Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
رسول جعفریان avatar

رسول جعفریان

Рэйтынг TGlist
0
0
ТыпПублічны
Вертыфікацыя
Не вертыфікаваны
Надзейнасць
Не надзейны
Размяшчэнне
МоваІншая
Дата стварэння каналаБер 25, 2016
Дадана ў TGlist
Січ 10, 2025

Папулярныя публікацыі رسول جعفریان

08.04.202518:55
مفهوم علم در تمدن اسلامی
(جلسه اول)
رسول جعفریان
مرکز آموزش اسلامی سیاتل
۲۲ مارچ ۲۰۲۵
07.04.202518:11
22.03.202520:28
https://historylib.com/articles/7024
چرا بحث از تاریخ مفهوم علم مهم است؟
31.03.202508:48
نکاح نامه از 1290 ق با چند نکته جالب توجه
اما بعد:
غرض از صورت نگاری این لوحه دلگشا و چهره آرایی این صفحه فرح بخشا که آثار خیر و صلاح و فیروزی مالا کلام از آغاز و انجام آن کالشمس فی وسط السماء ظاهر و هویدا است، مشعر است بذکر و بیان این که، چون وحدانیت مختصّ ذات خداوند احد و فردانیّت شایسته یگانه بی زوج «لم یلد و لم یولد و لم یکن له کفوا احد» است، بفحوای صدق انتمای «الرّجال قوامون علی النساء» پس نظام عالم و بقاء و قوام سلسله نسل بنی آدم به امر مزاوجت شرعیه منوط و مبسوط است، و ارتکاب ازدواج متضمّن وسعت و غناست، و متکفّل دفع فقر و عنا است کما قال الله تبارک و تعالی فی کتابه العزیز «و انکحوا الایامی منکم و الصالحین من عبادکم و اماءکم إن یکونوا فقراء یغنهم الله من فضله و الله واسع علیم»؛ و به مضمون بلاغت مشحون حدیث نبوی صلی الله علیه و آله و سلم: «تناکحوا و تناسلوا، تکثروا فانی اباهی بکم الامم یوم القیامة و لو بالسقط» و انتظام عقود توالد و تناسل به مناکحه ملّیه مربوط است، و بالجمله فاعل آن نزد اولو الالباب مقبول و تارکش مخذول و منکوبست کما ورد فی الخبر عن السید البشر شافع یوم المحشر محمد صلی الله علیه و آله: «النکاح سنّتی فمن رغب عن سنّتی فلیس منی»، پس بنابر این مقدمات امتثالا لامر الله و استنانا لسنّة رسول الله ص در ایمن اوقات و اسعد ساعات به مبارکی و فیروزی تمام بخواست و بزوجیت دایمی خود درآورده عالیجاه معلّی جایگاه عزت و اقبال همراه شکوت و و مناعت اکتباه [اکتناه] «آقا محمد یوسف خان» خلف مرحوم مغفور حسین خان، علیا مکرمۀ معظّمه المخدرة البالغة العاقلة الرشیدة المختارة الحرة و هی المسماة بـ «همایون خانم» صبیه مرحوم آقا میرزا هادی، بصداق معین و مهر مبین مبلغ«یک هزار و یکصد و پنجاه تومان» وجه نقد از قرار قران عددی بیست و شش نخود وزن یکهزار دینار رواج ناصرالدین شاهی که پنجاه تومان آن قیمت و هدیه یک جلد کلام الله مجید قلمی بوده باشد، و یکصد تومان از قیمت یک نفر غلام سیاه سواحلی و یک جاریه سیاه سواحلی می باشد که کلاّ و طرا بر ذمّه و رقبه زوج مزبور باقی می باشد که عند المطالبه زوجه مزبور با قدرت تسلیم نماید، و صیغه شرعیه مناکحه و مزاوجه، بالفارسیة و العربیة، مشتملة علی الایجاب و القبول بین وکیلی الرطرفین جاری و واقع گردید و تحریم به تحلیل پیوست. اللهم الف بینهما و طیب نسلهما و ارزقهما اولادا ذکورا صالحا بحق محمد و آله الطاهرین و کان وقوع ذلک فی یوم دوشنبه هفدهم شهر شوال المکرم مطابق سنة 1290 من الهجرة النبویة صلی الله علیه و آله
