17.02.202519:11
آه دلم گرفته، گرفته... گرفته،
من در اینجا خیلی تنها مانده ام!
فری عزیزم! کارتت رسید آن را چند بار خواندم و پکر شدم تو وقتی از آدم دور هستی آدم را دوست داری و وقتی نزدیک آدمی بر عکس آن رفتار می کنی... با وجود این ترا و دیوانگی هایت را خیلی دوست دارم. تو مثل خود من هستی.
من در اینجا خیلی تنها مانده ام!
فری عزیزم! کارتت رسید آن را چند بار خواندم و پکر شدم تو وقتی از آدم دور هستی آدم را دوست داری و وقتی نزدیک آدمی بر عکس آن رفتار می کنی... با وجود این ترا و دیوانگی هایت را خیلی دوست دارم. تو مثل خود من هستی.
نامهای از فروغ به فریدون؛
17.02.202507:13
ارگِ کریمخان زند؛
15.02.202510:29
جالب.
Өчүрүлгөн15.02.202515:44
Кайра бөлүшүлгөн:
RegaPlus

13.02.202509:54
امروز، روز جهانی دوستاییه که تو اینترنت پیدا کردیم.
@RegaPlus
@RegaPlus
12.02.202520:42
منظورم از این جمله این هستش که تمام مدت تقریبا به اونها فکر میکنم.
به اتفاقاتی که در طی داستان افتاد،به دردی که شخصیت اصلی کشید یا عشقی که تجربه کرد،به چیزی که بهش شک داشتم و در نهایت اتفاق افتاد و شگفتزدهام کرد،به چیزی که انتظارش رو نداشتم.
به اون شخصیت جالبی که در گوشه و کنار داستان حضور داشت اما میتونست یک داستان جدا داشته باشه مثل آش در دختران پگی گوگنهایم در دختران بلومزبری و لیلی در جنایت از یاد رفته(این ۲ در ۲ کتابی اخیری بودند که خوندم).
تمام مدت ذهنم درگیر اون داستانها میشه و گاهی من رو از حتی از نوشتن داستانم و دیدن فیلم و سریال جدید نگه میداره و اجازه بهم نمیده که آزاد باشم و چیز جدیدی رو بشناسم.
گاهی باید فراموششون کنم، گاهی باید برم و باز بخونمش و گاهی باید نویسندهاش رو بهتر بشناسم تا یه ذره آروم بگیرم.
به اتفاقاتی که در طی داستان افتاد،به دردی که شخصیت اصلی کشید یا عشقی که تجربه کرد،به چیزی که بهش شک داشتم و در نهایت اتفاق افتاد و شگفتزدهام کرد،به چیزی که انتظارش رو نداشتم.
به اون شخصیت جالبی که در گوشه و کنار داستان حضور داشت اما میتونست یک داستان جدا داشته باشه مثل آش در دختران پگی گوگنهایم در دختران بلومزبری و لیلی در جنایت از یاد رفته(این ۲ در ۲ کتابی اخیری بودند که خوندم).
تمام مدت ذهنم درگیر اون داستانها میشه و گاهی من رو از حتی از نوشتن داستانم و دیدن فیلم و سریال جدید نگه میداره و اجازه بهم نمیده که آزاد باشم و چیز جدیدی رو بشناسم.
گاهی باید فراموششون کنم، گاهی باید برم و باز بخونمش و گاهی باید نویسندهاش رو بهتر بشناسم تا یه ذره آروم بگیرم.
12.02.202512:15
بلاخره بارون و احساس سرزندگی.
17.02.202519:09
فروغ
مثل اسمش روشناییِ جانم؛
مثل اسمش روشناییِ جانم؛
16.02.202510:20
روشی که تلما فیلمهارو معرفی میکنه باعث میشه بخوام همهرو ببینم!😭
15.02.202507:46
واقعا درختهای شیراز زندهام میکنن.
عجب آسمونی،عجب درختهایی.
عاشق این هستم که از هرجا سر بچرخونم
کوه میبینم؛
عجب آسمونی،عجب درختهایی.
عاشق این هستم که از هرجا سر بچرخونم
کوه میبینم؛
Өчүрүлгөн15.02.202515:44
13.02.202509:31
وای هیچی به اندازهی ویدیوی سارا برای امروز خوشحالم نمیکرد!🧉
12.02.202520:39
توی هر بازهی زمانی یه سری کتاب ذهنم رو درگیر میکنن و تبدیل میشن به کتابِ محبوبم که دلیل خاصی نداره و صرفا ذهنم اون هارو بین تموم کتابهایی که خوندم بولد کرده؛
الان هم به این شرح هستش:
۱- ویران میآیی از حسین سناپور(نشر چشمه)
۲-دشمن عزیز از جین وبستر(نشر افق)
۳-جنایت از یاد رفته از آگاتا کریستی(امروز در ۳ ساعت خوندمش)(نشر ثالث)
۴- مانون لسکو از آبه پرهوو(نشر افق)
۵- خانه لهستانیها از مرجان شیرمحمدی(نشر چشمه)
۶- دختران بلومزبری از ناتالی جنر(نشر ثالث)
الان هم به این شرح هستش:
۱- ویران میآیی از حسین سناپور(نشر چشمه)
۲-دشمن عزیز از جین وبستر(نشر افق)
۳-جنایت از یاد رفته از آگاتا کریستی(امروز در ۳ ساعت خوندمش)(نشر ثالث)
۴- مانون لسکو از آبه پرهوو(نشر افق)
۵- خانه لهستانیها از مرجان شیرمحمدی(نشر چشمه)
۶- دختران بلومزبری از ناتالی جنر(نشر ثالث)
11.02.202518:33
کاش فیلم the danish girl رو تموم کنم.واقعا ۱۰/۱۰ئه.
