30.04.202505:56
🎯 مشکل فقط اختلاف نظر نیست؛ ما واقعاً همدیگر را نمیفهمیم
🔴 مطالعات مختلف نشان دادهاند که انسانها در درک افرادی که آنها را «غیرخودی» تلقی میکنند، با دشواریهای جدی مواجهاند. پیشداوریها و خطاهای شناختی رایج باعث میشود مخالفان را اغلب افرادی سادهانگار یا بدخواه ببینیم که انگیزهشان چیزی جز آسیبزدن نیست. پژوهشی جدید چشماندازی حتی تیرهتر را ارائه میکند.
🔴 پژوهشی تازه توسط محققان دانشگاه آکسفورد و کینگز کالج لندن نشان میدهد که حتی وقتی افراد با دقت و حسننیت تلاش میکنند دیدگاههای سیاسی مخالفانشان را درک کنند، باز هم دچار خطاهای چشمگیر میشوند. این مطالعه با هدف سنجش میزان توانایی افراد در پیشبینی دیدگاههای کسانی انجام شد که گرایشهای سیاسی متفاوتی با آنها دارند.
🔴 نتایج پژوهش نشان میدهد شرکتکنندگان در پیشبینی دیدگاههای افراد همفکر خود نسبتاً موفق بودهاند و در بیش از نیمی از موارد درست حدس زدهاند. اما زمانی که پای افراد با دیدگاههای سیاسی متفاوت در میان بوده، میزان دقت آنها بهطور محسوسی کاهش یافته است. با این حال، میزان اطمینان شرکتکنندگان به درستی حدسهایشان در هر دو حالت تقریباً یکسان بود؛ مسئلهای که بهگفته برایونی پین، نویسندۀ مسئول مقاله، هشداردهنده است: «آدمها واقعاً نمیدانند که در این کار بدند».
🔴 در این پژوهش، از شرکتکنندگان خواسته شد تا نظر خود را نسبت به جملاتی دربارۀ ارزشهای اجتماعی، اقتصادی و مذهبی اعلام کنند. سپس، پاسخهای افراد ناشناس به همین پرسشها در اختیارشان قرار گرفت تا بر اساس آنها حدس بزنند آن فرد در سایر موارد چه دیدگاهی خواهد داشت. در بخشی از مطالعه، برخی شرکتکنندگان امکان دسترسی به اطلاعات بیشتر درباره پاسخهای همان فرد را داشتند تا پیشبینی دقیقتری ارائه دهند؛ با این حال، حتی با وجود دادههای تکمیلی، دقت آنها در پیشبینی دیدگاه مخالفان تغییر چندانی نکرد.
🔴 بهگفتۀ برایونی پین، مسئله فقط کمبود انگیزه یا ضعف شناختی نیست، بلکه مشکل اصلی آن است که ما واقعاً در فهم طرز فکر کسانی که باورها یا ارزشهای متفاوتی با ما دارند ناتوانیم؛ حتی وقتی تلاش میکنیم آنها را درک کنیم. او و همکارانش ریشه این ناتوانی را در پیشفرضها و کلیشههایی میدانند که افراد ناخودآگاه برای تفسیر رفتار دیگران به آنها متوسل میشوند؛ کلیشههایی که نهفقط در حوزه سیاست، بلکه در مواجهه با تفاوتهای نژادی، فرهنگی، جنسیتی یا اجتماعی نیز خود را نشان میدهند.
🔴 بهگفتۀ نویسندگان مقاله، یکی از مهمترین دلایل این ناتوانی، افزایش شکاف و دوقطبیشدن در جوامع امروز است. روندی که فرصت تعامل واقعی با گروههای مختلف را کاهش میدهد و در نتیجه، توانایی ذهنی ما برای تصور و فهم دیدگاههای متفاوت را تضعیف میکند. این یافتهها پرسشهای مهمی را پیش روی پژوهشگران میگذارد: آیا رسانهها، با بازنمایی کلیشهای از مخالفان، در شکلگیری این ضعف شناختی نقش دارند؟ یا باید ریشههای عمیقتری را در سازوکارهای روانی فردی جستوجو کرد؟
🔴 در پایان، پژوهشگران بر این نکته تأکید میکنند که پذیرش این واقعیت – اینکه کمتر از آنچه گمان میکنیم، دیگران را درک میکنیم – میتواند نقطۀ شروعی برای تغییر باشد؛ تغییری که ما را وامیدارد پیش از قضاوتکردن، به شنیدن و فهم دقیقتر دیدگاه طرف مقابل توجه کنیم و برای درک متقابل، آگاهانهتر تلاش کنیم.
📌 آنچه خواندید مروری کوتاه است بر مطلب «شاید هیچوقت نتوانیم مخالفان سیاسی خودمان را بهخوبی بشناسیم» که در سیوسومین شمارۀ مجلۀ ترجمان علوم انسانی منتشر شده است. این مطلب در تاریخ ۲۹ مهر ۱۴۰۳ در وبسایت ترجمان نیز بارگذاری شده است. این مطلب نوشتۀ اِلِینا کازامیا است و محمد مهدیپور آن را ترجمه کرده است. برای خواندن نسخه کامل این مطلب و دیگر مطالب ترجمان، به وبسایت ترجمان سر بزنید.
📌 ادامۀ مطلب را در لینک زیر بخوانید:
https://B2n.ir/w27899
@tarjomaanweb
🔴 مطالعات مختلف نشان دادهاند که انسانها در درک افرادی که آنها را «غیرخودی» تلقی میکنند، با دشواریهای جدی مواجهاند. پیشداوریها و خطاهای شناختی رایج باعث میشود مخالفان را اغلب افرادی سادهانگار یا بدخواه ببینیم که انگیزهشان چیزی جز آسیبزدن نیست. پژوهشی جدید چشماندازی حتی تیرهتر را ارائه میکند.
🔴 پژوهشی تازه توسط محققان دانشگاه آکسفورد و کینگز کالج لندن نشان میدهد که حتی وقتی افراد با دقت و حسننیت تلاش میکنند دیدگاههای سیاسی مخالفانشان را درک کنند، باز هم دچار خطاهای چشمگیر میشوند. این مطالعه با هدف سنجش میزان توانایی افراد در پیشبینی دیدگاههای کسانی انجام شد که گرایشهای سیاسی متفاوتی با آنها دارند.
🔴 نتایج پژوهش نشان میدهد شرکتکنندگان در پیشبینی دیدگاههای افراد همفکر خود نسبتاً موفق بودهاند و در بیش از نیمی از موارد درست حدس زدهاند. اما زمانی که پای افراد با دیدگاههای سیاسی متفاوت در میان بوده، میزان دقت آنها بهطور محسوسی کاهش یافته است. با این حال، میزان اطمینان شرکتکنندگان به درستی حدسهایشان در هر دو حالت تقریباً یکسان بود؛ مسئلهای که بهگفته برایونی پین، نویسندۀ مسئول مقاله، هشداردهنده است: «آدمها واقعاً نمیدانند که در این کار بدند».
🔴 در این پژوهش، از شرکتکنندگان خواسته شد تا نظر خود را نسبت به جملاتی دربارۀ ارزشهای اجتماعی، اقتصادی و مذهبی اعلام کنند. سپس، پاسخهای افراد ناشناس به همین پرسشها در اختیارشان قرار گرفت تا بر اساس آنها حدس بزنند آن فرد در سایر موارد چه دیدگاهی خواهد داشت. در بخشی از مطالعه، برخی شرکتکنندگان امکان دسترسی به اطلاعات بیشتر درباره پاسخهای همان فرد را داشتند تا پیشبینی دقیقتری ارائه دهند؛ با این حال، حتی با وجود دادههای تکمیلی، دقت آنها در پیشبینی دیدگاه مخالفان تغییر چندانی نکرد.
🔴 بهگفتۀ برایونی پین، مسئله فقط کمبود انگیزه یا ضعف شناختی نیست، بلکه مشکل اصلی آن است که ما واقعاً در فهم طرز فکر کسانی که باورها یا ارزشهای متفاوتی با ما دارند ناتوانیم؛ حتی وقتی تلاش میکنیم آنها را درک کنیم. او و همکارانش ریشه این ناتوانی را در پیشفرضها و کلیشههایی میدانند که افراد ناخودآگاه برای تفسیر رفتار دیگران به آنها متوسل میشوند؛ کلیشههایی که نهفقط در حوزه سیاست، بلکه در مواجهه با تفاوتهای نژادی، فرهنگی، جنسیتی یا اجتماعی نیز خود را نشان میدهند.
🔴 بهگفتۀ نویسندگان مقاله، یکی از مهمترین دلایل این ناتوانی، افزایش شکاف و دوقطبیشدن در جوامع امروز است. روندی که فرصت تعامل واقعی با گروههای مختلف را کاهش میدهد و در نتیجه، توانایی ذهنی ما برای تصور و فهم دیدگاههای متفاوت را تضعیف میکند. این یافتهها پرسشهای مهمی را پیش روی پژوهشگران میگذارد: آیا رسانهها، با بازنمایی کلیشهای از مخالفان، در شکلگیری این ضعف شناختی نقش دارند؟ یا باید ریشههای عمیقتری را در سازوکارهای روانی فردی جستوجو کرد؟
🔴 در پایان، پژوهشگران بر این نکته تأکید میکنند که پذیرش این واقعیت – اینکه کمتر از آنچه گمان میکنیم، دیگران را درک میکنیم – میتواند نقطۀ شروعی برای تغییر باشد؛ تغییری که ما را وامیدارد پیش از قضاوتکردن، به شنیدن و فهم دقیقتر دیدگاه طرف مقابل توجه کنیم و برای درک متقابل، آگاهانهتر تلاش کنیم.
📌 آنچه خواندید مروری کوتاه است بر مطلب «شاید هیچوقت نتوانیم مخالفان سیاسی خودمان را بهخوبی بشناسیم» که در سیوسومین شمارۀ مجلۀ ترجمان علوم انسانی منتشر شده است. این مطلب در تاریخ ۲۹ مهر ۱۴۰۳ در وبسایت ترجمان نیز بارگذاری شده است. این مطلب نوشتۀ اِلِینا کازامیا است و محمد مهدیپور آن را ترجمه کرده است. برای خواندن نسخه کامل این مطلب و دیگر مطالب ترجمان، به وبسایت ترجمان سر بزنید.
📌 ادامۀ مطلب را در لینک زیر بخوانید:
https://B2n.ir/w27899
@tarjomaanweb
29.04.202505:34
🎯 «معلم ادبیات» چه فایدهای دارد؟
🔴 فرض کنید استاد ادبیات در دانشگاه هستید و بخش قابلتوجهی از سرمایهگذاران ریسکپذیر دنیا متقاعد شدهاند که یک ماشین میتواند همان چیزهایی که شما درس میدهید را بیاموزد – اگر هم همین حالا نتواند، بهزودی زود خواهد توانست. بهعلاوه، این ماشین میتواند از دانشجویان آزمون بگیرد، تکالیف و امتحانات آنها را تصحیح کند و عادلانه نمره بدهد. حالا شما و همکارانتان باید در اقتصاد همیشه در حال تغییر امروز، به دنبال فرصتهای شغلی هیجانانگیز و جدید بگردید، چون دیگر نیازی به شما نیست.
