Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
əcirli avatar

əcirli

Рэйтынг TGlist
0
0
ТыпПублічны
Вертыфікацыя
Не вертыфікаваны
Надзейнасць
Не надзейны
Размяшчэнне
МоваІншая
Дата стварэння каналаБер 10, 2019
Дадана ў TGlist
Бер 17, 2025
Прыкрепленая група

Апошнія публікацыі ў групе "əcirli"

۲۱ آذر تاریخ ناتاریخ شده

استبداد همواره در کار خداسازی و شیطان‌سازیست. در فهم استبدادی یک سو "من" یا "ما"ی خوب است و در سوی مقابل "دیگریِ" بد. استبداد الزاماً شخص‌پرستی نیست، هر نوع فهم انحصاری از انسان و جامعه، عین استبداد است‌. این نوع فهم انحصاری، همواره به دنبال ساختن انسان استاندارد بر اساس یک الگوی واحد خیالی‌است. این نمونه آرمانی استاندارد در آلمان هیتلری؛ انسان دارای نژاد خالص آریایی بود، در شوروی؛ انسان کارگر قانع، در ایران قبل از انقلاب؛ مرد شیعه فارس شاه‌پرست و ایران بعد از انقلاب؛ مرد شیعه فارس ولایی. در قلمرو هر یک از این کارخانه‌های انسان‌سازی، هر نوع اندیشه و تلاش فردی و جمعی که خارج از ریل کارخانه و هدف آن انسانی دیگرگونه بودن، بوده است، همواره تخطئه می‌شود. شیاطینی که سزایی جز داغ و درفش و مرگ ندارند! قربانیان این کارخانه‌ها نیز بسیارند و بی‌شمار. یکی از مهم‌ترین قربانیان این کارخانه در ایران قبل از انقلاب، فرقه دموکرات آذربایجان بود. ۲۱ آذر روز تولد و قربانی شدن آن است. تاریخی که ناتاریخ شده است. مقاله فوق نگاهی تاریخی‌است به این تراژدی.   سیدمرتضی حسینی

https://t.me/revisionhistory
کتاب "چرا ملت ها شکست می‌خورند"
نویسندگان: دارون عجم اوغلو و جیمز رابینسون
مترجمان: محسن میردامادی و محمد حسین نعیمی پور
به صورت آماده مطالعه بر روی کیندل، کتاب‌خوان‌ها و گوشی
این کتاب سعی می‌کند پایه‌ای‌ترین سؤال اقتصاد و سیاست جهانی را جواب بدهد که چرا بعضی کشورها، مانند نروژ، در حال شکوفایی هستند ولی بعضی کشورها، مانند مالی، در حال سقوط. نویسندگان کتاب عواملی مثل جغرافیا، آب‌وهوا، منابع طبیعی و فرهنگ را به عنوان عواملی که ملت‌ها را به فقیر و غنی تقسیم کنند، رد می‌کنند. در عوض آن‌ها موسسات سیاسی و اقتصادی که برآمده از خود ملت‌ها هستند را عامل پیشرفت اقتصادی می‌داند.
-----------------------
@naria_pdf
چگونه قومی به نام پارسی وجود ندارد ولی به هندوستان رفته و اداب و مناسک ذرتشتی خود را حفظ کرده است ؟ چگونه قوم فارسی وجود ندارد ولی مدعی است از نژاد آریایی است ؟ اینها و صدها ادعا که برای حماقت سازی این مردم طرح شده است .
✍️بهنام کیانی اجیرلی
اخیرا ایران گراها و ویران شهری ها موضوع مسخره امیز «در ایران قوم فارس وجود ندارد» را دوباره علم کرده اند . اهداف موجود در این عبارت ،همان نیتی است که در ۶دی ۱۳۱۳ توسط دولت رضاخان برای نامگذاری این کشور به نام ایران گنجانده شد .این نام در عین حال که نیت آدولف هیتلر را در برجسته کردن نژاد آریا بر اورده می کرد .در عین حال رگ حساسیت ملیت های ایرانی را نیز به خواب می برد . اینکه چرا شوونیزم فارسی به طور آشکار سعی در نفی قوم خود دارد ،به این خاطر است که اساس سیاست شان بر مبنای تزویر و نفاق است .این سیاست بارها در تاریخ ایران تکرار شده است . اما در دو برهه حساس تاریخ موفق به تشکیل حکومت خود شده اند .یک بار در دوره کوروش که با حیله و تزویر و نفاق دولت ماد مستقر در اذربایجان را شکست دادند و به مدت دویست سال بر ان حکومت کردند و بار دوم در دوره مشروطه باز با همین روش ، دولت قانونی قاجار را از پای در اوردند . اما جنبه تلخ قضیه این است که در هر دوبار مملکت را به سفاهت و بدبختی بزرگ کشاندند . این واقعیت در جای خود بسیار مهم است .زیرا حکمرانی گرچه خالی از حیلت و تزور نبوده ،اما وقتی شما دارید برای مملکتی در عصر جدید نوع حکومت را تعریف می کنید نمی توانید همچون قرون گذشته صرفا به منافع خود یا منافع کوتاه مدت خود فکر کنید و نیاز دارید با واقعیت موجود آشتی کنید . اما همانگونه که گفته شد ،ایرانگرایی تاریخ را بر همه چیز ترجیح می دهد ان هم تاریخی که در ان واقعیت با توهم و دروغ همراه باشد . ارثیه شوم جریان ایرانشهری در این کشور این است که مدام کلاش و حقه باز برای توضیح تاریخ می زاید .اما بدترین دست اورد این ارث تولید تاریخ دروغین ، اموزش حماقت و سفاهت به ایرانیان است ، انها مدام ادعاهای متناقض مطرح می کنند تا بتوانند عقل سلیم را از این مردم بگیرند و انها را درگیر معمای پیچیده تاریخی کنند .و این تنها تهفه است که روشنفکری فارسی از غرب به ایران اورده است . از طرفی همین مورد تمایز اساسی جریان روشنفکری غرب با روشنفکری ایران است . روشنفکر غرب ملت خود را راستگو ، پژوهشگر ، و تعقل به بار می اورد در حالیکه روشنفکر ایران دروغ را به صدقت ، فریب را به راستی ، می امیزد و دوست دارد ، با پیچیده کردن موضوعات راه حل خروج مردم از ان را در تقلید از وی بجویند .تصور اینکه روشنفکران ایرانگرا ، مردم ایران را بعد از ان همه جانفشانی در مشروطه ، به پای استبداد پهلوی انداختند و حالا بعد از گذشت بیش از یک قرن دوباره می خواهند این مردم را زیر پای پهلوی دیگر ، قربانی کنند وحشتناک است ،اما واقعیت دارد .زیرا تمامی انها مکررا با ایما و اشاره می گویند باید« استبداد منور » باز گردد و دوباره قلع و قمع ملیت ها از سر گرفته شود .مگر هشتاد و پنج سال پیش این سیاست جواب داد که الان هم جواب دهد. تازه مگر استبداد ،جای برای تابش انوار فهم می گذارد که شما از ان سخن می رانید ؟ بدبختی بزرگ این بود که روشنفکران ایران گرا استبداد منور را حامل معرفت اساسی برای گشودن ذهن مردم ایران تفسیر کردند و کسی پیدا نشد یا اگر هم بود به حساب نیاوردند ، که استبداد منور ، تفکر منور به وجود نمی اورد بلکه فقط دیسپلینی را برابر فکر قرار می دهد که علارغم تناقض موجودش قابل رفع از اذهان نیست و تا به امروز نیز ما شاهد تداوم ان هستیم .و می بینیم روشنفکر ایران گرا ،با تکیه بر همین سلوک فکری ایرانیان در صد سال اخیر ،مدام اطلاعات متناقض حماقت بار را بر اذهان وارد می کند و مقلدانش را باورمند نگه می دارد . تفکر روشنفکری ابران گرا اسیر همان منطق و معرفت دینی علما است .با این تفاوت که اولا معرفت دینی ذاتا متناقض است و مومن به این تناقض ایمان دارد زیرا می داند ساحت ملکوت وقتی به زبان ناسوت بیان شود ماهیتی متناقض پیدا می کند ،اما روشنفکری ایران گرا ، ملکوتش همان منافع خود ومنافع قومی خود است . از این جهت سعی دارد ذهن مردم ایران را تخریب و دستکاری کند او می خواهد تورک های اذربایجانی ، اعراب جنوب ، بلوج ها ،کوردها را فریب دهد ،و فریب جز از طریق تخریب ذهن انها میسر نیست . بنابراین مجبور است فریب و حماقت را به عنوان اصول روشنگری و تفکر مدرن به انها قالب کند و طبعا در این راه ذهن ملت خود را نیز تخریب می کند . سیاست حماقت و تخریب انها در این جمله که در ایران قوم فارس وجود ندارد کاملا پیداست . چگونه می تواند قومی به نام فارس وجود نداشته باشد ،اما زبان ،اسطوره ،تاریخ داشته باشد ؟ چگونه می تواند قومی به نام فارس وجود نداشته باشد ،اما در تاریخ ادعا کند که زبان فارسی در ایران از دوره باستان در این کشور رواج داشته است ؟ چگونه قوم فارسی وجود ندارد ،اما وقتی صحبت از تاریخ هرودوت می شود ،مدعی است قوم پارسی در جنوب کشور موفق به تشکیل حکومت هخامنشی شد .
در ادوار پیش از میلاد، ۳۰۰ قهرمان داوطلب شده‌اند که تا زمان رسیدن قشون یونان، مانع تهاجم بربرها به تمدن یونان و گهواره فلسفه و علم شوند و حالا ۸۰۰ قهرمان بیانیه داده‌اند که تا خیزش ۸۰ میلیون نفر دیگر، در برابر زبان ترکی ایستاده و بگویند که نگران ایرانند.

