10.05.202520:24
خب با حسابِ امروز دقیقاً یکهفتهست که از خونه بیرون نرفتم؛ چون از دلِ تب و تاولِ "آبلهمرغان" گذشتم. از دلِ یکسری ترسها و ضعفهام عبور کردم. بیدار میشی و صورتی میبینی که شبیه دیروزت نیست. فرو پاشیدم و پوستم پوست انداخت. فهمیدم زخمها چقدر میتونه آدمرو تربیت کنه، جوری که روی پوستت مینویسه که چی بهت گذشته.
آرومآروم دارم خوب میشم...
آرومآروم دارم خوب میشم...
07.05.202508:07
اعتماد به نفسِ حاصلِ عبور از یک درد، یکجور تولّدِ دوبارهست.
04.05.202517:25
شاید دنیا هنوز هم جای قشنگیست، اگر کسی باشد که آرزویت را بفهمد، بیآنکه بگویی.
Кайра бөлүшүлгөн:
مَرد سانفرانسیسکویی

03.05.202508:25
نه اینقدر خاری که به پای کسی بیافتی و التماسش رو کنی و نه اونقدر بزرگی که کسی به پات بیفته و التماست رو کنه. تو چیزی هستی میان بودن و نبودن.
01.05.202510:44
حسکردن حتّی اگه دردناک باشه، یعنی هنوز چیزی توی دلم زندهست.
Кайра бөлүшүлгөн:
مثلاً روانشناسم!

05.04.202509:47
ولی نگم از لذت وقتی که به خودت میآی و میبینی تلاش نمیکنی هیچکسی رو تحتتأثیر قرار بدی و تماماً خودتی.
09.05.202508:41
سرگرمی موردِ علاقهی کودکی شما توی خونه چی بود؟
به من یک دفترنقّاشی و مدادرنگی میدادن و تا یک ساعت سکوتم تضمینشده بود، عاشقِ قالبزدن روی خمیر بودم، یا تصویرهای جذاب مجلههای مامانم رو میبُریدم و داخل دفتر خودم میچسبوندم و... خیلیخیلی زیادن؛ یک عالمه هوسهای بچگی و زمانِ خیلی کم.
به من یک دفترنقّاشی و مدادرنگی میدادن و تا یک ساعت سکوتم تضمینشده بود، عاشقِ قالبزدن روی خمیر بودم، یا تصویرهای جذاب مجلههای مامانم رو میبُریدم و داخل دفتر خودم میچسبوندم و... خیلیخیلی زیادن؛ یک عالمه هوسهای بچگی و زمانِ خیلی کم.
06.05.202513:55
گاهی اوقات احساس میکنم منتظرِ چیزی هستم که هرگز اتّفاق نمیفته.
03.05.202511:56
گاهی حضورِ یک نفر، آرامتر از هزار فکر و راهِ حل عمل میکنه.
02.05.202509:35
زندگیرو با ریتمِ خودت زندگی کن؛ نه با سرعتِ بقیه، نه با توقّعهای دیگران.
29.04.202512:26
خودترو در تلاش برای پیدا کردنِ جوابهایی که شاید هرگز پیدا نکنی، خسته نکن.
05.04.202507:26
امروز از اون روزهاییه که آرزو میکنم کاش میتونستم یک شخصیتِ معشوق داستانِ کتابی توی دستِ دانشجوی عاشقی در کلاس ادبیات بودم.
09.05.202508:04
جمعهی من؟
باد میاد و منتظره تا وارد خونه بشه. به نظرم ارزششرو داره که پنجرهرو براش باز کنم؛ حالا پردههای سفید بالبال میزنند. به هیجانِ پرندهها گوش میدم و برای امروز یک کلوچهی نون زنجبیلی با کره و مرباّی تمشک درست میکنم، به همینسادگی.
#جمعههای_دلانگیز
باد میاد و منتظره تا وارد خونه بشه. به نظرم ارزششرو داره که پنجرهرو براش باز کنم؛ حالا پردههای سفید بالبال میزنند. به هیجانِ پرندهها گوش میدم و برای امروز یک کلوچهی نون زنجبیلی با کره و مرباّی تمشک درست میکنم، به همینسادگی.
#جمعههای_دلانگیز
06.05.202513:29
یک زمانهایی بود که نگاهکردنِ شکوفههای درختِ پشتِ پنجرهی اتاقم خیلی زیبا بود؛ همون موقعها که با هر دردِ کوچکی از من، یکی از شکوفههای درخت کم میشد.
03.05.202509:43
گاهی دنیا درست همونجایی میلنگه که دلِ کوچیکی میخواد توی یک بازیِ ساده جا بشه و نمیشه.
02.05.202508:39
وقتش رسیده برای کارها و سرگرمیهایی که به زندگی برمون میگردونه جا باز کنیم؛ از چیزهای کوچیک شروع کن، برگرد به سمتِ چیزی که باعث میشه شوقِ انجامشو داشته باشی، حتّی انجامِ دهدقیقه کار موردِ علاقهت در روز میتونه همهچیزو تغییر بده و نجاتت بده، بیسروصدا و بیادّعا.
10.04.202521:19
کسی رو پیدا کن که بیدار بمونه و خوابیدنترو تماشا کنه.
05.04.202507:19
هر لحظه ممکنه آخرین لحظهی ما باشه؛ همه چیز الان زیباتره نه بعداً. مطمئن باش هیچوقت دوستداشتنیتر از الان نیستی و هیچوقت جایی که الان هستی نخواهی بود. پس بزن بریم بیرون که هنوز خیلی چیزها هست که ندیدیم. من فقط سعی میکنم از بهار و بارونها و طوفانهاش باهم لذّت ببرم.
07.05.202520:31
آرزوهای من شاید خیلی ساده باشن؛ ولی برای رسیدن به اونها، هر چقدر هم که کوچک و دستیافتنی باشن، باید توی این دنیای نامهربانتر از حدّ تصورم، جنگی بزرگتر از اونچه که میخوامرو بِبَرم.
06.05.202513:29
03.05.202508:25
من عاشقِ نقلِ قولم؛ خیلی برام جالبه وقتی از گفتنِ یکسری کلمات کم میارم، یکنفرِ دیگه قادر به بیانِ افکارمه و به این باور میرسم که ذهنِ ما هم حتماً یک همنفس داره.
02.05.202508:05
حواسمون به هوایی که نفس میکشیم باشه؛ چه جسم، چه روح.
06.04.202515:56
چقدر تلخه که بعضی از ما زیباترین لحظاتمونرو فقط تو ذهنمون زندگی میکنیم.
04.04.202507:45
شاید چیزی که امسال بهش احتیاج داشته باشیم تصمیماتِ جدید و بیشتر نباشه، بلکه احیای بیشترِ داشتههای قبلیمون باشه.
Көрсөтүлдү 1 - 24 ичинде 195
Көбүрөөк функцияларды ачуу үчүн кириңиз.