
Україна Online: Новини | Політика

Телеграмна служба новин - Україна

Резидент

Мир сегодня с "Юрий Подоляка"

Труха⚡️Україна

Николаевский Ванёк

Лачен пише

Реальний Київ | Украина

Реальна Війна

Україна Online: Новини | Політика

Телеграмна служба новин - Україна

Резидент

Мир сегодня с "Юрий Подоляка"

Труха⚡️Україна

Николаевский Ванёк

Лачен пише

Реальний Київ | Украина

Реальна Війна

Україна Online: Новини | Політика

Телеграмна служба новин - Україна

Резидент

حقوق و حکمرانی آب
@Jamali_Sd
Рэйтынг TGlist
0
0
ТыпПублічны
Вертыфікацыя
Не вертыфікаваныНадзейнасць
Не надзейныРазмяшчэнне
МоваІншая
Дата стварэння каналаOct 29, 2017
Дадана ў TGlist
Mar 12, 2025Рэкорды
15.04.202523:59
946Падпісчыкаў09.10.202423:59
0Індэкс цытавання15.02.202501:31
147Ахоп 1 паста15.02.202501:31
207Ахоп рэкламнага паста06.04.202523:59
8.16%ER13.03.202523:59
15.91%ERRРазвіццё
Падпісчыкаў
Індэкс цытавання
Ахоп 1 паста
Ахоп рэкламнага паста
ER
ERR
29.03.202523:12
⚖💧علت سرد و گرم شدن زمین (فصلهای چهارگانه) در این ویدئوی کوتاه به زبان ساده نشان داده شده است.
🆔 t.me/watlawgovernance
🆔 t.me/watlawgovernance
31.03.202514:10
⚖💧مصوبهای برای حل بحران آب یا تشدید آن؟
تکرار سیاستهای شکستخورده در مدیریت منابع آبی کشور
🖋پائولا متكی: كارشناس توسعه پايدار
دولت اخیراً مصوبهای را برای تخصیص اعتبارات مالی به منظور کاهش تنش آبی در شهرهای مختلف تصویب کرده است. طبق این مصوبه، قرار است ۸,۸۰۰ میلیارد ریال به طرحهای بهبود کیفیت و تأمین آب شرب اختصاص یابد. اما آیا این بودجه واقعاً کمکی به حل بحران آب کشور خواهد کرد، یا صرفاً تکرار همان سیاستهای شکستخوردهای است که طی چهار دهه گذشته ایران را به وضعیت ورشکستگی آبی رساندهاند؟
بررسی محتوای این مصوبه نشان میدهد که دولت همچنان به مدیریت سازهمحور متکی است؛ همان رویکردی که عامل اصلی بحران کنونی محسوب میشود. طرحهای پیشنهادی در این مصوبه شامل حفر چاههای جدید، انتقال آب بینحوضهای و استفاده از آبشیرینکنها است. اما این سیاستها نهتنها مشکل را حل نمیکنند، بلکه شرایط را بحرانیتر خواهند کرد.
حفر چاه یعنی استخراج از منبعی که دیگر وجود ندارد!
یکی از نکات عجیب در این مصوبه، پیشنهاد حفر ۹۳ چاه جدید در تهران و تعدادی دیگر در شهرستانها است. این در حالی است که طبق دادههای موجود، سفرههای آب زیرزمینی ایران خالی شدهاند و بیش از ۱۵۵ میلیارد مترمکعب برداشت بیش از حد از منابع تجدیدناپذیر انجام شده است. در چنین شرایطی، افزایش تعداد چاهها تنها به تسریع روند فرونشست زمین منجر میشود.
فرونشست زمین یک خطر پنهان اما بسیار جدی است که ایران با آن مواجه شده است. طبق اعلام “کارگروه ملی سازگاری با کمآبی”، طی سه سال گذشته میزان فرونشست سه برابر شده است. این پدیده، نهتنها موجب تخریب زیرساختهای شهری و روستایی میشود، بلکه ظرفیت آبخوانها برای ذخیره آب را نیز از بین میبرد.
انتقال آب بینحوضهای هم یکی دیگر از سیاستهای پرهزینه اما ناکارآمدی که در این مصوبه گنجانده شده است؛ از همان راهحلهای کوتاهمدت با پیامدهای مخرب بلندمدت!این رویکرد تاکنون در مناطق مختلف کشور مانند زایندهرود، خوزستان و سیستان و بلوچستان تنشهای شدید اجتماعی و زیستمحیطی ایجاد کرده است. طبق پیشبینیها، ایران تا سال ۲۰۴۰ در رتبه ۱۳ تنش آبی جهان قرار خواهد گرفت، و این سیاستها تنها سرعت رسیدن به آن نقطه را افزایش میدهد.
در مناطقی که آب از آنها برداشت و به مناطق دیگر منتقل میشود، فرسایش خاک، افزایش بیابانزایی و نابودی اکوسیستمهای محلی اتفاق خواهد افتاد. در مناطق دریافتکننده نیز، وابستگی به آب وارداتی، را تشدید کرده و در آینده، بحران را به سطحی غیرقابلکنترل خواهد رساند.
آبشیرینکنها هم از جمله راهکاری اصولی است که در ایران نادرست اجرا شده است
آبشیرینکنها در بسیاری از کشورهای خشک مانند عربستان، امارات و اسرائیل بهعنوان یک راهکار پایدار برای تأمین آب استفاده میشوند. با مدیریت صحیح پسابها، استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر و برنامهریزی بلندمدت، این کشورها هزینههای زیستمحیطی و اقتصادی این فناوری را به حداقل رساندهاند.
اما در ایران، اجرای نادرست این فناوری باعث شده نهتنها بحران آب حل نشود، بلکه مشکلات جدیدی ایجاد شود. مصرف بالای انرژی، هزینههای هنگفت، و ورود پسابهای نمکی به دریا ازجمله چالشهایی هستند که به دلیل نبود سیاستگذاری علمی، آسیبهای زیستمحیطی و اقتصادی جدی به همراه داشتهاند.
مشکل ذات آبشیرینکنها نیست، بلکه نحوه اجرای غیراصولی آنها در ایران است. بدون اصلاح این روند و بهکارگیری روشهای علمی، این فناوری نمیتواند به یک راهحل پایدار برای بحران آب کشور تبدیل شود
سوال اینجا است که: چرا دولت همچنان بر سیاستهای نادرست پافشاری میکند؟
با وجود هشدارهای کارشناسان مبنی بر شکست مدیریت سازهمحور، دولت همچنان از اصلاح سیاستهای آبی سر باز میزند. به جای تمرکز بر مدیریت تقاضا، کاهش مصرف غیرضروری، توسعه کشاورزی پایدار و بازچرخانی آب، راهحلهایی پیشنهاد میشود که صرفاً به تأخیر بحران منجر خواهند شد.در صورتیکه پیشنهادهای جایگزین برای حکمرانی آب و توسعه پایدار وجود دارد.
