30.04.202503:31
🍃🍃
آيا اجازه دارم
از پای اين حصار
در رنگ آن شكوفهی شاداب بنگرم
وز لای این مُشَبّڪِ خونينِ خارخار،
-اين سيم خاردار-
يك جرعه آب چشمه بنوشم؟
« بيرون، جلوی در »
چندان كه مختصر رمقے آورم بهدست،
در پای اين درخت، بيآسايم،
آيا اجازه دارم؟!
يا همچنان غريب، ازين راه بگذرم،
وين بغض ِ قرنها «نتوانی» را
چون دشنه در گلوی ِ صبورم فروبرم؟
فریدون مشیری
🌱 خارها گلوی صبر را دریدهاند!
┄┅✿░⃟💚🤍♥️❃─═༅࿇࿇༅═─
آيا اجازه دارم
از پای اين حصار
در رنگ آن شكوفهی شاداب بنگرم
وز لای این مُشَبّڪِ خونينِ خارخار،
-اين سيم خاردار-
يك جرعه آب چشمه بنوشم؟
« بيرون، جلوی در »
چندان كه مختصر رمقے آورم بهدست،
در پای اين درخت، بيآسايم،
آيا اجازه دارم؟!
يا همچنان غريب، ازين راه بگذرم،
وين بغض ِ قرنها «نتوانی» را
چون دشنه در گلوی ِ صبورم فروبرم؟
فریدون مشیری
🌱 خارها گلوی صبر را دریدهاند!
┄┅✿░⃟💚🤍♥️❃─═༅࿇࿇༅═─


25.04.202518:50
#علیه_فراموشی
🥀🕊گذشته است آبان و رنگین کمان
نیامد به پهنای این آسمان
اگر چه شب ترس بیانتهاست
پر از نور خواهد شد این کهکشان
دریغا از این گردش روزگار!
که این باغ را کرد ویران خزان
دریغا که از ابرها خون چکید
بر این دشت پوشیده از ارغوان!
ندانی چهها کرد این قوم دون
در این خاک با نسل نام آوران!
شد از خنجر ظلم، بلبل خموش
شد از داس کین، روی گلها نهان
به زیر تبر، غنچهها برگبرگ...
چهها بر سر باغ رفت آن زمان!
اگر هر دو باران شویم، ای عزیز!
میآید سرانجام، رنگین کمان
🕊🖤ما
نه بخشیده ایم
نه میبخشیم
نه فراموش کردهایم
نه فراموش میکنیم
ما هنوز داغداریم ...🖤🕊
࿐჻ᭂ⸙🖤⸙჻ᭂ࿐
#علیه_فراموشی
🥀🕊گذشته است آبان و رنگین کمان
نیامد به پهنای این آسمان
اگر چه شب ترس بیانتهاست
پر از نور خواهد شد این کهکشان
دریغا از این گردش روزگار!
که این باغ را کرد ویران خزان
دریغا که از ابرها خون چکید
بر این دشت پوشیده از ارغوان!
ندانی چهها کرد این قوم دون
در این خاک با نسل نام آوران!
شد از خنجر ظلم، بلبل خموش
شد از داس کین، روی گلها نهان
به زیر تبر، غنچهها برگبرگ...
چهها بر سر باغ رفت آن زمان!
اگر هر دو باران شویم، ای عزیز!
میآید سرانجام، رنگین کمان
🕊🖤ما
نه بخشیده ایم
نه میبخشیم
نه فراموش کردهایم
نه فراموش میکنیم
ما هنوز داغداریم ...🖤🕊
࿐჻ᭂ⸙🖤⸙჻ᭂ࿐


