Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
کاظم بهمنی avatar
کاظم بهمنی
کاظم بهمنی avatar
کاظم بهمنی
Перыяд
Колькасць праглядаў

Цытаванні

Пасты
Схаваць рэпосты
27.04.202518:22

همه شهر ایران جگر خسته‌اند...🖤

#فردوسی

@kazem_bahmani
25.04.202510:32
گفت در چشمان من غرق تماشایی چقدر
گفتم آری، خود نمی‌دانی که زیبایی چقدر!

در میان دوستداران تا غریبم دید گفت:
دوره‌گرد آشنا! دور و بر مایی چقدر!

ای دل عاشق که پای انتظارش سوختی
هیچکس در انتظارت نیست، تنهایی چقدر

عاشقی از داغ غیرت مرد و با خونش نوشت
دل نمی‌بندی ولی محبوب دل‌هایی چقدر

آتش دوری مرا سوزاند، ای روز وصال
بیش از این طاقت ندارم، دیر می‌آیی چقدر

#سجاد_سامانی

@kazem_bahmani
جهان آلودهٔ خواب است
فروبسته است در به روی هر تپش، هر بانگ
چنان‌که من به روی خویش
در این خلوت که نقش دلپذیرش نیست
و دیوارش فرو‌ می‌خواندم در گوش
میان این‌همه انکار
چه پنهان رنگ‌ها دارد فریب زیست!

#روزنگار، ۱ اردیبهشت، درگذشت
#سهراب_سپهری

@kazem_bahmani
15.04.202511:31
از تو دل کندم که تمرین شکیبایی کنم
تا خودم را تشنهٔ روزی که می‌آیی کنم

آبرویی را که کم‌کم جمع کردم حاضرم
روز دیدار تو یکجا خرج رسوایی کنم

از کتاب گیسوانت صفحه‌ای را باز کن
تا برایت مو به مو تفسیر زیبایی کنم

می‌پذیرم عشق هم تنها دروغی بیش نیست
گر در آغوش تو هم احساس تنهایی کنم

صبر کن تا مثل رودی بر فراز پرتگاه
مرگ را در دیدهٔ مردم تماشایی کنم

#فاضل_نظری
@kazem_bahmani
30.03.202508:13
نشد با شاخه‌هام، بغل کنم تورووو...

@kazem_bahmani
26.03.202519:32
ما چون ز دری پای کشیدیم کشیدیم
امید ز هر کس که بریدیم، بریدیم

دل نیست کبوتر که چو برخاست نشیند
از گوشهٔ بامی که پریدیم، پریدیم...

#وحشی_بافقی
27.04.202511:14
یک لحظه‌ هم حتی نرفتی از خیالم
خوشحال باش ای بی‌وفا! خوش نیست حالم

بی آرزویی وارث جادو چراغی
خشکیده‌سروی بر لب رودی زلالم

چون قطره‌ای باران که بر ساحل بیفتد
یک آسمان افسوس و یک دریا سوالم

از ناامیدی نیز مأیوسم؛ به هر حال
هستند با من آرزوهای محالم

بگذار تنها «حس کنم» آزادم ای عشق
قفل قفس را باز کن بسته است بالم

#فاضل_نظری

@kazem_bahmani
24.04.202518:43
تو نباشی،من به یک پلک زدن خواهم مُرد...!

#فروغ_فرخزاد

@kazem_bahmani
20.04.202506:18
مثل باران بهاری که نمیگوید کی
بی خبر در بزن و سر زده از راه برس

#حسین_منزوی

@kazem_bahmani
سیزده را همه عالم بدر امروز از شهر
من خود آن سیزدهم کز همه عالم بدرم...

#شهریار

@kazem_bahmani
30.03.202502:26
ناگهان آمد و زَد ،
آمد و کُشت ،
آمد و بُرد ،
او فقط آمده بود
از دل ما رد بشـود ...!