بحران آب در ایران نتیجه نبود الگوی توسعه در سطح کلان و ضعف حکمرانی خوب است. سیاستهای پراکنده، عدم برنامهریزی بلندمدت و نبود مدیریت یکپارچه باعث شده بحران آب به نقطهای بحرانی برسد. بدون یک حکمرانی قوی و واحد در سطح ملی که بتواند زیرساختهای لازم را فراهم کند، بخش خصوصی و نهادهای مردمی نیز قادر به ایفای نقش مؤثر نخواهند بود. از این رو، مدیریت متمرکز و علمی منابع آبی ضروری است تا کشور از این بحران عبور کند.
و آنچه در این شرایط بحرانی میتوان پیشنهاد داد به جای این طرحها و مصوبه های مخرب در کنار تخصیص بودجه در بخش اقتصادی ، عبارت است از:
ادامه ⬇️⬇️
تکرار سیاستهای شکستخورده در مدیریت منابع آبی کشور
🖋پائولا متكی: كارشناس توسعه پايدار
دولت اخیراً مصوبهای را برای تخصیص اعتبارات مالی به منظور کاهش تنش آبی در شهرهای مختلف تصویب کرده است. طبق این مصوبه، قرار است ۸,۸۰۰ میلیارد ریال به طرحهای بهبود کیفیت و تأمین آب شرب اختصاص یابد. اما آیا این بودجه واقعاً کمکی به حل بحران آب کشور خواهد کرد، یا صرفاً تکرار همان سیاستهای شکستخوردهای است که طی چهار دهه گذشته ایران را به وضعیت ورشکستگی آبی رساندهاند؟
بررسی محتوای این مصوبه نشان میدهد که دولت همچنان به مدیریت سازهمحور متکی است؛ همان رویکردی که عامل اصلی بحران کنونی محسوب میشود. طرحهای پیشنهادی در این مصوبه شامل حفر چاههای جدید، انتقال آب بینحوضهای و استفاده از آبشیرینکنها است. اما این سیاستها نهتنها مشکل را حل نمیکنند، بلکه شرایط را بحرانیتر خواهند کرد.
حفر چاه یعنی استخراج از منبعی که دیگر وجود ندارد!
یکی از نکات عجیب در این مصوبه، پیشنهاد حفر ۹۳ چاه جدید در تهران و تعدادی دیگر در شهرستانها است. این در حالی است که طبق دادههای موجود، سفرههای آب زیرزمینی ایران خالی شدهاند و بیش از ۱۵۵ میلیارد مترمکعب برداشت بیش از حد از منابع تجدیدناپذیر انجام شده است. در چنین شرایطی، افزایش تعداد چاهها تنها به تسریع روند فرونشست زمین منجر میشود.
فرونشست زمین یک خطر پنهان اما بسیار جدی است که ایران با آن مواجه شده است. طبق اعلام “کارگروه ملی سازگاری با کمآبی”، طی سه سال گذشته میزان فرونشست سه برابر شده است. این پدیده، نهتنها موجب تخریب زیرساختهای شهری و روستایی میشود، بلکه ظرفیت آبخوانها برای ذخیره آب را نیز از بین میبرد.
انتقال آب بینحوضهای هم یکی دیگر از سیاستهای پرهزینه اما ناکارآمدی که در این مصوبه گنجانده شده است؛ از همان راهحلهای کوتاهمدت با پیامدهای مخرب بلندمدت!این رویکرد تاکنون در مناطق مختلف کشور مانند زایندهرود، خوزستان و سیستان و بلوچستان تنشهای شدید اجتماعی و زیستمحیطی ایجاد کرده است. طبق پیشبینیها، ایران تا سال ۲۰۴۰ در رتبه ۱۳ تنش آبی جهان قرار خواهد گرفت، و این سیاستها تنها سرعت رسیدن به آن نقطه را افزایش میدهد.
در مناطقی که آب از آنها برداشت و به مناطق دیگر منتقل میشود، فرسایش خاک، افزایش بیابانزایی و نابودی اکوسیستمهای محلی اتفاق خواهد افتاد. در مناطق دریافتکننده نیز، وابستگی به آب وارداتی، را تشدید کرده و در آینده، بحران را به سطحی غیرقابلکنترل خواهد رساند.
آبشیرینکنها هم از جمله راهکاری اصولی است که در ایران نادرست اجرا شده است
آبشیرینکنها در بسیاری از کشورهای خشک مانند عربستان، امارات و اسرائیل بهعنوان یک راهکار پایدار برای تأمین آب استفاده میشوند. با مدیریت صحیح پسابها، استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر و برنامهریزی بلندمدت، این کشورها هزینههای زیستمحیطی و اقتصادی این فناوری را به حداقل رساندهاند.
اما در ایران، اجرای نادرست این فناوری باعث شده نهتنها بحران آب حل نشود، بلکه مشکلات جدیدی ایجاد شود. مصرف بالای انرژی، هزینههای هنگفت، و ورود پسابهای نمکی به دریا ازجمله چالشهایی هستند که به دلیل نبود سیاستگذاری علمی، آسیبهای زیستمحیطی و اقتصادی جدی به همراه داشتهاند.
مشکل ذات آبشیرینکنها نیست، بلکه نحوه اجرای غیراصولی آنها در ایران است. بدون اصلاح این روند و بهکارگیری روشهای علمی، این فناوری نمیتواند به یک راهحل پایدار برای بحران آب کشور تبدیل شود
سوال اینجا است که: چرا دولت همچنان بر سیاستهای نادرست پافشاری میکند؟
با وجود هشدارهای کارشناسان مبنی بر شکست مدیریت سازهمحور، دولت همچنان از اصلاح سیاستهای آبی سر باز میزند. به جای تمرکز بر مدیریت تقاضا، کاهش مصرف غیرضروری، توسعه کشاورزی پایدار و بازچرخانی آب، راهحلهایی پیشنهاد میشود که صرفاً به تأخیر بحران منجر خواهند شد.در صورتیکه پیشنهادهای جایگزین برای حکمرانی آب و توسعه پایدار وجود دارد.
بحران آب در ایران نتیجه نبود الگوی توسعه در سطح کلان و ضعف حکمرانی خوب است. سیاستهای پراکنده، عدم برنامهریزی بلندمدت و نبود مدیریت یکپارچه باعث شده بحران آب به نقطهای بحرانی برسد. بدون یک حکمرانی قوی و واحد در سطح ملی که بتواند زیرساختهای لازم را فراهم کند، بخش خصوصی و نهادهای مردمی نیز قادر به ایفای نقش مؤثر نخواهند بود. از این رو، مدیریت متمرکز و علمی منابع آبی ضروری است تا کشور از این بحران عبور کند.
