معرفی فیکشنᥫ᭡
TGlist rating
0
32.76
TypePrivate
Verification
Not verifiedTrust
Not trustedLocation
LanguageOther
Channel creation dateFeb 06, 2025
Added to TGlist
Feb 06, 2025Linked chat
Subscribers
8 173
24 hours00%Week
10-0.1%Month
10-0.1%
02.04.2025
0-
Citation index
0
Mentions0Shares on channels0Mentions on channels0
02.04.2025
0-
Average views per post
913
12 hours385
60.7%24 hours913
43.7%48 hours1 766
16.7%
02.04.2025
0-
Engagement rate (ER)
10.41%
Reposts31Comments9Reactions55
02.04.2025
0%-
Engagement rate by reach (ERR)
19.85%
24 hours0%Week
0.02%Month
0.02%
02.04.2025
0%-
Average views per ad post
838
1 hour25330.19%1 – 4 hours13215.75%4 - 24 hours10112.05%
02.04.2025
0-
Total posts in 24 hours
0
Dynamic
9
Latest posts in group "معرفی فیکشنᥫ᭡ "
Reposted from:
-
06.02.202514:33
سیمز +۱۸ از ویکوک و کوکوی؟!🥵🔞
تنها بزن رو لینک زیر کاملشو گذاشتم💦👇
https://t.me/VkookEternityXxX2_bot?start=_PTFKOXXHSSWANKT
تنها بزن رو لینک زیر کاملشو گذاشتم💦👇
https://t.me/VkookEternityXxX2_bot?start=_PTFKOXXHSSWANKT
06.02.202513:23
ریکشن ها رو ببرید بالا ساعت ۱۲ یه فیکشن دیگه داریم👀
06.02.202512:44
متوجه شدید چیشدهه؟👀
هشت کا شدیممم😭😭😭😭
هشت کا شدیممم😭😭😭😭
06.02.202512:30
ᯓ𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆 : Kookv
ᯓ𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆 : Romance/Smut/Omegaverse/Mpreg/Fluff/Angst
✦𝑷𝒂𝒈𝒆 : 690
ᯓ𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆 : Romance/Smut/Omegaverse/Mpreg/Fluff/Angst
✦𝑷𝒂𝒈𝒆 : 690
06.02.202512:30
ᯓ𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆 : Vkook
ᯓ𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆 : Romance/Smut/Omegaverse/Mpreg/Fluff/Angst
✦𝑷𝒂𝒈𝒆 : 693
ᯓ𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆 : Romance/Smut/Omegaverse/Mpreg/Fluff/Angst
✦𝑷𝒂𝒈𝒆 : 693
06.02.202512:30
ᯓ𝑵𝒂𝒎𝒆 : Untold
ᯓ𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆 : #Vkook-#Kookv (#2Ver)
ᯓ𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆 : #Romance/#Smut/#Omegaverse/#Mpreg/#Fluff/#Angst
✦𝑷𝒂𝒈𝒆 : 690
﹃
Complete
﹄
Happy End
خلاصه⤺
《جونگکوک یه امگای زیبا اما بدشانس، همیشه آرزو داشت یه آلفای پولدار و جذاب نصیبش بشه تا از شر قرض و بدبختیهاش خلاص بشه؛ اما وقتی یه شب با این فکر به خواب میره، صبح روز بعد خودش رو برهنه تو آغوش یه مرد میبینه، با یه حلقهی درخشان روی دستش که ثابت میکنه این ازدواج کاملاً واقعی بوده! مشکل چیه؟ جونگکوک هیچ چیزی از تهیونگ یادش نمیاد! تنها چیزی که به خاطر داره، همون آرزوییه که همیشه داشت. اما آیا این ازدواج یه فرصت طلاییه یا یه کابوس که دیگه راه برگشتی نداره؟...》
" -چرا لکه های قرمز روشه؟ این یه شوخیه؟ چرا کونم درد میکنـــــــــه؟!!