🔴 سرمایهداران خطرپذیر میگویند این مجازاتی درخور برای شمایی است که به خواندن و نوشتن علاقه داشتید. چون بهجای ادبیات، باید از همان ابتدا میرفتید برنامهنویسی یاد میگرفتید. سپس اضافه میکنند که البته امروز به برنامهنویسان هم دیگر چندان نیازی نیست.
🔴 طی چند سال گذشته، به دلیل پیشرفتهای صورتگرفته در آنچه که با تسامح «هوش مصنوعی» نامیده میشود، خیلیها به آیندۀ کارشان شک کردهاند. فیل کریسمن، استاد نویسندگی دانشگاه میشیگان که بیستسال است در دانشگاه ادبیات درس میدهد نیز از همین دسته است. کریمسن مینویسد: همیشه هستند افرادی که هر فناوری و مد جدیدی که از راه میرسد را دستمایه قرار میدهند و دست به پیشبینیهای عجیبوغریب میزنند، این روزها هم ظاهراً کارشان شده پیشبینی پایان آموزش عالی «بهشیوۀ فعلی».
🔴 او به یاد میآورد که طی این بیستسال هم همیشه حرف از این بوده است که تدریس ادبیات دیگر آیندهای ندارد. بااینحال، به نظر میرسد کارکردن در حوزهای که بهوضوح در حال کوچکشدن است، اما هنوز از بین نرفته مزایایی دارد. چون این موقعیت آدم را به فکر فرو میبرد.
🔴 کریسمن میگوید هر معلم ادبیاتی حالا باید پاسخی جدی برای این سوال پیدا کند که «ارزش کار من در چیست؟» خود او پاسخ واضحی دارد: «من عاشق ادبیات و درسدادن آنم. و فکر میکنم همۀ بچهها باید فرصت این را داشته باشند که ادبیات بخوانند». اگر این پاسخ از نظرتان کافی نیست، باید بحث بزرگتری را باز کنیم: چه شد که به اینجا رسیدیم که «درس و کار» را صرفاً چیزهایی بدانیم که باید هر چه زودتر از دستشان خلاص شد تا به «اهدافی دیگر» برسیم؟ و آنوقت آن اهداف چیستند؟ سفر به مریخ یا دانلودکردن سریعتر.
🔴 واقعیت دیگری هم وجود دارد: دستهای از مخالفان علوم انسانی را هیچوقت نمیتوانید راضی کنید. منظور آنهایی است که زیبایی، غنا یا نیکی برایشان اموری غریبه و مبهم است، و فقط سرعت و بهرهوری را میفهمند. کریسمن اسم آنها را «نهلیستها» میگذارد و میگوید حتی افلاطون هم در نهایت نتوانست نهلیستها را قانع کند.
🔴 بنابراین در دنیایی که هر روز زمام امور بیشتر به دست نهیلیستها میافتد، طرفداران علوم انسانی هم باید غیر از تلاش برای توضیحدادن خودشان و اثبات ارزشمندی کارهایشان، به راههای دیگری متوسل شوند. شاید بد نباشد معلمان ادبیات سری به دانشکدههای کسبوکار بزنند و از تاریخ غنی نهفته در آثار ادبی، «راههای مذاکره و فروش» بیرون بکشند. یا شاید بتوانند دورههایی برای ثروتمندانی برگزار کنند که میخواهند تمایز اجتماعیشان را با سواد ادبی نشان دهند. یا شاید هم باید با تمام توان جلوی این مسیر سودمحورشدن همهچیز، از جمله دانشگاه، بایستند.
📌 آنچه خواندید مروری کوتاه است بر مطلب «آیا تدریس ادبیات و نوشتن آیندهای دارد؟» که در سیوچهارمین شمارۀ مجلۀ ترجمان علوم انسانی منتشر شده است. این مطلب در تاریخ ۶ اسفند ۱۴۰۳ در وبسایت ترجمان نیز بارگذاری شده است. این مطلب نوشتۀ فیل کریسمن است و فرشته هدایتی آن را ترجمه کرده است. برای خواندن نسخه کامل این مطلب و دیگر مطالب ترجمان، به وبسایت ترجمان سر بزنید.
📌 ادامۀ مطلب را در لینک زیر بخوانید:
B2n.ir/r22680
@tarjomaanweb
🔴 فرض کنید استاد ادبیات در دانشگاه هستید و بخش قابلتوجهی از سرمایهگذاران ریسکپذیر دنیا متقاعد شدهاند که یک ماشین میتواند همان چیزهایی که شما درس میدهید را بیاموزد – اگر هم همین حالا نتواند، بهزودی زود خواهد توانست. بهعلاوه، این ماشین میتواند از دانشجویان آزمون بگیرد، تکالیف و امتحانات آنها را تصحیح کند و عادلانه نمره بدهد. حالا شما و همکارانتان باید در اقتصاد همیشه در حال تغییر امروز، به دنبال فرصتهای شغلی هیجانانگیز و جدید بگردید، چون دیگر نیازی به شما نیست.
🔴 سرمایهداران خطرپذیر میگویند این مجازاتی درخور برای شمایی است که به خواندن و نوشتن علاقه داشتید. چون بهجای ادبیات، باید از همان ابتدا میرفتید برنامهنویسی یاد میگرفتید. سپس اضافه میکنند که البته امروز به برنامهنویسان هم دیگر چندان نیازی نیست.
🔴 طی چند سال گذشته، به دلیل پیشرفتهای صورتگرفته در آنچه که با تسامح «هوش مصنوعی» نامیده میشود، خیلیها به آیندۀ کارشان شک کردهاند. فیل کریسمن، استاد نویسندگی دانشگاه میشیگان که بیستسال است در دانشگاه ادبیات درس میدهد نیز از همین دسته است. کریمسن مینویسد: همیشه هستند افرادی که هر فناوری و مد جدیدی که از راه میرسد را دستمایه قرار میدهند و دست به پیشبینیهای عجیبوغریب میزنند، این روزها هم ظاهراً کارشان شده پیشبینی پایان آموزش عالی «بهشیوۀ فعلی».
🔴 او به یاد میآورد که طی این بیستسال هم همیشه حرف از این بوده است که تدریس ادبیات دیگر آیندهای ندارد. بااینحال، به نظر میرسد کارکردن در حوزهای که بهوضوح در حال کوچکشدن است، اما هنوز از بین نرفته مزایایی دارد. چون این موقعیت آدم را به فکر فرو میبرد.
🔴 کریسمن میگوید هر معلم ادبیاتی حالا باید پاسخی جدی برای این سوال پیدا کند که «ارزش کار من در چیست؟» خود او پاسخ واضحی دارد: «من عاشق ادبیات و درسدادن آنم. و فکر میکنم همۀ بچهها باید فرصت این را داشته باشند که ادبیات بخوانند». اگر این پاسخ از نظرتان کافی نیست، باید بحث بزرگتری را باز کنیم: چه شد که به اینجا رسیدیم که «درس و کار» را صرفاً چیزهایی بدانیم که باید هر چه زودتر از دستشان خلاص شد تا به «اهدافی دیگر» برسیم؟ و آنوقت آن اهداف چیستند؟ سفر به مریخ یا دانلودکردن سریعتر.
🔴 واقعیت دیگری هم وجود دارد: دستهای از مخالفان علوم انسانی را هیچوقت نمیتوانید راضی کنید. منظور آنهایی است که زیبایی، غنا یا نیکی برایشان اموری غریبه و مبهم است، و فقط سرعت و بهرهوری را میفهمند. کریسمن اسم آنها را «نهلیستها» میگذارد و میگوید حتی افلاطون هم در نهایت نتوانست نهلیستها را قانع کند.
🔴 بنابراین در دنیایی که هر روز زمام امور بیشتر به دست نهیلیستها میافتد، طرفداران علوم انسانی هم باید غیر از تلاش برای توضیحدادن خودشان و اثبات ارزشمندی کارهایشان، به راههای دیگری متوسل شوند. شاید بد نباشد معلمان ادبیات سری به دانشکدههای کسبوکار بزنند و از تاریخ غنی نهفته در آثار ادبی، «راههای مذاکره و فروش» بیرون بکشند. یا شاید بتوانند دورههایی برای ثروتمندانی برگزار کنند که میخواهند تمایز اجتماعیشان را با سواد ادبی نشان دهند. یا شاید هم باید با تمام توان جلوی این مسیر سودمحورشدن همهچیز، از جمله دانشگاه، بایستند.
📌 آنچه خواندید مروری کوتاه است بر مطلب «آیا تدریس ادبیات و نوشتن آیندهای دارد؟» که در سیوچهارمین شمارۀ مجلۀ ترجمان علوم انسانی منتشر شده است. این مطلب در تاریخ ۶ اسفند ۱۴۰۳ در وبسایت ترجمان نیز بارگذاری شده است. این مطلب نوشتۀ فیل کریسمن است و فرشته هدایتی آن را ترجمه کرده است. برای خواندن نسخه کامل این مطلب و دیگر مطالب ترجمان، به وبسایت ترجمان سر بزنید.
📌 ادامۀ مطلب را در لینک زیر بخوانید:
B2n.ir/r22680
@tarjomaanweb
Переслав з:
نطقیات



26.04.202515:52
📣 آغاز ثبتنام دورهٔ جامع فن ترجمه انگلیسی (بهار ۱۴۰۴)
این دوره برای نهمین بار در نطقیات برگزار میشود.
👤 مدرس: دکتر عبدالرسول کشفی (استاد دانشگاه تهران)
🟢 لینک رزومه دکتر کشفی در سایت دانشگاه تهران
🔺 اهداف این دورهٔ آموزشی:
۱. توانایی درک و ترجمهی متون عمومی و تخصصی انگلیسی
۲. آشنایی با دستور زبان (گرامر) پیشرفتهی انگلیسی
۳. آشنایی با مبانی نوشتن (رایتینگ) آکادمیک به زبان انگلیسی
🗓 زمان: هفتهای دو جلسه: (یکشنبهها و سهشنبهها)
⏰ ساعت برگزاری کلاس: ۱۷ تا ۱۹
🔴 مجموع جلسات: ۲۰ جلسه (۴۰ ساعت)
📽️ نمونه کلاس
🌐 کلاسها به صورت برخط (آنلاین) و در اسکای روم برگزار میشود.
⭕نکاتی در خصوص دوره:
۱) این دورة نسبتاً مفصل (۴۰ ساعته) میتواند از طریق آموزش اصول ترجمه و تمرینهای مناسب شما را به مهارت در ترجمه برساند.
۲) دوره برای برای تمام رشتههای دانشگاهی کاملاً مفید است.
