25.04.202512:56
🔴 نامهای به رستم دستان، پهلوانِ ایرانزمین
✍️ نفیسه کیانی (سلماسی ساکنِ تبریز)
به نام خداوندِ جان و خرد
نامهای به جناب رستمِ تهمتن، جهانپهلوان
فرستنده: نفیسه کیانی از آذرآبادگانِ باختری، سلماس
گیرنده: جناب رستمِ دستان، جهانپهلوان در زابلستان
درود و آفرینِ یزدان بر رستمِ دستان! جهانپهلوان، پهلوانِ ایرانزمین، تاجبخشِ میهن، پرورندۀ سیاوَخْش و دارندۀ رخش، کُشندۀ دشمنانِ ایران، بهویژه تورانیان، زندهکنندۀ حکمت و قدرتِ ایرانیان.
جناب رستم! غرض از نگارشِ این نامه و جسارتِ نگارندۀ کمترین به محضرِ پهلوانِ یگانۀ ایرانزمین این است که یزدانِ پاک، مقرّر فرمود در خوابم سعادتی یافتم و شما را دیدم. هیبت و جلال و شکوهِ بیمانندتان در خواب هم چون بیداری، باعث دلگرمی و امید بود و همچنین محرّکِ سرفرازی و افتخار و اعتماد به نفس. اجازه بدهید، بگویم و ناگفته نگذارم که همراهی با شما، راه رفتن پشت سرتان، دیدنِ شکوه بیمانندتان، لذّتی ژرف، حسّی بینظیر و گرمایی اطمینانبخش به من میبخشید. در خوابِ سرشار از غرور و حسِّ خوب بودم. اما در خانِ دوّم بودید. تشنه و خسته. من هم تشنه بودم. پاهایم را روی شنهای داغ میکشیدم. میدانستم مرگ، فرا رسیده است. ترسی موهوم، وجودم را احاطه کرده بود. مرگ اینطور اتفاق میافتد؟ زود است برای من، مُردن آن هم در این بیابانِ خشک. سَرم را بلند کردم. نورِ خورشید، تند زد به چشمهایم. سرم را که میانداختم، پاهای شما را میدیدم؛ استوار، بر بیابان چون ستونی آهنین، دلم گرم شد. نورِ امید در دلم روشن شد. بیاختیار لبخند زدم. به خودم گفتم: تو در کنار رستمِ دستانی و از مرگ میهراسی؟ بگذار مرگ، تو را در کنار جهانپهلوان از این جهان بجهاند و چه سعادتی بالاتر از آن. خودم را تسلیم اراده و فرمانِ پروردگار کردم. ناگهان میشی را دیدم. به شما نگاه کردم، شما هم میش را دیده بودید. دنبالش رفتید. من هم به دنبال شما. مریدی بودم در راهی که شما میپیمودید. رسیدید به آب. نیایش کردید و سر و تَن شُستید.
از خواب پریدم. رفتم سراغ شاهنامه و شرحها. میش را راهنمای ایزدی دانستهاند. خداوند، نگهدارِ شما بود جهانپهلوان؛ و شما نگاهبانِ ایران، با رخش و تیغ و ببر بیان. یادِ داستان زال و رودابه افتادم و طالعبینی شما. آنجا که به فرمانِ منوچهرشاه، طالعِ شما را ستارهشناسان میبینند؛ معلوم میشود که کارِ ایران به دستِ رستم دستان، راست خواهد شد. چه باشکوه و امیدبخش است.
خورشید طلوع میکرد. صدای مردم و خودروها بلند میشد. ناگاه اندوهی در دلم، جای امید را گرفت. نگاهبانِ امروزِ ایران کیست؟ رستمِ دستانِ روزگارِ ما کجاست؟ جناب رستم! دلم خالی شد از بیرستمی زمانه. رستم در شاهنامه، در ذهن و زبانِ ما، زنده است اما در عمل و واقعیّت کجاست؟
جناب رستم! حالِ شما را در خانِ چهارم به یاد آوردم. دلم میخواست بنشینم و سازی در آغوش بگیرم و با تمام وجود بخوانم و بگِریَم و دل را صیقل دهم تا شاید نوری در آن بیفتد و راه چاره را نشانم دهد. به رسمِ شما، نیایش کردم و خوابم را نوشتم. ناگهان اولین تیغهای طلایی خورشید، قلبِ افسردهام را شکافت. گویی خونِ تازه از آن جوشید. چون الهامی آرامبخش فهمیدم که رستمِ زمانه را باید در بینِ مردمِ زمانه جستجو کنم.
شما رستمِ دستانِ اساطیری، کهنالگوی حماسیِ ما و رستمهای زمانه، هر کدام در جای خود، کارِ خود، به روشِ خود، رستمهای زمانه هستند. اصلاً چرا نگویم؛ همۀ ما رستمیم، چه زن و چه مرد. همۀ ما تکّههایی از شماییم، تکثیر شده، متنوّع و رنگارنگ. نقشِ شما را همۀ ما بازی میکنیم. قدرتِ شما در همۀ ما متکثّر شده است. هر مَرکبی، رخش است و هر سواری رستم، هر تیغی در برابرِ دشمن، تیغِ شماست و هر حفاظی، ببر بیانِ شما.
خدایا، سپاسگزارم از این نورِ آگاهی. سپاسگزارم از خوابِ پهلوان، سپاسگزارم از داشتن و توانایی خواندنِ شاهنامه. خدایا! دلم روشن شد که اَنیرانیان در برابر رستمهای زمانه یارای ایستادگی ندارند.
جناب رستم! نیروی دفاع از ایران را از شما داریم. نسلِ ما، نیروی خود را نه تنها نخواهد کاست، بلکه با یادآوری مکرّرِ نام شما، پهلوانیها و جانفشانیهای شما، بر آن خواهد افزود. این پیمانی است نانوشته بین همۀ ایرانیان. از آغازِ تاریخ تا کنون و تا آخر دنیا.
جناب رستم! هستیم با هم، تا هستید. باز هم شما را در خوابم خواهم دید و باز برایتان، نامه خواهم نوشت و باز از شما نیرو خواهم گرفت.
«پایان»
@IranDel_Channel
💢
🔴 نامهای به رستم دستان، پهلوانِ ایرانزمین
✍️ نفیسه کیانی (سلماسی ساکنِ تبریز)
به نام خداوندِ جان و خرد
نامهای به جناب رستمِ تهمتن، جهانپهلوان
فرستنده: نفیسه کیانی از آذرآبادگانِ باختری، سلماس
گیرنده: جناب رستمِ دستان، جهانپهلوان در زابلستان
درود و آفرینِ یزدان بر رستمِ دستان! جهانپهلوان، پهلوانِ ایرانزمین، تاجبخشِ میهن، پرورندۀ سیاوَخْش و دارندۀ رخش، کُشندۀ دشمنانِ ایران، بهویژه تورانیان، زندهکنندۀ حکمت و قدرتِ ایرانیان.
جناب رستم! غرض از نگارشِ این نامه و جسارتِ نگارندۀ کمترین به محضرِ پهلوانِ یگانۀ ایرانزمین این است که یزدانِ پاک، مقرّر فرمود در خوابم سعادتی یافتم و شما را دیدم. هیبت و جلال و شکوهِ بیمانندتان در خواب هم چون بیداری، باعث دلگرمی و امید بود و همچنین محرّکِ سرفرازی و افتخار و اعتماد به نفس. اجازه بدهید، بگویم و ناگفته نگذارم که همراهی با شما، راه رفتن پشت سرتان، دیدنِ شکوه بیمانندتان، لذّتی ژرف، حسّی بینظیر و گرمایی اطمینانبخش به من میبخشید. در خوابِ سرشار از غرور و حسِّ خوب بودم. اما در خانِ دوّم بودید. تشنه و خسته. من هم تشنه بودم. پاهایم را روی شنهای داغ میکشیدم. میدانستم مرگ، فرا رسیده است. ترسی موهوم، وجودم را احاطه کرده بود. مرگ اینطور اتفاق میافتد؟ زود است برای من، مُردن آن هم در این بیابانِ خشک. سَرم را بلند کردم. نورِ خورشید، تند زد به چشمهایم. سرم را که میانداختم، پاهای شما را میدیدم؛ استوار، بر بیابان چون ستونی آهنین، دلم گرم شد. نورِ امید در دلم روشن شد. بیاختیار لبخند زدم. به خودم گفتم: تو در کنار رستمِ دستانی و از مرگ میهراسی؟ بگذار مرگ، تو را در کنار جهانپهلوان از این جهان بجهاند و چه سعادتی بالاتر از آن. خودم را تسلیم اراده و فرمانِ پروردگار کردم. ناگهان میشی را دیدم. به شما نگاه کردم، شما هم میش را دیده بودید. دنبالش رفتید. من هم به دنبال شما. مریدی بودم در راهی که شما میپیمودید. رسیدید به آب. نیایش کردید و سر و تَن شُستید.
از خواب پریدم. رفتم سراغ شاهنامه و شرحها. میش را راهنمای ایزدی دانستهاند. خداوند، نگهدارِ شما بود جهانپهلوان؛ و شما نگاهبانِ ایران، با رخش و تیغ و ببر بیان. یادِ داستان زال و رودابه افتادم و طالعبینی شما. آنجا که به فرمانِ منوچهرشاه، طالعِ شما را ستارهشناسان میبینند؛ معلوم میشود که کارِ ایران به دستِ رستم دستان، راست خواهد شد. چه باشکوه و امیدبخش است.
خورشید طلوع میکرد. صدای مردم و خودروها بلند میشد. ناگاه اندوهی در دلم، جای امید را گرفت. نگاهبانِ امروزِ ایران کیست؟ رستمِ دستانِ روزگارِ ما کجاست؟ جناب رستم! دلم خالی شد از بیرستمی زمانه. رستم در شاهنامه، در ذهن و زبانِ ما، زنده است اما در عمل و واقعیّت کجاست؟
جناب رستم! حالِ شما را در خانِ چهارم به یاد آوردم. دلم میخواست بنشینم و سازی در آغوش بگیرم و با تمام وجود بخوانم و بگِریَم و دل را صیقل دهم تا شاید نوری در آن بیفتد و راه چاره را نشانم دهد. به رسمِ شما، نیایش کردم و خوابم را نوشتم. ناگهان اولین تیغهای طلایی خورشید، قلبِ افسردهام را شکافت. گویی خونِ تازه از آن جوشید. چون الهامی آرامبخش فهمیدم که رستمِ زمانه را باید در بینِ مردمِ زمانه جستجو کنم.
شما رستمِ دستانِ اساطیری، کهنالگوی حماسیِ ما و رستمهای زمانه، هر کدام در جای خود، کارِ خود، به روشِ خود، رستمهای زمانه هستند. اصلاً چرا نگویم؛ همۀ ما رستمیم، چه زن و چه مرد. همۀ ما تکّههایی از شماییم، تکثیر شده، متنوّع و رنگارنگ. نقشِ شما را همۀ ما بازی میکنیم. قدرتِ شما در همۀ ما متکثّر شده است. هر مَرکبی، رخش است و هر سواری رستم، هر تیغی در برابرِ دشمن، تیغِ شماست و هر حفاظی، ببر بیانِ شما.