و آنچه در این شرایط بحرانی میتوان پیشنهاد داد به جای این طرحها و مصوبه های مخرب در کنار تخصیص بودجه در بخش اقتصادی ، عبارت است از:
ادامه ⬇️⬇️
09.04.202521:37
⚖💧 مشقِ آب، خطخورده است و سرزمینداری، فراموششده است.
۱۴۰۴، دوباره زایندهرود، دوباره خط لوله، دوباره اعتراض؛ این نه اولین بار است، نه آخرین بار خواهد بود.
حاکم اما چون دفعات قبل، بهجای درمان، بهجای راستگویی، پذیرش اشتباه، آسیبشناسی و ترسیم آینده با بهرهگیری از تخصص و تجربۀ موجود در داخل و خارج از کشور، چنان هر مسئلۀ دیگری مطالبات را سیاسی میکند، توپ را به میان مردمی خشمگین میاندازد و پانسمان میکند:
برخورد قهرآمیز، تعمیر خط لوله، پمپاژ بیشتر و آبرسانی فوری.
عدهای هم در این میان، از عدم شفافیت دولت و ناآگاهی مردم، استفاده میکنند، هیزم به این آتش میریزند و برای نیات شخصیشان، اینسو و آنسو، خوزستان و چهارمحالوبختیاری و اصفهان و یزد، عرب و لر و فارس را جلوی هم وامیدارند و در ایران تفرقه میافکنند.
اما سؤال این است:
مگر میشود با آب، بحرانِ آب را حل کرد؟
سیاست «آب بیشتر برسان» همان سیاستی است که ما را به اینجا رسانده است.
هر جا توسعه خواستیم، آب پشت سرش فرستادیم.
نه توان بوم را سنجیدیم، نه فرهنگ مصرف را.
نه مبدأ را دیدیم که تهی شد، نه مقصد را که توهم دارد آب همیشه هست.
به کام صنعت، صنعتی که اگرچه نیاز سرزمین اما بر سر موقعیت و جانماییاش حرفوحدیث است، دروغ گفتیم و همۀ تقصیرها را بر گردن کشاورزی انداختیم؛ زراعتی که موجودیت آن ضرورت است اما هیچگاه و هیچجا نگفتیم کاهلی ما در واردات فناوری بهروز و مناسب، آموزش کشاورز و فراهمآوری زیرساختها برای او است که سبب شده دیگر بهقوارۀ مرکز این کشور اندازه نباشد. در پوشش آب شُرب، مردم را تشنه کردیم و به هر بها برای اندکی بیشتر پول در آوردن سرزمین را خشک و آینده را تباه ساختیم.
در مبدأ:
فرهنگِ زیستن کنار رودخانه، زیرخاک رفت، آبخوان خالی شد، زمین فرونشست، آثار تمدن تخریب شد و هوا خاک شد. تلخیاش آنجاست که این زخم را، هر کس سهم کسی دیگر میداند. برادری با تبعیض عوض شد.
در مقصد:
امیدی دروغین تزریق شد: تو فقط بخواه، آبش را میرسانیم. و حالا مقصد هم از نفس افتاده؛ نه حق واقعی دارد، نه آب کافی. وابسته است. اگر شیری بسته شود یا لولهای خراب، زندگیاش متوقف میشود. میخشکد و نابود میشود.
این سیاست شکستخورده است.
شکستخورده است چون اقلیم دیگر همان اقلیم نیست و بدون مردم تصمیم گرفته شد و میشود. هر بار که اهالی مبدأ یا اهالی مقصد حقخواهی کردند، دیگری و همدست بیگانه شمرده شدند، فضا امنیتی شد و مردم و هیجانشان، ناآگاهیشان و خشمشان ابزاری شدند برای سرکوب خودشان. جنگ بین دو هموطن و برندۀ آن، کسی که ایران را ایرانستان میخواهد.
شکستخورده چون هر بار آب رساندیم، تشنگی بیشتر شد و مشق آب و نگاهداری و صرفهجویی در آن فراموشمان گشت.
اگر هنوز امیدی هست، نه در لولههای جدید، که در نگاه جدید است:
کنار گذاشتن قهر و ستیز با خود و دیگری و آشتی و صلحجویی با ایران و جهان نه برای دغدغۀ این استان و آن استان بلکه برای دغدغۀ سرزمین و طبیعت آن، احترام به تخصص و تجربۀ زیستۀ بشری، آسیبشناسی راهرفته و تغییر مسیر امروز و فردا، مدیریت مصرف، مشارکت محلی، سازگاری با اقلیم، و توسعهای که به احترام زمین، نه وارونه و با معنایی استحالهشده، بلکه در زمینه و بستر ایران قدم بردارد.
💬 این پیام و ویدئوی زیر، از سوی خانه تراب دعوتی است به گفتوگو. گفتوگو؛ اتفاقی که امروز در ایران بیش از هر زمان دیگر میان مردم ما نیاز است.
https://www.instagram.com/reel/DICIUYvMHPv/
_____
🔹 اگر حرف دل شما هم هست، برای آنکه این صدا شنیده شود، آن را با دیگران به اشتراک بگذارید./از@torabhomeco
🆔 t.me/watlawgovernance
۱۴۰۴، دوباره زایندهرود، دوباره خط لوله، دوباره اعتراض؛ این نه اولین بار است، نه آخرین بار خواهد بود.
اصفهانیها درمانده اعتراض میکنند:حقآبهمان را پس بدهید.
یزدیها تشنه فریاد میزنند:ما بیآب ماندهایم.
حاکم اما چون دفعات قبل، بهجای درمان، بهجای راستگویی، پذیرش اشتباه، آسیبشناسی و ترسیم آینده با بهرهگیری از تخصص و تجربۀ موجود در داخل و خارج از کشور، چنان هر مسئلۀ دیگری مطالبات را سیاسی میکند، توپ را به میان مردمی خشمگین میاندازد و پانسمان میکند:
برخورد قهرآمیز، تعمیر خط لوله، پمپاژ بیشتر و آبرسانی فوری.
عدهای هم در این میان، از عدم شفافیت دولت و ناآگاهی مردم، استفاده میکنند، هیزم به این آتش میریزند و برای نیات شخصیشان، اینسو و آنسو، خوزستان و چهارمحالوبختیاری و اصفهان و یزد، عرب و لر و فارس را جلوی هم وامیدارند و در ایران تفرقه میافکنند.
اما سؤال این است:
مگر میشود با آب، بحرانِ آب را حل کرد؟
سیاست «آب بیشتر برسان» همان سیاستی است که ما را به اینجا رسانده است.
هر جا توسعه خواستیم، آب پشت سرش فرستادیم.
نه توان بوم را سنجیدیم، نه فرهنگ مصرف را.
نه مبدأ را دیدیم که تهی شد، نه مقصد را که توهم دارد آب همیشه هست.
به کام صنعت، صنعتی که اگرچه نیاز سرزمین اما بر سر موقعیت و جانماییاش حرفوحدیث است، دروغ گفتیم و همۀ تقصیرها را بر گردن کشاورزی انداختیم؛ زراعتی که موجودیت آن ضرورت است اما هیچگاه و هیچجا نگفتیم کاهلی ما در واردات فناوری بهروز و مناسب، آموزش کشاورز و فراهمآوری زیرساختها برای او است که سبب شده دیگر بهقوارۀ مرکز این کشور اندازه نباشد. در پوشش آب شُرب، مردم را تشنه کردیم و به هر بها برای اندکی بیشتر پول در آوردن سرزمین را خشک و آینده را تباه ساختیم.