- چون دیشب سکس داشتیم عزیزم!
که به طرز فاکین هاتی سرش مثلِ ربات بالا اومد و با چشمهای ناخوانا به آلفای فقط با یه حوله دور کمرش مقابلش ایستاده بود، خیره خیره نگاه کرد. مغزش خالی شد و توانایی تجزیه و تحلیل رو از دست داد. لبهای تو پرش رو به سختی باز کرد و با انگشت اشارهاش به خودش و آلفای جذاب روبروش اشاره کرد:
- مـ... ـن... من... و... تو...؟! یـ... یعـ... یعنی... ما... فاک!!!
قفل کرده بود. هزاران هزار سوال توی مغزش بود و مهمترینش این بود که من تو این اتاق چیکار میکنم؟ چرا روی این تخت خوابیدم؟ و فرد مقابلش دیوونه بود؟ خندهی خشکی کرد و با بیچارگی پلک زد:
- من و تو سکس داشتیم؟ تا دیروز حتی پشهی نر هم حاضر نبود نیشم بزنه بعد امروز سکس داشتم؟! اونم با یه آلفا؟"
⋆ خلاصه ورژن ویکوکِ
⋆ تجاوز و مثلث عشقی نداره. جدایی داره. خیانت نمیشه گفت داره چون سوتفاهمه...
⋆ اولاش رفتار تهیونگ خیلی رو مخه👍🏼
ⵂ @taekook_fic1 ⵂ
ᯓ𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆 : #Vkook-#Kookv (#2Ver)
ᯓ𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆 : #Romance/#Smut/#Omegaverse/#Mpreg/#Fluff/#Angst
✦𝑷𝒂𝒈𝒆 : 690
﹃
Complete
﹄
Happy End
خلاصه⤺
《جونگکوک یه امگای زیبا اما بدشانس، همیشه آرزو داشت یه آلفای پولدار و جذاب نصیبش بشه تا از شر قرض و بدبختیهاش خلاص بشه؛ اما وقتی یه شب با این فکر به خواب میره، صبح روز بعد خودش رو برهنه تو آغوش یه مرد میبینه، با یه حلقهی درخشان روی دستش که ثابت میکنه این ازدواج کاملاً واقعی بوده! مشکل چیه؟ جونگکوک هیچ چیزی از تهیونگ یادش نمیاد! تنها چیزی که به خاطر داره، همون آرزوییه که همیشه داشت. اما آیا این ازدواج یه فرصت طلاییه یا یه کابوس که دیگه راه برگشتی نداره؟...》
" -چرا لکه های قرمز روشه؟ این یه شوخیه؟ چرا کونم درد میکنـــــــــه؟!!
- چون دیشب سکس داشتیم عزیزم!
که به طرز فاکین هاتی سرش مثلِ ربات بالا اومد و با چشمهای ناخوانا به آلفای فقط با یه حوله دور کمرش مقابلش ایستاده بود، خیره خیره نگاه کرد. مغزش خالی شد و توانایی تجزیه و تحلیل رو از دست داد. لبهای تو پرش رو به سختی باز کرد و با انگشت اشارهاش به خودش و آلفای جذاب روبروش اشاره کرد:
- مـ... ـن... من... و... تو...؟! یـ... یعـ... یعنی... ما... فاک!!!
قفل کرده بود. هزاران هزار سوال توی مغزش بود و مهمترینش این بود که من تو این اتاق چیکار میکنم؟ چرا روی این تخت خوابیدم؟ و فرد مقابلش دیوونه بود؟ خندهی خشکی کرد و با بیچارگی پلک زد:
- من و تو سکس داشتیم؟ تا دیروز حتی پشهی نر هم حاضر نبود نیشم بزنه بعد امروز سکس داشتم؟! اونم با یه آلفا؟"
⋆ خلاصه ورژن ویکوکِ
⋆ تجاوز و مثلث عشقی نداره. جدایی داره. خیانت نمیشه گفت داره چون سوتفاهمه...
