Emily
جایی برای قدم زدن،خوندن کتاب،و حس کردن قطرات باران روی زمین خشک …🍂
Рэйтынг TGlist
0
0
ТыпПублічны
Вертыфікацыя
Не вертыфікаваныНадзейнасць
Не надзейныРазмяшчэнне
МоваІншая
Дата стварэння каналаAug 12, 2023
Дадана ў TGlist
Mar 25, 2025Апошнія публікацыі ў групе "Emily"
19.04.202514:24
دلم برای اون روزایی که وقت داشتم کتاب بخونم و فیلم ببینم تنگ شده.
12.04.202502:49
برعکس همه که از صبحا بدشون میاد بنظر من بهترین قسمت روز همین صبحه اول وقته،دوست دارم همیشه صبحا جایی برای رفتن داشته باشم یا حداقل بیدار باشم که بدونم وقت زیادی برای انجام دادن کارهایی که احتمالا انجامشون نمیدم دارم.
27.03.202521:05
Пераслаў з:![[میان] avatar](/_next/image?url=https%3A%2F%2Fstatic-storm.tglist.com%2Fda1b354b28a3cd215fbc5731e8fd06cb%2Fff02d056-a681-4499-bc0d-17f621a1f155.jpg%3Fw%3D24%26h%3D24&w=48&q=75)
[میان]
27.03.202521:02
خونه‌ی مادربزرگ همیشه نوید بخش آرامش بوده برام. بوی قورمه‌سبزی مشامم رو پر کرده. مادربزرگم کنج اتاق نشسته و بادقت برنج پاک میکنه. درِ نیمه‌باز اتاق اجازه میده آوازی رو که زیر لب زمزمه میکنه بشنوم.
این لحظه‌ی ساده و روزمره چنان به جونم چسبید که حاضرم برای همیشه، همینجا و همین لحظه رو زندگی کنم.
این لحظه‌ی ساده و روزمره چنان به جونم چسبید که حاضرم برای همیشه، همینجا و همین لحظه رو زندگی کنم.
27.03.202511:59
یه روز می‌فهمم چرا بی دلیل به خودم بیخوابی میدم،ولی اون روز امروز نیست.
26.03.202522:22
اینطوری نیست که نتونم چشماتو بخونم،فقط دلم میخواد از زبونتم بشنومش.
26.03.202521:59
دلم کلی چیز پلنگی میخواد.
Пераслаў з:
هُبوط
26.03.202520:51
من با کسی دعوا می‌کنم که میخوام تو زندگیم نگهش دارم. وگرنه اگر مهم نباشه، می‌ذارمش و می‌رم.
24.03.202517:59
او خوداا شیکمشو دیدی ؟🥺
24.03.202517:24
کارما میگه:
تو هیچوقت بلایی که سر یه نفر آوردی رو درک نمی‌کنی تا وقتی همون بلا سر خودت بیاد.
تو هیچوقت بلایی که سر یه نفر آوردی رو درک نمی‌کنی تا وقتی همون بلا سر خودت بیاد.
Пераслаў з:
mim
24.03.202517:13
من کسی رو نمیخوام که با همه مهربون باشه،یکیو میخوام که همه رو رنده کنه ولی فقط با من مهربون باشه.
23.03.202518:40
رابطه‌ی کیوت این دوتا دلیلیه که من هنوز به عشق باور دارم.💓
Рэкорды
25.03.202523:59
2.2KПадпісчыкаў26.11.202423:59
0Індэкс цытавання25.03.202523:59
766Ахоп 1 паста23.04.202522:18
0Ахоп рэкламнага паста17.02.202523:59
3.57%ER25.03.202523:59
34.49%ERR24.03.202517:59
او خوداا شیکمشو دیدی ؟🥺
Пераслаў з:هُبوط
26.03.202520:51
من با کسی دعوا می‌کنم که میخوام تو زندگیم نگهش دارم. وگرنه اگر مهم نباشه، می‌ذارمش و می‌رم.
23.03.202518:40
رابطه‌ی کیوت این دوتا دلیلیه که من هنوز به عشق باور دارم.💓
Пераслаў з:[میان]
27.03.202521:02
خونه‌ی مادربزرگ همیشه نوید بخش آرامش بوده برام. بوی قورمه‌سبزی مشامم رو پر کرده. مادربزرگم کنج اتاق نشسته و بادقت برنج پاک میکنه. درِ نیمه‌باز اتاق اجازه میده آوازی رو که زیر لب زمزمه میکنه بشنوم.
این لحظه‌ی ساده و روزمره چنان به جونم چسبید که حاضرم برای همیشه، همینجا و همین لحظه رو زندگی کنم.
این لحظه‌ی ساده و روزمره چنان به جونم چسبید که حاضرم برای همیشه، همینجا و همین لحظه رو زندگی کنم.
Пераслаў з:mim
24.03.202517:13
من کسی رو نمیخوام که با همه مهربون باشه،یکیو میخوام که همه رو رنده کنه ولی فقط با من مهربون باشه.
27.03.202521:05
Увайдзіце, каб разблакаваць больш функцый.