عزیز دهپور
09.05.202513:18
نقاشی استاد تیغ زن در قلعه ذهاک مقایسه نقاشی و عکس قلعه و محدوه آن ایشان ساکن تبریز متولد صوفیان می باشند در حال مراحل پایانی نقاشی انشالله روز همایش بیست و پنجم اردیبهشت ماه شاهد هنر نمایی استادان نقاشی هشترودی در قلعه ذهاک خواهیم بود مجسم کنید چقدر عالی خواهد بود
09.05.202507:49
وصیت نامه اسکندر خان صولت السلطان، ۱۳۳۰ ق
وصیت نامه اسکندر خان صولت السلطان سرهنگ فوج قهرمانیه با وصایت برادر صلبی خود، معتمد السلطان حبیب الله خان سلطان، و با نظارت همسرش [حاجیه بیگم خانم]، دختر آقا میرزا عبدالحسین، به این قرار که خمس متروکات شامل مواشی، اثاث البیت، املاک، رخوت زنانه، و طلاآلات در عوض مهریه و سایر حقوق به همسرش داده شود. بعد از پرداخت قروض، ثلث باقی برای نماز و روزه، سی سال نماز آیات، حمل جنازه به نجف، و غیره مصرف شود و باقی را میان وراث تقسیم کنند.
Harvard Mirador Viewer
https://iiif.lib.harvard.edu/manifests/view/drs:483245221$1i
وصیت نامه اسکندر خان صولت السلطان سرهنگ فوج قهرمانیه با وصایت برادر صلبی خود، معتمد السلطان حبیب الله خان سلطان، و با نظارت همسرش [حاجیه بیگم خانم]، دختر آقا میرزا عبدالحسین، به این قرار که خمس متروکات شامل مواشی، اثاث البیت، املاک، رخوت زنانه، و طلاآلات در عوض مهریه و سایر حقوق به همسرش داده شود. بعد از پرداخت قروض، ثلث باقی برای نماز و روزه، سی سال نماز آیات، حمل جنازه به نجف، و غیره مصرف شود و باقی را میان وراث تقسیم کنند.
Harvard Mirador Viewer
https://iiif.lib.harvard.edu/manifests/view/drs:483245221$1i
09.05.202506:30
اعانه از عمید لشکر به همسر کربلایی محمد علی، ۱۳۲۹ ق
دو نسخه سند مبنی بر اینکه همسر کربلایی محمد علی مرحوم مبلغ یک تومان قران جدید الضرب بابت ماهانه و مراعات و اعانه از جناب معتمد السلطان عمید لشکر دریافت کرده است، با مهر علی بن عبدالعلی در نسخه اول
Harvard Mirador Viewer
https://iiif.lib.harvard.edu/manifests/view/drs:436866602$2i
دو نسخه سند مبنی بر اینکه همسر کربلایی محمد علی مرحوم مبلغ یک تومان قران جدید الضرب بابت ماهانه و مراعات و اعانه از جناب معتمد السلطان عمید لشکر دریافت کرده است، با مهر علی بن عبدالعلی در نسخه اول
Harvard Mirador Viewer
https://iiif.lib.harvard.edu/manifests/view/drs:436866602$2i
10.04.202520:05
🔹تلگراف شیخ اسماعیل هشترودی (پدر پروفسور محسن هشترودی) نماینده مردم تبریز در دوره دوم مجلس شورای ملی به ستار خان سردار ملی در باب معرفی موتمن لشکر به سمت لشکر نویس باشی قشون آذربایجان در تاریخ ۲۶ ذیقعده ۱۳۲۷ هجری قمری برابر با ۱۸ آذر ۱۲۸۸ هجری شمسی
🔸برداشت از کانال تاریخ آذربایجان (۱۳۸۱)
🔸بازنویسان: عزیز دهپور و یوسف افلاکی
اداره تلگرافی دولت علّیه ایران
از طهران به تبریز
خدمت حضرت اجل آقای سردار ملی دام اقباله
یک ماه قبل آقای مؤتمن لشکر که یکی از اشخاص مشروطه خواه وطن پرست درستکار عالم بصیر بودند به واسطه اهمیت کار قشون آذربایجان به سمت لشکرنویس باشی گری مأمور تبریز شدند بنده هم میخواستم نظر به معرفتی که قدیماً و جدیداً به معزی الیه داشتم بعد از ورود تبریز معرفی ایشان را به جناب عالی عرض بنمایم حال از قرار مذکور جناب عالی لشکرنویس آذربایجان را برای قوام لشکر تصویب کرده به مقام وزارت جنگ تلگراف نموده‌اید چون بنده به وجه اتمّ و کمال سابقه معرفت احوال مؤتمن لشکر دارم خواهش میکنم که ابقای مأموریت معزی الیه را مجدداً از مقام وزارت جنگ تقاضا فرمائید مراتب اطلاعات خودم را در درستکاری و صحت عمل مشار الیه به توسط پست عرضه میدارم و متوقعم کمال همکاری و مهربانی در حق ایشان مبذول فرمائید در باب امورات راجعه به خودتان اقدامات صحیح از جاهای لازم کرده‌ام ان شاءالله عنقریب نتیجه‌اش را ملاحظه خواهید فرمود.
هشترودی
مهر: تلگرافخانه مبارکه دارالخلافه طهران
بتاریخ ۲۶ شهر ذیقعده سنه ۱۳۲۷
@Aziz_Dehpour
🔸برداشت از کانال تاریخ آذربایجان (۱۳۸۱)
🔸بازنویسان: عزیز دهپور و یوسف افلاکی
اداره تلگرافی دولت علّیه ایران
از طهران به تبریز
خدمت حضرت اجل آقای سردار ملی دام اقباله
یک ماه قبل آقای مؤتمن لشکر که یکی از اشخاص مشروطه خواه وطن پرست درستکار عالم بصیر بودند به واسطه اهمیت کار قشون آذربایجان به سمت لشکرنویس باشی گری مأمور تبریز شدند بنده هم میخواستم نظر به معرفتی که قدیماً و جدیداً به معزی الیه داشتم بعد از ورود تبریز معرفی ایشان را به جناب عالی عرض بنمایم حال از قرار مذکور جناب عالی لشکرنویس آذربایجان را برای قوام لشکر تصویب کرده به مقام وزارت جنگ تلگراف نموده‌اید چون بنده به وجه اتمّ و کمال سابقه معرفت احوال مؤتمن لشکر دارم خواهش میکنم که ابقای مأموریت معزی الیه را مجدداً از مقام وزارت جنگ تقاضا فرمائید مراتب اطلاعات خودم را در درستکاری و صحت عمل مشار الیه به توسط پست عرضه میدارم و متوقعم کمال همکاری و مهربانی در حق ایشان مبذول فرمائید در باب امورات راجعه به خودتان اقدامات صحیح از جاهای لازم کرده‌ام ان شاءالله عنقریب نتیجه‌اش را ملاحظه خواهید فرمود.
