Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
فرایزنبرگ🎡 avatar
فرایزنبرگ🎡
فرایزنبرگ🎡 avatar
فرایزنبرگ🎡
10.04.202522:32
متاسفانه توی هر صنفی بی‌مسئولیتی دیده میشه و اجتناب ناپذیره مخصوصا وقتی پای دیده شدن در میون باشه. این ادعا که راکوتان درمان قطعی هر مدل جوشی هست که این به اصطلاح متخصص پوست ادعا کرده در این ویدئو کاملا اشتباه هست و بنظرم فقط کسی که آکنه داره و احتمالا فرسوده شده از امتحان محصولات مختلف و نتیجه گرفتن رو هل میده به طرف مصرف سر خود راکوتان چیزی که اصلا کم نیست و من به شخصه زیاد میبینم به جای مراجعه به متخصص پوست درست و حسابی.

🍋 @LimooPharma 🍋
07.04.202510:41
توی دنیا همین الان هم با داده‌های کم کار نمیکنن درواقع بحث بیگ دیتا هست با این همه ابزار جمع‌آوری دیتا که هر روز هم بیشتر میشن.
07.04.202510:21
زخم خورده‌های مدرسه امیدوار دستا بالا 🌚
واقعا دیوونه خونه بود
به بچه هشت ساله میگفت به کنار دستی‌ات اعتماد نکن شما رقیبین و همه چی رو باید از هم پنهان کنین 😂
تراپیستی توی مشهد نیست که این زن رو نشناسه 😂
Reposted from:
Trapped in the closet avatar
Trapped in the closet
07.04.202505:48
صدبارم ببینیمش کمه.
لینک اینستاگرام
Reposted from:
English and m0re avatar
English and m0re
06.04.202514:31
فکر نمیکنم کسی باشه که با مفهوم ADHD آشنا نباشه انقدر که در سوشال مدیا مختلف ازش صحبت شده.

راستش یه طوری هم شده که انگار یه چیز خیلی "فنسی" و "لاکشری" هستش. همه هم خدا رو شکر یا ADHD دارن یا OCD یا Misophonia یا PTSD و هزارتا اسم "باکلاس" دیگه. امثال ما هم تهش فقط اسهال داریم!!!!

یکی از دلایل این خودگنده‌گویی درونی اینه که افراد فکر می‌کنن ADHD فقط مختص به آدم‌های باهوشه که همزمان می‌تونن به همه چیز فکر کنن! چه خب اینطور نیست هموطن. شما برو لاغر کن، باورهات رو باور کن و تهش یه آب کرفس بزن.

تو این ویدیو پروفسور Thomas E. Brown درباره این condition با جزئیات بسیار خوبی صحبت می‌کنه. در واقع کسی که ADHD یا نقص توجه داره به‌علت یک مساله رفتاری نیست بلکه مشکل در مکانیسم شیمیایی مغزش وجود داره. از هر ۱۰ نفر مبتلا ۸ نفرشون با قرص می‌تونن بهبود پیدا کنن. البته دارودرمانی تنها روش مقابله با این شرایط نیست. چون مثل عینک برای فرد عینکیه. آیا با زدن عینک بینایی ضعیف فرد بهبود پیدا می‌کنه؟! نه...


https://youtu.be/ouZrZa5pLXk?feature=shared


داخل قسمت کامنت می‌تونید تعدادی lexical items مرتبط با این محتوا پیدا کنید برای بهبود دانش زبانی‌تون در این حوزه. همچنین براتون چندتا سوال می‌فرستم که اگر خواستید دیسکاشن داشته باشید یا حتا ویس بفرستید.