24.04.202505:56
۴ اردیبهشت ۱۳۱۹ اولین فرستنده عمومی رادیو در ایران با نام #رادیو_تهران راهاندازی شد. از آن روز رادیو به عنوان رسانهای ارزان اما فراگیر همراه مردم ایران شد
┄┅✿░⃟💚🤍♥️❃─═༅࿇࿇༅═─
┄┅✿░⃟💚🤍♥️❃─═༅࿇࿇༅═─
23.04.202514:31
🩵🤎
بزرگترین شادی زندگی در گروِ شرایطی نیست که در آن قرار گرفتهایم، بلکه این شادی نتیجهی وجدان بیدار، سلامتی، کار و زندگی و آزادیِ جاری در تمام آن چیزهایی است که بر ما میگذارد....
┄┅✿░⃟💚🤍♥️❃─═༅࿇࿇༅═─
بزرگترین شادی زندگی در گروِ شرایطی نیست که در آن قرار گرفتهایم، بلکه این شادی نتیجهی وجدان بیدار، سلامتی، کار و زندگی و آزادیِ جاری در تمام آن چیزهایی است که بر ما میگذارد....
مادامی که تلخی زندگی دیگران را شیرین
میکنی، بدان که زندگی می کنی
┄┅✿░⃟💚🤍♥️❃─═༅࿇࿇༅═─
20.04.202514:54
انگار در مسیری از تجسم پرواز بود که یک روز آن پرندهها
نمایان شدند
انگار از خطوط سبز تخیل بودند
آن برگهای تازه که در شهوت نسیم نفس میزدند
انگار
آن شعلههای بنفش که در ذهن پاک پنجرهها میسوخت
چیزی بجز تصور معصومی از چراغ نبود
در کوچه باد میآید
این ابتدای ویرانیست
آن روز هم که دستهای تو ویران شدند باد میآمد
ستارههای عزیز
ستارههای مقوایی عزیز
وقتی در آسمان، دروغ وزیدن میگیرد
دیگر چگونه میشود به سورههای رسولان سر شکسته پناه آورد؟
ما مثل مردههای هزاران هزار ساله به هم میرسیم و آنگاه
خورشید بر تباهی اجساد ما قضاوت خواهدکرد
من سردم است و انگار هیچوقت گرم نخواهم شد
ای یار ای یگانهترین یار آن شراب مگر چند ساله بود؟
نگاه کن که در اینجا
زمان چه وزنی دارد
و ماهیان چگونه گوشتهای مرا میجوند
چرا مرا همیشه در ته دریا نگاه میداری؟
من سردم است و از گوشواره های صدف بیزارم من سردم است و میدانم که از تمامی اوهام سرخ یک شقایق وحشی
جز چند قطره خون
چیزی بجا نخواهدماند
خطوط را رها خواهمکرد
و همچنین شمارش اعداد را رها خواهمکرد
و از میان شکلهای هندسی محدود
به پهنههای حسی وسعت پناه خواهمبرد
🔘 #فروغ_فرخزاد
نمایان شدند
انگار از خطوط سبز تخیل بودند
آن برگهای تازه که در شهوت نسیم نفس میزدند
انگار
آن شعلههای بنفش که در ذهن پاک پنجرهها میسوخت
چیزی بجز تصور معصومی از چراغ نبود
در کوچه باد میآید
این ابتدای ویرانیست
آن روز هم که دستهای تو ویران شدند باد میآمد
ستارههای عزیز
ستارههای مقوایی عزیز
وقتی در آسمان، دروغ وزیدن میگیرد
دیگر چگونه میشود به سورههای رسولان سر شکسته پناه آورد؟
ما مثل مردههای هزاران هزار ساله به هم میرسیم و آنگاه
خورشید بر تباهی اجساد ما قضاوت خواهدکرد
من سردم است و انگار هیچوقت گرم نخواهم شد
ای یار ای یگانهترین یار آن شراب مگر چند ساله بود؟
نگاه کن که در اینجا
زمان چه وزنی دارد
و ماهیان چگونه گوشتهای مرا میجوند
چرا مرا همیشه در ته دریا نگاه میداری؟
من سردم است و از گوشواره های صدف بیزارم من سردم است و میدانم که از تمامی اوهام سرخ یک شقایق وحشی
جز چند قطره خون
چیزی بجا نخواهدماند
خطوط را رها خواهمکرد
و همچنین شمارش اعداد را رها خواهمکرد
و از میان شکلهای هندسی محدود
به پهنههای حسی وسعت پناه خواهمبرد
🔘 #فروغ_فرخزاد
18.04.202503:23
از دی که گذشت هیچ ازو یاد مکن
فردا که نیامدهست فریاد مکن
بر نامده و گذشته بنیاد مکن
حالی خوش باش و عمر بر باد مکن
🍃🍃🍃
#خیام
خواننده و آهنگساز : امیر آرام
┄┅✿░⃟💚🤍♥️❃─═༅࿇࿇༅═─
فردا که نیامدهست فریاد مکن
بر نامده و گذشته بنیاد مکن
حالی خوش باش و عمر بر باد مکن
🍃🍃🍃
#خیام
خواننده و آهنگساز : امیر آرام
┄┅✿░⃟💚🤍♥️❃─═༅࿇࿇༅═─
28.04.202518:29
خانه ام آتش گرفته است .....
محمد رضا شجریان
#بندرعباس_تسلیت
محمد رضا شجریان
#بندرعباس_تسلیت
25.04.202516:26
- «زندگی قصه تلخیست
که از آغازش بس که آزرده
شدم، چشم به پایان دارم!»
┄┅✿░⃟💚🤍♥️❃─═༅࿇࿇༅═─
که از آغازش بس که آزرده
شدم، چشم به پایان دارم!»
┄┅✿░⃟💚🤍♥️❃─═༅࿇࿇༅═─