هشترودی
مهر: تلگرافخانه مبارکه دارالخلافه طهران
بتاریخ ۲۶ شهر ذیقعده سنه ۱۳۲۷
@Aziz_Dehpour
03.04.202510:16
میرزا مصطفی خان افشار ارومی ملقب به بهاءالملک، محرّر میرزا مسعود مستوفی انصاری گرمرودی خلخالی الاصل است. او طی سال‌های ۱۲۷۷ تا ۱۲۸۱ق. پیشکاری ظلّ‌السلطان و سپس انوشیروان‌خان عین‌الملک در حکومت مازندران و استرآباد را نیز بر عهده داشت. میرزا مصطفی به همراه یک هیئت سیاسی، سفری به روسیه نیز داشت که از ۱۸ شعبان ۱۲۴۴ق/ ۱۲۰۷ش. شروع و حدود یک‌سال بعد در رمضان ۱۲۴۵ق. خاتمه یافت. او مشاهدات این مأموریت ده‌ماهه را در قالب سفرنامه‌ای به رشتهٔ تحریر درآورد. «بخاطر گذشت که اوضاع این سفر را آنچه دیده و شنیده باشد و بقدر قوّهٔ عاجزانهٔ خود دریافت نموده، بدون عبارت‌آرایی و طبع‌آزمایی جهت استحضار طالبان در سلک تحریر و بیان آرد»
09.05.202512:28
۱۸ اردیبهشت ماه ۱۴۰۴
تهران - زعفرانیه - جشن افتتاحیه مطب آقای دکتر امین همدانی
دکتر امین همدانی فرزند دوست عزیزم حسن آقا همدانی متولد مراغه است اما ریشه در سهند آباد هشترود دارد.
در ۱۸ اردیبهشت ماه دعوت داشتیم به جشن افتتاحیه مطب ایشان در زعفرانیه تهران که همراه استاد عزیزم علی آقا احمدی با اشتیاق و افتخار در مراسم حضور یافتیم.
آرزوی توفیق روزافزون دارم برای دکتر امین همدانی
تهران - زعفرانیه - جشن افتتاحیه مطب آقای دکتر امین همدانی
دکتر امین همدانی فرزند دوست عزیزم حسن آقا همدانی متولد مراغه است اما ریشه در سهند آباد هشترود دارد.
در ۱۸ اردیبهشت ماه دعوت داشتیم به جشن افتتاحیه مطب ایشان در زعفرانیه تهران که همراه استاد عزیزم علی آقا احمدی با اشتیاق و افتخار در مراسم حضور یافتیم.
آرزوی توفیق روزافزون دارم برای دکتر امین همدانی
09.05.202507:47
Harvard Mirador Viewer
https://iiif.lib.harvard.edu/manifests/view/drs:436866755$1i
https://iiif.lib.harvard.edu/manifests/view/drs:436866755$1i
09.05.202506:22
اقرار نامه خیرالله بیک و خواهرانش، ۱۳۲۷ ق
خیرالله بیک نایب و خواهرانش اقرار کرده اند که املاک قطعات چوخوری و یولداشی از قریه آقداغ سفلی را به موجب مصالحه نامچه شرعیه به عبدالعلی خان سلطان در عوض مبلغ شصت و دو تومان و پنج هزار [دینار] منتقل کرده اند
Harvard Mirador Viewer
https://iiif.lib.harvard.edu/manifests/view/drs:426412078$1i
خیرالله بیک نایب و خواهرانش اقرار کرده اند که املاک قطعات چوخوری و یولداشی از قریه آقداغ سفلی را به موجب مصالحه نامچه شرعیه به عبدالعلی خان سلطان در عوض مبلغ شصت و دو تومان و پنج هزار [دینار] منتقل کرده اند
Harvard Mirador Viewer
https://iiif.lib.harvard.edu/manifests/view/drs:426412078$1i
05.04.202506:50
تقدیر از رشادت وحماسه شهادت مجاهد امریکایی مشروطه توسط نویسنده کتاب وزین عباس میرزا که جزو نوشته های تاریخی کتاب فارسی سال ۱۱ دبیرستان .استاد مجید واعظی هشترودی .تقدیم حضورتان .
