
Лёха в Short’ах Long’ует

Реальна Війна

Україна Сейчас | УС: новини, політика

Мир сегодня с "Юрий Подоляка"

Труха⚡️Україна

Николаевский Ванёк

Лачен пише

Анатолий Шарий

Реальний Київ | Украина

Лёха в Short’ах Long’ует

Реальна Війна

Україна Сейчас | УС: новини, політика

Мир сегодня с "Юрий Подоляка"

Труха⚡️Україна

Николаевский Ванёк

Лачен пише

Анатолий Шарий

Реальний Київ | Украина

Лёха в Short’ах Long’ует

Реальна Війна

Україна Сейчас | УС: новини, політика

ڪـلبـهٔ بــنفـش
t.me/prisubsets ✩☁️
TGlist rating
0
0
TypePublic
Verification
Not verifiedTrust
Not trustedLocation
LanguageOther
Channel creation dateJul 18, 2021
Added to TGlist
Feb 23, 2025Records
24.02.202512:09
517Subscribers26.12.202423:59
0Citation index01.02.202523:59
34Average views per post01.04.202522:15
23Average views per ad post27.12.202423:59
15.00%ER25.01.202512:09
6.58%ERRGrowth
Subscribers
Citation index
Avg views per post
Avg views per ad post
ER
ERR
20.03.202511:59
07.04.202521:35
@HerPurpleSun.
20.03.202511:56
سالِ نو؟عزیزکرده هر لمحه از زندگانیام که همراهِ توست،تازه و نو است.
هیچگاه تفاوتِ تو و بهار را ندانستم،
همانا تو بهمراتب فریبندهتر هستی،چرا که همواره سرسبز و سرشار از زیبایی میباشی؛
شکوفهی من تو هستی،منشاءِ خُرّمی و طراوت وجودِ من، ندای دلنواز توست؛
نوروز چیست؟روزهای نوِ من،نوازشِ نکهتِ تو بر گیسوانم است.
اتمامِ زمستان؟حضورت آنقدر گرم و پُرمهر است که هرقدر برف در این حوالی فرو ریخته شد را گداخت؛
کاش میتوانستم تو را در صندوقچهی کوچکِ قلبم گذاشته و عظیمترین قفل آفاق را بر آن منصوب میکردم،
بدان سبب که بیم دارم روزی یاغی شوی و از دیارِ وجودم بالوپر زنی؛
میدانم که پرنده مردنیست و باید پرواز را یاد بگیریم منتها اگر پرواز را آموخته و از سپهرِ عشقم گذر کردی چه؟
نوروزت مبارک،نوترین روزِ من.
پردهها برای در بر گرفتن دیوار تقلا میکردند،
با هر جنبش پرتوهای امنِ تو به کلبه واصل میشد،با هر نسیمی که میوزید،
حضورت بوسهای بر گیسوانم مینشاند،
پنجره را که گشودم،عطرِ تو سرتاسرِ حجره را در خود منحل کرد؛
هیچگاه تفاوتِ تو و بهار را ندانستم،
همانا تو بهمراتب فریبندهتر هستی،چرا که همواره سرسبز و سرشار از زیبایی میباشی؛
باری پرسش کردم:اگر در آغوشم نمانی چه؟ تو پاسخ دادی "اندکی بعد فراموش خواهیم شد اما اطمینان دارم پس از اختتامِ هر زمستان،
رایحهی مهرمان در کوچههای خاطره قدم مینهد"
شکوفهی من تو هستی،منشاءِ خُرّمی و طراوت وجودِ من، ندای دلنواز توست؛
اینک که نوروز است بیا ماهیانِ رنگینِ رویایمان را در حوضِ نقاشی بیافشانیم.
نوروز چیست؟روزهای نوِ من،نوازشِ نکهتِ تو بر گیسوانم است.
اتمامِ زمستان؟حضورت آنقدر گرم و پُرمهر است که هرقدر برف در این حوالی فرو ریخته شد را گداخت؛
شاید نگارگری ماهر نباشم لیک آنقدر شعر و سروده بهرِ دیدگانت در سینه دارم کز تمامِ دیوانها فزونتر خواهد بود؛
کاش میتوانستم تو را در صندوقچهی کوچکِ قلبم گذاشته و عظیمترین قفل آفاق را بر آن منصوب میکردم،
بدان سبب که بیم دارم روزی یاغی شوی و از دیارِ وجودم بالوپر زنی؛
میدانم که پرنده مردنیست و باید پرواز را یاد بگیریم منتها اگر پرواز را آموخته و از سپهرِ عشقم گذر کردی چه؟
به گمانت بهشت چه رنگی دارد؟
از دیدِ من فردوس، همفامِ چشمانِ توست،همان دو گوی آشوبگر که یگانه الهامِ من شده؛
نوروزت مبارک،نوترین روزِ من.
18.03.202516:42
خیلی زیبا بود عزیزکرده واقعا بینقص و غیرقابل وصف؛
شاید مشکل ما از همینجاست،زندگی رقابت نیست،بازی نیست،قمار نیست...زندگی پیونده،عشقه،محبته،میتونی دستِ زندگی رو بگیری،بغلش کنی،توی سختیا کنارهم باشین،توی باختا طوری برای همدیگه دست بزنین که اصلا باختش یادتون نمونه،میدونی چی میگم؟میخوام بگم مقابلِ زندگی واینسا،بخوای نخوای از تو قویتره،نیشگونش بگیری لگدت میکنه،اما اگر دستشو بگیری و بغلش کنی چی؟عاشقت میشه...مطمئن باش :)🤍
شاید مشکل ما از همینجاست،زندگی رقابت نیست،بازی نیست،قمار نیست...زندگی پیونده،عشقه،محبته،میتونی دستِ زندگی رو بگیری،بغلش کنی،توی سختیا کنارهم باشین،توی باختا طوری برای همدیگه دست بزنین که اصلا باختش یادتون نمونه،میدونی چی میگم؟میخوام بگم مقابلِ زندگی واینسا،بخوای نخوای از تو قویتره،نیشگونش بگیری لگدت میکنه،اما اگر دستشو بگیری و بغلش کنی چی؟عاشقت میشه...مطمئن باش :)🤍
14.03.202512:40
دقیقا یک شخصی که خیلی برام عزیزه،اینرو گفته،اتفاقا خیلی از پستامم مربوطِ به اونه:))
واقعا قلمت فیوه،زیبا و دلنشین واقعا غیرقابلِ وصفترین قلم رو داری دختررر😭✨
واقعا قلمت فیوه،زیبا و دلنشین واقعا غیرقابلِ وصفترین قلم رو داری دختررر😭✨
20.03.202511:56
دسـتـهـایـم را در بـاغـچـه مـیکـارم؛
سـبـز خـواهـم شـد، مـیـدانـم، مـیـدانـم، مـیـدانـمــ☼︎
سـبـز خـواهـم شـد، مـیـدانـم، مـیـدانـم، مـیـدانـمــ☼︎
Reposted from:
فرماندهی نعنا؛