24.04.202505:56
23.04.202514:29
هنر، زبان بیکلام تجلی خلاقیت انسان، هنر مرزها را درنوردیده و احساسات، افکار و داستانها را به تصویر میکشد..
#فرح_فریماه
┄┅✿░⃟💚🤍♥️❃─═༅࿇࿇༅═─
#فرح_فریماه
┄┅✿░⃟💚🤍♥️❃─═༅࿇࿇༅═─
19.04.202518:59


18.04.202503:22
در من زنی هست
گرچه خسته ،
اما دست از جنگیدن نمیکشد…
پ.ن:
معجزه اند، انسانهایی که هر روز می توانند
در قامت انسان از نو متولد شوند و طلوع کنند
┄┅✿░⃟💚🤍♥️❃─═༅࿇࿇༅═─
گرچه خسته ،
اما دست از جنگیدن نمیکشد…
پ.ن:
معجزه اند، انسانهایی که هر روز می توانند
در قامت انسان از نو متولد شوند و طلوع کنند
┄┅✿░⃟💚🤍♥️❃─═༅࿇࿇༅═─
27.04.202520:14
🔵عزانوشته ای بر آتش بندر؛
مرثیهای بر خاکستر زندگیها
🖤آتش، پیش از آنکه کالا بسوزاند، پدرها را خاکستر کرددر دل ظهر گرم بندر، میان بوی نمک و رطوبت دریا، ناگهان شعلهها برخاستند؛
اما آتش نیامده بود که فقط چوب و پلاستیک بسوزاند.
آمده بود دستهایی را که عمرشان را در جابهجایی بارها گذاشته بودند،
آمده بود پدرهایی را که به امید یک قرص نان،هر روز خاک و عرق میخوردند،در کام خود بکشد...
برادرانی که برگشتند اما تنها در قاب عکسها.
دست در دست هم میدویدند تا شعلهای را خاموش کنند،تا آخرین کانتینر را نجات دهند،
اما آتش، بیرحمتر از آن بود که برادری بفهمد برادرش دیگر برنمیگردد.
چقدر زود، قابهای عکس پُر شدند؛و بندر، پر از نامهایی که دیگر کسی پاسخی از آنها نمیشنود.
زندگیهایی که پیش از رسیدن به سفره، سوختند،کالاهایی که باید از گمرک بندرعباس راهی خانههای کوچک جنوب میشدند،
تا چراغی روشن شود، نانی پخته شود، کودکی خنده کند...همه در دود گم شدند.
چه خانههایی که با امید به فروش یک بار ساده،امشب به تماشای خاکستر نشستهاند.
گمرک گریه کرد، بندر عزادار شددیوارهای بلند انبارها،ستونهای دود را تا آسمان بدرقه کردند؛بندر گریست...
دریا خجالت کشید...و خاک، اینبار نه بوی باران که بوی مردان سوخته را در خود گرفت.
🖤ما ماندیم و جای خالی صداهایی که دیگر برنمیگردندما ماندیم، با دستهایی خالیتر از همیشه،با سفرههایی که بوی دود میدهد،
و با دلهایی که آتش به جانشان افتاده؛
آتشی که نه با آب دریا خاموش میشود،
نه با گذشت زمان.
در نخل ناخدا، آنسوی کوچههای خاکی و بادگیر، صدای گریهی زنانی پیچید که چشم به راه برگشت مردان شان از گمرک بودند؛ در نایبند، مردانِ خسته، کمر خم کردند زیر باری که آتش بر دوششان گذاشته بود؛ خواجه عطا، با آن خیابانهای همیشه بیدار، این بار در سکوت فرو رفت، و دستهای بیرمق، پردهی مغازههای پر درد را کنار زدند...