Кайра бөлүшүлгөн:
گلچين
05.04.202505:19
🌹🌷روزگاریست که سودایِ بتان دینِ من است
غمِ این کار، نشاطِ دلِ غمگینِ من است
دیدنِ رویِ تو را دیدهٔ جان‌بین باید
وین کجا مرتبهٔ چشمِ جهان‌بینِ من است؟
یارِ من باش که زیبِ فلک و زینتِ دهر
از مه روی تو و اشکِ چو پروینِ من است
تا مرا عشقِ تو تعلیمِ سخن گفتن کرد
خلق را وردِ زبان، مدحت و تحسینِ من است
دولت فقر خدایا به من ارزانی دار
کاین کرامت سببِ حشمت و تمکینِ من است
واعظِ شَحنه‌شناس این عظمت گو مفروش
زان که منزلگهِ سلطان، دلِ مسکینِ من است
یا رب این کعبهٔ مقصود تماشاگه کیست؟
که مغیلانِ طریقش گل و نسرینِ من است
حافظ از حشمتِ پرویز دگر قصه مخوان
که لبش جرعه‌کش خسرو شیرین من است
درووووود برشما
پگاه شنبه تان سرشار از عشق و شادی و نشاط باد
http://telegram.me/bavarh
غمِ این کار، نشاطِ دلِ غمگینِ من است
دیدنِ رویِ تو را دیدهٔ جان‌بین باید
وین کجا مرتبهٔ چشمِ جهان‌بینِ من است؟
یارِ من باش که زیبِ فلک و زینتِ دهر
از مه روی تو و اشکِ چو پروینِ من است
تا مرا عشقِ تو تعلیمِ سخن گفتن کرد
خلق را وردِ زبان، مدحت و تحسینِ من است
دولت فقر خدایا به من ارزانی دار
کاین کرامت سببِ حشمت و تمکینِ من است
واعظِ شَحنه‌شناس این عظمت گو مفروش
زان که منزلگهِ سلطان، دلِ مسکینِ من است
یا رب این کعبهٔ مقصود تماشاگه کیست؟
که مغیلانِ طریقش گل و نسرینِ من است
حافظ از حشمتِ پرویز دگر قصه مخوان
که لبش جرعه‌کش خسرو شیرین من است
درووووود برشما
پگاه شنبه تان سرشار از عشق و شادی و نشاط باد
http://telegram.me/bavarh
03.04.202510:15
🔹دستورالعمل مخارج ولایتی سنه لوی ئیل مملکت آذربایجان مقرری اهالی ارومیه - ۱۲۹۷ هجری قمری برابر با ۱۲۵۸ هجری شمسی
🔸برداشت از کانال تاریخ آذربایجان (۱۳۷۴)
🔸بازنویسان: عزیز دهپور و یوسف افلاکی
سنه لوی ئیل آذربایجان
مخارج ولایتی
مقرری
دهات ولایات
ارومیه
عالیجاه
نقد ۹۳۹ نومان
جنس ۳۵ خروار ۳۶ من
عالیجاه میرزا اسمعیل خان افشار
نقد ۵۸۴ تومان ۸۴۵۲ دینار
جنس ۲۵ خروار ۹۷ من ۸ سیر
عالیجاه اسمعیل خان افشار ولد مرحوم حسنقلی خان از بابت تیول سروج ؟ (ساراجوق) و عمر آباد رستم بیگ و غیره
۳۰۰ تومان
کسر شود رسوم ۶۶ تومان
باقی ۲۳۴ تومان
مقرراً تیول سوی به دیوان بدهد
نقد ۲۰۱ تومان ۲۵۰۰ دینار
رضاقلی بیگ افشار عموزاده مرحوم بهاء الملک از بابت تیول قریه دیزج گرگین؟ لک ملکی مشار الیه سوی دیوان بدهد
۳۵ تومان
کسر شود ۷ تومان ۷ قران
باقی ۲۷ تومان ۳ قران
میرزا غلامرضا نواده مرحوم میرزا مطلب افشار که از حصار خداداد بیگ و غیره ملکی و تیول دریافت دارد
۵۰ تومان
کسر شود ۱۱ تومان
باقی ۳۹ تومان
عالیجاه امیر گونه خان افشار و علی خان ولد مشار الیه از بابت تیول دایلاق داده، مصطفی قلیخان حصه والده مطلب خان داده ، امان الله خان موضوعی از امان الله خان
متوجه مصطفی قلیخان
نقد ۱۹۵ تومان
جنس ۷ خروار
کسر شود
نقد ۴۲ تومان ۹۸۴۰ دینار
جنس ۷۰ من
باقی
نقد ۱۵۲ تومان (۶۰۰)۲۰۰ دینار
جنس ۶ خروار ۳۰ من به وزن جدید ۴ خروار ۳ من
ولدان قلیچ خان یاور فوج دویم افشار از قرار فرمان از بابت تیول و دستی بگیر
نقد ۴۰ تومان
جنس ۱۰ خروار
کسر شود
نقد ۹ تومان ۱۲۸۰ دینار
جنس ۱ خروار
باقی
نقد ۳۰ تومان ۸۷۲۰ دینار
جنس ۹ خروار به وزن جدید ۵ خروار ۷۶ من
نصرالله بیگ
نقد ۲۰ تومان
جنس ۵ خروار
رحمت الله
نقد ۲۰ تومان
جنس ۵ خروار
تیول قریه قرالر ؟
نقد ۳۰ تومان ۸۷۲۰ دینار
جنس به وزن جدید ۴ خروار ۳۰ من ۳۰ سیر
دستی بگیر غله
۱ خروار ۴۵ من ۱۰ سیر
عالیجاه جمشید خان ولد علی پاشا و سایر اولاد فیض الله خان ولد مرحوم علی پاشا خان از بابت تیول قریه یغمور اعلی (یغمور علی) نقد از حصه اسد سلطان سوی به دیوان بدهد
۵۰ تومان کسر شود ۱۱ تومان باقی ۳۹ تومان
میرزا علی نقی نواده مرحوم میرزا سعید افشار از بابت مالیات املاک مرحوم میرزا مطلب افشار
۶۰ تومان کسر شود ۳ تومان رسوم
باقی ۵۷ تومان
میرزا کاظم و میرزا زکی و میرزا یوسف و میرزا عبدالعلی
حاجی میرزا هاشم مستوفی ارومیه از بابت مالیات املاک
نقد ۴۶ تومان
جنس ۱۳ خروار ۳۳ من
کسر شود رسومات
نقد ۱۰ تومان ۵۵۴۰ دینار
جنس ۱ خروار ۳۳ من ۲۲ سیر
باقی
نقد ۳۵ تومان ۴۴۳۸ دینار
جنس ۱۱ خروار ۹۹ من ۲۸ سیر مقرراً به وزن جدید ۸ خروار ۶۸ من (توضیح: ۷ خروار و ۶۷ من ۱۴ سیر صحیح است که کاتب اشتباه محاسبه کرده است)
@Aziz_Dehpour
🔸برداشت از کانال تاریخ آذربایجان (۱۳۷۴)
🔸بازنویسان: عزیز دهپور و یوسف افلاکی