در مبدأ:
فرهنگِ زیستن کنار رودخانه، زیرخاک رفت، آبخوان خالی شد، زمین فرونشست، آثار تمدن تخریب شد و هوا خاک شد. تلخیاش آنجاست که این زخم را، هر کس سهم کسی دیگر میداند. برادری با تبعیض عوض شد.
در مقصد:
امیدی دروغین تزریق شد: تو فقط بخواه، آبش را میرسانیم. و حالا مقصد هم از نفس افتاده؛ نه حق واقعی دارد، نه آب کافی. وابسته است. اگر شیری بسته شود یا لولهای خراب، زندگیاش متوقف میشود. میخشکد و نابود میشود.
این سیاست شکستخورده است.
شکستخورده است چون اقلیم دیگر همان اقلیم نیست و بدون مردم تصمیم گرفته شد و میشود. هر بار که اهالی مبدأ یا اهالی مقصد حقخواهی کردند، دیگری و همدست بیگانه شمرده شدند، فضا امنیتی شد و مردم و هیجانشان، ناآگاهیشان و خشمشان ابزاری شدند برای سرکوب خودشان. جنگ بین دو هموطن و برندۀ آن، کسی که ایران را ایرانستان میخواهد.
شکستخورده چون هر بار آب رساندیم، تشنگی بیشتر شد و مشق آب و نگاهداری و صرفهجویی در آن فراموشمان گشت.
اگر هنوز امیدی هست، نه در لولههای جدید، که در نگاه جدید است:
کنار گذاشتن قهر و ستیز با خود و دیگری و آشتی و صلحجویی با ایران و جهان نه برای دغدغۀ این استان و آن استان بلکه برای دغدغۀ سرزمین و طبیعت آن، احترام به تخصص و تجربۀ زیستۀ بشری، آسیبشناسی راهرفته و تغییر مسیر امروز و فردا، مدیریت مصرف، مشارکت محلی، سازگاری با اقلیم، و توسعهای که به احترام زمین، نه وارونه و با معنایی استحالهشده، بلکه در زمینه و بستر ایران قدم بردارد.
💬 این پیام و ویدئوی زیر، از سوی خانه تراب دعوتی است به گفتوگو. گفتوگو؛ اتفاقی که امروز در ایران بیش از هر زمان دیگر میان مردم ما نیاز است.
https://www.instagram.com/reel/DICIUYvMHPv/
_____
🔹 اگر حرف دل شما هم هست، برای آنکه این صدا شنیده شود، آن را با دیگران به اشتراک بگذارید./از@torabhomeco
🆔 t.me/watlawgovernance
09.04.202521:40
⚖💧گفتگو درباره زاینده رود باید بر اساس نظرهای کارشناسی و مستندات واقعی باشد
برای تهیه این فایل زحمت زیادی کشیده شده که حواندن و بازنشر آن را به ایرانیان دلسوز و طالب آگاهی توصیه میکنیم./پژوهشهایاصفهانشناسی
🆔 t.me/watlawgovernance
برای تهیه این فایل زحمت زیادی کشیده شده که حواندن و بازنشر آن را به ایرانیان دلسوز و طالب آگاهی توصیه میکنیم./پژوهشهایاصفهانشناسی
🆔 t.me/watlawgovernance
31.03.202514:10
1.اصلاح مدل حکمرانی آب:
در ایران به دلیل نبود الگوي توسعه در سطح کلان و عدم حکمرانی خوب بر منابع آبی، نیاز مبرمی به کنترل و مدیریت دولتی و واحد وجود دارد تا زیرساختهای لازم، همکاری بخش خصوصی و مشارکت نهادهای مردمی فراهم شود.
2.اصلاح الگوی مصرف آب در بخش کشاورزی:
بیش از ۹۰ درصد منابع آبی ایران در بخش کشاورزی مصرف میشود؛ بنابراین اصلاح روشهای آبیاری و تغییر الگوی کشت از اهمیت ویژهای برخوردار است.
3.احیای آبخوانها و جلوگیری از حفر چاههای جدید:
بازچرخانی آب و استفاده از روشهای مدرن جهت کاهش برداشت از منابع زیرزمینی، ضروری به نظر میرسد.
4.سرمایهگذاری در کاهش مصرف شهری و صنعتی:
توسعه سیستمهای تصفیه و بازچرخانی آب در صنایع و شهرها به جای اجرای پروژههای انتقال آب، میتواند بهرهوری منابع آبی را افزایش دهد
در نهایت، این مصوبه نشاندهنده تداوم همان سیاستهای اشتباهی است که ایران را به این بحران کشاندهاند. بدون تغییر رویکردی جدی در حکمرانی آب، نهتنها بحران فعلی حل نخواهد شد، بلکه در دهههای آینده بخشهای بزرگی از ایران غیرقابلسکونت خواهند شد. تصمیمگیریهای کنونی، آینده ایران را رقم میزنند و اگر تغییر رویکردی رخ ندهد، کشور به سمت یک فاجعه محیطزیستی و اجتماعی غیرقابلبازگشت خواهد کرد.
🆔 t.me/watlawgovernance
در ایران به دلیل نبود الگوي توسعه در سطح کلان و عدم حکمرانی خوب بر منابع آبی، نیاز مبرمی به کنترل و مدیریت دولتی و واحد وجود دارد تا زیرساختهای لازم، همکاری بخش خصوصی و مشارکت نهادهای مردمی فراهم شود.
2.اصلاح الگوی مصرف آب در بخش کشاورزی:
بیش از ۹۰ درصد منابع آبی ایران در بخش کشاورزی مصرف میشود؛ بنابراین اصلاح روشهای آبیاری و تغییر الگوی کشت از اهمیت ویژهای برخوردار است.
3.احیای آبخوانها و جلوگیری از حفر چاههای جدید:
بازچرخانی آب و استفاده از روشهای مدرن جهت کاهش برداشت از منابع زیرزمینی، ضروری به نظر میرسد.
4.سرمایهگذاری در کاهش مصرف شهری و صنعتی:
توسعه سیستمهای تصفیه و بازچرخانی آب در صنایع و شهرها به جای اجرای پروژههای انتقال آب، میتواند بهرهوری منابع آبی را افزایش دهد
در نهایت، این مصوبه نشاندهنده تداوم همان سیاستهای اشتباهی است که ایران را به این بحران کشاندهاند. بدون تغییر رویکردی جدی در حکمرانی آب، نهتنها بحران فعلی حل نخواهد شد، بلکه در دهههای آینده بخشهای بزرگی از ایران غیرقابلسکونت خواهند شد. تصمیمگیریهای کنونی، آینده ایران را رقم میزنند و اگر تغییر رویکردی رخ ندهد، کشور به سمت یک فاجعه محیطزیستی و اجتماعی غیرقابلبازگشت خواهد کرد.
🆔 t.me/watlawgovernance


