
Україна Online: Новини | Політика

Телеграмна служба новин - Україна

Резидент

Мир сегодня с "Юрий Подоляка"

Труха⚡️Україна

Николаевский Ванёк

Лачен пише

Реальний Київ | Украина

Реальна Війна

Україна Online: Новини | Політика

Телеграмна служба новин - Україна

Резидент

Мир сегодня с "Юрий Подоляка"

Труха⚡️Україна

Николаевский Ванёк

Лачен пише

Реальний Київ | Украина

Реальна Війна

Україна Online: Новини | Політика

Телеграмна служба новин - Україна

Резидент

عَطارُد
• گذشتن و رفتن پیوسته •
https://t.me/HarfinoBot?start=0f2d2900b9245bd
https://t.me/HarfinoBot?start=0f2d2900b9245bd
Рэйтынг TGlist
0
0
ТыпПублічны
Вертыфікацыя
Не вертыфікаваныНадзейнасць
Не надзейныРазмяшчэнне
МоваІншая
Дата стварэння каналаOct 13, 2022
Дадана ў TGlist
Mar 22, 2025Рэкорды
07.04.202523:59
382Падпісчыкаў21.11.202423:59
0Індэкс цытавання23.03.202523:59
1.6KАхоп 1 паста22.04.202512:09
0Ахоп рэкламнага паста26.03.202523:59
5.97%ER23.03.202523:59
430.38%ERR25.03.202522:19
دارم یاد میگیرم که زندگی یه فیلمه.
فصلبندی داره و زمانبندی.
تو یه فصل تو عاشقی، تو یکی خسته
تو یکی خوشحالی، تو یکی عصبانی
تو یه فصل یه آدم هست
تو یه فصل اون آدم نیست
یه سریها هم که تبلیغات هستند :)
و تو مسئول کارگردانی زندگی خودتی.
مسئول چینش و هدایت این فیلمی.
تو وظیفه داری این شخصیت اصلی رو به جای درستی برسونی.
فیلمی که چالش نداشته باشه که فیلم نیست
و از همه مهمتر ...
زندگی بقیه آدمها هم فیلمه.
و تو ترجیح میدی بلیط بخری و وقتت رو بذاری و کدوم فیلم رو ببینی.
همه قرار نیست کارگردان خوبی باشند
بعضیها هم که تو هر فصل فقط فضا رو عوض میکنند وگرنه اکتها و رفتارها همون قبلیه!
در نهایت هر فیلمی تموم میشه
ولی من میخوام فیلمم اونجور که میخوام تموم بشه، نه صرفا سکته کنه تو یه فصل و هی تکرار و تکرار و تکرار بشه.
فصلبندی داره و زمانبندی.
تو یه فصل تو عاشقی، تو یکی خسته
تو یکی خوشحالی، تو یکی عصبانی
تو یه فصل یه آدم هست
تو یه فصل اون آدم نیست
یه سریها هم که تبلیغات هستند :)
و تو مسئول کارگردانی زندگی خودتی.
مسئول چینش و هدایت این فیلمی.
تو وظیفه داری این شخصیت اصلی رو به جای درستی برسونی.
فیلمی که چالش نداشته باشه که فیلم نیست
و از همه مهمتر ...
زندگی بقیه آدمها هم فیلمه.
و تو ترجیح میدی بلیط بخری و وقتت رو بذاری و کدوم فیلم رو ببینی.
همه قرار نیست کارگردان خوبی باشند
بعضیها هم که تو هر فصل فقط فضا رو عوض میکنند وگرنه اکتها و رفتارها همون قبلیه!
در نهایت هر فیلمی تموم میشه
ولی من میخوام فیلمم اونجور که میخوام تموم بشه، نه صرفا سکته کنه تو یه فصل و هی تکرار و تکرار و تکرار بشه.
05.04.202520:33
چیزی برایم معنا ندارد
رنگها، رنگ ندارند
صداها، طنین ندارد
غذاها، طعم ندارد
هیچچیز ارزش جنگیدن ندارد.
دیگر آهنگی گوش نمیدهم، فیلم نمیبینم، شهر را نمیگردم.
دروغ نگویم تنها آهنگی که گوش میدهم و خودم را در هر کلمهاش پیدا میکنم " تاسیان " علیرضا قربانی ست.
آهنگ شاد بشنوم، گریه میکنم
نمیتوانم بخوابم و اگر بخوابم کابوس میبینم و با معدهدرد بیدار میشوم.
حوصله ی آدمها را حتی ذرهای ندارم
بدنم درد میکند و بدتر از آن روحم ... روحم خمیده شده است.
چیزهایی را شنیدم و دیدم و کشیدم که باورش برای من سخت بود.
از آدمها دلچرکینم دخترک
کاش میشد فردا با همان کوله ی کنار دیوار از در خانه بروم و دیگر بازنگردم
بروم دورترین نقطه کره زمین
و جسم و روح مجروحم را در همین تخت، جا بگذارم.
رنگها، رنگ ندارند
صداها، طنین ندارد
غذاها، طعم ندارد
هیچچیز ارزش جنگیدن ندارد.
دیگر آهنگی گوش نمیدهم، فیلم نمیبینم، شهر را نمیگردم.
دروغ نگویم تنها آهنگی که گوش میدهم و خودم را در هر کلمهاش پیدا میکنم " تاسیان " علیرضا قربانی ست.
آهنگ شاد بشنوم، گریه میکنم
نمیتوانم بخوابم و اگر بخوابم کابوس میبینم و با معدهدرد بیدار میشوم.
حوصله ی آدمها را حتی ذرهای ندارم
بدنم درد میکند و بدتر از آن روحم ... روحم خمیده شده است.
چیزهایی را شنیدم و دیدم و کشیدم که باورش برای من سخت بود.
از آدمها دلچرکینم دخترک
کاش میشد فردا با همان کوله ی کنار دیوار از در خانه بروم و دیگر بازنگردم
بروم دورترین نقطه کره زمین
و جسم و روح مجروحم را در همین تخت، جا بگذارم.
23.03.202520:34
دیگه واقعا گل میدهی، نو میشوی؛ من در بهارت نیستم.
03.04.202505:27
کلاً «قربانی بودن» انتخاب راحتتریه و انرژی کمتری از آدم میگیره. تو قربانیای، پس میشینی هی ناراحتی میکنی و هی شرایط رو غیرقابل تغییر تعریف میکنی و باز هی ناراحتی میکنی.
25.03.202506:56
باور بفرمایید جناب شوپنهاور درست فرمودند که
کسی که درباره امور کماهمیت بیوجدان است، در امور مهم رذلی تمام عیار خواهد بود.
کسی که درباره امور کماهمیت بیوجدان است، در امور مهم رذلی تمام عیار خواهد بود.
25.03.202521:39
ما را به چشم سَر مبین، ما را به چشم سِر ببین
آن جا بیا ما را ببین، کاین جا سبکبار آمدم
آن جا بیا ما را ببین، کاین جا سبکبار آمدم
31.03.202510:16
از سری آهنگهایی که روحت رو بشاش میکنه.
Mercury
Mercury
Пераслаў з:
Deja vu

