20.04.202516:41
20.04.202511:34
و من، هنوز با دستانی تهی از او، در ویرانهی آن پرستشگاه ایستادهام؛ بیامید، اما با ایمان به زخمی که تنها از عشق او بود.عشق نافرجامی که به پرستشی دردناک تبدیل شده. معشوق، معبدی خاموشه که عاشق اونجا نیایش میکنه و میسوزه؛ زیبا، اما بیثمر.
16.04.202508:20
06.04.202512:22
05.04.202513:10
05.04.202510:36
से पुनः पोस्ट किया:
「 𝐕𝚨𝚴𝚰𝚻𝚨𝐒 」(𝚴𝚬𝐖 𝚸𝚶𝐒𝚻)



20.04.202516:41
—♜ 𝖠𝗎𝗌 𝖣𝖾𝗋 𝖠𝗌𝖼𝗁𝖾 𝖤𝗂𝗇𝖾𝗋 𝖵𝖾𝗋𝗅𝗈𝗋𝖾𝗇𝖾𝗇 𝖭𝖺𝖼𝗁𝗍 𝖤𝗋𝗐𝖺𝖼𝗁𝗍𝖾
𝖤𝗂𝗇𝖾 𝖫𝗂𝖾𝖻𝖾, 𝖣𝗂𝖾 𝖲𝖾𝗅𝖻𝗌𝗍 𝖣𝗂𝖾 𝖣𝗎𝗇𝗄𝖾𝗅𝗁𝖾𝗂𝗍 Ü𝖻𝖾𝗋𝗌𝗍𝗋𝖺𝗁𝗅𝗍𝖾!
𝖤𝗂𝗇𝖾 𝖫𝗂𝖾𝖻𝖾, 𝖣𝗂𝖾 𝖲𝖾𝗅𝖻𝗌𝗍 𝖣𝗂𝖾 𝖣𝗎𝗇𝗄𝖾𝗅𝗁𝖾𝗂𝗍 Ü𝖻𝖾𝗋𝗌𝗍𝗋𝖺𝗁𝗅𝗍𝖾!
से पुनः पोस्ट किया:
دژم؛

20.04.202511:34
— دوست داشتنش نیایش خاموشی بود در معبدی متروک؛
نه اذانی در کار بود، نه ایمانی باقی؛ فقط دل بود و تمنای نگاهی که هرگز کامل نشد. در آن خلوتِ بیزمان، نامش را چون وِردی مقدس بر لبانم میچرخاندم و هر آهی که از سینهام بیرون میرفت، شمعی میشد در پرستشگاهِ خاموشِ دلم. به او سجده بردم، نه برای نجات، که برای آرامش، اما آن آرامش، لباسی از خاکستر بر تنِ سرنوشتم پوشاند. حال، در این دمی که میگذرد؛
— هر خاطرهاش، کفرنامهایست بر سنگقبرِ دلی که بیفریاد سوخت؛ نه گریهای ماند، نه پناهی برای بازگشت. انگار هرچه بود، جز عشق. افسانهای بود مقدس، در لباسی از فریب؛ باورم را بست تا دروغ را مقدس ببینم و بپرستمَش، و من هنوز اسیرِ عشقیام که "هـیچوقت نجـاتم نداد، فـقط زیبـاتر سوخـتنم را رقـم زد."
16.04.202507:37
06.04.202512:21
قلم فیوی داری و تونستی سناریوی زیبایی باهاش خلق کنی؛ لذت بردم از خوندنش.
05.04.202510:36
से पुनः पोस्ट किया:
「 𝐕𝚨𝚴𝚰𝚻𝚨𝐒 」(𝚴𝚬𝐖 𝚸𝚶𝐒𝚻)

20.04.202516:41
–از خـاکسترهای یـک شب گمشـده، عشـقی بیـدار شـد کـہ حتـی از تـاریکـی هم درخشـانتر بـود!
19.04.202513:53
15.04.202508:42
से पुनः पोस्ट किया:
「 𝐕𝚨𝚴𝚰𝚻𝚨𝐒 」(𝚴𝚬𝐖 𝚸𝚶𝐒𝚻)

06.04.202512:20
—☭ 𝖣𝗂𝖾 𝖶𝖺𝗁𝗋𝗁𝖾𝗂𝗍 𝖱𝖾𝗍𝗍𝖾𝗍 𝖣𝗂𝖼𝗁 𝖬𝖺𝗇𝖼𝗁𝗆𝖺𝗅 𝖭𝗂𝖼𝗁𝗍,
𝖹𝖾𝗋𝗌𝗍ö𝗋𝗍 𝖣𝗂𝖼𝗁 𝖭𝗂𝖼𝗁𝗍, 𝖲𝗂𝖾 𝖹𝖾𝗂𝗀𝗍 𝖣𝗂𝗋 𝖭𝗎𝗋,
𝖶𝗂𝖾 𝖲𝗉ä𝗍 𝖣𝗎 𝖠𝗇𝗀𝖾𝗄𝗈𝗆𝗆𝖾𝗇 𝖡𝗂𝗌𝗍!
𝖹𝖾𝗋𝗌𝗍ö𝗋𝗍 𝖣𝗂𝖼𝗁 𝖭𝗂𝖼𝗁𝗍, 𝖲𝗂𝖾 𝖹𝖾𝗂𝗀𝗍 𝖣𝗂𝗋 𝖭𝗎𝗋,
𝖶𝗂𝖾 𝖲𝗉ä𝗍 𝖣𝗎 𝖠𝗇𝗀𝖾𝗄𝗈𝗆𝗆𝖾𝗇 𝖡𝗂𝗌𝗍!
05.04.202509:55
20.04.202511:35
19.04.202513:52
Modern/ white, blue
07.04.202521:55
से पुनः पोस्ट किया:
「 𝐕𝚨𝚴𝚰𝚻𝚨𝐒 」(𝚴𝚬𝐖 𝚸𝚶𝐒𝚻)

06.04.202512:20
—گـاهے حقیقت نـہ تـو را نجـات میدهد، نـہ نابـودت میکنـد، بلکـہ فـقط نشـان میدهد چقدر دیـر رسیـدیدهای.
05.04.202511:52
से पुनः पोस्ट किया:
𝗖𝗶𝘁𝘆𝗢𝗳𝗗𝗲𝗮𝗱



05.04.202509:55
چشیـد و نوشیـد و حفـرهی داغِ دهانـش رو بـا زبون احسـاس کـرد.
[ بـرای خوانـدنِ پارت، کلیـک کنیـد. ]
[ بـرای خوانـدنِ پارت، کلیـک کنیـد. ]
दिखाया गया 1 - 24 का 362
अधिक कार्यक्षमता अनलॉक करने के लिए लॉगिन करें।