از جمله مزیتهای نسبی کشور ما سرزمین، منابع طبیعی، موقعیت جغرافیایی و نخبگان هستند که بهدرستی از آنها استفاده نشده است. در اینجا دو مسیر پیشروست: یا تن دادن به ائتلافهای موثر جهانی که از طریق نرمال شدن و پیوستن تدریجی به شبکههایِ مالیِ جهانی انجام میگیرد، و یا تن دادن به ائتلافهای کوچک که شاید اثرگذار باشند، اما برای شرایط ما مانند مخدر عمل میکنند و درمانگر نیستند. نمیدانم آن سیاستورزِ نظرکرده با کارنامه درخشان در زمینه سیاست خارجی و شورایعالی امنیت ملی آگاهانه از صادرات محصولات کشاورزی و همکاری با جهان گفت، یا از روی ناآگاهی و برای تبلیغات. اگر آگاهانه گفته باشد، یعنی بخشهای مهمی از نظام سیاسی ما صرفاً به ائتلافهای کوچک بسنده کرده و این سم مهلک است.
▫️درباره امریکا و مسئله مذاکره باید فعالانه برخورد کرد. دلیلی برای نفی مذاکره همهجانبه و مستقیم وجود ندارد. اگر در مذاکره فعالانه برخورد شود، اولاً ایده مذاکره تحمیلی و طراحیشده شکست میخورد و ثانیاً، ایران میتواند از وضعیت انفعال خارج شود. اما درباره چین؛ این کشور یک ایده مرکزی دارد و آن اینکه جایی میرود و میماند که چشمانداز امنیت و مسیر توسعه روشن باشد والا کجدار و مریز رفتار میکند. بنابراین اگر میخواهیم از فرصت چین استفاده کنیم، باید ایرانِ امن و در جهت توسعه را تصویر کنیم. چین بهدلایلی حاضر است نفت ایران را خریداری کند اما پرسش اصلی این است که آیا فروش نفت هدف است یا وسیله؟ اگر هدف باشد، که خوب بحثی باقی نمیماند، بفروشند تا تمام شود! اما اگر وسیله باشد، باید بهسمتی چرخش صورت بگیرد که درآمد نفت تبدیل به تکهای از پازل توسعه شود.
▫️پیوند نسل جوان و شبکههای اجتماعی را باید دستهبندی کرد. بخشی از آنها بهدنبال معیشت هستند؛ فارغ از میزان تحصیلاتشان. اینها ممکن است حضور فعالانه و تغییرخواهانه نداشته باشند. مانند کسبوکارهای آنلاین و... . بخش دیگری از جوانها، فضای مجازی را بهمثابه ابزار فراغت میبینند. شما روند اینستاگرام و کلابهاوس را مرور کنید. در اینستاگرام دغدغه سبک زندگی و زندگی روزمره پررنگ بود و پررنگتر هم شد، اما کلابهاوس آغازش متفاوت بود و شاید میتوانست عمیق بماند اما دچار تغییر جهت شد و از خاصیت افتاد. یعنی جایی که میتوانست محل تبادل ایده و حتی مهارت در سطح آموزش باشد، به بیراهه رفت. یعنی الگوی اینستاگرام بر کلابهاوس دیکته شد. بخش دیگری از جوانها هم فضای مجازی را تخصصیتر دنبال میکنند که اینها سهم چندانی در عرصه عمومی ندارند و بیشتر از آن بهعنوان کتابخانه و ابزار کار استفاده میکنند. شاید، این مسیر از سوی حاکمیت به فضای مجازی تحمیل شده باشد و مهندسان اجتماعی گمان کنند فضای مجازی بیخاصیت است اما واقع امر این است که همین فضای مجازی، که حتماً به آن نقدهایی وارد است، باعث شده جامعه در همه ساحات از وضعیت تکمنبعی خارج شود. حاکمیت میخواست فضای مجازی را محدود کند و از ریخت بیندازد تا ماهی خود را صید کند، حال آنکه جوانان طور دیگری برخورد کردند و سر سفره ایدئولوژیک صداوسیما و پلتفرمهای داخلی ننشستند. یعنی بازی حاکمیت با فضای مجازی دو سر باخت شد.
