Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
View
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
View
Инсайдер UA
Инсайдер UA
View
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
View
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
View
Инсайдер UA
Инсайдер UA
View
.در وطن خویش غریب. avatar

.در وطن خویش غریب.

من شاعر این شعر های غبار گرفته ام.
بازدید برای عموم آزاد است.
TGlist rating
0
0
TypePublic
Verification
Not verified
Trust
Not trusted
Location
LanguageOther
Channel creation dateOct 03, 2023
Added to TGlist
Mar 08, 2025
I own this channel
History of changes

Records

07.05.202523:59
314Subscribers
13.04.202517:35
50Citation index
08.03.202523:59
75Average views per post
20.03.202513:54
2Average views per ad post
26.03.202513:54
50.00%ER
08.03.202523:59
29.64%ERR

Growth

More details
Subscribers
Citation index
Avg views per post
Avg views per ad post
ER
ERR
APR '25MAY '25
More details

Popular posts .در وطن خویش غریب.

All posts
06.05.202506:50
🐠🪸
08.05.202512:59
اولین شعری که در کودکی از حافظ شنیدم⭐️
07.05.202516:37
و سکوت که میان مان شدت گرفت، تازه صدای تفاوت ها را شنیدم.
05.05.202520:22
شبهای سخت می‌آیند که به قوت روح و استواری تن ایمان بیاوری.
09.05.202513:12
♥️🦢🍀
08.05.202522:01
حالا معجزه ای درون خود من در جریان است.
مثل اناری که در دل انار بزرگ تری شکوفه بدهد.
هربار که تو را توی مانیتور کوچک آن اتاق میبینم متحیر و شگفت زده ام.
حالا میتوانم دستهای کوچکت را ببینم که کنار پهلوهات نگهداشته ای.
گردی سر کوچکت را میبینم که به دهانت میرسد.
حالا ضربان قلبت تند تر شده و منظم تر.
هربار که با دلهره به ابعادت نگاه میکنم که خیالم راحت بشود که حالت خوب است، بیشتر مادر بودن را می‌فهمم.
امروز که برایت حافظ خواندم مثل بال زدن پروانه ای، تکان خوردی و حس کردم که حافظ تو را هم به وجد آورده است.
من شعر زیاد خوانده و سروده ام اما تو از همه شان خواندنی تر و نغز تری.
میخواهم بیایی تا کنار تو شعر های نو تری از جهان را بخوانم و بسرایم.
شکوفه ی انار سرخ من، برس که تا پاییز چیزی نمانده است.
#برای‌جان
06.05.202506:55
از تیرگی اش به عمق شب پی بردم
در پیچ و خم ش خزیدم و سر خوردم
محبوب من افتاد به جان گیسو ش
وقتی که بریده شد گلویش، مردم
#رباعی
#قرین
07.05.202507:01
به نظر میرسد خداوند میزبانی باشد که به محض مشغول شدن مهمانان به خوردن، از سر میز بلند شده است.
06.05.202520:07
🧊⭐️
10.05.202505:08
تار و پودم را ز گل انباشتند
وقت گریه ، خاک از چشمان من میزد برون!
#قرین
09.05.202513:05
07.05.202519:48
درد و نفرین…
06.05.202514:15
غم را نکاشته ام ولی میوه داده است.
#قرین
Log in to unlock more functionality.