Переслал из:
تاریخ نگار



30.04.202511:53
🔰#مختصری_از_تاریخ_عیلام
(بخش چهارم)
❇️خط
🔷خط عیلامی میخی است یعنی علامات به شکل میخ است که به طور افقی یا عمودی استعمال شده و معلوم است که شکل خط عیلامی ها از سومری ها اقتباس کرده اند ولی خط میخی عیلامی خط مستقلی است. یعنی علامت هر دو خط یکی نیست و بنابراین با دانستن خط بابلی خط عیلامی را نمیتوان خواند. ارقام عیلامی هم با ارقام بابلی تفاوت داشته است. این خط بعدها با خطوط دیگر مترادفاً استعمال میشده است، مثلاً یکی از پادشاهان عیلام موسوم به باش شوشیناک که سلطنتش قبل از غلبه سومری های شهر اور بر عیلام بوده مجسمه ای از سنگ ساخته که شکل آن چنین است: پادشاه بر تختی از سنگ نشسته و کلماتی از سمت راست آن به خط عیلامی و از طرف چپ به خط بابلی نوشته شده است.
♦️ادبیاتی به فاخری فردوسی...
قدرتی به اندازه نادر...
دادگری همچون کوروش...
انسانیتی به مانند کریم خان...
و فرهنگی به وسعت هزاران سال تمدن...
درست فهمیدید این ایران است ایران هزار رنگ...
به تاریخ نگار بپیوندید
🔸 @tarikhnegarrr
(بخش چهارم)
❇️خط
🔷خط عیلامی میخی است یعنی علامات به شکل میخ است که به طور افقی یا عمودی استعمال شده و معلوم است که شکل خط عیلامی ها از سومری ها اقتباس کرده اند ولی خط میخی عیلامی خط مستقلی است. یعنی علامت هر دو خط یکی نیست و بنابراین با دانستن خط بابلی خط عیلامی را نمیتوان خواند. ارقام عیلامی هم با ارقام بابلی تفاوت داشته است. این خط بعدها با خطوط دیگر مترادفاً استعمال میشده است، مثلاً یکی از پادشاهان عیلام موسوم به باش شوشیناک که سلطنتش قبل از غلبه سومری های شهر اور بر عیلام بوده مجسمه ای از سنگ ساخته که شکل آن چنین است: پادشاه بر تختی از سنگ نشسته و کلماتی از سمت راست آن به خط عیلامی و از طرف چپ به خط بابلی نوشته شده است.
♦️ادبیاتی به فاخری فردوسی...
قدرتی به اندازه نادر...
دادگری همچون کوروش...
انسانیتی به مانند کریم خان...
و فرهنگی به وسعت هزاران سال تمدن...
درست فهمیدید این ایران است ایران هزار رنگ...
به تاریخ نگار بپیوندید
🔸 @tarikhnegarrr
Переслал из:
تاریخ نگار



27.04.202511:57
🔰#مختصری_از_تاریخ_عیلام
(بخش اول)
🔷حدود عیلام
♦️در عهود قدیمه عیلام اطلاق میشد به مملکتی که از این ولایات ترکیب یافته بود: خوزستان - لرستان - پشت کوه - کوه های بختیاری. حدود این مملکت از طرف مغرب دجله بود از طرف مشرق قسمتی از پارس، از سمت شمال راهی که از بابل به همدان میرفت و از سمت جنوب خلیج فارس تا بوشهر. شهرهای مهم این مملکت را چنین نوشته اند:
۱ _شوش که مهمترین شهر عیلام و چنان که معلوم شده از قدیمترین شهرهای عالم بوده است
۲_ماداکتو روی رود کرخه
٣- خایدالو که گمان میکنند در جای خرم آباد امروزی بنا شده بود
۴- اهواز
اهالی عیلام مملکت خود را (انزان سوسونکا) مینامیدند کلمه عیلام به معنی کوهستان
است و اطلاق به آن قسمتی میشد که کوهستان بود
✴️ تاریخ ما روایت تاریخ نیست
تحلیل تاریخ است
تا با درس از گذشته برای آینده قدم برداریم
شما را در داشتن آینده بهتر نه تنها برای خودمان بلکه برای کشورمان دعوت میکنم
🔸 @tarikhnegarrr
(بخش اول)
🔷حدود عیلام
♦️در عهود قدیمه عیلام اطلاق میشد به مملکتی که از این ولایات ترکیب یافته بود: خوزستان - لرستان - پشت کوه - کوه های بختیاری. حدود این مملکت از طرف مغرب دجله بود از طرف مشرق قسمتی از پارس، از سمت شمال راهی که از بابل به همدان میرفت و از سمت جنوب خلیج فارس تا بوشهر. شهرهای مهم این مملکت را چنین نوشته اند:
۱ _شوش که مهمترین شهر عیلام و چنان که معلوم شده از قدیمترین شهرهای عالم بوده است
۲_ماداکتو روی رود کرخه
٣- خایدالو که گمان میکنند در جای خرم آباد امروزی بنا شده بود
۴- اهواز
اهالی عیلام مملکت خود را (انزان سوسونکا) مینامیدند کلمه عیلام به معنی کوهستان
است و اطلاق به آن قسمتی میشد که کوهستان بود
✴️ تاریخ ما روایت تاریخ نیست
تحلیل تاریخ است
تا با درس از گذشته برای آینده قدم برداریم
شما را در داشتن آینده بهتر نه تنها برای خودمان بلکه برای کشورمان دعوت میکنم
🔸 @tarikhnegarrr
Переслал из:
تاریخ نگار

21.04.202517:09
🔷در نتیجه خسرو ناگزیر با زن و فرزندان و خانوادهاش از پایتخت گریخت و به موریکیوس، امپراتور بیزانس پناه برد. موریکیوس او را با لشکری یاری داد، و خسرو به پشتوانهٔ سربازان بیزانسی و دیگر نیروهایی که به او پیوسته بودند، توانست بهرام را – که حدود یک سال حکومت کرده بود و ظاهراً بزرگان و اشراف ساسانی دل خوشی از او نداشتند – شکست دهد. بهرام به نواحی شرقی، نزد ترکان گریخت و در نهایت به تحریک خسرو به قتل رسید.
Переслал из:
تاریخ نگار