29.03.202521:10
📚 کتاب «سدهای بزرگ : تأثیرات بلندمدت بر جوامع محلی وابسته به رودخانه و رودخانههای آزاد» روایت تجربه پرمایه شخصی و حرفهای شصت ساله دکتر اسکادر در مطالعه اثرات اجتماعی و محیطزیستی سدهای بزرگ است.
▪️اسکادر، استاد سرشناس و بازنشسته انسانشناسی در مؤسسه تکنولوژی کالیفرنیا، در ابتدا از سدهای بزرگ به دلیل پتانسیل آنها در توسعه پشتیبانی میکرد، اما به تدریج که پیامدهای منفی سدهای بزرگ را برای جوامع محلی آوارهشده و اکوسیستمها مشاهده کرد، به منتقد آن تبدیل شد.
▪️برای خوانندگانی که به هزینههای اجتماعی، محیطزیستی و سیاسی سدهای بزرگ علاقهمندند، این کتاب روایتی قانعکننده در سفر از خوشبینی به مخالفت ارائه میدهد. مطالعه این کتاب برای کسانی که میخواهند پیچیدگیهای توسعه و چالشهای پیش روی متخصصان علوم اجتماعی را در تأثیرگذاری بر پروژههای بزرگمقیاس درک کنند ضروری است.
📌 متن کامل یادداشت از لینک زیر در بلاگ پویش قابل مطالعه است.
🌐 https://barmadar3ab.hypotheses.org/1126
#بررسی_کتاب
#آب_و_توسعه
#اقتصاد_سیاسی
#سدسازی
🆔 @Bar_Madar3_Ab
▪️اسکادر، استاد سرشناس و بازنشسته انسانشناسی در مؤسسه تکنولوژی کالیفرنیا، در ابتدا از سدهای بزرگ به دلیل پتانسیل آنها در توسعه پشتیبانی میکرد، اما به تدریج که پیامدهای منفی سدهای بزرگ را برای جوامع محلی آوارهشده و اکوسیستمها مشاهده کرد، به منتقد آن تبدیل شد.
▪️برای خوانندگانی که به هزینههای اجتماعی، محیطزیستی و سیاسی سدهای بزرگ علاقهمندند، این کتاب روایتی قانعکننده در سفر از خوشبینی به مخالفت ارائه میدهد. مطالعه این کتاب برای کسانی که میخواهند پیچیدگیهای توسعه و چالشهای پیش روی متخصصان علوم اجتماعی را در تأثیرگذاری بر پروژههای بزرگمقیاس درک کنند ضروری است.
📌 متن کامل یادداشت از لینک زیر در بلاگ پویش قابل مطالعه است.
🌐 https://barmadar3ab.hypotheses.org/1126
#بررسی_کتاب
#آب_و_توسعه
#اقتصاد_سیاسی
#سدسازی
🆔 @Bar_Madar3_Ab