سنه لوی ئیل آذربایجان
مخارج ولایتی
مقرری
دهات ولایات
ارومیه
عالیجاه
نقد ۹۳۹ نومان
جنس ۳۵ خروار ۳۶ من
عالیجاه میرزا اسمعیل خان افشار
نقد ۵۸۴ تومان ۸۴۵۲ دینار
جنس ۲۵ خروار ۹۷ من ۸ سیر
عالیجاه اسمعیل خان افشار ولد مرحوم حسنقلی خان از بابت تیول سروج ؟ (ساراجوق) و عمر آباد رستم بیگ و غیره
۳۰۰ تومان
کسر شود رسوم ۶۶ تومان
باقی ۲۳۴ تومان
مقرراً تیول سوی به دیوان بدهد
نقد ۲۰۱ تومان ۲۵۰۰ دینار
رضاقلی بیگ افشار عموزاده مرحوم بهاء الملک از بابت تیول قریه دیزج گرگین؟ لک ملکی مشار الیه سوی دیوان بدهد
۳۵ تومان
کسر شود ۷ تومان ۷ قران
باقی ۲۷ تومان ۳ قران
میرزا غلامرضا نواده مرحوم میرزا مطلب افشار که از حصار خداداد بیگ و غیره ملکی و تیول دریافت دارد
۵۰ تومان
کسر شود ۱۱ تومان
باقی ۳۹ تومان
عالیجاه امیر گونه خان افشار و علی خان ولد مشار الیه از بابت تیول دایلاق داده، مصطفی قلیخان حصه والده مطلب خان داده ، امان الله خان موضوعی از امان الله خان
متوجه مصطفی قلیخان
نقد ۱۹۵ تومان
جنس ۷ خروار
کسر شود
نقد ۴۲ تومان ۹۸۴۰ دینار
جنس ۷۰ من
باقی
نقد ۱۵۲ تومان (۶۰۰)۲۰۰ دینار
جنس ۶ خروار ۳۰ من به وزن جدید ۴ خروار ۳ من
ولدان قلیچ خان یاور فوج دویم افشار از قرار فرمان از بابت تیول و دستی بگیر
نقد ۴۰ تومان
جنس ۱۰ خروار
کسر شود
نقد ۹ تومان ۱۲۸۰ دینار
جنس ۱ خروار
باقی
نقد ۳۰ تومان ۸۷۲۰ دینار
جنس ۹ خروار به وزن جدید ۵ خروار ۷۶ من
نصرالله بیگ
نقد ۲۰ تومان
جنس ۵ خروار
رحمت الله
نقد ۲۰ تومان
جنس ۵ خروار
تیول قریه قرالر ؟
نقد ۳۰ تومان ۸۷۲۰ دینار
جنس به وزن جدید ۴ خروار ۳۰ من ۳۰ سیر
دستی بگیر غله
۱ خروار ۴۵ من ۱۰ سیر
عالیجاه جمشید خان ولد علی پاشا و سایر اولاد فیض الله خان ولد مرحوم علی پاشا خان از بابت تیول قریه یغمور اعلی (یغمور علی) نقد از حصه اسد سلطان سوی به دیوان بدهد
۵۰ تومان کسر شود ۱۱ تومان باقی ۳۹ تومان
میرزا علی نقی نواده مرحوم میرزا سعید افشار از بابت مالیات املاک مرحوم میرزا مطلب افشار
۶۰ تومان کسر شود ۳ تومان رسوم
باقی ۵۷ تومان
میرزا کاظم و میرزا زکی و میرزا یوسف و میرزا عبدالعلی
حاجی میرزا هاشم مستوفی ارومیه از بابت مالیات املاک
نقد ۴۶ تومان
جنس ۱۳ خروار ۳۳ من
کسر شود رسومات
نقد ۱۰ تومان ۵۵۴۰ دینار
جنس ۱ خروار ۳۳ من ۲۲ سیر
باقی
نقد ۳۵ تومان ۴۴۳۸ دینار
جنس ۱۱ خروار ۹۹ من ۲۸ سیر مقرراً به وزن جدید ۸ خروار ۶۸ من (توضیح: ۷ خروار و ۶۷ من ۱۴ سیر صحیح است که کاتب اشتباه محاسبه کرده است)
@Aziz_Dehpour
09.05.202507:47

منتصر لشکر به حبیب الله خان سلطان، ۱۳۳۴ ق
نامه منتصر لشکر به حبیب الله خان سلطان که محتوای آن به شرح زیر است: سفارش مخاطب را به عمید لشکر کرده است و او نیز باید متقابلاً با صداقت رفتار کند و حق الحساب عمید لشکر را تمام و کامل بدهد. اشاره به گفته عمید لشکر مبنی بر اینکه حبیب الله خان مقرری حق فرزندان نویسنده را به اسم نویسنده دریافت می کند و بدون اینکه به کسی بدهد خودش تنهایی خرج می کند و از جاهای دیگر نیز مقرری می گیرد، خواسته کاری نکنند که دیگران وادار به دخالت در مسائل آنها شوند و هرچه دارند باید تقسیم کنند؛ سفارش در خصوص دادن سهم غله عمید لشکر؛ گفته معصوم درباره نه تومان قرض از حاجی خانم و قرار نویسنده با عمید لشکر مبنی بر اینکه سه تومان حاجی خانم انعام بکند، سه تومان حبیب السلطان بابت ثلث مرحوم سرهنگ به حاجی خانم بدهد، سه تومان هم عمید لشکر بپردازد؛ درباره سفارش به عمید لشکر برای گرفتن مواجب سه ساله مرحوم سرهنگ و دادن به آنان؛ درخواست از حبیب الله خان برای پرداختن رسوم تومانی و گرفتن نوشته خود از عمید لشکر؛ و امیدوار است میان حبیب الله خان و عمید لشکر به زودی آشتی برقرار گردد و او آسوده شود
منتصر لشکر به حبیب الله خان سلطان، ۱۳۳۴ ق
نامه منتصر لشکر به حبیب الله خان سلطان که محتوای آن به شرح زیر است: سفارش مخاطب را به عمید لشکر کرده است و او نیز باید متقابلاً با صداقت رفتار کند و حق الحساب عمید لشکر را تمام و کامل بدهد. اشاره به گفته عمید لشکر مبنی بر اینکه حبیب الله خان مقرری حق فرزندان نویسنده را به اسم نویسنده دریافت می کند و بدون اینکه به کسی بدهد خودش تنهایی خرج می کند و از جاهای دیگر نیز مقرری می گیرد، خواسته کاری نکنند که دیگران وادار به دخالت در مسائل آنها شوند و هرچه دارند باید تقسیم کنند؛ سفارش در خصوص دادن سهم غله عمید لشکر؛ گفته معصوم درباره نه تومان قرض از حاجی خانم و قرار نویسنده با عمید لشکر مبنی بر اینکه سه تومان حاجی خانم انعام بکند، سه تومان حبیب السلطان بابت ثلث مرحوم سرهنگ به حاجی خانم بدهد، سه تومان هم عمید لشکر بپردازد؛ درباره سفارش به عمید لشکر برای گرفتن مواجب سه ساله مرحوم سرهنگ و دادن به آنان؛ درخواست از حبیب الله خان برای پرداختن رسوم تومانی و گرفتن نوشته خود از عمید لشکر؛ و امیدوار است میان حبیب الله خان و عمید لشکر به زودی آشتی برقرار گردد و او آسوده شود