16.04.202511:49
🔰تنها شاهی که لقب دادگر گرفت
🔶خسرو یکم معروف به خسرو انوشیروان دادگر سومین فرزند قباد یکم بود. وی بیست و دومین شاه ایرانی بود که حکومت خود را در تیسفون آغاز کرد.
فرمانروایی خسرو با شورشهای داخلی آغاز شد اما وی موفق شد آنها را به اتمام برساند. خسرو مزدکیان را سرکوب و قلع و قمع کرد.
روابط ایران و روم در دورهٔ خسرو متغیر بود و این دو کشور گاهی در جنگ و گاهی در صلح به سر میبردند. در ابتدا صلحی میان آنها شکل گرفت که در این قرار داد روم مجبور به پرداخت غرامت شد، ولی پس از مدتی خسرو نبرد را از سر گرفت.
در این نبرد گاهی ایران پیروز بود و ضمن این نبردها تعهدنامهها و پیمانهایی هم به امضا میرسید.
✴️جایگه شاه جهان اردشیر
آن که به گاه جنگ بُدی همچو شیر
پادشه عادل انوشیروان
گشته پر آوازه ز عدلش جهان
چون جم و خسرو، شه والا بُوَد
به تاریخ نگار بپیوندید
🔸@tarikhnegarrr
🔶خسرو یکم معروف به خسرو انوشیروان دادگر سومین فرزند قباد یکم بود. وی بیست و دومین شاه ایرانی بود که حکومت خود را در تیسفون آغاز کرد.
فرمانروایی خسرو با شورشهای داخلی آغاز شد اما وی موفق شد آنها را به اتمام برساند. خسرو مزدکیان را سرکوب و قلع و قمع کرد.
روابط ایران و روم در دورهٔ خسرو متغیر بود و این دو کشور گاهی در جنگ و گاهی در صلح به سر میبردند. در ابتدا صلحی میان آنها شکل گرفت که در این قرار داد روم مجبور به پرداخت غرامت شد، ولی پس از مدتی خسرو نبرد را از سر گرفت.
در این نبرد گاهی ایران پیروز بود و ضمن این نبردها تعهدنامهها و پیمانهایی هم به امضا میرسید.
✴️جایگه شاه جهان اردشیر
آن که به گاه جنگ بُدی همچو شیر
پادشه عادل انوشیروان
گشته پر آوازه ز عدلش جهان
چون جم و خسرو، شه والا بُوَد
به تاریخ نگار بپیوندید
🔸@tarikhnegarrr
Переслал из:
تاریخ نگار



09.04.202516:55
🔰دعوا بر سر مولانا
🔶مریدان مولانا هنگامی که شمس را چنین نزدیک به مولانا دیدند، شروع به ضربوشتم شمس کردند
و سپس مولانا این شعر را در وصف این لحظه سرود:
جان منست او هی مزنیدش
آن منست او هی مبریدش
آب منست او نان منست او
مثل ندارد باغ امیدش
باغ و جنانش آب روانش
سرخی سیبش سبزی بیدش
متصلست او معتدلست او
شمع دلست او پیش کشیدش
هر که ز غوغا وز سر سودا
سر کشد این جا سر ببریدش
هر که ز صهبا آرد صفرا
کاسه سکبا پیش نهیدش
عام بیاید خاص کنیدش
خام بیاید هم بپزیدش
نک شه هادی زان سوی وادی
جانب شادی داد نویدش
داد زکاتی آب حیاتی
شاخ نباتی تا به مزیدش
باده چو خورد او خامش کرد او
زحمت برد او تا طلبیدش
❇️ایران فرهاد است و عشق راستین...
ایران فردوسی است و حماسه...
ایران حافظ است و عشق...
ایران مولوی است و معرفت...
و تاریخ نگار است با روایت آنان.
🔸@tarikhnegarrr
🔶مریدان مولانا هنگامی که شمس را چنین نزدیک به مولانا دیدند، شروع به ضربوشتم شمس کردند
و سپس مولانا این شعر را در وصف این لحظه سرود:
جان منست او هی مزنیدش
آن منست او هی مبریدش
آب منست او نان منست او
مثل ندارد باغ امیدش
باغ و جنانش آب روانش
سرخی سیبش سبزی بیدش
متصلست او معتدلست او
شمع دلست او پیش کشیدش
هر که ز غوغا وز سر سودا
سر کشد این جا سر ببریدش
هر که ز صهبا آرد صفرا
کاسه سکبا پیش نهیدش
عام بیاید خاص کنیدش
خام بیاید هم بپزیدش
نک شه هادی زان سوی وادی
جانب شادی داد نویدش
داد زکاتی آب حیاتی
شاخ نباتی تا به مزیدش
باده چو خورد او خامش کرد او
زحمت برد او تا طلبیدش
❇️ایران فرهاد است و عشق راستین...
ایران فردوسی است و حماسه...
ایران حافظ است و عشق...
ایران مولوی است و معرفت...
و تاریخ نگار است با روایت آنان.
🔸@tarikhnegarrr
Переслал из:
تاریخ نگار

30.04.202503:27
❇️تقسیم ممالک چنگیزی
🔰 در میان هفت پسر چنگیز آن چهار که فرزند یسونجین بیگی بودند یعنی جوجی یا توشی و جغتای و اوگدای یا اوکتای و تولوی یا تولی. چهار پسر معتبر تر او و در کارهای مهم منظور نظر و مدد پدر بودند.
تقسیم ممالک چنگیزی بعد از فتح چین شمالی و ممالک اقوام کرائیت و نایمان و اویغور و تنگغوت و قراختائیان و خوارزمشاهیان در ایام حیات چنگیز به ترتیب ذیل صورت گرفت
۱_ختا یعنی چین شمالی نصیب برادر چنگیز گردید
۲_از کاشغر تا شهر بلغار( غازان حالیه در روسیه) مرکزی یعنی دره علیای سیحون و جیحون و خوارزم و دشت قبچاق و روسیه جنوبی و دامنه های کوه اورال و سیبری غربی به جوجی رسید و چون جوجی مُرد پسرش باتو، خان آن نواحی گردید
٣- ممالک سابق قراختائیان و ماوراءالنهر به جغتای واگذار شد
۴_ یورت اصلی اجداد چنگیز به جوانترین فرزندان چنگیز یعنی تولی رسید
۵ سهم_ اوتای ولیعهد چنگیز از همه کمتر بود و فقط انحصار داشت به همان ناحیه جبال تارباگاتای و اطراف دریاچه آلاگول و درۀ نهرایمیل در سمت مغرب مغولستان
♦️ایران باغی با وسعت بسیار پهناور است...
اما با دیوار های کوتاه
این دیوار کوتا سبب شد که هر احدی بدون توجه به وسعت باغ از دیوار آن بالا برود
اما تاریخ نگار اینجاست...
اینجاست که این دیوار ها را همچون داریوش شاه مستحکم سازد
و همچون نادر شاه متجاوزان را بیرون راند...
به تاریخ نگار بپیوندید
🔸 @tarikhnegarrr
🔰 در میان هفت پسر چنگیز آن چهار که فرزند یسونجین بیگی بودند یعنی جوجی یا توشی و جغتای و اوگدای یا اوکتای و تولوی یا تولی. چهار پسر معتبر تر او و در کارهای مهم منظور نظر و مدد پدر بودند.
تقسیم ممالک چنگیزی بعد از فتح چین شمالی و ممالک اقوام کرائیت و نایمان و اویغور و تنگغوت و قراختائیان و خوارزمشاهیان در ایام حیات چنگیز به ترتیب ذیل صورت گرفت
۱_ختا یعنی چین شمالی نصیب برادر چنگیز گردید
۲_از کاشغر تا شهر بلغار( غازان حالیه در روسیه) مرکزی یعنی دره علیای سیحون و جیحون و خوارزم و دشت قبچاق و روسیه جنوبی و دامنه های کوه اورال و سیبری غربی به جوجی رسید و چون جوجی مُرد پسرش باتو، خان آن نواحی گردید
٣- ممالک سابق قراختائیان و ماوراءالنهر به جغتای واگذار شد
۴_ یورت اصلی اجداد چنگیز به جوانترین فرزندان چنگیز یعنی تولی رسید
۵ سهم_ اوتای ولیعهد چنگیز از همه کمتر بود و فقط انحصار داشت به همان ناحیه جبال تارباگاتای و اطراف دریاچه آلاگول و درۀ نهرایمیل در سمت مغرب مغولستان
♦️ایران باغی با وسعت بسیار پهناور است...
اما با دیوار های کوتاه
این دیوار کوتا سبب شد که هر احدی بدون توجه به وسعت باغ از دیوار آن بالا برود
اما تاریخ نگار اینجاست...
اینجاست که این دیوار ها را همچون داریوش شاه مستحکم سازد
و همچون نادر شاه متجاوزان را بیرون راند...
به تاریخ نگار بپیوندید
🔸 @tarikhnegarrr
Переслал из:
تاریخ نگار