خدایا، سپاسگزارم از این نورِ آگاهی. سپاسگزارم از خوابِ پهلوان، سپاسگزارم از داشتن و توانایی خواندنِ شاهنامه. خدایا! دلم روشن شد که اَنیرانیان در برابر رستمهای زمانه یارای ایستادگی ندارند.
جناب رستم! نیروی دفاع از ایران را از شما داریم. نسلِ ما، نیروی خود را نه تنها نخواهد کاست، بلکه با یادآوری مکرّرِ نام شما، پهلوانیها و جانفشانیهای شما، بر آن خواهد افزود. این پیمانی است نانوشته بین همۀ ایرانیان. از آغازِ تاریخ تا کنون و تا آخر دنیا.
جناب رستم! هستیم با هم، تا هستید. باز هم شما را در خوابم خواهم دید و باز برایتان، نامه خواهم نوشت و باز از شما نیرو خواهم گرفت.
«پایان»
@IranDel_Channel
💢
Пераслаў з:
ایراندل | IranDel

24.04.202505:39
🎥 مستندِ "نسلکشی ارامنه توسط امپراطوری عثمانی و پیدایش تفکر پانتُرکیسم"
🔴 انتشار یک مستند به معنی تاییدِ محتوای آن نیست و صرفاً بازتابدهندهی دیدگاهِ سازندهی آن مُستند است.
🔴 #مستند را می توانید از طریق یوتیوب هم تماشا کنید.
@IranDel_Channel
💢
🔴 انتشار یک مستند به معنی تاییدِ محتوای آن نیست و صرفاً بازتابدهندهی دیدگاهِ سازندهی آن مُستند است.
🔴 #مستند را می توانید از طریق یوتیوب هم تماشا کنید.
@IranDel_Channel
💢
22.04.202511:31
🎥 سخنرانی استاد علیاصغر دادبه، دربارۀ «نگاه سعدی به ایران»
[ یکم اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ خورشیدی – شیراز، آرامگاه سعدی، تالار گلستان ]
ایران در آثار سعدی اگرچه با تکرار این نام قید نشده، اما ویژگیهای این سرزمین پیوسته در نظر و گفتههای او وجود داشته است. بطور مثال هنگامی که در نظامیۀ بغداد مشغول تحصیل بوده در ابیات مختلف از برپایی آیینی ایرانی یاد میکند؛ یعنی نوروز.
خوشا تفرج نوروز خاصه در شیراز
که برکند دل مرد مسافر از وطنش
سعدی هر گاه از کشور و وطن و ویژگیهای آن یاد میکند، در واقع با صدایی بلند، نامِ ایران را ذکر میکند.
@IranDel_Channel
💢
[ یکم اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ خورشیدی – شیراز، آرامگاه سعدی، تالار گلستان ]
ایران در آثار سعدی اگرچه با تکرار این نام قید نشده، اما ویژگیهای این سرزمین پیوسته در نظر و گفتههای او وجود داشته است. بطور مثال هنگامی که در نظامیۀ بغداد مشغول تحصیل بوده در ابیات مختلف از برپایی آیینی ایرانی یاد میکند؛ یعنی نوروز.
خوشا تفرج نوروز خاصه در شیراز
که برکند دل مرد مسافر از وطنش
سعدی هر گاه از کشور و وطن و ویژگیهای آن یاد میکند، در واقع با صدایی بلند، نامِ ایران را ذکر میکند.
@IranDel_Channel
💢


21.04.202521:26
🎥 گوشهای از قدرتِ ارتشِ ایران
ناخدا هوشنگ صمدی اردبیلی شرح میدهد
@IranDel_Channel
💢
ناخدا هوشنگ صمدی اردبیلی شرح میدهد
@IranDel_Channel
💢
21.04.202505:34
🔴 سعدی و دریافتهای سهل و ممتنع
✍️ سهند ایرانمهر
تاریخ را میخوانیم و بنا به آن قول مشهور: « ز تاریخ میآموزیم که از تاریخ نیاموختهایم». «ویل دورانت» در مقدمه « تاریخ تمدن» میگوید: «در طبیعت، تنها انسان است که آن چیزی که باید باشد، نیست». جماد و نبات و حیوان در طبیعت همه همانند که باید باشند.حیوان که در حد واندازه درک خود، عاقبت کار را میبیند، از تکرار کاری که به زیانش باشد، رویگردان است. حیوان اگر حس کند، کاری به تباهیاش میانجامد، از آن اجتناب میکند اما انسان است که با محاسبات غلط، حد و توان خود را نمیشناسد و بجای افزایش عقلانی توان خویش و پایبندی به ملزومات یک هدف پنجه در پنجه چالشهایی میاندازد که خود را برای آن آماده نکرده است:
ای روبهک چرا ننشینی به جای خویش
با شیر پنجه کردی و دیدی سزای خویش
حواله کردن دلیل شکست و ناکامی به دشمن و بدخواه، ویژگی چنین انسانهایی است اما آنچه خودِ رفتار و افکار اینان بر سرشان میآورد، دشمن نمیآورد و آنکه سیلی بر گردنشان مینوازد، ستمکاری خودشان است نه دیگران چنانکه گردن دزد، پیش از شحنه؛ به دست خود، زده خواهد شد:
دشمن به دشمن آن نپسندد که بیخرد
با نفس خود کند به مراد و هوای خویش
از دست دیگران چه شکایت کند کسی؟
سیلی به دست خویش زند بر قفای خویش
دزد از جفای شحنه چه فریاد میکند
گو گردنت نمیزند الا جفای خویش
برای آدمیان یا قدرتمندان یا جامعهای که چنین رفتار میکند نه تاریخ، نه علم، نه عبرت - که آفتاب و روشناییهای طی طریق زندگی هستند - هیچکدام راهگشا نیست. کوری اینان با بیناییشان تفاوتی ندارد و عاقبت چنان بیاعتنا به شواهد و دلایل و استدلالها میشوند که جز تماشای افتادنشان در چاهی که خود کندهاند، چارهای نیست، روایت تاریخ از اینان برای نسلهای دیگر این است:
ظالمان به چاهی افتادند که خود حفر کردند، مراقب باشید که خود، چاه خویش را حفر نکنید:
گر هر دو دیده هیچ نبیند به اتفاق
بهتر ز دیدهای که نبیند خطای خویش
چاه است و راه و دیدهٔ بینا و آفتاب
تا آدمی نگاه کند پیشِ پای خویش
چندین چراغ دارد و بیراه میرود
بگذار تا بیفتد و بیند سزای خویش
با دیگران بگوی که ظالم به چَه فتاد
تا چاه دیگران نکنند از برای خویش
« سعدی»
🔴 روز بزرگداشت سعدی شیرینسخن
توضیح ویدیو:
یکی دوستی را که زمانها ندیده بود گفت: کجایی که مشتاق بودهام؟
گفت: مشتاقی به که ملولی.
دیر آمدى اى نگار سرمست
زودت ندهیم دامن از دست
معشوقه که دیر دیر بینند
آخر کم از آن که سیر بینند
متن:
گلستان سعدی، باب پنجم «در عشق و جوانی»
آواز: استاد محمدرضا شجریان
کنسرت بزرگداشت سعدی سال ۱۳۸۶ خورشیدی
@IranDel_Channel
💢
🔴 سعدی و دریافتهای سهل و ممتنع
✍️ سهند ایرانمهر
تاریخ را میخوانیم و بنا به آن قول مشهور: « ز تاریخ میآموزیم که از تاریخ نیاموختهایم». «ویل دورانت» در مقدمه « تاریخ تمدن» میگوید: «در طبیعت، تنها انسان است که آن چیزی که باید باشد، نیست». جماد و نبات و حیوان در طبیعت همه همانند که باید باشند.حیوان که در حد واندازه درک خود، عاقبت کار را میبیند، از تکرار کاری که به زیانش باشد، رویگردان است. حیوان اگر حس کند، کاری به تباهیاش میانجامد، از آن اجتناب میکند اما انسان است که با محاسبات غلط، حد و توان خود را نمیشناسد و بجای افزایش عقلانی توان خویش و پایبندی به ملزومات یک هدف پنجه در پنجه چالشهایی میاندازد که خود را برای آن آماده نکرده است:
ای روبهک چرا ننشینی به جای خویش
با شیر پنجه کردی و دیدی سزای خویش
حواله کردن دلیل شکست و ناکامی به دشمن و بدخواه، ویژگی چنین انسانهایی است اما آنچه خودِ رفتار و افکار اینان بر سرشان میآورد، دشمن نمیآورد و آنکه سیلی بر گردنشان مینوازد، ستمکاری خودشان است نه دیگران چنانکه گردن دزد، پیش از شحنه؛ به دست خود، زده خواهد شد:
دشمن به دشمن آن نپسندد که بیخرد
با نفس خود کند به مراد و هوای خویش
از دست دیگران چه شکایت کند کسی؟
سیلی به دست خویش زند بر قفای خویش
دزد از جفای شحنه چه فریاد میکند
گو گردنت نمیزند الا جفای خویش
برای آدمیان یا قدرتمندان یا جامعهای که چنین رفتار میکند نه تاریخ، نه علم، نه عبرت - که آفتاب و روشناییهای طی طریق زندگی هستند - هیچکدام راهگشا نیست. کوری اینان با بیناییشان تفاوتی ندارد و عاقبت چنان بیاعتنا به شواهد و دلایل و استدلالها میشوند که جز تماشای افتادنشان در چاهی که خود کندهاند، چارهای نیست، روایت تاریخ از اینان برای نسلهای دیگر این است:
ظالمان به چاهی افتادند که خود حفر کردند، مراقب باشید که خود، چاه خویش را حفر نکنید:
گر هر دو دیده هیچ نبیند به اتفاق
بهتر ز دیدهای که نبیند خطای خویش
چاه است و راه و دیدهٔ بینا و آفتاب
تا آدمی نگاه کند پیشِ پای خویش
چندین چراغ دارد و بیراه میرود
بگذار تا بیفتد و بیند سزای خویش
با دیگران بگوی که ظالم به چَه فتاد
تا چاه دیگران نکنند از برای خویش
« سعدی»
🔴 روز بزرگداشت سعدی شیرینسخن
توضیح ویدیو:
یکی دوستی را که زمانها ندیده بود گفت: کجایی که مشتاق بودهام؟
گفت: مشتاقی به که ملولی.