بیانیه با شمارش بحران‌های بزرگ کشور عزیزمان مانند چالش‌های اقتصادی، گرانی، تورّم، کاهش شدید ارزش پولِ ملّی، سردرگمی سیاستِ خارجی کشور، خطرِ احتمالی بروز جنگ، مهاجرتِ نخبگان، خروج سرمایه‌های مادی و معنوی کشور آغاز میشود ولی درد اصلی، همان مهیا شدن شرایط کشور و منطقه، برای احقاق حقوق غیرفارسهای ایران است.

اگر با یک اسلامیست ایدیولوژیک از نزدیک آشنا باشید، می‌بینید که نگران هیچ یک از مشکلات این جامعه نیست و تنها قصد دارد در هر فرصتی نماز جماعت را برپا کند و در مناطق مختلف مسجد تاسیس کند.

ایرانیست ایدیولوژیک هم چنین است و مشمول الذمه هستید اگر فکر کنید که امضا کنندگان این متن دردمند وضعیت فعلی ایران، گرانی و تورم هستند. اینها فقط می‌خواهند «هیات عزاداران نگرانان ایران» را برپا کنند و چیزی که پشیزی برایشان ارزش ندارد وضعیت و خواستهای مردم ایران است. آیا اینها گامی برای حقوق زنان در ایران برداشته‌اند؟ اصلا و ابدا. آیا خشکی دریاچه اورمیه اینها را ناراحت کرده است؟ حاشا و کللا. آیا درد هموطنان مناطق محروم را درک می‌کنند؟ به قول حسام بیگ، التماس نکن این یکی محاله.

برای همین مردم ایران نیز سالهاست که اینها را به زباله‌دان تاریخ راهنمایی کرده‌اند و اگر مخالفان این بیانیه اقدام به بازنشر آن نمی‌کردند، حتی خواهرزاده‌های خود این افراد نیز از نشر چنین بیانیه‌ای مطلع نمی‌شدند. حتی افراد نالایقی مانند حسین روغنی و جواد خیابانی؛ بخاطر آنکه گاهی در کنار مردم ایستاده و حرفهایی گفته‌اند، بیش از همه این ۸۰۰ نفر مورد تایید و احترام جامعه هستند و اینها فقط می‌توانند با خزیدن در لایه‌های حکومت، چوب لای چرخ دولت پزشکیان بگذارند.

عزت‌الله سحابی قائد اعظم «هیات عزاداران نگرانان ایران» و بخاطر این نگرانی همیشه همراه حکومت بود و در طول عمرش یکصدم گوهر عشقی اعتراض نکرده و در برابر منتقدانش می‌گفت که عدم اعتراض من، نه به دلیل این است که در نظام هیچ اشکالی نمی‌بینم. بلکه به این خاطر است که اندک فتوری در اقتدار حکومتی ایران، باعث آشوب و بلوا از اطراف و اکناف می‌شود و فروپاشی یا تضعیف حکومت مرکزی، مساوی است با فروپاشی ایران.

-----------
@ibrahimsavalan
بهمنی قاجار خود یک پان ایرانیست است و این تحریفات را هم پان ایرانیست ها علیه دولت قاجار انجام می دهند .اما بهمنی قاجار در این مورد سکوت می کند ، از طرف دیگر می بیند که همین طیف علیه اجداد وی پرونده درست می کنند و دروغ می بندند ناچارا مجبور به واکنش می شود او قادر نیست درک کند که ماهیت جریان پان ایرانیسم ذاتا ضد قاجاری دارد و ایشان نمی تواند هم با ایرانشهری ها باشد و هم به خاندان خود صادق بماند .
⭕️ یک دروغي قبلاً پخش شده بود که به قائم‌مقام فراهاني پر و بال می‌دهد که تماماً مزخرف است امروزه این دروغ را فیلم می‌گیرند و رواج می‌دهند

جمله ای مشهور و منتسب به قائم مقام  خطاب به فتحعلی شاه هست که قبل از جنگ دوم به فتحعلی شاه گفته است :

❌کشوری که شش کرور عایدی دارد با کشوری که  ششصد  کرور عایدی دارد وارد جنگ نمی شود .

❇️این جمله و این نقل قول صد در صد جعلی است اتفاقا فتحعلی شاه مخالف جنگ بود و قائم مقام موافق و طرفدار جنگ بود چنانچه برای ورود به جنگ رساله جهادیه نوشت ، اما فتحعلی شاه در نامه نگاری های  بعدی به عباس میرزا می نویسد من اصلا موافق ورود به جنگ نبودم و گفته بودم جنگ با همسایگان به صلاح نیست .

این نقل قول هیچ منبع درستی ندارد و معلوم نیست بار اول از کجا نقل و ذکر شده است .

✅اما نظر فتحعلی شاه درباره جنگ های ایران و روس از نامه وی به عباس میرزا  ، در آستانه پایان جنگ مشخص است و اتفاقا تعریضی هم به قائم مقام دارد ، فتحعلی شاه در این نامه می نویسد :

آن چه داشتیم در راه تربیت و مرحمت آن فرزند گذاشتیم و نمی دانم بعد از آن که به فضل الله تعالی ، ممالک آذربایجان تخلیه شد و آن فرزند دوباره استقرار و استقلالی در آن جا حاصل کرد ، خدمتی در ازای این همه نعمت ها ، تقدیم خواهد نمود ، از قبیل :
استرضای مردم و استعداد لشکر و تحصیل دعای خیر و حسن سلوک با همسایه ها که برخلاف سابق ، مایه حصول نام نیک دولت باشد و خلاف دستور العمل اولیای این حضرت نباشد.، یا باز از یک طرف به حرف هر بی مایه،  بنای برهم زنی با هر همسایه خواهد بود و..... چه لازم که رای خود را در رای نوکر و چاکر مستهلک سازی و خود ....مستدرک باشی ، خواه قائم مقام باشد و خواه میرزا محمدعلی

منبع : منشات قائم مقام فراهانی،  به کوشش بدرالدین یغمایی ، تهران، نشر شرق،   پاییز ۱۳۶۶، صص ۴۶ و ۴۷

برگرفته از کانال بهمنی قاجار


@Aryan_Fakes_org
🌎 وال‌استریت‌ژورنال: مذاکرات عمان هم مستقیم هم غیرمستقیم

✍ لارنس نورمن 
 
🌿 لارنس نورمن، خبرنگار ارشد وال‌استریت‌ژورنال، در گزارشی به وضعیت کنونی مذاکرات ایران و آمریکا پرداخته است. به‌گفته نورمن، در حال حاضر ایران موضع خود را حفظ کرده و تنها امکان مذاکرات غیرمستقیم میان دو طرف وجود دارد. از سوی دیگر، ترامپ خواهان مذاکره مستقیم است، اما این سوال مطرح می‌شود که آیا این وضعیت به بن‌بست کامل منتهی خواهد شد؟ نورمن بر این باور است که این امر بعید به نظر می‌رسد و سناریویی برای حل مسئله مطرح کرده است که البته به‌طور واضح تأکید می‌کند که این تنها یک حدس و گمان است و مبنای اطلاعات موثق ندارد.
 