3) این دوره از طریق آموزش «مبانی درک متن»، میتواند برای تقویت مهارتهای چهارگانه زبانآموزی (خواندن، نوشتاری، گفتاری و شنیداری) بسیار مفید و کارآمد باشد.
🗓 شروع دوره: یکشنبه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۴ ( ❌ فردا)
📞 برای ثبتنام و مشاوره در خصوص دوره لطفا با آیدی زیر تماس بگیرید:
t.me/nutqiyyat_admin
🔴
🔮 t.me/nutqiyyat
🔮 t.me/nutqiyyat_classes
🔮 Instagram.com/Nutqiyyat
🔮 https://youtube.com/@nutqiyyat
این دوره برای نهمین بار در نطقیات برگزار میشود.
👤 مدرس: دکتر عبدالرسول کشفی (استاد دانشگاه تهران)
🟢 لینک رزومه دکتر کشفی در سایت دانشگاه تهران
🔺 اهداف این دورهٔ آموزشی:
۱. توانایی درک و ترجمهی متون عمومی و تخصصی انگلیسی
۲. آشنایی با دستور زبان (گرامر) پیشرفتهی انگلیسی
۳. آشنایی با مبانی نوشتن (رایتینگ) آکادمیک به زبان انگلیسی
🗓 زمان: هفتهای دو جلسه: (یکشنبهها و سهشنبهها)
⏰ ساعت برگزاری کلاس: ۱۷ تا ۱۹
🔴 مجموع جلسات: ۲۰ جلسه (۴۰ ساعت)
📽️ نمونه کلاس
🌐 کلاسها به صورت برخط (آنلاین) و در اسکای روم برگزار میشود.
⭕نکاتی در خصوص دوره:
۱) این دورة نسبتاً مفصل (۴۰ ساعته) میتواند از طریق آموزش اصول ترجمه و تمرینهای مناسب شما را به مهارت در ترجمه برساند.
۲) دوره برای برای تمام رشتههای دانشگاهی کاملاً مفید است.
3) این دوره از طریق آموزش «مبانی درک متن»، میتواند برای تقویت مهارتهای چهارگانه زبانآموزی (خواندن، نوشتاری، گفتاری و شنیداری) بسیار مفید و کارآمد باشد.
🗓 شروع دوره: یکشنبه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۴ ( ❌ فردا)
📞 برای ثبتنام و مشاوره در خصوص دوره لطفا با آیدی زیر تماس بگیرید:
t.me/nutqiyyat_admin
🔴
🔮 t.me/nutqiyyat
🔮 t.me/nutqiyyat_classes
🔮 Instagram.com/Nutqiyyat
🔮 https://youtube.com/@nutqiyyat
Переслав з:
نطقیات



25.04.202515:07
📣 آغاز ثبتنام دورهٔ جامع فن ترجمه انگلیسی (بهار ۱۴۰۴)
این دوره برای نهمین بار در نطقیات برگزار میشود.
👤 مدرس: دکتر عبدالرسول کشفی (استاد دانشگاه تهران)
🟢 لینک رزومه دکتر کشفی در سایت دانشگاه تهران
🔺 اهداف این دورهٔ آموزشی:
۱. توانایی درک و ترجمهی متون عمومی و تخصصی انگلیسی
۲. آشنایی با دستور زبان (گرامر) پیشرفتهی انگلیسی
۳. آشنایی با مبانی نوشتن (رایتینگ) آکادمیک به زبان انگلیسی
🗓 زمان: هفتهای دو جلسه: (یکشنبهها و سهشنبهها)
⏰ ساعت برگزاری کلاس: ۱۷ تا ۱۹
🔴 مجموع جلسات: ۲۰ جلسه (۴۰ ساعت)
📽️ نمونه کلاس
🌐 کلاسها به صورت برخط (آنلاین) و در اسکای روم برگزار میشود.
⭕نکاتی در خصوص دوره:
۱) این دورة نسبتاً مفصل (۴۰ ساعته) میتواند از طریق آموزش اصول ترجمه و تمرینهای مناسب شما را به مهارت در ترجمه برساند.
۲) دوره برای برای تمام رشتههای دانشگاهی کاملاً مفید است.
3) این دوره از طریق آموزش «مبانی درک متن»، میتواند برای تقویت مهارتهای چهارگانه زبانآموزی (خواندن، نوشتاری، گفتاری و شنیداری) بسیار مفید و کارآمد باشد.
🗓 شروع دوره: یکشنبه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۴
📞 برای ثبتنام و مشاوره در خصوص دوره لطفا با آیدی زیر تماس بگیرید:
t.me/nutqiyyat_admin
🔴
🔮 t.me/nutqiyyat
🔮 t.me/nutqiyyat_classes
🔮 Instagram.com/Nutqiyyat
🔮 https://youtube.com/@nutqiyyat
این دوره برای نهمین بار در نطقیات برگزار میشود.
👤 مدرس: دکتر عبدالرسول کشفی (استاد دانشگاه تهران)
🟢 لینک رزومه دکتر کشفی در سایت دانشگاه تهران
🔺 اهداف این دورهٔ آموزشی:
۱. توانایی درک و ترجمهی متون عمومی و تخصصی انگلیسی
۲. آشنایی با دستور زبان (گرامر) پیشرفتهی انگلیسی
۳. آشنایی با مبانی نوشتن (رایتینگ) آکادمیک به زبان انگلیسی
🗓 زمان: هفتهای دو جلسه: (یکشنبهها و سهشنبهها)
⏰ ساعت برگزاری کلاس: ۱۷ تا ۱۹
🔴 مجموع جلسات: ۲۰ جلسه (۴۰ ساعت)
📽️ نمونه کلاس
🌐 کلاسها به صورت برخط (آنلاین) و در اسکای روم برگزار میشود.
⭕نکاتی در خصوص دوره:
۱) این دورة نسبتاً مفصل (۴۰ ساعته) میتواند از طریق آموزش اصول ترجمه و تمرینهای مناسب شما را به مهارت در ترجمه برساند.
۲) دوره برای برای تمام رشتههای دانشگاهی کاملاً مفید است.
3) این دوره از طریق آموزش «مبانی درک متن»، میتواند برای تقویت مهارتهای چهارگانه زبانآموزی (خواندن، نوشتاری، گفتاری و شنیداری) بسیار مفید و کارآمد باشد.
🗓 شروع دوره: یکشنبه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۴
📞 برای ثبتنام و مشاوره در خصوص دوره لطفا با آیدی زیر تماس بگیرید:
t.me/nutqiyyat_admin
🔴
🔮 t.me/nutqiyyat
🔮 t.me/nutqiyyat_classes
🔮 Instagram.com/Nutqiyyat
🔮 https://youtube.com/@nutqiyyat
24.04.202515:39
⭕️ در دوره ی جامع حرفه ای و کاربردی علم داده اجتماعی (ASDS) در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران چه خواهید آموخت؟
👨🎓 ویژگیهای منحصربهفرد این دوره:
✅ آموزش زیرنظر برجستهترین اساتید دانشگاهی و حرفهای
✅ یادگیری مبتنی بر پروژههای واقعی و حل مسائل کاربردی
✅ دریافت گواهینامه معتبر دوزبانه از دانشگاه تهران
✅ دسترسی دوره ای رایگان به سامانههای لایف وب و دیتاک
✅ فرصتهای شغلی برای نفرات برتر دوره
🔹️دانلود بروشور دوره🔹️
🔗 ثبتنام :
https://tehranasds.ir
تماس با ما: 09216139651
📌آدرس صفحه و کانال های دوره:
📎 اینستاگرام | لینکدین | تلگرام | بله| ایتا
👨🎓 ویژگیهای منحصربهفرد این دوره:
✅ آموزش زیرنظر برجستهترین اساتید دانشگاهی و حرفهای
✅ یادگیری مبتنی بر پروژههای واقعی و حل مسائل کاربردی
✅ دریافت گواهینامه معتبر دوزبانه از دانشگاه تهران
✅ دسترسی دوره ای رایگان به سامانههای لایف وب و دیتاک
✅ فرصتهای شغلی برای نفرات برتر دوره
🔹️دانلود بروشور دوره🔹️
🔗 ثبتنام :
https://tehranasds.ir
تماس با ما: 09216139651
📌آدرس صفحه و کانال های دوره:
📎 اینستاگرام | لینکدین | تلگرام | بله| ایتا
23.04.202505:37
🎯 آدما وقتی میمیرن کجا میرن؟
— چطور با کودکان دربارۀ مرگ حرف بزنیم؟
🔴 در گذشته مرگ بخشی از زندگی بود. آدمها کنار هم زندگی میکردند و در خانههای خودشان از دنیا میرفتند. بچهها سالخوردگان یا بیماران را میدیدند که بدحال میشوند و روزی از دنیا میروند. اما در دنیای امروز، تعداد کمی از کودکان کنار سالخوردگان زندگی میکنند و پدر و مادرها بیشتر عمر میکنند. اغلب مرگها نیز در بیمارستان و به دور از چشم بچهها رخ میدهد. به همین دلیل درک مفهوم پیچیدۀ مرگ برای کودکان امروزی سختتر شده است.
🔴 پدر و مادرها نیز ترجیح میدهند مرگ نزدیکان را از کودکان پنهان کنند، یا به هر نحوی از حرفزدن دربارۀ آن طفره بروند. بااینحال، فهم مرگ برای رشد عقلی و عاطفی کودکان لازم است.
🔴 پراگیا آگاروال، نویسنده و محقق هندیتبار، وقتی با این مسئله روبهرو شد که پدرش را در دوران همهگیری کرونا از دست داد و دوقلوهای چهارسالهاش مدام از او میپرسیدند که «نانا کجا رفته؟». از طرفی خودش داغدار بود و از طرفی نمیدانست چطور باید جواب بچههایش را بدهد. این بهانهای شد تا در این باره بیشتر بخواند. اولین چیزی که فهمید این بود: بچههای زیر ششسال مرگ را با فرایندهای زیستی بهتر درک میکنند.
🔴 اگر کودک چهار پنج سالهای کنجکاو است بداند مردن یعنی چه، بهتر است در قدم اول به او بگویید: مرگ یعنی بدن آدم دیگر کار نکند، دیگر نتواند تکان بخورد، یا قلبش دیگر نزند.
🔴 ماریا ناگی، روانشناسی که دربارۀ فهم کودکان از مرگ تحقیق میکرد، معتقد است بچهها در سه مرحله مرگ را درک میکنند. از سه تا پنجسالگی فکر میکنند مرگ موقتی است. مثل سفر یا خواب. در شش سالگی اندکاندک میفهمند که مرگ بازگشتناپذیر است، بااینحال، معمولاً تا دوازدهسالگی طول میکشد تا مفهوم «استمرار» در مرگ را کاملاً درک کنند و متوجه شوند خودشان هم روزی خواهند مرد.