بندر، از "سورو" تا "چهارراه رسالت"، از "گلشهر" تا "شهرک توحید"، همه جا، بوی مردان سوخته میداد؛ بوی نانی که هیچوقت به خانههای نمور جنوب نرسید، و داغی که از دل هیچ کوچهای پاک نخواهد شد...
جنوبی ها ، زاده آتشند،عزادار دود و خاکسترنشین خاطره رفته ها.
تسلیت بندر عباس.🖤
مرثیهای بر خاکستر زندگیها
🖤آتش، پیش از آنکه کالا بسوزاند، پدرها را خاکستر کرددر دل ظهر گرم بندر، میان بوی نمک و رطوبت دریا، ناگهان شعلهها برخاستند؛
اما آتش نیامده بود که فقط چوب و پلاستیک بسوزاند.
آمده بود دستهایی را که عمرشان را در جابهجایی بارها گذاشته بودند،
آمده بود پدرهایی را که به امید یک قرص نان،هر روز خاک و عرق میخوردند،در کام خود بکشد...
برادرانی که برگشتند اما تنها در قاب عکسها.
دست در دست هم میدویدند تا شعلهای را خاموش کنند،تا آخرین کانتینر را نجات دهند،
اما آتش، بیرحمتر از آن بود که برادری بفهمد برادرش دیگر برنمیگردد.
چقدر زود، قابهای عکس پُر شدند؛و بندر، پر از نامهایی که دیگر کسی پاسخی از آنها نمیشنود.
زندگیهایی که پیش از رسیدن به سفره، سوختند،کالاهایی که باید از گمرک بندرعباس راهی خانههای کوچک جنوب میشدند،
تا چراغی روشن شود، نانی پخته شود، کودکی خنده کند...همه در دود گم شدند.
چه خانههایی که با امید به فروش یک بار ساده،امشب به تماشای خاکستر نشستهاند.
گمرک گریه کرد، بندر عزادار شددیوارهای بلند انبارها،ستونهای دود را تا آسمان بدرقه کردند؛بندر گریست...
دریا خجالت کشید...و خاک، اینبار نه بوی باران که بوی مردان سوخته را در خود گرفت.
🖤ما ماندیم و جای خالی صداهایی که دیگر برنمیگردندما ماندیم، با دستهایی خالیتر از همیشه،با سفرههایی که بوی دود میدهد،
و با دلهایی که آتش به جانشان افتاده؛
آتشی که نه با آب دریا خاموش میشود،
نه با گذشت زمان.
در نخل ناخدا، آنسوی کوچههای خاکی و بادگیر، صدای گریهی زنانی پیچید که چشم به راه برگشت مردان شان از گمرک بودند؛ در نایبند، مردانِ خسته، کمر خم کردند زیر باری که آتش بر دوششان گذاشته بود؛ خواجه عطا، با آن خیابانهای همیشه بیدار، این بار در سکوت فرو رفت، و دستهای بیرمق، پردهی مغازههای پر درد را کنار زدند...
بندر، از "سورو" تا "چهارراه رسالت"، از "گلشهر" تا "شهرک توحید"، همه جا، بوی مردان سوخته میداد؛ بوی نانی که هیچوقت به خانههای نمور جنوب نرسید، و داغی که از دل هیچ کوچهای پاک نخواهد شد...
جنوبی ها ، زاده آتشند،عزادار دود و خاکسترنشین خاطره رفته ها.
تسلیت بندر عباس.🖤


