Пераслаў з:
تجربهٔ تفکر

10.04.202505:26
اشارهای به این واقعه در کتاب دیگنس لایرتی هست ولی «شکنجه» و «شوش» و «اردشیر» را ندارد.
متن سنگنوشتی که ارسطو برای تندیس هرمیاس در دلفی نوشته است به ترجمهٔ بهراد رحمانی:
به سبب تخطی از قانون مقدس نامیرندگان، این مرد به ناحق به دست پادشاه ایرانیان کماندار که بر او غالب آمده بود به قتل رسید و این حادثه نه در مبارزهای خونین که با دغلکاری و به کمک فردی که وی بدو اطمینان داشت رخ داد.
متن اصلی:
τόνδε ποτ' οὐχ ὁσίως παραβὰς μακάρων θέμιν ἁγνὴν
ἔκτεινεν Περσῶν τοξοφόρων βασιλεύς,
οὐ φανερῶς λόγχῃ φονίοις ἐν ἀγῶσι κρατήσας,
ἀλλ' ἀνδρὸς πίστει χρησάμενος δολίου.
ترجمهٔ دیپسیک:
This man, who once impiously transgressed the sacred law of the blessed gods
The king of the bow-bearing Persians slew [him]
Not by conquering openly with a deadly spear in combat
But by exploiting the trust of a treacherous man.
ترجمهٔ من:
این [مدفون] را که روزگاری بابیحرمتی از قانون خالص خدایان مسعود تجاوز کرد*
پادشاه ایرانیان کماندار کشت،
نه آشکارا با نیزهای مرگبار در کشاکشها
بلکه چون به مردی خیانتکار اعتماد کرده بود.
*) هرمیاس که خودش به ولایت رسیده بود پیشتر مولای خود را کشته بود.
متن سنگنوشتی که ارسطو برای تندیس هرمیاس در دلفی نوشته است به ترجمهٔ بهراد رحمانی:
به سبب تخطی از قانون مقدس نامیرندگان، این مرد به ناحق به دست پادشاه ایرانیان کماندار که بر او غالب آمده بود به قتل رسید و این حادثه نه در مبارزهای خونین که با دغلکاری و به کمک فردی که وی بدو اطمینان داشت رخ داد.
متن اصلی:
τόνδε ποτ' οὐχ ὁσίως παραβὰς μακάρων θέμιν ἁγνὴν
ἔκτεινεν Περσῶν τοξοφόρων βασιλεύς,
οὐ φανερῶς λόγχῃ φονίοις ἐν ἀγῶσι κρατήσας,
ἀλλ' ἀνδρὸς πίστει χρησάμενος δολίου.
ترجمهٔ دیپسیک:
This man, who once impiously transgressed the sacred law of the blessed gods
The king of the bow-bearing Persians slew [him]
Not by conquering openly with a deadly spear in combat
But by exploiting the trust of a treacherous man.
ترجمهٔ من:
این [مدفون] را که روزگاری بابیحرمتی از قانون خالص خدایان مسعود تجاوز کرد*
پادشاه ایرانیان کماندار کشت،
نه آشکارا با نیزهای مرگبار در کشاکشها
بلکه چون به مردی خیانتکار اعتماد کرده بود.
*) هرمیاس که خودش به ولایت رسیده بود پیشتر مولای خود را کشته بود.
Пераслаў з:
پارادوکس



06.03.202520:08
ما در موقعیت ارتباط خنثی زندگی میکردیم
با این گمان
که با جهان
در شناختهشدنش همکاری میکنیم
و این ما را پراکنده میساخت
همه چیز در یک ذهن تکبعدی ریخته شده بود
در یک سردرد عمیق
پرسشها افعال خود را از دست میدادند
کیست
چیست
مگر ما چه میخواستیم...
شاید داشتیم خوب میشدیم...
Alone mind
By Miszon
DeviantArt
⚜️ t.me/Metahistorical 𓁈
با این گمان
که با جهان
در شناختهشدنش همکاری میکنیم
و این ما را پراکنده میساخت
همه چیز در یک ذهن تکبعدی ریخته شده بود
در یک سردرد عمیق
پرسشها افعال خود را از دست میدادند
کیست
چیست
مگر ما چه میخواستیم...
شاید داشتیم خوب میشدیم...
Alone mind
By Miszon
DeviantArt
⚜️ t.me/Metahistorical 𓁈
Пераслаў з:
برنامه های کنفرانس اکادمی فلسفه مارزوک



22.02.202520:19
🔻 آکادمیِ فلسفهی مارزوک تقدیم میکند...