10.04.202520:18
⚖ 💧خوانساری کارشناس آب، در گفتوگو با «انتخاب»:
🔹 معاون اول رئیس جمهور یک کارخانه آهن را در نیشابور با وجود فرونشستهای عظیم افتتاح کرد؛ مکرراً در ده سال اخیر همه اخطار دادند که در یزد، مشهد و نیشابور این صنایع آب بر را مستقر نکنید
🔹 شاید تهران تا مهرماه، شرایط آبی بسیار سختی پیدا کند
جزئیات در👇👇
https://www.entekhab.ir/003blW
🆔 t.me/watlawgovernance
🔹 معاون اول رئیس جمهور یک کارخانه آهن را در نیشابور با وجود فرونشستهای عظیم افتتاح کرد؛ مکرراً در ده سال اخیر همه اخطار دادند که در یزد، مشهد و نیشابور این صنایع آب بر را مستقر نکنید
🔹 شاید تهران تا مهرماه، شرایط آبی بسیار سختی پیدا کند
جزئیات در👇👇
https://www.entekhab.ir/003blW
🆔 t.me/watlawgovernance


31.03.202517:26
⚖💧 مصوبه هیئت وزیران درباره جبران خسارت حقابه برانی که حقابه ایشان به شرب منتقل شده است.
🆔 t.me/watlawgovernance
🆔 t.me/watlawgovernance


05.04.202516:20
⚖💧تعداد کارخانههای فولاد به تفکیک استان
28.03.202516:50
⚖💧چشمهعلی شهرری، ۱۳۴۷
یه ویدئو از چشمهعلی شهر ری، یکی ظرف میشوره، یکی لباس، یکی فرش میشوره، بقیه هم شنا و آبتنی میکنن؛ همهش هم کنار هم. منم اولین آبتنیم رو اینجا در پنج شش سالگی کردم. آهنگ "دم گاراژ بودم" رو هم گذاشتم روش که به کانال بخوره./از@Garajetadayoni
🔺چشمه علی یا همان نهر سورن رمان بوف کور صادق هدایت در چند سال اخیر و پس از حفاریهای مترو پس از دهها هزار سال به یکباره خشک شد.
🆔 t.me/watlawgovernance
یه ویدئو از چشمهعلی شهر ری، یکی ظرف میشوره، یکی لباس، یکی فرش میشوره، بقیه هم شنا و آبتنی میکنن؛ همهش هم کنار هم. منم اولین آبتنیم رو اینجا در پنج شش سالگی کردم. آهنگ "دم گاراژ بودم" رو هم گذاشتم روش که به کانال بخوره./از@Garajetadayoni
🔺چشمه علی یا همان نهر سورن رمان بوف کور صادق هدایت در چند سال اخیر و پس از حفاریهای مترو پس از دهها هزار سال به یکباره خشک شد.
🆔 t.me/watlawgovernance
09.04.202521:40
⚖💧زاینده رود در گذرگاه تاریخ
دکتر لطف الله هنرفر
🆔 t.me/watlawgovernance
دکتر لطف الله هنرفر
🆔 t.me/watlawgovernance