🔴 فرهنگی که کودک در آن زندگی میکند هم در این مسئله نقش دارد. تحقیقات نشان میدهد در فرهنگهایی که مراسم تشییع و گرامیداشت مردگان پررنگ است، کودکان در سنین پایینتر درک بهتری از مرگ دارند.
🔴 نکتۀ مهم این است: کودکان بهدلیل درک خودمرکزپندارشان از جهان، بسیار محتمل است که فکر کنند مرگ نزدیکانشان تقصیر آنهاست. آنها غم و اندوه اطرافیان را میفهمند، اما اگر موضوع از آنها پنهان شود، نمیتوانند درک درستی از شرایط داشته باشند. شرکتدادن آنها در مراسم تشییع و سوگواری، و حرفزدن صادقانه دربارۀ مرگ به آنها کمک میکند تا این مرحلۀ دشوار را راحتتر پشت سر بگذارند.
📌 آنچه خواندید مروری کوتاه است بر مطلب «وقتی آدما میميرن کجا میرن؟» که در بیستویکمین شمارۀ مجلۀ ترجمان علوم انسانی منتشر شده است. این مطلب در تاریخ ۲۱ اسفند ۱۴۰۰ در وبسایت ترجمان نیز بارگذاری شده است. این مطلب نوشتۀ پراگیا آگاروال است و عرفان قادری آن را ترجمه کرده است. برای خواندن نسخه کامل این مطلب و دیگر مطالب ترجمان، به وبسایت ترجمان سر بزنید.
📌 ادامۀ مطلب را در لینک زیر بخوانید:
B2n.ir/te2005
@tarjomaanweb
— چطور با کودکان دربارۀ مرگ حرف بزنیم؟
🔴 در گذشته مرگ بخشی از زندگی بود. آدمها کنار هم زندگی میکردند و در خانههای خودشان از دنیا میرفتند. بچهها سالخوردگان یا بیماران را میدیدند که بدحال میشوند و روزی از دنیا میروند. اما در دنیای امروز، تعداد کمی از کودکان کنار سالخوردگان زندگی میکنند و پدر و مادرها بیشتر عمر میکنند. اغلب مرگها نیز در بیمارستان و به دور از چشم بچهها رخ میدهد. به همین دلیل درک مفهوم پیچیدۀ مرگ برای کودکان امروزی سختتر شده است.
🔴 پدر و مادرها نیز ترجیح میدهند مرگ نزدیکان را از کودکان پنهان کنند، یا به هر نحوی از حرفزدن دربارۀ آن طفره بروند. بااینحال، فهم مرگ برای رشد عقلی و عاطفی کودکان لازم است.
🔴 پراگیا آگاروال، نویسنده و محقق هندیتبار، وقتی با این مسئله روبهرو شد که پدرش را در دوران همهگیری کرونا از دست داد و دوقلوهای چهارسالهاش مدام از او میپرسیدند که «نانا کجا رفته؟». از طرفی خودش داغدار بود و از طرفی نمیدانست چطور باید جواب بچههایش را بدهد. این بهانهای شد تا در این باره بیشتر بخواند. اولین چیزی که فهمید این بود: بچههای زیر ششسال مرگ را با فرایندهای زیستی بهتر درک میکنند.
🔴 اگر کودک چهار پنج سالهای کنجکاو است بداند مردن یعنی چه، بهتر است در قدم اول به او بگویید: مرگ یعنی بدن آدم دیگر کار نکند، دیگر نتواند تکان بخورد، یا قلبش دیگر نزند.
🔴 ماریا ناگی، روانشناسی که دربارۀ فهم کودکان از مرگ تحقیق میکرد، معتقد است بچهها در سه مرحله مرگ را درک میکنند. از سه تا پنجسالگی فکر میکنند مرگ موقتی است. مثل سفر یا خواب. در شش سالگی اندکاندک میفهمند که مرگ بازگشتناپذیر است، بااینحال، معمولاً تا دوازدهسالگی طول میکشد تا مفهوم «استمرار» در مرگ را کاملاً درک کنند و متوجه شوند خودشان هم روزی خواهند مرد.
🔴 فرهنگی که کودک در آن زندگی میکند هم در این مسئله نقش دارد. تحقیقات نشان میدهد در فرهنگهایی که مراسم تشییع و گرامیداشت مردگان پررنگ است، کودکان در سنین پایینتر درک بهتری از مرگ دارند.
🔴 نکتۀ مهم این است: کودکان بهدلیل درک خودمرکزپندارشان از جهان، بسیار محتمل است که فکر کنند مرگ نزدیکانشان تقصیر آنهاست. آنها غم و اندوه اطرافیان را میفهمند، اما اگر موضوع از آنها پنهان شود، نمیتوانند درک درستی از شرایط داشته باشند. شرکتدادن آنها در مراسم تشییع و سوگواری، و حرفزدن صادقانه دربارۀ مرگ به آنها کمک میکند تا این مرحلۀ دشوار را راحتتر پشت سر بگذارند.
📌 آنچه خواندید مروری کوتاه است بر مطلب «وقتی آدما میميرن کجا میرن؟» که در بیستویکمین شمارۀ مجلۀ ترجمان علوم انسانی منتشر شده است. این مطلب در تاریخ ۲۱ اسفند ۱۴۰۰ در وبسایت ترجمان نیز بارگذاری شده است. این مطلب نوشتۀ پراگیا آگاروال است و عرفان قادری آن را ترجمه کرده است. برای خواندن نسخه کامل این مطلب و دیگر مطالب ترجمان، به وبسایت ترجمان سر بزنید.
📌 ادامۀ مطلب را در لینک زیر بخوانید:
B2n.ir/te2005
@tarjomaanweb


30.04.202505:56
@tarjomaanweb👇


29.04.202505:33
@tarjomaanweb👇
26.04.202515:51
#تبلیغات
25.04.202515:06
#تبلیغات
24.04.202515:39
#تبلیغات


23.04.202505:37
@tarjomaanweb👇
Переслав з:
نطقیات



29.04.202514:36
▫️ ثبتنام دورهٔ تعاملی آنلاین ریدینگ و درک مطلب متون آکادمیک
📖 کتاب Inside Reading کتاب اول.
◽️ سطح کتاب: مقدماتی
🟢هدف دوره: کتاب اینساید ریدینگ (چاپ انتشارات آکسفورد) یک کتاب استاندارد برای تقویت مهارت ریدینگ متون آکادمیک است. این مجموعه پنج جلدی از سطح مقدماتی تا پیشرفته را شامل میشود و زبانآموز بعد از یادگیری این کتابها به تسلط بالایی در خواندن متون آکادمیک میرسد.
علاوه بر متون آکادمیک که در این دوره تدریس میشود واژگان آکادمیک گزینش شده توسط آکسفورد (تقریبا ۵۰۰۰ واژه) هم در داخل متون تدریس میشد.
این کتاب به تقویت مهارت ریدینگ و درک مطلب در آزمونهای زبان و برای آزمونهای ارشد و دکتری داخلی مفید است.
نکات گرامری، تصحیح تلفظ واژگان در این مجموعه دنبال خواهد شد.
مخاطب با تسلط بر مجموعهٔ تخصصی Inside Reading ابزارهای لازم برای خواندن انواع متون انگلیسی را میآموزد.
👤 مدرس: محمد توپچی
مجموعا ۱۵ جلسه: در هر جلسه دو ریدینگ از کتاب تدریس و تحلیل میشود.
🕦 زمان: هفتهای دو جلسه ( دوشنبهها و سهشنبهها) از ساعت ۱۶:۳۰ تا ۱۸
🗓 شروع دوره: دوشنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴
⭕ نحوهٔ برگزاری کلاس:
هر جلسه دو بخش خواهد بود: بخش اول کلاس تدریس ریدینگها و بخش دوم کلاس تصحیح متنخوانی و درک مطلب شرکتکنندگان خواهد بود.
🌐 کلاسها آنلاین و در محیط اسکایروم خواهد بود.
📱 برای ثبتنام و مشاوره در خصوص دوره لطفا با آیدی زیر تماس بگیرید:
t.me/nutqiyyat_admin
❇️
🔮 t.me/nutqiyyat
🔮 instagram.com/nutqiyyat
🔮 https://youtube.com/@nutqiyyat
📖 کتاب Inside Reading کتاب اول.
◽️ سطح کتاب: مقدماتی
🟢هدف دوره: کتاب اینساید ریدینگ (چاپ انتشارات آکسفورد) یک کتاب استاندارد برای تقویت مهارت ریدینگ متون آکادمیک است. این مجموعه پنج جلدی از سطح مقدماتی تا پیشرفته را شامل میشود و زبانآموز بعد از یادگیری این کتابها به تسلط بالایی در خواندن متون آکادمیک میرسد.
علاوه بر متون آکادمیک که در این دوره تدریس میشود واژگان آکادمیک گزینش شده توسط آکسفورد (تقریبا ۵۰۰۰ واژه) هم در داخل متون تدریس میشد.
این کتاب به تقویت مهارت ریدینگ و درک مطلب در آزمونهای زبان و برای آزمونهای ارشد و دکتری داخلی مفید است.
نکات گرامری، تصحیح تلفظ واژگان در این مجموعه دنبال خواهد شد.
مخاطب با تسلط بر مجموعهٔ تخصصی Inside Reading ابزارهای لازم برای خواندن انواع متون انگلیسی را میآموزد.
👤 مدرس: محمد توپچی
مجموعا ۱۵ جلسه: در هر جلسه دو ریدینگ از کتاب تدریس و تحلیل میشود.
🕦 زمان: هفتهای دو جلسه ( دوشنبهها و سهشنبهها) از ساعت ۱۶:۳۰ تا ۱۸
🗓 شروع دوره: دوشنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴
⭕ نحوهٔ برگزاری کلاس:
هر جلسه دو بخش خواهد بود: بخش اول کلاس تدریس ریدینگها و بخش دوم کلاس تصحیح متنخوانی و درک مطلب شرکتکنندگان خواهد بود.
🌐 کلاسها آنلاین و در محیط اسکایروم خواهد بود.
📱 برای ثبتنام و مشاوره در خصوص دوره لطفا با آیدی زیر تماس بگیرید:
t.me/nutqiyyat_admin
❇️
🔮 t.me/nutqiyyat
🔮 instagram.com/nutqiyyat
🔮 https://youtube.com/@nutqiyyat
28.04.202505:41
🎯 سوگواری نشانۀ عشقی است که از دست رفته
🔴 سوگواری برای زندگی هر انسانی که به بزرگسالی میرسد مهم است. چون زندگی هر آدمی در بزرگسالی تحت تأثیر فقدانِ ناگزیر و بیبازگشتِ همۀ چیزهایی است که در شکوفایی آنها نقش داشته: عشق، سلامتی، معنا، خوشبختی، موفقیت، ثروت، زیبایی و درنهایت خود این زندگی. پاسکال مینویسد: پردۀ پایانی، هرقدر هم که بقیۀ نمایش زیبا باشد، خونبار است و پایان همیشه یکسان است: گور. وضعیت وقتی بدتر میشود که بدانیم گور دهانش را نهفقط برای شما، بلکه برای همۀ افراد و همۀ چیزهایی که تابهحال دوست داشتهاید باز میکند.