28.04.202511:18
🔰#مختصری_از_تاریخ_عیلام🔰
(بخش دوم)
💠نژاد
🔶راجع به مردمان بومی این مملکت عقیده دیولافوا و دمرگان این است که بومی های اولی این مملکت حبشی بودند. برخی عقیده دارند که سواحل خلیج فارس تا مکران و بلوچستان از حبشی های مسکون بوده به هر حال بعد از قرون زیاد مردمانی که در اطراف شط العرب و رأس خلیج فارس سکنی داشته و موسوم به سومری ها بودند به این مملکت آمده، غلبه یافتند و بعد از آنها مردمانی سامی نژاد به این مملکت آمدند ولی استیلای آنها در قسمت کوهستانی آن دوامی نداشت. از مردمان کوهستانی اسم کوسی ها یا کیس سیها زیاد نام برده شده. یونانی ها آنها را اُکسیان نامیده اند. اینها مردمی بودند استقلال طلب و مطیع کردن آنها خیلی دشوار بود چنان که تسلط خارجی ها بر آنها دوامی نداشت. شایان ذکر است که اینها از اسکندر در موقعی که از شوش به فارس میرفت مطالبه باج کردند و در مراجعت از هند به بابل اسکندر با اینها جنگ کرد ولی بالاخره باز باج آنها را بخشید.
♦️تاریخ بخشی از دارایی ماست
شعر بخشی از سرمایه ماست
هنر بخشی از ثروت ماست
و از همه مهم تر
وطن همه چیز ماست
برای اطلاع از تاریخ خودتون به تاریخ نگار بپیوندید
🔸@tarikhnegarrr
(بخش دوم)
💠نژاد
🔶راجع به مردمان بومی این مملکت عقیده دیولافوا و دمرگان این است که بومی های اولی این مملکت حبشی بودند. برخی عقیده دارند که سواحل خلیج فارس تا مکران و بلوچستان از حبشی های مسکون بوده به هر حال بعد از قرون زیاد مردمانی که در اطراف شط العرب و رأس خلیج فارس سکنی داشته و موسوم به سومری ها بودند به این مملکت آمده، غلبه یافتند و بعد از آنها مردمانی سامی نژاد به این مملکت آمدند ولی استیلای آنها در قسمت کوهستانی آن دوامی نداشت. از مردمان کوهستانی اسم کوسی ها یا کیس سیها زیاد نام برده شده. یونانی ها آنها را اُکسیان نامیده اند. اینها مردمی بودند استقلال طلب و مطیع کردن آنها خیلی دشوار بود چنان که تسلط خارجی ها بر آنها دوامی نداشت. شایان ذکر است که اینها از اسکندر در موقعی که از شوش به فارس میرفت مطالبه باج کردند و در مراجعت از هند به بابل اسکندر با اینها جنگ کرد ولی بالاخره باز باج آنها را بخشید.
♦️تاریخ بخشی از دارایی ماست
شعر بخشی از سرمایه ماست
هنر بخشی از ثروت ماست
و از همه مهم تر
وطن همه چیز ماست
برای اطلاع از تاریخ خودتون به تاریخ نگار بپیوندید
🔸@tarikhnegarrr
Переслал из:
تاریخ نگار



27.04.202511:57
🔰#مختصری_از_تاریخ_عیلام
♦️مجموعه ای از تاریخ عیلام در طی هفت بخش منتشر خواهد شد که درباره : حدود عیلام، نژاد، زبان، خط، مذهب، شهر شوش و تقسیم گذشته های عیلام می باشد
♦️مجموعه ای از تاریخ عیلام در طی هفت بخش منتشر خواهد شد که درباره : حدود عیلام، نژاد، زبان، خط، مذهب، شهر شوش و تقسیم گذشته های عیلام می باشد
Переслал из:
تاریخ نگار



20.04.202516:58
🔰نبرد بر سر تاجوتخت
🔶خبر شکست رستم فرخ زاد به یزدگرد می رسد. با بزرگان و اندیشمندان خود مشورت کرده و در نهایت برای آماده سازی لشگری بزرگ به سمت خراسان می رود تا به نبرد با تازیان برخیزد که در راه نامه ای به ماهوی سوری و مرزبانان خراسان می نویسد. یزدگرد به طوس می رسد. ماهوی به پیشواز او می آید و از او استقبال می کند. اما از آنجاکه ماهوی خود رویای پادشاهی در سر دارد. توطئه چینی کرده برای بیژن حاکم سمرقند نامه ای نوشته و از او می خواهد بر علیه شاه ایران لشگر براند و با او همراه شود. ماهوی بیژن را وعده تخت شاهی می دهد.
پیروز وسوسه شده اما به جای خود برسام را با ده هزار سوار به مقابله با شاه ایران می فرستد. یزد گرد شکست خورده به آسیاب می گریزد و در آنجا بدست آسیابان کشته می شود. سپس ماهوی بر تخت می نشیند این کار باعث شورش بیژن می گردد. نبردی سخت بین ماهوی و بیژن در می گیرد و در آخر کار ماهوی و سه فرزند او همگی کشته می شوند
💠ایران آرش است و رهایی...
ایران دار است و سربداران...
ایران ابوعلی است و دانش...
ایران امیر کبیر است و درایت...
و تاریخ نگار است که تمام آنان را نقل میکند
🔸 @tarikhnegarrr
🔶خبر شکست رستم فرخ زاد به یزدگرد می رسد. با بزرگان و اندیشمندان خود مشورت کرده و در نهایت برای آماده سازی لشگری بزرگ به سمت خراسان می رود تا به نبرد با تازیان برخیزد که در راه نامه ای به ماهوی سوری و مرزبانان خراسان می نویسد. یزدگرد به طوس می رسد. ماهوی به پیشواز او می آید و از او استقبال می کند. اما از آنجاکه ماهوی خود رویای پادشاهی در سر دارد. توطئه چینی کرده برای بیژن حاکم سمرقند نامه ای نوشته و از او می خواهد بر علیه شاه ایران لشگر براند و با او همراه شود. ماهوی بیژن را وعده تخت شاهی می دهد.
پیروز وسوسه شده اما به جای خود برسام را با ده هزار سوار به مقابله با شاه ایران می فرستد. یزد گرد شکست خورده به آسیاب می گریزد و در آنجا بدست آسیابان کشته می شود. سپس ماهوی بر تخت می نشیند این کار باعث شورش بیژن می گردد. نبردی سخت بین ماهوی و بیژن در می گیرد و در آخر کار ماهوی و سه فرزند او همگی کشته می شوند
💠ایران آرش است و رهایی...
ایران دار است و سربداران...
ایران ابوعلی است و دانش...
ایران امیر کبیر است و درایت...
و تاریخ نگار است که تمام آنان را نقل میکند
🔸 @tarikhnegarrr
Переслал из:
تاریخ نگار