07.04.202521:04
⚖💧دانشمند: در یزد که کنار کویر لوت است، ماهی اوزون بورون و خاویار تولید میکنند!/ جمعیت ۴۰ تا ۵۰ هزار نفری یزد را به یک میلیون رساندند بعد میگویند مشکل آب داریم
🔹مسعود دانشمند، عضو اتاق بازرگانی: آب را از کارون گرفتیم و به جای زاینده رود به یزد دادیم و آنجا صنایع آببر ایجاد کردیم
🔹صنایع را بدون آمایش سرزمینی گسترش دادیم
🔹کارخانههای بزرگ صنعتی را به خلیج فارس منتقل کنید.
🆔 t.me/watlawgovernance
🔹مسعود دانشمند، عضو اتاق بازرگانی: آب را از کارون گرفتیم و به جای زاینده رود به یزد دادیم و آنجا صنایع آببر ایجاد کردیم
🔹صنایع را بدون آمایش سرزمینی گسترش دادیم
🔹کارخانههای بزرگ صنعتی را به خلیج فارس منتقل کنید.
🆔 t.me/watlawgovernance
04.04.202517:37
🩹 چسب زخمی از نوع انتقال آب
✍️ کاوه مدنی
🔗 https://t.me/KavehMadani/3248
نسخه اولیه مدل دینامیک سامانه آبی-اجتماعی #زاینده_رود در سال ۱۳۸۴ طراحی و پیادهسازی شد. نتایج پیشنمایی این مدل تحت سناریوهای توسعه بهتآور و حاوی این هشدار بود که اجرای طرحهای انتقال آب در حوضه زاینده رود، مشکل کمبود آب را بدتر میکند.
این مدل در سالهای بعد با همکاری پژوهشگران ایرانی بیشتر توسعه پیدا کرد تا بتواند جزییات دقیقتری از رفتارهای آببران حوضه را شبیه سازی کند اما ننایج کلی تغییری نکرد.
نتایج جدید با تایید نتایج قبلی بر این نکته مهم صحه گذاشتند که هر جند انتقال آب میتواند در کوتاه مدت مشکل کمبود آب را حل کند اما در دراز مدت با تقویت توهم فراوانی آب عامل توسعه بیشتر و تشنهتر شدن حوضه میشود.
آن روزها دغدغه ما تضییع حقوق تالاب و نرسیدن آب به تالاب گاوخونی بود اما امروز نه تنها گاوخونی خشک و فراموش شده که هم مردم اصفهان و یزد و هم مردم چهارمحال و بختیاری و خوزستان از #ورشکستگی_آبی رنج میبرند.
اما در همچنان بر یک پاشنه میچرخد و بزرگان آب حتی پس از مشاهده به حقیقت پیوستن آن پیشنمایی ۲۰ سال پیش، کماکان به دنبال اجرای طرحهای عمرانی عظیمتر و انتقال آب بیشتر به این حوضهاند تا بدون تلاش برای درمان عفونت، با چسب زخمی دیگر، نشانه بیماری را برای مدتی پنهان کنند.
💧@KavehMadani
✍️ کاوه مدنی
🔗 https://t.me/KavehMadani/3248
نسخه اولیه مدل دینامیک سامانه آبی-اجتماعی #زاینده_رود در سال ۱۳۸۴ طراحی و پیادهسازی شد. نتایج پیشنمایی این مدل تحت سناریوهای توسعه بهتآور و حاوی این هشدار بود که اجرای طرحهای انتقال آب در حوضه زاینده رود، مشکل کمبود آب را بدتر میکند.
این مدل در سالهای بعد با همکاری پژوهشگران ایرانی بیشتر توسعه پیدا کرد تا بتواند جزییات دقیقتری از رفتارهای آببران حوضه را شبیه سازی کند اما ننایج کلی تغییری نکرد.
نتایج جدید با تایید نتایج قبلی بر این نکته مهم صحه گذاشتند که هر جند انتقال آب میتواند در کوتاه مدت مشکل کمبود آب را حل کند اما در دراز مدت با تقویت توهم فراوانی آب عامل توسعه بیشتر و تشنهتر شدن حوضه میشود.
آن روزها دغدغه ما تضییع حقوق تالاب و نرسیدن آب به تالاب گاوخونی بود اما امروز نه تنها گاوخونی خشک و فراموش شده که هم مردم اصفهان و یزد و هم مردم چهارمحال و بختیاری و خوزستان از #ورشکستگی_آبی رنج میبرند.
اما در همچنان بر یک پاشنه میچرخد و بزرگان آب حتی پس از مشاهده به حقیقت پیوستن آن پیشنمایی ۲۰ سال پیش، کماکان به دنبال اجرای طرحهای عمرانی عظیمتر و انتقال آب بیشتر به این حوضهاند تا بدون تلاش برای درمان عفونت، با چسب زخمی دیگر، نشانه بیماری را برای مدتی پنهان کنند.
💧@KavehMadani