🔴 جاناتان لیر در کتاب جدید خود، تصور پایان، سوگواری را شاهدی بر سلامتی، شکوفایی و زندگی خوب میداند. سوگواری نشان میدهد که ما وابستگیهایی داریم، یا عشقهایی: وقتی که اینها از ما گرفته میشوند برای جبران نبودنشان سوگواری میکنیم.
🔴 از نظر لیر، سوگواری «فعالیتی شبیه به بازیکردن است، فعالیتی متعلق به حافظه و تخیل که در آن فرد موردعلاقه به یاد آورده میشود» و بهخودیخود هم به سلامت انسان کمک میکند و هم شاهدی بر سلامت انسان است. سوگواری نشان میدهد که فردْ فقدان خوبیها را به یاد میآورد و با آن کنار میآید و آن را در زندگی جاری خویش جای میدهد. سوگواری تا حد زیادی جنبۀ درمانی دارد: تمرکز آن بر فقدان خوبیهاست و ربط چندانی به شیونکشیدن از سر ناراحتی برای فقدانها ندارد.
🔴 لیر سوگواری را امری تکرارشونده میداند که پایانی ندارد. واکنشی تکراری به آنچه داده و سپس گرفته شده است. اما برخلاف فروید و بسیاری از روانشناسان دیگر، از نظر او، تکرار سوگواری به معنای گیرافتادن در باتلاق رواننژندی یا گرفتارشدن به مجازاتی سیزیفوار نیست، بلکه این تکرار بر امید گواهی میدهد: شاهدی است بر امکانهایی که با اندیشیدن دوباره به آن فقدان و تصور دوبارۀ جای خالی عزیزی که از دست دادهایم، در زندگیِ جاریِ کنونی ایجاد میشود. موجب میشود فرد با آنچه پیش از سوگواری بوده است فرق کند.
🔴 بااینحال، لیر میگوید گاهی واقعیت دشواریهایی پیش پای ما میگذارد که سوگواریناپذیرند. سوگواری کاری است برای پیداکردن نقطۀ تعادلی میان زندگان و مردگان. اما این دست دشواریها تعادلناپذیرند.
🔴 پل گریفیتس، محقق دیگری که دربارۀ سوگ کار کرده است، معتقد است دیدگاه لیر به مسئلۀ سوگ قدمی رو به جلو است، اما کاستیهایی دارد. از نظر گریفیتس نگاه مثبت لیر به سوگ، حاصلِ ایجاد دوگانهای میان سوگ و چیزی است که میتوان آن را «زاری» نامید. زاری فریادی است از سر استیصال در مواجهه با چیزهای درکناپذیر. اما مسئله اینجاست که بسیاری از فقدانها، ترکیبی از سوگ و زاریاند و نمیتوان به این سادگی آنها را از یکدیگر تفکیک کرد. مسئلۀ دیگری هم باقی است: لیر سوگ را شایستۀ زندگیهای خوب میداند و میگوید زندگیهایی که «تلف شدهاند» موضوع سوگواری نخواهند بود. اما از نظر گریفیتس، این نیز دوگانهانگاری ناموجه دیگری است.
🔴 گریفیتس میگوید وقتی به فرجام زندگی انسانها میاندیشیم، بیش از هر جای دیگر نیاز به «ترکیب»کردن احساسات و واقعیات ناسازگار داریم، چرا که وقتی پای مرگ در میان باشد، همۀ زندگیها شبیه هم میشوند.
📌 آنچه خواندید مروری کوتاه است بر مطلب «سوگواری دقيقا چيست؟» که در بیستوهفتمین شمارۀ مجلۀ ترجمان علوم انسانی منتشر شده است. این مطلب در تاریخ ۲۰ شهریور ۱۴۰۲ در وبسایت ترجمان نیز بارگذاری شده است. این مطلب نوشتۀ پُل گریفیتس است و محمدابراهیم باسط آن را ترجمه کرده است. برای خواندن نسخه کامل این مطلب و دیگر مطالب ترجمان، به وبسایت ترجمان سر بزنید.
📌 ادامۀ مطلب را در لینک زیر بخوانید:
https://B2n.ir/wt1839
@tarjomaanweb
🔴 سوگواری برای زندگی هر انسانی که به بزرگسالی میرسد مهم است. چون زندگی هر آدمی در بزرگسالی تحت تأثیر فقدانِ ناگزیر و بیبازگشتِ همۀ چیزهایی است که در شکوفایی آنها نقش داشته: عشق، سلامتی، معنا، خوشبختی، موفقیت، ثروت، زیبایی و درنهایت خود این زندگی. پاسکال مینویسد: پردۀ پایانی، هرقدر هم که بقیۀ نمایش زیبا باشد، خونبار است و پایان همیشه یکسان است: گور. وضعیت وقتی بدتر میشود که بدانیم گور دهانش را نهفقط برای شما، بلکه برای همۀ افراد و همۀ چیزهایی که تابهحال دوست داشتهاید باز میکند.
🔴 جاناتان لیر در کتاب جدید خود، تصور پایان، سوگواری را شاهدی بر سلامتی، شکوفایی و زندگی خوب میداند. سوگواری نشان میدهد که ما وابستگیهایی داریم، یا عشقهایی: وقتی که اینها از ما گرفته میشوند برای جبران نبودنشان سوگواری میکنیم.
🔴 از نظر لیر، سوگواری «فعالیتی شبیه به بازیکردن است، فعالیتی متعلق به حافظه و تخیل که در آن فرد موردعلاقه به یاد آورده میشود» و بهخودیخود هم به سلامت انسان کمک میکند و هم شاهدی بر سلامت انسان است. سوگواری نشان میدهد که فردْ فقدان خوبیها را به یاد میآورد و با آن کنار میآید و آن را در زندگی جاری خویش جای میدهد. سوگواری تا حد زیادی جنبۀ درمانی دارد: تمرکز آن بر فقدان خوبیهاست و ربط چندانی به شیونکشیدن از سر ناراحتی برای فقدانها ندارد.
🔴 لیر سوگواری را امری تکرارشونده میداند که پایانی ندارد. واکنشی تکراری به آنچه داده و سپس گرفته شده است. اما برخلاف فروید و بسیاری از روانشناسان دیگر، از نظر او، تکرار سوگواری به معنای گیرافتادن در باتلاق رواننژندی یا گرفتارشدن به مجازاتی سیزیفوار نیست، بلکه این تکرار بر امید گواهی میدهد: شاهدی است بر امکانهایی که با اندیشیدن دوباره به آن فقدان و تصور دوبارۀ جای خالی عزیزی که از دست دادهایم، در زندگیِ جاریِ کنونی ایجاد میشود. موجب میشود فرد با آنچه پیش از سوگواری بوده است فرق کند.
🔴 بااینحال، لیر میگوید گاهی واقعیت دشواریهایی پیش پای ما میگذارد که سوگواریناپذیرند. سوگواری کاری است برای پیداکردن نقطۀ تعادلی میان زندگان و مردگان. اما این دست دشواریها تعادلناپذیرند.
🔴 پل گریفیتس، محقق دیگری که دربارۀ سوگ کار کرده است، معتقد است دیدگاه لیر به مسئلۀ سوگ قدمی رو به جلو است، اما کاستیهایی دارد. از نظر گریفیتس نگاه مثبت لیر به سوگ، حاصلِ ایجاد دوگانهای میان سوگ و چیزی است که میتوان آن را «زاری» نامید. زاری فریادی است از سر استیصال در مواجهه با چیزهای درکناپذیر. اما مسئله اینجاست که بسیاری از فقدانها، ترکیبی از سوگ و زاریاند و نمیتوان به این سادگی آنها را از یکدیگر تفکیک کرد. مسئلۀ دیگری هم باقی است: لیر سوگ را شایستۀ زندگیهای خوب میداند و میگوید زندگیهایی که «تلف شدهاند» موضوع سوگواری نخواهند بود. اما از نظر گریفیتس، این نیز دوگانهانگاری ناموجه دیگری است.
🔴 گریفیتس میگوید وقتی به فرجام زندگی انسانها میاندیشیم، بیش از هر جای دیگر نیاز به «ترکیب»کردن احساسات و واقعیات ناسازگار داریم، چرا که وقتی پای مرگ در میان باشد، همۀ زندگیها شبیه هم میشوند.
📌 آنچه خواندید مروری کوتاه است بر مطلب «سوگواری دقيقا چيست؟» که در بیستوهفتمین شمارۀ مجلۀ ترجمان علوم انسانی منتشر شده است. این مطلب در تاریخ ۲۰ شهریور ۱۴۰۲ در وبسایت ترجمان نیز بارگذاری شده است. این مطلب نوشتۀ پُل گریفیتس است و محمدابراهیم باسط آن را ترجمه کرده است. برای خواندن نسخه کامل این مطلب و دیگر مطالب ترجمان، به وبسایت ترجمان سر بزنید.
📌 ادامۀ مطلب را در لینک زیر بخوانید:
https://B2n.ir/wt1839
@tarjomaanweb
26.04.202505:35
🎯 چگونه میتوان اهمالکار بود و در عین حال کارهای مهمی انجام داد؟
🔴 جان پری استاد دانشگاه استنفورد و فیلسوفی مشهور است، اما اهمالکار قهاری نیز به حساب میآید. مقالههایی که باید بنویسد را به تأخیر میاندازد، کارهای اداریاش روی هم تلمبار میشود، و کتابهایی که باید بخواند روی میزش خاک میخورد. پری وقتی از درمانِ اهمالکاریاش ناامید شد، تلاش کرد راهحل تازهای پیدا کند.
🔴 اسم این استراتژی را «اهمالکاری ساختیافته» گذاشت. روشی برای اینکه بتوان هم اهمالکار بود، هم کارهای مهمی انجام داد.
🔴 طبق این استراتژی ابتدا کارهای روی زمین مانده را به ترتیب اولویت فهرست میکنید. سپس مهمترین کارها که زودتر از بقیه باید انجام شوند را کنار میگذارید و مشغول انجامدادن کارهایی که میشوید که اولویت و فوریت کمتری دارند. کاری که اهمالکاران در آن استادند.
🔴 نکته اینجاست که آن کارهایی که در اولویت اول قرار ندارند، بههیچوجه بیاهمیت نیستند و فرصت خوبی برای شما فراهم میکنند که کارهایتان را به تأخیر بیاندازید، بدون اینکه وقت تلف کنید.
🔴 مثلا، فرض بگیرید که هفتۀ آینده امتحان دارید و باید یک کتاب درسی سخت را بخوانید. اگر یک اهمالکار حرفهای باشید، بلافاصله شروع میکنید به رمانخواندن یا سریالدیدن. اما اگر از قبل فهرستی آماده کرده باشید، میتوانید بهجای آن کتاب درسی، زبان بخوانید. کاری که خیلی بهتر از سریالدیدن است.