25.04.202507:25
💚
🤍
❤️
🔥که هر جای تندی نباید نمود
سرِ بیخرد را نشاید ستود
همان به که با کینه داد آوریم
به کاماندرون نام یاد آوریم
که نیکیست اندر جهان یادگار
نمانَد به کس جاودان روزگار
همین چرخ گردنده با هر کسی
توانَد جفاگستریدن بسی
#فردوسی
و در این هفته:
انوشه بدی شاد تا جاودان
ز تو دور دست و زبان بَدان
┄┅✿░⃟💚🤍♥️❃─═༅࿇࿇༅═─
🤍
❤️
🔥که هر جای تندی نباید نمود
سرِ بیخرد را نشاید ستود
همان به که با کینه داد آوریم
به کاماندرون نام یاد آوریم
که نیکیست اندر جهان یادگار
نمانَد به کس جاودان روزگار
همین چرخ گردنده با هر کسی
توانَد جفاگستریدن بسی
#فردوسی
و در این هفته:
انوشه بدی شاد تا جاودان
ز تو دور دست و زبان بَدان
┄┅✿░⃟💚🤍♥️❃─═༅࿇࿇༅═─


23.04.202520:58
⭕️ شاهنامه فردوسی؛ شاهکاری که مشعل هویت ایرانی را برافروخت
📌در طول قرنهای متمادی، شاهنامه همچون دژی در برابر ویرانی ایران و فراموشی تاریخ و هویت ملی عمل کرد
♦️شاهنامه فردوسی یکی از باشکوهترین شاهکارهای ادبی جهان است که داستانها و افسانههای ایران باستان را روایت میکند. روایتی که از درهمآمیختگی اسطوره و تاریخ پدید آمد و از کیومرث، نخستین پادشاه پیشدادی، آغاز میشود و با یزدگرد سوم، آخرین پادشاه ساسانی، پایان مییابد.
فردوسی در این گستره تاریخی از دستکم ۵۰ پادشاه، از جمله سه زن، نام میبرد. پادشاهانی که برخی از آنان مانند فریدون، سرشت پهلوانی دارند و برخی همچون ضحاک به ستم آلودهاند. خالق شاهنامه در این شاهکار بینظیر با گریز به تاریخ اساطیری و باستانی ایران، در مرز میان واقعیت و افسانه حرکت میکند و همزمان هویت ملی، ارزشهای فرهنگی و آرمانهای اخلاقی ایرانیان را پاس میدارد.
📌در طول قرنهای متمادی، شاهنامه همچون دژی در برابر ویرانی ایران و فراموشی تاریخ و هویت ملی عمل کرد
♦️شاهنامه فردوسی یکی از باشکوهترین شاهکارهای ادبی جهان است که داستانها و افسانههای ایران باستان را روایت میکند. روایتی که از درهمآمیختگی اسطوره و تاریخ پدید آمد و از کیومرث، نخستین پادشاه پیشدادی، آغاز میشود و با یزدگرد سوم، آخرین پادشاه ساسانی، پایان مییابد.
فردوسی در این گستره تاریخی از دستکم ۵۰ پادشاه، از جمله سه زن، نام میبرد. پادشاهانی که برخی از آنان مانند فریدون، سرشت پهلوانی دارند و برخی همچون ضحاک به ستم آلودهاند. خالق شاهنامه در این شاهکار بینظیر با گریز به تاریخ اساطیری و باستانی ایران، در مرز میان واقعیت و افسانه حرکت میکند و همزمان هویت ملی، ارزشهای فرهنگی و آرمانهای اخلاقی ایرانیان را پاس میدارد.