#حامد_بهاروند
26.03.202508:29
وقتی باهات آشنا شدم،
احساس کردم بعد از چندسال سفر طولانی؛ بالاخره رسیدم خونه...
#تو
#وطن
این خانه که هر روز عزادار عزیزی‌ست
این خانه که قلبش شده از درد، مچاله...

#کبری_موسوی_قهفرخی
بندرعباس🖤🥀

@kazem_bahmani
21.04.202516:56
تمنای وفاداری مرا هرگز نبود از تو
ولی ای بی‌وفا از بی‌وفا هم انتظاری هست...

#فاضل_نظری

@kazem_bahmani
19.04.202519:00
من عشق را انگار یک شب خواب دیدم
وز رهگذرها داستانش را شنیدم

کو آن سبکباری؟ که چون پر‌ می‌گشودم
چون کودکان در خواب‌هایم می‌پریدم

من زخمی از دیروزم و بیزار از امروز
وز آن‌چه می‌نامند فردا، ناامیدم

یا جبر بود و یا جهان تاریک، آن روز
روزی که من تقدیر خود را برگزیدم

شب بود و سردابی، ندیدم آفتابی
چندان که تودرتوی ظلمت را، دریدم

شب‌بو نبود آری، تمامش شوکران بود
گل‌های بسیاری که از هر سوی، چیدم

گفتم بیفروزم چراغی در شب اما
در زیر آب انگار کبریتی کشیدم

همواره یا دیر آمدم، یا زود، یعنی
هر بار بی‌هنگام شد، وقتی رسیدم...

#حسین_منزوی

@kazem_bahmani
01.04.202508:23
ای ابر دل گرفتهٔ بی‌آسمان بیا
باران بی‌ملاحظهٔ ناگهان بیا

چشمت بلای جان و تو از جان عزیزتر
ای جان فدای چشم تو با قصد جان بیا

مگذار با خبر شود از مقصدت کسی
حتی به سوی میکده وقت اذان بیا

شُهرت در این مقام به گمنام بودن است
از من نشان بپرس ولی بی‌نشان بیا

ایمان خلق و صبر مرا امتحان مکن
بی‌آنکه دلبری کنی از این و آن بیا

قلب مرا هنوز به یغما نبرده ای!
ای راهزن! دوباره به این کاروان بیا

#فاضل_نظری

@kazem_bahmani
29.03.202513:02
کفر من و دعای تو فرقی نمی کند
حرف کسی برای تو فرقی نمی کند

ای آسمان که بر سر من گریه می کنی
حال من و هوای تو فرقی نمی کند

دیگر چرا سیاه نپوشم که بخت من
با رنگ چشمهای تو فرقی نمی کند

محکوم مرگ عشق خودی، گریه کن! بخند!
پایان ماجرای تو فرقی نمی کند

حرف از جدایی است: بخوان یا سکوت کن
این شعر با صدای تو فرقی نمی کند

اصلاً قرارنیست فدای کسی شوی
من می شوم فدای تو فرقی نمی کند

خالی ست صندلی تو گیرم گذاشتم
یک دسته گل به جای تو - فرقی نمی کند

این قصه را برای من از ابتدا بخوان
با اینکه انتهای تو فرقی نمی کند

با اینکه پیش چشم تو در باد گم شدن
با سوختن به پای تو فرقی نمی کند

گفتم چرا نمی رسم؟ آنگاه جاده گفت:
این جمله با «چرا»ی تو فرقی نمی کند

دیوار سنگی است که تکرار می کند:
برگرد! حرفهای تو فرقی نمی کند!

من در شبم تو نیمۀ روزی در این جهان
عید من و عزای تو فرقی نمی کند

ای معبد خراب شده! با وجود من
آرامش فضای تو فرقی نمی کند

من عاشق تواَم به خدا دوست دارمت
حتی اگر برای تو فرقی نمی کند...

