19.04.202505:56
🔸گزیدهای از گفتوگو با مهدی معتمدی مهر پیرامون مذاکرات هستهای ایران و آمریکا
🔹منبع: شبکه اندیشه با مدیریت علی ایزدی مورخ ۱۷ فروردین ۱۴۰۴
@Nehzatazadiiran
📌مذاکره یا گفتوگو یک ضرورت در عرصه ارتباطات انسانی است. بدون گفتوگو، ایجاد ارتباط انسانی چه در عرصه خانواده و چه در اجتماع، غیرممکن است.
📌مذاکره هدف نیست، یک راهحل و ابزار است. نفس مذاکره، ماهیت اخلاقی ندارد.
📌«مذاکره» در ذیل «دیپلوماسی» قرار دارد. دیپلوماسی دو وظیفه به عهده دارد: نخست، ایجاد نیاز برای تعامل و همکاری بین کشورها در تمام عرصههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و دوم، جلوگیری از جنگ و پرهیز از مخاصمات نظامی ویرانگر.
📌ترامپ از واژه «مذاکره» استفاده نمیکند، چون الگوی سیاست خارجی ترامپ متفاوت و بلکه ناشناخته است. از سوی دیگر، در جمهوری اسلامی هم برای سالها، نوعی مقاومت در برابر مذاکره وجود داشته است. راهبرد ترامپ، «مذاکره به جای جنگ»
است که نوعی واکنش یا تقابل در برابر سیاست کلان ایران موسوم به «نه جنگ و نه مذاکره» به حساب میآید.
📌دو مشکل در حکومت ایران دیده میشود که بحث مذاکره مستقیم یا غیرمستقیم را تحتالشعاع قرار میدهد: اول آن که حاکمیت ایران با یک الگوی ناشناخته از دیپوماسی در ارتباط با ترامپ روبرو شده است و دوم آن که طی سالها قطع رابطه با آمریکا، ساختاری در ایران ایجاد شده که از ادامه تحریمها و انزوای بینالمللی ایران سود میبرد و مانع از بهبود روابط و مذاکره میشود. این ساختار ممکن است لزوماً در بخش رسمی حاکمیت نباشد، اما ساختار رسمی حاکمیت را متاثر میسازد. کاسبان تحریم در بخشی از راستترین جناح حاکمیت ایران قرار دارند.
📌بخشی از پیشنیاز این مذاکره، تحلیل رفتارشناختی ترامپ است تا بتوان بر رفتار و عملکرد طرف آمریکایی اثر گذاشت. اهانتهای ترامپ به زلنسکی یک امر شخصی نیست. به ماهیت سیاسی و جایگاه ترامپ بر میگردد. ترامپ جریان نومحافظهکار راست وحشی جهان را رهبری یا نمایندگی میکند که میخواهد از اصول بنیادین لیبرالیسم در تمامی عرصههای اقتصادی، حقوق بشری و سیاسی عبور کند. این جریان تجدیدنظرخواه حاضر به پذیرش الزامات حقوق بشری و برابری سیاسی و انسانی نیست و در راستای این نگرش، راهبردها، رویکردها و عملکرد خود را طراحی و اجرا میکند.
📌مذاکره مستقیم یا غیرمستقیم، بحث اصلی نیست. مهم آن است که مذاکرات پیشرو، توام با دیپلوماسی مکمل باشد. دیپلوماسی مکمل یعنی استفاده از ظرفیت مشارکت مردم ایران و همبستگی و همافزایی ملی برای پیشبرد مذاکرات از یک سو و از سوی دیگر، بهرهگیری از فشار و مطالبه جامعه مدنی جهانی و حتی جامعه مدنی و جنبشهای حقوق بشری آمریکا.
📌این که آیتالله خامنهای میگوید: مذاکره باید عقلانی، هوشمندانه و شرافتمندانه باشد که در ادامه همان اصول «عزت، حکمت و مصلحت» مطرح میشود، کاملا منطقی است. اما باید توجه داشت که اخلاقی بودن مذاکره یعنی چه؟ اگر ما در مذاکره با طرف آمریکایی، مطالب فلسفی و دینی بگوییم، نظیر آنچه در دوران حضور جلیلی در شورای عالی امنیت ملی رخ داد، آیا به معنای اخلاقی بودن مذاکره است؟ آنچه اخلاقی یا منطقی بودن مذاکره را تضمین میکند، این است که در چارچوب منافع ملی باشد.
📌برای آن که در مذاکرات بتوانیم ابتکار عمل را به دست بگیریم، نیاز به درک ماهیت و اهمیت ابعاد بحران دارد. این بحران یک بحران کلان است. مساله فقط باز کردن یک سفارتخانه نیست. دو ساختار در برابر هم قرار گرفتهاند. مسئولان ایران باید به این نکته توجه کنند و تغییرات عمده و اساسی در نگرش خود به موضوع سیاست خارجی ایجاد کنند تا بتوانند از پس این مذاکرات برآیند.
📌در شرایط کنونی، نادیده گرفتن ضرورت استفاده از آقای ظریف به معنای نادیده گرفتن یک ظرفیت مهم است. این که ترامپ مایل به حضور ظریف در مذاکرات نیست، قابل درک است. اما این که در داخل حاکمیت و مجلس و قوه قضاییه تلاش شود که از این ظرفیت استفاده نشود، محل تامل و مناقشه است.
📌سیاست خارجی در ادامه سیاست داخلی قرار دارد. اگر جمهوری اسلامی نتواند در عرصه سیاست داخلی، اصلاحات ساختاری ایجاد کند، در مسیر مذاکرات هم نمیتواند حمایت مردم ایران و جامعه مدنی آمریکا را به دست آورد و ابتکار عمل داشته باشد.
📌اهداف بلند مدت مذاکرات، پیشبرد توسعه همهجانبه و پایدار و تحقق صلح است. دستاورد کوتاهمدت هم یعنی این که مردم ایران سریعاً بهبودی ولو اندک را در زندگی خود حس کنند.
📌دیپلوماسی عرصه ظهور معجزه و تبدیل وضعیت از «شکست» به «پیروزی» است. در دهه ۲۰ خورشیدی، دیپلوماسی توانست مانع از ادامه حضور شوروی در خاک ایران شود.
@Nehzatazadiiran
📽ویدئوی کامل این گفتوگو را در لینک زیر مشاهده کنید:
https://youtu.be/WOj9W7doV_c?si=BDfePTz9evXpIttk
🔹منبع: شبکه اندیشه با مدیریت علی ایزدی مورخ ۱۷ فروردین ۱۴۰۴
@Nehzatazadiiran
📌مذاکره یا گفتوگو یک ضرورت در عرصه ارتباطات انسانی است. بدون گفتوگو، ایجاد ارتباط انسانی چه در عرصه خانواده و چه در اجتماع، غیرممکن است.
📌مذاکره هدف نیست، یک راهحل و ابزار است. نفس مذاکره، ماهیت اخلاقی ندارد.
📌«مذاکره» در ذیل «دیپلوماسی» قرار دارد. دیپلوماسی دو وظیفه به عهده دارد: نخست، ایجاد نیاز برای تعامل و همکاری بین کشورها در تمام عرصههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و دوم، جلوگیری از جنگ و پرهیز از مخاصمات نظامی ویرانگر.
📌ترامپ از واژه «مذاکره» استفاده نمیکند، چون الگوی سیاست خارجی ترامپ متفاوت و بلکه ناشناخته است. از سوی دیگر، در جمهوری اسلامی هم برای سالها، نوعی مقاومت در برابر مذاکره وجود داشته است. راهبرد ترامپ، «مذاکره به جای جنگ»
است که نوعی واکنش یا تقابل در برابر سیاست کلان ایران موسوم به «نه جنگ و نه مذاکره» به حساب میآید.
📌دو مشکل در حکومت ایران دیده میشود که بحث مذاکره مستقیم یا غیرمستقیم را تحتالشعاع قرار میدهد: اول آن که حاکمیت ایران با یک الگوی ناشناخته از دیپوماسی در ارتباط با ترامپ روبرو شده است و دوم آن که طی سالها قطع رابطه با آمریکا، ساختاری در ایران ایجاد شده که از ادامه تحریمها و انزوای بینالمللی ایران سود میبرد و مانع از بهبود روابط و مذاکره میشود. این ساختار ممکن است لزوماً در بخش رسمی حاکمیت نباشد، اما ساختار رسمی حاکمیت را متاثر میسازد. کاسبان تحریم در بخشی از راستترین جناح حاکمیت ایران قرار دارند.
📌بخشی از پیشنیاز این مذاکره، تحلیل رفتارشناختی ترامپ است تا بتوان بر رفتار و عملکرد طرف آمریکایی اثر گذاشت. اهانتهای ترامپ به زلنسکی یک امر شخصی نیست. به ماهیت سیاسی و جایگاه ترامپ بر میگردد. ترامپ جریان نومحافظهکار راست وحشی جهان را رهبری یا نمایندگی میکند که میخواهد از اصول بنیادین لیبرالیسم در تمامی عرصههای اقتصادی، حقوق بشری و سیاسی عبور کند. این جریان تجدیدنظرخواه حاضر به پذیرش الزامات حقوق بشری و برابری سیاسی و انسانی نیست و در راستای این نگرش، راهبردها، رویکردها و عملکرد خود را طراحی و اجرا میکند.
📌مذاکره مستقیم یا غیرمستقیم، بحث اصلی نیست. مهم آن است که مذاکرات پیشرو، توام با دیپلوماسی مکمل باشد. دیپلوماسی مکمل یعنی استفاده از ظرفیت مشارکت مردم ایران و همبستگی و همافزایی ملی برای پیشبرد مذاکرات از یک سو و از سوی دیگر، بهرهگیری از فشار و مطالبه جامعه مدنی جهانی و حتی جامعه مدنی و جنبشهای حقوق بشری آمریکا.
📌این که آیتالله خامنهای میگوید: مذاکره باید عقلانی، هوشمندانه و شرافتمندانه باشد که در ادامه همان اصول «عزت، حکمت و مصلحت» مطرح میشود، کاملا منطقی است. اما باید توجه داشت که اخلاقی بودن مذاکره یعنی چه؟ اگر ما در مذاکره با طرف آمریکایی، مطالب فلسفی و دینی بگوییم، نظیر آنچه در دوران حضور جلیلی در شورای عالی امنیت ملی رخ داد، آیا به معنای اخلاقی بودن مذاکره است؟ آنچه اخلاقی یا منطقی بودن مذاکره را تضمین میکند، این است که در چارچوب منافع ملی باشد.
📌برای آن که در مذاکرات بتوانیم ابتکار عمل را به دست بگیریم، نیاز به درک ماهیت و اهمیت ابعاد بحران دارد. این بحران یک بحران کلان است. مساله فقط باز کردن یک سفارتخانه نیست. دو ساختار در برابر هم قرار گرفتهاند. مسئولان ایران باید به این نکته توجه کنند و تغییرات عمده و اساسی در نگرش خود به موضوع سیاست خارجی ایجاد کنند تا بتوانند از پس این مذاکرات برآیند.
📌در شرایط کنونی، نادیده گرفتن ضرورت استفاده از آقای ظریف به معنای نادیده گرفتن یک ظرفیت مهم است. این که ترامپ مایل به حضور ظریف در مذاکرات نیست، قابل درک است. اما این که در داخل حاکمیت و مجلس و قوه قضاییه تلاش شود که از این ظرفیت استفاده نشود، محل تامل و مناقشه است.
📌سیاست خارجی در ادامه سیاست داخلی قرار دارد. اگر جمهوری اسلامی نتواند در عرصه سیاست داخلی، اصلاحات ساختاری ایجاد کند، در مسیر مذاکرات هم نمیتواند حمایت مردم ایران و جامعه مدنی آمریکا را به دست آورد و ابتکار عمل داشته باشد.
📌اهداف بلند مدت مذاکرات، پیشبرد توسعه همهجانبه و پایدار و تحقق صلح است. دستاورد کوتاهمدت هم یعنی این که مردم ایران سریعاً بهبودی ولو اندک را در زندگی خود حس کنند.
📌دیپلوماسی عرصه ظهور معجزه و تبدیل وضعیت از «شکست» به «پیروزی» است. در دهه ۲۰ خورشیدی، دیپلوماسی توانست مانع از ادامه حضور شوروی در خاک ایران شود.
@Nehzatazadiiran
📽ویدئوی کامل این گفتوگو را در لینک زیر مشاهده کنید:
https://youtu.be/WOj9W7doV_c?si=BDfePTz9evXpIttk
10.04.202506:23
🔸مشروعیت گمشده و بنبست توسعه؛ چرا ایران امروز در تله ناکارآمدی گرفتار است؟
🔹منبع: نشریه اقتصادی نهضت آزادی ایران- شماره سیزدهم
@Nehzatazadiiran
📌 برای نخستین بار در عصر مدرن، ماکس وبر فیلسوف، جامعهشناس و حقوقدان برجستۀ آلمانی و یکی از اثرگذارترین نظریهپردازان توسعه مدرن در جهان غرب، مفهوم مشروعیت را به صورت مفهومی عام بیان کرد. به عقیدۀ او، مشروعیت بر «باور» مبتنی است و از مردم اطاعت میطلبد و قدرت فقط زمانی مؤثر است که مشروع باشد.
📌 در نظام های استبدادی، مشروعیت اغلب به جای تکیه بر رضایت عمومی یا قانونمداری، به زور، ایدئولوژی یا کنترل منابع وابسته است. وقتی مشروعیت واقعیِ برآمده از عملکرد مطلوب و رضایت عمومی کاهش یابد، حکومتها ناکارآمد می شوند چون اولویت حفظ قدرت است نه توسعه و کسب رضایت عمومی ناشی از کارآمدی.
📌 تعمیق شکاف بین حاکمیت و مردم، بهویژه بعد از اعتراضات سالهای اخیر (مثل ۹۸ یا ۱۴۰۱)، که آثار آن در کاهش مشارکت انتخاباتهای ۱۴۰۰، ۱۴۰۲ و ۱۴۰۳ به وضوح دیده شد نشان دهندۀ تضعیف جدی مشروعیت عقلانی-قانونی نظام و تکیۀ بیش از پیش به ابزارهای سرکوب و پروپاگاندا است.
📌 فرانسیس فوکویاما، نظریهپرداز سیاسی، در کتاب نظم و زوال سیاسی میگوید: "دولتها بدون مشروعیت قوی، قادر به ساخت نهادهای کارآمد نیستند، چون اعتماد عمومی و همکاری اجتماعی از بین میرود. تورم بالای ۴۰٪، کاهش بی رویه ارزش پول ملی، بحرانهای انرژی، گرانی مسکن، بیکاری، مهاجرت، فساد گسترده بروکراتیک و... نتیجه سیاستهایی است که بیشتر در جهت حفظ پایگاه قدرت است تا حل مشکلات مردم.
@Nehzatazadiiran
📎متن کامل یادداشت را در لینک زیر مطالعه فرمایید:
https://telegra.ph/kenai1311-03-21
🔹منبع: نشریه اقتصادی نهضت آزادی ایران- شماره سیزدهم
@Nehzatazadiiran
📌 برای نخستین بار در عصر مدرن، ماکس وبر فیلسوف، جامعهشناس و حقوقدان برجستۀ آلمانی و یکی از اثرگذارترین نظریهپردازان توسعه مدرن در جهان غرب، مفهوم مشروعیت را به صورت مفهومی عام بیان کرد. به عقیدۀ او، مشروعیت بر «باور» مبتنی است و از مردم اطاعت میطلبد و قدرت فقط زمانی مؤثر است که مشروع باشد.
📌 در نظام های استبدادی، مشروعیت اغلب به جای تکیه بر رضایت عمومی یا قانونمداری، به زور، ایدئولوژی یا کنترل منابع وابسته است. وقتی مشروعیت واقعیِ برآمده از عملکرد مطلوب و رضایت عمومی کاهش یابد، حکومتها ناکارآمد می شوند چون اولویت حفظ قدرت است نه توسعه و کسب رضایت عمومی ناشی از کارآمدی.