سناریوی پیشنهادی برای شکستن بن‌بست
 
نورمن توضیح می‌دهد که ایران و آمریکا ممکن است جلسه‌ای در عمان ترتیب دهند، که در آن ایران اعلام کند مذاکرات تحت میانجی‌گری عمانی‌ها انجام می‌شود و به‌طور مستقیم نخواهد بود. دولت ترامپ نیز از ورود به بحث در قالب‌های تعیین‌شده خودداری خواهد کرد. این مذاکرات احتمالا مشابه فرمت غیرمستقیم دوران بایدن آغاز خواهد شد.
 
🌿 در روز دوم مذاکرات، ایران به رسانه‌ها اطلاع خواهد داد که مذاکرات سازنده بوده و طرف آمریکایی تمایل واقعی به ادامه گفتگوها نشان داده است. سپس در عصر همان روز، به‌طور “اتفاقی” عمانی‌ها ایران و آمریکا را برای مدت نیم ساعت در یک اتاق جمع کرده و گفتگوهای مستقیم کوتاهی انجام می‌شود.
 
منافع متقابل و راه‌حل دیپلماتیک
 
این تحولات به ترامپ این فرصت را می‌دهد که اعلام کند آمریکا وارد مذاکرات مستقیم شده است. در عین حال، ایران تأکید خواهد کرد که مذاکرات واقعی در عمان به‌طور غیرمستقیم انجام شده است. این مذاکرات اولیه به شکستن یخ‌ها و ایجاد زمینه‌ای برای مذاکرات مستقیم در مراحل بعدی کمک خواهد کرد.
 
لارنس نورمن در پایان تأکید می‌کند که این سناریو صرفاً یک حدس است و اطلاعات موثقی از آن پشتیبانی نمی‌کند. با این حال، با توجه به تجربیات ۱۵ ساله خود در پیگیری مسائل دیپلماتیک، وی معتقد است که چنین ترفندهای دیپلماتیکی اغلب در این نوع مذاکرات به کار گرفته می‌شود تا به هر دو طرف امکان دهد آبروی خود را حفظ کرده و زمینه‌سازی برای مذاکرات واقعی را فراهم کنند.
✅ اخبار سیاسی

🟩 سفر رئیس‌جمهور ایران به آزربایجان


🇦🇿🇮🇷
◀️ سفر رئیس‌جمهور ایران به آذربایجان در دستور کار قرار دارد

اسماعیل بقائی سخنگوی وزارت امور خارجه ایران گفت: سفر رئیس‌جمهور ایران به آذربایجان در دستور کار قرار دارد.

بقائی درباره تعیین سفیر ایران در آذربایجان خاطرنشان کرد: این روند همچنان ادامه دارد.

بقائی همچنین گفت: روند تعیین سفیر درحال حاضر درحال انجام است و امیدواریم به‌زودی تکمیل شود.


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶



⛔️ چند نکته؛
رئیس جمهور فعلی ایران یک ترک است
زبان ایشان ترکی است.
زبان مردم آزربایجان هم ترک است.

تا پایان امپراطور ترک قاجار، آزربایجان یکی از چهار ایالت اصلی آن امپراطوری بود.
امروز کسانی که در مناطق مرزی جمهوری آزربایجان زندگی می‌کنند به خوبی می‌دانند که زبان دو سوی آراز هیچ تفاوت حتی لهجه‌ای در حد لهجه فارسی یزد و اصفهان هم ندارد.


◀️ حالا یک سوال؛

قطعا از همین حالا عده‌ای دری‌زبان تاجیک‌تبار خودپارس‌پندار و عده‌ای خودآذری‌پندار کسروی پهلوی به شدت نگران زبان گفتگوی مقامات ایران و آزربایجان هستند.

شاید هم آرزو می‌کنند مقامات آنسوی آراز به روسی، چینی یا هر زبانی غیر زبان ترکی تکلم کند تا خدای ناکرده رئیس‌جمهور ترک ایران مجبور نشود به ترکی تکلم کند.

چون اگر روسای جمهور ایران و آزربایجان با زبانی که زبان مادریشان است باهم گفتگو کنند آن وقت ساختمان شیشه‌‌ای ترک‌ستیزان که به مدت حدود صد سال وجود ترکان در ایران را منکر و آنان را با القابی چون آذری در معنای غیر ترک معرفی کرده‌اند ناگهان با گفتگوی ترکی دو رئیس‌جمهور فرو خواهد ریخت و جهان شاهد خواهد بود که‌ در ایران آنان که صد سال است آذری در معنای غیر ترک به دنیا معرفی شده‌اند همان ترکانی هستند که فقط در ۱۴۰۰ سال بعد از اسلام بیش از ۱۰۰۰ سال حاکمیت مطلق داشته اند.


قطعا این سفر حاشیه‌های زیاد و البته شاید جالب زیادی خواهد داشت اما از همه مهمتر
چهره همیشه نگران ترک ستیزان بسیار دیدنی خواهد بود.

البته اگر رئیس‌جمهور ترک ایران تحت فشار برخی اطرافیان ایرانشهری و یا ملاحظات دیگر، با ورود به جمهوری آزربایجان، زبان مادری یعنی ترکی را ناگهان فراموش نکند و همانگونه که با رئیس‌جمهور دری‌زبان تاجیکستان به زبان رسمی ایران و بدون مترجم سخن گفت و از فردوسی و سعدی و حافظ و کوروش و هخامنشیان که ظاهرا پیوند دهنده دری‌زبانان به همدیگر است یادها کردند در دیدار با رئیس جمهور آزربایجان هم به زبان شیرین ترکی( یکی از زبانهای زنده در ایران) و بدون مترجم حرف زده و از شهریار و نسیمی و فضولی و کوراوغلو و دده‌قورقود و دهها امپراطور و سلسله‌های ترک هم یادی کنند.
امپراطورهایی که هر کدام تأثیری شگرف بر تاریخ جهان گذاشتند.



✍  علی روشن زاده

🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
مرتضی ابوالزاده خواننده جوان طرفدار تراکتور در استادیوم سهند ،ترانه ای را به مناسبت پیروزی تراکتور خوانده که باعث شده ،موحدیان و دار دسته فاشیست وی برایش پرونده سازی کنند .اینها برای ادامه تبعیض قومیتی تقریبا تمامی داردسته خود را به صحنه اورده اند .و هریک نیز با چماق مخصوص خود به صحنه امده اند. در حالیکه در دانشگاه یک چماق دست خانم اموزگار و چماق دیگر دست کزازی داده اند ، خودشان نیز در فضای مجازی با هجمه سنگین وارد شده اند تا بلکه به نام خطر امنیت ملی ملت اذربایجان را به ارعاب و سکوت وادارند . من فکر می کنم اینها یک هدف دارند و ان کشاندن کشور به اغتشاش است . حوادث اورمیه را خود به وجود اورده اند ،اما سعی می کنند از ان سناریویی برای فعالین بسازند .در واقع نیز چنین هم شده است .زیرا نیروهای امنیتی به جای انکه به سراغ دشتبانی ، و عوامل وطن یولی ، بروند ،فعالین اذربایجان را بازداشت نمودند . حالا هم نامه هشتصد نفر (که تک تک انها نگاه نژاد پرستانه شان به اذربایجان را برها ثابت کرده اند ) را علم عثمان کرده اند
چماق‌کشی‌های خیابانی و اتهام‌زنی ناجوانمردانه به مخالفان سیاسی بعنوان مزدوران بیگانه از ابتکارات جبههٔ ملی بود. آنها این کار را شروع کردند و پس از آن، توده‌ای‌ها و طرفداران شاه هم بطور گسترده‌ای به کار بستند. شما وقتی عکس‌ها و نوشته‌های آنزمان را می‌بینید فقط شعبان بی‌مخ و دار و دسته‌اش را می‌بینید اما طرفداران جبههٔ ملی را نمی‌بینید. این یک سانسور شصت ساله است که طرفداران جبهه ملی، مصدقی‌ها و توده‌ای‌ها در افکار عمومی اعمال کردند.