09.05.202506:04
اقرار نامه مرتضی خان، ۱۳۳۲ ق
مرتضی خان، پسر میرزا فریدون خان، اقرار کرده است که مبلغ هجده تومان قران جدید دو هزاری را، از بابت حق ربعیه از ملک چیبنی از ماترک همسر مرحومه اش، گوهرطشت خانم، از حاجی خان سرهنگ دریافت کرده است که باید از بابت ربعیه به خرج ورثه مرحومه درآید
Harvard Mirador Viewer
https://iiif.lib.harvard.edu/manifests/view/drs:426411553$1i
مرتضی خان، پسر میرزا فریدون خان، اقرار کرده است که مبلغ هجده تومان قران جدید دو هزاری را، از بابت حق ربعیه از ملک چیبنی از ماترک همسر مرحومه اش، گوهرطشت خانم، از حاجی خان سرهنگ دریافت کرده است که باید از بابت ربعیه به خرج ورثه مرحومه درآید
Harvard Mirador Viewer
https://iiif.lib.harvard.edu/manifests/view/drs:426411553$1i
05.04.202506:50
Кайра бөлүшүлгөн:
کانال استاد شهریار
03.04.202516:27
⭐️استاد شهریار(شاعرو عاشق)✨🤍
دلا دیشب چه می کردی تو در کوی حبیب من
الهی خون شوی ای دل تو هم گشتی رقیب من
خیال خود به شبگردی ، به زلفش دیدم و گفتم
رقیب من چه می خواهی تو از جان حبیب من
نهیبی می زدم با دل که زلفت را نلرزاند
ندانستم که زلفت هم ، بلرزد با نهیب من
خوشم من با تب عشقت ، طبیب آمد جوابش کن
حبیبم ، چشم بیمار تو بس باشد طبیب من
در آن زلف چلیپایی که دلها خود صلیب اوست
نوازد مریم عذرا به لالایی صلیب خود
غروبی زاید از زلفت که دل باشد غریب آنجا
حبیبم با غروبت گو نیاز دارد غریب من
عجب دارم که زلفت را پریشان می کنم از دور
به آه خود که آه از این دل و آه عجیب من
نصیب از ظلمت هجران به جز حسرت نخواهد بود
حساب روشنی دارد دل حسرت نصیب من
من از صبر و شکیبم شهریارا شهره ی آفاق
همه آفاق هم حیران از این صبر وشکیب من...
#شعر_شهریار
#استادشهریار
🖌 @shahriar_ostad
دلا دیشب چه می کردی تو در کوی حبیب من
الهی خون شوی ای دل تو هم گشتی رقیب من
خیال خود به شبگردی ، به زلفش دیدم و گفتم
رقیب من چه می خواهی تو از جان حبیب من
نهیبی می زدم با دل که زلفت را نلرزاند
ندانستم که زلفت هم ، بلرزد با نهیب من
خوشم من با تب عشقت ، طبیب آمد جوابش کن
حبیبم ، چشم بیمار تو بس باشد طبیب من
در آن زلف چلیپایی که دلها خود صلیب اوست
نوازد مریم عذرا به لالایی صلیب خود
غروبی زاید از زلفت که دل باشد غریب آنجا
حبیبم با غروبت گو نیاز دارد غریب من
عجب دارم که زلفت را پریشان می کنم از دور
به آه خود که آه از این دل و آه عجیب من
نصیب از ظلمت هجران به جز حسرت نخواهد بود
حساب روشنی دارد دل حسرت نصیب من
من از صبر و شکیبم شهریارا شهره ی آفاق
همه آفاق هم حیران از این صبر وشکیب من...
#شعر_شهریار
#استادشهریار
🖌 @shahriar_ostad
09.05.202506:31
اعانه از عمید لشکر به همسر کربلایی محمد علی، ۱۳۲۹ ق
دو نسخه سند مبنی بر اینکه همسر کربلایی محمد علی مرحوم مبلغ یک تومان قران جدید الضرب بابت ماهانه و مراعات و اعانه از جناب معتمد السلطان عمید لشکر دریافت کرده است، با مهر علی بن عبدالعلی در نسخه اول
Harvard Mirador Viewer
https://iiif.lib.harvard.edu/manifests/view/drs:436866602$1i
دو نسخه سند مبنی بر اینکه همسر کربلایی محمد علی مرحوم مبلغ یک تومان قران جدید الضرب بابت ماهانه و مراعات و اعانه از جناب معتمد السلطان عمید لشکر دریافت کرده است، با مهر علی بن عبدالعلی در نسخه اول
Harvard Mirador Viewer
https://iiif.lib.harvard.edu/manifests/view/drs:436866602$1i
08.05.202515:31
چه روایت زیبا و انسانی‌ای از هنر و حافظه!
نقشه‌ای که آقای جعفر جعفرزاده، دایی گرامی اینجانب علی احمدی سراسکانی، در سال ۱۳۳۵ از سراسکند ترسیم کرده‌اند، نه فقط یک نقشه، بلکه تابلویی از خاطره، عاطفه، و ذوق ایرانی است. این اثر، جلوه‌ای ناب از هنری‌ست که نه بر پایه ابزارهای دقیق نقشه‌برداری، بلکه بر شالوده ذهنی روشن، حافظه‌ای قوی، و عشق به زادبوم شکل گرفته است.
