Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
𝕾𝖙𝖔ß𝖙𝖗𝖚𝖕𝖕 avatar

𝕾𝖙𝖔ß𝖙𝖗𝖚𝖕𝖕

جهانِ ناسیونال سوسیالیسم.

@FrederickName
:فردریک‌نامه را هم دریاب
Рэйтынг TGlist
0
0
ТыпПублічны
Вертыфікацыя
Не вертыфікаваны
Надзейнасць
Не надзейны
Размяшчэнне
МоваІншая
Дата стварэння каналаЛист 08, 2022
Дадана ў TGlist
Бер 26, 2025

Рэкорды

26.04.202523:59
362Падпісчыкаў
29.03.202523:59
300Індэкс цытавання
26.04.202519:15
79Ахоп 1 паста
03.04.202517:35
48Ахоп рэкламнага паста
22.04.202520:20
5.48%ER
26.03.202523:59
22.94%ERR

Развіццё

Падпісчыкаў
Індэкс цытавання
Ахоп 1 паста
Ахоп рэкламнага паста
ER
ERR
ЛЮТ '25БЕР '25КВІТ '25

Папулярныя публікацыі 𝕾𝖙𝖔ß𝖙𝖗𝖚𝖕𝖕

وظیفه ما مراقبت از رفاه حالِ ملتمان است. به محض اینکه احساس کردیم که اتحادیِ که ما وارد آن شدیم تهدید شده یا برای آنها خطر دارد، [این وظیفه] ماست تا فورا [آن] اتحاد را پایان بدهیم به جای اینکه [زندگی] ملتمان را در معرض تهدید قرار بدهیم. بنابراین در [چنین] عملی، [یک] شهریار ارجح‌ترین منافع خود را فدایِ منافع رعایایِ خود میکند.

_ فردریک کبیر: نوشته‌های فلسفی _ فصل سوم: مقدمه‌ای بر تاریخ عصر من
یکی از بزرگترین اشتباهات پیشوا خوش‌بینی به بریتانیایی جماعت بود.
Пераслаў з:
ارجاعات avatar
ارجاعات
01.04.202518:49
«بر آیت‌الله خمینی ایرادی نیست. او آراء خود و نیز برنامهٔ حکومت اسلامی را در کتاب خود چاپ کرد و در اختیار مردم قرار داد. افرادی انگشت‌شمار مثل دکتر مهدی بهار و مصطفی رحیمی خطر حکومت آخوند را به صراحت به مردم گوش‌زد کردند، ولی جبههٔ ملّی ایران با آن همه ادعاهایش از خمینی قدیسی ساخت و مردم را فریب داد و به پاداش این مدیحه‌سرایی رئیس جبههٔ ملّی چند روزی به وزارت امور خارجه کابینهٔ فرمایشی مهندس مهدی بازرگان منصوب گردید و بعد خمینی عذر هر دو بزرگوار را خواست و با خفت و خواری از کار برکنارشان کرد.

گناه جبههٔ ملّی ایران در این مورد نیز نابخشودنی‌ست زیرا جبهه ملی ایران و نهضت آزادی ایران بودند که میخ را بر تابوت ملّت ایران ایران کوفتند.»

- همان، یادداشت پایانی جلال متینی، صفحهٔ ۷۹۴.
@erjahat
02.04.202521:32
In 1940, the Kaiser looked on in wonder as Hitler put into effect the goals for which he, Wilhelm, had striven in his own reign. This war was, he cried,a succession of miracles! The old Prussian spirit of Frd. Rex, of Clausewitz, Blücher, York, Gneisenau etc. has again manifested itself, as in 1870-71... The brilliant leading Generals in this war came from My school, they fought under my command in the [First] Worlds War as lieutenants, captains or young majors. Educated by Schlieffen they put the plans he had worked out under me into practice along the same lines as we did in 1914.

در سال ۱۹۴۰، قیصر در کمال شگفتی هیتلر را دید که برای همان اهدافی پیکار میکند که او (ویلهلم) در دوران طول سلطنت خود تقلا می‌کرد. او فریاد زد:
"این جنگ [جهانی دوم] سلسله‌ای از معجزات بود. [این] روحِ کهن [جنگاور] پروسی فریدریش‌ها، کلاوزویتس‌ها، بلوشرها، یورک‌ها، گنایزناوها بود که باری دیگر خودش را همانند [جنگ‌هایِ] ۱۸۷۰-۷۱ نمایان ساخت. فرماندهانِ با‌استعداد و نابغه‌یِ این جنگ، از مکتب [پروسی] من [که در آنجا تعلیم دیدم] آمدند. آنها تحت فرماندهی من در جنگ‌های جهانی [اول] به‌عنوان ستوان‌ها، فرماندهان و یا سرگردهایِ جوان جنگیدند. به دست اشلیفن تعلیم دیدند، آنها (هیتلر و سربازان) نقشه‌هایی را که او (اشلیفن) تحت نظر من طراحی کرده بود، در همان مسیری که ما در سال 1914 انجام دادیم به [حیطه] عمل درآوردند."