17.02.202517:10
ما میگیم که از شدت دوری و دلتنگی نمیدونم چی بگم اما سعدی بیش از ۷۰۰ سال پیش گفته که:
آن دوست که عهد دوستداری بشکست
می رفت و منش گرفته دامن در دست
می گفت دگرباره در خوابم بینی
پنداشت که بعد از او مرا خوابی هست
16.02.202508:51
˖⎯⎯⎯⎯ ⚝ ⎯⎯⎯⎯ ˖
📱 از کجا فیلم بدون سانسور دانلود کنم:
— Zarfilm
─ ValaMovie
─ Digimoviez
─ Film2Media
─ Mobomovies
─ Moviecottage
⎯ 𝐂 𝐇 𝐀 𝐍 𝐍 𝐄 𝐋 ⎯
📱 از کجا فیلم بدون سانسور دانلود کنم:
— Zarfilm
─ ValaMovie
─ Digimoviez
─ Film2Media
─ Mobomovies
─ Moviecottage
⎯ 𝐂 𝐇 𝐀 𝐍 𝐍 𝐄 𝐋 ⎯
15.02.202506:09
صبحانه و شیراز؛
قید مکان.
قید مکان.
Өчүрүлгөн13.02.202510:20
13.02.202509:23
نظرتون درمورد جزء از کل رو میگید؟
12.02.202520:35
کتاب محبوبت چیه
11.02.202510:09
میگن فردا قراره بارون بیاد،مطمئنا اگر بیاد روز خوبی برای شروع کردن کتاب جدیده،پس امروز کتابِ جدیده، رو شروع نمیکنم.
17.02.202507:17
شیراز این بار خیلی خوب بود؛در اماکن تاریخی با خیال راحت قدیم میزدم و به تاریخ فکر میکردم،چای میخوردم و با دایی صحبت میکردم و وقتی که صحبت به درازا میکشید من هم خیالم پرواز میکرد،روحم را همراهی نمیکرد و ۳ جز مجزا بودم،اما هیچ ایرادی در هیچکدامیک از اینها نبود،شیراز و سفر ارزش همه چیز را داشت.
تماما گوش شدن،تماما چشم شدن و در سفر و جریانِ زندگی بودن؛
تماما گوش شدن،تماما چشم شدن و در سفر و جریانِ زندگی بودن؛
یک یادداشتنامهایِ کوچک از من برای تو،هانیه.
15.02.202514:38
ذهنم از یادآوری خاطرات مانون لسکو مووآن کرد و حالا نوبت شمال و جنوب الیزابت گسکل شده؛
Өчүрүлгөн15.02.202515:44
13.02.202509:55
دوستهای خیلی خیلی خوبی من از اینجا پیدا کردم و زنده باد دوستیهای از راه دور که البته دلهای نزدیکمون دلیل وصلمون بوده!❤️
12.02.202520:46
فردا باید یک قسمت کوچولو برای دورهی نوشتن ضبط کنم✅،تمرینات اسپرسو درس ۳ رو تموم کنم✅،برای سفر کوله ببندم✅ و یک صفحهی کوچیک ژورنال بسازم✅؛
جالب و شلوغ!🪅🪅🪅
جالب و شلوغ!🪅🪅🪅
12.02.202520:04
امروز روزِ جالب و قابلِ توجهی بود؛چیزی به خصوص ننوشتم اما یک کتاب را در سه ساعت خواندم،خیلی وقت بود این قابلیت را از دست داده بودم اما با یک کتاب جنایی به دستش آوردم،دلشاد شدم و بعد برنامهی سفرم ظاهرا جفت و جور شد؛
سعی میکنم به یک آرامش نسبی دست پیدا کنم و آرام باشم،باید اجازه بدهم همه چیز خودش پیش بیاید،خسته شدهام از جنگیدن و تلاش برای جلوگیری یا حدس زدن اتفاقات پیش رو؛
سعی میکنم به یک آرامش نسبی دست پیدا کنم و آرام باشم،باید اجازه بدهم همه چیز خودش پیش بیاید،خسته شدهام از جنگیدن و تلاش برای جلوگیری یا حدس زدن اتفاقات پیش رو؛
یادداشتها،هانیه.
11.02.202509:58
انقدر عکس تصویرهای روی پروفایلتون زیباست که دلم میخواد برای همهتون نامه بنویسم با توجه به پروفایلهاتون؛
Көрсөтүлдү 1 - 24 ичинде 38
Көбүрөөк функцияларды ачуу үчүн кириңиз.