21.04.202517:33
☑️
میخواهم از تک تک لحظات زندگیم
لذت ببرم ...
┄┅✿░⃟💚🤍♥️❃─═༅࿇࿇༅═─
میخواهم از تک تک لحظات زندگیم
لذت ببرم ...
┄┅✿░⃟💚🤍♥️❃─═༅࿇࿇༅═─


18.04.202503:25
آشنایان ره عشق در این بحر عمیق
غرقه گشتند و نگشتند به آب آلوده
#حافظ
┄┅✿░⃟💚🤍♥️❃─═༅࿇࿇༅═─
غرقه گشتند و نگشتند به آب آلوده
#حافظ
┄┅✿░⃟💚🤍♥️❃─═༅࿇࿇༅═─


18.04.202503:22
همدیگر را دوست داشته باشیم !
دنیا بوی باروت می دهد ......!!
دنیا ارزشش در همین دوستی هاست !!!
┄┅✿░⃟💚🤍♥️❃─═༅࿇࿇༅═─
همدیگر را دوست داشته باشیم !
دنیا بوی باروت می دهد ......!!
دنیا ارزشش در همین دوستی هاست !!!
┄┅✿░⃟💚🤍♥️❃─═༅࿇࿇༅═─


25.04.202518:54
«که گردون نگردد مگر بر بهی
به ما باز گردد کلاه مهی»
☀️دیگر آسوده بخواب کوروش، فرزندانت از همیشه بیدارترند...🥀
#تا_درودی_دیگر_بدرود 👋
┄┅✿░⃟💚🤍♥️❃─═༅࿇࿇༅═─
به ما باز گردد کلاه مهی»
☀️دیگر آسوده بخواب کوروش، فرزندانت از همیشه بیدارترند...🥀
#تا_درودی_دیگر_بدرود 👋
┄┅✿░⃟💚🤍♥️❃─═༅࿇࿇༅═─
24.04.202506:01
بانو #هایده
شانههایت
ترانه : اردلان سرفراز
آهنگ : فرید زلاند
تنظیم : منوچهر چشم آذر
🍃🍃🍃
در میان بیخودی، آرامش دل یافتم
من ز گرداب محبت، ذوق ساحل یافتم
خضر و سرگردانیِ سرچشمهٔ حیوان، که من
لذت عمر ابد از تیغ قاتل یافتم
┄┅✿░⃟💚🤍♥️❃─═༅࿇࿇༅═─
شانههایت
ترانه : اردلان سرفراز
آهنگ : فرید زلاند
تنظیم : منوچهر چشم آذر
🍃🍃🍃
در میان بیخودی، آرامش دل یافتم
من ز گرداب محبت، ذوق ساحل یافتم
خضر و سرگردانیِ سرچشمهٔ حیوان، که من
لذت عمر ابد از تیغ قاتل یافتم
┄┅✿░⃟💚🤍♥️❃─═༅࿇࿇༅═─