موفق باشید بچه‌ها😌✌️🏼
06.04.202511:09
بچه‌ها رقصیدن واااااقعا شادی‌آوره.
09.04.202510:33
بچه‌ها دیروز یک جایی منتظر بودم بعد یک مشتری دیگه اومد و با کسی که منم کار داشتم کار داشت و شروع کرد راجع به بازار طلا صحبت کردن و تحلیل و این داستانا بعد اومدم باهاش وارد مکالمه بشم که آره شما شغلت اینه؟ و کلا ببینم داستان چیه چون برام جالب شد بعد فکر میکنین چی گفت طرف؟ برگشت گفت عزیزم من بالای یک میلیارد مشاوره میدم. 😂 میخواستم بگم حالا شما از کجا میدونی من چقدر دارم؟ ولی به دلیل رفتار دوزاری حتی دیگه صحبت رو ادامه هم ندادم ولی الان چیز دیگه میخوام بگم. وااااقعا زندگی در مملکت آخوندا برای یک عده بد هم نبوده طرف داره با هیچ کاری نکردن پول درمیاره و علنا ایزی مانی هست و بعد وضع کسی که یک تخصصی داره اینکه اندازه زحمت و درسی که خونده درامد نداره تازه از مردم فحش هم میخوره تهش. 😂
واقعا زندگی اینجا هر طرف رو نگاه میکنی نارضایتی عه. هیچ چی سر جای خودش نیست و صرفا چون میترسی پولت خاکستر بشه در نهایت باید بری تحلیل چندتا آدم دوزاری رو بخونی که ببینی چیکار کنی با اون پول بی‌ارزش که بی‌ارزش‌تر نشه.
برای همینه مثلا با این پسر که صحبت میکنیم میگه «فلسفه کار داروسازی در ایران» اینجا همه چی فلسفه داره عزیزان و معمولا فلسفه‌‌ی پشتش همراه با به کثافت کشیدن اون حرفه است. 🌚
07.04.202510:40
تازه دارم میفهمم موقع کد زدن برای آنالیز دیتا با مدل‌های ماشین لرنینگ داشتم درواقع چیکار میکردم.
اگر میخواید به طرف دیتاساینس برید پیشنهاد میکنم حتما پایه ریاضی قوی‌ای در آمار و احتمال و جبرخطی داشته باشید وگرنه در بهترین حالت دیتا آنالیست میشید نه دیتاساینتیست و اینکه به زودی همه کار با ابزار رو بلدن و کسی یونیکه که قسمت نظری پشت قضیه رو بدونه و متوجه باشه داره چیکار میکنه.