تصور کنید دستی خسته از کار، اما عاشقانه، با قلمی ساده، کوچه‌ها را روی کاغذ می‌آورد؛ کوچه‌هایی که نام‌هاشان در دل مردم حک شده‌اند، هر پیچ و خم‌شان قصه‌ای دارد. خانه به خانه، از آن خانه‌های گِلی با درهای چوبی تا حیاط‌های پر از درخت توت و سیب، مغازه به مغازه، آن بقالی کوچک در گوشه میدان یا دکان آهنگری که صدای چکش‌اش موسیقی روزهای سخت بود.
او میدان را کشیده، اما نه فقط از روی اندازه‌ها، بلکه با جانمایی احساسی: «اینجا جایی بود که ما جشن می‌گرفتیم، آن میدانچه محل بازی بچه‌ها بود، این مغازه نانوایی همیشه بوی نان داغ می‌داد…» چنین نقشه‌ای یک سند تاریخی نیست، بلکه یک یادنامه هنری است که در آن حافظه با خط نقاشی می‌شود.
این اثر، سندی‌ست بر هنرمندی که بدون نیاز به ابزار مدرن، تنها با عشق، با دیده‌ی دل، و با ذهنی پر از جزئیات، توانسته چهره‌ای زنده از سراسکند آن روزگار را ثبت کند؛ چهره‌ای که شاید هیچ دوربینی نمی‌توانست این‌چنین صمیمی و زنده ثبت کند. ع#الف
نقشه‌ای که آقای جعفر جعفرزاده، دایی گرامی اینجانب علی احمدی سراسکانی، در سال ۱۳۳۵ از سراسکند ترسیم کرده‌اند، نه فقط یک نقشه، بلکه تابلویی از خاطره، عاطفه، و ذوق ایرانی است. این اثر، جلوه‌ای ناب از هنری‌ست که نه بر پایه ابزارهای دقیق نقشه‌برداری، بلکه بر شالوده ذهنی روشن، حافظه‌ای قوی، و عشق به زادبوم شکل گرفته است.
تصور کنید دستی خسته از کار، اما عاشقانه، با قلمی ساده، کوچه‌ها را روی کاغذ می‌آورد؛ کوچه‌هایی که نام‌هاشان در دل مردم حک شده‌اند، هر پیچ و خم‌شان قصه‌ای دارد. خانه به خانه، از آن خانه‌های گِلی با درهای چوبی تا حیاط‌های پر از درخت توت و سیب، مغازه به مغازه، آن بقالی کوچک در گوشه میدان یا دکان آهنگری که صدای چکش‌اش موسیقی روزهای سخت بود.
او میدان را کشیده، اما نه فقط از روی اندازه‌ها، بلکه با جانمایی احساسی: «اینجا جایی بود که ما جشن می‌گرفتیم، آن میدانچه محل بازی بچه‌ها بود، این مغازه نانوایی همیشه بوی نان داغ می‌داد…» چنین نقشه‌ای یک سند تاریخی نیست، بلکه یک یادنامه هنری است که در آن حافظه با خط نقاشی می‌شود.
این اثر، سندی‌ست بر هنرمندی که بدون نیاز به ابزار مدرن، تنها با عشق، با دیده‌ی دل، و با ذهنی پر از جزئیات، توانسته چهره‌ای زنده از سراسکند آن روزگار را ثبت کند؛ چهره‌ای که شاید هیچ دوربینی نمی‌توانست این‌چنین صمیمی و زنده ثبت کند. ع#الف
05.04.202505:39
🔹صورت بروات جیره و علیق الدواب عساکره منصوره با تایید صدراعظم وقت میرزا آقاخان نوری سنه ۱۲۶۸ ه ق
🔸برداشت از کانال تاریخ آذربایجان (۱۳۷۵)
🔸بازنویسان: عزیز دهپور و یوسف افلاکی
برات
جیره و علیق الدواب توپچیان اوقات ماموریت سرحد انزلی بتاریخ شهر جمادی الاول
غله ۸۴ من
جیره ۳۸ من - علیق ۴۶ من
کاه ۶۹ من
بروات
جیره و علیق الدواب قورخانچیان
برات قورخانچیان آذربایجانی
غله ۶۲ من
جیره ۵۱ من - علیق ۱۱ من
برات مأمورین خمسه
غله ۸۸ من
جیره ۳۰ من - علیق ۵۸ من
کاه ۱ خروار ۱۶ من
سربازان
غله ۳۶۱ خروار ۳ من
جیره ۲۶۸ خروار ۲۷ من - علیق ۹۲ خروار ۷۶ من
کاه ۱۹۱ خروار ۹۷ من
فوج
غله ۲۴۹ خروار ۱۴ من
جیره ۱۶۷ خروار ۷۶ من - علیق ۸۱ خروار ۳۸ من
کاه ۱۵۲ خروار ۸۴ من
بروات جیره و علیق الدواب فوج خاصه شریفه
غله ۲۶ خروار ۸۸ من
جیره ۲۱ خروار ۶۲ من - علیق ۵ خروار ۲۶ من
کاه ۶ خروار ۳۱ من
بروات جیره و علیق الدواب فوج ناصریه هنگام احضار به دارالخلافه شهر ربیع الثانی
غله ۱۷ خروار ۵۶ من
جیره ۱۳ خروار ۹۶ من - علیق ۳ خروار ۶۰ من
کاه ۷ خروار ۹۴ من
بروات افواج مراغه
غله ۴۶ خروار ۳۴ من
جیره ۲۷ خروار ۸۰ من ۳۰ سیر - علیق ۱۸ خروار ۵۳ من ۲۰ سیر
کاه ۳۴ خروار ۵۲ من
برات
جیره ۱۱ خروار ۴۰ من ۳۰ سیر
علیق ۹ خروار ۶۱ من ۲۰ سیر
کاه ۱۹ خروار ۲۰ من
برات
جیره ۱۵ خروار ۸۱ من
علیق ۸ خروار ۲۶ من
کاه ۱۴ خروار
برات
جیره ۵۹ من - علیق ۶۶ من - کاه ۱ خروار ۳۲ من