نکات جالب آن قراردادن یک غلام و یک کنیز هر دو سواحلی، در مهریه این زن
دعای آخر هم فقط برای این است که خداوند اولا ذکور بدهد!
مبلغ مهریه هم پول نقد 1150 تومان که 50 تومان برای یک قرآن و 100 تومان برای آن غلام و کنیز است.
[با عجله نوشتم، امیدوارم اشکالات کمی داشته باشد. جعفریان]
30.03.202504:44
سید محمدعلی مبارکه ای [م 1325 ش]:
در سال 1311 شمسی که از مصر به طرف پاریس با سه نفر از رفقای هندی خود شوکت حسین و نواب محمد جعفر و محمدعلی محبوب رهسپار شدم، چند روزی گرچه بیش در آن شهر نبودم، ولی بیش [از] حد خود از سیر اخلاقی مردمان آن شهر استفاده بردم و به سیر اخلاقی مشغول گردیده، در اغلب اوقات در تفکر بودم، و مقایسه میان اخلاق شرقی‏ها را با اخلاق آن مردم غرب می نمودم. بعضی بی رحمی‏ها از اشخاص متموّل آن شهر دیده می‏شد که در ایران نمی‏توان نقل کرد، چه آن که، آواز دهلی که از دور شنیده‏اند، رعب چنانی او دلها را ربوده و تقلید‏های کورکورانه اخلاقی، مانع از بیان و ادراک حقایق است.
روزی با بعضی از جوان‏های ایرانی که برای تحصیل در آنجا توقف داشتند، و بعضی دیگر از ایشان برای تجارت و فروش عتیقه از ایران بدانجا مسافرت کرده بودند، و یک نفر هم قالی فروش بود، در طرف عصری به سیاحت و تماشای محل برج ایفل که از بناهای مهم مشهور و قابل توجه آن شهر است، بر کنار رودخانه رفته بودیم. بعضی از جوانها چندان فریفته آن اخلاق شده بودند که تمام ملکات و صفات خوب ایرانیت خود را هم به کلی، بواسطه حسّ تقلید از دست داده بودند، و مردم پاریس را رب النوع بشر تصور می‏کردند.
با یک نظر مخصوصی یک نفر از ایشان، بنده را طرف مخاطب واقع ساخت، و به خیال خود شروع د رمحسّنات اخلاقی آن مردم و قبایح افعال ایرانی نمود. سپس بنده نیز او را مخاطب ساخته، به قدر امکان اخلاق فاسده‏ای را که در آن مردم حس کرده بودم مدلل داشتم، و منافیات عفّت و عصمت و شرافت و صفات انسانیت و رحم و انصاف را و مبرهن ساختم که تمامی در آن مردم مفقود است، فقط علوم محسوسه و میکانیکی است که اسباب فریب از اخلاق آنها شده، و آن علوم هم طولی نمی کشد که جزء سمومات مهلکه بشریه خواهد بود.
پس از شروحی چند و کلماتی زیاده از حد سخن، به جنگ های صلیبی و خون ریزی های آن مردم رسید، و وحشیّت و حیوانیّت و سبعیّت اروپا در قرون سابقه موضوع بحث و مذاکره واقع گردید. دیدم این ایرانی محصل، به کلی از تاریخ و سرگذشت سوابق روزگار این کشور و مردم آن ابدا اطلاعی ندارد، و اگرچه این کوتاهی و کمی اطلاعات، برای آن است که علم و دانش در نظر بعضی همان یک سلسله اطلاعات مخصوص است که نتیجه منظوره مادی از او حاصل گردد، و مطلوبیت ذاتیه در نظر ایشان ندارد که دانش را صرف نظر از رسیدن به مقصد مادی خود خواستار باشند، بالجمله علاوه بر جنگهای صلیبی، بیان مفصلی از جنگ های واقع میان کاتولیکی ها و پروتستانها در میان آمد که این دو مذهب با این که از یک نژاد بودند، با هم چه کردند، و چه وحشی‏گری ها از خود در تاریخ عالم باقی گذارده‏اند، و چه جوی‏های خون که سرچشمه آن گلوی اطفال بی گناه و جوانان بی‏تقصیر و پیران خسته دل بودند، در همین پاریس جریان پیدا کرده، و کمترین وحشی‏گری آنها سوزانیدن مردمانی چند از کور و شل و لنگ زن و مرد بیمار که تمامی را در محکمه عدل می‏سوزانیدند؛ و هرچه می‏خواهند این آثار تاریخی را از آباء و اجداد خود محو کنند نمی‏توانند.