#محمدسعید_میرزایی

@kazem_bahmani
لحظه ای با دل بی طاقتِ من راه بیا
ای خیابانِ پر از خاطره کوتاه بیا

#محمدرضا_طاهری
26.04.202512:04
می‌خواستم که آتش روحم را
تا انتهای راه نگه‌دارم
یا مرگ را تمام بسوزانم
یا طعمه‌ی زبانه‌ی خود باشم

باشم کتابِ ساده‌ و خوانایی
در جیبِ گرمِ پالتوام پنهان
بی‌اعتنا به مردم این دوران
تفسیری از زمانه‌ی خود باشم


#سعید_مبشر

@kazem_bahmani
21.04.202510:53
خوش بوَد یاری و یاری بر کنار سبزه‌زاری
مهربانان، روی بر هم، وز حسودان بر کناری

هر که را با دل‌ستانی عیش می‌افتد زمانی
گو «غنیمت دان که دیگر، دیر دیر افتد شکاری»

راحت جان است رفتن با دلارامی به صحرا
عین درمان است گفتن، درد دل با غم‌گساری

هر که منظوری ندارد، عمر ضایع می‌گذارد
اختیار این است دریاب، ای که داری اختیاری

عیش در عالم نبودی، گر نبودی روی زیبا
گر نه گل بودی نخواندی، بلبلی بر شاخساری

بار بی‌اندازه دارم، بر دل از سودای جانان
آخر ای بی‌رحم، باری از دلی برگیر باری

دانی از بهر چه معنی، خاک پایت می‌نباشم؟
تا تو را ننشیند از من، بر دلِ نازک غباری

ور تو را با خاکساری، سر به صحبت درنیاید
بر سر راهت بیفتم، تا کنی بر من گذاری

زندگانی صرف کردن، در طلب حیفی نباشد
گر دری خواهد گشودن، سهل باشد انتظاری

دوستان معذور دارند، از جوانمردی و رحمت
گر بنالد دردمندی، یا بگرید بی‌قراری

رفتنش دل می‌رباید، گفتنش جان می‌فزاید
با چنین حسن و لطافت، چون کند پرهیزگاری؟

عمر سعدی گر سر آید، در حدیث عشق شاید
کاو نخواهد ماند بی‌شک، وین بماند یادگاری

#سعدی

@kazem_bahmani
18.04.202515:49
خبر به دورترین نقطه‌ی جهان برسد
نخواست او به منِ خسته بی‌گمان برسد

شکنجه بیشتر از این که پیش چشم خودت
کسی که سهم تو باشد به دیگران برسد؟

چه می‌کنی اگر او را که خواستی یک عمر
به راحتی کسی از راه ناگهان برسد ...

رها کنی، برود، از دلت جدا باشد
به آنکه دوست‌ترش داشته...به آن برسد

رها کنی بروند و دو تا پرنده شوند
خبر به دورترین نقطه‌ی جهان برسد

گلایه‌ای نکنی بغض خویش را بخوری
که هق هق تو مبادا به گوششان برسد

خدا کند که ... نه! نفرین نمی‌کنم که مباد
به او که عاشق او بوده‌ام زیان برسد

خدا کند فقط این عشق از سرم برود
خدا کند که فقط زود آن زمان برسد

#نجمه_زارع

@kazem_bahmani
30.03.202518:07
بگير فطره ام اما مخور برادر جان
که من در اين رمضان،
قوت غالبم، غم بود

#اخوان_ثالث

@kazem_bahmani
28.03.202504:32
خنده ات توبه شکن، لبت قند و نبات
آخر از دست تو کافر نشوم من صلوات

#احسان_دهقانی

صبح بهاریتون بخیر❤️
23.03.202513:07
_خوبی؟
_ اِی،بد نیستم...!!
Паказана 1 - 24 з 24
Увайдзіце, каб разблакаваць больш функцый.