⋆ اولاش رفتار تهیونگ خیلی رو مخه👍🏼
ⵂ @taekook_fic1 ⵂ
06.02.202510:02
پارت اخرش...
Reposted from:
𝗕𝗅𝗎𝖾 𐤀

06.02.202510:02
#Video ᎒ Last Part🪼ᯤ
جونگکوک به فراموشی مبتلاست و هر بار که میخوابه، تمام خاطرات روز قبلش رو فراموش میکنه. حالا با این شرایط، جونگکوک میتونه رابطهاش با تهیونگ رو حفظ کنه یا همه چیز به فراموشی سپرده میشه؟ . . .
ویدیو رو ببینید:>✨
⭑៸៸ @Jeonkimxi ꞋꞌꞋ ⇡
جونگکوک به فراموشی مبتلاست و هر بار که میخوابه، تمام خاطرات روز قبلش رو فراموش میکنه. حالا با این شرایط، جونگکوک میتونه رابطهاش با تهیونگ رو حفظ کنه یا همه چیز به فراموشی سپرده میشه؟ . . .
ویدیو رو ببینید:>✨
⭑៸៸ @Jeonkimxi ꞋꞌꞋ ⇡


Reposted from:
-
06.02.202508:41
𝗩𝗞𝗢𝗢𝗞 🔞 𝗞𝗢𝗢𝗞𝗩 ❌ 𝗡𝗦𝗙𝗪 💦 𝗦𝗠𝗨𝗧
https://t.me/VkookEternityXxX2_bot?start=UTZCSGVNSNXLEDMS
Warning XXX⚠️
https://t.me/VkookEternityXxX2_bot?start=UTZCSGVNSNXLEDMS
Warning XXX⚠️
05.02.202520:35
ᯓ𝑵𝒂𝒎𝒆 : in your arms
ᯓ𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆 : #kookv- #vkook (#2Ver)/#yoonmin
ᯓ𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆 : #romance/#smut/#omegaverse/#mperg/#angst/#historical
✦𝑷𝒂𝒈𝒆 : 779
﹃
Complete
﹄
Open end
خلاصه ⤺
《کیم تهیونگ امگای مغرور و زیبایی که به گل صد تومنی معروف بود اون یک رقاص سلطنتی بود و همیشه هدایا و پیشنهادات مختلفی از اشراف زاده ها میگرفت که جواب همهشون رد میشد چون اون یک هدف بزرگ و تاریکی داشت کینهای بزرگی رو تو دلش کاشته بود و میخواست انتقام بگیره. و از اون طرف وزیر جنگ جئون جونگکوک بعد مدتها جنگ توی قصر برمیگرده و متوجه میشه هدفی که داره با تهیونگ یکیه با هم متحد میشن تا انتقام بدبختی هایی که کشیدن رو بگیرن و بعضی اوقات انتقام باعث درد بیشتری میشه..》
"+خوشحالم برگشتی
_باید برمیگشتم تا بتونم از احساس تو بشنوم
+میدونی هیچوقت فكر نمیكردم این حس برام پیش بیاد. فكر میكردم من؟ گل صدتومانی دلم رو ببازم؟ امكان نداره...ولی حالا....انگار تمام این سالها منتظر تو بودم. به دنبال نگاهت، لبخند و نوازشت میگشتم
_خوشحالم تهیونگ. تو... تو سهم من از شادی هستی"
"_خوشحالم کنارمی
+وزیر جنگ خیلی خوب بلده حرفای عاشقانه بزنه
_فقط برای تو اینجوریام"
⋆ خیانت جدایی تجاوز نداره مثلث عشقی داره
⋆ من عاشق این فیکم ولی پایانش زیادی غمگین بود بچه ها فیک تناسخیه اما من سد در نظر گرفتمش ولی برای بعضی ها ممکنه هپی باشه
#پیشنهاد
ᴠᴋᴏᴏᴋ ᴠᴇʀ
ᴋᴏᴏᴋᴠ ᴠᴇʀ
ⵂ @taekook_fic1 ⵂ