دیر آمدى اى نگار سرمست
زودت ندهیم دامن از دست
معشوقه که دیر دیر بینند
آخر کم از آن که سیر بینند
متن:
گلستان سعدی، باب پنجم «در عشق و جوانی»
آواز: استاد محمدرضا شجریان
کنسرت بزرگداشت سعدی سال ۱۳۸۶ خورشیدی
@IranDel_Channel
💢


20.04.202504:58
🔴 بر خوانِ سعدی
نشستهای علمی یادروز سعدی شیرازی
در یکم اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ خورشیدی
سخنرانان:
۱) کوروش کمالی سروستانی با موضوعِ "سعدی و فردوسی دوروی سکۀ هویتِ ایرانی"
۲) علیاصغر دادبه با موضوعِ "نگاه سعدی به ایران"
۳) جواد رنجبر درخشیلر با موضوعِ "خودآگاهی ملّی در آثار سعدی"
۴) عبدالعلی دستغیب با موضوعِ "سعدی، کاشف زیبایی"
۵) امیرحسین ماحوزی با موضوعِ "روانشناسی معشوق و عاشق در غزل سعدی"
۶) محمدامیر جلالی با موضوعِ "صیت سخن سعدی در چین"
شیراز، آرامگاه سعدی، تالار گلستان؛
از ساعت ۹ تا ۱۳ روز دوشنبه یکم اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ خورشیدی
#اطلاع_رسانی
@IranDel_Channel
💢
نشستهای علمی یادروز سعدی شیرازی
در یکم اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ خورشیدی
سخنرانان:
۱) کوروش کمالی سروستانی با موضوعِ "سعدی و فردوسی دوروی سکۀ هویتِ ایرانی"
۲) علیاصغر دادبه با موضوعِ "نگاه سعدی به ایران"
۳) جواد رنجبر درخشیلر با موضوعِ "خودآگاهی ملّی در آثار سعدی"
۴) عبدالعلی دستغیب با موضوعِ "سعدی، کاشف زیبایی"
۵) امیرحسین ماحوزی با موضوعِ "روانشناسی معشوق و عاشق در غزل سعدی"
۶) محمدامیر جلالی با موضوعِ "صیت سخن سعدی در چین"
شیراز، آرامگاه سعدی، تالار گلستان؛
از ساعت ۹ تا ۱۳ روز دوشنبه یکم اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ خورشیدی
#اطلاع_رسانی
@IranDel_Channel
💢


25.04.202510:51
🎥 شاهنامه از منظر استاد محمّدعلی اسلامی ندوشن
پنجم اردیبهشتماه، سالگرد درگذشت استاد محمدعلی اسلامی ندوشن
#یادها | #مناسبتها
@IranDel_Channel
💢
پنجم اردیبهشتماه، سالگرد درگذشت استاد محمدعلی اسلامی ندوشن
#یادها | #مناسبتها
@IranDel_Channel
💢
23.04.202513:12
🎥 سخنرانی جواد رنجبر درخشیلر، دکترای علوم سیاسی دربارۀ «خودآگاهی ملّی در شعرِ سعدی»
[ یکم اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ خورشیدی – شیراز، آرامگاه سعدی، تالار گلستان ]
@IranDel_Channel
💢
🎥 سخنرانی جواد رنجبر درخشیلر، دکترای علوم سیاسی دربارۀ «خودآگاهی ملّی در شعرِ سعدی»
[ یکم اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ خورشیدی – شیراز، آرامگاه سعدی، تالار گلستان ]
@IranDel_Channel
💢
22.04.202509:40
🔴 گفتگوی ویژۀ کلابهاوسی دربارۀ بیانیۀ اعتراضِی چهرههای دانش، فرهنگ و هنرِ ایران به تضعیف ارکانِ هویت ملی و تضعیفِ یکپارچگی ملی
همراهان فرهیخته و دغدغهمند
در روزگاری که واژگانِ والایی چون «هویتِ ملّی» ، «وحدت» و «ایراندوستی» زیر سایۀ گفتمانهای واگرایانه و تفاسیر مشوّش از قانون و زبانِ ملّی قرار گرفتهاند، جمعی از اندیشمندان و کنشگران مدنی، بیانیهای منتشر کردهاند که هشداری برای بازگشت به تدبیر و انسجام است.
امّا نظر به اینکه متأسفانه معنای اصلی این بیانیه، در روزهای گذشته، با سوءبرداشتها، کژتابیها و روایتهایی نادرست مواجه شده است، نشستی برخط در کلابهاوس با حضور نویسندگان و امضاکنندگان بیانیه برگزار خواهد شد. نشستی نه فقط برای بازخوانی دقیق و روشنگری دربارۀ بیانیه، بلکه مهمتر از همه برای شنیدنِ پرسشهای شما.
این نشست، فقط یک گفتگوی یکطرفه نیست، فرصتی است برای پرسیدن، به چالش کشیدن، نقد کردن و فهمیدن.
اگر پرسشی دارید، اگر ابهامی دارید، اگر میخواهید از زبان نویسندگان بیانیه بشنوید که دقیقاً چه گفتهاند و چرا گفتهاند، اینجا، جای شماست؛ آزاد، مستقیم، شفاف.
🔴 زمان:
ساعت ۲۱ پنجشنبه ۴ اردیبهشت ١۴٠۴ خورشیدی
🔴 برای ورود به این اتاق گفتگوی کلاب هاوسی در تالار گروه «فرِّ ایران» (در ساعت ۲۱ روز پنجشنبه چهارم اردیبهشت ۱۴۰۴ خورشیدی) به «اینجا»، ضربه بزنید.
🔴 بیانیه را از «اینجا» بخوانید.
🔴 میتوانید کارزار اینترنتی را در «تارنمای کارزار» امضا کنید.
#اطلاع_رسانی
@IranDel_Channel
💢
🔴 گفتگوی ویژۀ کلابهاوسی دربارۀ بیانیۀ اعتراضِی چهرههای دانش، فرهنگ و هنرِ ایران به تضعیف ارکانِ هویت ملی و تضعیفِ یکپارچگی ملی
همراهان فرهیخته و دغدغهمند
در روزگاری که واژگانِ والایی چون «هویتِ ملّی» ، «وحدت» و «ایراندوستی» زیر سایۀ گفتمانهای واگرایانه و تفاسیر مشوّش از قانون و زبانِ ملّی قرار گرفتهاند، جمعی از اندیشمندان و کنشگران مدنی، بیانیهای منتشر کردهاند که هشداری برای بازگشت به تدبیر و انسجام است.
امّا نظر به اینکه متأسفانه معنای اصلی این بیانیه، در روزهای گذشته، با سوءبرداشتها، کژتابیها و روایتهایی نادرست مواجه شده است، نشستی برخط در کلابهاوس با حضور نویسندگان و امضاکنندگان بیانیه برگزار خواهد شد. نشستی نه فقط برای بازخوانی دقیق و روشنگری دربارۀ بیانیه، بلکه مهمتر از همه برای شنیدنِ پرسشهای شما.
این نشست، فقط یک گفتگوی یکطرفه نیست، فرصتی است برای پرسیدن، به چالش کشیدن، نقد کردن و فهمیدن.
اگر پرسشی دارید، اگر ابهامی دارید، اگر میخواهید از زبان نویسندگان بیانیه بشنوید که دقیقاً چه گفتهاند و چرا گفتهاند، اینجا، جای شماست؛ آزاد، مستقیم، شفاف.
🔴 زمان:
ساعت ۲۱ پنجشنبه ۴ اردیبهشت ١۴٠۴ خورشیدی
🔴 برای ورود به این اتاق گفتگوی کلاب هاوسی در تالار گروه «فرِّ ایران» (در ساعت ۲۱ روز پنجشنبه چهارم اردیبهشت ۱۴۰۴ خورشیدی) به «اینجا»، ضربه بزنید.
🔴 بیانیه را از «اینجا» بخوانید.
🔴 میتوانید کارزار اینترنتی را در «تارنمای کارزار» امضا کنید.
#اطلاع_رسانی
@IranDel_Channel
💢
Пераслаў з:
ایراندل | IranDel

21.04.202512:13
🔴 غوغای سعدی
✍️ مصطفی نصیری، پژوهشگرِ تاریخ اندیشۀ سیاسی
شیخ مصلحالدین ️سعدی - علیهالرحمه - جایگاه برجستهای در فرهنگ و ادب ایرانی دارد. گرچه جایگاه ادبی و فرهنگی سعدی همواره در جامعه ایرانی به صورت خاص، و در جامعه ایران بزرگ فرهنگی و جهان فارسیزبان به صورت عام مورد توجه بوده است، اما شوربختانه کارکرد و جایگاه سیاسی وی به همان اندازه، از نظرهای ما دور مانده بود.
اغراق نخواهد بود اگر بگویم که این شادروان دکتر جواد طباطبایی بود که نگاه ما به سعدی و حافظ و فردوسی و برخی منابع شعر و ادب فارسی را تغییر داد، و باز همو بود که نشان داد بسیاری از این منابع، که ما آنها را صرفا در حوزه ادبیات میفهمیدیم، به طریق اولی منابع مهم سیاستنامهای ایرانی هستند.
سعدی یکی از آن منابع سیاستنامهای سترگ بود که شادروان دکتر طباطبایی با مفهوم "جدید در قدیم" اهمیت او را بازشناسی کرد. سعدی هرچند به صورت کلی در دوران قدیم آگاهی ملی ایرانی قرار دارد، اما در عینحال، او کسی است که نسبت به دیگر ابناء آن روزگار، بسیار جلوتر از دوره تاریخی خود میاندیشید. تاکنون میپنداشتیم که سعدی با خلق دو اثر معروف گلستان و بوستان، تنها معیاری برای زبان فارسی رسمی و کلاسیک ایجاد کرد و با این کار - البته بسیار سترگ - این تنها زبان "قدیمجدید" دنیا را، تا ورود در دوران جدید و شکلگیری نهاد جدید آموزش، از اختلاف گویش مرسوم و معمول در دنیای قدیم رهایی بخشید. هرچند این کار در تاریخ تحول زبان فارسی در حوزه تمدنی ایران بسیار اهمیت دارد، اما همین ارمغان در سنجه با دستاورد این کار، خود بسیار ناچیز مینُمایاند، زیرا از نخستین ارمغانهای تبدیل بوستان و گلستان برای معیارِ حد فصاحت و بلاغتِ زبانِ فارسیِ کلاسیک و رسمی، این بود که این دو اثر به دو مهمترین منبع درسی در همه مکتبخانهها در سراسر حوزه تمدنی فلات ایران برگزیده شدند. درواقع با خلق دو اثر بوستان و گلستان سعدی، تو گویی که مکتبخانهها در سراسر این فلات پهناور، و حتی در مواردی فراتر از آن، در گستره جهان اسلام، به یک یک سیستم آموزشی روشمند و یکپارچه تبدیل شدند.
تا قبل از سعدی، مکتبخانهداران در گستره این فلات، هر کدام در کنار "نص" واحد دینی، "نص" مشترک ایرانی و فارسی در اختیار نداشته و هرکدام متناسب با سلیقه خود، کتابی و یا فرازهایی از کتابهایی را به نونهالان آموزش میدادند، ولی نفوذ این دو اثر در جهان ایرانی و سپس در دنیای اسلامی چنان گسترده شد که در همه مکتبخانهها و مدرسههای دینی، به عنوان منابع آموزشی استاندارد برگزیده شدند و با این کار زبان فارسی با گویش و املای یکسان تدریس شد. اما اهمیت این کار تنها به خود زبان فارسی برنمیگشت، بلکه بالاتر از آن، این فرصت برای ایرانیان دست داد تا بیش از پیش، همدیگر را با یک زبان معیارشده (چه از حیث لفظ و چه از حیث معنی و مضمون) بفهمند و بدینگونه - و به بیان جدید - پارادایم واحدی را ایجاد کنند. این امکان پارادایم واحد درواقع همان مضمون ملتشدگی در دنیای قدیم قبل از پیدایش مفهوم ملت در دنیای جدید است که بشاربنبُرد و فردوسی و نظامی و خاقانی و سعدی و حافظ و مولوی عطار و خیام و ....، در کنار ابنمقفع و فارابی و ابنسینا و رازی و ابوریحان و بیهقی و خواجهنظام و خواجهنصیر و ابنمسکویه و ابوحیان توحیدی و ابوسلیمانسجستانی و ابوالحسنعامری و جوینی و ....، از عناصر مهم آن هستند، که شادروان دکتر طباطبایی به دفعات بر آنها تاکید کرده است.