17.03.202522:37
و عشق، چه واژهای شگفتانگیز است!
سه کلمه که دنیایی از حرف و خاطره را در خود جای داده و مختص به یک نفر است.
اگر از من بخواهند عشق را تعریف کنم، از دو فنجان قهوهی گرم چشمانت سخن میگویم، پسرکِ فرمانده؛
از آن لبها که سرخی انار و شیرینی عسل را در خود دارند و چون میوهی ممنوعهاند که مرا به گناهی شیرین وادار میکنند.
از جنگلِ بیسروتهی گیسوانت میگویم،
از لبخندهای معصومانه و زیبایت که چون شکوفههای گیلاس شاداب و بینقصند.
از صدای خندههایت میگویم که دلنوازتر از نغمههای آرامشبخش امواج دریاست.
آخ، که جانم را میدهم تا برای همیشه لبهایت به لبخند باز شود و غم از تو دور باشد، عزیزترینم. تو برای من مفهومِ همهچیز هستی، عشق؟! تو هوای منی... کافیست لحظهای خویش را از من دریغ کنی تا شاهد خفه شدنم در عمقِ اقیانوسی باشی که با ترس نبودت پر شده است. تو قلبِ منی... کافیست نباشی تا ایستادن ضربان قلبم را نظارهگر باشی. پس بمان، بمان و رنگ بده به خاکستریِ زندگانیام و ضربان تازهای به قلبِ خستهام ببخش.
سه کلمه که دنیایی از حرف و خاطره را در خود جای داده و مختص به یک نفر است.
اگر از من بخواهند عشق را تعریف کنم، از دو فنجان قهوهی گرم چشمانت سخن میگویم، پسرکِ فرمانده؛
از آن لبها که سرخی انار و شیرینی عسل را در خود دارند و چون میوهی ممنوعهاند که مرا به گناهی شیرین وادار میکنند.
از جنگلِ بیسروتهی گیسوانت میگویم،
از لبخندهای معصومانه و زیبایت که چون شکوفههای گیلاس شاداب و بینقصند.
از صدای خندههایت میگویم که دلنوازتر از نغمههای آرامشبخش امواج دریاست.
آخ، که جانم را میدهم تا برای همیشه لبهایت به لبخند باز شود و غم از تو دور باشد، عزیزترینم. تو برای من مفهومِ همهچیز هستی، عشق؟! تو هوای منی... کافیست لحظهای خویش را از من دریغ کنی تا شاهد خفه شدنم در عمقِ اقیانوسی باشی که با ترس نبودت پر شده است. تو قلبِ منی... کافیست نباشی تا ایستادن ضربان قلبم را نظارهگر باشی. پس بمان، بمان و رنگ بده به خاکستریِ زندگانیام و ضربان تازهای به قلبِ خستهام ببخش.
Reposted from:
پاپیون بنفش"