📌 تعمیق شکاف بین حاکمیت و مردم، بهویژه بعد از اعتراضات سالهای اخیر (مثل ۹۸ یا ۱۴۰۱)، که آثار آن در کاهش مشارکت انتخاباتهای ۱۴۰۰، ۱۴۰۲ و ۱۴۰۳ به وضوح دیده شد نشان دهندۀ تضعیف جدی مشروعیت عقلانی-قانونی نظام و تکیۀ بیش از پیش به ابزارهای سرکوب و پروپاگاندا است.
📌 فرانسیس فوکویاما، نظریهپرداز سیاسی، در کتاب نظم و زوال سیاسی میگوید: "دولتها بدون مشروعیت قوی، قادر به ساخت نهادهای کارآمد نیستند، چون اعتماد عمومی و همکاری اجتماعی از بین میرود. تورم بالای ۴۰٪، کاهش بی رویه ارزش پول ملی، بحرانهای انرژی، گرانی مسکن، بیکاری، مهاجرت، فساد گسترده بروکراتیک و... نتیجه سیاستهایی است که بیشتر در جهت حفظ پایگاه قدرت است تا حل مشکلات مردم.
@Nehzatazadiiran
📎متن کامل یادداشت را در لینک زیر مطالعه فرمایید:
https://telegra.ph/kenai1311-03-21
07.04.202510:29
🔸تشیع و مسئله ایران
🔹زندهیاد دکتر داود فیرحی
@Nehzatazadiiran
جامعه ما هم دیندار است و هم ملی ولی آشتی اینها به دو دلیل آسان نیست: اولاً در ادبیات دینی تفسیری ارائه شده است که تعلقات ملی را نفی میکند و ثانیاً در ادبیات ایرانی گری هم جریانی از مشروطه به بعد پیدا شده است که نسبت به دین موضع چندان همدلی نداشته است. منهای جریان چپ که خارج از تحلیل ماست، از مشروطه به این سو جامعه ما حول مذهب و ناسیونالیسم نوسان داشته است. هر از گاهی یکی به منبر می رود و دیگری به پستو و گفتگو را متوقف می کنند اما تنش جایی است که این دو در نقطه تلاقی قرار دارند. اکنون در این شرایط هستیم.
ناسیونالیسم بر دو نوع تبارگرا و مبتنی بر قرارداد است. ناسیونالیسم تبارگرا حاوی نوعی جوهرگرایی، رمانتیسم، باستانگرایی و تا حدی نژادپرستی است اما ناسیونالیسم مدنی مبتنی بر قرارداد حول قانون اساسی است، تصمیمی عقلایی است و معمولاً هم دموکراتیک است. در ایران از ابتدا علی رغم اینکه نظریه ناسیونالیسم به اقتفای قانون اساسی مشروطه شکل گرفت، اما به تبارگرایی شیفت پیدا کرد و خشونتهای آن هم ظاهر شد. ناسیونالیسم تبارگرا در سیاست خارجی باعث شارژ تبارگرایی های بدیل مانند پان اسلامیسم، پان عربیسم و پان ترکیسم میشود و برای وحدت اسلامی مشکل زا است. در داخل هم با مذهب، قومیتها و دولت ملی مدرن دموکراتیک چالش ایجاد میکند.
گفتمان رایج ناسیونالیسم در ایران، تبارگرا است و حتی جریان مذهبی هم هر وقت درباره ناسیونالیسم فکر کرده است، پیش فرض گرفتند که ناسیونالیسم مساوی تبارگرایی است و امکان بدیل آن را در نظر نگرفتند. مرحوم مطهری هم «خدمات متقابل ایران و اسلام» را روی این تعریف سوار میکند و اصرار دارد که اینها دو ایدئولوژی متفاوت برای اداره جامعه هستند و سرانجام بحث را به نفع اسلام سوق داده است. رواج تعریف تبارگرا از ناسیونالیسم و تضاد قهری آن با مذهب، چرخه باطل هویت را ایجاد کرده است. بحران، ناشی از بزرگ بودن ناسیونالیسم فرهنگی و کوچک بودن ناسیونالیسم سیاسی است. ملیت ایرانی، همین ایرانی است که در این گربه قرار دارد و خارج از آن، رمانتیک و تهاجمی است و ناهم مکانی و ناهم زمانی می آورد. یعنی کسانی را ایرانی می دانیم که ایرانی نیستند و کسانی را ایرانی نمی دانیم که ایرانی هستند. ملیت سیاسی باید همان ملیتی باشد که ملیت فرهنگی ماست.
فقه مشروطه و ادبیات مرحوم نایینی و آخوند خراسانی، خلوص دارد و ناسیونالیسم را تبار نمیداند بلکه دنبال این بودند که ملتی یک قرارداد میبندد و امور مشترک خود را به اشتراک و مبتنی بر قانون اساسی که هنجارهایش به مرور زمان یک علقه ملی تولید میکند، اداره کند. این نگاه با مذهب هم در تضاد نیست و مسلمانان درون امت می توانند دولتهای جدا از هم تشکیل دهند. فقه مشروطه ایده ناسیونالیسم قراردادی را پشتیبانی میکند. در فقه مشروطه ملت کسانی اند که مشترکات نوعی دارند و دور هم جمع شده اند تا این نیازها را اداره کنند. ادبیات مشروطه تمام همتش حل مسئله دولت ملی ایران است و مذهب هم در کلیت خود در پی ناسیونالیسم دموکراتیک است.
@Nehzatazadiiran
🔹زندهیاد دکتر داود فیرحی
@Nehzatazadiiran
جامعه ما هم دیندار است و هم ملی ولی آشتی اینها به دو دلیل آسان نیست: اولاً در ادبیات دینی تفسیری ارائه شده است که تعلقات ملی را نفی میکند و ثانیاً در ادبیات ایرانی گری هم جریانی از مشروطه به بعد پیدا شده است که نسبت به دین موضع چندان همدلی نداشته است. منهای جریان چپ که خارج از تحلیل ماست، از مشروطه به این سو جامعه ما حول مذهب و ناسیونالیسم نوسان داشته است. هر از گاهی یکی به منبر می رود و دیگری به پستو و گفتگو را متوقف می کنند اما تنش جایی است که این دو در نقطه تلاقی قرار دارند. اکنون در این شرایط هستیم.
ناسیونالیسم بر دو نوع تبارگرا و مبتنی بر قرارداد است. ناسیونالیسم تبارگرا حاوی نوعی جوهرگرایی، رمانتیسم، باستانگرایی و تا حدی نژادپرستی است اما ناسیونالیسم مدنی مبتنی بر قرارداد حول قانون اساسی است، تصمیمی عقلایی است و معمولاً هم دموکراتیک است. در ایران از ابتدا علی رغم اینکه نظریه ناسیونالیسم به اقتفای قانون اساسی مشروطه شکل گرفت، اما به تبارگرایی شیفت پیدا کرد و خشونتهای آن هم ظاهر شد. ناسیونالیسم تبارگرا در سیاست خارجی باعث شارژ تبارگرایی های بدیل مانند پان اسلامیسم، پان عربیسم و پان ترکیسم میشود و برای وحدت اسلامی مشکل زا است. در داخل هم با مذهب، قومیتها و دولت ملی مدرن دموکراتیک چالش ایجاد میکند.
گفتمان رایج ناسیونالیسم در ایران، تبارگرا است و حتی جریان مذهبی هم هر وقت درباره ناسیونالیسم فکر کرده است، پیش فرض گرفتند که ناسیونالیسم مساوی تبارگرایی است و امکان بدیل آن را در نظر نگرفتند. مرحوم مطهری هم «خدمات متقابل ایران و اسلام» را روی این تعریف سوار میکند و اصرار دارد که اینها دو ایدئولوژی متفاوت برای اداره جامعه هستند و سرانجام بحث را به نفع اسلام سوق داده است. رواج تعریف تبارگرا از ناسیونالیسم و تضاد قهری آن با مذهب، چرخه باطل هویت را ایجاد کرده است. بحران، ناشی از بزرگ بودن ناسیونالیسم فرهنگی و کوچک بودن ناسیونالیسم سیاسی است. ملیت ایرانی، همین ایرانی است که در این گربه قرار دارد و خارج از آن، رمانتیک و تهاجمی است و ناهم مکانی و ناهم زمانی می آورد. یعنی کسانی را ایرانی می دانیم که ایرانی نیستند و کسانی را ایرانی نمی دانیم که ایرانی هستند. ملیت سیاسی باید همان ملیتی باشد که ملیت فرهنگی ماست.
فقه مشروطه و ادبیات مرحوم نایینی و آخوند خراسانی، خلوص دارد و ناسیونالیسم را تبار نمیداند بلکه دنبال این بودند که ملتی یک قرارداد میبندد و امور مشترک خود را به اشتراک و مبتنی بر قانون اساسی که هنجارهایش به مرور زمان یک علقه ملی تولید میکند، اداره کند. این نگاه با مذهب هم در تضاد نیست و مسلمانان درون امت می توانند دولتهای جدا از هم تشکیل دهند. فقه مشروطه ایده ناسیونالیسم قراردادی را پشتیبانی میکند. در فقه مشروطه ملت کسانی اند که مشترکات نوعی دارند و دور هم جمع شده اند تا این نیازها را اداره کنند. ادبیات مشروطه تمام همتش حل مسئله دولت ملی ایران است و مذهب هم در کلیت خود در پی ناسیونالیسم دموکراتیک است.
@Nehzatazadiiran
03.04.202510:29
🔸 بازرگان، دولت موقت و شروع چالش نهادی در ساخت قدرت
🔹فیلمی تاریخی از مهندس بازرگان، که تازه به عنوان نخستوزیر دولت موقت انتخاب شده بود و با حضور در دانشگاه تهران سخنرانی میکند.
@Nehzatazadiiran
🔹فیلمی تاریخی از مهندس بازرگان، که تازه به عنوان نخستوزیر دولت موقت انتخاب شده بود و با حضور در دانشگاه تهران سخنرانی میکند.
@Nehzatazadiiran


30.03.202513:28
🔸منتشر شده در توئیتر محمد توسلی
@Nehzatazadiiran
تحریکات قومگرایانه ضد ملی پانترکیسم و یا پانکردیسم در #آذربایجان و #ارومیه، شهر همزیستی اقوام ترک و کرد و پیروان مذاهب مختلف، صداهای تفرقهآمیزی است که باید با دقت مورد توجه قرار گیرد و با آگاهی آنان پایان پذیرد.
#زبان_فارسی عامل بسیار مهم هویت ملی واحد همه ایرانیان است، اما همه اقوام ایرانی ضمن حفظ هویت ملی در آموزش زبان قومی و محلی خود آزادند. ایران همواره صحنه همزیستی اقوام مختلف بوده و بر هویت ملی ایرانی همه اقوام تاکید شده است.
از جمله گرامیداشت عید باستانی #نوروز با تاکید بر هویت فرهنگی ایرانی، همواره عامل همبستگی ملی قومیتهای مختلف در ایران بوده است.
تمرکززدایی سیاسی و اقتصادی در حاکمیت از طریق اصلاح ساختاری در قانون اساسی و تأمین حقوق و آزادیهای اساسی همه شهروندان به ویژه اقوام و ادیان مختلف در سراسر کشور و پذیرش هویت ملی در جامعه متکثر ایران، راهکاری واقعبینانه برای جلوگیری از رخدادهای اخیر در شهر ارومیه و سوء استفاده گروههای خاص و مداخلات برخی کشورهای همسایه خواهد بود.
@Nehzatazadiiran
تحریکات قومگرایانه ضد ملی پانترکیسم و یا پانکردیسم در #آذربایجان و #ارومیه، شهر همزیستی اقوام ترک و کرد و پیروان مذاهب مختلف، صداهای تفرقهآمیزی است که باید با دقت مورد توجه قرار گیرد و با آگاهی آنان پایان پذیرد.
#زبان_فارسی عامل بسیار مهم هویت ملی واحد همه ایرانیان است، اما همه اقوام ایرانی ضمن حفظ هویت ملی در آموزش زبان قومی و محلی خود آزادند. ایران همواره صحنه همزیستی اقوام مختلف بوده و بر هویت ملی ایرانی همه اقوام تاکید شده است.
از جمله گرامیداشت عید باستانی #نوروز با تاکید بر هویت فرهنگی ایرانی، همواره عامل همبستگی ملی قومیتهای مختلف در ایران بوده است.
تمرکززدایی سیاسی و اقتصادی در حاکمیت از طریق اصلاح ساختاری در قانون اساسی و تأمین حقوق و آزادیهای اساسی همه شهروندان به ویژه اقوام و ادیان مختلف در سراسر کشور و پذیرش هویت ملی در جامعه متکثر ایران، راهکاری واقعبینانه برای جلوگیری از رخدادهای اخیر در شهر ارومیه و سوء استفاده گروههای خاص و مداخلات برخی کشورهای همسایه خواهد بود.
25.03.202510:29
🔸نشریه اقتصادی نهضت آزادی ایران
🔹شماره سیزدهم
@Nehzatazadiiran
📌کمیسیون اقتصادی شعبه تحقیقات نهضت آزادی ایران در نشریه اختصاصی شماره سیزدهم به جمعآوری اخبار و نگارش تحلیلهای مهم اقتصادی در اسفند ماه ۱۴۰۳ پرداخته است.
یادداشت ها:
📌معجزه اقتصادی آلمان: درسهایی از لودویک ارهارد برای ایران
حسام صحاف
📌مشروعیت گمشده و بنبست توسعه؛ چرا ایران امروز در تله ناکارآمدی گرفتار است؟
محسن بوستانی
📌چین و توسعه در سایه سوسیالیسم واقعگرا
محمود ایزدیان
📌مسیر توسعه در ایران بر اساس نظریه فوکویاما
مهران صولتی
📌یک جای کار میلنگد
دکتر حمزه نوذری
📌از آرژانتین تا ترکیه، درس هایی از سیاست تثبیت ارزی
گزارش پژوهشکده پولی و بانکی
📌مغالطههای اقتصادی ذینفعان
معرفی کتاب
📌۴ پیشنهاد غمانگیز برای سال ۱۴۰۴
مجتبی لشکربلوکی
🔹پرونده بازار کار
📌عیار دلاری دستمزد
خبرنامه اقتصادی نهضت آزادی ایران
📌افزایش حداقل دستمزد؛ نواختن سورنا از سر گشاد آن
علی ممکن
📌سیمای بازار کار ایران در دهه ۹۰
علی ممکن
🔹اخبار داخلی
📌سوددهترین و زیاندهترین شرکتهای دولتی
📌کمبود گاز كشور؛ در عسلویه گاز هدر میرود و سوزانده میشود!
📌فعالان اقتصادی: برای کاهش ناترازی انرژی، ساعت رسمی را تغییر دهید
📌روایت اکسیوس از جزئیات نامه ترامپ به ایران: پیشنهاد توافق طی دو ماه با تهران
🔹اخبار بینالملل
📌فارن پالیسی؛ ترامپ و نظم نوین کینگپینها (مقاله استفان والت)
📌ژئوپلیتیکال مانیتور: چرا ترامپ نمیتواند دلارزدایی بریکس را متوقف کند؟
📌فایننشیال تایمز: از وعده تا بحران، اقتصاد آمریکا در تنگنا
📌دلایل پیشی گرفتن اقتصاد آمریکا از اروپا
📌 آرژانتین به جمع صادرکنندگان نفت و گاز پیوست
📌رویترز گزارش داد: دخالت آمریکا در انتصاب رئیس بانک مرکزی لبنان
🔹شماره سیزدهم
@Nehzatazadiiran
📌کمیسیون اقتصادی شعبه تحقیقات نهضت آزادی ایران در نشریه اختصاصی شماره سیزدهم به جمعآوری اخبار و نگارش تحلیلهای مهم اقتصادی در اسفند ماه ۱۴۰۳ پرداخته است.