اگر بخواهم یکی دیگر از ابزارهای مفهومی دکتر طباطبایی را برای بیان منظورم به کار بگیرم، توانم گفت که این آثار ادبی، تاریخی و علمی که در عینحال منابع سیاستنامهای ایرانشهرانه نیز بودند - و هستند - به روند "وحدت در کثرت" ایرانی، تنظیم دیالکتیکی دادند که نتیجه غایی، رسیدن به (وحدت "وحدت در کثرت") بود. در جاهای دیگر توضیح دادهام که در ایران دوره اسلامی، تحولاتی رخ داد که در پیامد آنها، زبان فارسی این بخت و امکان را یافت تا به زبان مشترک ایرانیان، همان اهالی ایرانشهر (اهل فُرس در اصطلاح عرب، و اهل پرس یا پغس در اصطلاح اهل فرنگ) تبدیل شود. ...
🔴 متن کاملِ یادداشت را در قسمتِ "مشاهده فوری" بخوانید:
👇👇
@IranDel_Channel
💢
🔴 غوغای سعدی
✍️ مصطفی نصیری، پژوهشگرِ تاریخ اندیشۀ سیاسی
شیخ مصلحالدین ️سعدی - علیهالرحمه - جایگاه برجستهای در فرهنگ و ادب ایرانی دارد. گرچه جایگاه ادبی و فرهنگی سعدی همواره در جامعه ایرانی به صورت خاص، و در جامعه ایران بزرگ فرهنگی و جهان فارسیزبان به صورت عام مورد توجه بوده است، اما شوربختانه کارکرد و جایگاه سیاسی وی به همان اندازه، از نظرهای ما دور مانده بود.
اغراق نخواهد بود اگر بگویم که این شادروان دکتر جواد طباطبایی بود که نگاه ما به سعدی و حافظ و فردوسی و برخی منابع شعر و ادب فارسی را تغییر داد، و باز همو بود که نشان داد بسیاری از این منابع، که ما آنها را صرفا در حوزه ادبیات میفهمیدیم، به طریق اولی منابع مهم سیاستنامهای ایرانی هستند.
سعدی یکی از آن منابع سیاستنامهای سترگ بود که شادروان دکتر طباطبایی با مفهوم "جدید در قدیم" اهمیت او را بازشناسی کرد. سعدی هرچند به صورت کلی در دوران قدیم آگاهی ملی ایرانی قرار دارد، اما در عینحال، او کسی است که نسبت به دیگر ابناء آن روزگار، بسیار جلوتر از دوره تاریخی خود میاندیشید. تاکنون میپنداشتیم که سعدی با خلق دو اثر معروف گلستان و بوستان، تنها معیاری برای زبان فارسی رسمی و کلاسیک ایجاد کرد و با این کار - البته بسیار سترگ - این تنها زبان "قدیمجدید" دنیا را، تا ورود در دوران جدید و شکلگیری نهاد جدید آموزش، از اختلاف گویش مرسوم و معمول در دنیای قدیم رهایی بخشید. هرچند این کار در تاریخ تحول زبان فارسی در حوزه تمدنی ایران بسیار اهمیت دارد، اما همین ارمغان در سنجه با دستاورد این کار، خود بسیار ناچیز مینُمایاند، زیرا از نخستین ارمغانهای تبدیل بوستان و گلستان برای معیارِ حد فصاحت و بلاغتِ زبانِ فارسیِ کلاسیک و رسمی، این بود که این دو اثر به دو مهمترین منبع درسی در همه مکتبخانهها در سراسر حوزه تمدنی فلات ایران برگزیده شدند. درواقع با خلق دو اثر بوستان و گلستان سعدی، تو گویی که مکتبخانهها در سراسر این فلات پهناور، و حتی در مواردی فراتر از آن، در گستره جهان اسلام، به یک یک سیستم آموزشی روشمند و یکپارچه تبدیل شدند.
تا قبل از سعدی، مکتبخانهداران در گستره این فلات، هر کدام در کنار "نص" واحد دینی، "نص" مشترک ایرانی و فارسی در اختیار نداشته و هرکدام متناسب با سلیقه خود، کتابی و یا فرازهایی از کتابهایی را به نونهالان آموزش میدادند، ولی نفوذ این دو اثر در جهان ایرانی و سپس در دنیای اسلامی چنان گسترده شد که در همه مکتبخانهها و مدرسههای دینی، به عنوان منابع آموزشی استاندارد برگزیده شدند و با این کار زبان فارسی با گویش و املای یکسان تدریس شد. اما اهمیت این کار تنها به خود زبان فارسی برنمیگشت، بلکه بالاتر از آن، این فرصت برای ایرانیان دست داد تا بیش از پیش، همدیگر را با یک زبان معیارشده (چه از حیث لفظ و چه از حیث معنی و مضمون) بفهمند و بدینگونه - و به بیان جدید - پارادایم واحدی را ایجاد کنند. این امکان پارادایم واحد درواقع همان مضمون ملتشدگی در دنیای قدیم قبل از پیدایش مفهوم ملت در دنیای جدید است که بشاربنبُرد و فردوسی و نظامی و خاقانی و سعدی و حافظ و مولوی عطار و خیام و ....، در کنار ابنمقفع و فارابی و ابنسینا و رازی و ابوریحان و بیهقی و خواجهنظام و خواجهنصیر و ابنمسکویه و ابوحیان توحیدی و ابوسلیمانسجستانی و ابوالحسنعامری و جوینی و ....، از عناصر مهم آن هستند، که شادروان دکتر طباطبایی به دفعات بر آنها تاکید کرده است.
اگر بخواهم یکی دیگر از ابزارهای مفهومی دکتر طباطبایی را برای بیان منظورم به کار بگیرم، توانم گفت که این آثار ادبی، تاریخی و علمی که در عینحال منابع سیاستنامهای ایرانشهرانه نیز بودند - و هستند - به روند "وحدت در کثرت" ایرانی، تنظیم دیالکتیکی دادند که نتیجه غایی، رسیدن به (وحدت "وحدت در کثرت") بود. در جاهای دیگر توضیح دادهام که در ایران دوره اسلامی، تحولاتی رخ داد که در پیامد آنها، زبان فارسی این بخت و امکان را یافت تا به زبان مشترک ایرانیان، همان اهالی ایرانشهر (اهل فُرس در اصطلاح عرب، و اهل پرس یا پغس در اصطلاح اهل فرنگ) تبدیل شود. ...
🔴 متن کاملِ یادداشت را در قسمتِ "مشاهده فوری" بخوانید:
👇👇
@IranDel_Channel
💢


20.04.202520:33
🔴 سعدیِ ما ایرانیان
اردیبهشت زیبا، با یاد و نامِ فخرِ ادب و فرهنگِ ایرانزمین، سعدی شیرازی آغاز میشود. «یکم اردیبهشت ماه جلالی»، روز بزرگداشت استاد سخن، سعدی شیرازی گرامی باد.
#مناسبتها
@IranDel_Channel
💢
اردیبهشت زیبا، با یاد و نامِ فخرِ ادب و فرهنگِ ایرانزمین، سعدی شیرازی آغاز میشود. «یکم اردیبهشت ماه جلالی»، روز بزرگداشت استاد سخن، سعدی شیرازی گرامی باد.
#مناسبتها
@IranDel_Channel
💢
19.04.202518:25
🎥 «ما رفتیم تا ایران بماند، دید مشترک تمام نیروها [در ارتش] این بود»
یادبادِ نامِ رزمآورانِ میهنپرستِ ارتش بزرگ ایران
از سربازانی که یورش سمیتقوی خونخوار و خزعلِ بیگانهپرست را دفع کردند، بساطِ پیشهوری و قاضی محمدِ سرسپرده را جمع کردند، در برابر سوداهایِ عراقِ بعث ایستادند، غوغای جداییسران تروریستِ پس از انقلاب را خواباندند، تا مردان و زنانی که از هشت سال دفاع از کیان ایران تا امروز حافظِ ایران بودهاند. از غفور جدی و هوشنگ صمدی و ظهیرنژاد اردبیلی، داریوش ضرغامی و منوچهر محققی تبریزی، حیدریان و براتپوری و درخشان کرمانشاهی، اسکندری و مختاری کرجی، سلطان اسحاق پاوهای، آذرفر الیگودرزی، آبشناسان و هوشیار و بختیاری و ایزدستای تهرانی، سیاری و صیاد و دوران شیرازی، آریافر همدانی، رستمی اهری، صدیق خراسانی، حسنی سعدی کرمانی، جواد صفری گیلانی... و همه ارتشیانِ گُرد و دلیر ایران از سیستان و بلوچستان، لرستان، فارس، بوشهر، خوزستان، اصفهان، یزد، آذربایجان، تهران، کرمانشاه، خراسان، گیلان، زنجان، کرمان، تا گوشهگوشۀ ایران
🔴 پینوشت:
اقتباس از کانالِ «سیاستِ ملّی»
@IranDel_Channel
💢
یادبادِ نامِ رزمآورانِ میهنپرستِ ارتش بزرگ ایران
از سربازانی که یورش سمیتقوی خونخوار و خزعلِ بیگانهپرست را دفع کردند، بساطِ پیشهوری و قاضی محمدِ سرسپرده را جمع کردند، در برابر سوداهایِ عراقِ بعث ایستادند، غوغای جداییسران تروریستِ پس از انقلاب را خواباندند، تا مردان و زنانی که از هشت سال دفاع از کیان ایران تا امروز حافظِ ایران بودهاند. از غفور جدی و هوشنگ صمدی و ظهیرنژاد اردبیلی، داریوش ضرغامی و منوچهر محققی تبریزی، حیدریان و براتپوری و درخشان کرمانشاهی، اسکندری و مختاری کرجی، سلطان اسحاق پاوهای، آذرفر الیگودرزی، آبشناسان و هوشیار و بختیاری و ایزدستای تهرانی، سیاری و صیاد و دوران شیرازی، آریافر همدانی، رستمی اهری، صدیق خراسانی، حسنی سعدی کرمانی، جواد صفری گیلانی... و همه ارتشیانِ گُرد و دلیر ایران از سیستان و بلوچستان، لرستان، فارس، بوشهر، خوزستان، اصفهان، یزد، آذربایجان، تهران، کرمانشاه، خراسان، گیلان، زنجان، کرمان، تا گوشهگوشۀ ایران
🔴 پینوشت:
اقتباس از کانالِ «سیاستِ ملّی»
@IranDel_Channel
💢


25.04.202506:27
🔴 همایش بزرگداشتِ سعدی شیرازی در دانشگاه تبریز
با حضور و سخنرانی محمود فتوحی رودمعجنی، استاد بازنشستۀ زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد
سعدی؛ واقعگراترین شاعر زبان فارسی
یکشنبه هفتم اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ خورشیدی، ساعت ۱۰ صبح
تالار خاقانی دانشکدۀ ادبیات فارسی و زبانهای خارجی دانشگاه تبریز
#اطلاع_رسانی
@IranDel_Channel
💢
با حضور و سخنرانی محمود فتوحی رودمعجنی، استاد بازنشستۀ زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد
سعدی؛ واقعگراترین شاعر زبان فارسی
یکشنبه هفتم اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ خورشیدی، ساعت ۱۰ صبح
تالار خاقانی دانشکدۀ ادبیات فارسی و زبانهای خارجی دانشگاه تبریز
#اطلاع_رسانی
@IranDel_Channel
💢


22.04.202515:16
🔴 نشستِ بزرگداشتِ سعدی شیرازی، در تبریز، کهنشهرِ ایران
سعدی:
آموزگار و جادوگر نحو
سخنران:
محمود فتوحی رودمعجنی، استاد بازنشستۀ زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد
زمان:
شنبه ۶ اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ خورشیدی، ساعت ۱۶
محلِّ نشست:
تبریز، خیابانِ ارتش جنوبی، چهارراه باغشمال، بنیاد پژوهشی شهریار
#اطلاع_رسانی
@IranDel_Channel
💢
سعدی:
آموزگار و جادوگر نحو
سخنران:
محمود فتوحی رودمعجنی، استاد بازنشستۀ زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد
زمان:
شنبه ۶ اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ خورشیدی، ساعت ۱۶
محلِّ نشست:
تبریز، خیابانِ ارتش جنوبی، چهارراه باغشمال، بنیاد پژوهشی شهریار
#اطلاع_رسانی
@IranDel_Channel
💢
22.04.202506:59
🎥 استاد حسن انوری، در شب زبان و ادب فارسی:
فارسی مهمترین عنصر فرهنگ ایرانزمین است
حسن انوری، استاد زبان و ادبیات فارسی و عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی در مراسم شب زبان و ادب فارسی گفت: اگر فارسی نبود رابطۀ "اقوام مختلف ایرانزمین" ناممکن میشد و این مهمترین عنصر فرهنگ ایرانزمین موجب ارتباط و پیوستگی اقوام گوناگون است.