و اینکه اگر دنبال حقوق‌های بالا هستید اون دیتاساینتیست خوب هست که همه دنبالشن کسی که میدونه باید چیکار کرد و درهای بسته رو باز میکنه و بلده با بیگ دیتا کار کنه و محدودیت‌ها رو حل و فصل کنه.
07.04.202510:20
ما یه مدیر تو مدرسه راهنماییمون داشتیم. یه درجات خاصی از پرفکشنیسم و کمالگرایی و امراضی از این دست داشت. کلا حرف زدنش و راه رفتنش وحتی فرم مقنعه سر‌کردنش با تمام ادم‌هایی که تاحالا دیدم فرق داشته. شبیه مدیر مدرسه ورورد اقایان ممنوع بود. مجرد هم بود. قوانین مدرسه ما عجیب بود. تو مدارس سال‌های ۸۵-۸۶ بندرت این قوانین رو میدیدی. مثلا مقنعه نباید زیر سوییشرت میبود. شال گردن رو هم باید زیر مقنعه مینداختی. جورابت باید حداقل ۲۰ سانت بالای کفش میبود. اگه همه چیت هم خوب بود ولی ازت خوششون نمیومد باز انضباطتو بیست نمیدادن. همیشه هم با افتخار میگفت تو مدرسه من رقابت سر صدم نمره‌ست.
بعد این ویژگی‌هاش هنوز تو ۷۰ نفر ورودی ما تو اون مدرسه باقی مونده. هممون یه مرگ خاصیمونه. حتی بچه‌هایی که از روستا‌های محروم استان تو مدرسه‌ ما بودن (شبانه روزی بود) هم الان خارج از کشورن. خیلیا دکترا دارن. خیلیا هم تو همون مقطعی که تموم کردن موفق شدن. ولی هممون وقتی همو میبینیم میگیم عه این اخلاق خانم فلانی رو تو هم داری؟ منم دارم. یه روز وقتی یه روانپزشک شدم اسم این اختلال رو با اسم همون خانوم میارم تو کتابا.
هیچ کدوممون نفهمیدیم چطور ۳۰ سالمون شده. هیچ کدوممون به جایگاهی که داریم قانع نمیشیم عین ماشین فقط داریم حرکت رو به جلو میکنیم. ترمزمونو هم تو همون سن‌ نوجوانی اون خانوم از کار انداخت.
06.04.202518:54
چرا این روزها انقدر دیتاساینس روی بورسه و پوزیشن‌های زیادی داره و حقوق‌های خوب و کلا برای یک متخصص در این حوزه از جون و دل مایه میذارن و هزینه میکنن؟ چون دنیا روز به روز داده‌های بیشتری خواهد داشت و از آدم‌ها جمع‌آوری میشه و برای همه اینها نیاز به یک فرد متخصص برای بررسی داره و به جز این دنیا هر روز نیازش به پیشبینی و احتمال یک پدیده بیشتر میشه.
هوش مصنوعی هم بنظرم یکی از اصلی‌ترین کاربردهاش ارتقا مدل‌های آماری‌ای هست که عصای دست دیتاساینتیست‌ها است.
اگر میخواین دیتاساینتیست بشید تا اینجایی که من متوجه شدم باید پایه آمار و احتمال و جبرخطی خوبی داشته باشید، یک زبان اماری مثل R، کار با پایگاه‌های اطلاعات داده مثل SQL و یک زبان برنامه‌نویسی مثل پایتون بلد باشید.
میز ناهار عاشقان داستایفسکی.
06.04.202511:05
یک کاری که نزدیک ۱۰ روز بود که باید انجام میدادم ولی هی پشت گوش مینداختم در کمتر از نیم ساعت انجام شد. 🌝 هر بار همین اتفاق میفته ها فقط فشار روانیشو تحمل میکنم ولی ذهنم گولم میزنه میگه خیلی طول میکشه ولی باز عبرت نمیگیرم. 😂
من سه‌شنبه شب در حالی که فرداش عروسی دعوتم و نگرانم لباسم جر بخوره وسط مراسم و از اون بدتر دوربین فیلم‌برداری این صحنه رو ثبت کنه. 🌚
واقعا عروسی‌ها به لحاظ وجود دوربین نگران‌کننده هستن.
07.04.202510:31
یک بار من توی یک جلسه‌ای داشتم تعریف میکردم راجع به تجربه‌ام از مدرسه دبستانم و یک نفر که اصلا مشهد نبوده میشناخت طرفو چون از دوستش شنیده بود.
وقتی آوازه‌ی دیوونگیت همه‌جا پیچیده. 😂
بعد افتخارشم این بود که ما بیشترین قبولی مدرسه تیزهوشان رو داریم ولی سوال من اینکه اگه ما این مدرسه نمیرفتیم قبول نمیشدیم؟
بعد شاید باورتون نشه کلاس پنجمی‌ها رو دو قسمت کرده بود پنجم تیزهوشان و پنجم عادی 😂 یعنی یک عده رو با معیارهای خودش عادی و شاید خنگ تصور میکرد و بعد میدونین چه تاثیری روی روان و اعتماد بنفس یک بچه میذاره این؟
تاثیر این قضیه کمالگرایی هم که کلا در جای جای سیستم آموزشی هست و واقعا فرسوده‌کننده است و زندگی رو بی‌لذت میکنه.
07.04.202508:00
امروز صبح جلوی در دانشکده حراست جلومو گرفت گفت پوششت کوتاهه گفتم ببین میخواستم بلندتر بپوشم ولی اتو نداشت دفعه بعد ایشالا 😂 واقعا دیگه حوصله این زاخارا رو ندارم من که دارم این پارچه سیاه عزاگرفته رو سرم میکنم مانتو هم روش. حداقل رفتن پیش استادم ارزشش رو داره واقعا.
06.04.202518:50
فقط اونجایی که دهنت کف کرده انقدر برای مریض صحبت کردی تا کامل جواب سوالش رو داده باشی بعد بیماری که کنارش وایستاده میگه برو از عطاری فلان چیز رو بگیر خوب خوب میشی. 😂 یا قرص تجویز میکنه میگه همسایه ما اینو خورد خوب شد.
منم که اونجا برگ چغندرم.
زمانی قضیه دارک میشه که ازین قرص‌هایی که توی اینستاگرام فروش میره بهم معرفی میکنن.
06.04.202511:59
بچه‌ها یک خیری پیدا بشه برای من کلاس باسیاست بودن بذاره. 😂 نیازمه.
06.04.202508:56
@frysenberg
07.04.202513:33
کسی که دیسلایک میده کاش دلیلشو بگه اطلاعات ما هم زیادتر بشه. 😁
07.04.202510:28
– پیشترها می‌رفتی بچه‌ها رو درس می‌دادی، پس چرا حالا هیچ کاری نمی‌کنی؟
راسکلنیکف با بی‌میلی و خشونت گفت: چرا، می‌کنم.
– چه کار می‌کنی؟
– کار...
– چه کاری؟
جوان پس از اندکی درنگ با قیافه‌ای جدی گفت: فکر.
ناستاسیا خنده را سر داد.
07.04.202507:59
واقعا دوست دارم یک بار این تجربه رو داشته باشم 😂
06.04.202514:33
بچه‌ها اینجا کسی هست پروژه تحقیق در عملیات انجام داده باشه؟
06.04.202511:58
اپیزود آخر رختکن بازنده‌ها مهمان‌شون مرضیه برومنده حالا فارغ از اینکه من از این آدم خوشم نمیاد علی‌رغم تمام فعالیت‌های فرهنگیش و کلا بنظرم کنسله و اپیزود رو بخاطر بمرانی و مژدگانی گوش کردم ولی مرضیه برومند یک جوری roast کردشون که واویلا. 😂
Reposted from:
فرهنگ معین avatar
فرهنگ معین
06.04.202508:37
این روزا که به اواخر اینترنی و دوره‌ی پزشکی عمومی نزدیک‌تر میشم، بیشتر حس سردرگمی و ترس می‌کنم. حس می‌کنم دقیقا توی موقعیت مشابهی با دوران انتخاب رشته‌ی مدرسه (تجربی / ریاضی / انسانی) یا انتخاب رشته‌ی بعد از کنکورم و انتخاب‌های پیش‌روم همون‌قدر و بلکه بیشتر و قطعی‌تر شکل نهایی زندگیم رو قراره مشخص کنن.