موسی غنی‌نژاد
ناسیونالیسم مضحک؛ از پهلوی تا احمدی‌نژاد
ضیا ابراهیمی

در نمونه‌ی شگفت‌انگیزی از جابه‌جایی تاریخی که تنها از ایدئولوژی‌های ناسیونالیستی ساخته است، محمدرضا پهلوی و ناسیونالیستهای بی‌جاساز استوانهٔ کورش را «اولین منشور حقوق بشر» نامیدند (نخستین بار در ۱۳۵۰). اینکه اعلامیه‌ای از سدهٔ ششم پیش از میلاد دربارهٔ حقوق بشر باشد، در حالی که این مفهوم را فیلوزوفهای دوره‌ی روشنگری اروپا تازه در قرن هجدهم ساخته بودند به راستی حیرت‌انگیز است. تحلیل‌گران هوشمندتری ادعا کرده‌اند اعلامیه‌ی کورش در واقع نه اعلامیه‌ی حقوق بشر بلکه مصداق سیاسی زیرکانه‌ای برای جلب حمایت نخبگان مذهبی و اقتصادی بابل بود. مگر نه این که کوروش اگر ایجاب میکرد به استفاده از زور هم متوسل میشد. دوران باستان التفاتی به حقوق بشر نداشت و کوروش هم مستثنا نبود.

به هر روی انتقال موقت استوانه به تهران در سال ۲۰۱۰ مصداق دیگری از ناسیونالیسم بی‌جاساز و جابه‌جایی تاریخی به دنبال آورد. رئیس‌جمهور وقت محمود احمدی‌نژاد فرصت را مغتنم شمرد و آغاز به بهره‌برداری از تب سرسپردگی به ایران پیش از اسلام کرد که هنوز در ایران زنده است. به ویژه در میان کسانی که جمهوری اسلامی را نمی‌پسندند. احمدی‌نژاد با جسارتی که در جمهوری‌اسلامی تقریباً سابقه نداشت کوشید تلفیقی از مؤلفه‌های ایرانی و اسلامی هویت ایرانی که از آغاز پیدایش ناسیونالیسم بی‌جاساز با هم ناساز شمرده شده‌اند پدید آورد. هنگام پرده‌برداری از منشور کورش در مراسمی باشکوه، او کورش را «شاه جهان» خواند و رئیس دفترش اسفندیار رحیم مشانی کورش را پیامبر نامید. آنگاه مراسم به مضحکه‌ای واقعی بدل شد و احمدی‌نژاد چفیه‌ای بر شانه‌ی بازیگری که همانند کورش کبیر لباس پوشیده بود انداخت. نمایش طوفانی از اعتراض در پی آورد، از جانب هر دو دسته‌ی طرفداران هویت اسلامی و دوستداران هویت پیشا اسلامی ایران.
Пераслаў з:
انجمن آذربایجان avatar
انجمن آذربایجان
🔹ناراحتی اینترنشنال از حضور پر شور هواداران تراکتور در ورزشگاه و گزارشگر بازی

www.aAzaranjoman.ir
@Azar_anjoman | آذرانجمن
https://t.me/bazkhanitarkh1338 تاریخ و جعرافیای دروغین ایران و ناسیونالیسم شعوبی (ایرانشهری ) درصد سال اخیر - پست نهم ادامه ازپست قبلی - نویسنده رحمان حسین زاده
مهاجر در معنی و مفهوم * به چه کسی یا ایل و عشیره مهاجر گفته میشود ؟کسی یا ایلی در قلمرو خود جابجا یا تغییر مکان داده شود مهاجر محسوب شود بعنوان مثال : در گذشته ایل ، عشیره ی و خانواده های در قلمرو ترکان ، ایران امروزی از زنجان به اورمیه یا تبریز ، اردبیل یا از خراسان به اصفهان و بلوچستان به خراسان یا برعکس کوچ می کردند و این شیوه رایج زندگی طبیعی اهالی آنزمان بود از دوران قدیم تا قبل از پنجاه سال ادامه داشت یعنی نفوسی که در قلمرو خودش جابجا میشود مهاجر یا بیگانه خوانده نمی شود در تعریف بیگانه یا مهاجر کسی یا ایلی که از قلمرو سلسله ی دیگری به قلمرو ساکنین دیگری وارد می شود بعنوان مثال : در گذر تاریخ ، عشیره مَکری ، شکاک ، زرزا (کوردهای کوچری ) و ایلات وعشیره های دیگر از قلمرو امپراطوری عثمانی به قلمرو سلسله های ترکان از دوره صفوی تا قاجار جهت رعیت شدن واجاره تیول یا چراگاه بصورت موقتی یا چندین ساله به قلمرو سلسله ترکان ایران مهاجرت کرد ه وبا امرار معاش و خراج سالانه را نیز می پرداختند وایل و عشیره های مذکور، امروزه هم در غرب اذربایجان بعنوان مهمان خوانده میشوند مهاجران چون نسبت به اهالی بیگانه هستند و هم از قلمرو دیگران وارد شده اندمهاجرت باید چنین وضعیتی را داشته باشد .
آیا ترکان در ایران مهاجر هستند؟ این جعلیات چگونه ساخته شد - برای زمینه سازی این جعلیات لازم است به تاریخ برگردیم . در دوره عباس میرزا انگیزه مدرسه دارالفنو ن ایجاد شد واین موسسه یا همین دانشگاه امروزی تربیت افراد با سواد در زمینه علوم مختلف بود یکی از رشته های مهم این موسسه تربیت افراد با سواد سیاسی در مسائل دیپلماسی بود که بتواند مسائل سیاست خارجی را به نفع کشورش تفسیر وتعیین کند مدتی بعد مدرسه علوم سیاسی در سال 1287 شمسی به فرمان مظفر الدین شاه ایجاد شد ولی مشکل اینجا بود که ریاست آن موسسه توسط مشیر الدوله پیر نیا نائنی فراماسونر معروف بازوی استعما انگلیس بود که بجای تربیت افراد وطن پرست ،افراد فاسد و خائن تحویل جامعه داد . قبل از دوران مشروطیت اعزام دانشجو بخارج بوسیله دارالفنون صورت میگرفت بعد از تاسیس این مدرسه هر چه رجال فاسد ، الدوله ، دغل السلطنه ، ملک الدزد ها ، فلان و دکتر، مهندس ،پرفسور،وکیل ،نمایده مجلس وسناتور و وزرا و... در اواخر قاجا ودوره پهلوی افراد تربیت شده در این موسسه بودند اکثر این افرا د از شعوبیه تاجیکان یا همان وزیران و...باهوش پارسی بعدی بودند و رجال روشنفکر وفریب خورده ترک هم به این موسسه جذب و فارغ التحصیل شده خائن به ترکان ببار آمدند افرادی مانند : کاظم زاده ایرانشهری ، تقی زاده ، حکیم الملک و.. می باشد و امثال کسروی ودیگران هم با این مجموعه همراه شده بودند ودر دوره پهلوی علاوه بر فراموشخانه ها سازمان پرورش افکار هم جهت نشر این مسمومات تاسیس شد . جالب هست قبل از ایجاد این موسسه سیاسی جعلیات تاریخ یا تبلیغ زردشتی ،کوروش ،داریوش را در نوشته های آنزمان نمی بینیم همه اینها دردوران مشروطیت بوسیله تعلیم یافتهای مدرسه سیاسی در اواخر قا جار امثال مشیرالدوله نویسنده تاریخ جعلی سه جلدی ایران باستان و تاریخ ادبیات تاجیکان ( با نام جعلی تاریخ ادبیات ایران ) نویسنده ادوارد براون انگلیسی و تعلیم دهنده فرماسونری و روزنامه قانون ملکم خان موسس فرماسونری در ایرن و دهها نمونه از این کتابها نوشته در بمبی و کلکته هندوستان تحت سلطه استعمار انگلیس چاپ ودر داخل کشورنشر می شد ویکی از معرفین این منابع مجله کاوه توسط تقی زاده ماسون مادام العمر و دوستانش در برلین بود ودر داخل کشور نیز اشتراک فعال داشت و همچنین انجمن فرهنگی آلمان وایران در اواخر جنگ جهانی اول توسط آلمانیها وتقی زاده ودوستانشان که برای رواج همین جعلیات (هندو آریایی ) تاسیس شد و در داخل نیز از اوایل پهلوی در دغل خانه موسوم به موقوفه افشار در ادامه نشر همین جعلیات و ضدیت با تاریخ و فرهنگ ترکان بود و هست و بدبختی بزرگ این بود که این جعلیات در سیستم آموزشی کشور هم تصویب وتدریس شد و می شود حتی همین حالا اگر کسی کتابی یا پایان نامه غیر از این چار چوب جعلی بنویسد مردود و اجازه نشر داده نمی شود . به این میگویند استعمار ذاتی و وراثتی شده که نسل ها خوبخود با تعلیم استعماری پرورش یافته وبزرگ می شوند . ادامه در پست پایئن 👇👇👇👇👇
تصورش سخته .کشوری که روشنفکرانش این همه نفرت از آزادی دارند . اینها فرزندان خلف شاعران ، تاریخ نویسان عهد قدیمند که برای صله ای یا کیسه همیانی شرف خود را زیر پای شاهان می ریختند حالا هم همینگونه اند . اینها به ساده ترین حقوق یک انسان باور ندارند ان وقت مردم فکر می کنند اینها نخبه های هستند که برای سعادت این مملکت زحمت می کشند . روشنفکری در ایران جریانی مردمی نبوده است. این طیف اکثرا از طبقات بالادست و نیز وابسته به بورژوازی اقتصادی دولت پارسیان بوده است .ملیت های ایرانی تازه متوجه می شوند که به چه هیولاهای وابسته بودند . قبلا نیز گفته ام لانه و اشیانه فاشیسم در ایران روشنفکران وابسته به طبقات بالادست هستند . و تمامی فساد و تباهی این کشور را اینها مسبب اند . و اساسا انسداد سیاسی را نیز اینها به وجود می اورند .وقتی منافع صنفی شان تامین شود ،با استبداد همراه و همگامند ولی به محض محدودیت به سراغ مردم می روند ، برای فقرا اشک تمساح می ریزند و برای طبقات متوسط ازادی را طلب می کنند .
✍کیانی اجیرلی

