04.05.202518:14
Reposted from:
Talk dirty.

20.04.202518:55
✭suits me better.✭
★جایی که نیکی از شایعه دیت نرد مدرسه عصبی میشه.
_part 9 (fate of punishment.)
★جایی که نیکی از شایعه دیت نرد مدرسه عصبی میشه.
14.04.202513:16
بعد از گذشت یک قرن دوباره به ۶۳۲ برگشتیم.
21.04.202520:21
فکر کنم خودتون هم دیگه درگیر درس هستید شدیدا. بهترین تایم آپ کردن بعد همین دورهست🧍🏻♀حیحی.
Deleted20.04.202521:04
20.04.202517:10
20.04.202515:21
Reposted from:
𝐀𝖫𝖥𝖨𝖤

15.04.202521:05
✉️نامـه جـی به جـیکـ
آگوسـت 𝟮𝟬𝟭𝟲
شاخهیِ خشکِ پیچکِ تنهایی من،
اعتراف میکنم هنوز عشقت را رها نکردهام. من تا استخوان ترقوه به تو مبتلایم.
عزیزکم، محبوبِ قلبم، که از دستهایت زندگی میریزد و از چشمهایت هزار غزل گفته نشده.
رفتی و من حتی جای رفتنت را هم بوسیدم. این عشق من به تو، دیوانگی است!
گله نکن که این روزها دیرتر با واژههایم احوالت را میپرسم. نوشتن برای تو سختترین کار ممکن شده. میترسم جهیونا، میترسم از نبودنت، رفتنت و از یاد بردنت بنویسم و چینیِ دلت ترک بردارد؛ پس دست نگه میدارم. میترسم جهیونا، میترسم از رگهای ظریف دستها و چشمهایت، از خندههایت، گریههایت و غمهایت بنویسم و واژهها در توصیفت کم کاری کنند؛ پس دوباره دست نگه میدارم. عزیزم، میخواهم در خیال از تو بگویم. به تو فکر و کنارت تا آخر عمر بمانم. خیال همیشه برای ما جای امنتریست.
باید کجا دنبال تو میگشتم؟ کدام آسمان را باید نگاه میکردم؟! منی که سوار بر بال پرندهای، تمام این شهر غریبه را گشتم تا بیابمت.
در کدام جنگل باید حل میشدم؟! هنگامی که درختها بیرحمانه تاریکی را در آغوش گرفتند و کورم کردند.
پا میانِ شنهای کدام کویر فرو میبردم؟! منی که ستارهها با حضورم خاموش شدند؛ کولهوبارشان را جمع کردند و رفتند؟!
در چشمهای کدام مرد، خطوط نگاهت پیدا میشد؟ در دستهای کدام مرد، لطافت بندبند انگشتهایت خودی نشان میداد؟ در موهای کدام مرد، عطرت به عمق سینهام نفوذ میکرد؟ کجا پنهان بودی؟ کِی غریبه شدی و کِی غریبه ماندی روزنهیامیدِمن.
حال من رهای اسیر توام. حال من یک رهای بیوطنم؛ مانند بادی که دل در گرو درختی ساکن دارد.
فکر میکنم آنکه گم شده، منم. تو هستی، همیشه هستی، مانا و ساکت گوشهای نشستهای.
من میوزم و دنبالت میگردم اما نمییابمت. خسته میشوم و در گوشهای از دیار مینشینم.
کسی، رهگذری یا نوازندهای مینوازد. و تو در کدام آواز پنهان بودی؟! بین رقص انگشتهای کدام موزیسین، به روی کلاویههای پیانو میپیچیدی؟ روی سیمهای کدام گیتار سُر میخوردی و آواز لبهای کدام میشدی؟ تو کجا بودی؟! یا نه. من کجا بودم؟! من کدام طرف میرفتم که تو نمیرفتی؟!
حال تو نیستی و من برای چشمانت افسانه میبافم!
افسانههایی دور، افسانههایی دیر، افسانههایی گرچه دور و دیر اما بهچون نور.
تو نورانیترین نقطه زندگیِ تاریک کبود من بودی. بی آن که بدانی و بی آن که بخواهی...
حال من برایت مینویسم تا بماند؛ تا بخوانی.
بیمن بگو آنجا، آن آبیهای دور چگونه است؟ دیگر نور آفتاب چشمانت را نمیزند؟ دیگر کسی با نگاهش آزارت نمیدهد؟ جهیونا، حال در آن آبیهای دور بیمن چگونهای؟ کسی به اندازه من دوستت دارد؟
آبیهای نزدیک چه بود که به دوردستها کوچ کردی قلبِ من...
نور عزیز کنج قلبم، حال تو آنجایی و آنجا خوشبختترین مکان است!
کاش من یک مکان بودم، کاش من همان آبیهای دور بودم.
عزیزم، باغی شدهام که درختهای عشقش را ناجوانمردانه قطع کردهای اما دوباره حاضر به سبز شدن برای تو خواهم بود، فقط کافیست کمی بذر نگاهت را درون خاکم بکاری. اما خیلی وقت است که در من، درختهای قوی بودن را قطع میکنی و به جایش نهالهای دلتنگی و غم میکاری.
جهیونا! در یکی از دست نوشتههایت پرسیده بودی که«نویسندهها، چرا نویسنده میشوند؟»
باید بگویم که«نمیدانم. من که فقط برای اینکه از تو بنویسم، نویسنده شدم».
اینجا که نشد عزیز دورم. اینجا که نتوانستم دستهایت را بگیرم، موهایت را ببوسم و گوشه لبهایت را نوازش کنم. اما به تو قول خواهم داد که در جهانی دیگر، همینقدر مشتاق منتظر تو بمانم.
وعدهی دیدنت را هزار سال است که به خویش دادهام.
آگوسـت 𝟮𝟬𝟭𝟲
13.04.202520:37
Reposted from:
novocaine

