Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
پناهگاهِ‌موزیسین‌ِمُرده avatar

پناهگاهِ‌موزیسین‌ِمُرده

سنتی‌منتالِ باشعور و بی‌تکنیک.
- @noteforpiano
ناشناس: https://t.me/BluChtBot?start=65a6ac00baddab808a
TGlist rating
0
0
TypePublic
Verification
Not verified
Trust
Not trusted
Location
LanguageOther
Channel creation dateJan 15, 2021
Added to TGlist
Apr 02, 2025

Latest posts in group "پناهگاهِ‌موزیسین‌ِمُرده"

اما در نهایت، هرگز هیچکس به اندازه‌ی خودم باهام ظالمانه رفتار نکرده.
شاهکاری از شوبرت که چندان شنیده نشده.
این قطعه در سال ۱۸۲۴ نوشته شده؛ درست زمانی که شوبرت عمیقاً درگیر احساسات درونی، بیماری و تنهایی بود و این رو با موسیقی مجارستانی گره زد و واضحاً میشه لمس‌هایی از موسیقی شرقی و روستایی رو توش احساس کرد.
قطعه سوگوارانه شروع میشه و به حرارتی پر شور میرسه؛ انگار که یک مونولوگ باشه و آهنگساز درحال مرور خاطرات گذشته و نوسان بین امید و رنجه.

پیشنهاد میکنم این قطعه رو به خصوص با اجرای پر جزئیات و پر از حسِ گریگوری سوکولوف از خودتون دریغ نکنین.

@thebrowncastle
موسیقی شوبرت ناز داره، طمأنینه و عشق بازی داره. نمیشه همینطوری از کنار نت‌هایی که نوشته گذشت انگار که آهنگساز تمام حرف‌هایی که نتونسته به زبون بیاره رو تو موسیقی‌ش بیان نکرده.
موسیقی شوبرت، معاشقه‌ی هنرمندانه‌ای با نت‌هاست.
تو دانشگاهم اینطوریه که سنم بیشتر به اساتید نزدیکه تا دانشجوها ولی همه فکر میکنن نهایتا بیست سالم باشه :)))
بییی فیس بودن اینجوریه که در بیست و چهار سالگی بالاخره رفتم برای ثبت نام گواهینامه و آقای مسئول اونجا فکرکرد من ۱۸-۱۹ سالمه :)))
دمن!
تکه‌ای از «متن‌هایی برای هیچ» اثر بکت، با صدای خسته‌ی من و موسیقی نیچه.
یک اتفاق مسخره
فئودور داستایوفسکی
آدم میتونه رئیس جمهور و سیاست‌مدار باشه ولی برقصه، با هودی و کتونی بره بیرون، با دوستاش بره پارک یا بره بازار میوه و سبزی بخره. نمیدونم چرا باید مغایرتی وجود داشته باشه. مثلا کسی میاد میگه «وای فلانی استایلش غیر رسمیه و داره تو پارک قدم میزنه و بستنی میخوره پس باید از مقامش عزل بشه»؟!
مسخره بازیِ بزرگیه؛
محدود کردن و سانسور کردنِ بخش‌های مختلف وجودیت به واسطه‌ی شغل و موقعیت اجتماعیت. من یک انسانم پس باید اجازه‌ی وجود داشتن به همون شکلی که هستم رو داشته باشم نه اینکه دائما خودسانسوری کنم و نرم و نیام و نپوشم و نکنم چون ممکنه پرستیژ کاریم بره زیر سوال و سطحی دیده بشم اونم صرفاً برای مثل یک انسان عادی زندگی کردن!
یک جوک تمام عیارِ بزرگ‌سالارانه.
اگه از سلیقه‌ی موسیقیم تعریف میکنم پز نیست، سبک زندگیمه.
Lilac wine, i feel unsteady like my love
منظور از «کلاویه‌های رنگین» (clavier à lumières) سازی است که به‌جای تولید صدا، نورهای رنگی تولید می‌کند. این ساز بر پایه‌ی ایده‌ی اسکریابین طراحی شده بود تا هم‌زمان با اجرای موسیقی، رنگ‌هایی خاص در هماهنگی با نت‌ها و آکوردها روی پرده‌ای نمایش داده شوند.