یادداشت ها:
📌معجزه اقتصادی آلمان: درسهایی از لودویک ارهارد برای ایران
حسام صحاف
📌مشروعیت گمشده و بنبست توسعه؛ چرا ایران امروز در تله ناکارآمدی گرفتار است؟
محسن بوستانی
📌چین و توسعه در سایه سوسیالیسم واقعگرا
محمود ایزدیان
📌مسیر توسعه در ایران بر اساس نظریه فوکویاما
مهران صولتی
📌یک جای کار میلنگد
دکتر حمزه نوذری
📌از آرژانتین تا ترکیه، درس هایی از سیاست تثبیت ارزی
گزارش پژوهشکده پولی و بانکی
📌مغالطههای اقتصادی ذینفعان
معرفی کتاب
📌۴ پیشنهاد غمانگیز برای سال ۱۴۰۴
مجتبی لشکربلوکی
🔹پرونده بازار کار
📌عیار دلاری دستمزد
خبرنامه اقتصادی نهضت آزادی ایران
📌افزایش حداقل دستمزد؛ نواختن سورنا از سر گشاد آن
علی ممکن
📌سیمای بازار کار ایران در دهه ۹۰
علی ممکن
🔹اخبار داخلی
📌سوددهترین و زیاندهترین شرکتهای دولتی
📌کمبود گاز كشور؛ در عسلویه گاز هدر میرود و سوزانده میشود!
📌فعالان اقتصادی: برای کاهش ناترازی انرژی، ساعت رسمی را تغییر دهید
📌روایت اکسیوس از جزئیات نامه ترامپ به ایران: پیشنهاد توافق طی دو ماه با تهران
🔹اخبار بینالملل
📌فارن پالیسی؛ ترامپ و نظم نوین کینگپینها (مقاله استفان والت)
📌ژئوپلیتیکال مانیتور: چرا ترامپ نمیتواند دلارزدایی بریکس را متوقف کند؟
📌فایننشیال تایمز: از وعده تا بحران، اقتصاد آمریکا در تنگنا
📌دلایل پیشی گرفتن اقتصاد آمریکا از اروپا
📌 آرژانتین به جمع صادرکنندگان نفت و گاز پیوست
📌رویترز گزارش داد: دخالت آمریکا در انتصاب رئیس بانک مرکزی لبنان


17.04.202505:28
🔸منتشر شده در توئیتر محمد توسلی
@Nehzatazadiiran
در آستانه ٢٩ فروردین، پنجاهمین سالروز اعدام #بیژن_جزنی همراه با ٨ نفر از همراهان زندانی در تپههای زندان اوین توسط مأموران ساواک هستیم که روز بعد اعلام شد آنان حین فرار از زندان کشته شدند. اما پس از انقلاب، آرش مأمور ساواک در دادگاه اعتراف میکند که ما آنان را به تپههای اوین بردیم و در آنجا به رگبار بستیم.
جزنی، از نظریهپردازان جنبش مسلحانه فدائی خلق، در آخرین مدافعات خود در دادگاه میگوید: «همه میدانند که در این مملکت آزادی وجود ندارد. کلیه قوانین که دستاورد انقلاب مشروطه بود، از بین رفته، در کشوری که همه درهای دموکراسی بسته میشود و درهای آزادی مسدود میگردد اسلحه زبان به سخن میگشاید».
سیر تحولات سالهای پس از انقلاب ۵٧ و گزارشهای مستند درباره آمار اعدامهای این دوران در ایران که در سطح جهانی شاخص بوده، بیانگر این واقعیت است که اعدام در نظامهای استبدادی اعم از #استبداد_سلطنتی یا #استبداد_دینی، اهرمی برای ارعاب و سرکوب مخالفانی است که مطالبه #آزادی، #حاکمیت_ملت و استقلال کشور را دارند.
#نه_به_اعدام
@Nehzatazadiiran
در آستانه ٢٩ فروردین، پنجاهمین سالروز اعدام #بیژن_جزنی همراه با ٨ نفر از همراهان زندانی در تپههای زندان اوین توسط مأموران ساواک هستیم که روز بعد اعلام شد آنان حین فرار از زندان کشته شدند. اما پس از انقلاب، آرش مأمور ساواک در دادگاه اعتراف میکند که ما آنان را به تپههای اوین بردیم و در آنجا به رگبار بستیم.
جزنی، از نظریهپردازان جنبش مسلحانه فدائی خلق، در آخرین مدافعات خود در دادگاه میگوید: «همه میدانند که در این مملکت آزادی وجود ندارد. کلیه قوانین که دستاورد انقلاب مشروطه بود، از بین رفته، در کشوری که همه درهای دموکراسی بسته میشود و درهای آزادی مسدود میگردد اسلحه زبان به سخن میگشاید».
سیر تحولات سالهای پس از انقلاب ۵٧ و گزارشهای مستند درباره آمار اعدامهای این دوران در ایران که در سطح جهانی شاخص بوده، بیانگر این واقعیت است که اعدام در نظامهای استبدادی اعم از #استبداد_سلطنتی یا #استبداد_دینی، اهرمی برای ارعاب و سرکوب مخالفانی است که مطالبه #آزادی، #حاکمیت_ملت و استقلال کشور را دارند.
#نه_به_اعدام
08.04.202515:55
🔸دیدار با آقای دکتر قربان بهزادیاننژاد و خانوادههای آقایان مصطفی تاجزاده و دکتر سعید مدنی
@Nehzatazadiiran
بسمه تعالی
به مناسبت فراسیدن سال نو خورشیدی، جمعی از اعضای نهضت آزادی ایران با آقای دکتر بهزادیاننژاد که اخیرا با پایان یافتن مدت حکم صادره از زندان آزاد شده است و همچنین، با خانوادههای زندانیان سیاسی دربند، آقایان مصطفی تاجزاده و سعید مدنی دیدار کردند.
آقایان محمدحسین بنیاسدی دبیرکل نهضت آزادی، محمد توسلی دبیرکل سابق و ابوالفضل بازرگان رییس دفتر سیاسی، همراه با برخی اعضای این حزب ملی و اسلامی و خانوادههای آنان، در این دیدارها حضور داشتند.
ارزیابی شرایط بحرانی کشور، ضرورت وفاق ملی فراگیر در شرایط حاد کنونی، نیاز به بهرهگیری حاکمیت از ظرفیتهای سیاسی و سرمایه انسانی ملت ایران و یادآوری خدمات، تجربهها و روحیات سازنده و امیدبخش آقایان بهزادیاننژاد، تاجزاده و مدنی، از جمله موضوعاتی بود که در این دیدارها مطرح شد.
نهضت آزادی ایران، ضمن یادآوری نقش بیبدیل و ارزنده خانوادههای زندانیان سیاسی و بهویژه اهمیت و جایگاه همسران شجاع و فداکار آنان و با قدردانی از شکیبایی، صبوری، روحیه مقاوم، تلاشها و مسئولیتپذیری وقفهناپذیر خانوادههای محترم و آرزوی آزادی هرچه زودتر تمام زندانیان سیاسی و عقیدتی، امیدوار است که حاکمبت ایران با درک ماهیت شرایط بحرانی کشور، زمینه تحقق حقوق اساسی و حاکمیت ملت ایران را فراهم آورد.
روابط عمومی
نهضت آزادی ایران
۱۹ فروردین ١۴٠۴
@Nehzatazadiiran
@Nehzatazadiiran
بسمه تعالی
به مناسبت فراسیدن سال نو خورشیدی، جمعی از اعضای نهضت آزادی ایران با آقای دکتر بهزادیاننژاد که اخیرا با پایان یافتن مدت حکم صادره از زندان آزاد شده است و همچنین، با خانوادههای زندانیان سیاسی دربند، آقایان مصطفی تاجزاده و سعید مدنی دیدار کردند.
آقایان محمدحسین بنیاسدی دبیرکل نهضت آزادی، محمد توسلی دبیرکل سابق و ابوالفضل بازرگان رییس دفتر سیاسی، همراه با برخی اعضای این حزب ملی و اسلامی و خانوادههای آنان، در این دیدارها حضور داشتند.
ارزیابی شرایط بحرانی کشور، ضرورت وفاق ملی فراگیر در شرایط حاد کنونی، نیاز به بهرهگیری حاکمیت از ظرفیتهای سیاسی و سرمایه انسانی ملت ایران و یادآوری خدمات، تجربهها و روحیات سازنده و امیدبخش آقایان بهزادیاننژاد، تاجزاده و مدنی، از جمله موضوعاتی بود که در این دیدارها مطرح شد.
نهضت آزادی ایران، ضمن یادآوری نقش بیبدیل و ارزنده خانوادههای زندانیان سیاسی و بهویژه اهمیت و جایگاه همسران شجاع و فداکار آنان و با قدردانی از شکیبایی، صبوری، روحیه مقاوم، تلاشها و مسئولیتپذیری وقفهناپذیر خانوادههای محترم و آرزوی آزادی هرچه زودتر تمام زندانیان سیاسی و عقیدتی، امیدوار است که حاکمبت ایران با درک ماهیت شرایط بحرانی کشور، زمینه تحقق حقوق اساسی و حاکمیت ملت ایران را فراهم آورد.
روابط عمومی
نهضت آزادی ایران
۱۹ فروردین ١۴٠۴
@Nehzatazadiiran


07.04.202505:29
🔸منتشر شده در توئیتر محمد توسلی
@Nehzatazadiiran
آزادی آقای #مهدی_کروبی پس از ١۴ سال حصر غیرقانونی و مواضع شجاعانه و شفاف در نخستین بیانیه ایشان را باید گشایشی در شرایط بحرانی کنونی ارزیابی کرد.به امید رفع حصر آقای #میر_حسین_موسوی و خانم #زهرا_رهنورد و آزادی همه زندانیان سیاسی و عقیدتی از جمله آقایان #مصطفی_تاجزاده و #سعید_مدنی و تحقق سایر مطالبات ملی از جمله اصلاحات ساختاری در قانون اساسی.
@Nehzatazadiiran
آزادی آقای #مهدی_کروبی پس از ١۴ سال حصر غیرقانونی و مواضع شجاعانه و شفاف در نخستین بیانیه ایشان را باید گشایشی در شرایط بحرانی کنونی ارزیابی کرد.به امید رفع حصر آقای #میر_حسین_موسوی و خانم #زهرا_رهنورد و آزادی همه زندانیان سیاسی و عقیدتی از جمله آقایان #مصطفی_تاجزاده و #سعید_مدنی و تحقق سایر مطالبات ملی از جمله اصلاحات ساختاری در قانون اساسی.
03.04.202505:43
🔸 بازرگان، دولت موقت و شروع چالش نهادی در ساخت قدرت
🔹بمناسبت رفراندوم ۱۲ فروردین سال ۵۸..
@Nehzatazadiiran
دولت موقت با هدف و استراتژی خاصی شروع به کار می کند.
استراتژی بازرگان در دولت، محدود کردن نقش دولت به تنظیم روابط بخش های مختلف اجتماع و هدف او اصلاح ساختار دولت بود. به نظر بازرگان در حکومت پهلوی همه چیز ناشی و تحت اختیار دستگاه حکومت بود که این امر باعث شده تا یک بروکراسی فاسد، وابسته، تنبل و حجیم شکل بگیرد و به جهت پیشینه طولانی حکومت استبدادی، ضعف مالکیت خصوصی، طولانی شدن دوران هرج و مرج و بی برنامگی دولت ها، جامعه مدنی رشد لازم پیدا نکرد.
محدود سازی دولت و اصلاح آن با کاهش بروکراسی با مقاومت های چند جانبه ای مواجه بود. اول، گروه های سیاسی در برابر روش اصلاح کارشکنی می کردند دوم خود کارمندان، تندروی سیاسی شده بودند و خیلی زود هزاران کمیته و شورای انقلابی در سازمان های دولتی تشکیل شدند که ادارات را عملا فلج کردند.
پس از چند ماه بازرگان امید اصلاح به بروکراسی را که کلید پیشرفت اجتماعی می دانست از سر بیرون کرد..
چرا که بازرگان در این مسیر دچار چالش های متعددی می شود.
وی به نکته قابل تاملی اشاره می کند که نوعی تداخل یا تضاد بین نهادهای رسمی و غیر رسمی، چالش اساسی در کار دولت ایجاد کرده است.
به بیانی دیگر می توان گفت، چالشی که بنیان آن در دولت موقت گذاشته و البته تا حدودی به دلیل شرایط خاص انقلابی، چندان جدی گرفته نشد، تعدد مدیریت و تفرقه مدیریت در جریان بعد از پیروزی و در مرحله اول اداره انقلاب و حکومت بود که در دست سه مقام رسمی مشخص و چند مقام غیر رسمی قرار گرفت.
سه مقام رسمی، اول رهبری انقلاب، دوم شورای انقلاب که جانشین مجلس شورا و ناظر بر دولت می باشد و بلاخره خود دولت که به عنوان مجری تصمیمات و برنامه و مسئول کلی جریان ها و حوادث و جواب دهنده مسائل شناخته شده است.
مقامات غیر رسمی ولی حاضر و عامل، کمیته ها و پاسداران و گروه ها و افراد داوطلب و همچنین تعداد زیادی از رهبران روحانی می باشند.وجود افراد و مقامات مومن علاقه مند و فداکار انقلاب اگر از جهتی سرمایه و اطمینان محسوب می شود..
ولی تعدد و کثرت قطب های ذی نظر و ذی اثر، عامل تشتت و کندی کار و مانع مدیریت و مسئولیت و احیانا غیر قابل تحمل می باشد .
بعدها یکی از تقاضاهای بازرگان از امام که مربوط به این مسأله است :
برحذر داشتن مقامات غیر رسمی و غیر مسئول از هرگونه مزاحمت و دخالت در کار دولت و وادار ساختن آنها به همکاری و تقویت و تبعیت از دولت؛
- تمرکز مسئولیت و مدیریت در دست مقامات سه گانه رسمی؛
- تجمع، وحدت و سرعت در تصمیم گیری های مقامات مسئول نظر به اینکه لامحاله بسیاری از مسائل، مورد نظر هر سه مقام فوق الذکر باشد، مصلحت موقعیت ایجاب می نماید که تصمیم ها و راه حل ها مشترکا بررسی و اتخاذ شود در دستورهایی که احیانا از ناحیه رهبری عالیقدر انقلاب بدون اطلاع دولت با شورا اعلام می شود و ماموریت هایی که رأی صادر می فرمایند از قدرت عمل دولت نکاهد و مسئولیت ها را لوث ننماید.
برای هماهنگی بیشتر شورای انقلاب و دولت موقت، سرانجام به پیشنهاد بازرگان، تعدادی از اعضای هر دو نهاد به نهاد دیگر راه یافتند.
فروهر، کتیرایی، میناچی، صباغیان و صادق طباطبایی به شورای انقلاب راه یافتند و از شورای انقلاب، هاشمی رفسنجانی، خامنه ای، مهدوی کنی و باهنر به عنوان معاونت وزارت کشور، وزارت دفاع، آموزش و پرورش و دارایی به کابینه راه یافتند .
منابع مورد استفاده:
علی بابایی ۱۳۸۱
برزین ۱۳۷۴
رضوی ۱۳۷۶
@Nehzatazadiiran
🔹بمناسبت رفراندوم ۱۲ فروردین سال ۵۸..
@Nehzatazadiiran
دولت موقت با هدف و استراتژی خاصی شروع به کار می کند.