و این بار دیگه نمیخوام رفتار گله‌ای از خودم نشون بدم :( این‌که ببینم بقیه‌ی آدمای شبیه بهم که توی این موقعیت بودن چیکار کردن و منم همون کارو بکنم. این دفعه می‌خوام بدونم خودِ خودِ معین چی می‌خواد از زندگیش و برای اون باید چیکار کنه و کدوم طرفی بره.

سوال اینه که چجوری باید بفهمم؟ چطوری وقتی که هی پشت سر هم دارم وارد مرحله‌ی بعدی و بعدی - که از خیلی وقت پیش برام تعیین شده - میشم و در حالی که این رشته و زندگی امون یه مدت دورشدن از وظایف روزمره رو نمیده، یه خرده از همه چی فاصله بگیرم، حس کنم، فکر کنم، تجربه کنم، با‌ آدمای مختلف حرف بزنم و ببینم واقعا ته دلم چی میخوام؟

البته که بعضی وقتا فکرایی میان سراغم یا مسیرهای جالب و خلاقانه‌ای رو میتونم متصور بشم ولی ترس از زیادی متفاوت‌بودن و از مسیر «ایده‌آل» خارج شدن باعث میشه زود به واقعیت الان پیش روم برگردم.

تقریبا مطمئنم که ادامه دادن «مسیر ایده‌آل» پیش روم مساوی میشه با ادامه‌ی همه‌ی این سختی‌هایی که بیخود این رشته و دانشگاه به همه‌ی مایی که این مسیرو اومدیم تحمیل کرد، صرفا با یه رنگ و روی متفاوت، با اسم‌های خوشگل و جذاب جدید و شاید توی یه جامعه‌ی متفاوت.

همچنان باید امیدم این باشه که زندگی واقعیم قراره بعد اتفاق X و Y شروع بشه: فارغ التحصیل که بشم و مدرکمو آزاد کنم دیگه زندگیم شروع میشه، مهاجرت که بکنم دیگه زندگیم شروع میشه، وارد فلان پوزیشن و رشته بشم دیگه زندگیم شروع میشه، رزیدنت که بشم دیگه مسیر زندگیم مشخص میشه، امتحان بورد رو که بدم که دیگه قطعا زندگیم شروع میشه، ویزا و PR و کوفت و زهرمار رو بگیرم که دیگه خیالم راحت میشه. ولی یادم میره که یه زمانی هم فکر می‌کردم مدرسه‌ها که تموم بشه، کنکور که بدم، علوم‌پایه که تموم شه و ... دیگه فقط بعدش زندگی می‌کنم و همه‌چی درست میشه‌ :)

و قسمت خنده‌دار ماجرا اینه که این مسیر ایده‌آل رو با همه‌ی این سختایی که در ادامه هم قراره داشته باشه اگه ادامه ندم، حتی نزدیک‌ترین آدمای زندگیم برمی‌گردن میگن معین مگه دیوونه شدی که آینده‌‌ی «درخشانت» رو داری خراب می‌کنی و حالا که فقط یه ذره فاصله داری تا اون زندگی که «همه» آرزوشونه، داری از راهت خارج میشی!

کاش میشد اینقدر نظر بقیه و رفتار آدمای نزدیک بهمون روی تصمیمات‌مون تاثیر نمی‌داشت. کاش بیشتر بتونم جرات اینو داشته باشم که به حرف دل خودم گوش بدم و همون تصمیمای عجیب غریبی که توی ذهنم میاد رو عملی کنم. واقعا زندگی خیلی راحت‌تر میشد اگه از همون اول بچگی و دوران مدرسه فقط برای دل خودمون زندگی می‌کردیم.
Shown 1 - 24 of 34
Log in to unlock more functionality.