🔴 اما یک مسئله باقی میماند: بالاخره بر سر آن «کارهای مهم و فوری» چه میآید؟ اینجا کمی دچار دردسر خواهید شد، ولی راهکارهایی نیز وجود دارد.
🔴 طبق استراتژی «اهمالکاری ساختیافته» باید در تعیین آن اهدافِ مهم و فوری کمی فریبکاری کنید. بهترین پروژهها برای صدر جدول دو خصوصیت دارند: ضربالاجل مشخصی دارند (ولی در واقع ندارند) و بسیار مهم به نظر میرسند (اما در واقعیت خیلی هم مهم نیستند). خوشبختانه زندگی پر از چنین پروژههایی است، کافی است کمی جستجو کنید.
📌 آنچه خواندید برگرفته از پروندۀ شمارۀ هفتم مجلۀ ترجمان با موضوع اهمالکاری است. برای خرید مجله ترجمان به فروشگاه اینترنتی ما مراجعه کنید.
@tarjomaanweb
🔴 جان پری استاد دانشگاه استنفورد و فیلسوفی مشهور است، اما اهمالکار قهاری نیز به حساب میآید. مقالههایی که باید بنویسد را به تأخیر میاندازد، کارهای اداریاش روی هم تلمبار میشود، و کتابهایی که باید بخواند روی میزش خاک میخورد. پری وقتی از درمانِ اهمالکاریاش ناامید شد، تلاش کرد راهحل تازهای پیدا کند.
🔴 اسم این استراتژی را «اهمالکاری ساختیافته» گذاشت. روشی برای اینکه بتوان هم اهمالکار بود، هم کارهای مهمی انجام داد.
🔴 طبق این استراتژی ابتدا کارهای روی زمین مانده را به ترتیب اولویت فهرست میکنید. سپس مهمترین کارها که زودتر از بقیه باید انجام شوند را کنار میگذارید و مشغول انجامدادن کارهایی که میشوید که اولویت و فوریت کمتری دارند. کاری که اهمالکاران در آن استادند.
🔴 نکته اینجاست که آن کارهایی که در اولویت اول قرار ندارند، بههیچوجه بیاهمیت نیستند و فرصت خوبی برای شما فراهم میکنند که کارهایتان را به تأخیر بیاندازید، بدون اینکه وقت تلف کنید.
🔴 مثلا، فرض بگیرید که هفتۀ آینده امتحان دارید و باید یک کتاب درسی سخت را بخوانید. اگر یک اهمالکار حرفهای باشید، بلافاصله شروع میکنید به رمانخواندن یا سریالدیدن. اما اگر از قبل فهرستی آماده کرده باشید، میتوانید بهجای آن کتاب درسی، زبان بخوانید. کاری که خیلی بهتر از سریالدیدن است.
🔴 اما یک مسئله باقی میماند: بالاخره بر سر آن «کارهای مهم و فوری» چه میآید؟ اینجا کمی دچار دردسر خواهید شد، ولی راهکارهایی نیز وجود دارد.
🔴 طبق استراتژی «اهمالکاری ساختیافته» باید در تعیین آن اهدافِ مهم و فوری کمی فریبکاری کنید. بهترین پروژهها برای صدر جدول دو خصوصیت دارند: ضربالاجل مشخصی دارند (ولی در واقع ندارند) و بسیار مهم به نظر میرسند (اما در واقعیت خیلی هم مهم نیستند). خوشبختانه زندگی پر از چنین پروژههایی است، کافی است کمی جستجو کنید.
📌 آنچه خواندید برگرفته از پروندۀ شمارۀ هفتم مجلۀ ترجمان با موضوع اهمالکاری است. برای خرید مجله ترجمان به فروشگاه اینترنتی ما مراجعه کنید.
@tarjomaanweb
25.04.202506:06
🎯 نابرابری اقلیمی
— بحران اقلیمی را ثروتمندان جهان دامن میزنند، اما فقرا بهایش را میپردازند
🔴 در سال ۲۰۲۰، گروهی از پژوهشگران نقشهای اقلیمی از وضعیت پنجاهسال آینده زمین ترسیم کردند. وقتی به این نقشه نگاه میکنید، نوار سرخ ترسناکی را میبینید که مثل یک کمربند دورتادور زمین کشیده شده است و حاکی از این است که دمای هوا در این مناطق به طور میانگین به بالای ۲۹ درجۀ سانتیگراد خواهد رسید، دمایی که برای انسانها تحملناپذیر است. اکنون فقط یکدرصد از سطح زمین -آنهم مناطقی خالی از سکنه در صحرای آفریقا- چنین دمایی دارد، اما سیدرصد از جمعیت جهان در محدودۀ آن نوار سرخ زندگی میکنند.
🔴 درعینحال، انتظار میرود طی دهههای آینده شاهد سریعترین رشد جمعیت در مناطقی از جهان باشیم که بیشترین آسیب را گرمایش جهانی میبینند، و همین وخامت اوضاع را دوچندان میکند. مهاجرتهای وسیع و شرایط بسیار بیثبات، مشخصۀ زندگی آیندۀ انسانها روی زمین خواهد بود.
🔴 اما این مناطق، بهرغم رشد سریع جمعیتشان، کمترین سهم را در انتشار گازهای گلخانهای، که عامل اصلی فاجعهٔ اقلیمی است، دارند. نابرابری اقلیمی بهحدی شدید است که نیمۀ کمدرآمد جمعیت جهان، فقط ۱۲ درصد از کل گازهای گلخانهای را منتشر میکند، و فقیرترینها تقریباً هیچ تأثیری ندارند. سرانهٔ انتشار دیاکسیدکربن در کشور مالی تقریباً یکهفتادوپنجمِ سرانهٔ انتشار آن در ایالات متحده است. حتی اگر ۶/۲ میلیارد نفر از فقرا به بالای خط فقر برسند، تنها ۵ درصد به انتشار گازهای گلخانهای اضافه میشود، معادل یکسوم انتشار ۱ درصد ثروتمند جهان.
🔴 آدام توز میگوید: هنگام بحث از نابرابری اقلیمی لازم است سه مسئله را از هم تفکیک کنیم: مسئولیت ایجاد بحران بر عهدۀ کیست؟ چه کسانی بیشترین تأثیر را از پیامدهای بحران خواهند پذیرفت؟ و چه کسانی بیشترین منابع را برای سازگاری با بحران دارند؟
🔴 فقیرترین مردمان جهان کمترین نقش را در ایجاد بحران دارند، اما بیشترین آسیب را میبینند و کمترین توان را برای محافظت از خودشان در برابر تغییرات عظیم پیشرو دارند. این نابرابری، که هر نابرابری دیگری که تاکنون در تاریخ بشر دیدهایم در برابر آن کوچک جلوه میکند، در دهههای آینده تشدید خواهد شد، اما همین امروز هم نشانههایی از آن را میتوان دید. البته مناطقی مثل جنوب غربی آمریکا و هند منابعی برای مقابله دارند، اما کشورهای شکنندهای مانند عراق با چالشهای بیسابقهای روبهرو خواهند شد.
🔴 نابرابری اقلیمی ریشه تاریخی دارد. کشورهای ثروتمند از استعمار تا امروز با غارت منابع و تجارت نابرابر، فقرا را تحت فشار قرار دادهاند. از دهه ۱۹۸۰، رشد اقتصادی چین و طبقه متوسط جهانی، مصرف انرژی را شدیداً افزایش داده و این رشد، فقیرترین مناطق را با پیامدهای اقلیمی وخیمتری مواجه کرده است.
🔴 بنابراین، ما با وضعی روبهرو هستیم که در تاریخ سابقه ندارد. هرچه بیشتر به لبهٔ مرز بحرانی برای زیست نوع بشر نزدیک میشویم، توسعهٔ کشورهای ثروتمند بهطور نظامیافتهای شرایط بقای میلیاردها نفر را در مناطق خطرناک اقلیمی وخیمتر میکند. این انسانها، بیش از آنکه به معنای دقیق کلمه استثمار شده یا طردشده باشند، قربانی پیامدهای اقلیمیِ رشد اقتصادی در کشورهای دیگر شدهاند. چنین گرفتاری خشونتبار و غیرمستقیمی از نظر کیفیت و مقیاس در تاریخ تازگی دارد و راههایی تازه برای جبران خسارت و پیشگیری از آسیبهای بیشتر لازم دارد.
🔴 آدام توز میگوید: امروز به مرحلهای رسیدهایم که عدم رسیدگی فوری به این بحران فزاینده، بهخودیخود، به معنای همدستی در فرآیند قربانیسازی است و کمترین حق قربانیان این است که عاملانِ وضعیت مسئولیتپذیر باشند .
📌 آنچه خواندید مروری کوتاه است بر مطلب «بحران اقلیمی را ثروتمندان جهان دامن میزنند، اما فقرا بهایش را میپردازند» که در سیوچهارمین شمارۀ مجلۀ ترجمان علوم انسانی منتشر شده است. این مطلب در تاریخ ۵ اردیبهشت ۱۴۰۴ در وبسایت ترجمان نیز بارگذاری شده است. این مطلب نوشتۀ آدام توز است و قاسم مؤمنی آن را ترجمه کرده است. برای خواندن نسخه کامل این مطلب و دیگر مطالب ترجمان، به وبسایت ترجمان سر بزنید.
📌 ادامۀ مطلب را در لینک زیر بخوانید:
B2n.ir/ek8967
@tarjomaanweb
— بحران اقلیمی را ثروتمندان جهان دامن میزنند، اما فقرا بهایش را میپردازند
🔴 در سال ۲۰۲۰، گروهی از پژوهشگران نقشهای اقلیمی از وضعیت پنجاهسال آینده زمین ترسیم کردند. وقتی به این نقشه نگاه میکنید، نوار سرخ ترسناکی را میبینید که مثل یک کمربند دورتادور زمین کشیده شده است و حاکی از این است که دمای هوا در این مناطق به طور میانگین به بالای ۲۹ درجۀ سانتیگراد خواهد رسید، دمایی که برای انسانها تحملناپذیر است. اکنون فقط یکدرصد از سطح زمین -آنهم مناطقی خالی از سکنه در صحرای آفریقا- چنین دمایی دارد، اما سیدرصد از جمعیت جهان در محدودۀ آن نوار سرخ زندگی میکنند.
🔴 درعینحال، انتظار میرود طی دهههای آینده شاهد سریعترین رشد جمعیت در مناطقی از جهان باشیم که بیشترین آسیب را گرمایش جهانی میبینند، و همین وخامت اوضاع را دوچندان میکند. مهاجرتهای وسیع و شرایط بسیار بیثبات، مشخصۀ زندگی آیندۀ انسانها روی زمین خواهد بود.
