stars
You drew stars around my scars.
http://t.me/HidenChat_Bot?start=75474728
انباری
@inthemomentwearelostandfound
http://t.me/HidenChat_Bot?start=75474728
انباری
@inthemomentwearelostandfound
Рэйтынг TGlist
0
0
ТыпПублічны
Вертыфікацыя
Не вертыфікаваныНадзейнасць
Не надзейныРазмяшчэнне
МоваІншая
Дата стварэння каналаFeb 16, 2018
Дадана ў TGlist
Mar 23, 2025Рэкорды
11.04.202523:59
3.2KПадпісчыкаў20.02.202523:59
0Індэкс цытавання14.03.202523:59
812Ахоп 1 паста22.02.202523:59
471Ахоп рэкламнага паста03.04.202523:59
9.83%ER31.03.202516:29
17.35%ERR
29.03.202512:17
یکی از عجیب‌ترین فیلم‌هایی که تا الان دیدم، murderess بوده. فیلم به معنای واقعی کلمه مرگه؛ پر از غم و درد و رنج آشنا ولی ناملموس، سنگین و خاکستری و درنهایت، از بین رفتن.
توی روزگاری که افسانه‌ها از آفرودیت و پرسفون میگن، زنان در دنیای واقعی مجبورن تن به پدرسالاری و خواسته‌های بی‌رحمانه بدن، خودشون رو فدای میل بیمارگونه مردها بکنن و در سکوت بی‌انتها به تماشای مرگ بنشینن. تضاد واقعی همینجاست که باید با آرزوی الهه شدن به خواب بری و وقتی چشم‌هات رو باز می‌کنی، اون‌ها رو فراموش کنی.
همونقدری که هادولا، شخصیت اصلی فیلم این حق رو نداشت که دست به چنین جنایت‌هایی بزنه، همونقدر هم میشه بهش حق داد و برای سرنوشتی که از قبل براش تعیین شده گریه کرد. اون داره تمام تلاشش رو می‌کنه تا از بند محدودیت‌ها رها بشه، صدای مادری که خودش هم هزاران‌برابر بدتر از هادولا درگیر بوده رو قطع کنه و به زندگی ادامه بده و فقط یک تیکه گوشتی که نفس می‌کشه نباشه. این تلاش برای زنده موندن اونقدر زیاد میشه که به سیاهی ختم میشه. هادولا آرزو کرد به کبوتر تبدیل بشه و آزادی رو تجربه کنه و شاید توی دنیای دیگه، الهه آزادی شده.
توی روزگاری که افسانه‌ها از آفرودیت و پرسفون میگن، زنان در دنیای واقعی مجبورن تن به پدرسالاری و خواسته‌های بی‌رحمانه بدن، خودشون رو فدای میل بیمارگونه مردها بکنن و در سکوت بی‌انتها به تماشای مرگ بنشینن. تضاد واقعی همینجاست که باید با آرزوی الهه شدن به خواب بری و وقتی چشم‌هات رو باز می‌کنی، اون‌ها رو فراموش کنی.
همونقدری که هادولا، شخصیت اصلی فیلم این حق رو نداشت که دست به چنین جنایت‌هایی بزنه، همونقدر هم میشه بهش حق داد و برای سرنوشتی که از قبل براش تعیین شده گریه کرد. اون داره تمام تلاشش رو می‌کنه تا از بند محدودیت‌ها رها بشه، صدای مادری که خودش هم هزاران‌برابر بدتر از هادولا درگیر بوده رو قطع کنه و به زندگی ادامه بده و فقط یک تیکه گوشتی که نفس می‌کشه نباشه. این تلاش برای زنده موندن اونقدر زیاد میشه که به سیاهی ختم میشه. هادولا آرزو کرد به کبوتر تبدیل بشه و آزادی رو تجربه کنه و شاید توی دنیای دیگه، الهه آزادی شده.
22.03.202522:36
+You like noisy music?
–Yes. The louder the better. Stops me from thinking.
+You don't like to think? What do you like?
–Never thought about it.
Chungking Express, 1994
29.03.202516:26
Whistlers Mother, James McNeill Whistler
Увайдзіце, каб разблакаваць больш функцый.