[ یکشنبه ۳۱ فروردین ۱۴۰۴ خورشیدی، خانۀ اندیشمندان علوم انسانی ]
🔴 گزارش این نشست را از خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) بخوانید.
@IranDel_Channel
💢
فارسی مهمترین عنصر فرهنگ ایرانزمین است
حسن انوری، استاد زبان و ادبیات فارسی و عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی در مراسم شب زبان و ادب فارسی گفت: اگر فارسی نبود رابطۀ "اقوام مختلف ایرانزمین" ناممکن میشد و این مهمترین عنصر فرهنگ ایرانزمین موجب ارتباط و پیوستگی اقوام گوناگون است.
[ یکشنبه ۳۱ فروردین ۱۴۰۴ خورشیدی، خانۀ اندیشمندان علوم انسانی ]
🔴 گزارش این نشست را از خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) بخوانید.
@IranDel_Channel
💢
Пераслаў з:
ایراندل | IranDel

21.04.202510:48
🎙 روز بزرگداشت سعدی و ادب فارسی و اندیشیدن ایرانی
سخنران:
سید جواد طباطبایی تبریزی، فیلسوف سیاسی ایران
یکم اردیبهشت ۱۳۹۵ خورشیدی، در بنیاد سعدی شیراز
@IranDel_Channel
💢
🎙 روز بزرگداشت سعدی و ادب فارسی و اندیشیدن ایرانی
سخنران:
سید جواد طباطبایی تبریزی، فیلسوف سیاسی ایران
یکم اردیبهشت ۱۳۹۵ خورشیدی، در بنیاد سعدی شیراز
@IranDel_Channel
💢


20.04.202510:44
🎥 پاسخِ ناخدا هوشنگ صمدی اردبیلی دربارۀ دفاع از ایران در برابر تجاوز دشمن
@IranDel_Channel
💢
@IranDel_Channel
💢
19.04.202514:11
🔴 شب زبان و ادب فارسی
به مناسبت انتشار بیستمین جلد از مجموعۀ «گردونۀ زبان و ادب فارسی» که از سوی نشر مروارید منتشر شده است، هشتصد سی و چهارمین شب از سلسله شبهای مجلۀ بخارا به نقد و بررسی این مجموعه اختصاص یافته است.
این نشست در ساعت پنج بعدازظهر یکشنبه سی و یکم فروردینماه ۱۴۰۴ خورشیدی با حضور شماری از استادان و پژوهشگران مانند حسن انوری، محمد بقایی (ماکان)، کامیار عابدی، احمدرضا بهرامپورِ عمران، فرامرز آقابیگی، نیما ظاهری و علی دهباشی در تالار فردوسی خانۀ اندیشمندان علوم انسانی برگزار میشود.
لزوم توجه به زبان و ادبیات فارسی از کهنترین ادوار تا عصر ما و در بخشها و شاخههای مختلف به عنوان رُکن رَکین فرهنگ و تمدن ایرانی بر هیچکس پوشیده نیست. یکی از روشهای پرداختن به این زبان و ادبیات، استفادههای از روشهای جذاب در شناخت و تحلیل آن است. انتشارات مروارید به عنوان مؤسسهای خصوصی از سالیانی پیش به دنبال نیل به این هدف بوده و توانسته است در حد خود گامهایی در این راه بردارد. این انتشارات در مجموعهای با نام «گردونۀ زبان و ادب فارسی» تاکنون موفق شده است بیست کتاب متنوع در زمینۀ زبان و ادب فارسی به علاقهمندان فرهنگ ایران و قلمرو زبان فارسی تقدیم کند.
کتابهای منتشر شدۀ این مجموعه به قرار زیر است:
از هفت پیکر تا هشت بهشت (شناخت و بررسی شعر فارسی، محمدجعفر محجوب)، قطعات (شعر و شاعری، نقد ادبی ، سبکشناسی، سیروس شمیسا)، شعر هزارسالۀ فارسی (سرگذشت و سبک سخن بزرگترین شاعران زبان فارسی، محمدجعفر محجوب و قاسم تویسرکانی)، از شهر خدا تا شهر انسان (در نقد و بررسی ادبیات کلاسیک و معاصر، محمد دهقانی)، شط شیرین پُرشوکت (منتخب مقالههای ادبی و تاریخی، عباس زریاب خویی، به کوشش میلاد عظیمی)، آفرین فردوسی (سی قصه از شاهنامه، محمدجعفر محجوب)، پایداری حماسی (از رودکی تا فریدون مشیری، محمدامینِ ریاحی)، در آفاق شعر کهن (از فردوسی تا حافظ، دیک دیویس، ترجمۀ مصطفی حسینی)، کُرد در آیینۀ شعر فارسی (از رودکی تا شفیعی کدکنی، فرامرز آقابیگی)، از ستیز تا ستایش (از فرخی سیستانی تا شفیعی کدکنی، نیما طاهری)، غزل سعدی و غزلوارۀ شکسپیر (تحلیل و سنجش ادبی، اسماعیل شفق)، شعر نو در ترازوی تاویل (بررسی مهمترین تاویلها از آغاز تا امروز، سیاوش جعفری)، فروغ فرخزاد و فرهنگ ایران (حمید دباشی، کریم امامی، فرزان میلانی و دیگران، به کوشش مایکل هیلمن، ترجمۀ سهراب طاووسی)، آوای مرغ آمین (نیما یوشیج و آثارش، احمد کریمی حکاک و کامران تلطف، ترجمۀ سهراب طاووسی)، زبان فارسی را چگونه باید آموخت (محمدجعفر محجوب)، در ایوان تماشا (جستجوهایی در شعر فارسی از روزگار کهن تا عصر ما، کامیار عابدی)، در طریق ادب (از فردوسی تا نیما، سعید حمیدیان)، در تمام طول شب (بررسی آرای ادبی نیما، احمدرضا بهرامپورِ عمران)،خاکستر هستی (در شناخت ادبیات فارسی و فرهنگ ایران، محمدجعفر محجوب)، مَحرم اسرار (گزینۀ مقالات ادبی و فرهنگی، جلالالدین همایی).
طبق اطلاع ناشر، چند کتاب دیگر از این مجموعه در مراحل مختلف آمادهسازی است که سه کتاب از آن میان در نمایشگاه کتاب در اردیبهشت ۱۴۰۴ عرضه خواهد شد:
شعر فارسی در کرانههای دور (فردوسی، خیام، مولوی، حافظ و تاثیر جهانیشان، فرانکلین لویس، آنه ماری شیمل، لنونارد لویسون و دیگران، انتخاب و ترجمۀ مصطفی حسینی)؛ ادب فارسی در کشورهای عربی (یوسف حسین بَکار، به کوشش عبدالحمید جَرادات و یدالله ملایری)، گیلگمش، ایلیاد و شاهنامه (بررسی تطبیقی حماسهسرایی در جهان، محمود عبادیان).
زمان:
یکشنبه ۳۱ فروردین ماه ۱۴۰۴ خورشیدی، ساعت ۱۷
محل برگزاری:
تهران، خیابان نجاتاللهی (ویلا)، چهارراه ورشو، خانۀ اندیشمندان علوم انسانی، تالار فردوسی
#اطلاع_رسانی
@IranDel_Channel
💢
🔴 شب زبان و ادب فارسی
به مناسبت انتشار بیستمین جلد از مجموعۀ «گردونۀ زبان و ادب فارسی» که از سوی نشر مروارید منتشر شده است، هشتصد سی و چهارمین شب از سلسله شبهای مجلۀ بخارا به نقد و بررسی این مجموعه اختصاص یافته است.
این نشست در ساعت پنج بعدازظهر یکشنبه سی و یکم فروردینماه ۱۴۰۴ خورشیدی با حضور شماری از استادان و پژوهشگران مانند حسن انوری، محمد بقایی (ماکان)، کامیار عابدی، احمدرضا بهرامپورِ عمران، فرامرز آقابیگی، نیما ظاهری و علی دهباشی در تالار فردوسی خانۀ اندیشمندان علوم انسانی برگزار میشود.
لزوم توجه به زبان و ادبیات فارسی از کهنترین ادوار تا عصر ما و در بخشها و شاخههای مختلف به عنوان رُکن رَکین فرهنگ و تمدن ایرانی بر هیچکس پوشیده نیست. یکی از روشهای پرداختن به این زبان و ادبیات، استفادههای از روشهای جذاب در شناخت و تحلیل آن است. انتشارات مروارید به عنوان مؤسسهای خصوصی از سالیانی پیش به دنبال نیل به این هدف بوده و توانسته است در حد خود گامهایی در این راه بردارد. این انتشارات در مجموعهای با نام «گردونۀ زبان و ادب فارسی» تاکنون موفق شده است بیست کتاب متنوع در زمینۀ زبان و ادب فارسی به علاقهمندان فرهنگ ایران و قلمرو زبان فارسی تقدیم کند.
