
پناهگاهِموزیسینِمُرده
سنتیمنتالِ باشعور و بیتکنیک.
- @noteforpiano
ناشناس: https://t.me/BluChtBot?start=65a6ac00baddab808a
- @noteforpiano
ناشناس: https://t.me/BluChtBot?start=65a6ac00baddab808a
TGlist rating
0
0
TypePublic
Verification
Not verifiedTrust
Not trustedLocation
LanguageOther
Channel creation dateJan 15, 2021
Added to TGlist
Apr 02, 2025Latest posts in group "پناهگاهِموزیسینِمُرده"
14.05.202517:02
اما در نهایت، هرگز هیچکس به اندازهی خودم باهام ظالمانه رفتار نکرده.
13.05.202514:00
13.05.202513:49
13.05.202504:38
شاهکاری از شوبرت که چندان شنیده نشده.
این قطعه در سال ۱۸۲۴ نوشته شده؛ درست زمانی که شوبرت عمیقاً درگیر احساسات درونی، بیماری و تنهایی بود و این رو با موسیقی مجارستانی گره زد و واضحاً میشه لمسهایی از موسیقی شرقی و روستایی رو توش احساس کرد.
قطعه سوگوارانه شروع میشه و به حرارتی پر شور میرسه؛ انگار که یک مونولوگ باشه و آهنگساز درحال مرور خاطرات گذشته و نوسان بین امید و رنجه.
پیشنهاد میکنم این قطعه رو به خصوص با اجرای پر جزئیات و پر از حسِ گریگوری سوکولوف از خودتون دریغ نکنین.
@thebrowncastle
این قطعه در سال ۱۸۲۴ نوشته شده؛ درست زمانی که شوبرت عمیقاً درگیر احساسات درونی، بیماری و تنهایی بود و این رو با موسیقی مجارستانی گره زد و واضحاً میشه لمسهایی از موسیقی شرقی و روستایی رو توش احساس کرد.
قطعه سوگوارانه شروع میشه و به حرارتی پر شور میرسه؛ انگار که یک مونولوگ باشه و آهنگساز درحال مرور خاطرات گذشته و نوسان بین امید و رنجه.
پیشنهاد میکنم این قطعه رو به خصوص با اجرای پر جزئیات و پر از حسِ گریگوری سوکولوف از خودتون دریغ نکنین.
@thebrowncastle
12.05.202518:14
موسیقی شوبرت ناز داره، طمأنینه و عشق بازی داره. نمیشه همینطوری از کنار نتهایی که نوشته گذشت انگار که آهنگساز تمام حرفهایی که نتونسته به زبون بیاره رو تو موسیقیش بیان نکرده.
موسیقی شوبرت، معاشقهی هنرمندانهای با نتهاست.
موسیقی شوبرت، معاشقهی هنرمندانهای با نتهاست.
12.05.202510:58
تو دانشگاهم اینطوریه که سنم بیشتر به اساتید نزدیکه تا دانشجوها ولی همه فکر میکنن نهایتا بیست سالم باشه :)))
12.05.202510:46
بییی فیس بودن اینجوریه که در بیست و چهار سالگی بالاخره رفتم برای ثبت نام گواهینامه و آقای مسئول اونجا فکرکرد من ۱۸-۱۹ سالمه :)))
12.05.202505:40
دمن!
11.05.202518:34
تکهای از «متنهایی برای هیچ» اثر بکت، با صدای خستهی من و موسیقی نیچه.
11.05.202518:25
یک اتفاق مسخره
فئودور داستایوفسکی
فئودور داستایوفسکی
10.05.202511:28
آدم میتونه رئیس جمهور و سیاستمدار باشه ولی برقصه، با هودی و کتونی بره بیرون، با دوستاش بره پارک یا بره بازار میوه و سبزی بخره. نمیدونم چرا باید مغایرتی وجود داشته باشه. مثلا کسی میاد میگه «وای فلانی استایلش غیر رسمیه و داره تو پارک قدم میزنه و بستنی میخوره پس باید از مقامش عزل بشه»؟!
10.05.202511:11
مسخره بازیِ بزرگیه؛
محدود کردن و سانسور کردنِ بخشهای مختلف وجودیت به واسطهی شغل و موقعیت اجتماعیت. من یک انسانم پس باید اجازهی وجود داشتن به همون شکلی که هستم رو داشته باشم نه اینکه دائما خودسانسوری کنم و نرم و نیام و نپوشم و نکنم چون ممکنه پرستیژ کاریم بره زیر سوال و سطحی دیده بشم اونم صرفاً برای مثل یک انسان عادی زندگی کردن!
یک جوک تمام عیارِ بزرگسالارانه.
محدود کردن و سانسور کردنِ بخشهای مختلف وجودیت به واسطهی شغل و موقعیت اجتماعیت. من یک انسانم پس باید اجازهی وجود داشتن به همون شکلی که هستم رو داشته باشم نه اینکه دائما خودسانسوری کنم و نرم و نیام و نپوشم و نکنم چون ممکنه پرستیژ کاریم بره زیر سوال و سطحی دیده بشم اونم صرفاً برای مثل یک انسان عادی زندگی کردن!
یک جوک تمام عیارِ بزرگسالارانه.
10.05.202510:24
اگه از سلیقهی موسیقیم تعریف میکنم پز نیست، سبک زندگیمه.
10.05.202510:23
Lilac wine, i feel unsteady like my love
10.05.202510:06
منظور از «کلاویههای رنگین» (clavier à lumières) سازی است که بهجای تولید صدا، نورهای رنگی تولید میکند. این ساز بر پایهی ایدهی اسکریابین طراحی شده بود تا همزمان با اجرای موسیقی، رنگهایی خاص در هماهنگی با نتها و آکوردها روی پردهای نمایش داده شوند.
ایدهی اصلی اسکریابین از رابطهی بین صدا و رنگ (سینستزیا) الهام گرفته بود؛ او باور داشت که هر نت یا تونالیته، معادل یک رنگ مشخص است. بنابراین، در اجرای کامل اثر، کلاویههای رنگین بهعنوان یک «ساز نوری» در نظر گرفته شده بودند تا بینایی مخاطب را همزمان با شنوایی درگیر کنند و تجربهای چندحسی بسازند.
اسکریابین هرگز در زمان حیاتش نتوانست اجرای این بخش را ببیند، اما بعدها تلاشهایی برای اجرای کامل اثر با این عنصر نوری صورت گرفت.
ایدهی اصلی اسکریابین از رابطهی بین صدا و رنگ (سینستزیا) الهام گرفته بود؛ او باور داشت که هر نت یا تونالیته، معادل یک رنگ مشخص است. بنابراین، در اجرای کامل اثر، کلاویههای رنگین بهعنوان یک «ساز نوری» در نظر گرفته شده بودند تا بینایی مخاطب را همزمان با شنوایی درگیر کنند و تجربهای چندحسی بسازند.
اسکریابین هرگز در زمان حیاتش نتوانست اجرای این بخش را ببیند، اما بعدها تلاشهایی برای اجرای کامل اثر با این عنصر نوری صورت گرفت.
Records
15.05.202510:19
2.9KSubscribers28.03.202523:59
0Citation index02.04.202523:59
506Average views per post03.04.202521:16
495Average views per ad post14.05.202510:19
11.72%ER02.04.202523:59
18.87%ERRGrowth
Subscribers
Citation index
Avg views per post
Avg views per ad post
ER
ERR
Log in to unlock more functionality.