
𝔇𝔦 Inferi .
♱﹕anything ??
https://telegram.me/BChatsBot?start=sc-83Sz6YnDvO
Play list﹕@Cnastasia0
液﹕@ivanwishes
https://telegram.me/BChatsBot?start=sc-83Sz6YnDvO
Play list﹕@Cnastasia0
液﹕@ivanwishes
TGlist rating
0
0
TypePublic
Verification
Not verifiedTrust
Not trustedLocation
LanguageOther
Channel creation dateOct 08, 2024
Added to TGlist
Feb 21, 2025Latest posts in group "𝔇𝔦 Inferi ."
17.04.202505:44
16.04.202520:27
𝓢𝓱𝑒 𝘸𝘦𝘯𝘵 𝘵𝘰 𝒽𝘦𝘢𝘷𝘦𝘯 𝒜𝓃𝒹 𝘣𝘢𝘤𝘬
𝑁𝑜𝘸 𝘦𝘷𝘦𝘳𝘺𝘵𝘩𝘪𝘯𝘨 𝘪𝘴 𝒟𝘈𝘳𝘬𝘦𝘳 ..
᭢᜴꤬ ˖ ݁𖥔
16.04.202520:25
سیو کردن همه عکسا*
16.04.202520:25
عاشق چنلت شدم
16.04.202520:25
بهترین>>>
¦ #manhwa
¦ #codename_Anastasia
╭─────┈┈┈.°୭̥
╰┈➤ @ereri_levi_eren
¦ #manhwa
¦ #codename_Anastasia
╭─────┈┈┈.°୭̥
╰┈➤ @ereri_levi_eren


Reposted from:
∑•𝐁𝐥𝐚𝐜𝐤 𝐌𝐚𝐧𝐡𝐮𝐚∮ ⃠

16.04.202520:25
ممه ژنیا میقاممممم
♧#eαятħ
♤#codename_Anastasia
─ ⋅ ⋅ ⋅ ────𖤐─── ⋅ ⋅ ⋅ ──
𒈔вℓαcк𒈔
♧#eαятħ
♤#codename_Anastasia
─ ⋅ ⋅ ⋅ ────𖤐─── ⋅ ⋅ ⋅ ──
𒈔вℓαcк𒈔




16.04.202520:21
16.04.202519:51
—﹙🎞﹚: مه به آرامی شیشههایِ عمارت را در آغوش گرفت؛ مانند مادری که بچهی گمشدهاش را پس از سالیان درازی مییابد و حائلی میشود میانِ من، باد و باران. به نامههای زهوار در رفتهی کاهی خیره میشوم؛ نوشتههایم توصیفی ناچیز از دَوَرانِ روزگار و معشوقهام را برای من بازگو میکنند، گویا برای همیشه قرار است خوانده شوند. لباسی مندرس و کهنه به تن دارم؛ با اینحال خانهام تالاریست طلایی با شمعدانیهایِ گرانقیمت. برای منی که سالها در اندیشههای دیگران زیستهام، همه چیز خسته کننده است و نه آنکه خسته کننده به نظر برسد؛ اشتباه نکنید من ابدا خود را یک آنارشیستی که در مفهومِ نیهیلیسم غرق شده باشد نمیدانم و یا حتی خود را مسخ شدهی مفهومِ اگزیستانسیالیسم نمیبینم؛ اما تصورش را بکنید که روزنامهها، دوربینها و انسانهای دیگر تا وقتی شما معنایی برایِ آنها نیابید و یا بهتر است بگویم نسازید، معنا پیدا نمیکنند با این حال ایگو را نفی میکند و ارزش را به مساوات مانندِ رابینهودی در پوستهی پادشاه بر سر مردم پخش میکند؛ صرف از نظر آنکه خوب و بدی وجود داشته باشد. پس از جنگِ جهانی دوم و گذشت یک دهه با شروعِ جنگ ویتنام در سال ۱۹۵۵ فرقهی نیهیلیسم گسترشی کاملا صعودی داشت، ناامیدی و فحشا بیشتر از پیش به جانِ مردم افتاد و طبیعتِ خوی انسان از توازن و تعادلش خارج شد. همانطور که من مانده بودم و شمارش سوالهایِ بی جوابم رفته رفته بیشتر میشد؛ دست کشیدم و حافظهام را به باد فراموشی سپردم تا شاید از آن غوطه ور ماندنهای بی اساس جانِ سالم به در برم. حالا دیگر خستهام و چشم به انتظار درِ خانه؛ منتظرِ نگاه پرمعنایش و دستانِ زندگی بخشش، چه اهمیتی دارد زیستن برای دیگران به چه معناست آنهم وقتی من میتوانم ساعتها پشت بومِ نقاشیم بنشینم و بدنِ برهنه اما بی نقصِ الههام را از نظر بگذرانم و اثری ماندگارش کنم. سکوت شکست؛ صدای خش خش در، او را از نوشتن باز داشت. زندگیش پشتِ آن در بود.
— آنـائـیل؛ 𝟣𝟫𝟪𝟢 دوازده مـی.
— آنـائـیل؛ 𝟣𝟫𝟪𝟢 دوازده مـی.
16.04.202519:51
Misoozam
Dorcci
Dorcci


16.04.202519:19
از زیبایی ادیتت لذت بردم
16.04.202518:57
کرکتر مورد علاقم
Reposted from:
﹫ 𝐂ყ𝗀ᥒ𝗎ꭶ !💢

16.04.202518:57
࣪𖥔 𝐂ყ𝗀ᥒ𝗎ꭶ в вашем районе !
≺ 𝗒𝖾𝗈 𝗍𝖺𝖾𝗃𝗎 ≻ — ﹫𝗅𝗈ᥕ 𝗍𝗂𝖽𝖾 𝗂𝗇 𝗍ᥕ𝗂𝗅𝗂𝗀𝗁𝗍 – 緒
≺ 𝗒𝖾𝗈 𝗍𝖺𝖾𝗃𝗎 ≻ — ﹫𝗅𝗈ᥕ 𝗍𝗂𝖽𝖾 𝗂𝗇 𝗍ᥕ𝗂𝗅𝗂𝗀𝗁𝗍 – 緒
16.04.202516:50
Records
17.04.202523:59
198Subscribers28.02.202523:59
300Citation index31.03.202519:41
17Average views per post27.03.202523:59
19Average views per ad post12.03.202516:08
50.00%ER20.02.202519:13
10.00%ERRGrowth
Subscribers
Citation index
Avg views per post
Avg views per ad post
ER
ERR
Log in to unlock more functionality.