کتابهای منتشر شدۀ این مجموعه به قرار زیر است:
از هفت پیکر تا هشت بهشت (شناخت و بررسی شعر فارسی، محمدجعفر محجوب)، قطعات (شعر و شاعری، نقد ادبی ، سبکشناسی، سیروس شمیسا)، شعر هزارسالۀ فارسی (سرگذشت و سبک سخن بزرگترین شاعران زبان فارسی، محمدجعفر محجوب و قاسم تویسرکانی)، از شهر خدا تا شهر انسان (در نقد و بررسی ادبیات کلاسیک و معاصر، محمد دهقانی)، شط شیرین پُرشوکت (منتخب مقالههای ادبی و تاریخی، عباس زریاب خویی، به کوشش میلاد عظیمی)، آفرین فردوسی (سی قصه از شاهنامه، محمدجعفر محجوب)، پایداری حماسی (از رودکی تا فریدون مشیری، محمدامینِ ریاحی)، در آفاق شعر کهن (از فردوسی تا حافظ، دیک دیویس، ترجمۀ مصطفی حسینی)، کُرد در آیینۀ شعر فارسی (از رودکی تا شفیعی کدکنی، فرامرز آقابیگی)، از ستیز تا ستایش (از فرخی سیستانی تا شفیعی کدکنی، نیما طاهری)، غزل سعدی و غزلوارۀ شکسپیر (تحلیل و سنجش ادبی، اسماعیل شفق)، شعر نو در ترازوی تاویل (بررسی مهمترین تاویلها از آغاز تا امروز، سیاوش جعفری)، فروغ فرخزاد و فرهنگ ایران (حمید دباشی، کریم امامی، فرزان میلانی و دیگران، به کوشش مایکل هیلمن، ترجمۀ سهراب طاووسی)، آوای مرغ آمین (نیما یوشیج و آثارش، احمد کریمی حکاک و کامران تلطف، ترجمۀ سهراب طاووسی)، زبان فارسی را چگونه باید آموخت (محمدجعفر محجوب)، در ایوان تماشا (جستجوهایی در شعر فارسی از روزگار کهن تا عصر ما، کامیار عابدی)، در طریق ادب (از فردوسی تا نیما، سعید حمیدیان)، در تمام طول شب (بررسی آرای ادبی نیما، احمدرضا بهرامپورِ عمران)،خاکستر هستی (در شناخت ادبیات فارسی و فرهنگ ایران، محمدجعفر محجوب)، مَحرم اسرار (گزینۀ مقالات ادبی و فرهنگی، جلالالدین همایی).
طبق اطلاع ناشر، چند کتاب دیگر از این مجموعه در مراحل مختلف آمادهسازی است که سه کتاب از آن میان در نمایشگاه کتاب در اردیبهشت ۱۴۰۴ عرضه خواهد شد:
شعر فارسی در کرانههای دور (فردوسی، خیام، مولوی، حافظ و تاثیر جهانیشان، فرانکلین لویس، آنه ماری شیمل، لنونارد لویسون و دیگران، انتخاب و ترجمۀ مصطفی حسینی)؛ ادب فارسی در کشورهای عربی (یوسف حسین بَکار، به کوشش عبدالحمید جَرادات و یدالله ملایری)، گیلگمش، ایلیاد و شاهنامه (بررسی تطبیقی حماسهسرایی در جهان، محمود عبادیان).
زمان:
یکشنبه ۳۱ فروردین ماه ۱۴۰۴ خورشیدی، ساعت ۱۷
محل برگزاری:
تهران، خیابان نجاتاللهی (ویلا)، چهارراه ورشو، خانۀ اندیشمندان علوم انسانی، تالار فردوسی
#اطلاع_رسانی
@IranDel_Channel
💢
Выдалена25.04.202513:41
Пераслаў з:
ایراندل | IranDel

24.04.202515:48
🔴 گفتگوی ویژۀ کلابهاوسی دربارۀ بیانیۀ اعتراضِی چهرههای دانش، فرهنگ و هنرِ ایران به تضعیف ارکانِ هویت ملی و تضعیفِ یکپارچگی ملی
همراهان فرهیخته و دغدغهمند
در روزگاری که واژگانِ والایی چون «هویتِ ملّی» ، «وحدت» و «ایراندوستی» زیر سایۀ گفتمانهای واگرایانه و تفاسیر مشوّش از قانون و زبانِ ملّی قرار گرفتهاند، جمعی از اندیشمندان و کنشگران مدنی، بیانیهای منتشر کردهاند که هشداری برای بازگشت به تدبیر و انسجام است.
امّا نظر به اینکه متأسفانه معنای اصلی این بیانیه، در روزهای گذشته، با سوءبرداشتها، کژتابیها و روایتهایی نادرست مواجه شده است، نشستی برخط در کلابهاوس با حضور نویسندگان و امضاکنندگان بیانیه برگزار خواهد شد. نشستی نه فقط برای بازخوانی دقیق و روشنگری دربارۀ بیانیه، بلکه مهمتر از همه برای شنیدنِ پرسشهای شما.
این نشست، فقط یک گفتگوی یکطرفه نیست، فرصتی است برای پرسیدن، به چالش کشیدن، نقد کردن و فهمیدن.
اگر پرسشی دارید، اگر ابهامی دارید، اگر میخواهید از زبان نویسندگان بیانیه بشنوید که دقیقاً چه گفتهاند و چرا گفتهاند، اینجا، جای شماست؛ آزاد، مستقیم، شفاف.
🔴 زمان:
ساعت ۲۱ پنجشنبه ۴ اردیبهشت ١۴٠۴ خورشیدی
🔴 برای ورود به این اتاق گفتگوی کلاب هاوسی در تالار گروه «فرِّ ایران» (در ساعت ۲۱ روز پنجشنبه چهارم اردیبهشت ۱۴۰۴ خورشیدی) به «اینجا»، ضربه بزنید.
🔴 بیانیه را از «اینجا» بخوانید.
🔴 میتوانید کارزار اینترنتی را در «تارنمای کارزار» امضا کنید.
#اطلاع_رسانی
@IranDel_Channel
💢
🔴 گفتگوی ویژۀ کلابهاوسی دربارۀ بیانیۀ اعتراضِی چهرههای دانش، فرهنگ و هنرِ ایران به تضعیف ارکانِ هویت ملی و تضعیفِ یکپارچگی ملی
همراهان فرهیخته و دغدغهمند
در روزگاری که واژگانِ والایی چون «هویتِ ملّی» ، «وحدت» و «ایراندوستی» زیر سایۀ گفتمانهای واگرایانه و تفاسیر مشوّش از قانون و زبانِ ملّی قرار گرفتهاند، جمعی از اندیشمندان و کنشگران مدنی، بیانیهای منتشر کردهاند که هشداری برای بازگشت به تدبیر و انسجام است.
امّا نظر به اینکه متأسفانه معنای اصلی این بیانیه، در روزهای گذشته، با سوءبرداشتها، کژتابیها و روایتهایی نادرست مواجه شده است، نشستی برخط در کلابهاوس با حضور نویسندگان و امضاکنندگان بیانیه برگزار خواهد شد. نشستی نه فقط برای بازخوانی دقیق و روشنگری دربارۀ بیانیه، بلکه مهمتر از همه برای شنیدنِ پرسشهای شما.
این نشست، فقط یک گفتگوی یکطرفه نیست، فرصتی است برای پرسیدن، به چالش کشیدن، نقد کردن و فهمیدن.
اگر پرسشی دارید، اگر ابهامی دارید، اگر میخواهید از زبان نویسندگان بیانیه بشنوید که دقیقاً چه گفتهاند و چرا گفتهاند، اینجا، جای شماست؛ آزاد، مستقیم، شفاف.
🔴 زمان:
ساعت ۲۱ پنجشنبه ۴ اردیبهشت ١۴٠۴ خورشیدی
🔴 برای ورود به این اتاق گفتگوی کلاب هاوسی در تالار گروه «فرِّ ایران» (در ساعت ۲۱ روز پنجشنبه چهارم اردیبهشت ۱۴۰۴ خورشیدی) به «اینجا»، ضربه بزنید.
🔴 بیانیه را از «اینجا» بخوانید.
🔴 میتوانید کارزار اینترنتی را در «تارنمای کارزار» امضا کنید.
#اطلاع_رسانی
@IranDel_Channel
💢


22.04.202514:44
🔴 بزرگداشتِ سعدی شیرازی در شهر خوی استان آذربایجان غربی
نخستین نشست ویژهبرنامۀ «نبض کتاب شهر» به مناسبت روز بزرگداشت سعدی شیرازی و با همکاری دانشگاه پیامنور مرکز خوی، با عنوان «سعدیِ شعر و سخن» در سالن آمفیتئاتر این دانشگاه برگزار شد.
در این نشست، شهریار حسنزاده با موضوع «شاخصههای زندگی در غزلیات سعدی» و فاطمه گلوانی با محور «سعدی و نظریات روانشناسی» به ایراد سخن پرداختند. در ابتدای برنامه نیز معاون دانشگاه پیامنور مرکز خوی، ضمن خوشآمدگویی، بر اهمیتِ پاسداشتِ مفاخر ادبی کشور تأکید کرد.
در ادامه، جمعی از شاعران و هنرمندان شهر خوی از جمله هاشم عابدی، وحید حیاتلو، هانیه چهرهآرا و هنرمند نونهال، سلینا بیات به اجرای برنامههای ادبی و هنری پرداختند.
#اطلاع_رسانی
@IranDel_Channel
💢
نخستین نشست ویژهبرنامۀ «نبض کتاب شهر» به مناسبت روز بزرگداشت سعدی شیرازی و با همکاری دانشگاه پیامنور مرکز خوی، با عنوان «سعدیِ شعر و سخن» در سالن آمفیتئاتر این دانشگاه برگزار شد.
در این نشست، شهریار حسنزاده با موضوع «شاخصههای زندگی در غزلیات سعدی» و فاطمه گلوانی با محور «سعدی و نظریات روانشناسی» به ایراد سخن پرداختند. در ابتدای برنامه نیز معاون دانشگاه پیامنور مرکز خوی، ضمن خوشآمدگویی، بر اهمیتِ پاسداشتِ مفاخر ادبی کشور تأکید کرد.
در ادامه، جمعی از شاعران و هنرمندان شهر خوی از جمله هاشم عابدی، وحید حیاتلو، هانیه چهرهآرا و هنرمند نونهال، سلینا بیات به اجرای برنامههای ادبی و هنری پرداختند.
#اطلاع_رسانی
@IranDel_Channel
💢
22.04.202505:00
🔴 سکوت وزیر کشور دربارۀ رویدادهای ارومیه؟
✍️ احسان هوشمند
ارومیه مرکز استان آذربایجان غربی، محلِّ سکونتِ هموطنانِ آذری و کُرد و مسیحی آسوری و ارمنی و مسلمانِ شیعه و سنی و حتی گروهی از هموطنانِ یارسان است. ارومیه تنها شهر بزرگِ ایران نیست که در آن گروههای متنوعی از هموطنان با ادیان و مذاهب و گونههای زبانی متنوع زندگی میکنند، در دیگر شهرهای بزرگ کشور چنین تجربهای به درجاتی متفاوت وجود دارد. اما آنچه این شهر را متمایز میکند، برخی رویدادهای تاریخی مرتبط با این تنوع و نیز همجواری این شهر با مرزهای دو کشور عراق و ترکیه و همجواری استان آذربایجان غربی با مرزهای سه کشور همسایه است. با چنین شرایطی طبیعی است که وقوع هر پدیده یا مسئلهای باید به جدّ مورد توجه محافل سیاسی و رسانهای قرار گیرد.