15.04.202517:05
⚜پاسخ به سوالات شما
یکی از مخاطبان ارجمند ما با فرستادن این دو عکس از ما اطلاعات خواستند
یکی از مخاطبان ارجمند ما با فرستادن این دو عکس از ما اطلاعات خواستند
Переслал из:
تاریخ نگار

08.04.202516:03
🔰رستم و سیاوش در یک نبرد
🔷افراسیاب به ایران زمین حمله می کند و سیاوش داوطلب رهبری لشگر برای جنگ با افراسیاب می شود. رستم نیز در این نبرد او را همراهی می کند.
سیاوش بههمراهِ رستم در جنگ پیروزیهای بزرگی به دست آورد و بلخ را نیز گرفت و برای گرفتنِ سُغد و ادامهٔ جنگ با افراسیاب به سفر رهسپار شد.
اما افراسیاب برای خوابِ بدی که دیده بود از جنگ با سیاوش انصراف داده و گرسیوز را میفرستد تا با سیاوش از درِ آشتی درآید و برای آشتی، صد گروگان نیز به وی بدهد.سیاوش پیمان صلح را پذیرفته و از طریق رستم خبر به کاووس می دهد کیکاووس صلح را نمی پذیرد و خواهان نبرد با افراسیاب است رستم از پرخاشگری کیکاووس عصبانی شده میدان را ترک می کند سیاوش نیز حاضر به شکستن پیمان نیست و پس از واگذاری لشگر به سرداران ایران به طرف توران پناهنده می شود.
💠ایران کوروش است و آزادگی و صلح و دوستی...
ایران داریوش است و اقتدار و سازندگی...
ایران آریو برزن است و ایستادگی...
ایران سورنا است و دلاوری...
و تاریخ نگار است و روایت آنان
🔸 @tarikhnegarrr
🔷افراسیاب به ایران زمین حمله می کند و سیاوش داوطلب رهبری لشگر برای جنگ با افراسیاب می شود. رستم نیز در این نبرد او را همراهی می کند.
سیاوش بههمراهِ رستم در جنگ پیروزیهای بزرگی به دست آورد و بلخ را نیز گرفت و برای گرفتنِ سُغد و ادامهٔ جنگ با افراسیاب به سفر رهسپار شد.
اما افراسیاب برای خوابِ بدی که دیده بود از جنگ با سیاوش انصراف داده و گرسیوز را میفرستد تا با سیاوش از درِ آشتی درآید و برای آشتی، صد گروگان نیز به وی بدهد.سیاوش پیمان صلح را پذیرفته و از طریق رستم خبر به کاووس می دهد کیکاووس صلح را نمی پذیرد و خواهان نبرد با افراسیاب است رستم از پرخاشگری کیکاووس عصبانی شده میدان را ترک می کند سیاوش نیز حاضر به شکستن پیمان نیست و پس از واگذاری لشگر به سرداران ایران به طرف توران پناهنده می شود.
💠ایران کوروش است و آزادگی و صلح و دوستی...
ایران داریوش است و اقتدار و سازندگی...
ایران آریو برزن است و ایستادگی...
ایران سورنا است و دلاوری...
و تاریخ نگار است و روایت آنان
🔸 @tarikhnegarrr
Переслал из:
تاریخ نگار



29.04.202514:11
🔰#مختصری_از_تاریخ_عیلام
(بخش سوم)
❇️زبان
♦️قدیمی ترین زبان اهالی این مملکت زبان انزانی است که به عقیده دِمُرگان در سه هزار سال ق.م. متروک شده و پس از آن زبان سومری و زبان سامی در اینجا رواج یافته. بعد باز میبینیم که در ۱۵۰۰ سال .ق.م. دفعتاً زبان انزانی زنده و استعمال شده و از اینجا میتوان حدس زد که زبان انزانی در میان اهالی معمول بوده ولی کتیبه ها به زبان سومری و سامی نوشته میشده زیرا اگر زبانی مرد دیگر زنده نمیشود. در باب زبان انزانی عقیده عالم معروف پرشیل که با هیئت علمی فرانسوی بوده این است که زبان مزبور به زبان های( اورال و آلتائی) نزدیک بوده است.
🔶من شیفته زبان پارسی هستم...
چرا که خوندن و یاد گرفتن آثار با شکوه ایران واجب است...
همگان بر حذر باشند که خورشید تمدن و فرهنگ از ایران طلوع کرده
به تاریخ نگار بپیوندید.
🔸 @tarikhnegarrr
(بخش سوم)
❇️زبان
♦️قدیمی ترین زبان اهالی این مملکت زبان انزانی است که به عقیده دِمُرگان در سه هزار سال ق.م. متروک شده و پس از آن زبان سومری و زبان سامی در اینجا رواج یافته. بعد باز میبینیم که در ۱۵۰۰ سال .ق.م. دفعتاً زبان انزانی زنده و استعمال شده و از اینجا میتوان حدس زد که زبان انزانی در میان اهالی معمول بوده ولی کتیبه ها به زبان سومری و سامی نوشته میشده زیرا اگر زبانی مرد دیگر زنده نمیشود. در باب زبان انزانی عقیده عالم معروف پرشیل که با هیئت علمی فرانسوی بوده این است که زبان مزبور به زبان های( اورال و آلتائی) نزدیک بوده است.
🔶من شیفته زبان پارسی هستم...
چرا که خوندن و یاد گرفتن آثار با شکوه ایران واجب است...
همگان بر حذر باشند که خورشید تمدن و فرهنگ از ایران طلوع کرده
به تاریخ نگار بپیوندید.
🔸 @tarikhnegarrr
Переслал из:
تاریخ نگار