بروات جیره و علیق الدواب صاحب منصبان و سربازان فوج چهارم تبریزی هنگام احضار به رکاب نصرت انتساب از آذربایجان
جیره ۲۸ خروار ۷ من ۲۰ سیر - علیق ۱۱ خروار ۴۰ من - کاه ۱۷ خروار ۵۵ من
مهر: صدراعظم دولت علیه ایران میرزا آقاخان اعتماد الدوله ۱۲۶۸
@Aziz_Dehpour
🔸برداشت از کانال تاریخ آذربایجان (۱۳۷۵)
🔸بازنویسان: عزیز دهپور و یوسف افلاکی
برات
جیره و علیق الدواب توپچیان اوقات ماموریت سرحد انزلی بتاریخ شهر جمادی الاول
غله ۸۴ من
جیره ۳۸ من - علیق ۴۶ من
کاه ۶۹ من
بروات
جیره و علیق الدواب قورخانچیان
برات قورخانچیان آذربایجانی
غله ۶۲ من
جیره ۵۱ من - علیق ۱۱ من
برات مأمورین خمسه
غله ۸۸ من
جیره ۳۰ من - علیق ۵۸ من
کاه ۱ خروار ۱۶ من
سربازان
غله ۳۶۱ خروار ۳ من
جیره ۲۶۸ خروار ۲۷ من - علیق ۹۲ خروار ۷۶ من
کاه ۱۹۱ خروار ۹۷ من
فوج
غله ۲۴۹ خروار ۱۴ من
جیره ۱۶۷ خروار ۷۶ من - علیق ۸۱ خروار ۳۸ من
کاه ۱۵۲ خروار ۸۴ من
بروات جیره و علیق الدواب فوج خاصه شریفه
غله ۲۶ خروار ۸۸ من
جیره ۲۱ خروار ۶۲ من - علیق ۵ خروار ۲۶ من
کاه ۶ خروار ۳۱ من
بروات جیره و علیق الدواب فوج ناصریه هنگام احضار به دارالخلافه شهر ربیع الثانی
غله ۱۷ خروار ۵۶ من
جیره ۱۳ خروار ۹۶ من - علیق ۳ خروار ۶۰ من
کاه ۷ خروار ۹۴ من
بروات افواج مراغه
غله ۴۶ خروار ۳۴ من
جیره ۲۷ خروار ۸۰ من ۳۰ سیر - علیق ۱۸ خروار ۵۳ من ۲۰ سیر
کاه ۳۴ خروار ۵۲ من
برات
جیره ۱۱ خروار ۴۰ من ۳۰ سیر
علیق ۹ خروار ۶۱ من ۲۰ سیر
کاه ۱۹ خروار ۲۰ من
برات
جیره ۱۵ خروار ۸۱ من
علیق ۸ خروار ۲۶ من
کاه ۱۴ خروار
برات
جیره ۵۹ من - علیق ۶۶ من - کاه ۱ خروار ۳۲ من
بروات جیره و علیق الدواب صاحب منصبان و سربازان فوج چهارم تبریزی هنگام احضار به رکاب نصرت انتساب از آذربایجان
جیره ۲۸ خروار ۷ من ۲۰ سیر - علیق ۱۱ خروار ۴۰ من - کاه ۱۷ خروار ۵۵ من
مهر: صدراعظم دولت علیه ایران میرزا آقاخان اعتماد الدوله ۱۲۶۸
@Aziz_Dehpour
Кайра бөлүшүлгөн:کانال استاد شهریار
03.04.202516:25
~
💠 من از صبر و شکیبم شهریارا شهره آفاق
همه آفاق هم حیران در این صبر و شکیب من
🖋️ شهریار
#شهریار
🖌 @shahriar_ostad
💠 من از صبر و شکیبم شهریارا شهره آفاق
همه آفاق هم حیران در این صبر و شکیب من
🖋️ شهریار
#شهریار
🖌 @shahriar_ostad
Кайра бөлүшүлгөн:
دلنوشته‌های تاریخیِ علی مرادی مراغه‌ای
03.04.202507:33
💥هم به ناسوت اش خورد هم به لاهوتش...!
✍️علی مرادی مراغه ای
✅امروز ۱۰ فروردین زاد روز سلطان محمد فاتح و ۱۵ فروردین نیز مصادف است با آغاز محاصره قُسطَنطنيّه پايتخت امپراتوری روم شرقی توسط سلطان محمد فاتح در ۱۴۵۳م. که پس از ۵۳ روز محاصره، سرانجام توسط مسلمانان فتح می گردد.
او در زمان فتح قسطنطنیه تنها ۲۱ سال داشت!
اهمیت فتح قُسطَنطنيّه، نه تنها برای تاریخ ترکیه بلکه برای مسلمانان و جهانیان اینست که با این فتح، قرون وسطی پایان می یابد و جهان به دوران جديدی قدم می گذارد.
♦️قُسطَنطنيّه، پس از ۵۳ روز محاصره، توسط قوای امپراتوری عثمانی به فرماندهی سلطان محمد تصرف می شود و طومار امپراتوری بیزانس(روم شرقی ) برای همیشه پیچیده می شود و قسطنطنیه مسیحی، استانبول مسلمان میگردد و متعلق به دنیای اسلام...
در مورد علل سقوط قسطنطنیه زیاد نوشته اند و به زبانهای مختلف. در تفوق و برتری نظامی ترکان عثمانی و توپهای عظیم و مهندسی شگفت انگیز آن و تاکتیکهای جنگی ترک ها و... که همگی در این پیروزی تاثیر بسزایی داشتند و اینکه، شهر از زمین و دریا محاصره شده بود و تنگه بسفر تماماً در کنترل سپاه عثمانی بود و هیچ راهی نمانده بود تا کسی برای کمک به رومی‌ها بشتابد...
♦️اما افزون بر تمامی اینها که در سقوط شهر دخیل بودند باید اضافه کرد که، هر چند شهر مستحکم و تسخیرناپذیر بود اما رو به قرون وسطی داشت و در مقابل، توپهای سلطان محمد، چنان دقیق بودند که انگار به قرون جدید تعلق داشتند و مخصوصا زمامداران شهر که تفکرشان سنتی بود و کهنه.