🔹 درسگفتار : "مرور مختصر مفهوم شر در فلسفه"
" نشست اول"
🔸 با حضور: دکتر سارا قزلباش
دکترای فلسفه دین
🕒 زمان: دوشنبه ۱۸ فروردین ماه، ۱۴۰۴
ساعت ۲۲ بوقت تهران
❣️ از همراهی شما سپاسگزاریم...
🔗 لینک حضور:
https://t.me/+kNTrH-rWkmk0MzA0
کانال دکتر سارا قزلباش
https://t.me/metahistorical
کانالِ آکادمی
@marzockacademy
اینستاگرام
http://www.instagram.com/marzockacademy
🔹 درسگفتار : "مرور مختصر مفهوم شر در فلسفه"
" نشست اول"
🔸 با حضور: دکتر سارا قزلباش
دکترای فلسفه دین
🕒 زمان: دوشنبه ۱۸ فروردین ماه، ۱۴۰۴
ساعت ۲۲ بوقت تهران
❣️ از همراهی شما سپاسگزاریم...
🔗 لینک حضور:
https://t.me/+kNTrH-rWkmk0MzA0
کانال دکتر سارا قزلباش
https://t.me/metahistorical
کانالِ آکادمی
@marzockacademy
اینستاگرام
http://www.instagram.com/marzockacademy


16.02.202513:32
🍃 معرفی کتاب
🔶عنوان: فلسفۀ اتریشی (جستاری در تاریخ فلسفۀ تحلیلی)
🔹گردآوری و ترجمه: پوریا بقایی مقدّم
🔆مرکز پخش: مشهد، چهارراه دکترا، کتاب فروشی امام.
🔅نسخه ی الکترونیک در فراکتاب
http://www.faraketab.ir/book/464493
https://t.me/farzan_agahi
🔶عنوان: فلسفۀ اتریشی (جستاری در تاریخ فلسفۀ تحلیلی)
🔹گردآوری و ترجمه: پوریا بقایی مقدّم
🔆مرکز پخش: مشهد، چهارراه دکترا، کتاب فروشی امام.
🔅نسخه ی الکترونیک در فراکتاب
http://www.faraketab.ir/book/464493
https://t.me/farzan_agahi
29.03.202520:56
دردناک است که این بانوان اینگونه خشن ادعای دفاع از حجاب را دارند.
رفتار آنها واقعا مایهٔ تعجب و خجالت است. اگر کسی قصد دفاع از حقی را داشته باشد قاعدتا نباید چنین بی مبالات رفتار نماید.
حجاب یک انتخاب ارزشمند است اما ضرورتی ندارد برایش ایدئولوژی خلق شود و عده ای به این شکل نامعقول بخواهند از آن دفاع نمایند.
یک تحصن مشکوک و اینک پایان ماجرا🌱
https://t.me/farzan_agahi
رفتار آنها واقعا مایهٔ تعجب و خجالت است. اگر کسی قصد دفاع از حقی را داشته باشد قاعدتا نباید چنین بی مبالات رفتار نماید.
حجاب یک انتخاب ارزشمند است اما ضرورتی ندارد برایش ایدئولوژی خلق شود و عده ای به این شکل نامعقول بخواهند از آن دفاع نمایند.
یک تحصن مشکوک و اینک پایان ماجرا🌱
https://t.me/farzan_agahi
25.02.202514:01
دکتر نصرالله پورجوادی، در این سخنرانی که شب گذشته در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران انجام داد، میگوید در چهل و اندی سال گذشته به دانشگاه جفا شده است. او میگوید دانشگاه و دانشگاهیان برای جمهوری اسلامی زن صیغهای بودهاند. این استاد بازنشسته دانشگاه تاکید میکند که کشوری که دانشگاه نداشته باشد و دانشگاهیان آن را اداره نکنند و به آن از نظر فرهنگی روح نبخشند رو به نابودی میرود.
دکتر پورجوادی میگوید اینکه امروز رک و راست حرفش را میزند این است که پانزده سال است که بازنشسته شده است. (کنایه به وجود فضای سرکوب، خفقان و ارعاب علیه استادان منتقد)
این استاد فلسفه میگوید که از فلسفه ایرانی غفلت شده است، فلسفه متعلق به کشورها و تمدنهاست و ایران یکی از تمدنهای بزرگ جهان را داشته و یک تمدن بزرگ همه چیز دارد، زبان، علم، فلسفه و هنر دارد و ایران همه اینها را داشته.
سخنرانی دکتر پورجوادی با اخطارهای چند باره حراست دانشگاه، ناتمام ماند.