Рэкорды

19.04.202523:59
506Падпісчыкаў
13.04.202513:45
100Індэкс цытавання
23.03.202506:47
750Ахоп 1 паста
28.03.202523:59
239Ахоп рэкламнага паста
31.03.202523:59
25.56%ER
23.03.202506:47
158.23%ERR

Развіццё

Падпісчыкаў
Індэкс цытавання
Ахоп 1 паста
Ахоп рэкламнага паста
ER
ERR
СІЧ '25ЛЮТ '25БЕР '25КВІТ '25

Папулярныя публікацыі əcirli

Пераслаў з:
یوردوموز avatar
یوردوموز
🔺سندی از ترکی بودن ریشه نوروز از زبان فردوسی که در شاهنامه‌اش آورده:
ترکان علاوه بر یاد دادن خواندن و نوشتن به پارس‌ها، جشن نوروز را نیز به آنها آموختند.

+ این عید در فرهنگ ترک غالباً باعنوان دو جشن بهاره‌ی‌ «ارگنه‌ڭون» و «یئنگی‌‌گون» (روز نو) بوده که طبق متون تاریخی صدها سال قبل از میلاد در بین اقوام ترک باستانی هون، جشن‌هایی در ٢٢ مارس برابر با اول فروردین برپا می‌شد. در زیر یک سنگ‌نوشته‌ی ترکی بنام «قییا داشی» پیدا شده در وادی یئنی‌سئی که به شکل بوزقورت (گرگ خاکستری) است، در آن درباره‌ی برگزاری این جشن نوشته شده است.
واما در پایان دوره ساسانیان که سلسه‌ای دورگه (ترکی-فارسی) بودند، نوروز در تابستان و آغاز سال ۳۶۵ روزه و بطور چرخشی بود، تا اینکه جلال‌الدین ملکشاه سلجوقی پادشاه ترک اوغوز آنرا با ارگنه‌ڭون باستانی ترکان در اول بهار منطبق نمودند.

https://t.me/yurdumuz1
مسعود پزشکیان در زادگاهش اورمو: هرکس به حق خود قانع باشد، چنین حوادثی پیش نمی‌آید!

مسعود پزشکیان در سفر امروز خود به آزربایجان غربی و شهر زادگاهش اورمو، در واکنش به اعتراضات گسترده اخیر در این شهر، اظهار داشت:
«هر کس به حق خود قانع باشد، چنین حوادثی پیش نمی‌آید.»

این سخنان در حالی بیان شد که در دوم فروردین، اورمو شاهد یکی از بزرگ‌ترین گردهمایی‌های اعتراضی تاریخ اخیر خود بود. دستکم نیم میلیون شهروند تورک آزربایجان، با حضور در خیابان‌های این شهر، علیه سیاست‌های تبعیض‌آمیز رژیم ایرانشهری و زیاده‌خواهی‌های تروریسم کردی قیام کردند.

این خروش عظیم، پاسخی قاطع به سرکوب و تحریف هویت ملی تورک‌ها بود و پیامی روشن به جهانیان رساند: آزربایجان جنوبی هرگز در برابر ظلم، اشغال فرهنگی و بی‌عدالتی سر فرود نخواهد آورد.

فریادهای آزادی‌خواهانه ملت تورک در اورمو، نشان داد که این شهر تنها یک نقطه جغرافیایی نیست، بلکه سنگر مقاومت، نماد بیداری ملی و دژ تسخیرناپذیر تورک‌های آزربایجان است.


@gunaztv2004
25.03.202510:23
مجتبی واحدی مدیر روزنامه افتاب یزد به مدت نه سال بود و بعدا به تبلیغ و حمایت از مهدی کروبی در انتخابات ۱۳۸۸ روی اورد .واحدی ، بعد از انتخابات از ایران خارج شد و تا سال ۹۰ و ۹۱ به عنوان سخنگوی ستاد کروبی در بی بی سی و صدای امریکا ،به توجیه افکار کروبی مشغول بود و کماکان از ایشان حمایت می کرد. حماسه مردم اورمیه در برابر زیادخواهی اکراد، مجتبی واحدی را نیز به صحنه اورده و وی با شنیع ترین الفاظ فاشیسم ایرانشهری مردم اورمیه را گوش دراز جهارپا نامید . واحدی سی و پنج سال به توجیح مشروعیت جمهوری اسلامی مشغول بود و وقتی حوادث سال ۸۸ رخ داد با این تحلیل که این حکومت در حال سقوط است ،و باید برای روز های آتیه سیاسی در ایران ،جای برای خود تعریف کرد ، به جبهه اوپوزسیون پیوست .اما بنا بر ضرب المثل فارسی ،رسوا شود هر انکه در او غش باشد، اوپوزسیون فارسی به شدت بر وی و دوستانش تاختند و عوامل سرکوب نامیدند .واحدی که می بیند از اینجا رانده و از انجا مانده ،اینبار سعی می کند با خشونت کلامی علیه اذربایجان ،به سراغ کسب موقعیت برود .در واقع تمامی ورشکستگان دوم خرداد که ار این حکومت بریده اند بلا استثنا تنها راه کسب وجه خود را در فحش دادن به اذربایجان می بینند .
✍️کیانی اجیرلی
Пераслаў з:
یوردوموز avatar
یوردوموز
زبان مادری، آخرین سنگر هویت و نخستین هدف استعمار