🔴 اما این مناطق، بهرغم رشد سریع جمعیتشان، کمترین سهم را در انتشار گازهای گلخانهای، که عامل اصلی فاجعهٔ اقلیمی است، دارند. نابرابری اقلیمی بهحدی شدید است که نیمۀ کمدرآمد جمعیت جهان، فقط ۱۲ درصد از کل گازهای گلخانهای را منتشر میکند، و فقیرترینها تقریباً هیچ تأثیری ندارند. سرانهٔ انتشار دیاکسیدکربن در کشور مالی تقریباً یکهفتادوپنجمِ سرانهٔ انتشار آن در ایالات متحده است. حتی اگر ۶/۲ میلیارد نفر از فقرا به بالای خط فقر برسند، تنها ۵ درصد به انتشار گازهای گلخانهای اضافه میشود، معادل یکسوم انتشار ۱ درصد ثروتمند جهان.
🔴 آدام توز میگوید: هنگام بحث از نابرابری اقلیمی لازم است سه مسئله را از هم تفکیک کنیم: مسئولیت ایجاد بحران بر عهدۀ کیست؟ چه کسانی بیشترین تأثیر را از پیامدهای بحران خواهند پذیرفت؟ و چه کسانی بیشترین منابع را برای سازگاری با بحران دارند؟
🔴 فقیرترین مردمان جهان کمترین نقش را در ایجاد بحران دارند، اما بیشترین آسیب را میبینند و کمترین توان را برای محافظت از خودشان در برابر تغییرات عظیم پیشرو دارند. این نابرابری، که هر نابرابری دیگری که تاکنون در تاریخ بشر دیدهایم در برابر آن کوچک جلوه میکند، در دهههای آینده تشدید خواهد شد، اما همین امروز هم نشانههایی از آن را میتوان دید. البته مناطقی مثل جنوب غربی آمریکا و هند منابعی برای مقابله دارند، اما کشورهای شکنندهای مانند عراق با چالشهای بیسابقهای روبهرو خواهند شد.
🔴 نابرابری اقلیمی ریشه تاریخی دارد. کشورهای ثروتمند از استعمار تا امروز با غارت منابع و تجارت نابرابر، فقرا را تحت فشار قرار دادهاند. از دهه ۱۹۸۰، رشد اقتصادی چین و طبقه متوسط جهانی، مصرف انرژی را شدیداً افزایش داده و این رشد، فقیرترین مناطق را با پیامدهای اقلیمی وخیمتری مواجه کرده است.
🔴 بنابراین، ما با وضعی روبهرو هستیم که در تاریخ سابقه ندارد. هرچه بیشتر به لبهٔ مرز بحرانی برای زیست نوع بشر نزدیک میشویم، توسعهٔ کشورهای ثروتمند بهطور نظامیافتهای شرایط بقای میلیاردها نفر را در مناطق خطرناک اقلیمی وخیمتر میکند. این انسانها، بیش از آنکه به معنای دقیق کلمه استثمار شده یا طردشده باشند، قربانی پیامدهای اقلیمیِ رشد اقتصادی در کشورهای دیگر شدهاند. چنین گرفتاری خشونتبار و غیرمستقیمی از نظر کیفیت و مقیاس در تاریخ تازگی دارد و راههایی تازه برای جبران خسارت و پیشگیری از آسیبهای بیشتر لازم دارد.
🔴 آدام توز میگوید: امروز به مرحلهای رسیدهایم که عدم رسیدگی فوری به این بحران فزاینده، بهخودیخود، به معنای همدستی در فرآیند قربانیسازی است و کمترین حق قربانیان این است که عاملانِ وضعیت مسئولیتپذیر باشند .
📌 آنچه خواندید مروری کوتاه است بر مطلب «بحران اقلیمی را ثروتمندان جهان دامن میزنند، اما فقرا بهایش را میپردازند» که در سیوچهارمین شمارۀ مجلۀ ترجمان علوم انسانی منتشر شده است. این مطلب در تاریخ ۵ اردیبهشت ۱۴۰۴ در وبسایت ترجمان نیز بارگذاری شده است. این مطلب نوشتۀ آدام توز است و قاسم مؤمنی آن را ترجمه کرده است. برای خواندن نسخه کامل این مطلب و دیگر مطالب ترجمان، به وبسایت ترجمان سر بزنید.
📌 ادامۀ مطلب را در لینک زیر بخوانید:
B2n.ir/ek8967
@tarjomaanweb
24.04.202505:45
🎯 چطور اینستاگرام به معبد فرقهها تبدیل شد؟
🔴 اولینبار که آماندا مونتل، زبانشناس آمریکایی، برنامۀ اینستاگرام را نصب کرد، بلافاصه یک کلمه توجهش را جلب کرد: «فالوئر». مونتل به یاد میآورد که همان لحظه از دوستانش پرسید: «این برنامه را برای فرقهها ساختهاند؟ حالا همه به فکر این نمیافتند که یک فرقۀ کوچک برای خودشان به راه بیاندازند؟»
🔴 مونتل پیش از این کلمۀ «فالوئر» را در خاطرات پدرش فراوان شنیده بود. پدر آماندا، وقتی چهارده ساله بود، بدون آنکه حق انتخاب داشته باشد، به اجتماعی فرقهگونه به نام «سینانون» پیوسته بود که در بیابانهای اطراف سانفرانسیسکو زندگی میکردند.
🔴 سینانون یکی از دهها فرقهای بود که در نیمۀ دوم قرن بیستم در آمریکا پدیدار شده بود. رهبر سینانون میگفت میخواهد یک جامعۀ ایدئال سوسیالیستی بسازد. اما در عمل، «فالوئر»هایش را وادار میکرد تا خانوادههایشان را رها کنند و آیینهای مصیببار فرقه را اجرا کنند. پدر آماندا، نهایتاً از این فرقه گریخت. اما داستانهایی که از آن فرقه تعریف میکرد، جزءِ خاطرات پررنگ آماندا در دوران کودکی بود.
🔴 سؤالی که مونتل از دوستانش پرسیده بود، زود به جواب رسید. با فراگیر شدن اینستاگرام، هزاران نفر بساط معنویتهای جایگزینشان را آنجا پهن کردند. طالعبینها، شمنها، پیشگوها، گوروهای خودیاری و متخصصان انرژی مثبت و منفی.
🔴 کافی است «سابسکرایب کنید تا به مراحل بالاتر هستی برسید، به ورای زمین، زمان و حتی به آن سوی مرگ». مونتل احساس میکرد در شبکههای اجتماعی نوعی «زبان فرقهای» شکل گرفته است. اما چرا؟ تحقیقات او در این باره، به کتابی خواندنی منتهی شد: فرقهگرا.
🔴 مونتل در کتاب فرقهگرا توضیح میدهد که چطور «کلیشههای اندیشهخفهکن»، دوگانهسازیهای «ما در برابر آنها»، بیگانههراسی، ارعابافکنی و جعلیات که خصوصیاتِ ویژۀ سخنرانیهایی بود که رهبران فرقهها در دهههای قبل برای پیروانشان ایراد میکردند، حالا به الگویی تبدیل شده است که بلاگرها، اینفلوئنسرها، و حتی رهبران سیاسی در شبکههای اجتماعی از آن استفاده میکنند.
🔴 استفاده از زبان فرقهگرایانه، آرام و ناخودآگاه، تبعات پیوستن به یک فرقه را به بار میآورند، حتی وقتی که بدون مزاحمت، در خانههای خودمان نشستهایم. این عناصر زبانی، جذاب و اغواگرند و ما را عادت میدهند تا به گفتارهایی توجه نشان دهیم که جنجالی، افراطی و متعصبانه باشند.
📌 آنچه خواندید برگرفته از پرونده شماره بیستویکم مجله ترجمان با موضوع فرقه و فرقهگرایی است. برای خرید مجله ترجمان به فروشگاه اینترنتی ما مراجعه کنید.
📌 لینک خرید بیستویکمین شمارۀ مجلۀ ترجمان:
B2n.ir/r18454
@tarjomaanweb
🔴 اولینبار که آماندا مونتل، زبانشناس آمریکایی، برنامۀ اینستاگرام را نصب کرد، بلافاصه یک کلمه توجهش را جلب کرد: «فالوئر». مونتل به یاد میآورد که همان لحظه از دوستانش پرسید: «این برنامه را برای فرقهها ساختهاند؟ حالا همه به فکر این نمیافتند که یک فرقۀ کوچک برای خودشان به راه بیاندازند؟»
🔴 مونتل پیش از این کلمۀ «فالوئر» را در خاطرات پدرش فراوان شنیده بود. پدر آماندا، وقتی چهارده ساله بود، بدون آنکه حق انتخاب داشته باشد، به اجتماعی فرقهگونه به نام «سینانون» پیوسته بود که در بیابانهای اطراف سانفرانسیسکو زندگی میکردند.
🔴 سینانون یکی از دهها فرقهای بود که در نیمۀ دوم قرن بیستم در آمریکا پدیدار شده بود. رهبر سینانون میگفت میخواهد یک جامعۀ ایدئال سوسیالیستی بسازد. اما در عمل، «فالوئر»هایش را وادار میکرد تا خانوادههایشان را رها کنند و آیینهای مصیببار فرقه را اجرا کنند. پدر آماندا، نهایتاً از این فرقه گریخت. اما داستانهایی که از آن فرقه تعریف میکرد، جزءِ خاطرات پررنگ آماندا در دوران کودکی بود.
🔴 سؤالی که مونتل از دوستانش پرسیده بود، زود به جواب رسید. با فراگیر شدن اینستاگرام، هزاران نفر بساط معنویتهای جایگزینشان را آنجا پهن کردند. طالعبینها، شمنها، پیشگوها، گوروهای خودیاری و متخصصان انرژی مثبت و منفی.
🔴 کافی است «سابسکرایب کنید تا به مراحل بالاتر هستی برسید، به ورای زمین، زمان و حتی به آن سوی مرگ». مونتل احساس میکرد در شبکههای اجتماعی نوعی «زبان فرقهای» شکل گرفته است. اما چرا؟ تحقیقات او در این باره، به کتابی خواندنی منتهی شد: فرقهگرا.
🔴 مونتل در کتاب فرقهگرا توضیح میدهد که چطور «کلیشههای اندیشهخفهکن»، دوگانهسازیهای «ما در برابر آنها»، بیگانههراسی، ارعابافکنی و جعلیات که خصوصیاتِ ویژۀ سخنرانیهایی بود که رهبران فرقهها در دهههای قبل برای پیروانشان ایراد میکردند، حالا به الگویی تبدیل شده است که بلاگرها، اینفلوئنسرها، و حتی رهبران سیاسی در شبکههای اجتماعی از آن استفاده میکنند.
🔴 استفاده از زبان فرقهگرایانه، آرام و ناخودآگاه، تبعات پیوستن به یک فرقه را به بار میآورند، حتی وقتی که بدون مزاحمت، در خانههای خودمان نشستهایم. این عناصر زبانی، جذاب و اغواگرند و ما را عادت میدهند تا به گفتارهایی توجه نشان دهیم که جنجالی، افراطی و متعصبانه باشند.