_جان. سی. جی. روهل: قیصر و دربار‌یان‌اش، ویلهلم دوم و دولت آلمان _ فصل هشتم: قیصر ویلهلم دوم و یهودستیزی آلمانی _ ص ۲۱۱
25.04.202507:35
31.03.202514:18
اما اگر هم سرآغازی برای چنین توسعه‌ای وجود داشت، در اصلاحات نخست‌وزیر استولیپین* نهفته بود؛ کسی که در نظر لنين "سر‌جلادی"* بیش نبود و ترورش در ۱۹۱۱ را بی هیچ اما و اگری به منزله واقعیتی مثبت ارزیابی کرد. همچنین آن اعتمادی که دیگر مارکسیست‌ها به "برادران بزرگتر" خود در غرب داشتند که باید انقلاب مارکسیستی "قاعده‌مند" را به جریان می‌انداختند، [در لنین] می‌شود گفت اصلاً وجود نداشت. در واقع بولشویک‌ها در واپسین سال‌های منتهی به جنگ [جهانی اول] در جنبش بین‌المللی و بسیار با اعتمادبه‌نفس [سوسیالیست‌ها] تنها نقشی پایین‌دست داشتند: در اروپای غربی نام موسولینی معروف‌تر از نام لنین بود*. وقتی جنگ آغاز شد، احزاب مارکسیست اروپا تقريباً بدون استثنا در کمال نومیدی لنين - طرف دولتهایشان را گرفتند. در آن زمان خواسته لنین مبنی بر این که جنگ میان دولت‌ها به جنگ داخلی تبدیل شود، در ابتدا هیچ جا بازخورد مثبتی نداشت؛ حتی در میان هواداران گئورگی پلخانوف، بنیانگذار مارکسیسم روسی.



_همان

*Pyotr Stolypin (۱۹۱۱-۱۸۶۲):
استولیپین پس از انقلاب ۱۹۰۵، از ۱۹۰۶ تا ۱۹۱۱ نخست وزیر روسیه بود. او در این مقام اصلاحات گسترده‌ای را به اجرا گذاشت و همین باعث شد در همه جناح‌ها دشمنانی برای خود بتراشد. پس از آن که تا حد زیادی نفوذ خود را از دست داد، از مقام خود کناره‌گیری کرد و در همان سپتامبر ۱۹۱۱ فردی انقلابی او را به ضرب گلوله به قتل رساند.

*به معنای "جلاد ارشد"

*در آن سال‌ها موسولینی از رهبران پرنفوذ حزب سوسیالیست ایتالیا بود و هنوز از این حزب جدا نشده بود (و هیچ بنی‌بشری هم حدس نمی‌زد ده سال بعد او در قامت رهبر فاشیست‌های ایتالیا و جهان، بنیانگذار ضد سوسیالیستی‌ترین ایدئولوژی خواهد شد.)
Пераслаў з:
Nationalsozialismus avatar
Nationalsozialismus
20.04.202504:32
02:55
Wenn wir uns ein ganzes Jahr in unserem Fleiß und in unserer Tapferkeit zum Werke des Führers bekennen, dann wollen wir uns an seinem Geburtstag einmal auch mit Worten, die aus der Tiefe unserer Herzen kommen, zu seiner Person bekennen dürfen. Wünschen wollen wir ihm Gesundheit und Kraft und vor allem eine gesegnete Hand. Wissen soll er zu jeder Stunde, daß er sich auf sein Volk verlassen kann. Auch in diesem Kampfe auf Leben und Tod ist und bleibt er uns das, was er uns immer war, unser Hitler.

-Joseph Goebbels, 20.April 1944


اکنون که ما تمام سال با دلاوری و کوشش، خود را وقف آرمان پیشوا کرده‌ایم، می‌خواهیم با کلماتی که از عمق جانمان بر می‌خیزد، زادروز او را تبریک بگوییم.
ما برای پیشوا سلامتی و توانمندی و از همه مهم‌تر دستانی بابرکت را آرزومندیم. پیشوا باید بداند که او هر لحظه می‌تواند به ملت خود تکیه کند. و او حتی در این نبرد مرگ‌وزندگی برای ما همانی است که همواره بوده است: هیتلرِ همۀ ما.

-Die Deutsche Wochenschau - Nr. 712 / 1944

#فیلم
بر طبق روایاتِ موجود، آدولف هیتلر به شدت منتقدِ مذهب بود. بر خلاف بسیاری از هم‌خدمتی‌هایش، او نه نوشیدنی [الکلی] نوشید و نه هدیه‌ای ازطرف دوستان و خانواده‌اش دریافت کرد. حقیقتا او از مدت‌ها پیش ارتباطش را با خانواده‌اش و از جمله خواهرش پائولا و هم دوستانِ دوران بچگی و نوجوانی‌اش قطع کرده بود.