استراتژی بازرگان در دولت، محدود کردن نقش دولت به تنظیم روابط بخش های مختلف اجتماع و هدف او اصلاح ساختار دولت بود. به نظر بازرگان در حکومت پهلوی همه چیز ناشی و تحت اختیار دستگاه حکومت بود که این امر باعث شده تا یک بروکراسی فاسد، وابسته، تنبل و حجیم شکل بگیرد و به جهت پیشینه طولانی حکومت استبدادی، ضعف مالکیت خصوصی، طولانی شدن دوران هرج و مرج و بی برنامگی دولت ها، جامعه مدنی رشد لازم پیدا نکرد.
محدود سازی دولت و اصلاح آن با کاهش بروکراسی با مقاومت های چند جانبه ای مواجه بود. اول، گروه های سیاسی در برابر روش اصلاح کارشکنی می کردند دوم خود کارمندان، تندروی سیاسی شده بودند و خیلی زود هزاران کمیته و شورای انقلابی در سازمان های دولتی تشکیل شدند که ادارات را عملا فلج کردند.
پس از چند ماه بازرگان امید اصلاح به بروکراسی را که کلید پیشرفت اجتماعی می دانست از سر بیرون کرد..
چرا که بازرگان در این مسیر دچار چالش های متعددی می شود.
وی به نکته قابل تاملی اشاره می کند که نوعی تداخل یا تضاد بین نهادهای رسمی و غیر رسمی، چالش اساسی در کار دولت ایجاد کرده است.
به بیانی دیگر می توان گفت، چالشی که بنیان آن در دولت موقت گذاشته و البته تا حدودی به دلیل شرایط خاص انقلابی، چندان جدی گرفته نشد، تعدد مدیریت و تفرقه مدیریت در جریان بعد از پیروزی و در مرحله اول اداره انقلاب و حکومت بود که در دست سه مقام رسمی مشخص و چند مقام غیر رسمی قرار گرفت.
سه مقام رسمی، اول رهبری انقلاب، دوم شورای انقلاب که جانشین مجلس شورا و ناظر بر دولت می باشد و بلاخره خود دولت که به عنوان مجری تصمیمات و برنامه و مسئول کلی جریان ها و حوادث و جواب دهنده مسائل شناخته شده است.
مقامات غیر رسمی ولی حاضر و عامل، کمیته ها و پاسداران و گروه ها و افراد داوطلب و همچنین تعداد زیادی از رهبران روحانی می باشند.وجود افراد و مقامات مومن علاقه مند و فداکار انقلاب اگر از جهتی سرمایه و اطمینان محسوب می شود..
ولی تعدد و کثرت قطب های ذی نظر و ذی اثر، عامل تشتت و کندی کار و مانع مدیریت و مسئولیت و احیانا غیر قابل تحمل می باشد .
بعدها یکی از تقاضاهای بازرگان از امام که مربوط به این مسأله است :
برحذر داشتن مقامات غیر رسمی و غیر مسئول از هرگونه مزاحمت و دخالت در کار دولت و وادار ساختن آنها به همکاری و تقویت و تبعیت از دولت؛
- تمرکز مسئولیت و مدیریت در دست مقامات سه گانه رسمی؛
- تجمع، وحدت و سرعت در تصمیم گیری های مقامات مسئول نظر به اینکه لامحاله بسیاری از مسائل، مورد نظر هر سه مقام فوق الذکر باشد، مصلحت موقعیت ایجاب می نماید که تصمیم ها و راه حل ها مشترکا بررسی و اتخاذ شود در دستورهایی که احیانا از ناحیه رهبری عالیقدر انقلاب بدون اطلاع دولت با شورا اعلام می شود و ماموریت هایی که رأی صادر می فرمایند از قدرت عمل دولت نکاهد و مسئولیت ها را لوث ننماید.
برای هماهنگی بیشتر شورای انقلاب و دولت موقت، سرانجام به پیشنهاد بازرگان، تعدادی از اعضای هر دو نهاد به نهاد دیگر راه یافتند.
فروهر، کتیرایی، میناچی، صباغیان و صادق طباطبایی به شورای انقلاب راه یافتند و از شورای انقلاب، هاشمی رفسنجانی، خامنه ای، مهدوی کنی و باهنر به عنوان معاونت وزارت کشور، وزارت دفاع، آموزش و پرورش و دارایی به کابینه راه یافتند .
منابع مورد استفاده:
علی بابایی ۱۳۸۱
برزین ۱۳۷۴
رضوی ۱۳۷۶
@Nehzatazadiiran
30.03.202505:29
🔸با خیام هم شوخی؟
🔹نعمت الله فاضلی
@Nehzatazadiiran
در روزهای نوروزی علاوه بر اردوغان، شیخی در نیشابور شوخی نابجایی با فرهنگ ایرانی کرد که استاندار خراسان فورا اعلام کرد آرامگاه حکیم عمر خیام و قصهای که آن جناب شیخ دربابش گفته فاقد اس اساس است. بنابراین ماجرای شیخ ختم به خیر شد.
اما جناب شیخ و هم فکرانش خوب است به گفتار و رفتار فرهنگ ستیزانه شان و واکنش نوروزیان و ایرانیان تأمل کنند و ببینند که با حکیم خیام نیشابوری نمیشود شوخی کرد.
خیام و آرامگاهش از ستونهای فرهنگ ایرانی است. یک آجرش را بردارید همان نیشابوری ها به تنهایی خانه خراب تان میکنند و نمیگذارند کار به جاهای باریکتر برسد.
نیازی نیست تحقیق کنید با اندکی درنگ درمییابید آرامگاه واقعی حکیم عمر خیام در ذهن، ضمیر و زبان تک تک ایرانیان و نوروزیان است. بگذریم که خیام جهان را فتح کرده و در هر جای جهان حضوری زنده و ماند گار دارد. گیرم که توانستید آرامگاهش در نیشابور را تخلیه کنید با دلهای مردمان چه میکنید؟
مقصودم نیش و کنایه زدن به ایران ستیزان نیست. باور کنید. مقصودم پایان بخشیدن به این شوخیهای نابجا و نادرست است که عدهای به هر دلیلی گاه و بیگاه میکنند. تاریخ مصرف این شوخیها سالهاست منقضی شده و این افکار فاسد دیگر جایی در ایران ندارد.
برای اطلاع جناب شیخ و هم فکرانش عرض میکنم. داریوش شایگان در " زیر آسمانهای جهان" درباب حکیم عمر خیام مینویسد علامه "ابوالحسن رفیعی قزوینی یکی از بزرگترین استادان حکمت و فیلسوفی اشراقی از جنم علامه طباطبایی بود" درباره خیام به شایگان میگوید: " خیام آزادترین، آزاده ترین، و والاقدرترین کس در تمام تاریخ تفکر اسلامی است" (شایگان ۱۳۷۶: ۷۲).
جدای از عظمت و جایگاه خیام در ایران و فرهنگ آن، پیشنهاد میکنم کتاب "فیلسوف تودار و رباعیات بودار" که به اهتمام علی اصغر سیدغراب تدوین شده بخوانید تا ببینید چگونه خیام جهان عرب، ترکیه، هلند، بریتانیا، روسیه، هندوستان و کل جهان را با رباعیاتش فتح کرده است.
با این حساب هنوز کسی هست که هوس تخلیه آرامگاه خیام به سرش بزند؟!
خیام حتی اگر ریاضیدان، منجم، فیلسوف و شاعر بزرگی هم نبود، و فقط همان رساله کوچک "نوروزنامه" را نوشته بود آرامگاهش در قلب همه نوروزیان بود.
@Nehzatazadiiran
🔹نعمت الله فاضلی
@Nehzatazadiiran
در روزهای نوروزی علاوه بر اردوغان، شیخی در نیشابور شوخی نابجایی با فرهنگ ایرانی کرد که استاندار خراسان فورا اعلام کرد آرامگاه حکیم عمر خیام و قصهای که آن جناب شیخ دربابش گفته فاقد اس اساس است. بنابراین ماجرای شیخ ختم به خیر شد.
اما جناب شیخ و هم فکرانش خوب است به گفتار و رفتار فرهنگ ستیزانه شان و واکنش نوروزیان و ایرانیان تأمل کنند و ببینند که با حکیم خیام نیشابوری نمیشود شوخی کرد.
خیام و آرامگاهش از ستونهای فرهنگ ایرانی است. یک آجرش را بردارید همان نیشابوری ها به تنهایی خانه خراب تان میکنند و نمیگذارند کار به جاهای باریکتر برسد.
نیازی نیست تحقیق کنید با اندکی درنگ درمییابید آرامگاه واقعی حکیم عمر خیام در ذهن، ضمیر و زبان تک تک ایرانیان و نوروزیان است. بگذریم که خیام جهان را فتح کرده و در هر جای جهان حضوری زنده و ماند گار دارد. گیرم که توانستید آرامگاهش در نیشابور را تخلیه کنید با دلهای مردمان چه میکنید؟
مقصودم نیش و کنایه زدن به ایران ستیزان نیست. باور کنید. مقصودم پایان بخشیدن به این شوخیهای نابجا و نادرست است که عدهای به هر دلیلی گاه و بیگاه میکنند. تاریخ مصرف این شوخیها سالهاست منقضی شده و این افکار فاسد دیگر جایی در ایران ندارد.
برای اطلاع جناب شیخ و هم فکرانش عرض میکنم. داریوش شایگان در " زیر آسمانهای جهان" درباب حکیم عمر خیام مینویسد علامه "ابوالحسن رفیعی قزوینی یکی از بزرگترین استادان حکمت و فیلسوفی اشراقی از جنم علامه طباطبایی بود" درباره خیام به شایگان میگوید: " خیام آزادترین، آزاده ترین، و والاقدرترین کس در تمام تاریخ تفکر اسلامی است" (شایگان ۱۳۷۶: ۷۲).
جدای از عظمت و جایگاه خیام در ایران و فرهنگ آن، پیشنهاد میکنم کتاب "فیلسوف تودار و رباعیات بودار" که به اهتمام علی اصغر سیدغراب تدوین شده بخوانید تا ببینید چگونه خیام جهان عرب، ترکیه، هلند، بریتانیا، روسیه، هندوستان و کل جهان را با رباعیاتش فتح کرده است.
با این حساب هنوز کسی هست که هوس تخلیه آرامگاه خیام به سرش بزند؟!
خیام حتی اگر ریاضیدان، منجم، فیلسوف و شاعر بزرگی هم نبود، و فقط همان رساله کوچک "نوروزنامه" را نوشته بود آرامگاهش در قلب همه نوروزیان بود.
@Nehzatazadiiran


25.03.202505:29
🔸اعتراض به محکومیتهای اخیر علیه اعضای نهضت آزادی ایران
@Nehzatazadiiran
مهران ارژنگ از اعضای نهضت آزادی ایران در دادگاه انقلاب مشهد مجموعا به ۴ سال و هشت ماه حبس تعلیقی محکوم شده است. باید از قوه قضاییه پرسید که به استناد کدام اصل قانون اساسی و حکم کدام دادگاه عضویت در نهضت و نوشتن برای ایران جرم محسوب می شود؟
محکومیتهایی اینچنینی برای افراد و جریانات ملی که اصلاح امور را جز به مسالمت آمیزترین شیوه ممکن نمی طلبند، تنها راه را برای تندرویهای خطرناک می گشاید و نتیجهای جز به مخاطره انداختن امنیت ملی و انتقال کنشگری سیاسی به خارج از کشور ندارد.
روابط عمومی نهضت آزادی ایران
پنجم فروردین١۴٠۴
.
@Nehzatazadiiran
مهران ارژنگ از اعضای نهضت آزادی ایران در دادگاه انقلاب مشهد مجموعا به ۴ سال و هشت ماه حبس تعلیقی محکوم شده است. باید از قوه قضاییه پرسید که به استناد کدام اصل قانون اساسی و حکم کدام دادگاه عضویت در نهضت و نوشتن برای ایران جرم محسوب می شود؟
محکومیتهایی اینچنینی برای افراد و جریانات ملی که اصلاح امور را جز به مسالمت آمیزترین شیوه ممکن نمی طلبند، تنها راه را برای تندرویهای خطرناک می گشاید و نتیجهای جز به مخاطره انداختن امنیت ملی و انتقال کنشگری سیاسی به خارج از کشور ندارد.
روابط عمومی نهضت آزادی ایران
پنجم فروردین١۴٠۴
.
16.04.202512:28
🔸پیام تسلیت نهضت آزادی ایران به مناسبت درگذشت برادر دکتر حسین موسویان
@Nehzatazadiiran
بسمه تعالی
برادر ارجمند
جناب آقای دکتر حسین موسویان رئیس شورای مرکزی جبهه ملی ایران
مصیبت درگذشت برادر بزرگوارتان جناب آقای اسدالله موسویان را به جنابعالی و خانواده محترم موسویان تسلیت میگوییم و از آفریدگار مهربان برای آن مرحوم رحمت و مغفرت و برای آن خانواده شریف سلامت و صبوری و برای جنابعالی تندرستی و توفیق در استمرار خدمت به ملت ایران و تلاش در راه عدالت و آزادی و حاکمیت ملت را خواستاریم.
نهضت آزادی ایران
٢٧ فروردین ١۴٠۴
.
@Nehzatazadiiran
بسمه تعالی
برادر ارجمند
جناب آقای دکتر حسین موسویان رئیس شورای مرکزی جبهه ملی ایران
مصیبت درگذشت برادر بزرگوارتان جناب آقای اسدالله موسویان را به جنابعالی و خانواده محترم موسویان تسلیت میگوییم و از آفریدگار مهربان برای آن مرحوم رحمت و مغفرت و برای آن خانواده شریف سلامت و صبوری و برای جنابعالی تندرستی و توفیق در استمرار خدمت به ملت ایران و تلاش در راه عدالت و آزادی و حاکمیت ملت را خواستاریم.
نهضت آزادی ایران
٢٧ فروردین ١۴٠۴
.
08.04.202510:29
🔸بیتفاوتی سیاسی و اجتماعی
🔹گفتوگو با فاطمه علمدار
🔹منبع:مجله چشمانداز ایران شماره ١۵٠
@Nehzatazadiiran
📌بیتفاوتی بهعنوان یک مفهوم خاص در ادبیات علوم اجتماعی و روانشناسی اجتماعی از نیمه دوم قرن بیستم آرامآرام متولد شد. تا پیش از آن در مطالعات کلاسیک علوم اجتماعی رد پای آنچه را امروزه از آن به بیتفاوتی اجتماعی یاد میکنیم در آمیزهای از نظریات حول احساس بیگانگی و انزوای اجتماعی و بیمعنایی و بیقدرتی یافت میشد که مداخله نکردن افراد در موقعیتهای اجتماعی را با کمک آنها توضیح میدادند.
📌توجه خاص به مفهوم بیتفاوتی در مطالعه لاتانه و دارلی (۱۹۷۰) انجام شد و باعث شد مطالعات حول این انتخاب رفتاری مورد استقبال قرار بگیرد. آنچه توجه لاتانه و دارلی را به خود جلب کرد این بود که سال ۱۹۶۴، زنی در نیویورک در ساعت ۳ بعدازظهردر مقابل چشمان سیوهشت نفر از همسایگانش مورد حمله قرار گرفت و به قتل رسید، بدون اینکه هیچکدام از آنها حتی به پلیس زنگ بزنند.
📌من در کتابم بیتفاوتی را اینطور تعریف کردهام: «وقتی فردی برای بهبود وضعیت نامطلوبی که برای خودش یا دیگران -چه آشنایانش یا غریبهها- پیشآمده، تلاشی نمیکند بیتفاوت است». ما با وضعیتهای نامطلوب زیادی در زندگیهایمان در ایرانِ امروز دست و پنجه نرم میکنیم و این وضعیتهای نامطلوب آنقدر زیاد هستند که نمیتوانیم برای بهبود همه آنها تلاش کنیم. درواقع ما در زندگیهای روزمرهمان دائماً با وضعیتهای نامطلوبی که برای شخص خودمان پیش میآید یا حتی در قالب نظم موجود جاری و ساری است دست به گریبان هستیم و تسلیم بسیاری از این وضعیتهای نامطلوب شدهایم و حتی حوصله فکر کردن به تلاش برای تغییر دادنشان را هم نداریم؛ تلاش برای تغییر وضعیتهای نامطلوبی که برای دیگران پیش میآید که بماند!