زبان، تنها ابزار سخن گفتن نیست؛ روح ملت‌ها، حافظه تاریخ و چراغ راه آینده است. آنجا که ظالمان برای تسلط بر ملتی قدم برمی‌دارند، نخست زبانش را به مسلخ می‌برند. امروز روسیه، با دستان آلوده به استعمار، زبان تورکان تاتار را خاموش می‌کند، همان‌گونه که رژیم ایران سال‌هاست تلاش دارد زبان تورکان آزربایجان جنوبی را به فراموشی بسپارد. اما زبان مادری، نه در کتاب‌های درسی که از ما دریغ شده، بلکه در دل‌های بیدار، در لالایی مادران و در فریاد حق‌طلبان زنده است. خاموشی بر ما روا نیست، چرا که هر واژه‌ای که به زبان مادری نجوا می‌شود، ضربانی از قلب تاریخ است که تا ابد خواهد تپید.



https://t.me/yurdumuz1
24.03.202520:07
فرح پهلوی دئدی نور پهلوی ، ولیعهد دیر .یعنی اقای رضا پهلوی دن سونرا ،نور شاه دیر .یاخشی بس بو اریایی پرست نه یه گوره عربلر علیه نه شعار ریرلر ؟ نور ون سلاله سی عرب دن اولاجاق . ئیشلر خاراب اولدو ،
28.03.202515:13
مهاجرت و حمله کردها به آذربایجان
تاریخی( آذربایجانغربی فعلی) و مهاجرت آنها به ایران(۸)

- کردها(۱۳۵۸ و ۱۳۵۹)(۱)

+ عملیات تروریستی اکراد در ماکو

خبرنگار جمهوری اسلامی، ۱۳۵۸/۰۵/۰۶
«اهالی چند روستا از جمله روستاهای شادلو، قهرمان کندی و ..... واقع در ماکو مورد حمله کردها قرار گرفته اند. و پس از چند تیر اندازی یک نفر بنام عزیز روشن از روستای شادلو کشته میشود. هم اکنون روستاهای نامبرده در محاصره کردها می باشد.»

«در تاریخ (۱۳۵۹/۰۳/۲۱)، ۳ نفر از نیروهای ژاندارمری ماکو بنامهای سرگرد فتح الله سلطان بیگی فرمانده هنگ ژاندارمری ماکو، جواد قنبری فرمانده سپاه ماکو و استوار یکم محمد محمدزاده( احمد میرزا محمدزاده) رئیس پاسگاه مرکزی ژاندارمری به شهادته رسیدند. عوامل تروریستی این ۳ نفر را در اطراف ماکو به گروگان گرفته بودند. قبل از به شهادت رساندن جواد قنبری، ابتدا استخوانهای دست و کمر او را شکستند و چشمهایش را از حدقه بیرون آوردند و پس از انداختن وی در دیگ آب جوش، او را به شهادت رساندند.»
کتاب روز شمار وقایع تروریستی ایران، ۱۳۵۹ جلد۲ ص ۱۴۶

+ عملیات تروریستی اکراد در خوی

« در تاریخ (۱۳۵۹/۰۲/۱۵) آمبولانس ارتش که قصد انتقال جنازه یک نفر سرباز و یک نفر درجه دار به شهادت رسیده در درگیریهای چند روز پیش منطقه قطور را داشت، هدف حمله افراد مسلح منطقه قرار گرفت. در این حمله، استوا یکم علی مرندی شهید و سه نفر از سرنشینان آمبولانس مجروح شدند.»
کتاب روز شمار وقایع تروریستی ایران،
سال ۱۳۵۹ جلد۲ص۳۵

«در تاریخ (۱۳۵۹/۰۱/۲۱) ساعت ۲۲ پل قطور زیر آتش خمپاره آرپی جی ۷ و کلاشینکف مهاجمان قرار گرفت و گروهبان سوم منصور سلیمانی و ۲ تن دیگر از افراد ژاندارمری به شهادت رسیدند. در این درگیری که در ساعت ۶ بامداد با پایان رسید. یک نفر جوانمرد ژاندارمری، یک نفرافسر، یک نفر درجه دار ژاندارمری و ۴ نفر پاسدار گروگان گرفته شدند.»
کتاب روز شمار وقایع تروریستی ایران، سال ۱۳۵۹ جلد۲ص۲۹

«حدود ساعت ۲:۳۰ (۱۳۵۹/۰۱/۱۳) بامداد عده ای از مهاجمان مسلح به پاسگاه شیرین بلاغ از توابع خوی حمله کردند و در همین هنگام، گروه دیگری از مهاجمان جاده اصلی اورمو به نقده را بر روی مسافران بستند و با تهدید اسلحه اموال آنها را به سرقت بردند.
مهاجمان مسلح با دیدن افراد ژاندارمری، سرنشینان ماشین ها را به گلوله بستند.
در این اقدام تروریستی، حدود ۸ نفر از مسافران مجروح و یک نفر خانم و یک نفر راننده کمپرسی بنام صدیق نعمتی آغبلاغ و ۲ نفر از مسافران مینی بوس که همه کرد بودند، شهید شدند. اسامی دو تن از شهدا حلیم رضایی و چنگیز است»
کتاب روز شمار وقایع تروریستی ایران، سال ۱۳۵۹ جلد ۲ص۲۱

+ عملیات تروریستی اکراد در اورمو

اواخر تیر ماه سال ۱۳۵۸ نیروهای حزب دموکرات وابسته به عبدالرحمن قاسملو و سنار مامدی اقدام به برهم زدن نظم و امنیت منطقه آذربایجان غربی در منطقه سرو نمودند.
زنده یاد حسنی در کتاب خاطراتش« من تهاجم اشرار به ارومیه و حملات جداگانه چماقداران قاسملو و سنار را در جلسه با حضور فرماندهان پادگانها و پاسگاه های ژاندارمری مطرح کرده و چگونگی مبارزه با آنان را توضیح دادم.( علاقمندان میتوانند مشروح آنرا از کتاب خاطرات محروم حسنی بخوانند)

+ عملیات تروریستی اکراد در نقده

در تاریخ ۱۳۵۸/۰۸/۲۲ گروهی از حزب دموکرات مجهز به سلاح های سنگین توپ ۱۰۶ میلیمتری و خمپاره اندازه و آر پی جی ۷ روستایهای تورک نشین محمد شاه سفلی، بگیم قلعه، قالا بی را مورد حمله قرار دادند.
اکثر خانه های مردم به همراه مسجد و تعاونی مصرف روستای آنها را آتش زده، ۱۷ نفر شهید و ۷ نفر مجروح شدند.
« سایت نقده نیوز»

+ عملیات تروریستی اکراد در اشنویه

«در تاریخ ۱۳۵۸/۰۷/۱۶ مهاجمان مسلح حزب دموکرات به پاسگاه ژاندارمری قریه آغبلاغ و دشت بیل حمله بردند و پس از خلع سلاح پاسگاه، نیروهای این پاسگاه را به اسارت گرفتند.»
کتاب روز شمار وقایع تروریستی ایران، سالهای ۱۳۵۷، ۱۳۵۸جلد۱ص۱۸۹

⏭ Metam
✅ @pishroaz
10.04.202516:50
کتاب "چرا ملت ها شکست می‌خورند"
نویسندگان: دارون عجم اوغلو و جیمز رابینسون
مترجمان: محسن میردامادی و محمد حسین نعیمی پور
به صورت آماده مطالعه بر روی کیندل، کتاب‌خوان‌ها و گوشی
این کتاب سعی می‌کند پایه‌ای‌ترین سؤال اقتصاد و سیاست جهانی را جواب بدهد که چرا بعضی کشورها، مانند نروژ، در حال شکوفایی هستند ولی بعضی کشورها، مانند مالی، در حال سقوط. نویسندگان کتاب عواملی مثل جغرافیا، آب‌وهوا، منابع طبیعی و فرهنگ را به عنوان عواملی که ملت‌ها را به فقیر و غنی تقسیم کنند، رد می‌کنند. در عوض آن‌ها موسسات سیاسی و اقتصادی که برآمده از خود ملت‌ها هستند را عامل پیشرفت اقتصادی می‌داند.
-----------------------
@naria_pdf
Пераслаў з:
صفوی | Safavid avatar
صفوی | Safavid
شاه اسماعیل در فرمان خود، خود را از آلپ ارسلان میشمارد (یعنی پادشاهی از آلپ ارسلان به او به ارث رسیده و آلپ ارسلان را جد خود میشمارد)

