ЛХ
Лёха в Short’ах Long’ует
РВ
Реальна Війна
УН
Україна Сейчас | УС: новини, політика
МС
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
ТУ
Труха⚡️Україна
НВ
Николаевский Ванёк
ЛП
Лачен пише
АШ
Анатолий Шарий
РК
Реальний Київ | Украина
ЛХ
Лёха в Short’ах Long’ует
РВ
Реальна Війна
УН
Україна Сейчас | УС: новини, політика
МС
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
ТУ
Труха⚡️Україна
НВ
Николаевский Ванёк
ЛП
Лачен пише
АШ
Анатолий Шарий
РК
Реальний Київ | Украина
ЛХ
Лёха в Short’ах Long’ует
РВ
Реальна Війна
УН
Україна Сейчас | УС: новини, політика
𝐒𝐠𝐡.
@Gojosensisghbot
Talk to me☝🏻✨
.
.
.
.
Talk to me☝🏻✨
.
.
.
.
Рэйтынг TGlist
0
0
ТыпПублічны
Вертыфікацыя
Не вертыфікаваныНадзейнасць
Не надзейныРазмяшчэнне
МоваІншая
Дата стварэння каналаFeb 14, 2025
Дадана ў TGlist
Feb 14, 2025Рэкорды
04.04.202523:59
565Падпісчыкаў03.04.202523:59
100Індэкс цытавання19.02.202523:59
108Ахоп 1 паста28.02.202522:59
70Ахоп рэкламнага паста20.03.202515:41
12.50%ER19.02.202523:59
20.93%ERRВыдалена05.04.202509:17
Пераслаў з:
˖‧𝘈𝘶𝘳𝘰𝘳𝘢࿐

03.04.202521:07
ֺ ָ ֙⋆- کامل ترین لیست چنل های هنری تلگرام با یه عالمه سبک مختلف که با دیدنشون چشماتون اکلیلی میشه✨
☆Art folder 1☆
☆Art folder 2☆
حتما هر دوتا فولدرو اد کنین و از هنر های مختلف آرتیستا لذت ببرین🌱
☆Art folder 1☆
☆Art folder 2☆
Выдалена05.04.202509:17
Пераслаў з:
UNKNOWN...👁️🗨️

01.04.202512:28
JAMIE PETER BALLARD in strange things
(Digital Art)
#ART
#DIGITAL_ART
Выдалена05.04.202509:17
Пераслаў з:
UNKNOWN...👁️🗨️

01.04.202512:28
این پیام +این پستی که ریپلای کردم رو فور کنید چنلتون و یکی از آرت هاتونو مشخص کنید تا تمامی نقطه قوت هاشو بگم و از ۱ تا ۱۰ بهش نمره بدم
تا آخر چالش پیامو نگه دارید
جوین شدن اجبار نیست
تا وقتی خط بزنم فرصت هست
27.03.202521:55
سبز تا ابد رنگ مورد علاقم باقی میمونه
15.03.202518:18
⭑⭑⭑⭑
Выдалена24.03.202500:00
Пераслаў з:
𝖬𝗂𝗇𝗍𝗒 𝗍𝖾𝖽𝗒 🌱

18.03.202520:39
این پیام + این پست رو فور کنید.
پست انتخابیتون رو فور کنم + وایبی که از چنلتون میگیرم رو در قالب pov توصیف کنم.
پست انتخابیتون رو فور کنم + وایبی که از چنلتون میگیرم رو در قالب pov توصیف کنم.
Выдалена24.03.202500:00
Пераслаў з:
𝖬𝗂𝗇𝗍𝗒 𝗍𝖾𝖽𝗒 🌱