📌با این حال، هرکدام از ما در حال تلاش برای تغییر برخی از این بیشمار وضعیت نامطلوبی که تجربه میکنیم هستیم؛ یعنی اینطور نیست که کلاً همه وضعیتهای نامطلوب را با چشمان یخزده و بیاحساس پذیرفته باشیم و بدون هیچ مقاومتی به هرچه پیش آمد تن بدهیم.
📌همانطور که گفته شد بیتفاوتی؛ یعنی عدم تلاش برای تغییر وضعیت نامطلوب، ولی چون نمیشود نسبت به همه وضعیتهای نامطلوب واکنش مسئولانه و تغییرخواهانه نشان داد، آدمها مجبورند انتخاب کنند که به کدام وضعیتهای نامطلوب تسلیم شوند و تحملشان کنند و برای تغییر کدام وضعیتهای نامطلوب تلاش کنند و حتی شاید وضعیتهای نامطلوبی باشد که برای تغییر آنها حاضر باشند جان خود را فدا کنند؛ بنابراین بیتفاوتی لزوماً یک رفتار منفی نیست، بلکه میتوان آن را به چشم یک انتخاب عقلانی دید.
📌بیمن میگوید در زندگی ایرانیان دو حوزه از تقابل فرهنگی نمادین نقش اساسی دارد: اول، تقابل میان درون و بیرون یا خودی/غیرخودی یا غریبه/آشنا یا همشهری/ غیرهمشهری یا هممحلهای/غیرهممحلهای و از این دست تفکیکها که همه ما در زندگیهایمان داریم و آن را میفهمیم؛ و دوم، تقابل میان سلسلهمراتب و برابری؛ یعنی مقایسه جایگاه خودمان و دیگران در سلسلهمراتب قدرت برای ما مهم است. اینکه موقعیت مواجهه با وضعیت نامطلوب کسی که با ما آشناست قربانی وضعیت باشد یا ایجادکننده وضعیت نامطلوب باشد، در تصمیم ما برای تلاش برای تغییر وضعیت تأثیر میگذارد یا مثلاً اینکه کسی که وضعیت نامطلوب را ایجاد کرده در سلسلهمراتب اجتماعی قدرت بیشتری از ما دارد یا کمتر، مثلاً اگر اختلاس کارمند زیردستمان را کشف کنیم رفتارمان متفاوت خواهد بود تا وقتی که متوجه اختلاس رئیسمان می شویم.
@Nehzatazadiiran
📎متن کامل گفتگو را در لینک زیر مطالعه فرمایید:
https://telegra.ph/NAI-04-07-3
🔹گفتوگو با فاطمه علمدار
🔹منبع:مجله چشمانداز ایران شماره ١۵٠
@Nehzatazadiiran
📌بیتفاوتی بهعنوان یک مفهوم خاص در ادبیات علوم اجتماعی و روانشناسی اجتماعی از نیمه دوم قرن بیستم آرامآرام متولد شد. تا پیش از آن در مطالعات کلاسیک علوم اجتماعی رد پای آنچه را امروزه از آن به بیتفاوتی اجتماعی یاد میکنیم در آمیزهای از نظریات حول احساس بیگانگی و انزوای اجتماعی و بیمعنایی و بیقدرتی یافت میشد که مداخله نکردن افراد در موقعیتهای اجتماعی را با کمک آنها توضیح میدادند.
📌توجه خاص به مفهوم بیتفاوتی در مطالعه لاتانه و دارلی (۱۹۷۰) انجام شد و باعث شد مطالعات حول این انتخاب رفتاری مورد استقبال قرار بگیرد. آنچه توجه لاتانه و دارلی را به خود جلب کرد این بود که سال ۱۹۶۴، زنی در نیویورک در ساعت ۳ بعدازظهردر مقابل چشمان سیوهشت نفر از همسایگانش مورد حمله قرار گرفت و به قتل رسید، بدون اینکه هیچکدام از آنها حتی به پلیس زنگ بزنند.
📌من در کتابم بیتفاوتی را اینطور تعریف کردهام: «وقتی فردی برای بهبود وضعیت نامطلوبی که برای خودش یا دیگران -چه آشنایانش یا غریبهها- پیشآمده، تلاشی نمیکند بیتفاوت است». ما با وضعیتهای نامطلوب زیادی در زندگیهایمان در ایرانِ امروز دست و پنجه نرم میکنیم و این وضعیتهای نامطلوب آنقدر زیاد هستند که نمیتوانیم برای بهبود همه آنها تلاش کنیم. درواقع ما در زندگیهای روزمرهمان دائماً با وضعیتهای نامطلوبی که برای شخص خودمان پیش میآید یا حتی در قالب نظم موجود جاری و ساری است دست به گریبان هستیم و تسلیم بسیاری از این وضعیتهای نامطلوب شدهایم و حتی حوصله فکر کردن به تلاش برای تغییر دادنشان را هم نداریم؛ تلاش برای تغییر وضعیتهای نامطلوبی که برای دیگران پیش میآید که بماند!
📌با این حال، هرکدام از ما در حال تلاش برای تغییر برخی از این بیشمار وضعیت نامطلوبی که تجربه میکنیم هستیم؛ یعنی اینطور نیست که کلاً همه وضعیتهای نامطلوب را با چشمان یخزده و بیاحساس پذیرفته باشیم و بدون هیچ مقاومتی به هرچه پیش آمد تن بدهیم.
📌همانطور که گفته شد بیتفاوتی؛ یعنی عدم تلاش برای تغییر وضعیت نامطلوب، ولی چون نمیشود نسبت به همه وضعیتهای نامطلوب واکنش مسئولانه و تغییرخواهانه نشان داد، آدمها مجبورند انتخاب کنند که به کدام وضعیتهای نامطلوب تسلیم شوند و تحملشان کنند و برای تغییر کدام وضعیتهای نامطلوب تلاش کنند و حتی شاید وضعیتهای نامطلوبی باشد که برای تغییر آنها حاضر باشند جان خود را فدا کنند؛ بنابراین بیتفاوتی لزوماً یک رفتار منفی نیست، بلکه میتوان آن را به چشم یک انتخاب عقلانی دید.
📌بیمن میگوید در زندگی ایرانیان دو حوزه از تقابل فرهنگی نمادین نقش اساسی دارد: اول، تقابل میان درون و بیرون یا خودی/غیرخودی یا غریبه/آشنا یا همشهری/ غیرهمشهری یا هممحلهای/غیرهممحلهای و از این دست تفکیکها که همه ما در زندگیهایمان داریم و آن را میفهمیم؛ و دوم، تقابل میان سلسلهمراتب و برابری؛ یعنی مقایسه جایگاه خودمان و دیگران در سلسلهمراتب قدرت برای ما مهم است. اینکه موقعیت مواجهه با وضعیت نامطلوب کسی که با ما آشناست قربانی وضعیت باشد یا ایجادکننده وضعیت نامطلوب باشد، در تصمیم ما برای تلاش برای تغییر وضعیت تأثیر میگذارد یا مثلاً اینکه کسی که وضعیت نامطلوب را ایجاد کرده در سلسلهمراتب اجتماعی قدرت بیشتری از ما دارد یا کمتر، مثلاً اگر اختلاس کارمند زیردستمان را کشف کنیم رفتارمان متفاوت خواهد بود تا وقتی که متوجه اختلاس رئیسمان می شویم.
@Nehzatazadiiran
📎متن کامل گفتگو را در لینک زیر مطالعه فرمایید:
https://telegra.ph/NAI-04-07-3
06.04.202505:58
🔸هشدار در قبال تبعات تجاوز به ایران
🔹بیانیه بیش از ۴۰۰ اندیشمند، دانشگاهی، فعال مدنی، سیاسی، فرهنگی و رسانه ای در واکنش به تهدیدهای آمریکا
@Nehzatazadiiran
📌 این بیانیه از سوی صدها تن از استادان دانشگاه، حقوقدانان و وکلا، مدافعان حقوق بشر، روزنامهنگاران، فعالان سیاسی مستقل تنظیم شده است که شامل عده ای از منتقدین سیاست های حاکمیت هم می شوند و برخی طعم حبس یا محرومیتهای گوناگون را چشیدهاند. مخاطب این نامه، ابتدا دبیرکل و مجمع عمومی و کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد، سپس دولتمردان آمریکا، ملت آمریکا و افکار عمومی جهانیان است.
📌ما مصائب جنگ را لمس کردهایم و مایل به جنگی دوباره نیستیم. ایران در سدهی اخیر آغازگر هیچ جنگی نبوده، اما تجربهی گذشته نشان داده است که اگر مورد تجاوز بیگانه قرار گیرد، با تمام قوا در برابر آن میایستد.
📌سیاستهای دوگانه غرب، که برنامه هستهای صلح آمیز ایران را که تحت نظارت آژانس بوده تهدید جلوه میدهد اما تسلیحات هستهای اسرائیل را که عضو ان پی تی و تحت هیچ نظارتی هم نیست نادیده میگیرد، نهتنها ایران را تحت فشار قرار داده، بلکه به گسترش افراطگرایی نیز دامن زده است.
📌 ما، با وجود انتقاداتی که به حاکمیت و سیاستهایش داریم، بر این باوریم که استقلال، امنیت و دموکراسی ایران باید توسط خود مردم و بدون مداخله خارجی شکل گیرد. دموکراسی با مداخله قدرتهای بیگانه به دست نمیآید، آنهم از سوی قدرتهایی که آشکارا خوی جباریت نشان میدهند و از رژیم جنایتپیشهی اسرائیل حمایت میکنند و سلاحهای پیشرفته و حمایتهای مالی و سیاسی را در پشتیبانی از آن ارسال میکنند.
📌 ما امضاکنندگان این بیانیه، برای دفاع از ایران، دفاع از انسانیت، دفاع از صلح جهانی، در صورت هرگونه تعرض به ایران، فارغ از اختلاف دیدگاه های خود با حکومت، با تمام قدرت از کشورمان دفاع میکنیم و از همهی جهانیان میخواهیم در برابر جنایات دولت اسراییل و تهدیدهای جنگ طلبانه دولت جدید آمریکا ایستادگی کنند. تجاوز به ایران و هر اقدامی علیه توان دفاعی کشور ما، دیگر اقدامی علیه حکومت نیست، بلکه اقدامی علیه ملت ایران است و منطقه را به آشوبی بزرگ کشیده و جهان را متضرر خواهد کرد.
@Nehzatazadiiran
📎متن کامل بیانیه بهمراه اسامی امضا کنندگان را در لینک زیر مشاهده فرمایید:
https://telegra.ph/NAI-04-05-2
🔹بیانیه بیش از ۴۰۰ اندیشمند، دانشگاهی، فعال مدنی، سیاسی، فرهنگی و رسانه ای در واکنش به تهدیدهای آمریکا
@Nehzatazadiiran
📌 این بیانیه از سوی صدها تن از استادان دانشگاه، حقوقدانان و وکلا، مدافعان حقوق بشر، روزنامهنگاران، فعالان سیاسی مستقل تنظیم شده است که شامل عده ای از منتقدین سیاست های حاکمیت هم می شوند و برخی طعم حبس یا محرومیتهای گوناگون را چشیدهاند. مخاطب این نامه، ابتدا دبیرکل و مجمع عمومی و کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد، سپس دولتمردان آمریکا، ملت آمریکا و افکار عمومی جهانیان است.
📌ما مصائب جنگ را لمس کردهایم و مایل به جنگی دوباره نیستیم. ایران در سدهی اخیر آغازگر هیچ جنگی نبوده، اما تجربهی گذشته نشان داده است که اگر مورد تجاوز بیگانه قرار گیرد، با تمام قوا در برابر آن میایستد.
📌سیاستهای دوگانه غرب، که برنامه هستهای صلح آمیز ایران را که تحت نظارت آژانس بوده تهدید جلوه میدهد اما تسلیحات هستهای اسرائیل را که عضو ان پی تی و تحت هیچ نظارتی هم نیست نادیده میگیرد، نهتنها ایران را تحت فشار قرار داده، بلکه به گسترش افراطگرایی نیز دامن زده است.
📌 ما، با وجود انتقاداتی که به حاکمیت و سیاستهایش داریم، بر این باوریم که استقلال، امنیت و دموکراسی ایران باید توسط خود مردم و بدون مداخله خارجی شکل گیرد. دموکراسی با مداخله قدرتهای بیگانه به دست نمیآید، آنهم از سوی قدرتهایی که آشکارا خوی جباریت نشان میدهند و از رژیم جنایتپیشهی اسرائیل حمایت میکنند و سلاحهای پیشرفته و حمایتهای مالی و سیاسی را در پشتیبانی از آن ارسال میکنند.
📌 ما امضاکنندگان این بیانیه، برای دفاع از ایران، دفاع از انسانیت، دفاع از صلح جهانی، در صورت هرگونه تعرض به ایران، فارغ از اختلاف دیدگاه های خود با حکومت، با تمام قدرت از کشورمان دفاع میکنیم و از همهی جهانیان میخواهیم در برابر جنایات دولت اسراییل و تهدیدهای جنگ طلبانه دولت جدید آمریکا ایستادگی کنند. تجاوز به ایران و هر اقدامی علیه توان دفاعی کشور ما، دیگر اقدامی علیه حکومت نیست، بلکه اقدامی علیه ملت ایران است و منطقه را به آشوبی بزرگ کشیده و جهان را متضرر خواهد کرد.
@Nehzatazadiiran
📎متن کامل بیانیه بهمراه اسامی امضا کنندگان را در لینک زیر مشاهده فرمایید:
https://telegra.ph/NAI-04-05-2
02.04.202505:29
🔸تحزب در ایران؛ نهاد فراموش شده یا حذف شده؟
🔹حسین نورانینژاد
🔹منبع: امتداد
@Nehzatazadiiran
📌در جوامع مدرن و توسعهیافته، احزاب سیاسی نقشی اساسی در شکلدهی به فرآیند دموکراتیک ایفا میکنند. احزاب بهعنوان نهادهای واسط بین جامعه و حکومت، میتوانند در فرآیندهای تصمیمگیری عمومی و حکومتی مشارکت کنند.
📌احزاب پلی میان جامعه و حکومتاند که ضمن مشارکت دادن مردم در فرایندهای سیاسی، مانع از تمرکز قدرت در دستان نهادهای غیرپاسخگو میشوند.
📌تحزب نهتنها به توسعه سیاسی و اقتصادی کمک میکند، بلکه یکی از ابزارهای اصلی در جلوگیری از خشونت سیاسی و افزایش ثبات اجتماعی است. در غیاب احزاب قدرتمند و شفاف، سیاست به دست محافل غیررسمی، الیگارشیهای اقتصادی، و شبکههای نفوذ شخصی و حامیپرور میافتد که نه پاسخگو هستند و نه منافع عمومی را نمایندگی میکنند.
📌یکی از اصلیترین موانع تحزب در ایران، بدبینی و عدم اعتماد عمومی به فعالیتهای حزبی است. تاریخ سیاسی ایران مملو از تجارب تلخی است که احزاب و تشکیلات سیاسی به ابزارهای دستنشانده یا وابسته به قدرتهای خارجی تبدیل شدهاند.
📌پس از انقلاب اسلامی، گفتمان حاکمیت نسبت به احزاب بسیار محتاطانه و مخالف بوده و گاه آنها را به چشم رقیب جاکمیت دیده است. اگرچه پیش از انقلاب وضعیت تحزب به مراتب بدتر بود و نهایت ایدئولوژی سیاسی محمدرضا پهلوی به تک حزبی رستاخیز ختم شد، اما انتظاری که برای دوره پس از انقلاب می رفت هم محقق نشد.