ᯓ𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆 : #kookv- #vkook (#2Ver)/#yoonmin
ᯓ𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆 : #romance/#smut/#omegaverse/#mperg/#angst/#historical
✦𝑷𝒂𝒈𝒆 : 779
﹃
Complete
﹄
Open end
خلاصه ⤺
《کیم تهیونگ امگای مغرور و زیبایی که به گل صد تومنی معروف بود اون یک رقاص سلطنتی بود و همیشه هدایا و پیشنهادات مختلفی از اشراف زاده ها میگرفت که جواب همهشون رد میشد چون اون یک هدف بزرگ و تاریکی داشت کینهای بزرگی رو تو دلش کاشته بود و میخواست انتقام بگیره. و از اون طرف وزیر جنگ جئون جونگکوک بعد مدتها جنگ توی قصر برمیگرده و متوجه میشه هدفی که داره با تهیونگ یکیه با هم متحد میشن تا انتقام بدبختی هایی که کشیدن رو بگیرن و بعضی اوقات انتقام باعث درد بیشتری میشه..》
"+خوشحالم برگشتی
_باید برمیگشتم تا بتونم از احساس تو بشنوم
+میدونی هیچوقت فكر نمیكردم این حس برام پیش بیاد. فكر میكردم من؟ گل صدتومانی دلم رو ببازم؟ امكان نداره...ولی حالا....انگار تمام این سالها منتظر تو بودم. به دنبال نگاهت، لبخند و نوازشت میگشتم
_خوشحالم تهیونگ. تو... تو سهم من از شادی هستی"
"_خوشحالم کنارمی
+وزیر جنگ خیلی خوب بلده حرفای عاشقانه بزنه
_فقط برای تو اینجوریام"
⋆ خیانت جدایی تجاوز نداره مثلث عشقی داره
⋆ من عاشق این فیکم ولی پایانش زیادی غمگین بود بچه ها فیک تناسخیه اما من سد در نظر گرفتمش ولی برای بعضی ها ممکنه هپی باشه
#پیشنهاد
ᴠᴋᴏᴏᴋ ᴠᴇʀ
ᴋᴏᴏᴋᴠ ᴠᴇʀ
ⵂ @taekook_fic1 ⵂ
05.02.202519:17
فیکشن همهچی تمومی که دنبالشین و هنوز پیدا نکردین، چه ژانر و ویژگی هایی داره؟ بیتعارف همه چی رو بگید✍ یکی قصد داره ارزوتون رو بنویسه!
Reposted from:
-
05.02.202517:35
تو پوزیشن های هات با هیونگش عشقبازی میکنه ~
🔞• UNCENSORED MEDIA •🔞
سیمز ویکوک میبینی یواش بزن رو لینک بالا🤫👆🏼


Reposted from:
H♡BNR

05.02.202517:35
ㅤ🪽 🔠🔠🔠 🔠🔠🔠🔠🔠 🪽
متـــــ🐱ـــفاوت ترین چنل فیکـــشن و تویـیت
وارد دنــیای توییت های #فــــان این چنل بشو و ساعــت ها باهاش وقت بگذرون🖤
⚛️#دیـــالوگ های خاص و ماندگار تمام فیکشن ها همین طور نویسنده های خود چنل به قدری زیبا و با سلیقه گلچین شده 🧙
#بـــزرگترین و #بهـــترین منبع برای نویسنده های تازه کار که میخوان فیکشون #دیده بشه کاملا رایگان🧯🪙
👄 https://t.me/+9HIpHmtIG3RjYzU0
https://t.me/+9HIpHmtIG3RjYzU0 😱
متـــــ🐱ـــفاوت ترین چنل فیکـــشن و تویـیت
وارد دنــیای توییت های #فــــان این چنل بشو و ساعــت ها باهاش وقت بگذرون🖤
چرا همیشه یه "آقای چویی" توی همهی فیکها هست...؟! :| 🤦♂