06.04.202517:00
حرفهای ما عجیب غریب قدرتمندند؛ ما میتونیم با کلمههامون انگیزه رشد رو در یکی به طرز شگفت انگیزی زیاد کنیم، میتونیم تمام انرژی، حال خوب و دلیل یه آدم برای ادامه دادن رو نابود کنیم؛ بنظرم خیلی باید مراقب حرفامون باشیم و بدونیم ما در قبال تاثیری که حرفامون روی دیگران میذارن، مسولیم.
22.03.202521:41
نوشته بود
" از هر پدیدهای که فاصله بگیری، کمرنگ میشود
گذشته را زیاد احضار نکن
بگذار برود، تمام شود، بمیرد "
" از هر پدیدهای که فاصله بگیری، کمرنگ میشود
گذشته را زیاد احضار نکن
بگذار برود، تمام شود، بمیرد "
29.03.202521:04
به هرحال باید با واقعیت روبرو بشیم.
این رویارویی گریزناپذیره؛
چون زندگی برمبنای فکر و خیال و رویای ما جلو نمیره.
شاید الان فرار کردی ولی یادت باشه این جایی که الان وایستادی یه حبابه،
بعدا میترکه و میوفتی تو واقعیت.
و چه خوبه رویارویی با این واقعیت وقتی باشه که خیلی دیر نشده باشه.
این رویارویی گریزناپذیره؛
چون زندگی برمبنای فکر و خیال و رویای ما جلو نمیره.
شاید الان فرار کردی ولی یادت باشه این جایی که الان وایستادی یه حبابه،
بعدا میترکه و میوفتی تو واقعیت.
و چه خوبه رویارویی با این واقعیت وقتی باشه که خیلی دیر نشده باشه.
Пераслаў з:
عَطارُد

05.04.202509:26
& suddenly I got the feeling I don't want him anymore.
Which is weird because for so long I thought he was my everything.
I remember how he used to make me laugh, how safe I felt in his arms.
But then I also remember the tears.
The night I sat alone wondering why I wasn't enough. I kept making excuses for him; maybe he's busy, maybe he's tired, maybe I'm expecting too much.
But deep down I know love shouldn't feel like this. I was giving all of myself to someone who only gave me half in return.
I kept holding on thinking things would change but they never did.
& suddenly I knew I deserve peace ...
I deserve someone who chooses me without hesitation. I didn't stop loving him overnight but started loving myself more.
Which is weird because for so long I thought he was my everything.
I remember how he used to make me laugh, how safe I felt in his arms.
But then I also remember the tears.
The night I sat alone wondering why I wasn't enough. I kept making excuses for him; maybe he's busy, maybe he's tired, maybe I'm expecting too much.
But deep down I know love shouldn't feel like this. I was giving all of myself to someone who only gave me half in return.
I kept holding on thinking things would change but they never did.
& suddenly I knew I deserve peace ...
I deserve someone who chooses me without hesitation. I didn't stop loving him overnight but started loving myself more.
30.03.202520:23
خلاصه بگویم، آدم آسانی نباشید و آسان به دست نیایید.
آسان نپذیرید و آسان با همه چیز کنار نیایید.
آدمها، هر آنچه ساده به دست میآید را، به سادگی از دست میدهند
قدرش را نمیدانند، به هدرش میدهند!
این را به خاطر بسپارید
به همان میزان که بر خود ارزش مینهید
برایتان ارزش قائل خواهند شد.
> نازنین صفرپور
آسان نپذیرید و آسان با همه چیز کنار نیایید.
آدمها، هر آنچه ساده به دست میآید را، به سادگی از دست میدهند
قدرش را نمیدانند، به هدرش میدهند!
این را به خاطر بسپارید
به همان میزان که بر خود ارزش مینهید
برایتان ارزش قائل خواهند شد.
> نازنین صفرپور
Увайдзіце, каб разблакаваць больш функцый.