📌محدودیتهای شدید در زمینه فعالیت مالی و تبلیغاتی احزاب نیز بر فعالیتهای آنها تأثیر منفی گذاشته است تا همه اینها در کنار مشکل مادر، یعنی قانون انتخابات غیر حزبی، مرجعیتی برای احزاب باقی نگذارند.
📌یکی از چالشهای اصلی احزاب در ایران، مداخلات و برخوردهای امنیتی است که با احزاب مخالف یا منتقد حاکمیت انجام میشود. نمونه بارز این برخوردها، انحلال جبهه مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران است. این احزاب که در دوره اصلاحات بهعنوان نیروهای مؤثر در سیاست ایران شناخته میشدند، پس از بروز اختلافات با حاکمیت و انتقادات خود، تحت فشار قرار گرفتند و در نهایت منحل شدند.
📌در بسیاری از گزینشها و فرآیندهای استخدامی در ایران، عضویت در احزاب بهویژه احزاب مستقل و منتقد بهعنوان یک عامل منفی تلقی میشود. افراد زیادی که سابقه فعالیت حزبی دارند، برای کسب موقعیتهای دولتی و اجتماعی با مشکلات جدی روبهرو میشوند. این وضعیت باعث میشود که افراد به جای فعالیت در احزاب، به فعالیتهای فردی و شبکهای تمایل پیدا کنند.
📌در نبود احزاب، جامعه مدنی توان نظارتی و پرسشگری خود را از دست میدهد. منتخبان کاندیداهای مختلف، بدون وابستگی مشخص به یک نهاد حزبی، خود را مقید به پاسخگویی نمی دانند و کسی هم در برابر ضعف یا خطای آنها پاسخگو نمی شود.
📌در غیاب احزاب، شبکههای غیررسمی و حامیپروری در عرصه سیاسی به شدت گسترش مییابند. این مسئله، باعث میشود که افراد وابسته به افراد یا گروههای خاص بهجای شایستگان و نخبگان وارد مناصب مختلف شوند و بدین ترتیب، ظرفیتهای مدیریتی کشور به هدر میرود.
📌تحزب یکی از مؤلفههای حیاتی در تقویت امنیت، دموکراسی، جامعه مدنی و حکمرانی خوب است. ایران، با توجه به موانع تاریخی، فرهنگی، حقوقی و امنیتی که احزاب با آن مواجه هستند، باید گامهای اساسی برای تقویت فضای حزبی و افزایش نقش احزاب در سیاستگذاریهای کلان بردارد.
@Nehzatazadiiran
📎متن کامل یادداشت را در لینک زیر مطالعه فرمایید:
https://telegra.ph/NAI-04-01-2
🔹حسین نورانینژاد
🔹منبع: امتداد
@Nehzatazadiiran
📌در جوامع مدرن و توسعهیافته، احزاب سیاسی نقشی اساسی در شکلدهی به فرآیند دموکراتیک ایفا میکنند. احزاب بهعنوان نهادهای واسط بین جامعه و حکومت، میتوانند در فرآیندهای تصمیمگیری عمومی و حکومتی مشارکت کنند.
📌احزاب پلی میان جامعه و حکومتاند که ضمن مشارکت دادن مردم در فرایندهای سیاسی، مانع از تمرکز قدرت در دستان نهادهای غیرپاسخگو میشوند.
📌تحزب نهتنها به توسعه سیاسی و اقتصادی کمک میکند، بلکه یکی از ابزارهای اصلی در جلوگیری از خشونت سیاسی و افزایش ثبات اجتماعی است. در غیاب احزاب قدرتمند و شفاف، سیاست به دست محافل غیررسمی، الیگارشیهای اقتصادی، و شبکههای نفوذ شخصی و حامیپرور میافتد که نه پاسخگو هستند و نه منافع عمومی را نمایندگی میکنند.
📌یکی از اصلیترین موانع تحزب در ایران، بدبینی و عدم اعتماد عمومی به فعالیتهای حزبی است. تاریخ سیاسی ایران مملو از تجارب تلخی است که احزاب و تشکیلات سیاسی به ابزارهای دستنشانده یا وابسته به قدرتهای خارجی تبدیل شدهاند.
📌پس از انقلاب اسلامی، گفتمان حاکمیت نسبت به احزاب بسیار محتاطانه و مخالف بوده و گاه آنها را به چشم رقیب جاکمیت دیده است. اگرچه پیش از انقلاب وضعیت تحزب به مراتب بدتر بود و نهایت ایدئولوژی سیاسی محمدرضا پهلوی به تک حزبی رستاخیز ختم شد، اما انتظاری که برای دوره پس از انقلاب می رفت هم محقق نشد.
📌محدودیتهای شدید در زمینه فعالیت مالی و تبلیغاتی احزاب نیز بر فعالیتهای آنها تأثیر منفی گذاشته است تا همه اینها در کنار مشکل مادر، یعنی قانون انتخابات غیر حزبی، مرجعیتی برای احزاب باقی نگذارند.
📌یکی از چالشهای اصلی احزاب در ایران، مداخلات و برخوردهای امنیتی است که با احزاب مخالف یا منتقد حاکمیت انجام میشود. نمونه بارز این برخوردها، انحلال جبهه مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران است. این احزاب که در دوره اصلاحات بهعنوان نیروهای مؤثر در سیاست ایران شناخته میشدند، پس از بروز اختلافات با حاکمیت و انتقادات خود، تحت فشار قرار گرفتند و در نهایت منحل شدند.
📌در بسیاری از گزینشها و فرآیندهای استخدامی در ایران، عضویت در احزاب بهویژه احزاب مستقل و منتقد بهعنوان یک عامل منفی تلقی میشود. افراد زیادی که سابقه فعالیت حزبی دارند، برای کسب موقعیتهای دولتی و اجتماعی با مشکلات جدی روبهرو میشوند. این وضعیت باعث میشود که افراد به جای فعالیت در احزاب، به فعالیتهای فردی و شبکهای تمایل پیدا کنند.
📌در نبود احزاب، جامعه مدنی توان نظارتی و پرسشگری خود را از دست میدهد. منتخبان کاندیداهای مختلف، بدون وابستگی مشخص به یک نهاد حزبی، خود را مقید به پاسخگویی نمی دانند و کسی هم در برابر ضعف یا خطای آنها پاسخگو نمی شود.
📌در غیاب احزاب، شبکههای غیررسمی و حامیپروری در عرصه سیاسی به شدت گسترش مییابند. این مسئله، باعث میشود که افراد وابسته به افراد یا گروههای خاص بهجای شایستگان و نخبگان وارد مناصب مختلف شوند و بدین ترتیب، ظرفیتهای مدیریتی کشور به هدر میرود.
📌تحزب یکی از مؤلفههای حیاتی در تقویت امنیت، دموکراسی، جامعه مدنی و حکمرانی خوب است. ایران، با توجه به موانع تاریخی، فرهنگی، حقوقی و امنیتی که احزاب با آن مواجه هستند، باید گامهای اساسی برای تقویت فضای حزبی و افزایش نقش احزاب در سیاستگذاریهای کلان بردارد.
@Nehzatazadiiran
📎متن کامل یادداشت را در لینک زیر مطالعه فرمایید:
https://telegra.ph/NAI-04-01-2
28.03.202516:29


24.03.202512:29
🔸منتشر شده در توئیتر محمد توسلی
@Nehzatazadiiran
پیامهای نوروزی رهبری و رئیس جمهور حاوی راه حل واقعبینانهای در قبال بحرانهای گسترده جاری کشور در عرصههای داخلی و خارجی نبود.
آقای #پزشکیان دستاورد مدیریت دولت جنابعالی در نه ماه گذشته تشدید میزان تورم و بحران اقتصادی بوده است.کارشناسان اقتصادی به دفعات تاکید کردهاند که در شرایط کنونی ایران بدون توسعه و امنیت سیاسی امکان حل مشکلات اقتصادی وجود ندارد.
در شرایطی که امنیت سیاسی وجود نداشته باشد و شاهد زندانیان سیاسی، عقیدتی، محصورین و مهاجرت سرمایههای انسانی و مالی باشیم آیا زمینهای برای مشارکت بخش خصوصی واقعی در «سرمایه گذاری برای تولید» فراهم خواهد شد؟
پیشنیاز توسعه سیاسی بازگشت به مردم و تأمین #آزادی و #حاکمیت_ملت است که لازمه تحقق آن اصلاح ساختار قانون اساسی و حذف اصول مرتبط با #ولایت_مطلقه_فقیه و نهایتأ جدایی نهاد دین از حکومت است تا اصول فصل سوم و پنجم از جمله اصل 56 آن امکان اجرایی پیدا کند و زمینههای توسعه سیاسی و تامین آزادی و حاکمیت ملت و عبور از بحرانهای جاری کشور از جمله بحران اقتصادی و معیشتی مردم فراهم شود.
@Nehzatazadiiran
پیامهای نوروزی رهبری و رئیس جمهور حاوی راه حل واقعبینانهای در قبال بحرانهای گسترده جاری کشور در عرصههای داخلی و خارجی نبود.
آقای #پزشکیان دستاورد مدیریت دولت جنابعالی در نه ماه گذشته تشدید میزان تورم و بحران اقتصادی بوده است.کارشناسان اقتصادی به دفعات تاکید کردهاند که در شرایط کنونی ایران بدون توسعه و امنیت سیاسی امکان حل مشکلات اقتصادی وجود ندارد.
در شرایطی که امنیت سیاسی وجود نداشته باشد و شاهد زندانیان سیاسی، عقیدتی، محصورین و مهاجرت سرمایههای انسانی و مالی باشیم آیا زمینهای برای مشارکت بخش خصوصی واقعی در «سرمایه گذاری برای تولید» فراهم خواهد شد؟
پیشنیاز توسعه سیاسی بازگشت به مردم و تأمین #آزادی و #حاکمیت_ملت است که لازمه تحقق آن اصلاح ساختار قانون اساسی و حذف اصول مرتبط با #ولایت_مطلقه_فقیه و نهایتأ جدایی نهاد دین از حکومت است تا اصول فصل سوم و پنجم از جمله اصل 56 آن امکان اجرایی پیدا کند و زمینههای توسعه سیاسی و تامین آزادی و حاکمیت ملت و عبور از بحرانهای جاری کشور از جمله بحران اقتصادی و معیشتی مردم فراهم شود.
10.04.202514:28
🔸ما اعتقاد داریم که مذاکره می تواند سطح خشونت را کاهش دهد.
🔹گفتوگوی دیدارنیوز در برنامه تنگنا با محمدحسین بنی اسدی، دبیرکل نهضت آزادی ایران
@Nehzatazadiiran
📌دیدارنیوزـ حامد شجاعی: نهضت آزادی ایران به عنوان قدیمیترین حزب کشور در طول هفت دهه فعالیت سیاسی فراز و نشیبهای فراوانی را از سر گذرانده و عملا به جز دوره عمر کوتاه نه ماهه دولت موقت به ریاست مهدی بازرگان نقش منتقدی نجیب برای نظام سیاسی مستقر (اعم از پادشاهی پهلوی یا جمهوری اسلامی) را بازی کرده است.
📌محمدحسین بنی اسدی: مرحوم مهندس بازرگان به دکتر شاپور بختیار پیشنهاد دادند که به فرانسه نزد آیتالله خمینی برود، استعفا دهد و سپس حکم نخستوزیری را از ایشان دریافت کند. آیتالله خمینی نیز با این پیشنهاد موافق بودند. حتی پیشنویس نخستین استعفای بختیار را مرحوم امیرانتظام نگاشت و قرار بر اجرای آن بود؛ اما برخی از روحانیون، از جمله آقای خلخالی، نظر آیتالله خمینی را تغییر دادند و این ماجرا به سرانجام نرسید.
📌تئوری ما در جهاد سازندگی، ایجاد وحدت ملی و خدمترسانی بود؛ اما آیتالله خمینی بیشتر از منظر سیاسی به موضوع نگاه میکردند و نگران حضور گروههای چپگرا در آن بودند. در نهایت، آقای ناطق نوری بهعنوان نماینده ایشان در جهاد منصوب شدند. پس از چند ماه، به دلیل اختلافات میان گروههای مختلف، جهاد سازندگی در وزارت کشاورزی ادغام شد.
📌مرحوم بازرگان معتقد بودند که نمیتوان جامعه را با احساسات اداره کرد، بلکه باید با عقلانیت، گامبهگام و به دور از هیجان حرکت کرد. از همین رو به جوانان پرشوری که از خارج بازگشته بودند، اعتماد چندانی نداشتند.
📌چند روز پیش از فرار ابوالحسن بنیصدر، مهندس بازرگان تلاش کردند با وی دیدار کنند و بهجای فرار، حضور در مجلس و دفاع از خود را به او پیشنهاد دهند، اما این دیدار هرگز انجام نشد.
📌آیتالله خمینی در جریان کامل مذاکرات با برژینسکی قرار داشتند. یکی از محورهای اصلی این مذاکرات، مطالبات ایران بهویژه در رابطه با قطعات و تجهیزات کاربردی هواپیماهای F-14 بود. این مذاکرات کاملاً شفاف و در راستای منافع ملی ایران انجام شد.
📌نهضت آزادی ایران، بر اساس آموزههای قرآنی که جنگ را تنها در حالت دفاعی مجاز میدانند، پس از آزادسازی خرمشهر با ادامه جنگ مخالفت کرد و در این زمینه بیش از ۴۰ بیانیه منتشر نمود. در کنار این رویکرد اصولی، تحلیلهای واقعگرایانه نیز نشان میداد که ادامه جنگ امکان پیروزی برای ایران نخواهد داشت.
📌در دوران اصلاحات، بسیاری از مطالبات دیرینه نهضت آزادی از زبان رئیسجمهور وقت، آقای خاتمی، بیان شد؛ امری که میتوان آن را موفقیتی برای نهضت آزادی به شمار آورد.
📌ما اعتقاد داریم که مذاکره می تواند سطح خشونت را کاهش دهد حتی اگر توافقی حاصل نشود. برای همین نهضت آزادی ایران با رعایت منافع ملی همیشه موافق مذاکره است
@Nehzatazadiiran
📎فیلم گفتگو را در یوتیوب نهضت آزادی ایران مشاهده فرمایید:
https://www.youtube.com/watch?v=X1uUybbTl1s
🔹گفتوگوی دیدارنیوز در برنامه تنگنا با محمدحسین بنی اسدی، دبیرکل نهضت آزادی ایران
@Nehzatazadiiran
📌دیدارنیوزـ حامد شجاعی: نهضت آزادی ایران به عنوان قدیمیترین حزب کشور در طول هفت دهه فعالیت سیاسی فراز و نشیبهای فراوانی را از سر گذرانده و عملا به جز دوره عمر کوتاه نه ماهه دولت موقت به ریاست مهدی بازرگان نقش منتقدی نجیب برای نظام سیاسی مستقر (اعم از پادشاهی پهلوی یا جمهوری اسلامی) را بازی کرده است.
📌محمدحسین بنی اسدی: مرحوم مهندس بازرگان به دکتر شاپور بختیار پیشنهاد دادند که به فرانسه نزد آیتالله خمینی برود، استعفا دهد و سپس حکم نخستوزیری را از ایشان دریافت کند. آیتالله خمینی نیز با این پیشنهاد موافق بودند. حتی پیشنویس نخستین استعفای بختیار را مرحوم امیرانتظام نگاشت و قرار بر اجرای آن بود؛ اما برخی از روحانیون، از جمله آقای خلخالی، نظر آیتالله خمینی را تغییر دادند و این ماجرا به سرانجام نرسید.