بهویژه که در فراسوی مرزهای کشور شاهد چالشهایی هستیم که در صورت بیتوجهی یا کمتوجهی میتواند درون کشور را تحت تأثیر قرار دهد. در ماه گذشته، ارومیه به دلیل برگزاری دو مراسمِ جمعی و خیابانی در محافل رسانهای بیش از گذشته مورد توجه قرار گرفت. هرچند در دو پدیدهای که توجهات رسانهای را به خود جلب کرد اتفاقی روی نداد و افزون بر برنامهریزیهای صورتگرفته برای برگزاری آن، بررسی چرایی و ابعاد بروز این پدیده نیازمند بررسی دقیقتر منابع و اسناد و نیز بررسیهای میدانی موضوع است.
وقوع این پدیده بهویژه آنچه در دوم فروردین روی داد و با برخی تحرکات افراطی تعدادی از قومگرایان در حضور مقامات استانی همراه بود، منجر به واکنشهای گستردهای در میان گروهی از شخصیتهای فرهنگی و علمی و هنری نامآور در سطح ملی شد و سخنگوی دولت نیز به این بیانیه واکنش نشان داد.
اما این رویدادها منجر به آن نشد که نمایندگان عالی دولت در سطح استان نسبت به موضوع بهصورت علنی ورود پیدا کنند یا با افکار عمومی دراینباره سخن بگویند. این کمتوجهی موجب شده تا به شکلی دیگر ارومیه شاهد مسائلی باشد که نگرانیزاست. این مسائل البته بهصورت مزمن در سالهای گذشته روی داده و همچنان برای آن بر مبنای قوانین و مقررات و ضوابط قانونی چارهاندیشی روشنی نشده است.
در آخرین مورد از این دست مسائل تنی چند از اعضای شورای ارومیه خواهان برگزاری جلسات شورای شهر ارومیه به زبان رسمی کشور شدند. نمایندگان مذکور از اینکه جلسات شورا به زبانی برگزار میشود که آنان سررشتهای در آن ندارند گلایهمند هستند و پیش از این نارضایتی خود را دراینباره بیان کرده و حتی گاه بر سر موضوع نیز مباحثی در گرفته که فیلم و تصاویر آن رسانهای شده است. این گروه میگویند با وجود زبانهای مختلف در میان اعضای شورای شهر چرا باید جلسات شورای شهر ارومیه تنها به یکی از زبانهای محلی برگزار شود؟ و با کدام ادلۀ قانونی جلسات شورای شهر به زبان فارسی برگزار نمیشود؟
بیتوجهی استاندار و سایر مسئولان استان و فراتر از آن سکوت عجیب وزارت کشور موجب شده هرازگاهی موضوع به نارضایتی در سطح شورا و در برابر دیدگان حاضران و از جمله اصحاب رسانه منجر شود. در تازهترین اتفاقات دراینباره یکی از نمایندگان شورای شهر ارومیه بهصورت عمومی اعلام کرده «اگر جلسات شورای شهر ارومیه به زبان فارسی برگزار نشود وی نیز به زبان مادری خود در جلسات سخن خواهد گفت و باید مترجم برای وی به شورای شهر آورده شود».
بیتفاوتی مسئولان استانی دربارۀ مسائلی از این دست موجب شده موضوع بهتدریج ابعاد تازهای به خود بگیرد. ضمن آنکه مقاومت دربارۀ بهکارگیری متوازن هموطنان در ساختار اداری استان (و نه شهرستانها) موجب شده این نگرانی بروز کند که در صورت استمرار بیتوجهی مسئولان استانی به موضوع، این دست از مباحث به دشواری تازهای برای استان مبدل شود. از این منظر ضروری است تا وزیر کشور هیئتی تخصصی و کارشناسی و باتجربه به استان آذربایجان غربی اعزام کند تا دربارۀ مسائل پیشآمده و عدم تحرک مسئولان مربوطه دراینباره، گزارش کارشناسی تدوین کنند. هر نوع بیتحرکی و بیتوجهی به موضوع، خسارات خود را بر سرمایۀ اجتماعی در سطح استان و انسجام ملی در سطح کشور باقی خواهد گذاشت. وزیر کشور بیش از دیگر مسئولان کشوری دراینباره مسئول است و باید پاسخگوی رویدادهای ارومیه باشد.
🔴 بُنمایه:
روزنامۀ شرق، شمارۀ دوم اردیبهشت ۱۴۰۴ خورشیدی
@IranDel_Channel
💢
🔴 سکوت وزیر کشور دربارۀ رویدادهای ارومیه؟
✍️ احسان هوشمند
ارومیه مرکز استان آذربایجان غربی، محلِّ سکونتِ هموطنانِ آذری و کُرد و مسیحی آسوری و ارمنی و مسلمانِ شیعه و سنی و حتی گروهی از هموطنانِ یارسان است. ارومیه تنها شهر بزرگِ ایران نیست که در آن گروههای متنوعی از هموطنان با ادیان و مذاهب و گونههای زبانی متنوع زندگی میکنند، در دیگر شهرهای بزرگ کشور چنین تجربهای به درجاتی متفاوت وجود دارد. اما آنچه این شهر را متمایز میکند، برخی رویدادهای تاریخی مرتبط با این تنوع و نیز همجواری این شهر با مرزهای دو کشور عراق و ترکیه و همجواری استان آذربایجان غربی با مرزهای سه کشور همسایه است. با چنین شرایطی طبیعی است که وقوع هر پدیده یا مسئلهای باید به جدّ مورد توجه محافل سیاسی و رسانهای قرار گیرد.
بهویژه که در فراسوی مرزهای کشور شاهد چالشهایی هستیم که در صورت بیتوجهی یا کمتوجهی میتواند درون کشور را تحت تأثیر قرار دهد. در ماه گذشته، ارومیه به دلیل برگزاری دو مراسمِ جمعی و خیابانی در محافل رسانهای بیش از گذشته مورد توجه قرار گرفت. هرچند در دو پدیدهای که توجهات رسانهای را به خود جلب کرد اتفاقی روی نداد و افزون بر برنامهریزیهای صورتگرفته برای برگزاری آن، بررسی چرایی و ابعاد بروز این پدیده نیازمند بررسی دقیقتر منابع و اسناد و نیز بررسیهای میدانی موضوع است.
وقوع این پدیده بهویژه آنچه در دوم فروردین روی داد و با برخی تحرکات افراطی تعدادی از قومگرایان در حضور مقامات استانی همراه بود، منجر به واکنشهای گستردهای در میان گروهی از شخصیتهای فرهنگی و علمی و هنری نامآور در سطح ملی شد و سخنگوی دولت نیز به این بیانیه واکنش نشان داد.
اما این رویدادها منجر به آن نشد که نمایندگان عالی دولت در سطح استان نسبت به موضوع بهصورت علنی ورود پیدا کنند یا با افکار عمومی دراینباره سخن بگویند. این کمتوجهی موجب شده تا به شکلی دیگر ارومیه شاهد مسائلی باشد که نگرانیزاست. این مسائل البته بهصورت مزمن در سالهای گذشته روی داده و همچنان برای آن بر مبنای قوانین و مقررات و ضوابط قانونی چارهاندیشی روشنی نشده است.
در آخرین مورد از این دست مسائل تنی چند از اعضای شورای ارومیه خواهان برگزاری جلسات شورای شهر ارومیه به زبان رسمی کشور شدند. نمایندگان مذکور از اینکه جلسات شورا به زبانی برگزار میشود که آنان سررشتهای در آن ندارند گلایهمند هستند و پیش از این نارضایتی خود را دراینباره بیان کرده و حتی گاه بر سر موضوع نیز مباحثی در گرفته که فیلم و تصاویر آن رسانهای شده است. این گروه میگویند با وجود زبانهای مختلف در میان اعضای شورای شهر چرا باید جلسات شورای شهر ارومیه تنها به یکی از زبانهای محلی برگزار شود؟ و با کدام ادلۀ قانونی جلسات شورای شهر به زبان فارسی برگزار نمیشود؟
بیتوجهی استاندار و سایر مسئولان استان و فراتر از آن سکوت عجیب وزارت کشور موجب شده هرازگاهی موضوع به نارضایتی در سطح شورا و در برابر دیدگان حاضران و از جمله اصحاب رسانه منجر شود. در تازهترین اتفاقات دراینباره یکی از نمایندگان شورای شهر ارومیه بهصورت عمومی اعلام کرده «اگر جلسات شورای شهر ارومیه به زبان فارسی برگزار نشود وی نیز به زبان مادری خود در جلسات سخن خواهد گفت و باید مترجم برای وی به شورای شهر آورده شود».
بیتفاوتی مسئولان استانی دربارۀ مسائلی از این دست موجب شده موضوع بهتدریج ابعاد تازهای به خود بگیرد. ضمن آنکه مقاومت دربارۀ بهکارگیری متوازن هموطنان در ساختار اداری استان (و نه شهرستانها) موجب شده این نگرانی بروز کند که در صورت استمرار بیتوجهی مسئولان استانی به موضوع، این دست از مباحث به دشواری تازهای برای استان مبدل شود. از این منظر ضروری است تا وزیر کشور هیئتی تخصصی و کارشناسی و باتجربه به استان آذربایجان غربی اعزام کند تا دربارۀ مسائل پیشآمده و عدم تحرک مسئولان مربوطه دراینباره، گزارش کارشناسی تدوین کنند. هر نوع بیتحرکی و بیتوجهی به موضوع، خسارات خود را بر سرمایۀ اجتماعی در سطح استان و انسجام ملی در سطح کشور باقی خواهد گذاشت. وزیر کشور بیش از دیگر مسئولان کشوری دراینباره مسئول است و باید پاسخگوی رویدادهای ارومیه باشد.
🔴 بُنمایه:
روزنامۀ شرق، شمارۀ دوم اردیبهشت ۱۴۰۴ خورشیدی
@IranDel_Channel
💢
20.04.202508:42
🔴 گرگهای رام
✍️ مهدی تدینی (متن محاورهای)
بخشی از بدیهای این دنیا و انسان رو نمیشه از بین برد. هر چقدر یک اندیشمند، یک تفکر یا یک ایدئولوژی بیشتر مدعی از بین بردن بدیهای این دنیا باشه، بیشتر باید بهش شک کرد. دقیقاً یک متفکر، یک اندیشۀ سیاسیـاجتماعی و یک ایدئولوژی باید تشخیص بده کدوم یک از بدیهای این دنیا قابلرفعه و کدوم غیرقابلرفعه.
جانمایۀ اندیشۀ محافظهکارانه اینه که میگه: قرار نیست هر مداخلهای در دنیا باعث بشه ما دنیای بهتری داشته باشیم. تاریخ پر از کسانیه که با ادعای بهبود دنیا فقط وضع رو بدتر کردند ــ مثل تمام مارکسیستهای عالم. به همین دلیل همیشه باید به دیدۀ تردید به کسانی نگاه کرد که ایدههای آزمودهنشده با خودشون میارن. یک ایدۀ آزمونشده که معایبی داره، برتری داره بر ایدۀ خوشنمایی که آزموده نشده.
اینجا شاید بگید: خب پس دنیا چهجوری قراره تغییر کنه، وقتی قراره ما همیشه الگوهای قدیمی رو به الگوهای جدید ترجیح بدیم؟ زندگی اینجوری پیشرفت کرده که یک فرد نوآور در نقطهای بیرون از ساختارهای موجود شروع کرده به پدید آوردن چیزی بدیع، و وقتی در فضایی بیرون از ساختارهای موجود تونسته اثبات کنه نوآوریش بهتر از الگوهای سابقه، خود جامعه رفتهرفته دستگاه، ساختار، الگو و سنت قدیمی رو کنار گذاشته و نمونۀ جدید رو پذیرفته ــ و طبعاً در این گذار نباید جبری وجود داشته باشه. چیزهای جدید رو باید کنار چیزهای قدیمی ساخت، نه روشون.
