Пераслаў з:
Offhand

12.04.202520:06
اینکه یکی تو زندگی باشه که براش رندومترین چیزارو بشه تعریف کرد بامزس، اینجوریه که میتونی حتی راجب اون دیواره که دیدی و کج بود هم حرف بزنی و به این فکر نکنی که وا، این چیه که دارم میگم.
30.03.202522:30
برام کتاب بخر و صفحهی اولش بنویس: «برای آن لحظهای که در هر کلمهاش، تکهای از احساسم را پیدا میکنی.»
30.03.202520:55
30.03.202514:44
وا چطور تونستی از دختر به این نازنازی و بوجی موجی دل بکنی؟
Пераслаў з:
آذر

06.04.202508:35
"از محبتهای کوچیک خوشم میآد. نوازش کردن پوست دست، گرفتن بازو تو شلوغی، نگاههای اطمینان بخش، مرتب کردن لباسهای توی تن، بازی با انگشتها؛ دلایل کوچیک برای زنده موندن."
30.03.202522:19
تو از اولش هم موندنی نبودی. فقط نمیدونم من چرا یه حساب دیگه رو تو باز کرده بودم.
30.03.202520:13
دِ/ل/تَ/ن/گ
30.03.202514:42
اگر میل و علاقهای داشت به سراغم میآمد.
Пераслаў з:
مَرد سانفرانسیسکویی

30.03.202510:44
تو نمیتونی توی کلمه به من ارزش بدی وقتی رفتارت رو برای کس دیگهای خرج میکنی.
Не змаглі атрымаць доступ
да медыяконтэнту
да медыяконтэнту
04.04.202520:36
شاید این هوا نجات دهنده باشه.
30.03.202521:32
آدمهایی که میدونن بنده چه آهنگهایی رو دوست دارم و دقیقاً همونا رو تو ماشین پلی میکنن، تو قلب من جا دارن.


30.03.202515:56
30.03.202514:09
به عنوان کسی که یک ماهه درست و حسابی گوشی نداره، باید بگم که واقعاً زندگی بدون فضای مجازی آرومتره.
Пераслаў з:
مَرد سانفرانسیسکویی

30.03.202510:44
به من شاید بتونی دروغ بگی ولی به احساسم نمیتونی. احساسم خیلی خرتر از منه، یکهو دیدی کلا از توی زندگیم شیفت دیلیتت کرد، اسمتم دیگه نیاورد.
Пераслаў з:
Offhand

30.03.202521:00
من فکر میکنم به بغل احتیاج دارم اما احتمالا با پیتزا هم مشکل حل شه.
Выдалена31.03.202506:02
30.03.202514:45
واقعاً که انسان احمقی هستی. بد باخت دادی.
Пераслаў з:
سِنپای خسته👩🏻🦯

30.03.202512:08
بزرگترین باگی که دارم اینه که به محض اینکه باهام خوب برخورد میکنن یادم میره قبلش چقد اذیتم کردن.
Пераслаў з:
مَرد سانفرانسیسکویی

30.03.202510:43
داستان من و قلبم دوتا داستان مجزا از همه. من میتونم کاملا با قضیه کنار بیام اما اون میتونه تا ابد بیتاب باقی بمونه.
Паказана 1 - 24 з 117
Увайдзіце, каб разблакаваць больш функцый.