📌تئوری ما در جهاد سازندگی، ایجاد وحدت ملی و خدمترسانی بود؛ اما آیتالله خمینی بیشتر از منظر سیاسی به موضوع نگاه میکردند و نگران حضور گروههای چپگرا در آن بودند. در نهایت، آقای ناطق نوری بهعنوان نماینده ایشان در جهاد منصوب شدند. پس از چند ماه، به دلیل اختلافات میان گروههای مختلف، جهاد سازندگی در وزارت کشاورزی ادغام شد.
📌مرحوم بازرگان معتقد بودند که نمیتوان جامعه را با احساسات اداره کرد، بلکه باید با عقلانیت، گامبهگام و به دور از هیجان حرکت کرد. از همین رو به جوانان پرشوری که از خارج بازگشته بودند، اعتماد چندانی نداشتند.
📌چند روز پیش از فرار ابوالحسن بنیصدر، مهندس بازرگان تلاش کردند با وی دیدار کنند و بهجای فرار، حضور در مجلس و دفاع از خود را به او پیشنهاد دهند، اما این دیدار هرگز انجام نشد.
📌آیتالله خمینی در جریان کامل مذاکرات با برژینسکی قرار داشتند. یکی از محورهای اصلی این مذاکرات، مطالبات ایران بهویژه در رابطه با قطعات و تجهیزات کاربردی هواپیماهای F-14 بود. این مذاکرات کاملاً شفاف و در راستای منافع ملی ایران انجام شد.
📌نهضت آزادی ایران، بر اساس آموزههای قرآنی که جنگ را تنها در حالت دفاعی مجاز میدانند، پس از آزادسازی خرمشهر با ادامه جنگ مخالفت کرد و در این زمینه بیش از ۴۰ بیانیه منتشر نمود. در کنار این رویکرد اصولی، تحلیلهای واقعگرایانه نیز نشان میداد که ادامه جنگ امکان پیروزی برای ایران نخواهد داشت.
📌در دوران اصلاحات، بسیاری از مطالبات دیرینه نهضت آزادی از زبان رئیسجمهور وقت، آقای خاتمی، بیان شد؛ امری که میتوان آن را موفقیتی برای نهضت آزادی به شمار آورد.
📌ما اعتقاد داریم که مذاکره می تواند سطح خشونت را کاهش دهد حتی اگر توافقی حاصل نشود. برای همین نهضت آزادی ایران با رعایت منافع ملی همیشه موافق مذاکره است
@Nehzatazadiiran
📎فیلم گفتگو را در یوتیوب نهضت آزادی ایران مشاهده فرمایید:
https://www.youtube.com/watch?v=X1uUybbTl1s
08.04.202505:29
🔸در دفاع از بیانیه در واکنش به تهدیدات دولت امریکا
🔹فرخ نگهدار
🔹منبع:انصاف نیوز
@Nehzatazadiiran
📌فرخ نگهدار، در یادداشتی که در اختیار انصافنیوز قرار داده، به بیانیهی جمعی از «نخبگان سیاسی، فرهنگی و اجتماعی» ایران علیه تهدیدهای امریکا و اسراییل پرداخته.
📌روح بیانیه و هویت امضا کنندگان همه حاکی از اعتقاد مبرهن آنان به دیپلماسی به مثابه ممکن ترین راه جلوگیری از جنگ است.
📌حقیقت این است که در این جهان ژرف آشوب، به ویژه در کشور ما و ایالات متحده امریکا، همه نهادهای قدرت مثل امضاکنندگان بیانیه فکر نمیکنند.
📌این که رهبر جمهوری اسلامی به مراجعه رئیس دولت امریکا کتبا پاسخ داده و نوعی از دیپلماسی از سوی طرفین پذیرفته شده خود نوعی روزنهگشایی محتاطانه، و اما بسیار مهم است.
📌بسیار به جا و بسیار کمک کننده است که در هر متنی که از نگاه صلح جویانه و میهن دوستانه تدوین میشود همه محافل نومید از کارآمدی دیپلماسی و ثمرمندی گفتگوی مستقیم میان کشورهای معاند در جلوگیری از جنگ، دعوت شوند که به تجربههای گرانقدر بشری تکیه کنند و به نگاه صلحجویانه و بشر دوستانه امضا کنندگان این بیانیه در دفاع از دیپلماسی و همزیستی صلحآمیز با سایر قدرتها، بپیوندند.
@Nehzatazadiiran
📎متن کامل یادداشت را در لینک زیر مطالعه فرمایید:
https://telegra.ph/NAI-04-07-2
🔹فرخ نگهدار
🔹منبع:انصاف نیوز
@Nehzatazadiiran
📌فرخ نگهدار، در یادداشتی که در اختیار انصافنیوز قرار داده، به بیانیهی جمعی از «نخبگان سیاسی، فرهنگی و اجتماعی» ایران علیه تهدیدهای امریکا و اسراییل پرداخته.
📌روح بیانیه و هویت امضا کنندگان همه حاکی از اعتقاد مبرهن آنان به دیپلماسی به مثابه ممکن ترین راه جلوگیری از جنگ است.
📌حقیقت این است که در این جهان ژرف آشوب، به ویژه در کشور ما و ایالات متحده امریکا، همه نهادهای قدرت مثل امضاکنندگان بیانیه فکر نمیکنند.
📌این که رهبر جمهوری اسلامی به مراجعه رئیس دولت امریکا کتبا پاسخ داده و نوعی از دیپلماسی از سوی طرفین پذیرفته شده خود نوعی روزنهگشایی محتاطانه، و اما بسیار مهم است.
📌بسیار به جا و بسیار کمک کننده است که در هر متنی که از نگاه صلح جویانه و میهن دوستانه تدوین میشود همه محافل نومید از کارآمدی دیپلماسی و ثمرمندی گفتگوی مستقیم میان کشورهای معاند در جلوگیری از جنگ، دعوت شوند که به تجربههای گرانقدر بشری تکیه کنند و به نگاه صلحجویانه و بشر دوستانه امضا کنندگان این بیانیه در دفاع از دیپلماسی و همزیستی صلحآمیز با سایر قدرتها، بپیوندند.
@Nehzatazadiiran
📎متن کامل یادداشت را در لینک زیر مطالعه فرمایید:
https://telegra.ph/NAI-04-07-2
05.04.202508:29
🔸معجزه اقتصادی آلمان: درسهایی از لودویک ارهارد برای ایران
🔹منبع: نشریه اقتصادی نهضت آزادی ایران- شماره سیزدهم
@Nehzatazadiiran
📌لودویگ ویلهلم ارهارد(به آلمانی: Ludwig Wilhelm Erhard) (زادهٔ ۴ فوریه ۱۸۹۷ – درگذشتهٔ ۵ مه ۱۹۷۷) سیاستمدار آلمانی وابسته به اتحادیه دموکرات مسیحی آلمان، وزیر اقتصاد و بعداً صدر اعظم آلمان غربی میان سالهای ۱۹۶۳ تا ۱۹۶۶ بود.
📌ارهارد با اجرای سیاستهای هوشمندانه و شفاف، توانست فساد را در سیستم اقتصادی آلمان پس از جنگ جهانی دوم به شدت کاهش دهد. این اقدامات نه تنها به بهبود اقتصاد کمک کرد، بلکه اعتماد مردم به دولت را نیز افزایش داد.
📌ارهارد با لغو سیستم جیرهبندی و آزادسازی قیمتها، اساس فساد را از بین برد. او معتقد بود که بازار آزاد میتواند به طور خودکار قیمتها را تنظیم کند و کالاها را به طور عادلانه توزیع کند. با لغو جیرهبندی، دیگر نیازی نبود که مردم برای دریافت کالاهای اساسی به مقامات دولتی مراجعه کنند یا به بازارهای سیاه متوسل شوند. این اقدام باعث شد که فساد در سیستم توزیع کالاها به شدت کاهش یابد.
📌ارهارد با ایجاد شفافیت در توزیع منابع، اطمینان حاصل کرد که منابع مالی و مواد اولیه به طور عادلانه بین شرکتها و تولیدکنندگان توزیع شود. او سیستمهای نظارتی قویای ایجاد کرد تا اطمینان حاصل شود که منابع به درستی استفاده میشوند. علاوه بر این، ارهارد از شرکتها و تولیدکنندگان خواست که گزارشهای دقیقی از نحوه استفاده از منابع ارائه دهند.
📌ارهارد با پاسخگویی دولت، اعتماد مردم را جلب کرد. او به طور مداوم با مردم ارتباط برقرار میکرد و توضیح میداد که چرا سیاستهای اقتصادی خاصی اجرا میشوند و چگونه این سیاستها به نفع مردم عمل خواهند کرد. ارهارد همچنین اطمینان داد که دولت از منابع عمومی به درستی استفاده خواهد کرد و هرگونه سوءاستفاده از این منابع به شدت پیگیری خواهد شد.
📌لودویک ارهارد با اجرای رفورم پولی، نقش کلیدی در بازسازی اقتصاد آلمان ایفا کرد. او با شفافیت و صداقت، مردم آلمان را در جریان سیاستهای اقتصادی خود قرار داد و توضیح داد که چگونه این سیاستها به نفع آنها عمل خواهند کرد. این اعتمادسازی باعث شد که مردم، حتی در شرایط سخت پس از جنگ، از سیاستهای دولت حمایت کنند و در اجرای آنها مشارکت فعال داشته باشند.
@Nehzatazadiiran
📎متن کامل مقاله را در لینک زیر مطالعه فرمایید:
https://telegra.ph/kenai1312-03-21
🔹منبع: نشریه اقتصادی نهضت آزادی ایران- شماره سیزدهم
@Nehzatazadiiran
📌لودویگ ویلهلم ارهارد(به آلمانی: Ludwig Wilhelm Erhard) (زادهٔ ۴ فوریه ۱۸۹۷ – درگذشتهٔ ۵ مه ۱۹۷۷) سیاستمدار آلمانی وابسته به اتحادیه دموکرات مسیحی آلمان، وزیر اقتصاد و بعداً صدر اعظم آلمان غربی میان سالهای ۱۹۶۳ تا ۱۹۶۶ بود.
📌ارهارد با اجرای سیاستهای هوشمندانه و شفاف، توانست فساد را در سیستم اقتصادی آلمان پس از جنگ جهانی دوم به شدت کاهش دهد. این اقدامات نه تنها به بهبود اقتصاد کمک کرد، بلکه اعتماد مردم به دولت را نیز افزایش داد.
📌ارهارد با لغو سیستم جیرهبندی و آزادسازی قیمتها، اساس فساد را از بین برد. او معتقد بود که بازار آزاد میتواند به طور خودکار قیمتها را تنظیم کند و کالاها را به طور عادلانه توزیع کند. با لغو جیرهبندی، دیگر نیازی نبود که مردم برای دریافت کالاهای اساسی به مقامات دولتی مراجعه کنند یا به بازارهای سیاه متوسل شوند. این اقدام باعث شد که فساد در سیستم توزیع کالاها به شدت کاهش یابد.
📌ارهارد با ایجاد شفافیت در توزیع منابع، اطمینان حاصل کرد که منابع مالی و مواد اولیه به طور عادلانه بین شرکتها و تولیدکنندگان توزیع شود. او سیستمهای نظارتی قویای ایجاد کرد تا اطمینان حاصل شود که منابع به درستی استفاده میشوند. علاوه بر این، ارهارد از شرکتها و تولیدکنندگان خواست که گزارشهای دقیقی از نحوه استفاده از منابع ارائه دهند.
📌ارهارد با پاسخگویی دولت، اعتماد مردم را جلب کرد. او به طور مداوم با مردم ارتباط برقرار میکرد و توضیح میداد که چرا سیاستهای اقتصادی خاصی اجرا میشوند و چگونه این سیاستها به نفع مردم عمل خواهند کرد. ارهارد همچنین اطمینان داد که دولت از منابع عمومی به درستی استفاده خواهد کرد و هرگونه سوءاستفاده از این منابع به شدت پیگیری خواهد شد.
📌لودویک ارهارد با اجرای رفورم پولی، نقش کلیدی در بازسازی اقتصاد آلمان ایفا کرد. او با شفافیت و صداقت، مردم آلمان را در جریان سیاستهای اقتصادی خود قرار داد و توضیح داد که چگونه این سیاستها به نفع آنها عمل خواهند کرد. این اعتمادسازی باعث شد که مردم، حتی در شرایط سخت پس از جنگ، از سیاستهای دولت حمایت کنند و در اجرای آنها مشارکت فعال داشته باشند.
@Nehzatazadiiran
📎متن کامل مقاله را در لینک زیر مطالعه فرمایید:
https://telegra.ph/kenai1312-03-21
01.04.202514:35
🔸تقابل دروغین بین دین و عناصر هویت ملی!
محمود شفیعی
@Nehzatazadiiran
اخیرا یک عالم دینی در اعتراض به تجمع مردم در مقبره خیام گفته اند، باید آنجا را تخریب کرد و ظاهرا خبر از تصمیم جدی اتخاذ شده برای اقدام عملی هم داده اند. ایجاد تقابل بین هویت ملی-تاریخی و دین ورزی، ممکن است، به دلیل های گوناگون، از دین شناسی نادرست برخیزد.
۱. رابطه ظرف و مظروف: هویت ملی و اجزای سازنده آن همچون بدن یک جامعه می ماند که قوام جامعه بر آن استوار است. از نظام قبیله گرفته تا سقیفه بنیساعده، محل شوراهای اجتماعی، در زمان ظهور پیامبر ص، برای آن جامعه هویت اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی را ساخته بود. از این رو، اسلام، دین تازه پدیدار شده در جزیرهالعرب، هیچ گاه خود را در تقابل با هویت آن جامعه قرار نداد؛ بلکه پیام های آسمانی دین همچون مظروفی درون آن ظرف قرار گرفت. حتی "زبان عربی" هم، به مثابه عنصری فرهنگی-هویتی، وسیلهای برای پایین آمدن وحی از مبدا استعلایی-آسمانی به مقصد زمینی-انسانی نقش ایفا کرد و در این مرحله دین جامه فرهنگ عربی بر تن پوشید.
۲. از توهم بدعت تا افتادن در بدعت: بدعتگذاری در دین آشکارا عملی ناپسند شمرده شده است. آنان که هویت ملی را در تقابل با دین ورزی تلقی می کنند، ممکن است دچار این توهم گردند که ابراز علاقه به هویت ملی یا عناصر سازنده آن، بدعت است و بدعت در اسلام حرام است. پس علاقه به هویت ملی یا اجزای سازنده آن حرام است. این استدلال نه تنها باطل است، بلکه ممکن است خود سخنی آلوده به بدعت باشد. بدعت یعنی آنچه جزء دین نیست، کسانی آن پدیده ذاتا غیردینی را امری دینی بشمارند. روشن است که علاقمندان به هویت ملی، آن را از امور تشریع شده در دین نمی پندارند و بنام دین چنین کاری را انجام نمی دهند. اما آن کس که علاقمندی بر هویت ملی را حرام می شمارد در واقع ناخواسته خودش به گونه ای دچار بدعت می گردد، چرا که امری ذاتا غیردینی را از حرام های دینی تلقی می کند.
۳. تایید دینی: هویت ملی و مسائل مربوط به آن، امر دینی نیست که احکام آن را در متون درجه اول اسلام یعنی قرآن کریم یا روایات معتبر، از راه وحی، خدا بیان کرده باشد. با این حال، هر پدیده ای که آموزه های دینی را نفی نکند، خود بخود، مورد تایید دین خواهد بود. اصل آزادی اولیه و رها بودن از تکالیف پیشین الهی چنین تقاضایی دارد. تنها اموری که با آموزه های دینی در تضاد قرار بگیرد، مثلا به جای خدپرستی، کسانی به بتپرستی بگرایند، یا ربا را در معاملات روزمره رسمیت دهند و اموری از این قبیل، در آموزه دینی نفی شده است. قلمرو دین محدود است و اموری که در بیرون از قلمرو دین انجام می گیرد، اگر قلمرو دین را مورد تعرض قرار ندهد، با آموزه های دینی می توان آنها را، خود به خود، مورد تایید قرار داد.