دنباله این سخن با ز به جنگ های صلیبی رسید، و بعضی از همان ایرانی‏ها گرچه اظهاری نکردند، ولی از قیافه آنها حس نمودم که گفتارهای مرا حمل بر اغراق و یا عصبیت می دانند. از این جهت مجبور شدم کتاب گوستالبون را که از نوینسدگان معروف همان مرز و بوم است بدانها نشان دهم، و آنها را از آنچه راجع به جنگهای صلیبی مرقوام داشته مطلع سازم. یک نفر از ایشان تعهد کرد که نسخه‏ای از آن کتاب را بدست آورد، و در ضمن یک نفر از رفقای هندی من هم یک نسخه‏ای از او را که به زبان هندی ترجمه و طبع شده، همراه داشت، او را نیز حاضر نمود و مطالب او را با نسخه فرانسوی تطبیق نمودند، و بر سخنان گذشته فیما بین، عقیده بهم رسانیدند، و در این راجع به موضوع فوق الذکر از مطالب همان کتاب نقل می کرد، ولی در مرور به مطالعه آنها، خوانندگان را وقت و تفکر لازم است، و از هر جهت عصبیت و اغراض را کنار گذارده تا آن که به جملات اولیه که تذکر دادیم واقف گردد.
چاپ شده در شماره جدید فصلنامه میقات حج
فایل را پایین ملاحظه فرمایید
30.03.202518:19
مسقط در سفرنامه های حج فارسی قاجاری
یکی از راههای حج برای ایرانیان، راه دریا از خلیج فارس تا دریای عمان و از آنجا تا دریای سرخ و رسیدن به جده بود. زمانی که مسافران از این راه عبور می کردند اغلب مسقط را از نزدیک یا دور دیده و وصفی از آنچه می دیدند بدست می دادند. مطلبی که در پی می آید و در اصل برای جشن نامه دوست ارجمند جناب دکتر محمد باقر وثوقی نوشته شده و در جشن نامه ایشان انتشار یافته است، عبارت از گزارش هایی است که سفرنامه های ایرانی قاجاری در باره مسقط آورده اند.

https://historylib.com/articles/7025
گزارش بالا را ملاحظه فرمایید👆👆👆💐💐💐
Genealogy of Islamic Civilization Thought from the Constitutional Revolution to the Islamic Revolution

By Shaykh Rasul Jafariyan

Two revolutions, the Constitutional Revolution and the Islamic Revolution, occurred in our country approximately seventy years apart (1285 SH / 1906 and 1357 SH / 1979). What relationship do these two revolutionary events have with the “sense of civilization-seeking” among Iranians? A revolution is a transformation from one state to another through revolutionary means. Such a transformation has both a starting point and an endpoint. Its starting point is the society inherited from the past, and its destination is the idealized society that it seeks to achieve. The revolutionary uprising that facilitates this transition is fueled by both resentment towards the past and hope for the future.

Full Paper: https://iqraonline.net/genealogy-of-islamic-civilization-thought-from-the-constitutional-revolution-to-the-islamic-revolution/
Увайдзіце, каб разблакаваць больш функцый.