رافضیسم | 𝐑𝐚𝐟𝐞𝐝𝐡𝐢𝐬𝐦

📌قتل عام و غارت سنگین سپاه یزید بن معاویه لعنت الله علیه در خراسان:

🟢 ابوبکر محمد بن جعفر نرشخی ؛ تاریخ نگار ایرانی سغدی در کتاب تاریخی مشهور خود یعنی 'تاریخ بخارا' از هجوم وحشیانه سلم بن زیاد (والی یزید بر خراسان و برادر ابن زیاد) و جنایات او در منطقه خراسان بزرگ بلافاصله پس از اینکه یزید او را بر خراسان حاکم کرد ، خبر میدهد :

مسلمانان (عمریه) تکبیر گفتند ، کافران به یکباره هزیمت شدند و مسلمانان (عمریه) بر اثر کافران همی رفتند و می کشتند تا دمار از نهاد کافران بر آوردند. و بسیار غنیمت گرفتند و آن روز قسمت کردند.هر سواری را دو هزار و چهارصد درم رسید.

📌ابن تیمیه میگوید نامگذاری هیچ دلالتی بر رابطه حسنه و دوستی بین دو شخص وجود ندارد و هیچ چیز را ثابت نمیکند:

فَلَيْسَ فِي التَّسْمِيَةِ بِهَامَا يَدُلُّ عَلَى أَنَّهُمْ مِنْهُمْ:

نامگذاری دلالت بر وجود رابطه بین دو شخص نیست.

پاسخ این سوالات رااز کتاب انسان ۲۵۰ ساله از سلسله سخنرانی های سید علی خامنه ای ارائه میدهیم؛خود حضرت اقا بیان میکند که امیرالمومنین علی علیه السلام ۲۵ سال سکوت کردند به این خاطر تن به مصلحتی داد و از مصلحتی گزشت اما سوال اینه که سکوت به چه معناست دقت کنید خود حضرت آقا میان و این سکوت را معنا میکنند ؛ حضرت آقا در کتاب انسان ۲۵۰ ساله حلقه سوم چنین میفرماید:

علی بیست و پنج سال سکوت کرد بخاطر این؛ تن به مصلحتی داد و از مصلحتی گذشت. ۲۵ سال گزشت و علی با قدرتهای زمان مبارزه نکرد این تنها نقطه است که در تاریخ ۲۵۰ ساله ی ائمه ما یک جا میبنیم که امام مبارزه به معنای درگیری نداشته ..حضرت امیر تبلیغ میکرد فضائل خود را بیان میکرد شایستگی خود را به رُخ می‌کشید اما در گیری نداشت

📚کتاب انسان ۲۵۰ ساله از سلسله سخنرانی های سید علی خامنه ای، حلقه ،سوم صفحه ۷۶

و حتی حضرت آقا تصریح میکند که اهل بیت زبان تند و تیز هم داشتن در برخورد با خلفا :

مسئله دیگر تایید و حمایت ائمه از حرکات خونین است که یکی از بحثهای شور انگیز زندگی ائمه است و حاکی از همین جهت گیری مبارزانه است. بحث دیگر برخورد تند و زبان صریح و تیز ائمه علیم السلام در برابر خلفا است نکته قابل دقت در این بحث آنست که این بزرگواران اگر اشخاص محافظه کار و سازش کاری بودند باید مثل دیگر علما و زهاد آن عصر زبان نرم و لحن دور از معارضه را انتخاب میکردند میدانید که علما و زهاد ی زیادی بودند که خلفا به آنها علاقه و شاید ارادت داشتند اینها خلفا را نصیحت میکردند و گاهی آنها را به گریه هم می انداختند اما مواظب بودند که به آنان جبّار ، طاغی ، غاصب ، شیطان ، و هر چه این معانی را برساند نگویند اما ائمه میگفتند ، حقایق را افشا میکردند و ملاحظه ی هیبت و قدرت زمامداران آن ها را به سکوت وادار نمیکرد.

📚انسان ۲۵۰ ساله ، حلقه سوم ، صفحه ۶۸

🌐

📌و اما سوالی دیگر : در حالیکه صحابه زیادی نام "عثمان" داشته اند، چرا اهل سنت ، نامگذاری امیرالمؤمنین را نشان حسن روابط با "عثمان بن عفان" می گیرند؟!

📝 روزنامه‌ای در ترکیه🇹🇷 علیه نویسنده‌ کتابی با موضوع “لواط در دولت عثمانی” به جرم افترا شکایت کرده. بعد که فهمیدن همه این ادعاها واقعیت داشته و لواط امر رایجی بین دولت‌مردان عثمانی بوده، نویسنده تبرئه شده و شاکی قرار شده غرامت پرداخت کنه.

همچنین نمونه ای دیگر از همجنس بازی در میان ترکان عثمانی:
همجنسبازی ترکان عثمانی

اثر استاد عبدالله بخاری(1156 قمری - 1743میلادی)، استانبول

مالکیت :موزه حراجی(sothebay)
به آدرس اینترنتی:

📌سلطان‌ محمد فاتحِ عثمانیِ ترکِ همجنسباز و خواستگاری از پسر ۱۴ ساله لوکوش!