مخاطب توانا که این فیلم از سخنرانی استاد دکتر نصرالله پورجوادی را فرستاده، نوشته این یخنرانی دیشب۴ اسفند در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران در جمع چند هزار نفری دانشجویان و مردم ایراد شده است. در این مراسم رییس دانشگاه تهران، اساتید دانشگاه و همین طور استاد دکتر شفیعی کدکنی، استاد دکتر ژاله آموزگار و استاد منصوره اتحادیه حضور داشتند. سخنرانی استاد با اخطار چندباره حراست نیمه تمام ماند.سخنرانی در حدود ۲۰ دقیقه طول کشید. من برای شما بخشهایی از آن را فرستادم»
نصرالله پورجوادی (متولد ۱۳۲۲ش) پژوهشگر، فلسفهدان، استاد دانشگاه تهران، مصحح متون، نویسنده، عرفانپژوه و بنیانگذار و رئیس پیشین مرکز نشر دانشگاهی و استاد برجسته در حوزه عرفان اسلامی و فلسفه است. او تحصیلات خود را در رشته فلسفه در دانشگاه تهران آغاز کرد و سپس در دانشگاه پنسیلوانیا آمریکا به ادامه تحصیل در فلسفه اسلامی پرداخت. پس از بازگشت به ایران، سالها در حوزه نشر دانشگاهی و تحقیقات عرفانی فعالیت داشت. او از ۱۳۵۹ تا ۱۳۸۲ ریاست مرکز نشر دانشگاهی را بر عهده داشت و از اعضای فرهنگستان زبان و ادب فارسی و دایرةالمعارف بزرگ اسلامی بود. او همچنین مدتی هم مسئول کمیته ترجمه در شورای عالی انقلاب فرهنگی بود. آثار او، مانند دو مجدد، تأثیر مهمی در مطالعات تصوف و فلسفه اسلامی داشتهاند. او جوایزی همچون جایزه همبولت، جایزه کتاب سال و نشان زبان و ادب فارسی را دریافت کرده است.
آقای پورجوادی در سال ۱۳۸۲ از ریاست مرکز نشر دانشگاهی برکنار شد.
#دانشگاه #نصرالله_پورجوادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
انتشار با ذکر منبع بلامانع است .
کلیپ های سخنرانی ها ، درس گفتارها و گفت و گوها
https://t.me/VideoClipsVortrags/3261
دکتر پورجوادی میگوید اینکه امروز رک و راست حرفش را میزند این است که پانزده سال است که بازنشسته شده است. (کنایه به وجود فضای سرکوب، خفقان و ارعاب علیه استادان منتقد)
این استاد فلسفه میگوید که از فلسفه ایرانی غفلت شده است، فلسفه متعلق به کشورها و تمدنهاست و ایران یکی از تمدنهای بزرگ جهان را داشته و یک تمدن بزرگ همه چیز دارد، زبان، علم، فلسفه و هنر دارد و ایران همه اینها را داشته.
سخنرانی دکتر پورجوادی با اخطارهای چند باره حراست دانشگاه، ناتمام ماند.
مخاطب توانا که این فیلم از سخنرانی استاد دکتر نصرالله پورجوادی را فرستاده، نوشته این یخنرانی دیشب۴ اسفند در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران در جمع چند هزار نفری دانشجویان و مردم ایراد شده است. در این مراسم رییس دانشگاه تهران، اساتید دانشگاه و همین طور استاد دکتر شفیعی کدکنی، استاد دکتر ژاله آموزگار و استاد منصوره اتحادیه حضور داشتند. سخنرانی استاد با اخطار چندباره حراست نیمه تمام ماند.سخنرانی در حدود ۲۰ دقیقه طول کشید. من برای شما بخشهایی از آن را فرستادم»
نصرالله پورجوادی (متولد ۱۳۲۲ش) پژوهشگر، فلسفهدان، استاد دانشگاه تهران، مصحح متون، نویسنده، عرفانپژوه و بنیانگذار و رئیس پیشین مرکز نشر دانشگاهی و استاد برجسته در حوزه عرفان اسلامی و فلسفه است. او تحصیلات خود را در رشته فلسفه در دانشگاه تهران آغاز کرد و سپس در دانشگاه پنسیلوانیا آمریکا به ادامه تحصیل در فلسفه اسلامی پرداخت. پس از بازگشت به ایران، سالها در حوزه نشر دانشگاهی و تحقیقات عرفانی فعالیت داشت. او از ۱۳۵۹ تا ۱۳۸۲ ریاست مرکز نشر دانشگاهی را بر عهده داشت و از اعضای فرهنگستان زبان و ادب فارسی و دایرةالمعارف بزرگ اسلامی بود. او همچنین مدتی هم مسئول کمیته ترجمه در شورای عالی انقلاب فرهنگی بود. آثار او، مانند دو مجدد، تأثیر مهمی در مطالعات تصوف و فلسفه اسلامی داشتهاند. او جوایزی همچون جایزه همبولت، جایزه کتاب سال و نشان زبان و ادب فارسی را دریافت کرده است.