*گزیدهای از گفتوگو با خبرآنلاین
@kaleme
🎙️سعید حجاریان
▫️خودکفایی اساساً نسخهای عقلانی و عقلایی نیست. جهان امروز، جهان ائتلاف و همکاری است. هر کشوری مزیتی نسبی دارد، و میبایست از آن به بهترین شکل استفاده کند. از جمله مزیتهای نسبی کشور ما سرزمین، منابع طبیعی، موقعیت جغرافیایی و نخبگان هستند که بهدرستی از آنها استفاده نشده است. در اینجا دو مسیر پیشروست: یا تن دادن به ائتلافهای موثر جهانی که از طریق نرمال شدن و پیوستن تدریجی به شبکههایِ مالیِ جهانی انجام میگیرد، و یا تن دادن به ائتلافهای کوچک که شاید اثرگذار باشند، اما برای شرایط ما مانند مخدر عمل میکنند و درمانگر نیستند. نمیدانم آن سیاستورزِ نظرکرده با کارنامه درخشان در زمینه سیاست خارجی و شورایعالی امنیت ملی آگاهانه از صادرات محصولات کشاورزی و همکاری با جهان گفت، یا از روی ناآگاهی و برای تبلیغات. اگر آگاهانه گفته باشد، یعنی بخشهای مهمی از نظام سیاسی ما صرفاً به ائتلافهای کوچک بسنده کرده و این سم مهلک است.
▫️درباره امریکا و مسئله مذاکره باید فعالانه برخورد کرد. دلیلی برای نفی مذاکره همهجانبه و مستقیم وجود ندارد. اگر در مذاکره فعالانه برخورد شود، اولاً ایده مذاکره تحمیلی و طراحیشده شکست میخورد و ثانیاً، ایران میتواند از وضعیت انفعال خارج شود. اما درباره چین؛ این کشور یک ایده مرکزی دارد و آن اینکه جایی میرود و میماند که چشمانداز امنیت و مسیر توسعه روشن باشد والا کجدار و مریز رفتار میکند. بنابراین اگر میخواهیم از فرصت چین استفاده کنیم، باید ایرانِ امن و در جهت توسعه را تصویر کنیم. چین بهدلایلی حاضر است نفت ایران را خریداری کند اما پرسش اصلی این است که آیا فروش نفت هدف است یا وسیله؟ اگر هدف باشد، که خوب بحثی باقی نمیماند، بفروشند تا تمام شود! اما اگر وسیله باشد، باید بهسمتی چرخش صورت بگیرد که درآمد نفت تبدیل به تکهای از پازل توسعه شود.
▫️پیوند نسل جوان و شبکههای اجتماعی را باید دستهبندی کرد. بخشی از آنها بهدنبال معیشت هستند؛ فارغ از میزان تحصیلاتشان. اینها ممکن است حضور فعالانه و تغییرخواهانه نداشته باشند. مانند کسبوکارهای آنلاین و... . بخش دیگری از جوانها، فضای مجازی را بهمثابه ابزار فراغت میبینند. شما روند اینستاگرام و کلابهاوس را مرور کنید. در اینستاگرام دغدغه سبک زندگی و زندگی روزمره پررنگ بود و پررنگتر هم شد، اما کلابهاوس آغازش متفاوت بود و شاید میتوانست عمیق بماند اما دچار تغییر جهت شد و از خاصیت افتاد. یعنی جایی که میتوانست محل تبادل ایده و حتی مهارت در سطح آموزش باشد، به بیراهه رفت. یعنی الگوی اینستاگرام بر کلابهاوس دیکته شد. بخش دیگری از جوانها هم فضای مجازی را تخصصیتر دنبال میکنند که اینها سهم چندانی در عرصه عمومی ندارند و بیشتر از آن بهعنوان کتابخانه و ابزار کار استفاده میکنند. شاید، این مسیر از سوی حاکمیت به فضای مجازی تحمیل شده باشد و مهندسان اجتماعی گمان کنند فضای مجازی بیخاصیت است اما واقع امر این است که همین فضای مجازی، که حتماً به آن نقدهایی وارد است، باعث شده جامعه در همه ساحات از وضعیت تکمنبعی خارج شود. حاکمیت میخواست فضای مجازی را محدود کند و از ریخت بیندازد تا ماهی خود را صید کند، حال آنکه جوانان طور دیگری برخورد کردند و سر سفره ایدئولوژیک صداوسیما و پلتفرمهای داخلی ننشستند. یعنی بازی حاکمیت با فضای مجازی دو سر باخت شد.