21.04.202505:21
⋮ Grace ، pt⁵ 𝄒 #heehoon [completed] .
در جنگلی دور، میان درخت های بلند و بی انتها، خانه های قارچی کوچکی وجود داشت.⚠️برای خوندن این پارت باید آمادگی همه چیز رو داشته باشید، پس اگه روز خوبی داشتید لطفا اصلا این پارت رو نخونید.⚠️
شاید با خود فکر کنید در آن جنگل کسی نمیتواند خانه ای سازد، اما اشتباه میکنید.
پریانی وجود داشتند که در میان علف های کوچک و داخل خانه های خود به دور از هر انسانی، زندگی میکردند.
مکانی که همه چیز مانند داستان ها و افسانه ها بود.
Deleted20.04.202521:04
20.04.202517:10
اوه آهنگو
Reposted from:
𝙀𝙣𝙝𝙮𝙥𝙚𝙣ੈ‧₊˚



17.04.202518:57
Sponsor
P3
“شایدم شروع یک چیز جدید”
P3
genre : tragedy , romance , enemies to lovers
“شایدم شروع یک چیز جدید”


15.04.202518:48
آرتای جیکهون خیلی خو-
09.04.202512:29
من نمیدونم از کجا جوین میشید خداوند عاقبت مارو بخیر کنه.
Reposted from:
Talk dirty.



04.04.202518:29
ㅤㅤㅤ ㅤㅤㅤ ㅤㅤㅤshadow.
_ sunki one shot.
⚠️: underage smoking
_ sunki one shot.
"Don't kill yourself. Look at how beautiful the sky is; the clouds carry life with them."
⚠️: underage smoking
Reposted from:
𝙀𝙣𝙝𝙮𝙥𝙚𝙣ੈ‧₊˚



20.04.202519:13
Jaywon oneshot
“When the lights are off”
“Because somethings are only said when the lights are off”
“When the lights are off”
Genre:Slow romance, Comfort, Late-night conversation
“Because somethings are only said when the lights are off”
Deleted20.04.202521:04
20.04.202517:10


14.04.202521:04
شب شما بخیر.


08.04.202514:50
هیسونگایی که مینویسم هرروز:
04.04.202515:08
مال من ماهگونی قرمز طوره، قرمز فانتزی نیست😭
Shown 1 - 24 of 145
Log in to unlock more functionality.