آقای پورجوادی در سال ۱۳۸۲ از ریاست مرکز نشر دانشگاهی برکنار شد.
#دانشگاه #نصرالله_پورجوادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
انتشار با ذکر منبع بلامانع است .
کلیپ های سخنرانی ها ، درس گفتارها و گفت و گوها
https://t.me/VideoClipsVortrags/3261
Пераслаў з:
تجربهٔ تفکر

18.02.202508:00
سپندرمت
spendarmat
spend-armat
سپندارمذ ، یکی از امشاسپندان است که موکل زمین و زنان پرهیزکار است و نام دوازدهمین ماه سال و پنجمین روز ماه است.
«سپندارمذ: بمعنی اسفندارمذ است که ماه دوازدهم از سال شمسی باشد و نام روز پنجم از ماههای شمسی. نیک است رخت پوشیدن و درخت نشاندن در این روز و به معنى زمین هم گفته اند و نام فرشتهای هم هست که موکل زمین و درختها و جنگلها است و مصالح این ماه بدو تعلق دارد (برهان).
فرهنگ پهلوی، بهرام فرهوشی.
spendarmat
spend-armat
سپندارمذ ، یکی از امشاسپندان است که موکل زمین و زنان پرهیزکار است و نام دوازدهمین ماه سال و پنجمین روز ماه است.
«سپندارمذ: بمعنی اسفندارمذ است که ماه دوازدهم از سال شمسی باشد و نام روز پنجم از ماههای شمسی. نیک است رخت پوشیدن و درخت نشاندن در این روز و به معنى زمین هم گفته اند و نام فرشتهای هم هست که موکل زمین و درختها و جنگلها است و مصالح این ماه بدو تعلق دارد (برهان).
فرهنگ پهلوی، بهرام فرهوشی.
22.03.202522:31
پایان شب سخن سرایی
می گفت ز سوز دل همایی
فریاد کزین رُباط ِ کهگل
جان می کنم و نمی کنم دل
مرگ آخته تیغ بر گلویم
من مست هوا و آرزویم
روزی سپری شده ست و سودا
مروز دهد نوید فردا
مانده ست دمی و آرزو ساز
من وعدهٔ سال می دهم باز
آزرده تنی فسرده جانی
در پوست کشیده استخوانی ...
با دست نوان و پای خسته
بار سفر فراق بسته
نه طاقت رفتن و نه خفتن
نه حال شنیدن و نه گفتن
جز وهم خیال پرورم نیست
می میرم و مرگ باورم نیست
زودا که کنم به خواب سنگین
تن جامه ز خون سینه رنگین
از بعدِ شنید و گفت بسیار
خاموشی ببایدم به ناچار
در خوابگه عدم بَرَندَم
لب تا ابد از سخن ببندم ...
#جلال_همایی
https://t.me/farzan_agahi
می گفت ز سوز دل همایی
فریاد کزین رُباط ِ کهگل
جان می کنم و نمی کنم دل
مرگ آخته تیغ بر گلویم
من مست هوا و آرزویم
روزی سپری شده ست و سودا
مروز دهد نوید فردا
مانده ست دمی و آرزو ساز
من وعدهٔ سال می دهم باز
آزرده تنی فسرده جانی
در پوست کشیده استخوانی ...
با دست نوان و پای خسته
بار سفر فراق بسته
نه طاقت رفتن و نه خفتن
نه حال شنیدن و نه گفتن
جز وهم خیال پرورم نیست
می میرم و مرگ باورم نیست
زودا که کنم به خواب سنگین
تن جامه ز خون سینه رنگین
از بعدِ شنید و گفت بسیار
خاموشی ببایدم به ناچار
در خوابگه عدم بَرَندَم
لب تا ابد از سخن ببندم ...