ایده‌ی اصلی اسکریابین از رابطه‌ی بین صدا و رنگ (سینستزیا) الهام گرفته بود؛ او باور داشت که هر نت یا تونالیته، معادل یک رنگ مشخص است. بنابراین، در اجرای کامل اثر، کلاویه‌های رنگین به‌عنوان یک «ساز نوری» در نظر گرفته شده بودند تا بینایی مخاطب را هم‌زمان با شنوایی درگیر کنند و تجربه‌ای چندحسی بسازند.

اسکریابین هرگز در زمان حیاتش نتوانست اجرای این بخش را ببیند، اما بعدها تلاش‌هایی برای اجرای کامل اثر با این عنصر نوری صورت گرفت.

Records

15.05.202510:19
2.9KSubscribers
28.03.202523:59
0Citation index
02.04.202523:59
506Average views per post
03.04.202521:16
495Average views per ad post
14.05.202510:19
11.72%ER
02.04.202523:59
18.87%ERR
Subscribers
Citation index
Avg views per post
Avg views per ad post
ER
ERR
MAR '25APR '25APR '25APR '25APR '25MAY '25MAY '25

Popular posts پناهگاهِ‌موزیسین‌ِمُرده

13.05.202504:38
شاهکاری از شوبرت که چندان شنیده نشده.
این قطعه در سال ۱۸۲۴ نوشته شده؛ درست زمانی که شوبرت عمیقاً درگیر احساسات درونی، بیماری و تنهایی بود و این رو با موسیقی مجارستانی گره زد و واضحاً میشه لمس‌هایی از موسیقی شرقی و روستایی رو توش احساس کرد.
قطعه سوگوارانه شروع میشه و به حرارتی پر شور میرسه؛ انگار که یک مونولوگ باشه و آهنگساز درحال مرور خاطرات گذشته و نوسان بین امید و رنجه.

پیشنهاد میکنم این قطعه رو به خصوص با اجرای پر جزئیات و پر از حسِ گریگوری سوکولوف از خودتون دریغ نکنین.

@thebrowncastle
10.05.202510:23
Lilac wine, i feel unsteady like my love
12.05.202505:40
دمن!
17.04.202507:17
10.05.202509:51
Prometheus: The Poem of Fire (op. 60)
Artist: Alexander Scriabin

پایان این قطعه‌ با آکورد فا دیز ماژور به شکلی درخشان و رهایی‌بخش رقم می‌خورد؛ پس از سفری طولانی در هارمونی‌های مبهم و معلقِ ناشی از آکورد پرومتئوس، که فاقد تونالیته‌ی سنتی است. این آکورد نهایی، هم از نظر صوتی و هم فلسفی، نماد رستگاری و نور است و به‌نوعی بازگشت متحول‌شده به تونالیته به‌شمار می‌رود.
13.05.202513:49
18.04.202520:42
وقتایی که دلم واسه خونه و روتینم تنگ میشه، ویدیوهای choki رو میبینم چون قلبمو گرم میکنه.
18.04.202520:33
تنها چیزی که میتونه حالمو خوب کنه اینه که صبح‌ها تنهایی و تو آرامش در حالی‌که دارم با موسیقی مایلز دیویس بدنم رو تکون میدم، قهوه فرانسه‌م رو درست کنم و اولین دغدغه‌ی روزم انتخاب ماگ مناسب مودم باشه. کسی مزاحم کتاب خوندنم نشه و همه‌ی کتاب‌هام دم دستم باشه تا اگه یکهو دلم خواست بین‌ش بتونم برم یادداشت‌های سیلویا رو بخونم یا اگه هوس شعر کردم، یه سری به سهراب و فروغ بزنم. نیاز دارم اونقدر ساز بزنم تا پسرهمسایه در حالیکه بهم گوش میکنه یه پاکت سیگار کامل رو بکشه چون دلش نمیاد پنجره‌ رو ببنده و بره. نیاز دارم کل روز برقصم. با آشپزی کردن برقصم، با ظرف شستن برقصم، موقع لباسامو جمع کردن و جاروبرقی کشیدن برقصم. نیاز دارم تو دستشویی برقصم و تو حموم با آدما مکالمه‌های خیالی تو سرم بسازم. نیاز دارم هیچ صدایی جز صدای خودم و موسیقی رو نشنوم و هیچ انسانی جز خودم رو نبینم.
این تنها راه خوب شدنِ حالمه.
18.04.202513:16
▪️
جورَبو
"بازنشر؛ برای اندوهِ بی‌پایان لنگرود"
شعر: شهدی لنگرودی (دهه‌ی۳۰) و سیروس مقصودی
آهنگ و اجرا: جوما
ضبط: تیر ۱۴۰۰
زبان: گیلکی