«سلطان جهان و وارث ملک آلپ ارسلان شاه اسماعیل بهادرخان»

@safavist | صفوی
06.04.202520:07
✍نامه هشدار هشتصد نفر از ایرانشهری های رخنه در دستگاه های مختلف اداری ،دانشگاهی به رئیس جمهور ،در مورد مطرح کردن مسائل قومی به تعبیر خودشان در سطح عمومی شخصا برای من یک معنی داشت ،اینکه فهم و درک در ایران یک چیز کمی است که با ارقام و اعداد و در نهایت با اردوکشی سیاهی لشگر ممکن می شود .اگر استادان دانشگاه های اذربایجان برای رئیس جمهور نامه می نویسند و لزوم تدریس زبان مادری را مطرح می کنند ،می بایست تعداد ارقام مخالفان این طرح را سه ،چهار برابر کرد تا بتوان بر میدان غلبه کرد . این حماقت مدنی وقتی نمود بیشتری می یابد که هشتصد نفر اهل فکر علیه متفکران مخالف نظر خود موضع می گیرند و خواهان برخورد عملی می شوند .این اتفاق بیشتر از هر چیر نشان می دهد که ما در ایران بر خلاف تمام دونیا با فاشیسم روشنفکری مواجه هستیم . سابقه ندارد و تا به حال دیده نشده که فاشیسم از دانشگاه ، هنر ،و ارگان های فرهنگی برخاسته باشد . فاشیسم چه در المان ،چه در ایتالیا و چه در اسپانیا و نکات دیگر عموما در خیابان ها و کوچه های تنگ و تاریک ،توسط گروه یا افرادی شکل گرفته است که طبقه ای ندارند ،موقعیت اجتماعی ندارند .سربازان بیکار ، بی خانمان ها ، لات های خیابانی ، قشری تحصیل کرده بی کار و کم استعداد ، اینها مستعد تفکر فاشیستی هستند .ولی این تعریف از فاشیسم چندان واضح برای کشوری که ۲۵۰۰ سال سابقه تمدنی بر خود قائل است ،نیست .فاشیسم در اینجا سیری معکوس دارد و از بالا به پایین است . انچه در خیابان ها و کوچه ها رواج دارد مردمی است که غرق در زندگی خود اند و هیچگاه نیز در قدرت و دولت سهیم نبودند . بنابراین برای انها موضوعیت نداشته و ندارد که چه کسی یا چه گروهی حق حکومت دارند . انها هیچ چیزی از فاشیسم و شکل های حکومت و دولت ندارند .فاشیسم در ایران در طبقه بالا مسکن گزیده است و فرامین و تبعیض نیز از انجا صادر می شود .شاخه تولید فکر ،تفسیر و توجیه فاشیسم را روشنفکرانی بر عهده دارند که حلقه واسطه طبقه حاکم با طبقات پایین جامعه هستند .انها هستند که فکر ساختن گروه های فشار را به دولت می دهند ولی در جامعه طوری حرکت می کنند که گویا مستقل از قدرت و سلطه هستند .
✍بهنام کیانی اجیرلی
26.03.202521:13
ماهنامه وطن یولی آتش بیار معرکه کردها در اذربایجان غربی بود .و با شعف زاید الوصفی و با تیتر بزرگ از برگذاری نوروز توسط اکراد استقبال کرده بود ، بعد از حماسه مردم اذربایجان ،این بار برای جبران غبن فاحش خود ، دوز ایران دوستی خود را بالا برده تا کسی در وطن پرستی انها شک و تردید نکند لذا مدعی مالکیت شش دونگ فارسی برای کل ایران شده است .در باره خیانت دار و دسته دشتبانی به ایران و اذربایحان هرچه گفته شود باز کم است .اما برای درک و فهم میزان این خیانت و دشمنی هنوز زود است ،افکار عمومی به قضاوت بنشیند .خیلی ها فکر می کنند خیانت امری خوداگاهانه و ناشی از نیتی است که خیانت کاران از ماهیت ان خبر دارند .این تلقی خیلی سطحی و کم عمق است .خیانت می تواند ناشی از کم سوادی و،عدم درک درست از منافع ملت نیز باشد . برای فردی که به قول اقای میری فهم درستی از رکن و ارکان ملی ندارد ،خیانت به شکلی نااگاهانه و با قدرت تخریبی بزرگ انجام می گیرد و گرفته است . تاریخ به درستی قضاوت خواهد کرد که چه کسانی با بر افروختن اتش نژاد پرستی اریایی این مملکت را عقب نگهداشتند و ملیت های ایرانی را به جان هم انداختند . وقتی به سمت و سوی نشریه وطن یولی نگاه می کنم ، به یاد افسانه اودیب قهرمان شهر تب می افتم . اودیب نمونه اشکار از کسانی است که بدون شناخت و درک روشن به دنبال قهرمان سازی از خود برای مردم اطرافشان هستند . اودیب پدر و مادر خود را نمی شناخت .وی برای تصاحب پادشاهی با پدر خود ،یعنی شاه تب جنگید ، او را کشت وبا مادر خود،یعنی همسر شاه تب ازدواج کرد .اما وقتی از ماجرا خبردار شد ،چشمان خود را از حدقه در اورد .البته اودیب این قدر وجدان اخلاقی داشت که خود را مجازات کند ،اما بعید است این ادم ها به خاطر خیانت ،حتی حاضر به اعتراف شوند .
✍بهنام کیانی اجیرلی
20.04.202510:20
۲۱ آذر تاریخ ناتاریخ شده

استبداد همواره در کار خداسازی و شیطان‌سازیست. در فهم استبدادی یک سو "من" یا "ما"ی خوب است و در سوی مقابل "دیگریِ" بد. استبداد الزاماً شخص‌پرستی نیست، هر نوع فهم انحصاری از انسان و جامعه، عین استبداد است‌. این نوع فهم انحصاری، همواره به دنبال ساختن انسان استاندارد بر اساس یک الگوی واحد خیالی‌است. این نمونه آرمانی استاندارد در آلمان هیتلری؛ انسان دارای نژاد خالص آریایی بود، در شوروی؛ انسان کارگر قانع، در ایران قبل از انقلاب؛ مرد شیعه فارس شاه‌پرست و ایران بعد از انقلاب؛ مرد شیعه فارس ولایی. در قلمرو هر یک از این کارخانه‌های انسان‌سازی، هر نوع اندیشه و تلاش فردی و جمعی که خارج از ریل کارخانه و هدف آن انسانی دیگرگونه بودن، بوده است، همواره تخطئه می‌شود. شیاطینی که سزایی جز داغ و درفش و مرگ ندارند! قربانیان این کارخانه‌ها نیز بسیارند و بی‌شمار. یکی از مهم‌ترین قربانیان این کارخانه در ایران قبل از انقلاب، فرقه دموکرات آذربایجان بود. ۲۱ آذر روز تولد و قربانی شدن آن است. تاریخی که ناتاریخ شده است. مقاله فوق نگاهی تاریخی‌است به این تراژدی.   سیدمرتضی حسینی

https://t.me/revisionhistory
Пераслаў з:
طهران اوشاقلاری avatar
طهران اوشاقلاری
شعری قومگرایانه و ضدترک که بر تندیس فلزی پارک وئرینجک(ولنجک) طهران حکاکی شده است:
"من اون بالا به دنیا اومدم
توی اون بالا خونه کوچه تُرکا
وقتی که گنجشکی! که توی اطاق
گیر افتاده بود کشتن و خوردند"
!
📝 سازمان زیباسازی شهرداری تهران