#جلال_همایی
https://t.me/farzan_agahi


25.02.202510:21
✅معرفی کتاب: نسل زد، نسل امید ایران
🔆نویسنده: محمدعلی نویدی
https://amordadnews.com/246396/
https://t.me/farzan_agahi
🔆نویسنده: محمدعلی نویدی
https://amordadnews.com/246396/
https://t.me/farzan_agahi
17.02.202510:13
🔆 تجربهٔ کتابخوانی با کبری محمدی
#معرفی_کتاب
وقت همگی به خیر دوستان عزیز در خدمت تون هستم با معرفی یک کتاب جذاب و خواندنی که شاید زیاد باهاش آشنا نباشید. کتاب #داغ_ننگ از #ناتانیل_هاثورن رو با ترجمه ی #سیمین_دانشور مطالعه کردم.
ناتانیل هاثورن در کتاب داغ ننگ بخشی از حقایق تلخ تاریخی رو به تصویر میکشه. در این رمان نیمهرمانتیک و نیمهاجتماعی شاهد محاکمهی زنی هستیم که همهی مردم اونو گناهکار میدونن. اما با آشکار شدن حقیقت، نظر و رفتار مردم نسبت به او دگرگون میشه.
این اثر از مشهورترین رمانهای عاشقانهی ادبیات کلاسیکه که گوشههایی از تباهی و خیانت و دروغ در جامعه رو برای مخاطب ترسیم میکنه.
داستان در آمریکای قرن هفدهم میگذره، اهالی شهر بوستون برای تماشای مجازات زنی خیانتکار در میدان شهر جمع شدن نام متهم «هِستِر پرین» و به جرم زنا و خیانت به همسر، در مقابل چشمان مردم محاکمه میشه.
مجازات هیستر اینه که با فرزند نامشروعش آنقدر در میدان شهر بایسته تا همهی مردم آنها را بشناسند و تا پایان عمر هم موظفه که نشان A رو همراه خود داشته باشه.
علامتی که به همه نشون میده او خطاکاره و هرگز مثل یک شهروند عادی نخواهد بود. هیستر با تمام فشارهایی که کلانتر، کشیش و مردم شهر بهش تحمیل میکنن هرگز نام پدر کودکش رو بازگو نمی کنه.
ناتانیل هاثورن در کتاب داغ ننگ قصه ی آدمهایی رو بیان می کنه که در کشمکش روحی و در اسارت گناه و رنج گرفتار شدن و برای پاک کردن خودشون تلاش می کنن.
او حقایق اجتماعی رو بیپرده نشون میده، لحن عاطفی نویسنده بسیار زیبا و تاثیر گذاره. در این رمان جامعهای رو به ابتذال رو میبینیم که مدعی دین و دینداریه اما از دیدن فساد اخلاقی در عمیقترین لایههای خودش غافله.
ماجرای این کتاب داستان کتاب پرنده ی خارزار رو در خاطرم زنده کرد.
نویسنده بخوبی تونسته جامعه قرن هفدهم رو به تصویر بکشه با وجود اینکه کتاب درون مایه ی مذهبی داره به زیبایی عشق و مذهب را به مساوات همدیگر بیان کرده.
کتاب «داغ ننگ » در مورد افرادی که بنا به شرایط متفاوتی مجبور هستن با جامعه بسازند. آنها از پذیرش کامل اجتماعی محروم شدن، که شاید شامل افراد با ناهنجاری های جسمانی، بیماران روانی، معتادان به مواد مخدر، یا زندانیانی که دوران حبس شون رو گذروندن یا کسانی که به دلایل دیگر ی از جامعه طرد شدن.
این افراد باید مداوم تلاش کنن تا با هویت اجتماعی تخریب شدشون سازگار بشن.
در این رمان مخاطب امروز با مردمان دیگری برخورد میکنه و از تسلط کلیسا بر زندگی مردم اروپا شگفت زده میشه. در این رمان تاریخی می بینیم که اروپاییان راه های سخت و هزینههای زیادی رو دادن تا به فرهنگ امروز شون برسن.
از جذابیتهای بزرگ و مسحورکنندۀ کتاب خلق شخصیت قوی، تأثیرگذار و جذاب « هستر پراین» قهرمان این کتاب زنی که بدترین خشونتها و بیمهریهای کلیسا و جامعه رو تحمل میکنه. از بین مردم رانده شده اما حاضر نیست نام شریک خودشو به زبان بیاره.
فداکاری هستر و اینکه هیچ توقع طلبکارانهای نداره مخاطب رو با چهرهای آگاه و مسئول در برابر اعمال خویش مواجه می کنه.
اما معشوقش « عالیجناب دیمسدیل » برعکس هستر شجاعتی نداره. او نه تنها از مردم بلکه از وجود خوش هم می ترسه. مسئولیت کار و اشتباهی رو که کرده نمی پذیره و سالها سکوت میکنه. دیمسدیل زندگی دوگانهای رو آغاز میکنه در بیرون یک عارف ربانی و به شدت مورد توجه مردم و از مقامات عالیرتبه ست و از درون یک ریاکار و گناهکارِ ترسوئه. کسی که هر لحظه در دادگاه وجودش، خودشُ به اعدام محکوم میکنه. در واقع داغ ننگ روی روح و روان اوست نه روی لباسش.