برگردیم به بدیهای انسان. کشف بزرگ لیبرالیسم این بود که انسان رو همونجوری که بود پذیرفت، فقط بهش گفت تنها در صورتی میتونی سود کنی که به دیگران سود برسونی. در نتیجه نظم اقتصادیِ مطلوب لیبرالیسم ــ یعنی همون کاپیتالیسم ــ چیزی نیست مگر «بهینهترین نظام سود متقابل». کسی بیشترین سود رو میکنه که بیشترین سود رو به دیگران برسونه. چطوری؟
اینطوری که آدمها در یک فرایندِ بیپایان و نفسگیر با هم وارد رقابت میشن و کسی بیشترین بُرد رو میکنه که بتونه با کیفیت بهتر و قیمت پایینتر چیزی تولید کنه. اقتصاد لیبرال در واقع قواعد این بازی سخت و نفسگیره. تولیدکننده فقط زمانی سود میکنه که شما رو بدون هیچ جبر و زوری متقاعد کنه به نفع شماست کالایی رو که تولید کرده ازش بخرید؛ یعنی باید شما رو متقاعد کنه چیزی که تولید کرده هم قیمتش مناسبتر از تولیدات دیگهست و هم کیفیتش بهتر از بقیهست.
هیچ محبتی بین شما و تولیدکننده وجود نداره؛ هیچ گونه پارتیبازی و ارفاقی وجود نداره؛ شما مثل یک قاضیِ بیاحساس کیفیت و قیمت رو میسنجید و خرید میکنید ــ وقتی شما میخرید فقط تولیدکننده سود نمیکنه، بلکه شما هم سود میکنید! چرا؟ چون مطمئنید این خرید نفع شما ــ یعنی سود شما ــ رو هم تأمین میکنه. در ضمن! یادتون باشه شما فقط زمانی بابت چیزی پول میدید که مطمئن باشید اون چیزی که دارید میخرید، از پولی که بابتش میدید باارزشتره؛ وگرنه این خرید رو انجام نمیدید، چون در غیر این صورت توی دلتون میگید: «نه، نمیارزه».
اما اینکه شما تونستید این کالای ارزشمند رو داشته باشید، چیزی نیست که در هر نوع اقتصادی امکانپذیر باشه! نه! هرگز! هر چه اصول رقابت دقیقتر و تقلبناپذیرتر طراحی شده باشه (یعنی لیبرالتر باشه)، چیزی که میاد دست شما بهتر خواهد بود. نتیجه اینکه شما وقتی یک گوشی کرهای یا آمریکایی میخرید، فقط اون شرکت خارجی سود نکرده، بلکه شما هم که چندین سال از این گوشی در ازای مبلغ نهچندان زیادی استفاده میکنید «سود کردید»! اگر فکر میکنید سود نکردید، دو روز از گوشی استفاده نکنید!
جملۀ معروفیه که میگه «انسان گرگِ انسان است». تنها راهی که میشه این گرگ رو به موجود رامی تبدیل کرد که برای لذت بیشتر خودش ناگزیر باشه به دیگران هم سود برسونه، همینه. در این فرایند، میل همۀ انسانها به لذت بیشتر تأمین میشه، بدون اینکه یک روشنفکر خودپیامبرپندار لذتطلبی من و شما رو نکوهش کرده باشه و یک مدل جایگزین متوهمانه ارائه داده باشه... به خصوص اگر دیدید اون روشنفکر از «راه سوم» صحبت کرد، با سرعت بیشتری ازش فرار کنید، چون در اینجا منظور یه چیز آزموننشدهست که قراره هزینۀ آزمونوخطاش رو شما با عمرت بدی! همین!
@IranDel_Channel
💢
🔴 گرگهای رام
✍️ مهدی تدینی (متن محاورهای)
بخشی از بدیهای این دنیا و انسان رو نمیشه از بین برد. هر چقدر یک اندیشمند، یک تفکر یا یک ایدئولوژی بیشتر مدعی از بین بردن بدیهای این دنیا باشه، بیشتر باید بهش شک کرد. دقیقاً یک متفکر، یک اندیشۀ سیاسیـاجتماعی و یک ایدئولوژی باید تشخیص بده کدوم یک از بدیهای این دنیا قابلرفعه و کدوم غیرقابلرفعه.
جانمایۀ اندیشۀ محافظهکارانه اینه که میگه: قرار نیست هر مداخلهای در دنیا باعث بشه ما دنیای بهتری داشته باشیم. تاریخ پر از کسانیه که با ادعای بهبود دنیا فقط وضع رو بدتر کردند ــ مثل تمام مارکسیستهای عالم. به همین دلیل همیشه باید به دیدۀ تردید به کسانی نگاه کرد که ایدههای آزمودهنشده با خودشون میارن. یک ایدۀ آزمونشده که معایبی داره، برتری داره بر ایدۀ خوشنمایی که آزموده نشده.
اینجا شاید بگید: خب پس دنیا چهجوری قراره تغییر کنه، وقتی قراره ما همیشه الگوهای قدیمی رو به الگوهای جدید ترجیح بدیم؟ زندگی اینجوری پیشرفت کرده که یک فرد نوآور در نقطهای بیرون از ساختارهای موجود شروع کرده به پدید آوردن چیزی بدیع، و وقتی در فضایی بیرون از ساختارهای موجود تونسته اثبات کنه نوآوریش بهتر از الگوهای سابقه، خود جامعه رفتهرفته دستگاه، ساختار، الگو و سنت قدیمی رو کنار گذاشته و نمونۀ جدید رو پذیرفته ــ و طبعاً در این گذار نباید جبری وجود داشته باشه. چیزهای جدید رو باید کنار چیزهای قدیمی ساخت، نه روشون.
برگردیم به بدیهای انسان. کشف بزرگ لیبرالیسم این بود که انسان رو همونجوری که بود پذیرفت، فقط بهش گفت تنها در صورتی میتونی سود کنی که به دیگران سود برسونی. در نتیجه نظم اقتصادیِ مطلوب لیبرالیسم ــ یعنی همون کاپیتالیسم ــ چیزی نیست مگر «بهینهترین نظام سود متقابل». کسی بیشترین سود رو میکنه که بیشترین سود رو به دیگران برسونه. چطوری؟
اینطوری که آدمها در یک فرایندِ بیپایان و نفسگیر با هم وارد رقابت میشن و کسی بیشترین بُرد رو میکنه که بتونه با کیفیت بهتر و قیمت پایینتر چیزی تولید کنه. اقتصاد لیبرال در واقع قواعد این بازی سخت و نفسگیره. تولیدکننده فقط زمانی سود میکنه که شما رو بدون هیچ جبر و زوری متقاعد کنه به نفع شماست کالایی رو که تولید کرده ازش بخرید؛ یعنی باید شما رو متقاعد کنه چیزی که تولید کرده هم قیمتش مناسبتر از تولیدات دیگهست و هم کیفیتش بهتر از بقیهست.
هیچ محبتی بین شما و تولیدکننده وجود نداره؛ هیچ گونه پارتیبازی و ارفاقی وجود نداره؛ شما مثل یک قاضیِ بیاحساس کیفیت و قیمت رو میسنجید و خرید میکنید ــ وقتی شما میخرید فقط تولیدکننده سود نمیکنه، بلکه شما هم سود میکنید! چرا؟ چون مطمئنید این خرید نفع شما ــ یعنی سود شما ــ رو هم تأمین میکنه. در ضمن! یادتون باشه شما فقط زمانی بابت چیزی پول میدید که مطمئن باشید اون چیزی که دارید میخرید، از پولی که بابتش میدید باارزشتره؛ وگرنه این خرید رو انجام نمیدید، چون در غیر این صورت توی دلتون میگید: «نه، نمیارزه».
اما اینکه شما تونستید این کالای ارزشمند رو داشته باشید، چیزی نیست که در هر نوع اقتصادی امکانپذیر باشه! نه! هرگز! هر چه اصول رقابت دقیقتر و تقلبناپذیرتر طراحی شده باشه (یعنی لیبرالتر باشه)، چیزی که میاد دست شما بهتر خواهد بود. نتیجه اینکه شما وقتی یک گوشی کرهای یا آمریکایی میخرید، فقط اون شرکت خارجی سود نکرده، بلکه شما هم که چندین سال از این گوشی در ازای مبلغ نهچندان زیادی استفاده میکنید «سود کردید»! اگر فکر میکنید سود نکردید، دو روز از گوشی استفاده نکنید!
جملۀ معروفیه که میگه «انسان گرگِ انسان است». تنها راهی که میشه این گرگ رو به موجود رامی تبدیل کرد که برای لذت بیشتر خودش ناگزیر باشه به دیگران هم سود برسونه، همینه. در این فرایند، میل همۀ انسانها به لذت بیشتر تأمین میشه، بدون اینکه یک روشنفکر خودپیامبرپندار لذتطلبی من و شما رو نکوهش کرده باشه و یک مدل جایگزین متوهمانه ارائه داده باشه... به خصوص اگر دیدید اون روشنفکر از «راه سوم» صحبت کرد، با سرعت بیشتری ازش فرار کنید، چون در اینجا منظور یه چیز آزموننشدهست که قراره هزینۀ آزمونوخطاش رو شما با عمرت بدی! همین!
@IranDel_Channel
💢


19.04.202511:48
🔴 مرکز پژوهشهای علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه با همکاری مرکز مطالعات ایرانشناسی نیمروز و اندیشکدۀ دیپلماسی ملل، نخستین نشست از سلسله نشستهای «مسئلۀ اَمر ملّی در ایران» را برگزار میکنند.
عنوان:
مسئلۀ امر ملی در ایران (۱)؛ مُخاطرات و آسیبهای ناشی از تمرکززدایی
سخنرانان (به ترتیب الفبا):
احمد بستانی
محمدعلی بهمنی قاجار
گودرز رشتیانی
سید ناصر سلطانی
احسان هوشمند
میزبان:
عارف مسعودی
زمان:
سهشنبه ۲ اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ خورشیدی، ساعت هفده
محل برگزاری:
تهران، بلوار کشاورز، خیابان نادری، پلاک ۶، مرکز پژوهشهای علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه
#اطلاع_رسانی
@IranDel_Channel
💢
عنوان:
مسئلۀ امر ملی در ایران (۱)؛ مُخاطرات و آسیبهای ناشی از تمرکززدایی
سخنرانان (به ترتیب الفبا):
احمد بستانی
محمدعلی بهمنی قاجار
گودرز رشتیانی
سید ناصر سلطانی
احسان هوشمند
میزبان:
عارف مسعودی
زمان:
سهشنبه ۲ اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ خورشیدی، ساعت هفده
محل برگزاری:
تهران، بلوار کشاورز، خیابان نادری، پلاک ۶، مرکز پژوهشهای علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه
#اطلاع_رسانی
@IranDel_Channel
💢
Паказана 1 - 24 з 228
Увайдзіце, каб разблакаваць больш функцый.