*گزیدهای از گفتوگو با خبرآنلاین
@kaleme


18.04.202507:30
🔺میدانم که پروندهسازان خود را حق مطلق میدانند و معتقدند هر کس زبان به انتقاد بگشاید «برماست» و کسی که با ما نیست دشمن ماست! و از تمام حقوق اولیه نیز محروم است! ولی میگویم بر فرض که ما کافر و شما مسلمان! آیا در ارتباط با موضوعی چون این تصادف و خساراتی که ایجاد شده برای کافر حقی نیست تا بهعنوان حقالنّاس، مورد توجه شما سوپر مسلمانان قرار گیرد؟
🔺ایکاش لااقل عقلانیتی وجود داشت تا در این شرایطی که کشور از هر جهت تحت فشار و آبستن حوادث پیشبینی ناپذیری است تمام قوایتان را بر اذیت و مجازات منتقدین دلسوزی متمرکز نمیکردید که اتفاقاً تمام دغدغهشان إنذار به سیاستگذاریها و عملکرد غلطی بوده که ما را بدینجا رسانده است. [برادران عزیزم آقایان قمیشی و دانشفر و سایر دوستانی که در کمپین رفع حصر فعال بودند نیز درگیر همین دادگاهها هستند!]…
✍️ اکبر دانش سرارودی
📎متن کامل
@kaleme
🔺ایکاش لااقل عقلانیتی وجود داشت تا در این شرایطی که کشور از هر جهت تحت فشار و آبستن حوادث پیشبینی ناپذیری است تمام قوایتان را بر اذیت و مجازات منتقدین دلسوزی متمرکز نمیکردید که اتفاقاً تمام دغدغهشان إنذار به سیاستگذاریها و عملکرد غلطی بوده که ما را بدینجا رسانده است. [برادران عزیزم آقایان قمیشی و دانشفر و سایر دوستانی که در کمپین رفع حصر فعال بودند نیز درگیر همین دادگاهها هستند!]…
✍️ اکبر دانش سرارودی
📎متن کامل
@kaleme
17.04.202507:07
🔴 حاکمان که مدام دم از قانون میزنند خود بزرگترین ناقضان قوانیناند
🔺سرزمین ما اکنون بیش از همه، رنجی کثیر از بیعدالتی و بیخردی و نگرش قرون وسطایی حاکم متحمل میشود و هزینههای گزاف این کجاندیشیها و ناراستیها را میپردازد؛ چرا که خردمندان، مهجورانِ محذوفِ زمانه شدهاند و بیخردانِ ظالمِ عدل ستیز، همچنان به رغم این حجم از نارضایتی گسترده، فاجعه از پی فاجعه میآفرینند.
🔺استاد ارجمند مصطفی مهرآیین به انحای مختلف و به صورت مستمر در این سالها این حکمرانی ناکار آمد را نشانه گرفته و حاکمان را پیوسته به بازگشت به خردوزی و عدل و روشنی و نگاه داشتن حرمت ذاتی انسان و حقوق شهروندان این سرزمین، دعوت نموده و انذارهای لازم را از ناشنیدن این امر خطیر در حکمرانی، ارائه داده است و در این مسیر، همگان را به مسئولیتپذیری سوق داده است.
🔺ما جمعی از معلمان، بر خود واجب میدانیم در کنار این آموزگار راستین و شریف جامعه باشیم و ضمن حمایت از او، به پروندهسازی علیه او که صدای بلند حقخواهی است، معترض شویم. حاکمان این سرزمین که مدام دم از قانون میزنند خود بزرگترین ناقضان قوانین موجود هستند. احضار شهروندان صرفا به خاطر اظهار نظر برخلاف اصل ۲۳ قانون اساسی موجود و مصداق تفتیش عقاید است و با حاکم بودن چنین بینشی، مهر آیین به جای آسودگی شخصی، راه پرمخاطرهی اندیشیدن و آگاهسازی را برگزیده و به همگنان آموخته است.
📎متن کامل و صفحهای برای امضا
@kaleme
فراخوانحمایت فعالان صنفی معلمان از مصطفی مهر آیین
🔺سرزمین ما اکنون بیش از همه، رنجی کثیر از بیعدالتی و بیخردی و نگرش قرون وسطایی حاکم متحمل میشود و هزینههای گزاف این کجاندیشیها و ناراستیها را میپردازد؛ چرا که خردمندان، مهجورانِ محذوفِ زمانه شدهاند و بیخردانِ ظالمِ عدل ستیز، همچنان به رغم این حجم از نارضایتی گسترده، فاجعه از پی فاجعه میآفرینند.