کشیش تحتتأثیر شخصیت درخشان این زن تغییر می کنه و کاری رو انجام داد که به نظرش درست بود او پس از کشمکش ها و آزار روحی فراوان توانست ظاهر و باطنشو یکی کنه. او هم عاقبت آزادی رو تجربه کرد و با خودش آشتی کرد.
هستر در این داستان به انسانی والا تبدیل میشه که مردمان دردمند به او پناه میارن. صداقت او در قبول گناهش از او یک قدیس میسازه و داغ ننگ او برای جامعه کمرنگ میشه و به نشان احترام تبدیل میشه.
اگر از علاقمندان به رمانهای تاریخی و عاشقانه هستید، پیشنهاد می کنم حتما کتاب فوق العاده ی داغ ننگ رو مطالعه کنید.
#کبری_محمدی
#داغ_ننگ
#ناتانیل_هاثورن
https://t.me/farzan_agahi
#معرفی_کتاب
وقت همگی به خیر دوستان عزیز در خدمت تون هستم با معرفی یک کتاب جذاب و خواندنی که شاید زیاد باهاش آشنا نباشید. کتاب #داغ_ننگ از #ناتانیل_هاثورن رو با ترجمه ی #سیمین_دانشور مطالعه کردم.
ناتانیل هاثورن در کتاب داغ ننگ بخشی از حقایق تلخ تاریخی رو به تصویر میکشه. در این رمان نیمهرمانتیک و نیمهاجتماعی شاهد محاکمهی زنی هستیم که همهی مردم اونو گناهکار میدونن. اما با آشکار شدن حقیقت، نظر و رفتار مردم نسبت به او دگرگون میشه.
این اثر از مشهورترین رمانهای عاشقانهی ادبیات کلاسیکه که گوشههایی از تباهی و خیانت و دروغ در جامعه رو برای مخاطب ترسیم میکنه.
داستان در آمریکای قرن هفدهم میگذره، اهالی شهر بوستون برای تماشای مجازات زنی خیانتکار در میدان شهر جمع شدن نام متهم «هِستِر پرین» و به جرم زنا و خیانت به همسر، در مقابل چشمان مردم محاکمه میشه.
مجازات هیستر اینه که با فرزند نامشروعش آنقدر در میدان شهر بایسته تا همهی مردم آنها را بشناسند و تا پایان عمر هم موظفه که نشان A رو همراه خود داشته باشه.
علامتی که به همه نشون میده او خطاکاره و هرگز مثل یک شهروند عادی نخواهد بود. هیستر با تمام فشارهایی که کلانتر، کشیش و مردم شهر بهش تحمیل میکنن هرگز نام پدر کودکش رو بازگو نمی کنه.
ناتانیل هاثورن در کتاب داغ ننگ قصه ی آدمهایی رو بیان می کنه که در کشمکش روحی و در اسارت گناه و رنج گرفتار شدن و برای پاک کردن خودشون تلاش می کنن.
او حقایق اجتماعی رو بیپرده نشون میده، لحن عاطفی نویسنده بسیار زیبا و تاثیر گذاره. در این رمان جامعهای رو به ابتذال رو میبینیم که مدعی دین و دینداریه اما از دیدن فساد اخلاقی در عمیقترین لایههای خودش غافله.
ماجرای این کتاب داستان کتاب پرنده ی خارزار رو در خاطرم زنده کرد.
نویسنده بخوبی تونسته جامعه قرن هفدهم رو به تصویر بکشه با وجود اینکه کتاب درون مایه ی مذهبی داره به زیبایی عشق و مذهب را به مساوات همدیگر بیان کرده.
کتاب «داغ ننگ » در مورد افرادی که بنا به شرایط متفاوتی مجبور هستن با جامعه بسازند. آنها از پذیرش کامل اجتماعی محروم شدن، که شاید شامل افراد با ناهنجاری های جسمانی، بیماران روانی، معتادان به مواد مخدر، یا زندانیانی که دوران حبس شون رو گذروندن یا کسانی که به دلایل دیگر ی از جامعه طرد شدن.
این افراد باید مداوم تلاش کنن تا با هویت اجتماعی تخریب شدشون سازگار بشن.