27.04.202516:34
✴️سلطنت علیشاه افشار
♦️پس از انتشار خبر قتل نادر افاغنه و ازبکان که به خان افشار تکیه داشتند و از ایرانیان سخت بیمناک بودند اردوی نادری را غارت کرده به سرکردگی احمدخان ابدالی به قندهار گریختند. افشاریه واقعه را به اطلاع علیقلی خان برادر زاده نادر که در این ایام در هرات بود رساندند. علی قلی خان با عجله به مشهد آمد و یکی از غلامان خود را به تصرف کلات و ضبط خزاین نادر فرستاد. سپس بر جمیع شاهزادگان خاندان خود دست یافت و رضاقلی میرزای نابینا و نصرالله میرزا و امامقلی میرزا و سایر شاهزادگان را به غیر از شاهرخ میرزا پسر رضاقلی میرزا همگی را کشت فقط این یک تن را پنهان کرد ولی خبر قتل او را نیز انتشار داد و غرضش این بود که اگر کار سلطنتش نگیرد شاهرخ را به پادشاهی بردارد و خود به نام او زمامدار شود و اگر موفق آید او را هم به قتل برساند. علی قلی خان در ۲۷ جمادی الآخره سال ۱۱۶۰ در مشهد به لقب علیشاه و عادل شاه به جای عم خود(نادر شاه) جلوس نمود و دست به بذالی و اسراف و عیاشی گذاشت و برادر کوچکتر خود ابراهیم خان را سردار عراق و مأمور اصفهان نمود و میر سیّد محمّد دختر زاده شاه سلیمان صفوی را هم به صدارت و تولیت آستانهٔ قدس برگزید. ابراهیمخان سال بعد خود را در اصفهان ابراهیم شاه خواند و مدعی برادر شد و در جنگی که در خاک زنجان بین این دو حریف درگرفت علیشاه مغلوب و دستگیر شد و به حكم برادر کور گردید.
💠ما نگهبان هستیم...
نگهبان منشور کوروش...
نگهبان فداکاری های بابک...
نگهبان جانفشانی های رستم فرخزاد...
شما را برای نگهبانی از تمدن و هویت ایرانی به تاریخ نگار دعوت میکنیم
🔸 @tarikhnegarrr
♦️پس از انتشار خبر قتل نادر افاغنه و ازبکان که به خان افشار تکیه داشتند و از ایرانیان سخت بیمناک بودند اردوی نادری را غارت کرده به سرکردگی احمدخان ابدالی به قندهار گریختند. افشاریه واقعه را به اطلاع علیقلی خان برادر زاده نادر که در این ایام در هرات بود رساندند. علی قلی خان با عجله به مشهد آمد و یکی از غلامان خود را به تصرف کلات و ضبط خزاین نادر فرستاد. سپس بر جمیع شاهزادگان خاندان خود دست یافت و رضاقلی میرزای نابینا و نصرالله میرزا و امامقلی میرزا و سایر شاهزادگان را به غیر از شاهرخ میرزا پسر رضاقلی میرزا همگی را کشت فقط این یک تن را پنهان کرد ولی خبر قتل او را نیز انتشار داد و غرضش این بود که اگر کار سلطنتش نگیرد شاهرخ را به پادشاهی بردارد و خود به نام او زمامدار شود و اگر موفق آید او را هم به قتل برساند. علی قلی خان در ۲۷ جمادی الآخره سال ۱۱۶۰ در مشهد به لقب علیشاه و عادل شاه به جای عم خود(نادر شاه) جلوس نمود و دست به بذالی و اسراف و عیاشی گذاشت و برادر کوچکتر خود ابراهیم خان را سردار عراق و مأمور اصفهان نمود و میر سیّد محمّد دختر زاده شاه سلیمان صفوی را هم به صدارت و تولیت آستانهٔ قدس برگزید. ابراهیمخان سال بعد خود را در اصفهان ابراهیم شاه خواند و مدعی برادر شد و در جنگی که در خاک زنجان بین این دو حریف درگرفت علیشاه مغلوب و دستگیر شد و به حكم برادر کور گردید.
💠ما نگهبان هستیم...
نگهبان منشور کوروش...
نگهبان فداکاری های بابک...
نگهبان جانفشانی های رستم فرخزاد...
شما را برای نگهبانی از تمدن و هویت ایرانی به تاریخ نگار دعوت میکنیم
🔸 @tarikhnegarrr
Переслал из:
تاریخ نگار



23.04.202516:10
✴️آسایشگاهی که فرهنگسرا شد
🔰 محلی که هم اکنون به نام فرهنگسرای نیاوران شناخته میشود، در دوره قاجار متعلق به عزیزخان خواجه بود. در دوره پهلوی اول، املاک عزیزخان خواجه، در زمره املاک رضاخان درآمد و در دوره پهلوی دوم، عمارت این باغ توسط دکتر محمد یزدی، متخصص امراض ریوی و بیماری سل، اجاره شد و به عنوان آسایشگاه و بیمارستان اختصاصی مسلولان، مورد استفاده قرار گرفت.
سال ۱۳۵۴ ساخت فرهنگسرا در قسمت جنوبی باغ، در محلی که قبلاً آسایشگاه مسلولان بود، آغاز شد و تا سال ۱۳۵۷ به طول انجامید.
💠هر کجا که حرف از انسانیت باشد...
نام کوروش میدرخشد
هر کجا حرف از شعر وادب باشد...
نام مولانا و سعدی میدرخشد
هر کجا که حرف از شهامت است...
نام نادر شاه میدرخشد
و در آخر...
هر کجا که حرف از تاریخ تمدن باشد....
نام ایران میدرخشد.
@tarikhnegarrr
🔰 محلی که هم اکنون به نام فرهنگسرای نیاوران شناخته میشود، در دوره قاجار متعلق به عزیزخان خواجه بود. در دوره پهلوی اول، املاک عزیزخان خواجه، در زمره املاک رضاخان درآمد و در دوره پهلوی دوم، عمارت این باغ توسط دکتر محمد یزدی، متخصص امراض ریوی و بیماری سل، اجاره شد و به عنوان آسایشگاه و بیمارستان اختصاصی مسلولان، مورد استفاده قرار گرفت.
سال ۱۳۵۴ ساخت فرهنگسرا در قسمت جنوبی باغ، در محلی که قبلاً آسایشگاه مسلولان بود، آغاز شد و تا سال ۱۳۵۷ به طول انجامید.
💠هر کجا که حرف از انسانیت باشد...
نام کوروش میدرخشد
هر کجا حرف از شعر وادب باشد...
نام مولانا و سعدی میدرخشد
هر کجا که حرف از شهامت است...
نام نادر شاه میدرخشد
و در آخر...
هر کجا که حرف از تاریخ تمدن باشد....
نام ایران میدرخشد.
@tarikhnegarrr
Переслал из:
تاریخ نگار



19.04.202512:48
🔰سازمان یاریرسانی به ستمدیدگان
🔶قباد اول برای یاری رسانی به ستمدیدگان و تهیدستان دفتری را به نام مدافع درویشان و داد، و به فرنشینی یکی از موبدان بزرگ به راه انداخت تا به حقوق بینوایان رسیدگی کند. ادعا شده این روش را در آینده دینهای مسیحیت و اسلام از روی کار او قالب برداشتند.
در زمان وی امر نقشهبرداری از زمینهای کشاورزی و سازماندهی دوباره نظام مالیاتی و تقسیم تازه استانها و سرزمینها آغاز شد.
در زمان او دولت ایران با مسیحیان نسطوری مدارا میکرد.همچنین در ۵۱۵ هیاطله دچار چنددستگی و ناتوانی شدند و مرزهای خاوری ایران نیز آسوده شد. در زمان او شاهنشاهی ساسانی، جانی دوباره گرفت و گرجستان، عمان و عربستان به زیر چیرگی ایرانیان بازگشتند.
در زمان او همچنین ایران با چین و هندوستان دادوستد انجام میداد. ایرانیان در این سالها انحصار بازرگانی ادویه و ابریشم را در دست داشتند.
سکههای قباد در استان گوانگدونگ چین، یافت شده که نشان از بازرگانی ایرانیان و چینیها در زمان پادشاهی اوست
🔷تاریخ تنها یک مطلب درسی نیست
تاریخ یک علم
علم غیب گویی
علمی که با دانستن و تعمیم میتوانیم آینده بهتر را تجربه کنیم
🔸@tarikhnegarrr
🔶قباد اول برای یاری رسانی به ستمدیدگان و تهیدستان دفتری را به نام مدافع درویشان و داد، و به فرنشینی یکی از موبدان بزرگ به راه انداخت تا به حقوق بینوایان رسیدگی کند. ادعا شده این روش را در آینده دینهای مسیحیت و اسلام از روی کار او قالب برداشتند.
در زمان وی امر نقشهبرداری از زمینهای کشاورزی و سازماندهی دوباره نظام مالیاتی و تقسیم تازه استانها و سرزمینها آغاز شد.
در زمان او دولت ایران با مسیحیان نسطوری مدارا میکرد.همچنین در ۵۱۵ هیاطله دچار چنددستگی و ناتوانی شدند و مرزهای خاوری ایران نیز آسوده شد. در زمان او شاهنشاهی ساسانی، جانی دوباره گرفت و گرجستان، عمان و عربستان به زیر چیرگی ایرانیان بازگشتند.
در زمان او همچنین ایران با چین و هندوستان دادوستد انجام میداد. ایرانیان در این سالها انحصار بازرگانی ادویه و ابریشم را در دست داشتند.
سکههای قباد در استان گوانگدونگ چین، یافت شده که نشان از بازرگانی ایرانیان و چینیها در زمان پادشاهی اوست
🔷تاریخ تنها یک مطلب درسی نیست
تاریخ یک علم
علم غیب گویی
علمی که با دانستن و تعمیم میتوانیم آینده بهتر را تجربه کنیم
🔸@tarikhnegarrr
Переслал из:
تاریخ نگار

