۱. حکمرانی آب در نظم آینده چگونه باید باشد؟
چه مدلی باید جایگزین ساختار متمرکز و ناکارآمد کنونی شود؟ آیا الگوی غیرمتمرکز، مشارکتی و شفاف—با محوریت شوراهای محلی، جوامع بومی و نهادهای ناظر مدنی—در نظر گرفته شده؟ نقش مردم در تصمیمسازیها کجاست؟
۲. آیا بُعد امنیتی بحران آب را جدی گرفتهایم؟
در شرایطی که کمبود آب میتواند به نارضایتی اجتماعی، مهاجرت گسترده، درگیری محلی و فرسایش مشروعیت منجر شود، این بحران چه جایگاهی در سیاستگذاریهای کلان دارد؟
۳. چه برنامهای برای آگاهیبخشی و آموزش نسل جوان داریم؟
آیا نظام آموزشی و رسانهای کشور آمادگی دارد نسل آینده را برای مشارکت در حکمرانی منابع طبیعی تربیت کند؟ یا همچنان در بیتوجهی به مسوولیتپذیری محیط زیستی غرق شدهایم؟
۴. نقطه هدف کجاست و مسیر رسیدن به آن چیست؟
آیا چشماندازی برای نجات آبخوانها، توقف فرونشست، و تعادلبخشی به مصرف و منابع ترسیم شده؟ یا همچنان گرفتار مدیریت واکنشی، بیبرنامه و پراکندهایم؟
۵. آیا بر اساس ظرفیتهای واقعی جامعه، برنامهای امیدآفرین و عملپذیر تدوین شده است؟
یا همچنان گفتوگوها انتزاعی، تکراری و بریده از واقعیتهای میدانی باقی ماندهاند؟
۶. آیا باز هم بهنام تأمین آب، محیط زیست را قربانی خواهیم کرد؟
یا بالاخره خواهیم پذیرفت که توسعه بدون ارزیابی محیطزیستی، خیانتی است به آینده و نسلها؟
۷. آیا از تجربههای جهانی درس خواهیم گرفت؟
یا همچنان به کپیبرداری بیتفکر از الگوهای ناهماهنگ ادامه میدهیم؟ آیا حاضر به استفاده از ظرفیتهای دانشبنیان و کارشناسان متخصص ایرانی داخل و خارج کشور هستیم؟