📹 یوسف اوغلو

#نمادهای_شوونیسمی_در_طهران
@TehranUshaklari
07.04.202519:33
تصورش سخته .کشوری که روشنفکرانش این همه نفرت از آزادی دارند . اینها فرزندان خلف شاعران ، تاریخ نویسان عهد قدیمند که برای صله ای یا کیسه همیانی شرف خود را زیر پای شاهان می ریختند حالا هم همینگونه اند . اینها به ساده ترین حقوق یک انسان باور ندارند ان وقت مردم فکر می کنند اینها نخبه های هستند که برای سعادت این مملکت زحمت می کشند . روشنفکری در ایران جریانی مردمی نبوده است. این طیف اکثرا از طبقات بالادست و نیز وابسته به بورژوازی اقتصادی دولت پارسیان بوده است .ملیت های ایرانی تازه متوجه می شوند که به چه هیولاهای وابسته بودند . قبلا نیز گفته ام لانه و اشیانه فاشیسم در ایران روشنفکران وابسته به طبقات بالادست هستند . و تمامی فساد و تباهی این کشور را اینها مسبب اند . و اساسا انسداد سیاسی را نیز اینها به وجود می اورند .وقتی منافع صنفی شان تامین شود ،با استبداد همراه و همگامند ولی به محض محدودیت به سراغ مردم می روند ، برای فقرا اشک تمساح می ریزند و برای طبقات متوسط ازادی را طلب می کنند .
✍کیانی اجیرلی
29.03.202513:48
توماج صالحی رپر معروف ایرانی ، نوروز امسال را برای سلطنت طلبان تلخ کام کرد .وی در پیام تلگرامی خود انقلاب ۵۷ را محصول اراده مردم و نارضیاتی از سلطنت پهلوی ها دانست و در عین تغییر و دگرگونی در ایران را منوط به افزایش اگاهی و تحول فکری ایرانیان مشروط کرد . این سخنان توماج عصبانیت شدید سلطنت طلبان و بخشی از اوپوزسیون متعلق به ایرانشهری را برانگیخت . پیام توماج نشان دهنده واقع بینی وی از تاریخ معاصر ایران خصوصا از انقلاب ۵۷ است . زیرا انقلاب ۵۷ برایند و محصول فکری جریان های مختلف در ایران بود با این تلقی که با بودن نظام سلطنتی نمی توان به ازادی دست یافت . در واقع توماج صالحی با تفاوت قائل شدن به اصل انقلاب و وقایع بعد از ان نشان داد علی رغم تجربه و سن کم خود بهتر از مشاوران پهلوی تاریخ را می فهمد و در عین حال قصد ندارد با رویکرد سفسطه امیز انها همراه و به توجیه انقلاب بپردازد . تاریخ پنجاه ساله حکومت پهلوی نشان داد که حتی سلطنت مشروطه شاه قاجار که حاصل نهضت مشروطه بود ، برای پهلوی ها غیر قابل پذیرش شد . این ان چیزی بود که مخالفان پهلوی بر ان تاکید داشتند و حتی کسانی که نسبت به سلطنت این دودمان خوشبین بودند ،بارها به محمد رضا شاه ،پیشنهاد بازگشت به قانون اساسی مشروطه را دادند اما وی از ان امتناع کرد و باعث جریان جبهه ملی مصدقی شد .نتیجه اینکه ایرانیان نیز همانند تورکیه به این نتیجه رسیدند که برای یکبار همیشه ،موضوع سلطنت را کنار بگذارند تا بتوان ایران را وارد عرصه دموکراسی جهان مدرن کرد ،و گرنه سایه استبداد و دیکتاتوری از اسمان این کشور کنار نخواهد رفت .حقیقت ان است که کسانی که در اطراف رضا پهلوی به عنوان مشاور فکری فعایت می کنند ،بخشی از طرفداران و نزدیکان شاه قبلی هستند و برخی نیز تئوری پردازان جمهوری اسلامی که بعد از ناامیدی از تبدیل ایران به امپراطوری اسلامی گذشته ، از این حاکمیت بریده و این بار به نوستالژی ۲۵۰۰ سال پیش پناه اورده اند .
✍بهنام کیانی اجیرلی
Пераслаў з:
زیر سقف آسمان avatar
زیر سقف آسمان
27.03.202511:44
♦️[درد دل هم‌وطن ترک‌مان را بشنویم]
ص۲

✍فرهاد شهبازی

۷ فروردین ۱۴۰۴


به شهرها و روستاهایش سعی در برهم زنی فرهنگ و زبان و آداب و سنن و آرامش محیطی ترکان می نماید، وقتی می بیند مشهورترین و حکیمترین شاعرش را در رسانه ی به اصطلاح ملی فضول و دزد می خوانند، وقتی می بیند نمایندگان مجلس بجای آنکه زبان حداقل سی میلیون جمعیت ایران را رسمی کنند و تدریسش برای کودکان زبان بسته شان را میسر سازند حتی روی دو ساعت تدریس آن موافقت ندارند و آنرا عامل جدایی می نامندش، وقتی می بیند پخش بازی محبوبترین تیم ورزشی اش را  از شبکه ی سه بایکوت می کنند و تیمشان را دستاویز دیگری برای تحقیر و توهین‌های موجود خود می کنند،  وقتی می بیند که حافظه های تاریخی فارس پر است از نفرت و کینه و تحقیر و توهین به نژادش، زبانش، فرهنگش، آنگاه درمانده و مستأصل بدنبال اتحادیه ای می گردد که زبانش را نژادش را فرهنگش ارج بگذارد، حکایت تمامی اتحادیه ها همین بوده است، وقتی فئودالیسم کارگر را طرد کرد، صرفنظر از موفقیت یا عدم موفقیت آن، اتحادیه ی کارگری و مارکسیسم و لنینیسم سربرآورد، وقتی اسپانیا ملل آمریکا را تحت مستعمره ی خود داشت پان آمریکن خلق شد، وقتی تزار و در ادامه شوروی ترکان را که نیمی از عرصه و ملل تحت حاکمیت خود بود را تحت ظلم و جور و تبعیض و طردشدگی خود می داشت، پان‌ترکیسم بوجود آمد.

عزیز هموطن فارس، وقتی یک ترک می‌بیند زبان و فرهنگ و آداب و سنن و نژاد و وجود و هویتش در این مملکت به هیچ انگاشته می شود و طرد می‌شود طبیعتاً سراغ آنهایی خواهد رفت که زبانش را می‌آموزند، شعر و ادبیاتش را ارج می‌نهند، موسیقی اش رواج می دهند، وجودش را به رسمیت می شناسند، اگر بدنبال اتحادیه ی ایران هستیم اگر می‌خواهیم ترکان و دیگر غیرفارسها  به دنبال اتحادیه‌های دیگر نروند بایستی هویت، زبان، فرهنگ شعر و ادبیات و آداب و سنن و تاریخ و گذشته‌ی آنها را به رسمیت بشناسیم و ارج بنهیم، احترام احترام می‌آورد نفرت نفرت، نمی توان با انکار و خصومت و عداوت و کینه و خودبرتربینی و نژادپرستی، دوستی و محبت و اتحاد و وحدت حاصل کرد. رو نهادن ترکان ایران به همتباران خود در خارج از این جغرافیا، محصول محبت و مهر و به رسمیت‌شناسی آنها در خصوص زبان و شعر و ادبیات و تاریخ  و مشاهیر و آثار مدنی و تاریخی ایشان و متقابلاً محصول طرد کنندگی و تفکرات ترک ستیزی و ترک‌زدایی حاکم بر بخش بخش و لایه به لایه فرهنگ ، آموزه ها، مطبوعات، کتابهای درسی و عمومی، تلویزیون و سینما، حافظه های منفی و شعر و ادبیات و فرهنگ عامه‌ی فارسی است و لاغیر.

#مرکزگرایی
#تحقیر_اقوام
#تبعیض‌_قومیتی
@NewHasanMohaddesi
Увайдзіце, каб разблакаваць больш функцый.