05.04.202508:28
⚖💧 مکاتبهای که تأیید میکند برخلاف پارهای ادعاها مبنی بر عدم مصرف آب انتقالی زایندهرود در بخش صنعت استان یزد، تامین آب این بخش با درخواست وزیر وقت صنایع، دستور وزیر وقت نیرو آقای بیطرف، و پیگیریهای معاون وقت نیرو آقای اردکانیان در سال ۱۳۸۳ از محل خط انتقال آب زایندهرود در نظر گرفته شده است.
زایندهرود رود حیات بخش مرکز ایران خشک شد تا حمایتهای مالی اسپانسرهای تبلیغات انتخاباتی دولت اصلاحات که اکثریت ایشان از بخش صنعت استان یزد بودند از محل حقابه تاریخی استان اصفهان و بودجه عمومی کل کشور جبران شود؛ حاتم بخشی از جیب مردم
🆔 t.me/watlawgovernance
زایندهرود رود حیات بخش مرکز ایران خشک شد تا حمایتهای مالی اسپانسرهای تبلیغات انتخاباتی دولت اصلاحات که اکثریت ایشان از بخش صنعت استان یزد بودند از محل حقابه تاریخی استان اصفهان و بودجه عمومی کل کشور جبران شود؛ حاتم بخشی از جیب مردم
🆔 t.me/watlawgovernance
05.04.202512:05
حق محذوف
🖌️مسعود امیرزاده
ریاست محترم ثبت با افتخار فرمودهاند که برای بیشتر رودخانههای کشور سند صادر (به نام وزارت نیرو) کردهایم.
« علیرغم مخالفت سازمان منابع طبیعی! شگفتا!»
هرچند شوربختانه بحث تعرض دولتی به اموال عمومی و چنگاندازی به حقوق ملی عرض عریضی دارد که در این مقال نگنجد، ولی چند نکته در باب فرمایشات ریاست ثبت را میتوان اشاره داشت:
۱- حسب تأکید ریاست سابق سازمان منابع طبیعی «مطابق ماده ۱ قانون ملی شدن جنگلها مصوب ۱۳۴۱/۱۰/۲۷، کلیه عرصه و اعیان جنگلها، مراتع، بیشهها و اراضی جنگلی به عنوان اموال عمومی متعلق به دولت به مفهوم عام کلمه -اموال عمومی- بوده و حسب تکالیف و ضوابط تعیینشده، از ابتدا تاکنون، اسناد مالکیت دفترچهای کلیه منابع موصوف اخذ و در راستای اجرای کاداستر، تاکنون منجر به تثبیت مالکیت و صدور اسناد تکبرگ حدود ۹۶% عرصههای ملی و دولتی (انفال) به نام دولت جمهوری اسلامی با نمایندگی سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور گردیده است. بنابراین، تغییر هرگونه سند به نام سایر دستگاهها در خصوص اموال عمومی موصوفه، فاقد هرگونه توجیه و موجب تحمیل هزینههای هنگفت، صرف زمان بسیار برای دولت و امکان سوءاستفاده برای سودجویان مهیا خواهد نمود و مغایر با قوانین و اصول یکپارچگی مدیریت و حفاظت و توسعه پایدار در عرصههای ملی میباشد.»
حال پرسش این است که اداره متبوعه ایشان پیشتر برای اراضی ملی به صورت جامع و به نام دستگاه متولی اموال عمومی (سازمان منابع طبیعی) سند صادر کرده است. بر اساس کدام مستند، به نام یک دستگاه دیگر برای رودخانهها، که بخشی جداییناپذیر از همان اراضی است، سند دیگر صادر کردهاند؟ آیا این سند معارض اسناد ملی قبلی نیست؟ کدام دسته سند صادره به موجب قانون و اختیارات ثبت بوده است؟
۲- مگر بیش از شش دهه اسناد ملی به نام دستگاه منابع طبیعی صادر نمیشده است؟ چه قانونی تغییر کرده که سند به نام دستگاه دیگری، یعنی وزارت نیرو، باید صادر شود؟
۳- سردرگمی خود سازمان ثبت در این فقره به حدی است که با همین قاطعیت در چند سال پیش اسناد ملی را به نام شرکتهای آب منطقهای صادر و حتی این اشتباه را در مورد تالاب انزلی در صدور سند به نام شرکت آب منطقهای گیلان انجام داد که محتوای عمل بیش از هر چیز نشانگر یک آشفتگی شرمآور و فاجعهبار در صدور اسناد بسیار مهم عمومی و ملی است.
۴-- لازم به توضیح است که سازمان ثبت اسناد و املاک و وزارت نیرو پذیرفتهاند که تاکنون مرتکب رفتار خلاف قانون و مجرمانه دخل و تصرف غیرقانونی در بیتالمال شده و اموال عمومی را به نفع شرکت آب منطقهای ، که به عنوان یک شخصیت حقوقی خصوصی میباشد، با مشارکت هم سند زدهاند. سازمان ثبت اسناد و املاک کشور طی نامه شماره ۱۷۷۲۳۹/۱۴۰۲ مورخ ۱۵/۰۹/۱۴۰۲ معاون امور املاک و کاداستر و وزارت نیرو طی نامه با شماره ثبت صادره ۳۰۰۹۰/۱۱۵ د/ ۱۴۰۲ مورخ ۱۹/۰۹/۱۴۰۲ مدیر کل دفتر حقوقی، صدور سند مالکیت بستر مسیلها و انهار طبیعی و رودخانهها با نمایندگی وزارت نیرو را فاقد مستند و توجیه قانونی اعلام نمودهاند.
۵- رئیس سازمان سابق ثبت در حاشیه سفر استانی به چهارمحال، در خصوص املاک واقع در حریم رودخانهها گفته است: «به نظر میرسد موضوع حریم و بستر رودخانهها و تعریف آن نیازمند بازنگری در قانون است. وقتی دستگاهی ذینفع و منتفع است و اجازه تعریف حریم و بستر رودخانه را دارد، برخی مواقع محل گلایه مردم میشود.» وی اضافه کرده است: «قانونی که قریب ۴۰ سال از تصویبش گذشته و آییننامههای مربوط به ۳ دهه پیش آن ممکن است منطبق با شرایط جامعه و وضعیت جغرافیایی کشور نباشد.»
۶- به ماده تبصره ماده ۲ دستورالعمل نحوه صدور اسناد مالکیت بستر و مسیل رودخانه به شماره ۹۹/۱۲۳۳ مورخ ۹/۱/۱۳۹۹ که به صراحت تأکید دارد، «چنانچه در مواردی که بستر و حریم در اراضی منابع طبیعی باشد، صرفاً با موافقت این سازمان امکان صدور سند به نام سازمان مدعی نیرو امکانپذیر خواهد بود.» این در حالی است که خود ریاست محترم اذعان میدارد سازمان منابع طبیعی مخالف با هرگونه خدشه به اراضی ملی است. دلیل این جانبداری بدون موافقت سازمان منابع طبیعی در جابجایی مالکیت بسترهای ماده به چه علت است؟
حال بهتر است ریاست محترم سازمان ثبت بفرمایند مبنای این حذف مالکیت و حقوق عمومی و سوگیری به نفع یک دستگاه اجرایی و به زیان دستگاه حاکمیتی متولی اراضی ملی کدام است؟ چرا باید اموال عمومی که متعلق به عموم مردم و حوزه مالکیت ملی است،مغشوش نمود و بدان بالید؟
نقل است که چون قدرت برامکه رو به افول رفت و علی بن عیسی بن ماهان والی خراسان شد و در یک رژه نمایشی، بیشمار خراج ظالمانه ولایت خراسان را پیشکش هارون کرد. هارون به طعنه از یحیی برمکی پرسید: «این همه متاع در عهد ولایت فضل پسر تو کجا بودند؟» یحیی در پاسخ گفت: «خلیفه به سلامت، در خانه خدایان خویش.»
🖌️مسعود امیرزاده
ریاست محترم ثبت با افتخار فرمودهاند که برای بیشتر رودخانههای کشور سند صادر (به نام وزارت نیرو) کردهایم.
« علیرغم مخالفت سازمان منابع طبیعی! شگفتا!»
هرچند شوربختانه بحث تعرض دولتی به اموال عمومی و چنگاندازی به حقوق ملی عرض عریضی دارد که در این مقال نگنجد، ولی چند نکته در باب فرمایشات ریاست ثبت را میتوان اشاره داشت:
۱- حسب تأکید ریاست سابق سازمان منابع طبیعی «مطابق ماده ۱ قانون ملی شدن جنگلها مصوب ۱۳۴۱/۱۰/۲۷، کلیه عرصه و اعیان جنگلها، مراتع، بیشهها و اراضی جنگلی به عنوان اموال عمومی متعلق به دولت به مفهوم عام کلمه -اموال عمومی- بوده و حسب تکالیف و ضوابط تعیینشده، از ابتدا تاکنون، اسناد مالکیت دفترچهای کلیه منابع موصوف اخذ و در راستای اجرای کاداستر، تاکنون منجر به تثبیت مالکیت و صدور اسناد تکبرگ حدود ۹۶% عرصههای ملی و دولتی (انفال) به نام دولت جمهوری اسلامی با نمایندگی سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور گردیده است. بنابراین، تغییر هرگونه سند به نام سایر دستگاهها در خصوص اموال عمومی موصوفه، فاقد هرگونه توجیه و موجب تحمیل هزینههای هنگفت، صرف زمان بسیار برای دولت و امکان سوءاستفاده برای سودجویان مهیا خواهد نمود و مغایر با قوانین و اصول یکپارچگی مدیریت و حفاظت و توسعه پایدار در عرصههای ملی میباشد.»
حال پرسش این است که اداره متبوعه ایشان پیشتر برای اراضی ملی به صورت جامع و به نام دستگاه متولی اموال عمومی (سازمان منابع طبیعی) سند صادر کرده است. بر اساس کدام مستند، به نام یک دستگاه دیگر برای رودخانهها، که بخشی جداییناپذیر از همان اراضی است، سند دیگر صادر کردهاند؟ آیا این سند معارض اسناد ملی قبلی نیست؟ کدام دسته سند صادره به موجب قانون و اختیارات ثبت بوده است؟
۲- مگر بیش از شش دهه اسناد ملی به نام دستگاه منابع طبیعی صادر نمیشده است؟ چه قانونی تغییر کرده که سند به نام دستگاه دیگری، یعنی وزارت نیرو، باید صادر شود؟
۳- سردرگمی خود سازمان ثبت در این فقره به حدی است که با همین قاطعیت در چند سال پیش اسناد ملی را به نام شرکتهای آب منطقهای صادر و حتی این اشتباه را در مورد تالاب انزلی در صدور سند به نام شرکت آب منطقهای گیلان انجام داد که محتوای عمل بیش از هر چیز نشانگر یک آشفتگی شرمآور و فاجعهبار در صدور اسناد بسیار مهم عمومی و ملی است.
۴-- لازم به توضیح است که سازمان ثبت اسناد و املاک و وزارت نیرو پذیرفتهاند که تاکنون مرتکب رفتار خلاف قانون و مجرمانه دخل و تصرف غیرقانونی در بیتالمال شده و اموال عمومی را به نفع شرکت آب منطقهای ، که به عنوان یک شخصیت حقوقی خصوصی میباشد، با مشارکت هم سند زدهاند. سازمان ثبت اسناد و املاک کشور طی نامه شماره ۱۷۷۲۳۹/۱۴۰۲ مورخ ۱۵/۰۹/۱۴۰۲ معاون امور املاک و کاداستر و وزارت نیرو طی نامه با شماره ثبت صادره ۳۰۰۹۰/۱۱۵ د/ ۱۴۰۲ مورخ ۱۹/۰۹/۱۴۰۲ مدیر کل دفتر حقوقی، صدور سند مالکیت بستر مسیلها و انهار طبیعی و رودخانهها با نمایندگی وزارت نیرو را فاقد مستند و توجیه قانونی اعلام نمودهاند.
۵- رئیس سازمان سابق ثبت در حاشیه سفر استانی به چهارمحال، در خصوص املاک واقع در حریم رودخانهها گفته است: «به نظر میرسد موضوع حریم و بستر رودخانهها و تعریف آن نیازمند بازنگری در قانون است. وقتی دستگاهی ذینفع و منتفع است و اجازه تعریف حریم و بستر رودخانه را دارد، برخی مواقع محل گلایه مردم میشود.» وی اضافه کرده است: «قانونی که قریب ۴۰ سال از تصویبش گذشته و آییننامههای مربوط به ۳ دهه پیش آن ممکن است منطبق با شرایط جامعه و وضعیت جغرافیایی کشور نباشد.»
۶- به ماده تبصره ماده ۲ دستورالعمل نحوه صدور اسناد مالکیت بستر و مسیل رودخانه به شماره ۹۹/۱۲۳۳ مورخ ۹/۱/۱۳۹۹ که به صراحت تأکید دارد، «چنانچه در مواردی که بستر و حریم در اراضی منابع طبیعی باشد، صرفاً با موافقت این سازمان امکان صدور سند به نام سازمان مدعی نیرو امکانپذیر خواهد بود.» این در حالی است که خود ریاست محترم اذعان میدارد سازمان منابع طبیعی مخالف با هرگونه خدشه به اراضی ملی است. دلیل این جانبداری بدون موافقت سازمان منابع طبیعی در جابجایی مالکیت بسترهای ماده به چه علت است؟
حال بهتر است ریاست محترم سازمان ثبت بفرمایند مبنای این حذف مالکیت و حقوق عمومی و سوگیری به نفع یک دستگاه اجرایی و به زیان دستگاه حاکمیتی متولی اراضی ملی کدام است؟ چرا باید اموال عمومی که متعلق به عموم مردم و حوزه مالکیت ملی است،مغشوش نمود و بدان بالید؟
نقل است که چون قدرت برامکه رو به افول رفت و علی بن عیسی بن ماهان والی خراسان شد و در یک رژه نمایشی، بیشمار خراج ظالمانه ولایت خراسان را پیشکش هارون کرد. هارون به طعنه از یحیی برمکی پرسید: «این همه متاع در عهد ولایت فضل پسر تو کجا بودند؟» یحیی در پاسخ گفت: «خلیفه به سلامت، در خانه خدایان خویش.»
Увайдзіце, каб разблакаваць больш функцый.