18.03.202520:39
اگر روحیهی حساسی دارید، تکست رو باز نکنید!
دستش رو سمت یقش برد تا کمی اون رو پایین بکشه و راه نفسش باز بشه، اما با لمس ترقوش فهمید خیلی وقته اون تیکه پارچه رو از تنش بیرون کشیده.-خوشگل شدم مامان؟ حالا دیگه دوسم داری؟!
هنوز هم راه نفسش گرفتهبود، انگار سراغ صندوقچهی قدیمی رفته بود و تیشرت دوازده سالگیش رو پوشیده بود درحالی که چیزی تنش نبود.
جلوی آینه ایستاد، بنظر میومد مشکل از پوست تنش باشه.
انگار کالبد جسمیش خیلی وقت بود که دیگه اندازش نبود؛ میتونست قسم بخوره بارها توی اینترنت تعویض بدن رو سرچ کرده بود تا یه بدن دو سایز بزرگتر بخره، شاید اونموقع راحتتر نفس میکشید اما هیچی، هیچی توی عصر تکنولوژی نبود تا به کمکش بیاد.
شاید باید خودش دست به کار میشد؟
در اتاق رو بست و بهسمت خنجر مورد علاقش رفت، توی دستش گرفت و با عشق بهش نگاه کرد؛ نگین قرمز روی دستهی خنجر توی گرگ و میش هوای اتاق میدرخشید.
دوباره به آینه نگاه کرد؛ خنجر رو محکمتر دست گرفت و به سمت قفسهی سینش برد، باید چند تا چاک به لباس چسبیده به استخونهاش اضافه میکرد؛ الان دیگه لباسای گشاد ترند بود نه انقدر جذب!
نوک خنجر رو درست وسط سینش فشار داد و اون رو تا پایین کشید، قطرات خون با سوزش به بیرون ریختن اما برای اولین بار حس کرد که داره نفس میکشه، حجم عظیمی از هوا از خطی که با مداد رنگی قرمزش روی سینش کشیده بود به داخل کشیده شد و خنکی رو توی تک تک عضلات بدنش حس کرد.
داشت کار میکرد! مامان اگه میفهمید حالا فهمیده چطوری پارچه هارو ببره بهش افتخار میکرد نه؟
سراغ دستهاش رفت بعد نوبت پاهاش بود، حالا روی تک تک قسمت های بدنش خطوط عمیق و خونی دیده میشد و پوستش چند سایز گشادتر شده بود.
اما صورتش هنوز همون بود.
با ظرافت تمام خنجر رو دور تا دور لبش کشید و خون قرمز رو روی لبهاش پخش کرد، این باکیفیت ترین رژ قرمزی بود که تا به حال دیده.
گوشه ی چشمهاش خطوط مثلثی رو کشید تا آرایش چشمهاش رو از یاد نبره.
درد بدنش هر لحظه بیشتر میشد اما هیچوقت قرار نبود توی مسابقه با دردی که روی قلبش سنگینی میکرد برنده بشه.
هنوز هم احساس خفگی وجود داشت.
-دوباره!
سراغ قفسهی سینش رفت و خطوط بیشتری روش نقاشی کرد، موازی، عمود، اریب، هر لحظه آرومتر میشد.
داشت نفس میکشید، از تک تک خطوط قرمز و دردناک تنش ممنون بود.
دوباره به آرایش صورتش که قطرات قرمز از هر گوشش به پایین میریخت نگاه کرد که در اتاقش با شدت باز شد.
مامانش با ترس بهش خیره شده بود.
بعد از ماهها عمیق ترین لبخند روی لبهاش نقش بست و گفت:
26.03.202521:59
New Sketch ⭑⭑⭑⭑
23.03.202507:10
03.04.202523:05
Выдалена05.04.202509:17
Пераслаў з:
ꪜꫀ𝘳𝘴𝓲ꪮꪀ ꪮꪀꫀ

30.03.202500:17
هی، میدونی چی داره اونجا میدرخشه؟ دقت کن، میبینی. درواقع پلانکتونه… اونها پرتوهای خورشید رو جذب میکنن و نور میدن. پس چیزی که میبینی، پلانکتون های درخشانه.
تمامی ماهیها از پلانکتون تغذیه میکنن و پایینترین سطح زنجیره غذایی و کم ارزش ترین موجودات توی دریا ان. این موجودات کوچولو از خودشون نور میدن، تازه کلی اکسیژن هم تولید میکنن، که تو و من برای زندگی بهش نیاز داریم… وگرنه زمین خراب میشد. باور نکردنی نیست؟ که همچین موجودات کوچیکی، در واقع اینقدر با ارزشن؟
امیدوارم بعد از مرگم جای پلانکتون باشم…
تمامی ماهیها از پلانکتون تغذیه میکنن و پایینترین سطح زنجیره غذایی و کم ارزش ترین موجودات توی دریا ان. این موجودات کوچولو از خودشون نور میدن، تازه کلی اکسیژن هم تولید میکنن، که تو و من برای زندگی بهش نیاز داریم… وگرنه زمین خراب میشد. باور نکردنی نیست؟ که همچین موجودات کوچیکی، در واقع اینقدر با ارزشن؟
امیدوارم بعد از مرگم جای پلانکتون باشم…
- Hae Jo, Mr. Plankton
Episode: 9
#Dialogue
Выдалена05.04.202509:17
29.03.202515:57
فوق العاده اسس😭✨
04.04.202523:11
خفن ترین کاسپیلری که تو عمرتون میتونید ببینید 🤲🏻
26.03.202521:59
حنا خانوم 🌚✨
Увайдзіце, каб разблакаваць больш функцый.