⚛️#دیـــالوگ های خاص و ماندگار تمام فیکشن ها همین طور نویسنده های خود چنل به قدری زیبا و با سلیقه گلچین شده 🧙
من به دنیا اومدم، #منتظر موندم تا ببینمت و بعد شروع کردم به زندگی کردن... شاید دلیلِ وجودمم تو بودی زندگیِ من! 🌟➖➖➖➖➖➖
#بـــزرگترین و #بهـــترین منبع برای نویسنده های تازه کار که میخوان فیکشون #دیده بشه کاملا رایگان🧯🪙
👄 https://t.me/+9HIpHmtIG3RjYzU0
https://t.me/+9HIpHmtIG3RjYzU0 😱


05.02.202512:34
ᯓ𝑵𝒂𝒎𝒆 : attar
ᯓ𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆 : #kookv-#vkook (#2Ver)/#jinv/#namjin
ᯓ𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆 : #smut/#criminal/#romance/#mystery/#amnesia
✦𝑷𝒂𝒈𝒆 : 951
﹃
Complete
﹄
Happy end
خلاصه ⤺
《کیم تهیونگ مردی که صاحب یه باند بزرگ خلافکار بود مردی که اگه یکی صورت و بدن ظریفش رو میدید فکر نمیکرد خطرناکترین قاتل باشه و چند وقتی میشد تو زندان بود...جئون جونگکوک سرگردی که گذشتهای با این مرد داشت رو فراموش کرده و الان بخاطر درآوردن از زندان به کارش خیانت کرد و الان سرنوشت راهشون رو
دوباره به همدیگه گره زده بود... جدایی که تو گذشته اتفاق افتاده بود ولی قلب هایی که برای هم میتپید...کیم تهیونگ قسم خورده بود دوباره جونگکوک رو برمیگردوند اما دیگه اون پسرک شیرین و ساده نبود دیگه چشمهاش برق زندگی نداشت و در عوض از نفرت پر شده بود...آدما عوض میشن.....》
"با چشمهای خالی از محبت به تهیونگ که توقع داشت ذره ای توجه ببینه نگاه کردو بااخم دستور داد:
«_میشه دست از سر ازار دادن کسایی که هیچ تقصیری تو بوجود اومدن ظالمی مثل خودت ندارن برداری؟کی میخوای بفهمی هرچیزی که سرت میاد حقته؟»
کوبید...شکست...خرد کرد "
"+جونگکوک؟
_جانم؟
+ازت خواستم هر بلایی سر من بیاری...هر طور که میخوای جون منو بگیری تا لحظه ای که حس کنی اروم گرفتی... الان هم همینو میخوام...ولی...التماس میکنم به خودت صدمه نزن...اینو از بی مقدار ترین و بی ارزش ترین ادم روی این زمین بپذیر..."
⋆ اولاش مبهمه اما با فلشبک همه چیز رو توضیح میده
⋆ پاور باتمه
⋆ اینی که توضیح دادم ورژن کوکویه
⋆ فیک واقعا جالبی بود
⋆ زمانی که تاپ و باتم برای اولین بار همو میبینن باتم تقریبا ۲۵سالشه تاپ ۱۷ و بخاطر همین تاپ باتم رو بچه خطاب میکنه فیک پدوفیلی نیست
و الان ده سال گذشته تاپ ۲۸ سالشه باتم ۳۵
و یه باگ دیگه هم داره که توجه داشته باشین تو سال هایی زمان حال که تو فیک ذکر شده ۲۰۱۶ زمان حال هست و یسال میگذره سال ۲۰۱۷ میشه اما دوباره ۲۰۱۶ ذکر میشه که این غلط تایپی هست .