به عبارتی دیگر، در این شکی نیست که سلطان محمد فاتح ۲۱ ساله یک نابغه بوده اما برای یک پیروزی کامل و بی عیب و نقص، علاوه بر نابغه بودن فرمانده فاتح، باید طرف مغلوب و شکست خورده نیز عقب مانده، ساده لوح و گرفتار ذهنیت مالیخولیایی باشد و غالبا در این مواقع، فتحی بزرگ و تعیین کننده رخ می دهد، اتفاقا هر دو عنصر نیز در اینجا حضور داشتند یعنی در طرف مغلوب هم کشیشانی قرار داشتند هپروتی و گرفتار در اوهام!
بخاطر همین، در آن روزها که شهر قسطنطنیه از هر طرف در محاصره بوده و ارتباطش با بیرون کاملا قطع شده بود
سلطان محمد، جاسوسانی به درون شهر می فرستد تا خبر آورند که حریف چه نقشه جنگی دارد...
جاسوسان خبر می آورند که در شهر غوغایی است!.
سلطان محمد می پرسد چه خبر است؟
جاسوسان پاسخ می دهند که جمعی کشیشانِ پیر، حکام و بزرگان در کلیسای قدیس ایاصوفیا مشغول بحث جدی هستند! اینکه آیا زخمی که بر مسیح وارد شد به جنبه ی لاهوت آن حضرت خورده یا به جنبه ی ناسوت او؟ً!
به دستور سلطان محمد، عظیم ترین توپی که تا آن زمان ساخته شده بود و گلوله آن چند صد کیلو وزن داشته به سوی همان کلیسا شلیک می کنند و وقتی گلوله اصابت می کند.
سلطان محمد فاتح می گوید:
«اکنون هم به لاهوتش خورد و هم به ناسوتش...!!!»
⏹️لینک کانال: @Ali_Moradi_maragheie
❇️آهنگ های زیادی در مورد فتح استانبول ساخته شده اما نمونه زیر را انتخاب کرده ام که برای دنیای پریشیده ی و اسفناک فعلی مسلمانان، غرورانگیز است:
✍️علی مرادی مراغه ای
✅امروز ۱۰ فروردین زاد روز سلطان محمد فاتح و ۱۵ فروردین نیز مصادف است با آغاز محاصره قُسطَنطنيّه پايتخت امپراتوری روم شرقی توسط سلطان محمد فاتح در ۱۴۵۳م. که پس از ۵۳ روز محاصره، سرانجام توسط مسلمانان فتح می گردد.
او در زمان فتح قسطنطنیه تنها ۲۱ سال داشت!
اهمیت فتح قُسطَنطنيّه، نه تنها برای تاریخ ترکیه بلکه برای مسلمانان و جهانیان اینست که با این فتح، قرون وسطی پایان می یابد و جهان به دوران جديدی قدم می گذارد.
♦️قُسطَنطنيّه، پس از ۵۳ روز محاصره، توسط قوای امپراتوری عثمانی به فرماندهی سلطان محمد تصرف می شود و طومار امپراتوری بیزانس(روم شرقی ) برای همیشه پیچیده می شود و قسطنطنیه مسیحی، استانبول مسلمان میگردد و متعلق به دنیای اسلام...
در مورد علل سقوط قسطنطنیه زیاد نوشته اند و به زبانهای مختلف. در تفوق و برتری نظامی ترکان عثمانی و توپهای عظیم و مهندسی شگفت انگیز آن و تاکتیکهای جنگی ترک ها و... که همگی در این پیروزی تاثیر بسزایی داشتند و اینکه، شهر از زمین و دریا محاصره شده بود و تنگه بسفر تماماً در کنترل سپاه عثمانی بود و هیچ راهی نمانده بود تا کسی برای کمک به رومی‌ها بشتابد...
♦️اما افزون بر تمامی اینها که در سقوط شهر دخیل بودند باید اضافه کرد که، هر چند شهر مستحکم و تسخیرناپذیر بود اما رو به قرون وسطی داشت و در مقابل، توپهای سلطان محمد، چنان دقیق بودند که انگار به قرون جدید تعلق داشتند و مخصوصا زمامداران شهر که تفکرشان سنتی بود و کهنه.
به عبارتی دیگر، در این شکی نیست که سلطان محمد فاتح ۲۱ ساله یک نابغه بوده اما برای یک پیروزی کامل و بی عیب و نقص، علاوه بر نابغه بودن فرمانده فاتح، باید طرف مغلوب و شکست خورده نیز عقب مانده، ساده لوح و گرفتار ذهنیت مالیخولیایی باشد و غالبا در این مواقع، فتحی بزرگ و تعیین کننده رخ می دهد، اتفاقا هر دو عنصر نیز در اینجا حضور داشتند یعنی در طرف مغلوب هم کشیشانی قرار داشتند هپروتی و گرفتار در اوهام!
بخاطر همین، در آن روزها که شهر قسطنطنیه از هر طرف در محاصره بوده و ارتباطش با بیرون کاملا قطع شده بود
سلطان محمد، جاسوسانی به درون شهر می فرستد تا خبر آورند که حریف چه نقشه جنگی دارد...
جاسوسان خبر می آورند که در شهر غوغایی است!.
سلطان محمد می پرسد چه خبر است؟
جاسوسان پاسخ می دهند که جمعی کشیشانِ پیر، حکام و بزرگان در کلیسای قدیس ایاصوفیا مشغول بحث جدی هستند! اینکه آیا زخمی که بر مسیح وارد شد به جنبه ی لاهوت آن حضرت خورده یا به جنبه ی ناسوت او؟ً!
به دستور سلطان محمد، عظیم ترین توپی که تا آن زمان ساخته شده بود و گلوله آن چند صد کیلو وزن داشته به سوی همان کلیسا شلیک می کنند و وقتی گلوله اصابت می کند.
سلطان محمد فاتح می گوید:
«اکنون هم به لاهوتش خورد و هم به ناسوتش...!!!»
⏹️لینک کانال: @Ali_Moradi_maragheie
❇️آهنگ های زیادی در مورد فتح استانبول ساخته شده اما نمونه زیر را انتخاب کرده ام که برای دنیای پریشیده ی و اسفناک فعلی مسلمانان، غرورانگیز است:
Көрсөтүлдү 1 - 24 ичинде 46
Көбүрөөк функцияларды ачуу үчүн кириңиз.