🔺استاد ارجمند مصطفی مهرآیین به انحای مختلف و به صورت مستمر در این سالها این حکمرانی ناکار آمد را نشانه گرفته و حاکمان را پیوسته به بازگشت به خردوزی و عدل و روشنی و نگاه داشتن حرمت ذاتی انسان و حقوق شهروندان این سرزمین، دعوت نموده و انذارهای لازم را از ناشنیدن این امر خطیر در حکمرانی، ارائه داده است و در این مسیر، همگان را به مسئولیتپذیری سوق داده است.
🔺ما جمعی از معلمان، بر خود واجب میدانیم در کنار این آموزگار راستین و شریف جامعه باشیم و ضمن حمایت از او، به پروندهسازی علیه او که صدای بلند حقخواهی است، معترض شویم. حاکمان این سرزمین که مدام دم از قانون میزنند خود بزرگترین ناقضان قوانین موجود هستند. احضار شهروندان صرفا به خاطر اظهار نظر برخلاف اصل ۲۳ قانون اساسی موجود و مصداق تفتیش عقاید است و با حاکم بودن چنین بینشی، مهر آیین به جای آسودگی شخصی، راه پرمخاطرهی اندیشیدن و آگاهسازی را برگزیده و به همگنان آموخته است.
📎متن کامل و صفحهای برای امضا
@kaleme
14.04.202511:37
🔴 بیشرمی و رذالتی دیگر
✍️ ابوالفضل قدیانی
زندان اوین
▫️چند روز پیش مطلع شدم که ماموران شکنجهگر علی خامنهای خودکامهی قدرتپرست و جنایتپیشهی ایران به در خانهی سرکار خانم الوندی، مادر گرامی مهدی محمودیان رفته و در غیاب این بانوی شجاع، عروسش (همسر برادر مهدی محمودیان) که در دوران بارداری به سر میبرد را مورد بازجویی قرار دادهاند که: درآمد مهدی از کجاست و چگونه هزینهی زندگیش را تامین میکند و از این قبیل اباطیل و مزخرفات. ایشان که هرگز انتظار چنین رذالت و بیشرمی را نداشته گرفتار تنش و ترس شده که قطعا سلامت او را با توجه به وضعیتی که دارد به خطر انداخته است.
▫️مستبد تبهکار و غارتگر ایران علی خامنهای و اعوان و انصار تبهکار و شرورش خوب میدانند که زندگی مهدی محمودیان عزیز که هم اکنون در زندان به سر میبرد بر خلاف زندگی سراسر آلودهی خودشان شفاف و روشن است. عجیب این است که سیاهاندیشان غارتگر مدعی روشنایی میشوند. آنها میخواهند با این ترفندهای رذیلانهی رسوا مهدی را ساکت و منفعل کنند که شاید زبان در کام بگیرد و دست از مبارزه با استبداد تاراجگر علی خامنهای بردارد. در گذشته مکرر این را آزمودهاند و نتیجهی معکوس گرفتهاند اما هنوز دست از تلاش مذبوحانه برنداشتهاند به مصداق "الغريقُ يتشبَّثُ بكُلّ حَشيش" به هر خار و خاشاکی چنگ میزنند که شاید از غرق شدن در منجلاب استبداد نجات پیدا کنند اما راه نجاتی نخواهند یافت.
▫️البته این اقدامات شرارتبار حکومت ستمپیشه، مهدی محمودیانِ شجاع را در مبارزه با استبداد و مستبد امروز ایران علی خامنهای محکمتر و مصممتر خواهد کرد و این راه پر سنگلاخ را راسختر خواهد پیمود. خودکامهی قدرت پرست و اعوان و انصارش از مهدی کینهی دیرینهای به دل دارند. آنها میدانند که وی چه نقش مهمی در افشای جنایات هولناک آنان در زندان کهریزک ایفا کرد که موجب افشای بیش از پیش ماهیت آنان و نظام فاسد جمهوری اسلامی در نزد افکار عمومی ایران و افکار عمومی جهان شد. این موضوع و مبارزهی مستمرش با استبداد سبب شده هر فرصتی را برای آزار و اذیت او غنیمت شمارند اما دستاوردی جز حقارت و رسوایی نداشتهاند.