در این رمان مخاطب امروز با مردمان دیگری برخورد میکنه و از تسلط کلیسا بر زندگی مردم اروپا شگفت زده میشه. در این رمان تاریخی می بینیم که اروپاییان راه های سخت و هزینههای زیادی رو دادن تا به فرهنگ امروز شون برسن.
از جذابیتهای بزرگ و مسحورکنندۀ کتاب خلق شخصیت قوی، تأثیرگذار و جذاب « هستر پراین» قهرمان این کتاب زنی که بدترین خشونتها و بیمهریهای کلیسا و جامعه رو تحمل میکنه. از بین مردم رانده شده اما حاضر نیست نام شریک خودشو به زبان بیاره.
فداکاری هستر و اینکه هیچ توقع طلبکارانهای نداره مخاطب رو با چهرهای آگاه و مسئول در برابر اعمال خویش مواجه می کنه.
اما معشوقش « عالیجناب دیمسدیل » برعکس هستر شجاعتی نداره. او نه تنها از مردم بلکه از وجود خوش هم می ترسه. مسئولیت کار و اشتباهی رو که کرده نمی پذیره و سالها سکوت میکنه. دیمسدیل زندگی دوگانهای رو آغاز میکنه در بیرون یک عارف ربانی و به شدت مورد توجه مردم و از مقامات عالیرتبه ست و از درون یک ریاکار و گناهکارِ ترسوئه. کسی که هر لحظه در دادگاه وجودش، خودشُ به اعدام محکوم میکنه. در واقع داغ ننگ روی روح و روان اوست نه روی لباسش.
کشیش تحتتأثیر شخصیت درخشان این زن تغییر می کنه و کاری رو انجام داد که به نظرش درست بود او پس از کشمکش ها و آزار روحی فراوان توانست ظاهر و باطنشو یکی کنه. او هم عاقبت آزادی رو تجربه کرد و با خودش آشتی کرد.
هستر در این داستان به انسانی والا تبدیل میشه که مردمان دردمند به او پناه میارن. صداقت او در قبول گناهش از او یک قدیس میسازه و داغ ننگ او برای جامعه کمرنگ میشه و به نشان احترام تبدیل میشه.
اگر از علاقمندان به رمانهای تاریخی و عاشقانه هستید، پیشنهاد می کنم حتما کتاب فوق العاده ی داغ ننگ رو مطالعه کنید.
#کبری_محمدی
#داغ_ننگ
#ناتانیل_هاثورن
https://t.me/farzan_agahi
14.03.202501:40
آنتیناتالیسم و مسئله معنای زندگی
سارا قزلباش
🖌 انسان با ارادهای حیات معطوف به اراده را نفی میکرد که گریزی از آن نداشت...!
انسان برای نفی حیات میبایست حیات میداشت و این پارادوکس پابرجا بود، مگر اینکه هیچگاه معنای حیات را نمیفهمید...!
حیات به معنای نفی خود و حصول معنا در فقدان (نه معنای حاصل از فقدان)
#آنتی_ناتالیسم
#شوپنهاور
#بناتار
⚜ t.me/metahistorical 𓁈
سارا قزلباش
🖌 انسان با ارادهای حیات معطوف به اراده را نفی میکرد که گریزی از آن نداشت...!
انسان برای نفی حیات میبایست حیات میداشت و این پارادوکس پابرجا بود، مگر اینکه هیچگاه معنای حیات را نمیفهمید...!
حیات به معنای نفی خود و حصول معنا در فقدان (نه معنای حاصل از فقدان)
#آنتی_ناتالیسم
#شوپنهاور
#بناتار
⚜ t.me/metahistorical 𓁈
Пераслаў з:
پارادوکس



24.02.202513:12
⚜ درسگفتار دوره متنخوانی و تحلیل کتاب «درآمدی بر فلسفه مدرن اروپایی»
#گراهام_وایت
ترجمه ناهید احمدیان
نشر پرسش ۱۳۸۶
3⃣ جلسه چهارم: کارل مارکس
#Gill_Howie
✍ سارا قزلباش
دکتری فلسفه
✔️ محورهای بحث:
ـ مارکس و لیبرالیسم
ـ هستیشناسی در نظر مارکس
ًـ تئوری کار و ارزش
ـ ایدئولوژی نظام سرمایهداری آزاد
ـ جامعه مدنی و حکومت
ـ مارکس در قرن بیستم
📚 مدت زمان دوره: ۱۰ جلسه
جلسه چهارم: سهشنبه ۷ اسفند ۱۴۰۳
برای اطلاع بیشتر به آیدی @saragh2022 مراجعه فرمایید.