🟢ترجمه متن:

محمد فاتح آرزوی این را داشت که با پسر ۱۴ ساله لوکوش وارد رابطه جنسی شود!

سلاطین عثمانی در رابطه مسائل جنسی متجاوز جنسی بودند. در نمونه زیر محمد فاتح پس از اینکه مشروب زیادی میخورد پسر زیبا چهره لوکوش را طلب میکند. پس از اینکه پدر نگون بختِ این پسر نوجوان اینکار را نمیپذیرد سر پدر و پسر را میبرد و همچنین سر تمامیه کسانیکه از روم به مهمانی آمده اند را از تن جدا میکند.

"... پس از صرف شام سلطان که انحرافات جنسی بسیاری دارد شراب زیادی مینوشد و یکی از خدمتکاران خود را به خانه لوکوش میفرستد و پسر ۱۴ ساله زیبای او را برای رابطه جنسی برای خود طلب میکند. پس از اینکه پدر پسر این کار را نمیپذیرد دستور میدهد سر پدر را از تنش جدا کنند. سپس دستورمیدهد پسر و داماد لوکوش را نیز اعدام کنند. سپس دیگر مهمانانی که از روم آمده اند را نیز اعدام میکند...." لرد کرنوس – تاریخ عثمانیان – ص ۱۲۰

شیعه نام عمومی گروه ها و نهضتهایی بود که پس از فوت پیامبر (ص) خلافت را حق علی (ع) و اولاد ایشان میدانستند و به تداوم جانشینی پیامبر (ص) و حاکمیت در خاندان حضرت علی (ع) و به خصوص فرزندان حضرت فاطمه (س) و امام حسین (ع) اعتقاد داشتند.

علاوه بر این در فرهنگ شیعه جنبه های مهمی وجود داشت که آن را در مقابل

تسنن برای ایرانیان پذیرفتنی میکرد که عمده ی این نکات چنین است

1-تشیع خلافت را حق نوادگان پیامبر (ص) و فرزندان امام علی (ع) می دانست.

این نکته در میان ایرانیان به نوعی سلطنت تعبیر میشد که حاکمیت شناخته شده در فلات ایران بود یعنی وراثت اصل مهم جانشینی بود.

2-ایرانیان برای پادشاه و حاکم چیزی را قایل بودند به نام فره ایزدی این فره که نور سلطنت نیز بود از طرف اهورامزدا به پادشاه تفویض میشد و از آنجا که پیامبر با منبع وحی و خداوند متصل بود به طور طبیعی فره دریافت مینمود و این نور به خاندانش منتقل می شد.

از سوی دیگر این باور میان ایرانیان بود که امام حسین با شهربانو دختر یزدگرد ازدواج کرده و ثمره ی این ازدواج تنها یک پسر و آن هم علی بن حسین (ع) بوده است و ایشان دارای دو فره و دو حق جانشینی یکی در میان اعراب و دیگری از طرف ساسانیان می باشند.

3-یکی از نزدیک ترین یاران پیامبر و از شیعیان نخستین سلمان فارسی ایرانی الاصل بود که مورد احترام شیعیان قرار داشت و پیامبر به او لطف و ارادت خاص داشت.

4_حضرت علی (ع) با فروش دختران والامقام و خانواده دار ایرانی مخالفت کرده بود و به همین خاطر به جهت تکریم ایشان را به عقد بزرگان عرب در آورده بودند وهمین مسئله نیز موجب توجه مردم ایران به اسلام و علاقه و ارادت بیشتر به خاندان علی بود.

5_قاتل خلیفه ی دوم که در قاموس شیعه غاصب حق خلافت است ابولؤلؤ می باشد که یک برده ی ایرانی بوده و به همین خاطر مغضوب اهل سنت است ولی انتقام او از عمر فقط برای احقاق حکومت علی است نه چیز دیگر.

6_یکی از نهضتهایی که موفق شده انتقام خون شهدای کربلا را بگیرد نهضت توابین است که توسط مختار انجام شد و موالی همان بردگان ایرانی در پیشبرد آن بسیار مؤثر بودند.

7_نکته ی آخر این که امام علی ابن موسی الرضا (ع) امام هشتم در ایران زندگی کرد و در ایران وفات یافت و اینکه حیات و ممات ایشان در ایران بود بسیار برای ایرانیان ارزشمند و مهم است.

همه ی این نکات علاوه بر روح ضد خلافت شیعه تشیع را در نظر ایرانیان مقبول تر کرده بود.

🟢پس چون این خبر به سیستان آمد مردمان سیستان گفتند : نه نیکو طریقتی برگرفت یزید که با فرزندان رسول - عليه السلام - چنین کرد. پاره ای شورش اندر گرفتند ، عباد [عباد بن زیاد ، برادر ابن زیاد] ، سیستان هم به مردمان سیستان سپرد بیست بار هزار هزار درم اندر بیت المال جمع شده بود از غنایم کابل و دیگر مالها برگرفت و به بصره باز شد.[یعنی از ترس قیام مردم ، سیستان را ول کرد و با پول های مردم سیستان به سمت بصره فرار کرد.