📌 آنچه خواندید برگرفته از پرونده شماره بیستویکم مجله ترجمان با موضوع فرقه و فرقهگرایی است. برای خرید مجله ترجمان به فروشگاه اینترنتی ما مراجعه کنید.
📌 لینک خرید بیستویکمین شمارۀ مجلۀ ترجمان:
B2n.ir/r18454
@tarjomaanweb
22.04.202505:36
🎯 به عصر سلطنت وایبها خوش آمدید
🔴 در ۲۵۰ سال گذشته، واقعیتها بر جهان حاکم بودند. معیار تصمیمگیری، آمار و مستندات بود و عقلانیت حرف اول را میزد. اما امروز، «احساسات شخصی» تعیینکننده اند. یا به عبارت رایجتر «همهچیز به وایب برمیگردد». تعریف وایب سخت است. وایبها همهجا حاضرند و برای توضیح هر پدیدهای به کار میروند؛ از دلیل موفقیت یک آلبوم موسیقی بگیرید، تا چرایی رأیندادن مردم به یک سیاستمدار، یا برای توصیف شخصیت آدمها. حتی گوگلمپز، این روزها علاوهبر نقشۀ محلهها، وایب آنها را هم اعلام میکند.
🔴 کلمۀ وایب بهطور کلی بهمعنای حسوحالی است که یک موقعیت به ما میدهد. این کلمه قبلاً گاهی برای اشاره به نوستالژی دهۀ ۶۰ میلادی، و لذتجویی و سیگارکشیدنها و مواد زدنهای افراطی آن دهه به کار میرفت اما امروزه وایبها واقعاً اهمیت پیدا کردهاند.
🔴 از نظر برخی، این وضعیت «وایب بدی» دارد! بهطور مثال تد گویا، منتقد فرهنگی، معتقد است که ما درست در میانۀ گونهای «بحران جدیت» قرار گرفتهایم و، مانند کودکان نوپای لجباز، جهان را بر اساس اینکه لبخندی به لبانمان میآورد یا نه داوری میکنیم. ما کمتر به خوبی و بدی اهمیت میدهیم و بیشتر بر احساس خوب متمرکزیم. امروزه ما نهتنها از صنعت سرگرمی، بلکه از سیاستمداران نیز انتظار سرگرمشدن داریم. و اینگونه است که سیاستمداران برای سرگرمکردن ما صف کشیدهاند و کارزارهای انتخاباتی خود را با میمها و ویدئوهای تیکتاک پر میکنند.
🔴 سوزان سانتاگ، سیسال پیش، هشدار داد که «جدیت در حال ازدستدادن اعتبار خویش است … و فرهنگی در حال غلبه است که مهمترین ارزشهای آن از صنایع سرگرمی گرفته شدهاند». از دید برخی، این هشدارها امروز محقق شدهاند.
🔴 مفهوم وایب بیش از پنجاهسال است که در حاشیۀ فرهنگ حضور داشته، اما از حدود سال ۲۰۱۶، ناگهان فراگیر شد. این تاریخ، دقیقاً همزمان است با انفجار اخبار جعلی و از دست رفتن اعتماد عمومی؛ واقعیتها ارزششان را از دست دادند و وایبها جایشان را گرفتند. لوئیس یمز، مدیر استراتژی در یک آژانس خلاقیت، با اشاره به فراگیری این مفهوم، میگوید: «ظهور وایبها نشان میدهد توجه و تمرکز کاهشیافتۀ امروزی چگونه به کاستیهای زبانی انجامیده است.» اینکه از یک کلمه برای توضیح دهها چیز استفاده میکنیم، یعنی تواناییهای زبانیمان شدیداً فرسایش یافته است.
🔴 نقطۀ عطف بعدی، همهگیری کرونا بود که حیات احساسی انسانها را در سطح جهان به لرزه درآورد. آنتونیا وارد که از سال ۲۰۲۰ به تحلیل وایبها مشغول است، میگوید: بعد از این مقطع کاربران شروع کردند به انتشار کلاژگونۀ زندگی خودشان، چون ترکیب احساساتشان واقعاً پیچیده شده بود.
🔴 اگرچه وایبها حکایتگر احساسات پیچیدهاند، اما به هماناندازه هم سیال و موقتی هستند و با سادهگیری ذاتی نسل زد هماهنگی دارند. وایبها با برنامهریزی و وسواس جور در نمیآیند، بلکه حاصل خوشگذرانی و لذتجویی لحظهای هستند. آنها همزمان اموری بنیادین و مهملاتی زودگذرند؛ جدیدند و درعینحال قدیمی. به همین دلیل است که نفوذ آنها به حوزۀ اقتصاد و سیاست میتواند خطرناک باشد. چرا که اگر زندگی را بر اساس وایبها سامان دهیم، بسیار محتمل است که در حال ویرانکردن آینده باشیم.
📌 آنچه خواندید مروری کوتاه است بر مطلب «چگونه وایبها همه چیز را به تسخیر خود درآوردند؟» که در سیوچهارمین شمارۀ مجلۀ ترجمان علوم انسانی منتشر شده است. این مطلب در تاریخ ۶ بهمن ۱۴۰۳ در وبسایت ترجمان نیز بارگذاری شده است. این مطلب نوشتۀ جس کارتنر است و علی حاتمیان آن را ترجمه کرده است. برای خواندن نسخه کامل این مطلب و دیگر مطالب ترجمان، به وبسایت ترجمان سر بزنید.
📌 ادامۀ مطلب را در لینک زیر بخوانید:
b2n.ir/z04474
@tarjomaanweb
🔴 در ۲۵۰ سال گذشته، واقعیتها بر جهان حاکم بودند. معیار تصمیمگیری، آمار و مستندات بود و عقلانیت حرف اول را میزد. اما امروز، «احساسات شخصی» تعیینکننده اند. یا به عبارت رایجتر «همهچیز به وایب برمیگردد». تعریف وایب سخت است. وایبها همهجا حاضرند و برای توضیح هر پدیدهای به کار میروند؛ از دلیل موفقیت یک آلبوم موسیقی بگیرید، تا چرایی رأیندادن مردم به یک سیاستمدار، یا برای توصیف شخصیت آدمها. حتی گوگلمپز، این روزها علاوهبر نقشۀ محلهها، وایب آنها را هم اعلام میکند.
🔴 کلمۀ وایب بهطور کلی بهمعنای حسوحالی است که یک موقعیت به ما میدهد. این کلمه قبلاً گاهی برای اشاره به نوستالژی دهۀ ۶۰ میلادی، و لذتجویی و سیگارکشیدنها و مواد زدنهای افراطی آن دهه به کار میرفت اما امروزه وایبها واقعاً اهمیت پیدا کردهاند.
🔴 از نظر برخی، این وضعیت «وایب بدی» دارد! بهطور مثال تد گویا، منتقد فرهنگی، معتقد است که ما درست در میانۀ گونهای «بحران جدیت» قرار گرفتهایم و، مانند کودکان نوپای لجباز، جهان را بر اساس اینکه لبخندی به لبانمان میآورد یا نه داوری میکنیم. ما کمتر به خوبی و بدی اهمیت میدهیم و بیشتر بر احساس خوب متمرکزیم. امروزه ما نهتنها از صنعت سرگرمی، بلکه از سیاستمداران نیز انتظار سرگرمشدن داریم. و اینگونه است که سیاستمداران برای سرگرمکردن ما صف کشیدهاند و کارزارهای انتخاباتی خود را با میمها و ویدئوهای تیکتاک پر میکنند.
🔴 سوزان سانتاگ، سیسال پیش، هشدار داد که «جدیت در حال ازدستدادن اعتبار خویش است … و فرهنگی در حال غلبه است که مهمترین ارزشهای آن از صنایع سرگرمی گرفته شدهاند». از دید برخی، این هشدارها امروز محقق شدهاند.
🔴 مفهوم وایب بیش از پنجاهسال است که در حاشیۀ فرهنگ حضور داشته، اما از حدود سال ۲۰۱۶، ناگهان فراگیر شد. این تاریخ، دقیقاً همزمان است با انفجار اخبار جعلی و از دست رفتن اعتماد عمومی؛ واقعیتها ارزششان را از دست دادند و وایبها جایشان را گرفتند. لوئیس یمز، مدیر استراتژی در یک آژانس خلاقیت، با اشاره به فراگیری این مفهوم، میگوید: «ظهور وایبها نشان میدهد توجه و تمرکز کاهشیافتۀ امروزی چگونه به کاستیهای زبانی انجامیده است.» اینکه از یک کلمه برای توضیح دهها چیز استفاده میکنیم، یعنی تواناییهای زبانیمان شدیداً فرسایش یافته است.
🔴 نقطۀ عطف بعدی، همهگیری کرونا بود که حیات احساسی انسانها را در سطح جهان به لرزه درآورد. آنتونیا وارد که از سال ۲۰۲۰ به تحلیل وایبها مشغول است، میگوید: بعد از این مقطع کاربران شروع کردند به انتشار کلاژگونۀ زندگی خودشان، چون ترکیب احساساتشان واقعاً پیچیده شده بود.
🔴 اگرچه وایبها حکایتگر احساسات پیچیدهاند، اما به هماناندازه هم سیال و موقتی هستند و با سادهگیری ذاتی نسل زد هماهنگی دارند. وایبها با برنامهریزی و وسواس جور در نمیآیند، بلکه حاصل خوشگذرانی و لذتجویی لحظهای هستند. آنها همزمان اموری بنیادین و مهملاتی زودگذرند؛ جدیدند و درعینحال قدیمی. به همین دلیل است که نفوذ آنها به حوزۀ اقتصاد و سیاست میتواند خطرناک باشد. چرا که اگر زندگی را بر اساس وایبها سامان دهیم، بسیار محتمل است که در حال ویرانکردن آینده باشیم.
📌 آنچه خواندید مروری کوتاه است بر مطلب «چگونه وایبها همه چیز را به تسخیر خود درآوردند؟» که در سیوچهارمین شمارۀ مجلۀ ترجمان علوم انسانی منتشر شده است. این مطلب در تاریخ ۶ بهمن ۱۴۰۳ در وبسایت ترجمان نیز بارگذاری شده است. این مطلب نوشتۀ جس کارتنر است و علی حاتمیان آن را ترجمه کرده است. برای خواندن نسخه کامل این مطلب و دیگر مطالب ترجمان، به وبسایت ترجمان سر بزنید.
📌 ادامۀ مطلب را در لینک زیر بخوانید:
b2n.ir/z04474
@tarjomaanweb
29.04.202514:36
#تبلیغات


28.04.202505:41
@tarjomaanweb👇
26.04.202505:34
@tarjomaanweb👇


25.04.202506:06
@tarjomaanweb👇


24.04.202505:44
@tarjomaanweb👇


22.04.202505:36
@tarjomaanweb👇
Показано 1 - 24 із 153
Увійдіть, щоб розблокувати більше функціональності.