19.03.202508:33
"سکوتش
حتی از حرف هایش شنیدنی تر بود
درست است، مات و مبهوت تو بودن ترسناک به نظر میرسد
اما حال من را بنگر، درمانده تک به تک حرکات تو شده ام
وصله به گیسوی سیاهت
پریشان احوال
و بی زبان
حرفی باقی نمیماند پریزاد، تمام من شیفته تو شده
و چه دردی شیرین تر از این؟
حتی از حرف هایش شنیدنی تر بود
درست است، مات و مبهوت تو بودن ترسناک به نظر میرسد
اما حال من را بنگر، درمانده تک به تک حرکات تو شده ام
وصله به گیسوی سیاهت
پریشان احوال
و بی زبان
حرفی باقی نمیماند پریزاد، تمام من شیفته تو شده
و چه دردی شیرین تر از این؟
19.03.202508:34
وااایایایایایای چقدررررر قشنگه نازدونهههه واقعا قلمت فیوه،بینقص سرشار از حس،هیچوقت از متنات خسته نمیشممم😭🤍✨
Reposted from:
خـࢦیـده

14.03.202512:36
❀—❀ ❀—❀ ❀—❀
کمکم فصل زمـستان داشت به پایـــان میࢪسیـــد. و این یعنی اتمـــام فصلی که پࢪ از سࢪمـــای ســـوزان بود. اما حقیقـــتا، دࢪ آن سࢪمـــا هم هیچچیـــز نمیتوانست مـــانع گࢪمـــیای که دࢪون قلبـــش بود بشــود.
گࢪمـــیای که همیـــشه همࢪاهش بود، باعث میشـــد هیچوقت احساس سࢪمـــا نکـــند، دࢪواقـــع بࢪای ࢪسیـــدن به این جایـــگاه سختـــیهای زیادی کشیـــده بود.
وقتی بࢪای اولین بـــار، جسم بیجان دلیلش بـــرای زندگی خود ࢪا دید و دستان ســـردش ࢪا لمس کـــرد، طبیعتا تنها چیزی که حس نمیکـــرد گࢪمـــی بود.
دیدن لبـــان کسانی که دوســـتش داࢪی دࢪ حالی که به ࢪنـــگ سفیـــد دࢪ آمـــده و چهࢪهی بیجان و ࢪنـــگش قطعا چیز دلپذیࢪی نیست!
اما پذیࢪفتـــن دقیقا چیزی بود که همان مـــرد یادش داده بود.
آن هیچوقت تا به حال نگفـــته بود گࢪیـــه نکـــن، چون به نظࢪش احمقـــانهتࢪین حـــرف بࢪای آࢪام کـــردن کسی بود. بهجاش میگفت:
- گࢪیـــه کن لیکسی، تا صبـــح اشک بࢪیـــز. ولی بهم قـــول بده فࢪداش که پاشـــدی، قـــبولش کنـــی و بهتـــر ادامـــه بدی.
و آنهم دقیقا همین کـــار را کـــرد، آن شب تا صبـــح اشک ࢪیـــخت و مســـت کـــرد، اما بعـــدش فهمـــید تنها چیزی که مـــرد همیـــشه ازش میخواســـت آن بود که خودش را اذیـــت نکنـــد و خودش را آزاࢪ ندهـــد، پس فکـــر میکࢪد گوش دادن به حـــرفش تنها راهـــی است که روحـــش آࢪام میشـــود.
هنگام قـــدم زدن دࢪ بࢪفـــی که احتمـــالا آخـــرین بࢪف ســـال بود خیـــره شد و لب زد:
- تا آخـــرین روزی که بࢪفها روی زمیـــن ببـــارن، عاشقـــتم چانی..
17.03.202519:27
خیلیییی زیباستتتت عزیزکرده،واقعا وایبِ اقیانوس رو میده...یک لحظه غرقِ در زیباییش شدم..
05.04.202516:54
خیلی زیبا بوددد واقعا منتظر ادامشممم😭✨
05.04.202516:53
خیلیییی زیبا بود عزیزدلم،واقعا وصف ناپذیر هستد متنات،خسته نباشیی قلمت خیلی فیو و زیباست
این نگاه، زمزمهای است که به من میگوید، هر چه باشد، تو اینجایی.
31.03.202518:47
-همینم که هستم؟
+همینی که هستی کیریه، لطفا یکاریش بکن❤️
+همینی که هستی کیریه، لطفا یکاریش بکن❤️
Log in to unlock more functionality.