_همان
22.04.202510:32
در واقع، به طور قانع کننده ای میتوان استدلال کرد که تفاوت فردریک و پدرش به سبک کار آنها مربوط میشد نه به جوهر کارهایی که انجام میدادند. در نظر اول، دشوار بتوان تفاوتی فاحش‌تر از تفاوت موجود بین یک هنرشناس فلوت‌نواز فیلسوف و یک فرد سلطه‌پذیر درنده خوی جامعه‌ستیز یافت. در روزی یکسان فردریک ویلیام اول دستور داده بود تا یکی از مأموران ارشدی را که به خاطر قصور در انجام وظیفه مجرم شناخته شده بود، در حالی که همه کارکنان مجبور به تماشا بودند، در جلوی اداره‌اش خفه کنند و در همان روز از پناهندگان زالتسبورگ استقبال کرده بود و همهٔ اهل دربار را مجبور کرده بود تا زانو بزنند و با آنها دعا بخوانند. با این حال، فردریک هر چند بیش از اغلب مردم از پدر مستبدش که (جنون او شاید ناشی از بیماری رایج و سلطنتی پورفیری) بوده باشد در رنج بود، تشخیص میداد که فردریک ویلیام اول خالق حقیقی جایگاهی است که پروس در مقام ابرقدرت دارد. او در "تاریخ دوره من" از پدرش صادقانه و همزمان بلندنظرانه تقدیر کرد؛ برای مثال: «آوازه ای که پادشاه فقید سودای آن را در سر داشت، آوازه ای که فرای شهرت موردنظر فاتحان بود، این بود که موجب شادی کشورش باشد؛ ارتش خود را انضباط ببخشد؛ امور مالی خود را با خردمندانه‌ترین نظم و تدبیر اقتصادی و انتظامی سامان بدهد. او از جنگ پرهیز میکرد تا مبادا کسی در مسیر دستیابی به برنامه‌های بسیار ممتازش مزاحم او شود. بدینسان، او بی‌آنکه رشک سلاطین را بیدار کند خموش و آرام به سوی شکوه و عظمت گام برمیداشت».

_ همیش مارشال اسکات: حکومت مطلقه روشنگری، اصطلاحات و اصطلاح‌طلبان در اروپای اواخر قرن هجدهم _ فصل دهم: فردریک کبیر و حکومت مطلقه روشنگرانه _ ترجمه حسن خیاطی
25.04.202508:15
مشروب فروش رو چه به وزارت خارجه واقعا
باز آلفرد چهارتا تز معقول میداد.
25.04.202508:42
انتصاب ریبنتروپ در سفارت لندن توفانی از اعتراض را از سوی سایر رهبران نازی برانگیخت که تلفیقی از حسادت و درک حقیقی ارزش او ناشی می‌شد و همه معتقد بودند او انتخاب درستی برای این سمت نیست. طبیعتاً روزنبرگ که هرگز پستی در دولت دریافت نکرده بود خشمگین بود. گورینگ به هیتلر گفت ریینتروپ واقعاً چیزی از کشورهای خارجی نمیداند: از بریتانیای کبیر ویسکی را میشناسد و از فرانسه شامپاین را. وقتی هیتلر پاسخ داد رینتروپ لرد فلانی و وزیر بهمانی را میشناسد، گورینگ گفت: "بله... مشکل این است که آنها هم ریبنتروپ را میشناسند". گوبلز نیز به همان اندازه مخالف بود. به نظر می‌رسد مخالفت او در ابتدا بر اساس حسادت و این سوء ظن بود که ریبنتروپ بیش از حد شیفته انگلیسی‌ها است؛ او هنوز هم ارزش زیادی برای قابلیت‌های ریبنتروپ قائل بود، اما این موضوع زیاد طول نمی‌کشید. انتقاد از این انتصاب به محافل نازی آلمان محدود نمیشد: یونیتی میتفورد اشراف‌زاده انگلیسی جوانی که شیفته هیتلر بود، اعتقاد داشت ریبنتروپ در لندن به مضحکه تبدیل خواهد شد و عاجزانه از پیشوا خواست نظرش را تغییر دهد. اگر چه به ریبنتروپ اطمینان داده شد که میتواند دینس‌اشتله را حفظ کند، اما اعضای این سازمان نیز از فکر انتقال رئیسشان به خارج از کشور بیمناک شده بودند. احساس میکردند او فرصت به دست گرفتن وزارت‌خارجه را از دست داده و دوران خودشان نیز به سر رسیده است. وقتی شانون در تابستان آن سال به آلمان آمد، فوراً از این شایعه باخبر شد که ریبنتروپ "ستاره‌ای در حال افول" است.

_ مایکل بلاچ: ریبنتروپ _ فصل ششم: ماموریت لندن _ ترجمه محمد‌جوادی
25.04.202520:26
علی برکت الله جمهوری اسلامی.
Увайдзіце, каб разблакаваць больш функцый.