15.04.202517:05
❇️پاسخ :
قلعه استخر مربوط به دوره ساسانیان سدههای اولیه دورانهای تاریخی پس از اسلام است و از جاهای دیدنی مرودشت در استان فارس محسوب میشود. این قلعه روی کوهی با همین نام قرار دارد و در بخش درودزن، دهستان ابرج، جنوب روستای بنی یکه واقع شده است. این قلعه مشهورترین قلعه سه گنبدان است
ابنبلخی نویسنده معروف قرن ششم هجری قمری درباره کوه استخر و دو کوه مجاورش مینویسد: «جمشید سه قلعه بساخت در میان شهر و آن را سه گنبدان نام نهاد. یکی قلعه استخر و دوم قلعه اشکنون و سوم قلعه شکسته. بر قلعه استخر خزانه داشتی و بر شکسته فراشخانه و اسباب آن و بر اشکنون زرادخانه»
فردوسی بزرگ در جای دیگری از شاهنامه میگوید: «پناه دلیران ایران زمین / گل است و سپید و ستخر گزین». منظور فردوسی از «گل»، دژ معروفی در کهگیلویه، «سپید» دژی در استان گلستان و «ستخر گزین» دژ قلعه معروف استخر است.
نکته جالبتوجه درباره قلعه استخر این است که این قلعه از تخت جمشید بهخوبی نمایان است. بر اساس اطلاعات کسبشده از گروههای کوهنوردی، از جاده اصلی تا پای قلعه استخر با خودرو حدود ۲ ساعت فاصله است. در روایات مختلف از قلعه استخر با نامهایی نظیر قلعه استخریار، میانقلعه، قلعه ماران، کوه دژ استخر و خاله سرو یاد میشود. حوضچه قلعه عمقی ۹متری دارد و با مصالحی مانند سنگلاشه و ساروج ساخته شده است. نکته جالبتوجه درباره این حوضچه یا استخر، سالمماندن آن در طول تمام فراز و نشیبهای تاریخی است. بر روی سطح قله اثر ماندگار و ارزشمند دیگری هم قرار دارد؛ درخت سرو تنومند و کهنسالی که از دور هم بهزیبایی خودنمایی میکند. طبق برخی روایان قدمت این درخت سرو به ۲۵۰۰ سال پیش برمیگردد.
دژ استخر یکی از دژهای تاریخی معروفی است که شمال غرب جلگه مرودشت قرار گرفته است.
در زمان امپراتوری هخامنشیان قلعههایی بر بلندای این ۳ کوه برای دیده بانی و نگهبانی از تخت جمشید و شهر پارسه وجودد اشت و تا زمان حکومت ساسانی پابرجا بود و در حمله اعراب به ایران قلعهها تخریب شد و الان فقط آثار کمی از آن باقی مانده است.
🔱پاسخ به سوالات شما موجب افتخار ماست:
@Ad_tarikhnegarrr
💠ایران کوروش است و آزادگی و صلح و دوستی...
ایران داریوش است و اقتدار و سازندگی...
ایران آریو برزن است و ایستادگی...
ایران سورنا است و دلاوری...
و تاریخ نگار است و روایت آنان
🔸 @tarikhnegarrr
قلعه استخر مربوط به دوره ساسانیان سدههای اولیه دورانهای تاریخی پس از اسلام است و از جاهای دیدنی مرودشت در استان فارس محسوب میشود. این قلعه روی کوهی با همین نام قرار دارد و در بخش درودزن، دهستان ابرج، جنوب روستای بنی یکه واقع شده است. این قلعه مشهورترین قلعه سه گنبدان است
ابنبلخی نویسنده معروف قرن ششم هجری قمری درباره کوه استخر و دو کوه مجاورش مینویسد: «جمشید سه قلعه بساخت در میان شهر و آن را سه گنبدان نام نهاد. یکی قلعه استخر و دوم قلعه اشکنون و سوم قلعه شکسته. بر قلعه استخر خزانه داشتی و بر شکسته فراشخانه و اسباب آن و بر اشکنون زرادخانه»
فردوسی بزرگ در جای دیگری از شاهنامه میگوید: «پناه دلیران ایران زمین / گل است و سپید و ستخر گزین». منظور فردوسی از «گل»، دژ معروفی در کهگیلویه، «سپید» دژی در استان گلستان و «ستخر گزین» دژ قلعه معروف استخر است.
نکته جالبتوجه درباره قلعه استخر این است که این قلعه از تخت جمشید بهخوبی نمایان است. بر اساس اطلاعات کسبشده از گروههای کوهنوردی، از جاده اصلی تا پای قلعه استخر با خودرو حدود ۲ ساعت فاصله است. در روایات مختلف از قلعه استخر با نامهایی نظیر قلعه استخریار، میانقلعه، قلعه ماران، کوه دژ استخر و خاله سرو یاد میشود. حوضچه قلعه عمقی ۹متری دارد و با مصالحی مانند سنگلاشه و ساروج ساخته شده است. نکته جالبتوجه درباره این حوضچه یا استخر، سالمماندن آن در طول تمام فراز و نشیبهای تاریخی است. بر روی سطح قله اثر ماندگار و ارزشمند دیگری هم قرار دارد؛ درخت سرو تنومند و کهنسالی که از دور هم بهزیبایی خودنمایی میکند. طبق برخی روایان قدمت این درخت سرو به ۲۵۰۰ سال پیش برمیگردد.
دژ استخر یکی از دژهای تاریخی معروفی است که شمال غرب جلگه مرودشت قرار گرفته است.
در زمان امپراتوری هخامنشیان قلعههایی بر بلندای این ۳ کوه برای دیده بانی و نگهبانی از تخت جمشید و شهر پارسه وجودد اشت و تا زمان حکومت ساسانی پابرجا بود و در حمله اعراب به ایران قلعهها تخریب شد و الان فقط آثار کمی از آن باقی مانده است.
🔱پاسخ به سوالات شما موجب افتخار ماست:
@Ad_tarikhnegarrr
💠ایران کوروش است و آزادگی و صلح و دوستی...
ایران داریوش است و اقتدار و سازندگی...
ایران آریو برزن است و ایستادگی...
ایران سورنا است و دلاوری...
و تاریخ نگار است و روایت آنان
🔸 @tarikhnegarrr
Переслал из:
تاریخ نگار