▫️در هر حال در این اقدام ضد انسانی، غیرقانونی و ضد اخلاقی دستگاههای امنیتی و دستگاه قضایی مقصرند و مسئول و باید پاسخگو باشند. اما مقصر و مسئول اصلی علی خامنهای، جبار قدرتپرست ایران است که باید پاسخگو باشد چرا که تمامی این اعمال شنیع و شرارتبار به خاطر حفظ حکومت نامشروع، غیرقانونی و غاصبانهی اوست که در حق مردم تحت ستم ایران اعمال میشود. چارهی این ستمگریها و شرارتها برکناری علی خامنهای از این قدرت شیطانی و سقوط نظام فاسد و مفسد جمهوری اسلامی است که دیر یا زود رخ خواهد داد. امیدوارم که چندان دیر نپاید.
بند ۴ زندان اوین
۱۴۰۴/۰۱/۲۴
@kaleme
✍️ ابوالفضل قدیانی
زندان اوین
▫️چند روز پیش مطلع شدم که ماموران شکنجهگر علی خامنهای خودکامهی قدرتپرست و جنایتپیشهی ایران به در خانهی سرکار خانم الوندی، مادر گرامی مهدی محمودیان رفته و در غیاب این بانوی شجاع، عروسش (همسر برادر مهدی محمودیان) که در دوران بارداری به سر میبرد را مورد بازجویی قرار دادهاند که: درآمد مهدی از کجاست و چگونه هزینهی زندگیش را تامین میکند و از این قبیل اباطیل و مزخرفات. ایشان که هرگز انتظار چنین رذالت و بیشرمی را نداشته گرفتار تنش و ترس شده که قطعا سلامت او را با توجه به وضعیتی که دارد به خطر انداخته است.
▫️مستبد تبهکار و غارتگر ایران علی خامنهای و اعوان و انصار تبهکار و شرورش خوب میدانند که زندگی مهدی محمودیان عزیز که هم اکنون در زندان به سر میبرد بر خلاف زندگی سراسر آلودهی خودشان شفاف و روشن است. عجیب این است که سیاهاندیشان غارتگر مدعی روشنایی میشوند. آنها میخواهند با این ترفندهای رذیلانهی رسوا مهدی را ساکت و منفعل کنند که شاید زبان در کام بگیرد و دست از مبارزه با استبداد تاراجگر علی خامنهای بردارد. در گذشته مکرر این را آزمودهاند و نتیجهی معکوس گرفتهاند اما هنوز دست از تلاش مذبوحانه برنداشتهاند به مصداق "الغريقُ يتشبَّثُ بكُلّ حَشيش" به هر خار و خاشاکی چنگ میزنند که شاید از غرق شدن در منجلاب استبداد نجات پیدا کنند اما راه نجاتی نخواهند یافت.
▫️البته این اقدامات شرارتبار حکومت ستمپیشه، مهدی محمودیانِ شجاع را در مبارزه با استبداد و مستبد امروز ایران علی خامنهای محکمتر و مصممتر خواهد کرد و این راه پر سنگلاخ را راسختر خواهد پیمود. خودکامهی قدرت پرست و اعوان و انصارش از مهدی کینهی دیرینهای به دل دارند. آنها میدانند که وی چه نقش مهمی در افشای جنایات هولناک آنان در زندان کهریزک ایفا کرد که موجب افشای بیش از پیش ماهیت آنان و نظام فاسد جمهوری اسلامی در نزد افکار عمومی ایران و افکار عمومی جهان شد. این موضوع و مبارزهی مستمرش با استبداد سبب شده هر فرصتی را برای آزار و اذیت او غنیمت شمارند اما دستاوردی جز حقارت و رسوایی نداشتهاند.
▫️در هر حال در این اقدام ضد انسانی، غیرقانونی و ضد اخلاقی دستگاههای امنیتی و دستگاه قضایی مقصرند و مسئول و باید پاسخگو باشند. اما مقصر و مسئول اصلی علی خامنهای، جبار قدرتپرست ایران است که باید پاسخگو باشد چرا که تمامی این اعمال شنیع و شرارتبار به خاطر حفظ حکومت نامشروع، غیرقانونی و غاصبانهی اوست که در حق مردم تحت ستم ایران اعمال میشود. چارهی این ستمگریها و شرارتها برکناری علی خامنهای از این قدرت شیطانی و سقوط نظام فاسد و مفسد جمهوری اسلامی است که دیر یا زود رخ خواهد داد. امیدوارم که چندان دیر نپاید.
بند ۴ زندان اوین
۱۴۰۴/۰۱/۲۴
@kaleme
Shown 1 - 24 of 284
Log in to unlock more functionality.