• برگردان گیلکی به فارسی:
ناله سر کنید بلبلان، غم نزدیک شد
ماه رفت و راه تاریک شد
مگر نمی‌بینید که این درخت از غم
زمین ریخت برگهایش را و باریک شد
(شهدی لنگرودی)

دوباره دل آسمان پُر شد
مهتاب زیر ابرهای سیاه پنهان شد
ستاره‌ها دانه دانه رو گرفتند
عجب امشب بساط غم جور شد
(سیروس مقصودی)

کبوترجان بیا دلم بی‌تاب است
مانند چشمهایم، دلم بی‌خواب است
وقتی تو پر می‌زنی، من هراسان می‌شوم
پر نزن کبوتر، که دلم خوناب است

آن راهی که می‌رفتم به خاطر فردا بود
دوایی که میخواستم به خاطر دردی بود
اگر آن شب از پایم خون فواره زد
فقط به خاطر چهره‌ی زرد تو بود...
(شهدی لنگرودی)


@JUMAMUSIC
14.05.202517:02
اما در نهایت، هرگز هیچکس به اندازه‌ی خودم باهام ظالمانه رفتار نکرده.
بالاخره رقصیدم؛
اونم با ادیت پیاف.
10.05.202509:55
♦️#پرومتئوس Prometheus اثری است #ارکسترال که توسط آهنگساز روسی (1871-1915) Alexander Scriabin نگاشته شده است.
♦️این اثر برای یک ارکستر بسیار بزرگ شامل سازهای (سه فلوت، پیكلو، سه ابوا، هورن انگلیسی، سه کلارینت، کلارینت باس، سه باسون، کنترباسون، هشت هورن، پنج ترومپت، توبا، تیمپانی، گلوکن اشپیل (دو نوازنده)، چایمز، سنج، تام تام، مثلث، درام_باس، کلاویه‌های_رنگین «clavier a lumières»، دو هارپ، چلستا، پیانو سولیست، ارگ، زهی‌ها و یک گروه #کر_بدون_کلام)تنظیم شده است.

♦️پرومتئوس Prometheus در 2 مارس 1911 بدون «کلاویه‌های رنگین» به رهبری Serge Koussevitsky اجرا شد، که در آن خود #اسکریابین نوازنده‌ی سولوی پیانوبود. این اثر آخرین قطعه‌ی ارکسترالی است که اسکریابین خلق کرده. به طور معمول اجرای آن بیست دقیقه به طول می‌انجامد. این موسیقی تا حدود زیادی دارای نت‌های دیسونانس و پیچیدگی خاصی است.
♦️اسکریابین هرگز در قید حیات خود نتوانست اجرای اثرش را با کلاویه‌های رنگین ببیند اما اخیرا تلاش های زیادی برای محقق شدن این ایده صورت گرفته است.
♦️اسکریابین از اسطوره‌ی یونانی به عنوان الهام استفاده کرد و می‌خواست آتش و انرژی پرومتئوس را نشان دهد. او این کار را به عنوان «#سمفونی_پرتوهای_رنگین» پیش بینی کرده است.
♦️اجرای پارت پیانو در این اثر، یک کنسرتو پیانو را در ذهن شنونده تداعی می‌کند مانند اثر (Oiseaux Exotiques) #الویه_مسیان؛ اما این نقش پیانو، دنیای کوچک (پیانو) را در مقابل جهان کیهانی (ارکستر) نشان می‌دهد و آهنگساز نقش کنسرتو برای آن در نظر نداشته است.


💢نویسنده : Jordan Holley
💢برگردان : سوما بادامی

@Artspirit_tlgm
http://www.artspirit.ir/
https://www.instagram.com/art.spiritt/
Reposted from:
بیگانه avatar
بیگانه
03.05.202509:08
رقص که برای شادی نیست عزیز من. فقط یکی از وقت‌هایی که به کار می‌ره شادیه. ما رقص درد داریم. رقص عزا داریم. رقص دیوانگی داریم. رقص درمانی داریم. رقص از ترس داریم. و غیره و غیره و غیره.
19.04.202506:46
بالاخره خونه!
17.04.202516:04
Log in to unlock more functionality.