06.04.202519:02
🔶بازگردانندهی ثبات ساسانیان
🔷آزرمیدخت، (به پارسی آزرمی دخت، ارزمی دخت، ارزمین دخت، آذرومی دخت)؛ ملکهٔ ساسانی بود که به گزارش طبری در سال ۶۳۰ پ. م چند ماه بر اریکه پادشاهی نشست. وی خواهر ملکه بوران (پادشاهی ۶۳۰ یا ۶۳۱ پ. م) و دختر خسرو پرویز بود. نام آزرمی دخت به معنی «دختر شخص محترم» میباشد که اشاره به پدرش خسرو دوم دارد. در دوران پر آشوب پایانی ساسانی، آگاهی اندکی از این ملکه داریم، با این همه سکههای بر جای مانده از آزرمی دخت گواه پادشاهی وی میباشد
پس از مرگ خسروپرویز، کشور دچار بحران و اغتشاشات داخلی شدید شد و زمامداری سلاطین به کوتاه ترین مدت رسید. طوریکه در طول یک سال چندین شاه و ملکه عوض گشته یکی پس از دیگر روی کار میآمدند،ویژگی دوران پس از خسروپرویز حکومت دختران اوست که احتمالاً بعنوان ملکه جلوس و سکه زدند. آزرمیدخت پس از دوران کوتاه خواهرش پوراندخت بر سریر سلطنت نشست آزرمیدخت طی مدت کوتاه پادشاهی اش اوضاع نابسامان ساسانی را بهبود بخشید
💠ایران آرش است و رهایی
ایران دار است و سربداران
ایران ابوعلی است و دانش
ایران امیر کبیر است و درایت
و تاریخ نگار است که تمام آنان را نقل میکند
🔸 @tarikhnegarrr
🔷آزرمیدخت، (به پارسی آزرمی دخت، ارزمی دخت، ارزمین دخت، آذرومی دخت)؛ ملکهٔ ساسانی بود که به گزارش طبری در سال ۶۳۰ پ. م چند ماه بر اریکه پادشاهی نشست. وی خواهر ملکه بوران (پادشاهی ۶۳۰ یا ۶۳۱ پ. م) و دختر خسرو پرویز بود. نام آزرمی دخت به معنی «دختر شخص محترم» میباشد که اشاره به پدرش خسرو دوم دارد. در دوران پر آشوب پایانی ساسانی، آگاهی اندکی از این ملکه داریم، با این همه سکههای بر جای مانده از آزرمی دخت گواه پادشاهی وی میباشد
پس از مرگ خسروپرویز، کشور دچار بحران و اغتشاشات داخلی شدید شد و زمامداری سلاطین به کوتاه ترین مدت رسید. طوریکه در طول یک سال چندین شاه و ملکه عوض گشته یکی پس از دیگر روی کار میآمدند،ویژگی دوران پس از خسروپرویز حکومت دختران اوست که احتمالاً بعنوان ملکه جلوس و سکه زدند. آزرمیدخت پس از دوران کوتاه خواهرش پوراندخت بر سریر سلطنت نشست آزرمیدخت طی مدت کوتاه پادشاهی اش اوضاع نابسامان ساسانی را بهبود بخشید
💠ایران آرش است و رهایی
ایران دار است و سربداران
ایران ابوعلی است و دانش
ایران امیر کبیر است و درایت
و تاریخ نگار است که تمام آنان را نقل میکند
🔸 @tarikhnegarrr
Переслал из:
تاریخ نگار

28.04.202517:20
💠سلطنت ابراهيم شاه و شاهرخ شاه افشار
🔰 ابراهیم شاه که پیشرفت خود را مدیون امیراصلان خان قرخلوی افشار سردار آذربایجان بود پس از این توفیق شاهرخ را از مشهد خواست تا سلطنت را به نام او گرداند. مردم مشهد این دعوت را حیله دانستند و خود شاهرخ را در نهم شوال ۱۰۶۱ در مشهد پادشاه خواندند. ابراهیم شاه هم در ذى الحجه همین سال در عراق نام سلطنت بر خود گذاشت و مهیای دفع شاهرخ شد. ابراهیم شاه در سال ۱۱۶۲ در قم به دست هواخواهان شاهرخ شاه کور شد و علی شاه کور هم که در اردوی او بود از طرف شاهرخ به مشهد خواسته و مقتول گردید و دیگر از شاهزادگان نادری رقیبی برای شاهرخ باقی نماند. اما میر سید محمد متولی مشهد که سلطنت ایران را حق صفویه میدانست شاهرخ را دستگیر و نابینا نمود و خود بنام شاه سلیمان ثانی در مشهد به پادشاهی نشست. مردم مشهد این شاه سلیمان را نیز پس از چهل روز کور کردند و باز شاهرخ نابینا را بر خود سلطان شناختند و شاهرخ به همین حال در مشهد اسمی از سلطنت داشت تا در سال ۱۲۱۰ وفات یافت و پسرش نادر میرزا جای او را گرفت و این نادر میرزا را در سال ۱۲۱۸ فتحعلی شاه از خراسان برانداخت و سلسله افشاریه به این ترتیب به کلی منقرض شد.
✴️داستان ایران ما...
غم انگیز است...
عاشقانه است...
غالب شدنه است...
مغلوب شدن است...
و در نهایت ایستادن است...
ما در تاریخ نگار روایت تاریخ ایران را میکنیم
به تاریخ نگار بپیوندید.
🔸 @tarikhnegarrr
🔰 ابراهیم شاه که پیشرفت خود را مدیون امیراصلان خان قرخلوی افشار سردار آذربایجان بود پس از این توفیق شاهرخ را از مشهد خواست تا سلطنت را به نام او گرداند. مردم مشهد این دعوت را حیله دانستند و خود شاهرخ را در نهم شوال ۱۰۶۱ در مشهد پادشاه خواندند. ابراهیم شاه هم در ذى الحجه همین سال در عراق نام سلطنت بر خود گذاشت و مهیای دفع شاهرخ شد. ابراهیم شاه در سال ۱۱۶۲ در قم به دست هواخواهان شاهرخ شاه کور شد و علی شاه کور هم که در اردوی او بود از طرف شاهرخ به مشهد خواسته و مقتول گردید و دیگر از شاهزادگان نادری رقیبی برای شاهرخ باقی نماند. اما میر سید محمد متولی مشهد که سلطنت ایران را حق صفویه میدانست شاهرخ را دستگیر و نابینا نمود و خود بنام شاه سلیمان ثانی در مشهد به پادشاهی نشست. مردم مشهد این شاه سلیمان را نیز پس از چهل روز کور کردند و باز شاهرخ نابینا را بر خود سلطان شناختند و شاهرخ به همین حال در مشهد اسمی از سلطنت داشت تا در سال ۱۲۱۰ وفات یافت و پسرش نادر میرزا جای او را گرفت و این نادر میرزا را در سال ۱۲۱۸ فتحعلی شاه از خراسان برانداخت و سلسله افشاریه به این ترتیب به کلی منقرض شد.
✴️داستان ایران ما...
غم انگیز است...
عاشقانه است...
غالب شدنه است...
مغلوب شدن است...
و در نهایت ایستادن است...
ما در تاریخ نگار روایت تاریخ ایران را میکنیم
به تاریخ نگار بپیوندید.
🔸 @tarikhnegarrr
Переслал из:
تاریخ نگار