23.04.202517:55
باشد ...
که روزگار ...
بچرخد به کام ِ دل...
باشد که غم،خِجل شود از صبرِ قلبِ ما...
معصومه صابر...
#شبتون_خوش
┄┅✿░⃟💚🤍♥️❃─═༅࿇࿇༅═─
که روزگار ...
بچرخد به کام ِ دل...
باشد که غم،خِجل شود از صبرِ قلبِ ما...
معصومه صابر...
#شبتون_خوش
┄┅✿░⃟💚🤍♥️❃─═༅࿇࿇༅═─


21.04.202500:01
سیاوش فرخنژاد، هنرمند ایرانی، ضمن انتشار این ویدیوی زیبا نوشت:
«مامور حراست کاخ سعد آباد
، که اسلحه دارد! ،
فریاد میزند : "ساز ممنوعه آقا"
اسلحهها
از وجدان
مامورتر ند،
معذورتر ند.
زیر پارچهی سیاه ِ ممنوع
هنر مدفون است،
عشق مدفون است،
زن مدفون است،
من...
ما...
خدا مدفون است...
زیر پارچهی سیاه ،
جغرافیای مرگ جریان دارد.
🍃 مهشید اریایی ...۲۸ فروردین ۱۴۰۲
🍃 روزتون نیکو دوستان🙋♀
🍃فریادتو پنهون نکن
ای خاک خاکسترنشین…
🍃 سپاس از حضورتون، تندرست باشید...🌱
🍃🕊ـᬼ 🌝ـᬼ 🍃🕊
سیاوش فرخنژاد، هنرمند ایرانی، ضمن انتشار این ویدیوی زیبا نوشت:
«مامور حراست کاخ سعد آباد
، که اسلحه دارد! ،
فریاد میزند : "ساز ممنوعه آقا"
اسلحهها
از وجدان
مامورتر ند،
معذورتر ند.
زیر پارچهی سیاه ِ ممنوع
هنر مدفون است،
عشق مدفون است،
زن مدفون است،
من...
ما...
خدا مدفون است...
زیر پارچهی سیاه ،
جغرافیای مرگ جریان دارد.
🍃 مهشید اریایی ...۲۸ فروردین ۱۴۰۲
🍃 روزتون نیکو دوستان🙋♀
🍃فریادتو پنهون نکن
ای خاک خاکسترنشین…
🍃 سپاس از حضورتون، تندرست باشید...🌱
🍃🕊ـᬼ 🌝ـᬼ 🍃🕊
18.04.202503:23
"زندگی در لحظه است زندگی را زندگی باید کرد"
┄┅✿░⃟💚🤍♥️❃─═༅࿇࿇༅═─
┄┅✿░⃟💚🤍♥️❃─═༅࿇࿇༅═─


18.04.202503:21
💚
🤍
❤️
🔥به ایران کنون کار دُشخوارتر
فزونتر بَدی دل پُر آزارتر
که تو برنوشتی رهِ ایزدی
به کَژّی گذشتی و راهِ بدی
ازین بَد نباشد تنت سودمند
نیاید جهانآفرین را پسند
گر این باشد ای شاه سامانِ تو
نگردد کسی گِردِ پیمان تو
پشیمانی آید تو را زین سخُن
براندیش و فرمانِ دیوان مکن
#فردوسی
بادا که:
درودَت ز خورشید روشنروان
┄┅✿░⃟💚🤍♥️❃─═༅࿇࿇༅═─
🤍
❤️
🔥به ایران کنون کار دُشخوارتر
فزونتر بَدی دل پُر آزارتر
که تو برنوشتی رهِ ایزدی
به کَژّی گذشتی و راهِ بدی
ازین بَد نباشد تنت سودمند
نیاید جهانآفرین را پسند
گر این باشد ای شاه سامانِ تو
نگردد کسی گِردِ پیمان تو
پشیمانی آید تو را زین سخُن
براندیش و فرمانِ دیوان مکن
#فردوسی
بادا که:
درودَت ز خورشید روشنروان
┄┅✿░⃟💚🤍♥️❃─═༅࿇࿇༅═─
Показано 1 - 24 из 413
Войдите, чтобы разблокировать больше функциональности.