⚜️ t.me/Metahistorical 𓁈
#گراهام_وایت
ترجمه ناهید احمدیان
نشر پرسش ۱۳۸۶
3⃣ جلسه چهارم: کارل مارکس
#Gill_Howie
✍ سارا قزلباش
دکتری فلسفه
✔️ محورهای بحث:
ـ مارکس و لیبرالیسم
ـ هستیشناسی در نظر مارکس
ًـ تئوری کار و ارزش
ـ ایدئولوژی نظام سرمایهداری آزاد
ـ جامعه مدنی و حکومت
ـ مارکس در قرن بیستم
📚 مدت زمان دوره: ۱۰ جلسه
جلسه چهارم: سهشنبه ۷ اسفند ۱۴۰۳
برای اطلاع بیشتر به آیدی @saragh2022 مراجعه فرمایید.
⚜️ t.me/Metahistorical 𓁈
16.02.202513:36
🔶معرفی مختصر کتاب فلسفۀ اتریشی جستاری در تاریخ فلسفۀ تحلیلی، گردآوری و ترجمۀ پوریا بقایی مقدّم
آلمان و اُتریش به عنوان دو کشور همسایه و همزبان دارای اشتراکات فرهنگی فراوانی هستند امّا از نظر فلسفی دو راه متفاوت را در پیش گرفتند. در حالی که آلمان غرق در ایدهآلیسم پساکانتی شده بود، اتریش فلسفۀ علمی را برگزید و نقش مهمّی در پیدایش فلسفۀ تحلیلی ایفا کرد. مورّخان فلسفه عمدتاً فلسفۀ تحلیلی را متأثّر از کارهای برتراند راسل و جی. ای. مور میدانند در حالی که بنیانهای اساسی فلسفۀ تحلیلی را باید در کارهای فیلسوفان اتریشی جُست. کتاب حاضر به تبارشناسی این بخش از تاریخِ کمتر شناخته شدۀ فلسفۀ تحلیلی میپردازد و تشریح میکند که چگونه متفکّرانی همچون برنارد بولتسانو، فرانتس برنتانو، رابرت زیمرمان و دیگران در شکلگیری سنّت تحلیلی نقش ایفا کردند. پرسشی که کتاب فلسفه اتریشی در صدد پاسخ به آن است این است که فلسفۀ علمی و یا تحلیلی چرا در اتریش شکل گرفت و نه در آلمان.
فهرست
1. مختصّات فلسفۀ اتریشی
2. فلسفۀ اتریشی و مکتب برنتانو
3. انجمن فلسفۀ دانشگاه وین
4. رابرت زیمرمان و فلسفۀ هربارت
5. برنارد بولتسانو: سالهای کارآموزی
6. برنارد بولتسانو: کانت اتریش
7. بولتسانو و فرگه
https://t.me/farzan_agahi/6148
آلمان و اُتریش به عنوان دو کشور همسایه و همزبان دارای اشتراکات فرهنگی فراوانی هستند امّا از نظر فلسفی دو راه متفاوت را در پیش گرفتند. در حالی که آلمان غرق در ایدهآلیسم پساکانتی شده بود، اتریش فلسفۀ علمی را برگزید و نقش مهمّی در پیدایش فلسفۀ تحلیلی ایفا کرد. مورّخان فلسفه عمدتاً فلسفۀ تحلیلی را متأثّر از کارهای برتراند راسل و جی. ای. مور میدانند در حالی که بنیانهای اساسی فلسفۀ تحلیلی را باید در کارهای فیلسوفان اتریشی جُست. کتاب حاضر به تبارشناسی این بخش از تاریخِ کمتر شناخته شدۀ فلسفۀ تحلیلی میپردازد و تشریح میکند که چگونه متفکّرانی همچون برنارد بولتسانو، فرانتس برنتانو، رابرت زیمرمان و دیگران در شکلگیری سنّت تحلیلی نقش ایفا کردند. پرسشی که کتاب فلسفه اتریشی در صدد پاسخ به آن است این است که فلسفۀ علمی و یا تحلیلی چرا در اتریش شکل گرفت و نه در آلمان.
فهرست
1. مختصّات فلسفۀ اتریشی
2. فلسفۀ اتریشی و مکتب برنتانو
3. انجمن فلسفۀ دانشگاه وین
4. رابرت زیمرمان و فلسفۀ هربارت
5. برنارد بولتسانو: سالهای کارآموزی
6. برنارد بولتسانو: کانت اتریش
7. بولتسانو و فرگه
https://t.me/farzan_agahi/6148
Паказана 1 - 13 з 13
Увайдзіце, каб разблакаваць больш функцый.