21.04.202517:09
🔰خسرو پرویز
🔶خسرو دوم، ملقب به خسرو پرویز شاهنشاه ساسانی، فرزند هرمزد چهارم و نوهٔ خسرو اول، انوشیروان بود که توانست در بحبوحهٔ کشمکشهای درباریان و فرماندهان نظامی و بزرگان حکومتی، به قدرت برسد. در اواخر پادشاهی هرمزد چهارم، یکی از سرداران معروف به نام بهرام چوبین پسر گشنسب، از بزرگزادگان خاندان اشرافی مهران، که بهرغم خدمات و جانفشانیهای بسیارش مورد اهانت شاه قرار گرفته بود، علیه هرمزد شورید و ادعای پادشاهی کرد و با سپاهش به پایتخت لشکر کشید. خسرو، پسر و ولیعهد هرمزد که در آن زمان در آذربایجان و ارمنستان از سوی پدر حکومت داشت، از فرصت استفاده کرد و با آمدن به تیسفون، به تخت نشست. او سعی کرد بهرام را با وعدههای بسیار به تبعیت از خود متقاعد کند، اما بهرام حاضر به مصالحه و به رسمیت شناختن خسرو نشد.
❇️تاریخ ما روایت تاریخ نیست
تحلیل تاریخ است
تا با درس از گذشته برای آینده قدم برداریم
شما را در داشتن آینده بهتر نه تنها برای خودمان بلکه برای کشورمان دعوت میکنم
🔸 @tarikhnegarrr
🔶خسرو دوم، ملقب به خسرو پرویز شاهنشاه ساسانی، فرزند هرمزد چهارم و نوهٔ خسرو اول، انوشیروان بود که توانست در بحبوحهٔ کشمکشهای درباریان و فرماندهان نظامی و بزرگان حکومتی، به قدرت برسد. در اواخر پادشاهی هرمزد چهارم، یکی از سرداران معروف به نام بهرام چوبین پسر گشنسب، از بزرگزادگان خاندان اشرافی مهران، که بهرغم خدمات و جانفشانیهای بسیارش مورد اهانت شاه قرار گرفته بود، علیه هرمزد شورید و ادعای پادشاهی کرد و با سپاهش به پایتخت لشکر کشید. خسرو، پسر و ولیعهد هرمزد که در آن زمان در آذربایجان و ارمنستان از سوی پدر حکومت داشت، از فرصت استفاده کرد و با آمدن به تیسفون، به تخت نشست. او سعی کرد بهرام را با وعدههای بسیار به تبعیت از خود متقاعد کند، اما بهرام حاضر به مصالحه و به رسمیت شناختن خسرو نشد.
❇️تاریخ ما روایت تاریخ نیست
تحلیل تاریخ است
تا با درس از گذشته برای آینده قدم برداریم
شما را در داشتن آینده بهتر نه تنها برای خودمان بلکه برای کشورمان دعوت میکنم
🔸 @tarikhnegarrr
Переслал из:
تاریخ نگار

16.04.202511:49
🔹خسرو پس از آن که انطاکیه را تصرف کرد، مردم را به شهر جدیدی به نام به از اندیو خسرو کوچانید و به مردم آزادیهایی بخشید. خسرو پس از دوستی با خاقان ترک، موفق شد هپتالیان را از میان ببرد و در پایان قلمرو را میان ایرن و ترکان تقسیم کند. خسرو در ارمنستان نیز با رومیان درگیر شد و در پایان جنگ، صلح ۵۰ سالهای میان ایران و روم بسته شد؛ روم نیز متعهد به پرداخت غرامت شد. در نبرد آخری که میان ایران و روم صورت گرفت، باوجود کهنسالی خسرو، وی فرماندهی لشکریان را به عهده گرفت و در نهایت ایرانیان انطاکیه را به تصرف خود درآوردند
12.04.202511:51
برای عاشقان مرز پر گوهر ارسال کنید.
کمک کنید این اثر فاخر بیشتر دیده بشه
کمک کنید این اثر فاخر بیشتر دیده بشه
Переслал из:
تاریخ نگار

05.04.202511:46
🔰سخت ترین نوع شعر
🔶عالیجناب سعدی شعری سرودهاند، که در آن چندین صفت پشت سر هم استفاده کردهاند:
بربود دلم در چمنی سرو روانی
زرین کمری، سیمبری، موی میانی
خورشیدوشی، ماهرخی، زهره جبینی
یاقوت لبی، سنگدلی، تنگ دهانی
عیسی نفسی، خضر رهی، یوسف عهدی
جم مرتبهای، تاجوری، شاه نشانی
شنگی، شکرینی، چو شکر در دل خلقی
شوخی، نمکینی، چو نمک شور جهانی
جادوفکنی، عشوهگری، فتنهپرستی
آسیب دلی، رنج تنی، آفت جانی
بیدادگری، کج کلهی، عربدهجویی
لشکرشکنی، تیر قدی، سخت کمانی
در چشم امل معجزهٔ آب حیاتی
در باب سخن نادرهٔ سحر بیانی
بی زلف و رخ و لعل لب او شده سعدی
آهی و سرشکی و غباری و دخانی
💠پادشاه ممالک اشعار هستیم...
اشعار خیام احکام ماست...
اشعار مولانا کلام ماست...
اشعار فردوسی قلرو ماست...
🔸 @tarikhnegarrr
🔶عالیجناب سعدی شعری سرودهاند، که در آن چندین صفت پشت سر هم استفاده کردهاند:
بربود دلم در چمنی سرو روانی
زرین کمری، سیمبری، موی میانی
خورشیدوشی، ماهرخی، زهره جبینی
یاقوت لبی، سنگدلی، تنگ دهانی
عیسی نفسی، خضر رهی، یوسف عهدی
جم مرتبهای، تاجوری، شاه نشانی
شنگی، شکرینی، چو شکر در دل خلقی
شوخی، نمکینی، چو نمک شور جهانی
جادوفکنی، عشوهگری، فتنهپرستی
آسیب دلی، رنج تنی، آفت جانی
بیدادگری، کج کلهی، عربدهجویی
لشکرشکنی، تیر قدی، سخت کمانی
در چشم امل معجزهٔ آب حیاتی
در باب سخن نادرهٔ سحر بیانی
بی زلف و رخ و لعل لب او شده سعدی
آهی و سرشکی و غباری و دخانی
💠پادشاه ممالک اشعار هستیم...
اشعار خیام احکام ماست...
اشعار مولانا کلام ماست...
اشعار فردوسی قلرو ماست...
🔸 @tarikhnegarrr
Показано 1 - 24 из 108
Войдите, чтобы разблокировать больше функциональности.