۴. تشویق دینی: اگر کارهایی بیرون از قلمرو شرع صورت گیرد و در عین حال، برای فرد، گروه یا جامعه انواعی از فایده ها را برساند، بی تردید چنین کارهایی نه تنها مورد تایید دین، که مورد تشویق دین قرار گرفته است. هویت ملی و نشانه های هویت تاریخی-اجتماعی یک ملت، بیتردید، در انسجام ملی، در تقویت همبستگی، تولید امید در نسل های جدید و اشکال مختلف تعاون و تعامل اجتماعی تاثیر ارزشمندی دارد. از این رو، میتوان احترام و پاسداری از عناصر ملی را از نگاه دینی، مورد تشویق و ترغیب قرار داد.
سخن پایانی: امروزه مردم ایران به هویت ملی خود احترام می گذارند و از آنها تجلیل می کنند. این خواست عنومی، به خاطر منافع عرفی-عقلایی که دربر دارد، باید مورد تکریم اهالی دین و مذهب هم قرار گیرد. همانطور که در سطح خرد، اعضای یک خانواده به خانه پدری علاقه نشان می دهند، ربطی به دینداری و بیدینی ندارد، علاقه به هویت ملی هم، خود به خود، چنین است. مقابله با هویت ملی بنام دین، خدمت به دین نیست، اگر، ناخواسته، خیانت به دین داری نباشد.
@Nehzatazadiiran
محمود شفیعی
@Nehzatazadiiran
اخیرا یک عالم دینی در اعتراض به تجمع مردم در مقبره خیام گفته اند، باید آنجا را تخریب کرد و ظاهرا خبر از تصمیم جدی اتخاذ شده برای اقدام عملی هم داده اند. ایجاد تقابل بین هویت ملی-تاریخی و دین ورزی، ممکن است، به دلیل های گوناگون، از دین شناسی نادرست برخیزد.
۱. رابطه ظرف و مظروف: هویت ملی و اجزای سازنده آن همچون بدن یک جامعه می ماند که قوام جامعه بر آن استوار است. از نظام قبیله گرفته تا سقیفه بنیساعده، محل شوراهای اجتماعی، در زمان ظهور پیامبر ص، برای آن جامعه هویت اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی را ساخته بود. از این رو، اسلام، دین تازه پدیدار شده در جزیرهالعرب، هیچ گاه خود را در تقابل با هویت آن جامعه قرار نداد؛ بلکه پیام های آسمانی دین همچون مظروفی درون آن ظرف قرار گرفت. حتی "زبان عربی" هم، به مثابه عنصری فرهنگی-هویتی، وسیلهای برای پایین آمدن وحی از مبدا استعلایی-آسمانی به مقصد زمینی-انسانی نقش ایفا کرد و در این مرحله دین جامه فرهنگ عربی بر تن پوشید.
۲. از توهم بدعت تا افتادن در بدعت: بدعتگذاری در دین آشکارا عملی ناپسند شمرده شده است. آنان که هویت ملی را در تقابل با دین ورزی تلقی می کنند، ممکن است دچار این توهم گردند که ابراز علاقه به هویت ملی یا عناصر سازنده آن، بدعت است و بدعت در اسلام حرام است. پس علاقه به هویت ملی یا اجزای سازنده آن حرام است. این استدلال نه تنها باطل است، بلکه ممکن است خود سخنی آلوده به بدعت باشد. بدعت یعنی آنچه جزء دین نیست، کسانی آن پدیده ذاتا غیردینی را امری دینی بشمارند. روشن است که علاقمندان به هویت ملی، آن را از امور تشریع شده در دین نمی پندارند و بنام دین چنین کاری را انجام نمی دهند. اما آن کس که علاقمندی بر هویت ملی را حرام می شمارد در واقع ناخواسته خودش به گونه ای دچار بدعت می گردد، چرا که امری ذاتا غیردینی را از حرام های دینی تلقی می کند.
۳. تایید دینی: هویت ملی و مسائل مربوط به آن، امر دینی نیست که احکام آن را در متون درجه اول اسلام یعنی قرآن کریم یا روایات معتبر، از راه وحی، خدا بیان کرده باشد. با این حال، هر پدیده ای که آموزه های دینی را نفی نکند، خود بخود، مورد تایید دین خواهد بود. اصل آزادی اولیه و رها بودن از تکالیف پیشین الهی چنین تقاضایی دارد. تنها اموری که با آموزه های دینی در تضاد قرار بگیرد، مثلا به جای خدپرستی، کسانی به بتپرستی بگرایند، یا ربا را در معاملات روزمره رسمیت دهند و اموری از این قبیل، در آموزه دینی نفی شده است. قلمرو دین محدود است و اموری که در بیرون از قلمرو دین انجام می گیرد، اگر قلمرو دین را مورد تعرض قرار ندهد، با آموزه های دینی می توان آنها را، خود به خود، مورد تایید قرار داد.
۴. تشویق دینی: اگر کارهایی بیرون از قلمرو شرع صورت گیرد و در عین حال، برای فرد، گروه یا جامعه انواعی از فایده ها را برساند، بی تردید چنین کارهایی نه تنها مورد تایید دین، که مورد تشویق دین قرار گرفته است. هویت ملی و نشانه های هویت تاریخی-اجتماعی یک ملت، بیتردید، در انسجام ملی، در تقویت همبستگی، تولید امید در نسل های جدید و اشکال مختلف تعاون و تعامل اجتماعی تاثیر ارزشمندی دارد. از این رو، میتوان احترام و پاسداری از عناصر ملی را از نگاه دینی، مورد تشویق و ترغیب قرار داد.
سخن پایانی: امروزه مردم ایران به هویت ملی خود احترام می گذارند و از آنها تجلیل می کنند. این خواست عنومی، به خاطر منافع عرفی-عقلایی که دربر دارد، باید مورد تکریم اهالی دین و مذهب هم قرار گیرد. همانطور که در سطح خرد، اعضای یک خانواده به خانه پدری علاقه نشان می دهند، ربطی به دینداری و بیدینی ندارد، علاقه به هویت ملی هم، خود به خود، چنین است. مقابله با هویت ملی بنام دین، خدمت به دین نیست، اگر، ناخواسته، خیانت به دین داری نباشد.
@Nehzatazadiiran
28.03.202516:29
🔸دیدار نوروزی و مراسم افطاری نهضت آزادی ایران
🔹گزارش تصویری- بخش دوم
@Nehzatazadiiran
📌در این دیدار که با حضور محمدحسین بنیاسدی دبیرکل نهضت آزادی ایران، محمد توسلی، ابوالفضل بازرگان و احد رضایی برگزار شد، علاوه بر اعضا و علاقهمندان این حزب ملی و اسلامی، شخصیتهای سیاسی از جمله محسن آرمین، مسعود پدرام، عبدالرحمن پیرانی، محمدعلی دادخواه، حسین رفیعی، فریدون سحابی، داود سلیمانی، تقی شامخی، طاهره طالقانی، بهروز طیرانی، فیضالله عرب سرخی، فریده غیرت، مریم قدس، فاطمه گوارایی، مصطفی معین، لطفالله میثمی، حسین موسویان، علی میرموسوی، محمدجواد مظفر، علی محمودی، محمد محمدی اردهالی، الهه میزانی، حسین نورانی نژاد، امین هادوی و جمعی از خبرنگاران و اصحاب رسانه حضور داشتند.
📌لازم به توضیح است که مقامات امنیتی از سخنرانی آقای دکتر محمدعلی دادخواه که قرار بود پیرامون نوروز باستانی ایراد شود، ممانعت به عمل آوردند.
@Nehzatazadiiran
🔹گزارش تصویری- بخش دوم
@Nehzatazadiiran
📌در این دیدار که با حضور محمدحسین بنیاسدی دبیرکل نهضت آزادی ایران، محمد توسلی، ابوالفضل بازرگان و احد رضایی برگزار شد، علاوه بر اعضا و علاقهمندان این حزب ملی و اسلامی، شخصیتهای سیاسی از جمله محسن آرمین، مسعود پدرام، عبدالرحمن پیرانی، محمدعلی دادخواه، حسین رفیعی، فریدون سحابی، داود سلیمانی، تقی شامخی، طاهره طالقانی، بهروز طیرانی، فیضالله عرب سرخی، فریده غیرت، مریم قدس، فاطمه گوارایی، مصطفی معین، لطفالله میثمی، حسین موسویان، علی میرموسوی، محمدجواد مظفر، علی محمودی، محمد محمدی اردهالی، الهه میزانی، حسین نورانی نژاد، امین هادوی و جمعی از خبرنگاران و اصحاب رسانه حضور داشتند.
📌لازم به توضیح است که مقامات امنیتی از سخنرانی آقای دکتر محمدعلی دادخواه که قرار بود پیرامون نوروز باستانی ایراد شود، ممانعت به عمل آوردند.
@Nehzatazadiiran
23.03.202513:29
🔸خوانندگی زنان، فقه و قانون
🔹محسن برهانی
@Nehzatazadiiran
خوانندگی زنان يكی از موضوعاتی است كه از لحاظ فقهی و حقوقی نيازمند تأمل و بررسی است. سالهاست كه اين بخش از هنرمندی زنان در ايران با ممنوعيت مواجه شده است. معمولاً این ممنوعيت مستند به شريعت میشود.
برخلاف برداشت بسياری از افراد، حرمت صدای زن از نظر فقهی امری مسلّم و اجماعی نيست. در موضوع خوانندگی زنان در ميان فقها دو فتوای مختلف وجود دارد: دسته اول مطلق شنيدن و گوش دادن به آواز زنان را حرام میدانند. دسته دوم از فقها منكر اينهمانی ميان خوانندگی زن و غنا هستند و قائلند كه مطلق شنيدن صدای زن حرام نيست بلكه اگر اين آواز مصداق غنا باشد، حرام است. از اين ديدگاه از نظر حرمت تفاوتی ميان زنان و مردان وجود ندارد چرا كه اگر مردان نيز به گونهای آواز بخوانند كه مصداق غنا باشد، شنيدن آن نيز حرام است. نظر دوم نه فتوايی شاذّ، كه اتفاقاً فتوايی مشهور ميان فقهاست.
مسأله آن است كه چرا تصميمگيران از فتوای اول تبعيت و برای زنان محدوديت ایجاد كرده و میكنند؟ وقتی در موضوعي اختلاف فتوا وجود دارد، به كدامين استناد شرعی برای همه زنان جامعه محدوديت ایجاد میشود؟ این تكثر در فتاوای مختلف ظرفيت مناسبی براي تجويز خوانندگی زنان در ايران ايجاد مینمايد. بله اشخاصی كه از دسته اول فقها تقليد میكنند، شرعاً نبايد به آواز بانوان هنرمند گوش دهند اما اين شنيدن برای اشخاصی كه از دسته دوم فقها تقليد میكنند هيچگونه حرمتی ندارد و بدون دليل اين دسته از امری مباح محروم میشوند و عجيبتر آنكه تمام زنان اين مرز و بوم از هنرنمايی محروم میگردند كه در جای خود قطعاً قابل انتقاد است.
با توجه به مقدمه فقهی فوقالذكر نمیتوان ادعا كرد كه خوانندگی زن، مصداق «فعل حرام» است و به تبع حرام بودن آن، شخص مشمول ماده ۶۳۸ تعزیرات میباشد چرا كه خواننده و دستاندركاران میتوانند اين ادعا را مطرح كنند كه ايشان مقلد فقهايی هستند كه مطلق آواز زنان را حرام نمیدانند.
خوانندگی زن همچنین نمیتواند مصداق «فراهم آوردن موجبات فساد و فحشا» باشد تا بتوان ماده ۶۳۹ تعزیرات را بدان تطبيق داد. چرا كه عمل خوانندگی زنان، مباح است و عمل مباح نمیتواند فساد و فحشا محسوب شود.
محروم كردن زنان از برخی عرصههای هنر، بايستی مورد تجديدنظر و بازانديشی قرار گيرد و از ظرفيتهای فتاوای متكثر در اين موضوع استفاده شود تا نه تنها جامعه ايرانی، بلكه جهانيان هنرنمايی زنان و دختران ايرانی را مشاهده و تحسين نمايند.
@Nehzatazadiiran
🔹محسن برهانی
@Nehzatazadiiran
خوانندگی زنان يكی از موضوعاتی است كه از لحاظ فقهی و حقوقی نيازمند تأمل و بررسی است. سالهاست كه اين بخش از هنرمندی زنان در ايران با ممنوعيت مواجه شده است. معمولاً این ممنوعيت مستند به شريعت میشود.
برخلاف برداشت بسياری از افراد، حرمت صدای زن از نظر فقهی امری مسلّم و اجماعی نيست. در موضوع خوانندگی زنان در ميان فقها دو فتوای مختلف وجود دارد: دسته اول مطلق شنيدن و گوش دادن به آواز زنان را حرام میدانند. دسته دوم از فقها منكر اينهمانی ميان خوانندگی زن و غنا هستند و قائلند كه مطلق شنيدن صدای زن حرام نيست بلكه اگر اين آواز مصداق غنا باشد، حرام است. از اين ديدگاه از نظر حرمت تفاوتی ميان زنان و مردان وجود ندارد چرا كه اگر مردان نيز به گونهای آواز بخوانند كه مصداق غنا باشد، شنيدن آن نيز حرام است. نظر دوم نه فتوايی شاذّ، كه اتفاقاً فتوايی مشهور ميان فقهاست.
مسأله آن است كه چرا تصميمگيران از فتوای اول تبعيت و برای زنان محدوديت ایجاد كرده و میكنند؟ وقتی در موضوعي اختلاف فتوا وجود دارد، به كدامين استناد شرعی برای همه زنان جامعه محدوديت ایجاد میشود؟ این تكثر در فتاوای مختلف ظرفيت مناسبی براي تجويز خوانندگی زنان در ايران ايجاد مینمايد. بله اشخاصی كه از دسته اول فقها تقليد میكنند، شرعاً نبايد به آواز بانوان هنرمند گوش دهند اما اين شنيدن برای اشخاصی كه از دسته دوم فقها تقليد میكنند هيچگونه حرمتی ندارد و بدون دليل اين دسته از امری مباح محروم میشوند و عجيبتر آنكه تمام زنان اين مرز و بوم از هنرنمايی محروم میگردند كه در جای خود قطعاً قابل انتقاد است.
با توجه به مقدمه فقهی فوقالذكر نمیتوان ادعا كرد كه خوانندگی زن، مصداق «فعل حرام» است و به تبع حرام بودن آن، شخص مشمول ماده ۶۳۸ تعزیرات میباشد چرا كه خواننده و دستاندركاران میتوانند اين ادعا را مطرح كنند كه ايشان مقلد فقهايی هستند كه مطلق آواز زنان را حرام نمیدانند.
خوانندگی زن همچنین نمیتواند مصداق «فراهم آوردن موجبات فساد و فحشا» باشد تا بتوان ماده ۶۳۹ تعزیرات را بدان تطبيق داد. چرا كه عمل خوانندگی زنان، مباح است و عمل مباح نمیتواند فساد و فحشا محسوب شود.
محروم كردن زنان از برخی عرصههای هنر، بايستی مورد تجديدنظر و بازانديشی قرار گيرد و از ظرفيتهای فتاوای متكثر در اين موضوع استفاده شود تا نه تنها جامعه ايرانی، بلكه جهانيان هنرنمايی زنان و دختران ايرانی را مشاهده و تحسين نمايند.
@Nehzatazadiiran
Паказана 1 - 24 з 91
Увайдзіце, каб разблакаваць больш функцый.