تاپ تو سن ۱۸ سالگی حافظشو از دست میده
ᴋᴏᴏᴋᴠ ᴠᴇʀ
ᴠᴋᴏᴏᴋ ᴠᴇʀ
ⵂ @taekook_fic1 ⵂ
ᯓ𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆 : #kookv-#vkook (#2Ver)/#jinv/#namjin
ᯓ𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆 : #smut/#criminal/#romance/#mystery/#amnesia
✦𝑷𝒂𝒈𝒆 : 951
﹃
Complete
﹄
Happy end
خلاصه ⤺
《کیم تهیونگ مردی که صاحب یه باند بزرگ خلافکار بود مردی که اگه یکی صورت و بدن ظریفش رو میدید فکر نمیکرد خطرناکترین قاتل باشه و چند وقتی میشد تو زندان بود...جئون جونگکوک سرگردی که گذشتهای با این مرد داشت رو فراموش کرده و الان بخاطر درآوردن از زندان به کارش خیانت کرد و الان سرنوشت راهشون رو
دوباره به همدیگه گره زده بود... جدایی که تو گذشته اتفاق افتاده بود ولی قلب هایی که برای هم میتپید...کیم تهیونگ قسم خورده بود دوباره جونگکوک رو برمیگردوند اما دیگه اون پسرک شیرین و ساده نبود دیگه چشمهاش برق زندگی نداشت و در عوض از نفرت پر شده بود...آدما عوض میشن.....》
"با چشمهای خالی از محبت به تهیونگ که توقع داشت ذره ای توجه ببینه نگاه کردو بااخم دستور داد:
«_میشه دست از سر ازار دادن کسایی که هیچ تقصیری تو بوجود اومدن ظالمی مثل خودت ندارن برداری؟کی میخوای بفهمی هرچیزی که سرت میاد حقته؟»
کوبید...شکست...خرد کرد "
"+جونگکوک؟
_جانم؟
+ازت خواستم هر بلایی سر من بیاری...هر طور که میخوای جون منو بگیری تا لحظه ای که حس کنی اروم گرفتی... الان هم همینو میخوام...ولی...التماس میکنم به خودت صدمه نزن...اینو از بی مقدار ترین و بی ارزش ترین ادم روی این زمین بپذیر..."
⋆ اولاش مبهمه اما با فلشبک همه چیز رو توضیح میده
⋆ پاور باتمه
⋆ اینی که توضیح دادم ورژن کوکویه
⋆ فیک واقعا جالبی بود
⋆ زمانی که تاپ و باتم برای اولین بار همو میبینن باتم تقریبا ۲۵سالشه تاپ ۱۷ و بخاطر همین تاپ باتم رو بچه خطاب میکنه فیک پدوفیلی نیست
و الان ده سال گذشته تاپ ۲۸ سالشه باتم ۳۵
و یه باگ دیگه هم داره که توجه داشته باشین تو سال هایی زمان حال که تو فیک ذکر شده ۲۰۱۶ زمان حال هست و یسال میگذره سال ۲۰۱۷ میشه اما دوباره ۲۰۱۶ ذکر میشه که این غلط تایپی هست .
تاپ تو سن ۱۸ سالگی حافظشو از دست میده
ᴋᴏᴏᴋᴠ ᴠᴇʀ
ᴠᴋᴏᴏᴋ ᴠᴇʀ
ⵂ @taekook_fic1 ⵂ
Advertising in معرفی فیکشنᥫ᭡
Records
05.02.202516:11
8.2KSubscribers30.01.202516:11
5Citation index06.02.202523:59
1.6KAverage views per post06.02.202523:59
1.6KAverage views per ad post08.02.202501:46
10.41%ER06.02.202523:59
19.85%ERRGrowth
Subscribers
Citation index
Avg views per post
Avg views per ad post
ER
ERR
Log in to unlock more functionality.